آیه لَيْسَ لَكَ مِنَ الْأَمْرِ شَيْءٌ أَوْ يَتُوبَ عَلَيْهِمْ أَوْ يُعَذِّبَهُمْ فَإِنَّهُمْ ظالِمُونَ [128]
هيچگونه اختيارى [دربارهی عفو كافران، يا مؤمنان فرارى از جنگ]، براى تو نيست؛ مگر اينكه [خدا] بخواهد آنها را ببخشد، يا مجازات كند؛ زيرا آنها ستمكارند.
الرّسول (صلی الله علیه و آله)- لَمَّا رَأَی رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) وَ الْمُسْلِمُونَ مَا فَعَلَ بِأَصْحَابِهِ وَ بِعَمِّهِ حَمْزَهًَْ مِنَ الْمُثْلَهًِْ مِنْ جَدْعِ الْأُنُوفِ وَ الْأُذُنِ وَ قَطْعِ الْمَذَاکِیرِ قالُوا لَئِنْ أَدَالَنَا اللَّهُ مِنْهُمْ لَنَفْعَلَنَّ بِهِمْ مِثْلَ مَا فَعَلُوا وَ لَنُمَثِّلَنَّ بِهِمْ مُثْلَهًًْ لَمْ یُمَثِّلْهُمْ أَحَدٌ مِنَ الْعَرَبِ بِأَحَدٍ قَطُّ فَنَزَلَتِ الْآیَهًُْ.
پیامبر (صلی الله علیه و آله) هنگامیکه رسولخدا (صلی الله علیه و آله) و مسلمانان مثلهشدن یاران و عمویش حمزه (رحمة الله علیه) و بریدهشدن بینیها و گوشها و آلتهای تناسلی را دیدند، گفتند: «اگر خداوند ما را بر آنها پیروز گرداند، قطعاً مانند آنچه نسبت به ما انجام دادند در موردشان انجام میدهیم و آنچنان آنها را مثله میکنیم که هرگز هیچ یک از عرب، کسی را این چنین مثله نکرده باشد». پس این آیه نازل شد.
الباقر (علیه السلام)- عَنْ جَابِرٍ الْجُعْفِیِّ قَالَ: قَرَأْتُ عِنْدَ أَبِیجَعْفَرٍ (علیه السلام) قَوْلَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ لَیْسَ لَکَ مِنَ الْأَمْرِ شَیْءٌ قَالَ بَلَی وَ اللَّهِ إِنَّ لَهُ مِنَ الْأَمْرِ شَیْئاً وَ شَیْئاً وَ شَیْئاً وَ لَیْسَ حَیْثُ ذَهَبْتَ وَ لَکِنِّی أُخْبِرُکَ أَنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی لَمَّا أَمَرَ نَبِیَّهُ (صلی الله علیه و آله) أَنْ یُظْهِرَ وَلَایَهًَْ عَلِیٍّ (علیه السلام) فَکَّرَ فِی عَدَاوَهًِْ قَوْمِهِ لَهُ وَ مَعْرِفَتِهِ بِهِمْ وَ ذَلِکَ لِلَّذِی فَضَّلَهُ اللَّهُ بِهِ عَلَیْهِمْ فِی جَمِیعِ خِصَالِهِ کَانَ أَوَّلَ مَنْ آمَنَ بِرسولالله (صلی الله علیه و آله) وَ بِمَنْ أَرْسَلَهُ وَ کَانَ أَنْصَرَ النَّاسِ لِلَّهِ وَ لِرَسُولِهِ وَأَقْتَلَهُمْ لِعَدُوِّهِمَا وَ أَشَدَّهُمْ بُغْضاً لِمَنْ خَالَفَهُمَا وَ فَضَّلَ عِلْمَهُ الَّذِی لَمْ یُسَاوِهِ أَحَدٌ وَ مَنَاقِبَهُ الَّتِی لَا تُحْصَی شَرَفاً فَلَمَّا فَکَّرَالنَّبِیُّ (صلی الله علیه و آله) فِی عَدَاوَهًِْ قَوْمِهِ لَهُ فِی هَذِهِ الْخِصَالِ وَ حَسَدِهِمْ لَهُ عَلَیْهَا ضَاقَ عَنْ ذَلِکَ فَأَخْبَرَ اللَّهُ أَنَّهُ لَیْسَ لَهُ مِنْ هَذَا الْأَمْرِ شَیْءٌ إِنَّمَا الْأَمْرُ فِیهِ إِلَی اللَّهِ أَنْ یُصَیِّرَ عَلِیّاً (علیه السلام) وَصِیَّهُ وَ وَلِیَّ الْأَمْرِ بَعْدَهُ فَهَذَا عَنَی اللَّهُ وَ کَیْفَ لَا یَکُونُ لَهُ مِنَ الْأَمْرِ شَیْءٌ وَ قَدْ فَوَّضَ اللَّهُ إِلَیْهِ أَنْ جَعَلَ مَا أَحَلَّ فَهُوَ حَلَالٌ وَ مَا حَرَّمَ فَهُوَ حَرَامٌ قَالَ ما آتاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاکُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا.
