آیه ۶ - سوره صف

آیه وَ إِذْ قالَ عيسَى‌ابْنُ‌مَرْيَمَ يا بَني‌إِسْرائيلَ إِنِّي رَسُولُ اللهِ إِلَيْكُمْ مُصَدِّقاً لِما بَيْنَ يَدَيَّ مِنَ التَّوْراةِ وَ مُبَشِّراً بِرَسُولٍ يَأْتي مِنْ بَعْدِي اسْمُهُ أَحْمَدُ فَلَمَّا جاءَهُمْ بِالْبَيِّناتِ قالُوا هذا سِحْرٌ مُبينٌ [6]

و هنگامى را كه عيسى‌بن‌مريم گفت: «اى بنى‌اسرائيل! من فرستاده‌ی خدا به‌سوى شما هستم در‌حالى‌كه تصديق‌كننده‌ی توراتى مى‌باشم كه قبل از من فرستاده شده، و بشارت‌دهنده به پيامبرى كه بعد از من مى‌آيد و نام او احمد است». هنگامى‌كه او (احمد) با معجزات و دلايل روشن به سراغ آنان آمد، گفتند: «اين سحرى آشكار است».

و بشارت‌دهنده به پیامبری که بعد از من می‌آید و نام او احمد است»

۱ -۱
(صف/ ۶)

الباقر (علیه السلام)- لَمْ تَزَلِ الْأَنْبِیَاءُ (علیهم السلام) تُبَشِّرُ بِمُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) حَتَّی بَعَثَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی الْمَسِیحَ عِیسَی‌ابْنَ‌مَرْیَمَ (علیه السلام) فَبَشَّرَ بِمُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) وَ ذَلِکَ قَوْلُهُ تَعَالَی یَجِدُونَهُ یَعْنِی الْیَهُودَ وَ النَّصَارَی مَکْتُوباً یَعْنِی صِفَهًَْ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) عِنْدَهُمْ یَعْنِی فِی التَّوْراةِ وَ الْإِنْجِیلِ یَأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهاهُمْ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ عزّوجلّ یُخْبِرُ عَنْ عِیسَی (علیه السلام) وَ مُبَشِّراً بِرَسُولٍ یَأْتِی مِنْ بَعْدِی اسْمُهُ أَحْمَدُ وَ بَشَّرَ مُوسَی وَ عِیسَی (علیها السلام) بِمُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) کَمَا بَشَّرَ الْأَنْبِیَاءُ (علیهم السلام) بَعْضُهُمْ بِبَعْضٍ.

امام باقر (علیه السلام)- زمانی‌که تورات بر موسی (علیه السلام) نازل شد، بشارت به محمّد (صلی الله علیه و آله) داده شد. میان یوسف و موسی (علیها السلام) ده پیامبر بود و جانشین موسی، یوشع‌بن‌نون (علیها السلام) بود. او همان جوانمردی است که خداوند نام او را در کتابش برده است. انبیاء (علیهم السلام) همواره به محمّد (صلی الله علیه و آله)، بشارت می‌دادند تا اینکه خداوند مسیح عیسی‌بن‌مریم (علیه السلام) را به پیامبری مبعوث کرد و او به پیامبری (صلی الله علیه و آله) بشارت داد. و کلام خداوند تعالی در این زمینه، چنین است: یَجِدُونَهُ؛ مقصود، یهود و نصاری است، مَکْتُوبًا؛ یعنی، صفت محمّد (صلی الله علیه و آله) و نام او مکتوب است در تورات و انجیلی که نزدشان است، می‌یابند آن‌ها را به معروف دستور می‌دهد، و از منکر باز می‌دارد. (اعراف/۱۵۷) و کلام خداوند عزّوجلّ است که از زبان عیسی (علیه السلام) خبر میدهد و سخن می‌گوید: و مُبَشِّرًا بِرَسُول یَأْتِی مِن بَعْدِی اسْمُهُ أَحْمَدُ و موسی و عیسی (علیها السلام) به آمدن محمّد (صلی الله علیه و آله) بشارت دادند، همان‌طور که برخی پیامبران به آمدن برخی دیگر بشارت می‌دادند تا اینکه زمان بعثت محمّد (صلی الله علیه و آله) فرا رسید.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۶، ص۲۱۶
الکافی، ج۸، ص۱۱۷/ بحارالأنوار، ج۱۱، ص۴۸ و کمال الدین، ج۱، ص۲۱۶؛ «حتی بعث الله ... فبشر بمحمد (ص)» محذوف/ نورالثقلین/ البرهان؛ «لم تزل الانبیاء ... عیسی بن مریم» محذوف
۱ -۲
(صف/ ۶)

