آیه فَاسْتَجَبْنا لَهُ وَ وَهَبْنا لَهُ يَحْيى وَ أَصْلَحْنا لَهُ زَوْجَهُ إِنَّهُمْ كانُوا يُسارِعُونَ فِي الْخَيْراتِ وَ يَدْعُونَنا رَغَباً وَ رَهَباً وَ كانُوا لَنا خاشِعينَ [90]
ما هم دعاى او را مستجاب كرديم، و يحيى را به او بخشيديم و همسرش را [كه نازا بود] برايش شايسته [ی باردارى] ساختيم، چرا كه آنان [خاندانى بودند كه] همواره در كارهاى خير بهسرعت اقدام مىكردند و از روى بيم و اميد ما را مىخواندند و پيوسته براى ما [خاضع و] خاشع بودند.
الحسن (علیه السلام)- الْحَسَنُبْنُعَلِیٍّ (علیه السلام) فِی خَبَرٍ وَ لَقَدْ صُعِدَ بِرُوحِهِ فِی اللَّیْلَهًِْ الَّتِی صُعِدَ فِیهَا بِرُوحِ یَحْیَیبْنِزَکَرِیَّا (علیه السلام).
امام حسن ( ابنشهرآشوب از حسنبنعلی (در مورد وفات پدرش روایت میکند: ِ «روح آن حضرت ((یعنی روح امام علیّبنابیطالب () در شبی به آسمان صعود کرد که روح یحییبنزکریّا (به آسمان عروج نموده بود».
علیبنإبراهیم (رحمة الله علیه)- وَ أَصْلَحْنا لَهُ زَوْجَهُ قَالَ کَانَتْ لَا تَحِیضُ فَحَاضَتْ.
علیّبنابراهیم ( وَ أَصْلَحْنَا لَهُ زَوْجَهُ؛ زنش حیض نمیشد، امّا بعد از این، اینچنین شد.
الرّسول (صلی الله علیه و آله)- یَا ابْنَ مَسْعُودٍ کُلُّ هَذَا مِنْهُمْ (انبیا () یُبْغِضُونَ مَا أَبْغَضَ اللَّهُ وَ یُصَغِّرُونَ مَا صَغَّرَ اللَّهُ وَ یُزْهِدُونَ مَا أَزْهَدَ اللَّهُ وَ قَدْ أَثْنَی اللَّهُ عَلَیْهِمْ فِی مُحْکَمِ کِتَابِهِ فَقَالَ لِنُوحٍ إِنَّهُ کانَ عَبْداً شَکُوراً وَ قَالَ لِإِبْرَاهِیمَ (علیه السلام) اتَّخَذَ اللهُ إِبْرَاهِیمَ خَلِیلًا وَ قَالَ لِداود (علیه السلام) إِنَّا جَعَلْناکَ خَلِیفَةً فِی الْأَرْضِ وَ قَالَ لِمُوسَی (علیه السلام) وَ کَلَّمَ اللهُ مُوسی تَکْلِیماً وَ قَالَ أَیْضاً لِمُوسَی (علیه السلام) وَ قَرَّبْناهُ نَجِیًّا وَ قَالَ لِیَحْیَی (علیه السلام) وَ آتَیْناهُ الْحُکْمَ صَبِیًّا وَ قَالَ لِعِیسَی (علیه السلام) یا عِیسَی ابْنَ مَرْیَمَ اذْکُرْ نِعْمَتِی عَلَیْکَ وَ عَلی والِدَتِکَ إِذْ أَیَّدْتُکَ بِرُوحِ الْقُدُسِ تُکَلِّمُ النَّاسَ فِی الْمَهْدِ وَ کَهْلًا إِلَی قَوْلِهِ وَ إِذْ تَخْلُقُ مِنَ الطِّینِ کَهَیْئَةِ الطَّیْرِ بِإِذْنِی وَ قَالَ إِنَّهُمْ کانُوا یُسارِعُونَ فِی الْخَیْراتِ وَ یَدْعُونَنا رَغَباً وَ رَهَباً وَ کانُوا لَنا خاشِعِینَ.
پیامبر ( پسر مسعود! همه اینها آنچه را که خدا دشمن داشت دشمن میداشتند، آنچه را که خدا کوچک میشمرد ناچیز میانگاشتند و نسبت به آنچه را که خدا دوست ندارد، زهد و بیرغبتی نشان میدادند. خداوند آنها را در کتاب خود مدح گفته و دربارهی نوح (فرمود: او بندهی شکرگزاری بود. (اسراء/۳) و برای ابراهیم (فرمود: و خدا ابراهیم را به دوستیِ خود، انتخاب کرد. (نساء/۱۲۵) و برای داود (فرمود: ما تو را خلیفه و [نمایندهی خود] در زمین قرار دادیم. (ص/۲۶)». و برای موسی (فرموده: و خداوند با موسی سخن گفت. (نساء/۱۶۴) و نیز برای موسی (فرمود: او را [به خود] نزدیک ساختیم. (مریم/۱۲۵) و برای یحیی (فرمود: و ما فرمان نبوّت [و عقل کافی] در کودکی به او دادیم!. (مریم/۱۲) و برای عیسیبنمریم (فرمود: [به خاطر بیاور] هنگامی را که خداوند به عیسیبنمریم گفت: «یاد کن نعمتی را که به تو و مادرت بخشیدم! زمانیکه تو را با روح القدس تقویت کردم که در گاهواره و به هنگام بزرگی، با مردم سخن میگفتی. (مائده/۱۱۰) و فرمود: إِنَّهُمْ کانُوا یُسارِعُونَ فِی الخَیْراتِ وَ یَدْعُونَنا رَغَباً وَ رَهَباً وَ کانُوا لَنا خاشِعِینَ.
