آیه يُصْهَرُ بِهِ ما في بُطُونِهِمْ وَ الْجُلُودُ [20]
هم آنچه كه درونشان است با آن، آب مىشود و هم پوستهايشان.
الصّادق (علیه السلام)- عَنِ الصَّادِقِ جَعْفَرِبْنِمُحَمَّدٍ (علیه السلام) عَنْ أَبِیهِ عَنْ آبَائِهِ عَنْ أَمِیرِالْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) قَال: نَهَی رَسُولاللَّهِ (صلی الله علیه و آله) بَیْعِ الْخَمْرِ وَ أَنْ تُشْتَرَی الْخَمْرُ وَ أَنْ تُسْقَی الْخَمْر ... وَ قَالَ (علیه السلام) مَنْ شَرِبَهَا لَمْ تُقْبَلْ لَهُ صَلَاهًٌْ أَرْبَعِینَ یَوْماً وَ إِنْ مَاتَ وَ فِی بَطْنِهِ شَیْءٌ مِنْ ذَلِکَ کَانَ حَقّاً عَلَی اللَّهِ أَنْ یَسْقِیَهُ مِنْ طِینَهًِْ خَبَالٍ وَ هُوَ صَدِیدُ أَهْلِ النَّارِ وَ مَا یَخْرُجُ مِنْ فُرُوجِ الزُّنَاهًِْ فَیَجْتَمِعُ ذَلِکَ فِی قُدُورِ جَهَنَّمَ فَیَشْرَبُهَا أَهْلُ النَّارِ {فَ} یُصْهَرُ بِهِ ما فِی بُطُونِهِمْ وَ الْجُلُود.
پیامبر ( امام صادق (از امیرالمؤمنین (روایت نمود که فرمود: ...رسولخدا (از خرید و فروش شراب و از نوشاندن آن [به دیگری] نهی کرد... و رسولخدا (فرمود: «هرکس شراب نوشد چهل روز نمازش قبول نخواهد شد و اگر بمیرد و در شکمش ذرّهای از شراب باشد بر خدا حقّ است که از گِل «خَبال» به او بنوشاند که چرک و خون اهل دوزخ است به همراه آنچه از شرمگاه زناکاران خارج میشود، که همهی آنها در دیگهای دوزخ گرد آید و دوزخیان از آن بنوشند و با خوردنش هم آنچه که درونشان است با آن آب میشود و هم پوستهایشان».
الباقر (علیه السلام)- إِذَا أَرَادَ اللَّهُ قَبْضَ الْکَافِرِ قَالَ یَا مَلَکَ الْمَوْتِ انْطَلِقْ أَنْتَ وَ أَعْوَانُکَ إِلَی عَدُوِّی فَاقْبِضْ رُوحَهُ حَتَّی تَکُبَّهُ فِی النَّارِ فَیَجِیئُهُ مَلَکُ الْمَوْتِ بِوَجْهٍ کَرِیه ... فَیَضْرِبُهُ بِالسَّفُّودِ ضَرْبَهًًْ فَلَا یَبْقَی مِنْهُ شُعْبَهًٌْ إِلَّا أَنْشَبَهَا فِی