الصّادق (علیه السلام)- فَلَمَّا أَنْ بَعَثَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَ الْمَسِیحَ (علیه السلام) قَالَ الْمَسِیحُ (علیه السلام) لَهُمْ إِنَّهُ سَوْفَ یَأْتِی مِنْ بَعْدِی نَبِیٌّ اسْمُهُ أَحْمَدُ مِنْ وُلْدِ إِسْمَاعِیلَ (علیه السلام) یَجِیءُ بِتَصْدِیقِی وَ تَصْدِیقِکُمْ وَ عُذْرِی وَ عُذْرِکُم.

امام صادق (علیه السلام)- چون خدای عزّوجلّ مسیح را مبعوث ساخت، مسیح (علیه السلام) به مردم گفت: «همانا پس از من پیغمبری که نامش احمد و از اولاد اسماعیل (علیه السلام) است خواهد آمد که مرا و شما را تصدیق می‌کند و حجّت و عذر مرا و شما را می‌آورد».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۶، ص۲۱۶
الکافی، ج۱، ص۲۹۳/ نورالثقلین
۱ -۳
(صف/ ۶)

الصّادق (علیه السلام)- یَعْقُوبَ‌بْنِ‌شُعَیْبٍ عَنْ أَبِی‌عَبْدِ‌اللهِ (علیه السلام) قَالَ: کَانَ بَیْنَ عِیسَی (علیه السلام) وَ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) خَمْسُمِائَهًِْ عَامٍ مِنْهَا مِائَتَیْنِ وَ خَمْسِینَ عَاماً لَیْسَ فِیهَا نَبِیٌ (صلی الله علیه و آله) وَ لَا عَالِمٌ ظَاهِرٌ. قُلْتُ: فَمَا کَانُوا؟ قَالَ: کَانُوا مُتَمَسِّکِینَ بِدِینِ عِیسَی (علیه السلام). قُلْتُ: فَمَا کَانُوا؟ قَالَ: کَانُوا مُؤْمِنِینَ. ثُمَّ قَالَ (علیه السلام): وَ لَا تَکُونُ إِلَّا وَ فِیهَا عَالِمٌ.

امام صادق (علیه السلام)- یعقوب‌بن‌شعیب گوید: امام صادق (علیه السلام) فرمود: «[فاصله‌ی] بین عیسی (علیه السلام) و محمّد (صلی الله علیه و آله) پانصد سال بود که در دویست‌وپنجاه سال از آن پیامبر و عالم آشکاری نبود». عرض کردم: «پس بر چه دینی بودند»؟ فرمود: «به دین عیسی (علیه السلام) متوسّل بودند». عرض کردم: «پس چه بودند»؟ فرمود: «مؤمن بودند». سپس امام (علیه السلام) فرمود: «زمین هیچ وقت بدون عالم نمی‌باشد» [ولی ممکن است آشکار باشند و ممکن است ناشناخته و مخفی باشند].

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۶، ص۲۱۸
نورالثقلین
۱ -۴
(صف/ ۶)

الرّسول (صلی الله علیه و آله)- عَنْ أَبِی‌أُمَامَهًَْ قَالَ: قُلْتُ یَا رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) مَا کَانَ بَدْءُ أَمْرِکَ قَالَ دَعْوَهًُْ أَبِی‌إِبْرَاهِیمَ وَ بُشْرَی عِیسَی ابْنِ مَرْیَمَ وَ رَأَتْ أُمِّی أَنَّهُ خَرَجَ مِنْهَا شَیْءٌ أَضَاءَتْ مِنْهُ قُصُورُ الشَّامِ.

