آیه ۲۹ - سوره حجر

آیه فَإِذا سَوَّيْتُهُ وَ نَفَخْتُ فيهِ مِنْ رُوحي فَقَعُوا لَهُ ساجِدينَ [29]

هنگامى‌كه آن را نظام بخشيدم، و در او از روح خود (روحى شايسته و بزرگ ) دميدم، همگى براى او سجده ‌كنيد!

هنگامی‌که آن را نظام بخشیدم، و در او از روح خود روحی شایسته و بزرگ) دمیدم، همگی برای او سجده کنید

۱ -۱
(حجر/ ۲۹)

الصّادق (علیه السلام)- عَنِ الْأَحْوَلِ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَاعَبْدِاللَّهِ (علیه السلام) عَنِ الرُّوحِ الَّتِی فِی آدم (علیه السلام) قَوْلُهُ فَإِذا سَوَّیْتُهُ وَ نَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی قَالَ هَذِهِ رُوحٌ مَخْلُوقَهًٌْ وَ الرُّوحُ الَّتِی فِی عِیسَی (علیه السلام) مَخْلُوقَهًٌْ.

امام صادق (علیه السلام)- از احول (محمّدبن‌علی‌بن‌نعمان) گوید: «از امام صادق (علیه السلام) درباره‌ی روحی که در آدم (علیه السلام) دمیده شده که خدا [در موردش] می‌فرماید: فَإِذَا سَوَّیْتُهُ وَ نَفَخْتُ فِیهِ مِن رُّوحِی؛ پرسیدم»؟ حضرت فرمود: «این روح، آفریده‌ای [از آفریده‌های خداوند] است و روحی هم که در عیسی (علیه السلام) بود [نیز] آفریده‌ای [از آفریده‌های خداوند] است».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۷، ص۴۸۰
الکافی، ج۱، ص۱۳۳/ بحارالأنوار، ج۱۴، ص۲۱۸/ العیاشی، ج۲، ص۲۴۱/ نورالثقلین/ البرهان
۱ -۲
(حجر/ ۲۹)

الباقر (علیه السلام)- عَنْ مُحَمَّدِ‌بْنِ‌مُسْلِمٍ عَنْ أَبِی‌جَعْفَرٍ (علیه السلام) قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ وَ نَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی فَقَعُوا لَهُ ساجِدِینَ قَالَ رُوحٌ خَلَقَهَا اللَّهُ فَنَفَخَ فِی آدم (علیه السلام) مِنْهَا.

امام باقر (علیه السلام)- محمّدبن‌مسلم گوید: «از امام باقر (علیه السلام) درباره‌ی این سخن خداوند [که می‌فرماید]: وَ نَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی فَقَعُوا لَهُ ساجِدِینَ؛ پرسیدم». حضرت فرمود: «روحی است که خداوند آن را آفرید و از آن، در آدم (علیه السلام) دمید».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۷، ص۴۸۰
بحارالأنوار، ج۴، ص۱۳/ العیاشی، ج۲، ص۲۴۱/ نورالثقلین/ البرهان
۱ -۳
(حجر/ ۲۹)

الباقر (علیه السلام)- عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ الْأَصَمِّ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ (علیه السلام) عَنِ الرُّوحِ الَّتِی فِی آدَمَ (علیه السلام) وَ الَّتِی فِی عِیسَی (علیه السلام) مَا هُمَا قَالَ رُوحَانِ مَخْلُوقَانِ اخْتَارَهُمَا وَ اصْطَفَاهُمَا رُوحُ آدَمَ (علیه السلام) وَ رُوحُ عِیسَی (علیه السلام).

امام باقر (علیه السلام)- از ابوجعفر اصمّ نقل‌شده که گفت: «از امام باقر (علیه السلام) درباره‌ی روحی که در [وجود] آدم و عیسی (علیها السلام) بوده، پرسیدم». حضرت فرمود: «دو روح از آفریده‌ها [ی خدا] بوده‌اند که خداوند آن دو را به‌عنوان روح آدم و روح عیسی (علیه السلام) انتخاب کرده و برگزیده است».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۷، ص۴۸۰
التوحید، ص۱۷۲/ البرهان/ نورالثقلین
۱ -۴
(حجر/ ۲۹)

الصّادق (علیه السلام)- عَنْ مُحَمَّدِ‌بْنِ‌مُسْلِمٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَاعَبْدِاللَّهِ (علیه السلام) عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ‌وَ‌جَلَّ وَ نَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی کَیْفَ هَذَا النَّفْخُ فَقَالَ إِنَّ الرُّوحَ مُتَحَرِّکٌ کَالرِّیحِ وَ إِنَّمَا سُمِّیَ رُوحاً لِأَنَّهُ اشْتَقَّ اسْمَهُ مِنَ الرِّیحِ وَ إِنَّمَا أَخْرَجَهُ عَنْ لَفْظَهًِْ الرِّیحِ لِأَنَّ الْأَرْوَاحَ مُجَانِسَهًٌْ لِلرِّیحِ وَ إِنَّمَا أَضَافَهُ إِلَی نَفْسِهِ لِأَنَّهُ اصْطَفَاهُ عَلَی سَائِرِ الْأَرْوَاحِ کَمَا قَالَ لِبَیْتٍ مِنَ الْبُیُوتِ بَیْتِی وَ لِرَسُولٍ مِنَ الرُّسُلِ (خَلِیلِی وَ أَشْبَاهِ ذَلِکَ وَ کُلُّ ذَلِکَ مَخْلُوقٌ مَصْنُوعٌ مُحْدَثٌ مَرْبُوبٌ مُدَبَّرٌ.