علیبنإبراهیم (رحمة الله علیه)- قَولُهُ وَ یَدْعُونَنا رَغَباً وَ رَهَباً قَالَ رَاغِبِینَ رَاهِبِینَ.
علیّبنابراهیم ( وَ یَدْعُونَنَا رَغَبًا وَ رَهَبًا؛ منظور این است که از سر امید و ترس خداوند را میخوانند.
الکاظم (علیه السلام)- التَّبَتُّلُ أَنْ تُقَلِّبَ کَفَّیْکَ فِی الدُّعَاءِ إِذَا دَعَوْتَ وَ الِابْتِهَالُ أَنْ تَبْسُطَهُمَا وَ تُقَدِّمَهُمَا وَ الرَّغْبَهًُْ أَنْ تَسْتَقْبِلَ بِرَاحَتَیْکَ السَّمَاءَ وَ تَسْتَقْبِلَ بِهِمَا وَجْهَکَ وَ الرَّهْبَهًُْ أَنْ تُکْفِئَ کَفَّیْکَ فَتَرْفَعَهُمَا إِلَی الْوَجْه.
امام کاظم ( رَغَباً (خواهشنمودن) آن است که دو پنجهی دست را رو به آسمان نموده و آنها را رو به صورت خود بگیری. و رَهَباً (ترسیدن) آن است که کف دستهایت را سرازیر سازی و به همان شکل آنها را تا صورت بلند نمایی.
الصّادق (علیه السلام)- الرَّغْبَهًُْ أَنْ تَسْتَقْبِلَ بِبَطْنِ کَفَّیْکَ إِلَی السَّمَاءِ وَ الرَّهْبَهًُْ أَنْ تَجْعَلَ ظَهْرَ کَفَّیْکَ إِلَی السَّمَاءِ.
امام صادق ( رَغَباً آن است که کف دو دست خود را بهسوی آسمان ببری، و رَهَباً آن است که پشت دستهایت را بهسوی آسمان کنی.
الصّادق (علیه السلام)- عَنْ أَبِیعَبْدِاللَّهِ (علیه السلام) قَالَ: ذَکَرَ الرَّغْبَهًَْ وَ أَبْرَزَ بَاطِنَ رَاحَتَیْهِ إِلَی السَّمَاءِ وَ هَکَذَا الرَّهْبَهًُْ وَ جَعَلَ ظَهْرَ کَفَّیْهِ إِلَی السَّمَاءِ.
امام صادق ( رَغَباً را ذکر کرد و درون دو کف خود را بهطرف آسمان باز کرد (رغبت چنین است) و امّا رَهَباً چنین است؛ و پشت دو دست را بهطرف آسمان کرد.
الصّادق (علیه السلام)- عَنْ مُحَمَّدِبْنِمُسْلِمٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَاعَبْدِاللَّهِ (علیه السلام) یَقُولُ مَرَّ بِی رَجُلٌ وَ أَنَا أَدْعُو فِی صَلَاتِی بِیَسَارِی فَقَالَ یَا أَبَاعَبْدِاللَّهِ (علیه السلام) بِیَمِینِکَ فَقُلْتُ یَا عَبْدَ اللَّهِ إِنَّ لِلَّهِ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی حَقّاً عَلَی هَذِهِ کَحَقِّهِ عَلَی هَذِهِ وَ قَالَ الرَّغْبَهًُْ تَبْسُطُ یَدَیْکَ وَ تُظْهِرُ بَاطِنَهُمَا وَ الرَّهْبَهًُْ تَبْسُطُ یَدَیْکَ وَ تُظْهِرُ ظَهْرَهُمَا.
امام صادق ( محمّدبنمسلم گوید: شنیدم امام صادق (فرمود: مردی به من گذر کرد و من با دست چپ در نماز دعا میکردم، پس گفت: «یا اباعبدالله (با دست راستت [دعا کن]». من گفتم: «ای بندهی خدا! همانا برای خدای تبارکوتعالی بر این هم حقّی است، مانند حقّی که به آن دارد». و فرمود: «رغبت این است که هر دو دست را بگشایی و درون آنها را آشکار کنی، و رهبت این است که؛ دو دست را بگشایی و پشت آن دو را ظاهر سازی».
الصّادق (علیه السلام)- إِنَّ النَّاسَ یَعْبُدُونَ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ عَلَی ثَلَاثَهًِْ أَوْجُهٍ فَطَبَقَهًٌْ یَعْبُدُونَهُ رَغْبَهًًْ فِی ثَوَابِهِ فَتِلْکَ عِبَادَهًُْ الْحُرَصَاءِ وَ هُوَ الطَّمَعُ وَ آخَرُونَ یَعْبُدُونَهُ فَرَقاً مِنَ النَّارِ فَتِلْکَ عِبَادَهًُْ الْعَبِیدِ وَ هِیَ الرَّهْبَهًُْ وَ لَکِنِّی أَعْبُدُهُ حُبّاً لَهُ عَزَّوَجَلَّ فَتِلْکَ عِبَادَهًُْ الْکِرَام.
امام صادق ( مردم خدای عزّوجلّ را به سه روش میپرستند؛ یک طبقه برای رغبت در ثواب، این پرستش حریصان است و براساس طمع است و دیگری از ترس دوزخ، این عبادت بندههاست و از ترس است ولی من از دوستی او را میپرستم این عبادت کریمان است.