پیامبر (صلی الله علیه و آله)- ابوامامه گوید: به حضرت رسول (صلی الله علیه و آله) عرض کردم: «آیا مردم از نبوّت شما اطلاع داشتند»؟ فرمود: «پدرم ابراهیم مردم را به طرف من دعوت کرد، و عیسی (علیه السلام) نیز به رسالت من مژده داد و مادرم مشاهده کرد که از وی نوری بیرون می‌گردد و به‌وسیله‌ی آن قصور شامات را مشاهده می‌کند».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۶، ص۲۱۸
الخصال، ج۱، ص۱۷۷/ نورالثقلین
۱ -۵
(صف/ ۶)

الرّضا (علیه السلام)- عَنْ صَفْوَانَ‌بْنِ‌یَحْیَی صَاحِبِ السَّابِرِیِّ قَالَ: سَأَلَنِی أَبُو قُرَّهًَْ صَاحِبُ الْجَاثَلِیقِ أَنْ أُوصِلَهُ إِلَی الرِّضَا (علیه السلام) فَاسْتَأْذَنْتُهُ فِی ذَلِکَ فَقَالَ (علیه السلام) أَدْخِلْهُ عَلَیَ فَلَمَّا دَخَلَ عَلَیْهِ قَبَّلَ بِسَاطَهُ وَ قَالَ هَکَذَا عَلَیْنَا فِی دِینِنَا أَنْ نَفْعَلَ بِأَشْرَافِ أَهْلِ زَمَانِنَا ثُمَّ قَالَ أَصْلَحَکَ اللَّهُ مَا تَقُولُ فِی فِرْقَهًْ ادَّعَتْ دَعْوَی فَشَهِدَتْ لَهُمْ فِرْقَهًْ أُخْرَی مُعَدِّلُونَ قَالَ الدَّعْوَی لَهُمْ قَالَ فَادَّعَتْ فِرْقَهًْ أُخْرَی دَعْوَی فَلَمْ یَجِدُوا شُهُوداً مِنْ غَیْرِهِمْ قَالَ لَا شَیْءَ لَهُمْ قَالَ فَإِنَّا نَحْنُ ادَّعَیْنَا أَنَّ عِیسَی (علیه السلام) رُوحُ اللَّهِ وَ کَلِمَتُهُ أَلْقَاهَا فَوَافَقَنَا عَلَی ذَلِکَ الْمُسْلِمُونَ وَ ادَّعَی الْمُسْلِمُونَ أَنَّ مُحَمَّداً نَبِیٌّ فَلَمْ نُتَابِعْهُمْ عَلَیْهِ وَ مَا أَجْمَعْنَا عَلَیْهِ خَیْرٌ مِمَّا افْتَرَقْنَا فِیهِ فَقَالَ لَهُ الرِّضَا (علیه السلام) مَا اسْمُکَ قَالَ یُوحَنَّا قَالَ یَا یُوحَنَّا إِنَّا آمَنَّا بِعِیسَی ابْنِ مَرْیَمَ (علیه السلام) رُوحِ اللَّهِ وَ کَلِمَتِهِ الَّذِی کَانَ یُؤْمِنُ بِمُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) وَ یُبَشِّرُ بِهِ وَ یُقِرُّ عَلَی نَفْسِهِ أَنَّهُ عَبْدٌ مَرْبُوبٌ فَإِنْ کَانَ عِیسَی الَّذِی هُوَ عِنْدَکَ رُوحُ اللَّهِ وَ کَلِمَتُهُ لَیْسَ هُوَ الَّذِی آمَنَ بِمُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) وَ بَشَّرَ بِهِ وَ لَا هُوَ الَّذِی أَقَرَّ لِلَّهِ عَزَّوَجَلَّ بِالْعُبُودِیَّهًْ وَ الرُّبُوبِیَّهًْ فَنَحْنُ مِنْهُ بُرَءَاءُ فَأَیْنَ اجْتَمَعْنَا فَقَامَ وَ قَالَ لِصَفْوَانَ‌بْنِ‌یَحْیَی قُمْ فَمَا کَانَ أَغْنَانَا عَنْ هَذَا الْمَجْلِسِ.