امام صادق (علیه السلام)- محمّدبن‌مسلم گوید: «از امام‌صادق (علیه السلام) درباره‌ی این سخن خداوند عزّوجلّ وَ نَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی پرسیدم که این دمیدن چگونه بوده است»؟ حضرت فرمود: «روح، همچون باد در جنبش است و آن را روح نامیده‌اند؛ چراکه نام آن از ریح (به‌معنی باد) مشتقّ شده است؛ و بدین‌جهت خداوند آن را از لفظ ریح گرفته است که ارواح [در سرعت حرکت و ...] همجنس بادند. و همانا خداوند، روح را به خود نسبت داده چراکه آن را بر دیگر ارواح برگزیده است، چنان‌که از میان خانه‌ها به یک خانه (کعبه) گفته است: «خانه‌ی من» و به یک فرستاده از میان رسولان (علیهم السلام) گفته است: «خلیل من» و مانند آن؛ و همه‌ی این‌ها آفریده شده، ساخته و پرداخته شده، پدید آمده، پرورش داده شده و تدبیرشده [از ناحیه‌ی خدا] هستند».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۷، ص۴۸۲
الکافی، ج۱، ص۱۳۳/ بحارالأنوار، ج۴، ص۱۱/ الاحتجاج، ج۲، ص۳۲۳/ التوحید، ص۱۷۱/ معانی الأخبار، ص۱۷/ نورالثقلین/ البرهان
۱ -۵
(حجر/ ۲۹)

الباقر (علیه السلام)- عَنْ مُحَمَّدِ‌بْنِ‌مُسْلِمٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَاجَعْفَرٍ (علیه السلام) عَمَّا یَرْوُونَ أَنَّ اللَّهَ خَلَقَ آدم (علیه السلام) لَی صُورَتِهِ فَقَالَ هِیَ صُورَهًٌْ مُحْدَثَهًٌْ مَخْلُوقَهًٌْ وَ اصْطَفَاهَا اللَّهُ وَ اخْتَارَهَا عَلَی سَائِرِ الصُّوَرِ الْمُخْتَلِفَهًِْ فَأَضَافَهَا إِلَی نَفْسِهِ کَمَا أَضَافَ الْکَعْبَهًَْ إِلَی نَفْسِهِ وَ الرُّوحَ إِلَی نَفْسِهِ فَقَالَ بَیْتِیَ، وَ نَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی.

امام باقر (علیه السلام)- از محمّدبن‌مسلم نقل‌شده که گفت: «از امام باقر (علیه السلام) درباره‌ی آنچه اهل سنّت روایت می‌کنند که خداوند آدم (علیه السلام) را بر نقش خویش آفریده است، پرسیدم». حضرت فرمود: «نقش آدم (علیه السلام) نقشی تازه پدید آمده و آفریده شده بوده است و خداوند آن را برگزیده و بر نقش‌های گوناگون دیگر اختیار نمود و به خودش نسبت داد، همچنان‌که کعبه و روح را به خودش نسبت داده و فرموده: بَیْتِیَ؛ خانه‌ام. (بقره/۱۲۵) وَ نَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۷، ص۴۸۲
الکافی، ج۱، ص۱۳۴/ بحارالأنوار، ج۴، ص۱۳/ الاحتجاج، ج۲، ص۳۲۳/ التوحید، ص۱۰۳/ نورالثقلین/ البرهان
۱ -۶
(حجر/ ۲۹)

الباقر (علیه السلام)- عَنْ مُحَمَّدِ‌بْنِ‌مُسْلِمٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَاجَعْفَرٍ (علیه السلام) عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ‌وَ‌جَلَّ وَ نَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی قَالَ رُوحٌ اخْتَارَهُ اللَّهُ وَ اصْطَفَاهُ وَ خَلَقَهُ وَ أَضَافَهُ إِلَی نَفْسِهِ وَ فَضَّلَهُ عَلَی جَمِیعِ الْأَرْوَاحِ فَأَمَرَ فَنُفِخَ مِنْهُ فِی آدم (علیه السلام).

امام باقر (علیه السلام)- از محمّدبن‌مسلم نقل‌شده که گفت: «از امام باقر (علیه السلام) درباره‌ی این سخن خداوند عزّوجلّ [که می‌فرماید]: وَ نَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی؛ پرسیدم». حضرت فرمود: «روحی است که خداوند آن را اختیار کرده و برگزیده است و آن را آفریده و به خودش نسبت داده و بر تمامی ارواح برتری‌اش داده است و فرمان داده تا از آن، در آدم (علیه السلام) دمیده شود.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۷، ص۴۸۲
بحارالأنوار، ج۴، ص۱۱/ التوحید، ص۱۷۰/ معانی الأخبار، ص۱۶/ نورالثقلین/ البرهان
۱ -۷
(حجر/ ۲۹)

الجواد (علیه السلام)- عَنْ أَبِی‌جَعْفَرٍ مُحَمَّدِبْنِ‌عَلِیٍّ‌الثَّانِی (علیه السلام) قَالَ أَقْبَلَ أَمِیرُالْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) ذَاتَ یَوْمٍ وَ مَعَهُ الْحَسَنُ‌بْنُ‌عَلِیٍّ (علیه السلام) وَ سَلْمَانُ الْفَارِسِیُّ (رحمة الله علیه) وَ أَمِیرُالْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) مُتَّکِئٌ عَلَی یَدِ سَلْمَانَ (رحمة الله علیه) فَدَخَلَ الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ فَجَلَسَ فَأَقْبَلَ رَجُلٌ حَسَنُ الْهَیْئَهًِْ وَ اللِّبَاسِ فَسَلَّمَ عَلَی أَمِیرِالْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) فَرَدَّ عَلَیْهِ السَّلَامَ. فَجَلَسَ ثُمَّ قَالَ یَا أَمِیرَالْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) أَسْأَلُکَ عَنْ ثَلَاثِ مَسَائِل ... فَقَالَ أَمِیرُالْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) سَلْنِی عَمَّا بَدَا لَکَ. فَقَالَ أَخْبِرْنِی عَنِ الرَّجُلِ إِذَا نَامَ أَیْنَ تَذْهَبُ رُوحُه ... فَالْتَفَتَ أَمِیرُالْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) إِلَی أَبِی‌مُحَمَّدٍ الْحَسَنِ‌بْنِ‌عَلِیٍّ (علیه السلام) فَقَالَ یَا أَبَامُحَمَّدٍ أَجِبْهُ! فَقَالَ (علیه السلام) أَمَّا مَا سَأَلْتَ عَنْهُ مِنْ أَمْرِ الْإِنْسَانِ إِذَا نَامَ أَیْنَ تَذْهَبُ رُوحُهُ فَإِنَّ رُوحَهُ مُتَعَلِّقَهًٌْ بِالرِّیحِ وَ الرِّیحُ مُتَعَلِّقَهًٌْ بِالْهَوَاءِ إِلَی وَقْتِ مَا یَتَحَرَّکُ صَاحِبُهَا لِلْیَقَظَهًِْ فَإِنْ أَذِنَ اللَّهُ بِرَدِّ تِلْکَ الرُّوحِ عَلَی صَاحِبِهَا جَذَبَتْ تِلْکَ الرُّوحُ الرِّیحَ وَ جَذَبَتْ تِلْکَ الرِّیحُ الْهَوَاءَ فَرَجَعَتْ فَسَکَنَتْ فِی بَدَنِ صَاحِبِهَا وَ إِنْ لَمْ یَأْذَنِ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ بِرَدِّ تِلْکَ الرُّوحِ عَلَی صَاحِبِهَا جَذَبَ الْهَوَاءُ الرِّیحَ فَجَذَبَتِ الرِّیحُ الرُّوحَ فَلَمْ تُرَدَّ عَلَی صَاحِبِهَا إِلَی وَقْتِ مَا یُبْعَثُ.