امام باقر (علیه السلام) جعفی گوید: نزد امام باقر (علیه السلام) سخن خدای عزّوجلّ: لَیْسَ لَکَ مِنَ الْأَمْرِ شَیْءٌ را قرائت کردم، فرمود: «بله، به خدا سوگند به دست او از امر مقداری و مقداری و مقداری است؛ آنطور که تو گمان کردهای نیست ولی من برای تو توضیح میدهم که خداوند تبارکوتعالی وقتی به پیامبر (صلی الله علیه و آله) دستور داد که خلافت و ولایت علی (علیه السلام) را اظهار نماید، پیامبر (صلی الله علیه و آله) در دشمنی قوم خود با علی (علیه السلام) و شناختی که به آنان داشت اندیشید و دشمنی آنها به خاطر آن بود که خداوند علی (علیه السلام) را در همهی خصوصیّاتش بر آنها برتری داد. اوّل کسی بود که به پیامبرخدا (صلی الله علیه و آله) و به کسی که او را فرستاد ایمان آورد. بیشتر از همهی مردم خدا و پیامبرش (صلی الله علیه و آله) را یاری نمود و بیشتر از همه با دشمنانشان جنگید و بیشتر از همه با دشمنان خدا و پیامبر (صلی الله علیه و آله) دشمن بود و خداوند علمش را که هیچ کس با او برابری نداشت و افتخاراتش را که در شرافت قابل شمارش نیست بر دیگران برتری داد. وقتی پیامبر (صلی الله علیه و آله) در دشمنی قومش با او در این صفات و حسادتشان به او فکر کرد از آن دلتنگ شد. خداوند به او اطلاع داد که از این امر، برای او چیزی نیست؛ اختیار آن با خدا است که علی (علیه السلام) را جانشین و ولیّ امر بعد از او قرار دهد. این معنی مقصود خداوند است. چگونه ممکن است پیامبر (صلی الله علیه و آله) اختیاری نداشته باشد با اینکه خداوند به او واگذارکرده که هرچه را حلال کند حلال است و هرچه را حرام کند حرام است؛ خداوند فرمود: آنچه را رسولخدا برای شما آورده بگیرید و اجرا کنید و از آنچه نهیکرده خودداری نمایید. (حشر/۷).
الباقر (علیه السلام)- عَنْ جَابِرٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِیجَعْفَرٍ (علیه السلام) قَوْلَهُ لِنَبِیِّهِ (صلی الله علیه و آله) لَیْسَ لَکَ مِنَ الْأَمْرِ شَیْءٌ فَسِّرْهُ لِی قَالَ فَقَالَ أَبُوجَعْفَرٍ (علیه السلام) لِشَیْءٍ قَالَهُ اللَّهُ وَ لِشَیْءٍ أَرَادَهُ اللَّهُ یَا جَابِرُ إِنَّ رسولالله (صلی الله علیه و آله) کَانَ حَرِیصاً عَلَی أَنْ یَکُونَ عَلِیٌّ (علیه السلام) مِنْ بَعْدِهِ عَلَی النَّاسِ وَ کَانَ عِنْدَ اللَّهِ خِلَافُ مَا أَرَادَ رسولالله (صلی الله علیه و آله) قَالَ قُلْتُ فَمَا مَعْنَی ذَلِکَ قَالَ نَعَمْ عَنَی بِذَلِکَ قَوْلَ اللَّهِ لِرَسُولِهِ لَیْسَ لَکَ مِنَ الْأَمْرِ شَیْءٌ یَا مُحَمَّدُ (صلی الله علیه و آله) الْأَمْرُ{إِلَیَ} فِی عَلِیٍّ (علیه السلام) أَوْ فِی غَیْرِهِ أَ لَمْ أَتْلُ عَلَیْکَ یَا مُحَمَّدُ (صلی الله علیه و آله) فِیمَا أَنْزَلْتُ مِنْ کِتَابِی إِلَیْکَ الم* أَ حَسِبَ النَّاسُ أَنْ یُتْرَکُوا أَنْ یَقُولُوا آمَنَّا وَ هُمْ لا یُفْتَنُونَ إِلَی قَوْلِهِ فَلَیَعْلَمَنَّ قَالَ فَوَّضَ رسولالله (صلی الله علیه و آله) الْأَمْرَ إِلَیْهِ.