امام رضا (علیه السلام)- از صفوان‌بن‌یحیی مصاحب سابری روایت است که گفت: ابوقرّه مصاحب جاثلیق از من سؤال کرد: «او را نزد حضرت رضا (علیه السلام) برم»؟ من از حضرت رضا (علیه السلام) اجازه طلب کردم. فرمود: «او را به مجلس من داخل کن چون ابوقرّه به مجلس حضرت رضا (علیه السلام) داخل شد بساط و فرش آن حضرت (علیه السلام) را بوسید و گفت در دین ما چنین رسم است که چون بخواهیم به اشراف اهل زمان خود وارد شویم به فرش‌های آنان بوسه زنیم یعنی زمین ادب را می‌بوسیم». ابی‌قرّه به آن بزرگوار عرض کرد: «اصلحک اللهُ چه می‌گویی در حقّ فرقه که چیزی را ادّعا کنند و فرقه‌ی دیگری که تعدیل شده باشند از برای ایشان شهادت دهند». فرمود: «ادّعای ایشان برقرار است». عرض کرد: «پس از آن فرقه دیگری ادّعای مطلبی کنند و غیر از خودشان شاهدی نیابند». فرمود: «ادّعای ایشان برقرار نیست». عرض کرد: «پس ادّعا می‌کنم که عیسی (علیه السلام) روح اللَّه و کلمه‌ی خدا است و مسلمانان در این ادّعا با ما موافقند ولیکن مسلمانان ادّعا می‌کنند که محمّد (صلی الله علیه و آله) پیغمبر خداست و ما در این ادّعا از ایشان متابعت نمی‌کنیم و آنچه ما بر آن اجماع داریم بهتر است از آنچه در آن اختلاف داریم». حضرت رضا (علیه السلام) فرمود: «اسمت چیست»؟ عرض کرد: «یوحنا». فرمود: «ای یوحنا! ما به روح اللَّه و کلمهًْ اللَّه بودن آن عیسی که به محمّد (صلی الله علیه و آله) ایمان آورده و به آمدن او بشارت داده باشد و اقرار کرده باشد که بنده است و برای او پروردگاری می‌باشد ایمان آوردیم پس اگر آن عیسی (علیه السلام) که در نزد تو روح اللَّه و کلمهًْ اللَّه است آن عیسی (علیه السلام) نیست که به محمّد (صلی الله علیه و آله) ایمان آورده است و آن عیسی (علیه السلام) نیست که به وجود محمّد (صلی الله علیه و آله) بشارت داده است و آن عیسی (علیه السلام) نیست که به عبودیّت و ربوبیّت خدا اقرار کرده است پس ما از کجا بر پیغمبری اجماع داریم». ابوقرّه برخاست و به صفوان‌بن‌یحیی گفت: «برخیز چقدر این مجلس ما را بی‌نیاز کرد و برای ما ثمر بخشید».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۶، ص۲۱۸
عیون أخبارالرضا، ج۲، ص۲۳۰/ نورالثقلین
۱ -۶
(صف/ ۶)