امام جواد (علیه السلام)- از امام جواد (علیه السلام) روایت است: «روزی امیرالمؤمنین (علیه السلام) به همراه امام حسن (علیه السلام) و سلمان فارسی (رحمة الله علیه) درحالی‌که به دست سلمان (رحمة الله علیه) تکیه داده بود به مسجد الحرام وارد شد و نشست؛ در آن‌هنگام مردی خوش‌سیما و خوش‌لباس (حضرت خضر (علیه السلام)) جلو آمده و به امیرالمؤمنین (علیه السلام) سلام کرد و حضرت، جواب سلامش را داد. آن مرد نشست و اندکی بعد عرض کرد: «ای امیرالمؤمنین (علیه السلام)! سه سؤال از شما می‌پرسم». امیرالمؤمنین (علیه السلام) به او فرمود: «هرچه می‌خواهی از من بپرس». عرض کرد: «مرا خبر بده! وقتی انسان می‌خوابد، روحش کجا می‌رود»؟ امیرالمؤمنین (علیه السلام) رو به امام حسن (علیه السلام) کرده و فرمود: «ای ابامحمّد (علیه السلام)! پاسخ او را بده»! امام حسن (علیه السلام) [خطاب به آن مرد] فرمود: «امّا آنچه درباره‌ی انسان پرسیدی که وقتی می‌خوابد روحش کجا می‌رود [جوابش این است]: روح انسان [هنگام خواب] آویخته به باد می‌شود و باد هم آویخته به هوا، تا زمانی‌که صاحبش برای بیداری به جنبش درآید؛ اگر خدای متعال اجازه دهد که آن روح به صاحبش برگردد آن روح، باد را به‌سوی خود کشد و آن باد، هوا را به‌سوی خود کشد و روح برگشته و در تن صاحبش آرام گیرد؛ و اگر خدای عزّوجلّ اجازه‌ی بازگشت آن روح به صاحبش را ندهد، هوا باد را به‌سوی خود کشد و باد، روح را به‌سوی خود کشد و آن روح تا روزی‌که صاحبش برانگیخته شود به صاحبش بازنگردد».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۷، ص۴۸۲
الاحتجاج، ج۱، ص۲۶۶/ العیون، ج۱، ص۶۶؛ «بتفاوت»
۱ -۸
(حجر/ ۲۹)

أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- ... ثُمَّ ازْدَادَ الْمَوْتُ الْتِیَاطاً فَقُبِضَ بَصَرُهُ کَمَا قُبِضَ سَمْعُهُ وَ خَرَجَتِ الرُّوحُ مِنْ جَسَدِهِ فَصَارَ جِیفَهًًْ بَیْنَ أَهْلِهِ قَدْ أَوْحَشُوا مِنْ جَانِبِهِ وَ تَبَاعَدُوا مِنْ قُرْبِهِ لَا یُسْعِدُ بَاکِیاً وَ لَا یُجِیبُ دَاعِیاً.

امام علی (علیه السلام)- آن‌گاه چنگال مرگ تمام وجودش را فرا می‌گیرد و چشم او نیز مانند گوشش از کار می‌افتد و روح از بدنش خارج می‌شود و چون مرداری در بین خانواده‌اش بر زمین می‌ماند که از نشستن در کنار او وحشت دارند و از نزدیک‌شدن به او دوری می‌جویند. نه سوگواری را یاری می‌کند و نه خواننده‌ای را پاسخ می‌دهد.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۷، ص۴۸۴
بحارالأنوار، ج۶، ص۱۶۴/ نهج البلاغهًْ، ص۱۶۱
۱ -۹
(حجر/ ۲۹)