کُلِّ عِرْقٍ وَ مَفْصِلٍ ثُمَّ یَجْذِبُهُ جَذْبَهًًْ فَیَسُلُّ رُوحَهُ مِنْ قَدَمَیْهِ بَسْطاً فَإِذَا بَلَغَتِ الْحُلْقُومَ ضَرَبَتِ الْمَلَائِکَهًُْ وَجْهَهُ وَ دُبُرَهُ ... وَ جَاذَبَهُ الشَّیْطَانُ بِالسِّلْسِلَهًِْ فَکُلَّمَا رَفَعَ رَأْسَهُ وَ نَظَرَ إِلَی قُبْحِ وَجْهِهِ کَلَحَ فِی وَجْهِهِ قَالَ فَیَقُولُ یَا لَیْتَ بَیْنِی وَ بَیْنَکَ بُعْدَ الْمَشْرِقَیْنِ فَبِئْسَ الْقَرِینُ وَیْحَکَ بِمَا أَغْوَیْتَنِی احْمِلْ عَنِّی مِنْ عَذَابِ اللَّهِ مِنْ شَیْءٍ فَیَقُولُ یَا شَقِیُّ کَیْفَ أَحْمِلُ عَنْکَ مِنْ عَذَابِ اللَّهِ مِنْ شَیْءٍ وَ أَنَا وَ أَنْتَ الْیَوْمَ فِی الْعَذابِ مُشْتَرِکُونَ ثُمَّ یُضْرَبُ عَلَی رَأْسِهِ ضَرْبَهًًْ فَیَهْوِی سَبْعِینَ أَلْفَ عَامٍ حَتَّی یَنْتَهِیَ إِلَی عَیْنٍ یُقَالُ لَهَا آنِیَهًٌْ یَقُولُ اللَّهُ تَعَالَی تُسْقی مِنْ عَیْنٍ آنِیَةٍ وَ هُوَ عَیْنٌ یَنْتَهِی حَرُّهَا وَ طَبْخُهَا وَ أُوقِدَ عَلَیْهَا مُذْ خَلَقَ اللَّهُ جَهَنَّمَ کُلُّ أَوْدِیَهًِْ النَّارِ تَنَامُ وَ تِلْکَ الْعَیْنُ لَا تَنَامُ مِنْ حَرِّهَا وَ یَقُولُ الْمَلَائِکَهًُْ یَا مَعْشَرَ الْأَشْقِیَاءِ ادْنُوا فَاشْرَبُوا مِنْهَا فَإِذَا أَعْرَضُوا عَنْهَا ضَرَبَتْهُمُ الْمَلَائِکَهًُْ بِالْمَقَامِعِ وَ قِیلَ لَهُمْ ذُوقُوا عَذابَ الْحَرِیقِ ذلِکَ بِما قَدَّمَتْ أَیْدِیکُمْ وَ أَنَّ اللهَ لَیْسَ بِظَلَّامٍ لِلْعَبِیدِ قَالَ ثُمَّ یُؤْتَوْنَ بِکَأْسٍ مِنْ حَدِیدٍ فِیهِ شَرْبَهًٌْ مِنْ عَیْنٍ آنِیَهًٍْ فَإِذَا أُدْنِیَ مِنْهُمْ تَقَلَّصَتْ شِفَاهُهُمْ وَ انْتَثَرَ لُحُومُ وُجُوهِهِمْ فَإِذَا شَرِبُوا مِنْهَا وَ صَارَ فِی أَجْوَافِهِمْ یُصْهَرُ بِهِ ما فِی بُطُونِهِمْ وَ الْجُلُودُ ثُمَّ یُضْرَبُ عَلَی رَأْسِهِ ضَرْبَهًًْ فَیَهْوِی سَبْعِینَ أَلْفَ عَامٍ حَتَّی یُوَاقِعَ السَّعِیرَ.
امام باقر ( هنگامیکه خداوند بخواهد جان کافری را بگیرد [خطاب به عزرائیل] میفرماید: «ای ملکالموت! به همراه زیردستانت نزد دشمن من برو... و جانش را بگیر تا او را در آتش افکنی». عزرائیل با چهرهای زشت نزد او میرود... و با سیخی [که همراه خود دارد] چنان ضربهای به او میزند که تمام شاخههای آن سیخ به تمام رگها و مفصلهای بدنش آویزان میگردد؛ آنگاه آن سیخ را به شدّت کشیده و روح آن کافر را به سختی از پاهایش بیرون میکشد؛.. وقتی جانش به گلو برسد فرشتگان به صورت و پشتش میزنند... و شیطان [در دوزخ] او را با زنجیری بهسوی خود میکشد؛ پس هرگاه آن کافر سرش را بلند کرده و به صورت زشت شیطان بنگرد چهرهی خویش را برای شیطان عبوس کرده و میگوید: ای کاش میان من و تو فاصلهی مشرق و مغرب بود، چه بد همنشینی بودی. (زخرف/۳۸) وای بر تو! چون تو مرا گمراه ساختی اکنون مقداری از عذاب خداوند را بهجای من تحمّل کن. شیطان گوید: «ای بدبخت! چگونه مقداری از عذاب خداوند را بهجای تو تحمّل کنم در صورتیکه من و تو امروز در عذاب، شریک هستیم»؟ سپس ضربهای بر سر او زند که [به اندازهی] هفتادهزار سال [در جهنّم] سقوط کند تا اینکه به چشمهای به نام «آنیه» میرسد که خداوند [در موردش] میفرماید: تُسْقی مِنْ عَیْنٍ آنِیَةٍ؛ از چشمهای بسیار داغ به آنان مینوشانند. (غاشیه/۵) و آن چشمهای است که گرما و [قدرتِ] سوزاندنش در آخرین درجه است و از روزیکه خداوند دوزخ را آفریده این چشمه افروخته شده است، تمام درّههای دوزخ آرام میگیرد ولی گرمای این چشمه آرام نمیگیرد؛ فرشتگان گویند: «ای گروه بدبختان! نزدیک بیایید و از این چشمه بنوشید»، وقتی آنها از اینکار پرهیز کنند فرشتگان آنها را با گرزها میزنند و به آنها خطاب میشود: بچشید عذاب سوزان را [در برابر کارهایتان]؛ این بهخاطر چیزی است که دستهای شما از پیش فرستاده [و نتیجه کار شماست] و بهخاطر آن است که خداوند، به بندگان [خود] ستم نمیکند. (آلعمران/۱۸۲۱۸۱)؛ سپس ظرفی آهنین برایشان آورده میشود که جرعهای از چشمهی «آنیه» در آن قرار دارد، چون آن ظرف نزدیک آنها شود لبهایشان جمع و چروکیده و گوشتهای صورتشان پراکنده گردد؛ زمانیکه از آن بنوشند و به درونشان برسد هم آنچه که در درونشان است با آن آب میشود و هم پوستهایشان. سپس ضربهای بر سرش فرود آید که [به اندازهی] هفتادهزار سال [در جهنّم] سقوط کند تا در آتشی شعلهور و سوزان افتد... .
الباقر (علیه السلام)- عَنْ أَبِیجَعْفَرٍ (علیه السلام) قَالَ: إِذَا أَرَادَ اللَّهُ قَبْضَ رُوحِ الْکَافِرِ ... ثُمَّ یُؤْتَوْنَ بِکَأْسٍ مِنْ حَدِیدٍ فِیهِ شَرْبَهًٌْ مِنْ عَیْنٍ آنِیَهًٍْ فَإِذَا أُدْنِیَ مِنْهُمْ تَقَلَّصَتْ شِفَاهُهُمْ وَ انْتَثَرَ لُحُومُ وُجُوهِهِمْ فَإِذَا شَرِبُوا مِنْهَا وَ صَارَ فِی أَجْوَافِهِمْ یُصْهَرُ بِهِ ما فِی بُطُونِهِمْ وَ الْجُلُودُ.
الباقر (علیه السلام)- عَنْ أَبِیجَعْفَرٍ (علیه السلام) قَالَ: إِذَا أَرَادَ اللَّهُ قَبْضَ رُوحِ الْکَافِرِ ... ثُمَّ یُؤْتَوْنَ بِکَأْسٍ مِنْ حَدِیدٍ فِیهِ شَرْبَهًٌْ مِنْ عَیْنٍ آنِیَهًٍْ فَإِذَا أُدْنِیَ مِنْهُمْ تَقَلَّصَتْ شِفَاهُهُمْ وَ انْتَثَرَ لُحُومُ وُجُوهِهِمْ فَإِذَا شَرِبُوا مِنْهَا وَ صَارَ فِی أَجْوَافِهِمْ یُصْهَرُ بِهِ ما فِی بُطُونِهِمْ وَ الْجُلُودُ.