الرّضا (علیه السلام)- مَنْ سَمِعَ الْحَسَنَ‌بْنَ‌مُحَمَّدٍ النَّوْفَلِیَ ثُمَّ الْهَاشِمِیَّ یَقُول ... فَقَالَ الْجَاثَلِیقُ مَا تَقُولُ فِی نُبُوَّهًْ عِیسَی وَ کِتَابِهِ هَلْ تُنْکِرُ مِنْهُمَا شَیْئاً قَالَ الرِّضَا أَنَا مُقِرٌّ بِنُبُوَّهًْ عِیسَی وَ کِتَابِهِ وَ مَا بَشَّرَ بِهِ أُمَّتَهُ وَ أَقَرَّتْ بِهِ الْحَوَارِیُّونَ وَ کَافِرٌ بِنُبُوَّهًْ کُلِّ عِیسًی لَمْ یُقِرَّ بِنُبُوَّهًْ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) وَ بِکِتَابِهِ وَ لَمْ یُبَشِّرْ بِهِ أُمَّتَهُ قَالَ الْجَاثَلِیقُ أَ لَیْسَ إِنَّمَا نَقْطَعُ الْأَحْکَامَ بِشَاهِدَیْ عَدْلٍ قَالَ (علیه السلام) بَلَی قَالَ فَأَقِمْ شَاهِدَیْنِ مِنْ غَیْرِ أَهْلِ مِلَّتِکَ عَلَی نُبُوَّهًْ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) مِمَّنْ لَا تُنْکِرُهُ النَّصْرَانِیَّهًُْ وَ سَلْنَا مِثْلَ ذَلِکَ مِنْ غَیْرِ أَهْلِ مِلَّتِنَا قَالَ الرِّضَا (علیه السلام) أَلْآنَ جِئْتَ بِالنَّصِفَهًْ یَا نَصْرَانِیُّ أَ لَا تَقْبَلُ مِنِّی الْعَدْلَ الْمُقَدَّمَ عِنْدَ الْمَسِیحِ عِیسَی ابْنِ مَرْیَمَ (علیه السلام) قَالَ الْجَاثَلِیقُ وَ مَنْ هَذَا الْعَدْلُ سَمِّهِ لِی قَالَ مَا تَقُولُ فِی یُوحَنَّا الدَّیْلَمِیِّ قَالَ بَخْ بَخْ ذَکَرْتَ أَحَبَّ النَّاسِ إِلَی الْمَسِیحِ قَالَ فَأَقْسَمْتُ عَلَیْکَ هَلْ نَطَقَ الْإِنْجِیلُ أَنَّ یُوحَنَّا قَالَ إِنَّمَا الْمَسِیحُ أَخْبَرَنِی بِدِینِ مُحَمَّدٍ الْعَرَبِیِّ وَ بَشَّرَنِی بِهِ أَنَّهُ یَکُونُ مِنْ بَعْدِهِ فَبَشَّرْتُ بِهِ الْحَوَارِیِّینَ فَآمَنُوا بِهِ قَالَ الْجَاثَلِیقُ قَدْ ذَکَرَ ذَلِکَ یُوحَنَّا عَنِ الْمَسِیحِ وَ بَشَّرَ بِنُبُوَّهًْ رَجُلٍ وَ بِأَهْلِ بَیْتِهِ وَ وَصِیِّهِ وَ لَمْ یُلَخِّصْ مَتَی یَکُونُ ذَلِکَ وَ لَمْ یُسَمِ لَنَا الْقَوْمَ فَنَعْرِفَهُمْ قَالَ الرِّضَا (علیه السلام) فَإِنْ جِئْنَاکَ بِمَنْ یَقْرَأُ الْإِنْجِیلَ فَتَلَا عَلَیْکَ ذِکْرَ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) وَ أَهْلِ بَیْتِهِ وَ أُمَّتِهِ أَ تُؤْمِنُ بِهِ قَالَ سَدِیداً قَالَ الرِّضَا (علیه السلام) لِنِسْطَاسَ الرُّومِیِّ کَیْفَ حِفْظُکَ لِلسِّفْرِ الثَّالِثِ مِنَ الْإِنْجِیلِ قَالَ مَا أَحْفَظَنِی لَهُ ثُمَّ الْتَفَتَ إِلَی رَأْسِ الْجَالُوتِ فَقَالَ أَ لَسْتَ تَقْرَأُ الْإِنْجِیلَ قَالَ بَلَی لَعَمْرِی قَالَ فَخُذْ عَلَی السِّفْرِ فَإِنْ کَانَ فِیهِ ذِکْرُ مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَیْتِهِ وَ أُمَّتِهِ فَاشْهَدُوا لِی وَ إِنْ لَمْ یَکُنْ فِیهِ ذِکْرُهُ فَلَا تَشْهَدُوا لِی ثُمَّ قَرَأَ (علیه السلام) السِّفْرَ الثَّالِثَ حَتَّی بَلَغَ ذِکْرَ النَّبِیِّ (صلی الله علیه و آله) وَقَفَ ثُمَّ قَالَ یَا نَصْرَانِیُّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِحَقِّ الْمَسِیحِ وَ أُمِّهِ أَ تَعْلَمُ أَنِّی عَالِمٌ بِالْإِنْجِیلِ قَالَ نَعَمْ ثُمَّ تَلَا عَلَیْنَا ذِکْرَ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) وَ أَهْلِ بَیْتِهِ وَ أُمَّتِهِ ثُمَّ قَالَ مَا تَقُولُ یَا نَصْرَانِیُّ هَذَا قَوْلُ عِیسَی ابْنِ مَرْیَمَ (علیه السلام) فَإِنْ کَذَّبْتَ بِمَا یَنْطِقُ بِهِ الْإِنْجِیلُ فَقَدْ کَذَّبْتَ مُوسَی وَ عِیسَی (علیه السلام) وَ مَتَی أَنْکَرْتَ هَذَا الذِّکْرَ وَجَبَ عَلَیْکَ الْقَتْلُ لِأَنَّکَ تَکُونُ قَدْ کَفَرْتَ بِرَبِّکَ وَ نَبِیِّکَ وَ بِکِتَابِکَ قَالَ الْجَاثَلِیقُ لَا أُنْکِرُ مَا قَدْ بَانَ لِی فِی الْإِنْجِیلِ وَ إِنِّی لَمُقِرٌّ بِهِ قَالَ الرِّضَا (علیه السلام) اشْهَدُوا عَلَی إِقْرَارِهِ ثُمَّ قَالَ یَا جَاثَلِیقُ سَلْ عَمَّا بَدَا لَکَ قَالَ الْجَاثَلِیقُ أَخْبِرْنِی عَنْ حَوَارِیِّ عِیسَی ابْنِ مَرْیَمَ (علیه السلام) کَمْ کَانَ عِدَّتُهُمْ وَ عَنْ عُلَمَاءِ الْإِنْجِیلِ کَمْ کَانُوا قَالَ الرِّضَا (علیه السلام) عَلَی الْخَبِیرِ سَقَطْتَ أَمَّا الْحَوَارِیُّونَ فَکَانُوا اثْنَیْ عَشَرَ رَجُلًا وَ کَانَ أَعْلَمُهُمْ وَ أَفْضَلُهُمْ أَلُوقَا وَ أَمَّا عُلَمَاءُ النَّصَارَی فَکَانُوا ثَلَاثَهًَْ رِجَالٍ یُوحَنَّا الْأَکْبَرُ بِأَجٍ وَ یُوحَنَّا بِقَرْقِیسِیَا وَ یُوحَنَّا الدَّیْلَمِیُّ بِرِجَازَ وَ عِنْدَهُ کَانَ ذِکْرُ النَّبِیِّ (صلی الله علیه و آله) وَ ذِکْرُ أَهْلِ بَیْتِهِ وَ أُمَّتِهِ وَ هُوَ الَّذِی بَشَّرَ أُمَّهًَْ عِیسَی وَ بَنِی إِسْرَائِیل.