الصّادق (علیه السلام)- وَ مِنْ سُؤَالِ الزِّنْدِیقِ الَّذِی سَأَلَ أَبَاعَبْدِاللَّهِ (علیه السلام) عَنْ مَسَائِلَ کَثِیرَهًٍْ أَنَّهُ قَال ... أَخْبِرْنِی عَنِ السِّرَاجِ إِذَا انْطَفَی أَیْنَ یَذْهَبُ نُورُهُ؟ قَالَ یَذْهَبُ فَلَا یَعُودُ. قَالَ فَمَا أَنْکَرْتَ أَنْ یَکُونَ الْإِنْسَانُ مِثْلَ ذَلِکَ إِذَا مَاتَ وَ فَارَقَ الرُّوحُ الْبَدَنَ لَمْ یَرْجِعْ إِلَیْهِ أَبَداً کَمَا لَا یَرْجِعُ ضَوْءُ السِّرَاجِ إِلَیْهِ أَبَداً إِذَا انْطَفَی. قَالَ لَمْ تُصِبِ الْقِیَاسَ إِنَّ النَّارَ فِی الْأَجْسَامِ کَامِنَهًٌْ وَ الْأَجْسَامَ قَائِمَهًٌْ بِأَعْیَانِهَا کَالْحَجَرِ وَ الْحَدِیدِ فَإِذَا ضُرِبَ أَحَدُهُمَا بِالْآخَرِ سَقَطَتْ مِنْ بَیْنِهِمَا نَارٌ تُقْتَبَسُ مِنْهَا سِرَاجٌ لَهُ ضَوْءٌ فَالنَّارُ ثَابِتٌ فِی أَجْسَامِهَا وَ الضَّوْءُ ذَاهِبٌ وَ الرُّوحُ جِسْمٌ رَقِیقٌ قَدْ أُلْبِسَ قَالَباً کَثِیفاً وَ لَیْسَ بِمَنْزِلَهًِْ السِّرَاجِ الَّذِی ذَکَرْتَ إِنَّ الَّذِی خَلَقَ فِی الرَّحِمِ جَنِیناً مِنْ مَاءٍ صَافٍ وَ رَکَّبَ فِیهِ ضُرُوباً مُخْتَلِفَهًًْ مِنْ عُرُوقٍ وَ عَصَبٍ وَ أَسْنَانٍ وَ شَعْرٍ وَ عِظَامٍ وَ غَیْرِ ذَلِکَ وَ هُوَ یُحْیِیهِ بَعْدَ مَوْتِهِ وَ یُعِیدُهُ بَعْدَ فَنَائِهِ. قَالَ فَأَیْنَ الرُّوحُ؟ قَالَ فِی بَطْنِ الْأَرْضِ حَیْثُ مَصْرَعِ الْبَدَنِ إِلَی وَقْتِ الْبَعْثِ. قَالَ فَمَنْ صُلِبَ فَأَیْنَ رُوحُهُ؟ قَالَ فِی کَفِّ الْمَلَکِ الَّذِی قَبَضَهَا حَتَّی یُودِعَهَا الْأَرْضَ. قَالَ فَأَخْبِرْنِی عَنِ الرُّوحِ أَ غَیْرُ الدَّمِ؟ قَالَ نَعَمْ الرُّوحُ عَلَی مَا وَصَفْتُ لَکَ مَادَّتُهَا مِنَ الدَّمِ وَ مِنَ الدَّمِ رُطُوبَهًُْ الْجِسْمِ وَ صَفَاءُ اللَّوْنِ وَ حُسْنُ الصَّوْتِ وَ کَثْرَهًُْ الضَّحِکِ فَإِذَا جَمَدَ الدَّمُ فَارَقَ الرُّوحُ الْبَدَنَ. قَالَ فَهَلْ یُوصَفُ بِخِفَّهًٍْ وَ ثِقَلٍ وَ وَزْنٍ؟ قَالَ الرُّوحُ بِمَنْزِلَهًِْ الرِّیحِ فِی الزِّقِ إِذَا نُفِخَتْ فِیهِ امْتَلَأَ الزِّقُّ مِنْهَا فَلَا یَزِیدُ فِی وَزْنِ الزِّقِّ وُلُوجُهَا فِیهِ وَ لَا یَنْقُصُهَا خُرُوجُهَا مِنْهُ کَذَلِکَ الرُّوحُ لَیْسَ لَهَا ثِقْلٌ وَ لَا وَزْنٌ. قَالَ فَأَخْبِرْنِی مَا جَوْهَرُ الرِّیحِ؟ قَالَ الرِّیحُ هَوَاءٌ إِذَا تَحَرَّکَ یُسَمَّی رِیحاً فَإِذَا سَکَنَ یُسَمَّی هَوَاءً وَ بِهِ قِوَامُ الدُّنْیَا وَ لَوْ کُفِتَ الرِّیحُ ثَلَاثَهًَْ أَیَّامٍ لَفَسَدَ کُلُّ شَیْءٍ عَلَی وَجْهِ الْأَرْضِ وَ نَتُنَ وَ ذَلِکَ أَنَّ الرِّیحَ بِمَنْزِلَهًِْ الْمِرْوَحَهًِْ تَذُبُّ وَ تَدْفَعُ الْفَسَادَ عَنْ کُلِّ شَیْءٍ وَ تُطَیِّبُهُ فَهِیَ بِمَنْزِلَهًِْ الرُّوحِ إِذَا خَرَجَ عَنِ الْبَدَنِ نَتُنَ الْبَدَنُ وَ تَغَیَّرَ وَ تَبَارَکَ اللهُ أَحْسَنُ الْخالِقِینَ. قَالَ أَ فَتَتَلَاشَی الرُّوحُ بَعْدَ خُرُوجِهِ عَنْ قَالَبِهِ أَمْ هُوَ بَاقٍ؟ قَالَ بَلْ هُوَ بَاقٍ إِلَی وَقْتٍ یُنْفَخُ فِی الصُّورِ فَعِنْدَ ذَلِکَ تَبْطُلُ الْأَشْیَاءُ وَ تَفْنَی فَلَا حِسَّ وَ لَا مَحْسُوسَ ثُمَّ أُعِیدَتِ الْأَشْیَاءُ کَمَا بَدَأَهَا مُدَبِّرُهَا وَ ذَلِکَ أَرْبَعُمِائَهًِْ سَنَهًٍْ یَسْبُتُ فِیهَا الْخَلْقُ وَ ذَلِکَ بَیْنَ النَّفْخَتَیْنِ. قَالَ وَ أَنَّی لَهُ بِالْبَعْثِ وَ الْبَدَنُ قَدْ بَلِیَ وَ الْأَعْضَاءُ قَدْ تَفَرَّقَتْ فَعُضْوٌ بِبَلْدَهًٍْ یَأْکُلُهَا سِبَاعُهَا وَ عُضْوٌ بِأُخْرَی تُمَزِّقُهُ هَوَامُّهَا وَ عُضْوٌ صَارَ تُرَاباً بُنِیَ بِهِ مَعَ الطِّینِ حَائِطٌ؟! قَالَ إِنَّ الَّذِی أَنْشَأَهُ مِنْ غَیْرِ شَیْءٍ وَ صَوَّرَهُ عَلَی غَیْرِ مِثَالٍ کَانَ سَبَقَ إِلَیْهِ قَادِرٌ أَنْ یُعِیدَهُ کَمَا بَدَأَهُ. قَالَ أَوْضِحْ لِی ذَلِکَ. قَالَ إِنَّ الرُّوحَ مُقِیمَهًٌْ فِی مَکَانِهَا رُوحُ الْمُحْسِنِ فِی ضِیَاءٍ وَ فُسْحَهًٍْ وَ رُوحُ الْمُسِیءِ فِی ضِیقٍ وَ ظُلْمَهًٍْ وَ الْبَدَنُ یَصِیرُ تُرَاباً کَمَا مِنْهُ خُلِقَ وَ مَا تَقْذِفُ بِهِ السِّبَاعُ وَ الْهَوَامُّ مِنْ أَجْوَافِهَا مِمَّا أَکَلَتْهُ وَ مَزَّقَتْهُ کُلُّ ذَلِکَ فِی التُّرَابِ مَحْفُوظٌ عِنْدَ مَنْ لَا یَعْزُبُ عَنْهُ مِثْقَالُ ذَرَّهًٍْ فِی ظُلُمَاتِ الْأَرْضِ وَ یَعْلَمُ عَدَدَ الْأَشْیَاءِ وَ وَزْنَهَا وَ إِنَّ تُرَابَ الرُّوحَانِیِّینَ بِمَنْزِلَهًِْ الذَّهَبِ فِی التُّرَابِ فَإِذَا کَانَ حِینُ الْبَعْثِ مُطِرَتِ الْأَرْضُ مَطَرَ النُّشُورِ فَتَرْبُو الْأَرْضُ ثُمَّ تمخضوا {تُمْخَضُ} مَخْضَ السِّقَاءِ فَیَصِیرُ تُرَابُ الْبَشَرِ کَمَصِیرِ الذَّهَبِ مِنَ التُّرَابِ إِذَا غُسِلَ بِالْمَاءِ وَ الزُّبْدِ مِنَ اللَّبَنِ إِذَا مُخِضَ فَیَجْتَمِعُ تُرَابُ کُلِّ قَالِبٍ إِلَی قَالَبِهِ فَیَنْتَقِلُ بِإِذْنِ اللَّهِ الْقَادِرِ إِلَی حَیْثُ الرُّوحِ فَتَعُودُ الصُّوَرُ بِإِذْنِ الْمُصَوِّرِ کَهَیْئَتِهَا وَ تَلِجُ الرُّوحُ فِیهَا فَإِذَا قَدِ اسْتَوَی لَا یُنْکِرُ مِنْ نَفْسِهِ شَیْئاً.