امام باقر (علیه السلام) جابر (رحمة الله علیه) گوید: به امام باقر (علیه السلام) عرض کردم: «این آیه را که خدا به پیامبر (صلی الله علیه و آله) میفرماید: لَیْسَ لَکَ مِنَ الْأَمْرِ شَیْءٌ برایم تفسیر فرمایید». فرمود: «جابر! پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله) خیلی میل داشت که علی (علیه السلام) پس از او فرمانروای مردم شود ولی خدا میدانست چنین نخواهد شد». عرض کردم: «پس معنی آیه چیست»؟ فرمود: «بلی منظور این است که میفرماید: «ای محمّد (صلی الله علیه و آله)! این کار بسته به میل تو نیست در مورد علی (علیه السلام) زمام و اختیار دست من است در مورد او و دیگران مگر در آیات قرآن بر تو نازل نکردم آیه: الم، آیا مردم گمان کردند همین که بگویند: «ایمان آوردیم»، به حال خود رها میشوند و آزمایش نخواهند شد؟! ... و کسانی که دروغ میگویند تحقق یابد!. (عنکبوت/۱۳) فرمود: «پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله) کار را به خدا واگذاشت».
الباقر (علیه السلام)- إِنَّ رسولالله (صلی الله علیه و آله) حَرَصَ أَنْ یَکُونَ عَلِیٌّ (علیه السلام) وَلِیَّ الْأَمْرِ مِنْ بَعْدِهِ فَذَلِکَ الَّذِی عَنَی اللَّهُ لَیْسَ لَکَ مِنَ الْأَمْرِ شَیْءٌ وَ کَیْفَ لَا یَکُونُ لَهُ مِنَ الْأَمْرِ شَیْءٌ وَ قَدْ فَوَّضَ اللَّهُ إِلَیْهِ فَقَالَ مَا أَحَلَّ النَّبِیُّ (صلی الله علیه و آله) فَهُوَ حَلَالٌ وَ مَا حَرَّمَ النَّبِیُّ (صلی الله علیه و آله) فَهُوَ حَرَامٌ.
امام باقر (علیه السلام) رسولخدا (صلی الله علیه و آله) اصرار کرد که علی (علیه السلام) بعد از ایشان ولی امر باشد و این همان چیزی است که خداوند قصد فرمود: «لَیْسَ لَکَ مِنَ الْأَمْرِ شَیْءٌ و چگونه او اختیاری ندارد درحالیکه خداوند به او واگذارکرده و فرموده: «آنچه پیامبر (صلی الله علیه و آله) حلال کرد، حلال و آنچه پیامبر (صلی الله علیه و آله) حرام کرد، حرام است».
الباقر (علیه السلام)- عَنْ أَبِی حَمْزَهًَْ الثُّمَالِیِّ قَال: قَرَأْتُ هَذِهِ الْآیَهًَْ عَلَی أَبِیجَعْفَرٍ (علیه السلام) لَیْسَ لَکَ مِنَ الْأَمْرِ شَیْءٌ قَوْلَ اللَّهِ لِنَبِیِّهِ (صلی الله علیه و آله) وَ أَنَا أُرِیدُ أَنْ أَسْأَلَهُ عَنْهَا فَقَالَ أَبُوجَعْفَرٍ (علیه السلام) بَلَی وَ شَیْءٌ وَ شَیْءٌ مَرَّتَیْنِ وَ کَیْفَ لَا یَکُونُ لَهُ مِنَ الْأَمْرِ شَیْءٌ وَ قَدْ فَوَّضَ اللَّهُ إِلَیْهِ دِینَهُ فَقَالَ ما آتاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاکُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا فَمَا أَحَلَّ رسولالله (صلی الله علیه و آله) فَهُوَ حَلَالٌ وَ مَا حَرَّمَ فَهُوَ حَرَامٌ.
امام باقر (علیه السلام) لَیْسَ لَکَ مِنَ الْأَمْرِ شَیْءٌ را که سخن خداوند به پیامبرش (صلی الله علیه و آله) است برای امام باقر (علیه السلام) قرائت کردم و من میخواستم دربارهی آن از او سؤال کنم. ابوجعفر (علیه السلام) فرمود: «بله، مقداری و مقداری اختیار امور با اوست دو بار تکرار فرمود و چگونه هیچ اختیاری برای پیامبر (صلی الله علیه و آله) نیست با اینکه خداوند دینش را به او واگذار نموده و فرموده است: آنچه را رسولخدا برای شما آورده بگیرید و اجرا کنید و از آنچه نهیکرده خودداری نمایید. (حشر/۷) پس آنچه رسولخدا (صلی الله علیه و آله) حلال کرد، حلال است و آنچه حرام کرد، حرام است».
أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- لَیْسَ لَکَ مِنَ الْأَمْرِ شَیْءٌ أَوْ یَتُوبَ عَلَیْهِمْ أَوْ یُعَذِّبَهُمْ فَإِنَّهُمْ ظالِمُونَ لِآلِ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله).
امام علی (علیه السلام) لَیْسَ لَکَ مِنَ الْأَمْرِ شَیْءٌ أَوْ یَتُوبَ عَلَیْهِمْ أَوْ یُعَذِّبَهُمْ فَإِنَّهُمْ ظالِمُون؛ نسبت به خاندان محمّد (علیهم السلام) ظالماند.