امام صادق (علیه السلام)- از جمله سؤالاتی که شخصی زندیق (بی‌دین) از امام صادق (علیه السلام) پرسید این بود که گفت: «درباره‌ی چراغ به من خبر بده که وقتی خاموش می‌شود نورش کجا می‌رود»؟ حضرت فرمود: «می‌رود و بازنمی‌گردد»، عرض کرد: «چرا قبول نداری که انسان نیز مانند همان نور چراغ باشد ‍[یعنی] پس از مرگ، روح از بدن خارج شده و دیگر بدان باز نمی‌گردد؛ همان‌طور که نور چراغ پس از خاموشی هرگز به چراغ بازنمی‌گردد»؟! فرمود: «قیاس درستی نکردی؛ [زیرا] آتش در درون اجسام پنهان است و پایداری اجسام به ذاتشان است، مانند سنگ و آهن؛ هرگاه یکی از آن‌ها به دیگری برخورد نماید از میانشان آتشی می‌جهد که چراغ نورانی از آن گرفته می‌شود. در نتیجه آتش در اجسام ثابت است و نور [از بین] می‌رود؛ و روح جسمی لطیف است که قالبی ستبر بر آن پوشانده شده است و همچون چراغی که گفتی نیست؛ بی‌شکّ کسی که در رحِم، جنینی از آبی صاف آفریده و انواع مختلفی از رگ‌ها و عصب و دندان‌ها و مو و استخوان‌ها و دیگر چیزها را در آن در هم آمیخته، همان کسی است که او را بعد از مرگش زنده می‌کند و بعد از نابودی‌اش بازمی‌گرداند». گفت: «پس روح کجاست»؟ فرمود: «در دلِ زمین همان‌جا که بدن دفن است تا وقت برانگیخته‌شدن». گفت: «پس کسی که به صلیب کشیده شده است [و بدنش در زمین دفن نمی‌شود] روحش کجاست»؟ فرمود: «در دست آن فرشته‌ای است که او را قبض روح کرده تا زمانی‌که آن روح را به زمین بسپارد». گفت: «مرا از روح باخبر کن! آیا روح چیزی غیر از خون است»؟ فرمود: «آری! همان‌طور که برایت گفتم روح ماده‌اش از خون است و خون مایه‌ی رطوبت جسم، روشنی رنگ [پوست]، زیبایی صدا و خنده‌ی زیاد است؛ و چون خون خشک شود [و از جریان بیافتد] روح از بدن جدا می‌گردد». گفت: «آیا روح به سبکی، سنگینی و وزن داشتن توصیف می‌شود»؟ فرمود: «روح به‌منزله‌ی باد در مَشک آب است که هرگاه در آن مَشک دمیده شود از باد پر می‌شود ولی نه واردشدن باد به وزن آن بیافزاید و نه خارج‌شدنش از وزن آن بکاهد؛ روح نیز این‌گونه است که نه سنگینی دارد و نه وزنی». عرض کرد: «به من خبر بده که حقیقت باد چیست»؟ فرمود: «باد همان هواست که چون به حرکت درآید، باد و چون از حرکت بازایستد هوا نامیده شود و پایداری دنیا به آن است و اگر سه روز باد نوزد هر چیزی بر روی زمین خراب و بدبو می‌گردد؛ و این بدان‌خاطر است‌که باد همچون بادزنی است‌که فساد و خرابی را از هر چیزی دور ساخته و آن را پاکیزه می‌کند؛ پس در حقیقت، باد همچون روح است که چون از بدن خارج شود بدن بدبو گردد و تغییر می‌کند؛ بزرگ است خدایی که بهترین آفرینندگان است. (مؤمنون/۱۴). گفت: «آیا روح بعد از اینکه از قالب خود (بدن) خارج شد از بین می‌رود یا باقی می‌ماند»؟ فرمود: «تا زمانی‌که در صور دمیده شود باقی می‌ماند؛ در آن هنگام همه‌چیز تباه‌گشته و از بین می‌رود، در نتیجه نه حسّی باقی می‌ماند و نه محسوسی؛ سپس همه‌چیز به همان صورتی‌که تدبیرکننده‌اش در ابتدا آفریده بود، بازمی‌گردد و آن دوران که میان دوبار دمیدن در صور است چهارصد سال می‌باشد که خلق در آن آرام می‌یابند». گفت: «چگونه دوباره برانگیخته‌شود با اینکه بدن پوسیده و اعضایش پراکنده شده‌اند، عضوی در سرزمینی خوراک درندگان شده و عضوی در جای‌دیگر توسط جانوران دریده گشته و عضوی‌دیگر تبدیل به خاک‌شده و با گِل آن، دیواری ساخته‌اند»؟! فرمود: «آن‌که او را از هیچ آفریده و بی‌هیچ مثال‌قبلی صورتگری‌اش کرده، می‌تواند همان‌گونه که در ابتدا او را آفریده دوباره برگرداند». گفت: «این‌مطلب را برایم شرح بده»! فرمود: «روح در جایگاه خود قرار دارد، روح شخص نیکوکار در نور و فراخی است و روح شخص بدکار در تنگنا و تاریکی؛ و بدن تبدیل به خاک می‌شود همان‌گونه که از آن آفریده شده بود؛ و آنچه درندگان و جانوران خورده و تکّه‌تکّه کرده‌اند و از درون خود [به صورت مدفوع] بیرون می‌افکنند همه در خاک نزد کسی که هم‌وزن ذرّه‌ای در تاریکی‌های زمین از او مخفی نمی‌ماند، محفوظ است و او تعداد و وزن همه‌ی اشیاء را می‌داند. و خاک انسان‌های پارسا همچون طلا در دل خاک است؛ چون زمان برانگیختن فرا رسد باران رستاخیز بر زمین ببارد و زمین مرتفع شود؛ سپس همچون زیرورو شدن مشک، زیرورو گردد و خاک بشر همچون طلایی شود که هنگام شسته‌شدن از خاک جدا گردد و همچون کره‌ای شود که با زدن شیر [از آن] گرفته شود. در نتیجه خاکِ هر انسانی در کالبد خویش گرد آید و به اذن خدای قادر به جایی که روح قرار دارد منتقل شود و صورت‌ها به اذن خدای‌صورت‌آفرین، به شکل اوّلیه‌ی‌خود بازگردند و روح در آن‌ها دمیده شود؛ و چون انسان کاملی شد چیزی از [وجود] خود را انکار نخواهد کرد».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۷، ص۴۸۴
الاحتجاج، ج۲، ص۳۳۶/ بحارالأنوار، ج۱۰، ص۱۶۴
۱ -۱۰
(حجر/ ۲۹)

الصّادق (علیه السلام)- عَنْ مُحَمَّدِبْنِ‌الْقَاسِمِ‌النَّوْفَلِیِّ قَالَ قُلْتُ لِأَبِی‌عَبْدِاللَّهِ‌الصَّادِقِ (علیه السلام) الْمُؤْمِنُ یَرَی الرُّؤْیَا فَتَکُونُ کَمَا رَآهَا وَ رُبَّمَا رَأَی الرُّؤْیَا فَلَا تَکُونُ شَیْئاً. فَقَالَ إِنَّ الْمُؤْمِنَ إِذَا نَامَ خَرَجَتْ مِنْ رُوحِهِ حَرَکَهًٌْ مَمْدُودَهًٌْ صَاعِدَهًٌْ إِلَی السَّمَاءِ فَکُلَّمَا رَآهُ رُوحُ الْمُؤْمِنِ فِی مَلَکُوتِ السَّمَاءِ فِی مَوْضِعِ التَّقْدِیرِ وَ التَّدْبِیرِ فَهُوَ الْحَقُّ وَ کُلَّمَا رَآهُ فِی الْأَرْضِ فَهُوَ أَضْغَاثُ أَحْلَامٍ. فَقُلْتُ لَهُ وَ تَصْعَدُ رُوحُ الْمُؤْمِنِ إِلَی السَّمَاءِ؟ قَالَ نَعَمْ. قُلْتُ حَتَّی لَا یَبْقَی مِنْهُ شَیْءٌ فِی بَدَنِهِ؟ فَقَالَ لَا لَوْ خَرَجَتْ کُلُّهَا حَتَّی لَا یَبْقَی مِنْهُ شَیْءٌ إِذاً لَمَاتَ. قُلْتُ فَکَیْفَ یَخْرُجُ؟ فَقَالَ أَ مَا تَرَی الشَّمْسَ فِی السَّمَاءِ فِی مَوْضِعِهَا وَ ضَوْؤُهَا وَ شُعَاعُهَا فِی الْأَرْضِ فَکَذَلِکَ الرُّوحُ أَصْلُهَا فِی الْبَدَنِ وَ حَرَکَتُهَا مَمْدُودَهًٌْ.

امام صادق (علیه السلام)- محمد بن قاسم نوفلی از امام صادق (علیه السلام) پرسید: «چه بسا مؤمن خوابی ببیند و بعداً همان طور که دیده، برایش اتفاق می‌افتد، و نیز چه بسا خوابی ببیند و هیچ نباشد»؟ پس امام فرمود: «وقتی مؤمن بخوابد، از روحش حرکتی کشیده شده تا آسمان خارج می‌شود، و آنچه را که روح مؤمن در ملکوت آسمان که جایگاه تقدیر و تدبیر است ببیند، درست است و آنچه را در زمین ببیند، تخیلات واهی است». به او گفتم: «آیا روح مؤمن به آسمان بالا می‌رود»؟ فرمود: «آری». گفتم: «آیا تا آنجا که در بدنش چیزی نماند»؟ فرمود: «نه، اگر همه‌اش خارج شود تا این که هیچ چیز در بدنش باقی نماند می‌میرد». گفتم: «پس چگونه خارج می‌شود»؟ فرمود: «آیا نمی‌بینی خورشید در جای خود در آسمان است و نور و پرتویش در زمین؟ روح هم همین طور است، یعنی اصلش در بدن است و جنبش و حرکتش کشیده شود».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۷، ص۴۸۶
الأمالی للصّدوق، ص۱۴۵/ بحارالأنوار، ج۵۸، ص۳۲

ولایت

۱
(حجر/ ۲۹)

أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی أَحَدٌ وَاحِدٌ، تَفَرَّدَ فِی وَحْدَانِیَّتِهِ، ثُمَّ تَکَلَّمَ بِکَلِمَهًٍْ فَصَارَتْ نُوراً، ثُمَّ خَلَقَ مِنْ ذَلِکَ النُّورِ مُحَمَّداً (صلی الله علیه و آله) وَ خَلَقَنِی وَ ذُرِّیَّتِی، ثُمَ تَکَلَّمَ بِکَلِمَهًٍْ فَصَارَتْ رُوحاً فَأَسْکَنَهُ اللَّهُ فِی ذَلِکَ النُّورِ وَ أَسْکَنَهُ فِی أَبْدَانِنَا، فَنَحْنُ رُوحُ اللَّهِ وَ کَلِمَاتُهُ، فَبِنَا احْتَجَّ عَلَی خَلْقِهِ، إلَی قَولِهِ أَنَا الْحَاشِرُ إِلَی اللَّهِ وَ أَنَا کَلِمَهًُْ اللَّهِ الَّتِی یَجْمَعُ بِهَا الْمُفْتَرِقَ وَ یُفَرِّقُ بِهَا الْمُجْتَمِعَ وَ أَنَا أَسْمَاءُ اللَّهِ الْحُسْنَی وَ أَمْثَالُهُ الْعُلْیَا وَ آیَاتُهُ الْکُبْرَی ... وَ إِلَیَّ عَذَابُ أَهْلِ النَّارِ وَ إِلَیَّ إِیَابُ الْخَلْقِ جَمِیعاً وَ أَنَا الْإِیَابُ الَّذِی یَئُوبُ إِلَیْهِ کُلُّ شَیْءٍ بَعْدَ الْقَضَاءِ وَ إِلَیَّ حِسَابُ الْخَلْقِ جَمِیعا.

امام علی (علیه السلام)- خداوند تبارک‌وتعالی یکتا و بی‌همتا و در یکتایی خود بی‌نظیر است؛ او سخنی گفت و آن‌سخن تبدیل به نوری گشت؛ سپس از آن‌نور محمّد (صلی الله علیه و آله)، من و نسل مرا آفرید؛ سپس سخنی دیگر گفت و آن سخن تبدیل به روحی گشت و خداوند آن روح را در آن نور و در بدن‌های ما سکونت داد، در نتیجه ما روح خدا و گفتار خداییم و خداوند به‌وسیله‌ی ما بر خلقش احتجاج کرد. و منم آن گفتار خداوند که به‌وسیله‌ی آن پراکنده را گرد آورد و گردآمده را پراکنده سازد؛ و منم نام‌های‌نیک خدا و وصف‌های برتر و نشانه‌های بزرگ او و منم صاحب بهشت و دوزخ. و بازگشت همه‌ی مخلوقات به‌سوی من خواهد بود و من همان بازگشتگاهی هستم که هر چیزی بعد از مرگ به‌سوی آن بازمی‌گردد و حساب تمامی مخلوقات با من است.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۷، ص۴۸۸
بحارالأنوار، ج۵۳، ص۴۶
۲
(حجر/ ۲۹)

الصّادق (علیه السلام)- عَنِ الْمُفَضَّلِ‌بْن‌عُمَرَ قَالَ: قَالَ لِی أَبُوعَبْدِاللَّهِ (علیه السلام) إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی تَوَحَّدَ بِمُلْکِهِ فَعَرَّفَ عِبَادَهُ نَفْسَهُ ثُمَّ فَوَّضَ إِلَیْهِمْ أَمْرَهُ وَ أَبَاحَ لَهُمْ جَنَّتَهُ فَمَنْ أَرَادَ اللَّهُ أَنْ یُطَهِّرَ قَلْبَهُ مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ عَرَّفَهُ وَلَایَتَنَا وَ مَنْ أَرَادَ أَنْ یَطْمَسَ عَلَی قَلْبِهِ أَمْسَکَ عَنْهُ مَعْرِفَتَنَا ثُمَّ قَالَ یَا مُفَضَّلُ وَ اللَّهِ مَا اسْتَوْجَبَ آدَمُ أَنْ یَخْلُقَهُ اللَّهُ بِیَدِهِ وَ یَنْفُخَ فِیهِ مِنْ رُوحِهِ إِلَّا بِوَلَایَهًِْ عَلِیٍّ (علیه السلام) وَ مَا کَلَّمَ اللَّهُ مُوسَی تَکْلِیماً إِلَّا بِوَلَایَهًِْ عَلِیٍّ (علیه السلام) وَ لَا أَقَامَ اللَّهُ عِیسَی ابْنَ مَرْیَمَ آیَهًًْ لِلْعَالَمِینَ إِلَّا بِالْخُضُوعِ لِعَلِیٍّ (علیه السلام) ثُمَّ قَالَ اجْمَلِ الْأَمْرَ مَا اسْتَأْهَلَ خَلْقٌ مِنَ اللَّهِ النَّظَرَ إِلَیْهِ إِلَّا بِالْعُبُودِیَّهًِْ لَنَا.

امام صادق (علیه السلام)- مفضّل‌بن‌عمر گوید: امام صادق (علیه السلام) به من فرمود: «خداوند تبارک‌وتعالی در فرمانروایی‌خود یکتاست؛ خویشتن را به بندگانش شناساند و آن‌گاه امر خود را به آن‌ها واگذار کرد و بهشت‌خویش را برایشان ارزانی داشت. خداوند هرکس از جنّ و انس را بخواهد دل پاک دهد او را آشنا به ولایت ما سازد و هرکه را بخواهد کوردل نماید او را از معرفت ما بازدارد». سپس فرمود: «ای‌مفضّل! به خدا سوگند! آدم (علیه السلام) سزاوار آفریده‌شدن به دست خدا و دمیدن روح خویش در او نشد مگر به‌واسطه‌ی [پذیرش] ولایت علی (علیه السلام) و خدا با موسی (علیه السلام) بی‌واسطه سخن نگفت مگر به ولایت علی (علیه السلام) و خدا عیسی‌بن‌مریم (علیه السلام) را نشانه‌ای برای جهانیان قرار نداد مگر به‌واسطه‌ی فروتنی‌او نسبت به علی (علیه السلام)». سپس فرمود: «سخن را کوتاه کنم، هیچ‌کس سزاوار این نشد که خدا به او نظر [لطف و رحمت] افکند مگر به‌واسطه‌ی اطاعت‌کردن از ما [اهل بیت (]».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۷، ص۴۸۸
بحارالأنوار، ج۲۶، ص۲۹۴
۳
(حجر/ ۲۹)

الصّادق (علیه السلام)- أَنَّ رُوحَ آدَمَ (علیه السلام) لَمَّا أُمِرَتْ أَنْ تَدْخُلَ فِیهِ فَکَرِهَتْهُ فَأَمَرَهَا أَنْ تَدْخُلَ کُرْهاً وَ تَخْرُجَ کُرْهاً.

امام باقر (علیه السلام)- چون روح آدم (علیه السلام) فرمان یافت که [در بدن] او داخل شود، از این‌کار کراهت داشت [زیرا روح از عالم ملکوت است و تناسبی با تن خاکی ندارد]؛ خداوند نیز به او فرمان داد که به ناچار داخل شود و [هنگام مرگ نیز] به ناچار بیرون آید.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۷، ص۴۸۸
بحارالأنوار، ج۱۱، ص۱۰۸/ نورالثقلین

تفسیر روح به قدرت

۱
(حجر/ ۲۹)

الصّادق (علیه السلام)- عَنْ عَبْدِ الْکَرِیمِ‌بْنِ‌عَمْرٍوٍ عَنْ أَبِی‌عَبْدِاللَّهِ (علیه السلام) فِی قَوْلِهِ عَزَّ‌وَ‌جَلَّ فَإِذا سَوَّیْتُهُ وَ نَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی قَالَ مِنْ قُدْرَتِی.

امام صادق (علیه السلام)- عبدالکریم‌بن‌عمرو از امام صادق (علیه السلام) نقل کرده است که درباره‌ی این سخن خداوند عزّوجلّ [که می‌فرماید]: فَإِذا سَوَّیْتُهُ وَ نَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی؛ فرمود: «[یعنی] از قدرت خویش [در او دمیدم]».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۷، ص۴۸۸
بحارالأنوار، ج۴، ص۱۲/ التوحید، ص۱۷۲/ معانی الأخبار، ص۱۷/ البرهان/ نورالثقلین
۲
(حجر/ ۲۹)

الصّادق (علیه السلام)- إِنَّ اللَّهَ عَزَّ‌وَ‌جَلَّ خَلَقَ خَلْقاً وَ خَلَقَ رُوحاً ثُمَّ أَمَرَ مَلَکاً فَنَفَخَ فِیهِ وَ لَیْسَتْ بِالَّتِی نَقَصَتْ مِنْ قُدْرَهًِْ اللَّهِ شَیْئاً هِیَ مِنْ قُدْرَتِهِ.

امام صادق (علیه السلام)- خداوند عزّوجلّ مخلوقی (آدم (علیه السلام)) را آفرید و روحی را [نیز] آفرید؛ آن‌گاه به فرشته‌ای فرمان داد و او [روح را] در آن مخلوق دمید. و این‌گونه نیست که آن روح چیزی از قدرت خدا کاسته باشد (تحت سیطره و قدرت خدا نباشد) [بلکه] از قدرت او سرچشمه گرفته است.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۷، ص۴۸۸
بحارالأنوار، ج۴، ص۱۲/ التوحید، ص۱۷۲/ العیاشی، ج۲، ص۲۴۱/ نورالثقلین/ البرهان
۳
(حجر/ ۲۹)

الصّادق (علیه السلام)- إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی أَحَدٌ صَمَدٌ لَیْسَ لَهُ جَوْفٌ وَ إِنَّمَا الرُّوحُ خَلْقٌ مِنْ خَلْقِهِ نَصْرٌ وَ تَأْیِیدٌ وَ قُوَّهًٌْ یَجْعَلُهُ اللَّهُ فِی قُلُوبِ الرُّسُلِ وَ الْمُؤْمِنِینَ.

امام صادق (علیه السلام)- خداوند تبارک‌وتعالی یگانه و صمَد است؛ و صمد وجودی است که اندرون ندارد [ذاتی است بسیط و غیر مرکّب] و روح، آفریده‌ای از مخلوقات اوست که دارای آگاهی، توان و نیروی حمایت‌کردن است و خداوند آن را در دل‌های پیامبران (علیهم السلام) و مؤمنان قرار می‌دهد.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۷، ص۴۹۰
بحارالأنوار، ج۳، ص۲۸۸/ البرهان
بیشتر