امام رضا (علیه السلام)- روایت شده که حسن‌بن‌محمّد نوفلی گفت: ... جاثلیق گفت: «عقیده شما درباره نبوّت حضرت عیسی (علیه السلام) و کتاب او چیست؟ آیا منکر آن دو هستی»؟ امام (علیه السلام) فرمود: «من معتقد به نبوت عیسی (علیه السلام) و کتاب او و بشارتی که به امّتش داده و آنچه حواریین به آن اقرار نموده‌اند هستم، ولی به نبوّت عیسایی که اقرار به نبوت حضرت محمّد (صلی الله علیه و آله) و به کتاب او نداشته باشد و امّتش را به این بشارت نداده باشد کافر هستم». جاثلیق گفت: «مگر اثبات سخن به وسیله دو شاهد عادل نمی‌شود»؟ فرمود: «چرا». گفت: «دو شاهد عادل که نصرانیّت آن‌ها را بر نبوّت حضرت محمّد (صلی الله علیه و آله) بپذیرد اقامه بکن. از ما نیز همین دو شاهد را از غیر ملّتمان بخواه». امام رضا (علیه السلام) فرمود: «انصاف دادی. آیا آن عادلی را که پیش عیسی‌بن‌مریم (علیه السلام) از همه مقدّم‌تر بود از من نمی‌پذیری»؟ گفت: «چرا، امّا آن امام عادل که بود؟ نامش را ببر». فرمود: «نظر تو درباره‌ی یوحنّای دیلمی چیست»؟ گفت: «به به! محبوب‌ترین شخص را در نزد عیسی مسیح (علیه السلام) نام بردی». فرمود: «تو را سوگند می‌دهم، آیا انجیل نمی‌گوید که یوحنّا گفت: حضرت مسیح به من خبر داد از نبوّت محمّد عربی و بشارت داد که او بعد از من خواهد آمد و من به حواریین بشارت دادم و به او ایمان آوردند»؟ جاثلیق گفت: «این حرف را یوحنّا از حضرت مسیح نقل کرده و بشارت به نبوّت مردی و اهل بیت او و وصیّش داده، امّا معین نکرده که چه وقت خواهد آمد و نام نبرده که ما او را بشناسیم». فرمود: «اگر من یک نفر را بیاورم که انجیل بخواند و ذکر محمّد و اهل بیت و امّتش را بنماید، آیا به او ایمان می‌آوری»؟ گفت: «حتما». حضرت (علیه السلام) به نسطاس رومی گفت: «سفر سوم انجیل را از حفظ هستی»؟ گفت: «آری». فرمود: «گوش کن! من می‌خوانم، اگر نام حضرت محمّد و اهل بیتش را برده بود، گواهی بده»! امّا اگر نبرده بود شهادت نده. بعد شروع کرد به خواندن سفر سوم. همین که به ذکر پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) رسید، ایستاد. آنگاه فرمود: «تو را به حقّ عیسی مسیح و مادرش سوگند می‌دهم! قبول داری که من عالم به انجیل هستم»؟ گفت: «آری. بعد شروع به خواندن کرد آنچه که درباره محمّد و اهل بیت و امتش بود. آنگاه فرمود: حالا چه می‌گویی نصرانی؟ این گفته عیسی‌بن‌مریم است. اگر گفته انجیل را تکذیب کنی، موسی و عیسی را تکذیب کرده‌ای. چنانچه منکر این وحی شوی، کشتن تو واجب می‌شود، چون تو کافر به خدا و پیامبر و کتاب او شده‌ای». جاثلیق گفت: «منکر آنچه که از انجیل خوانده‌ای نیستم و اقرار می‌کنم. حضرت (علیه السلام) فرمود: «گواه باشید که اقرار دارد». بعد فرمود: «از هر چه مایلی بپرس». گفت: «بفرمایید حواریین عیسی چند نفر بودند»؟ فرمود: از شخص مطلعی پرسیدی. اما حواریین دوازده نفر بودند که داناترین و بهترین آن‌ها الوقا بود. امّا علمای مسیحیان سه نفر بودند؛ یوحنای اکبر که ساکن باجّ بود، یوحنا که در قرقیسا سکونت داشت و یوحنای دیلمی که در زجان بود و ذکر پیامبر و اهل بیت و امتش در نزد او بود، و هم او امت عیسی و بنی اسرائیل را به ظهور پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) بشارت داد.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۶، ص۲۱۸
عیون أخبارالرضا، ج۱، ص۱۵۷/ نورالثقلین؛ «بتفاوت»

أَحْمَد

۳ -۱
(صف/ ۶)

الرّسول (صلی الله علیه و آله)- أَوَّلُ مَا فِی التَّوْرَاهًِْ مَکْتُوبٌ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) وَ هِیَ بِالْعِبْرَانِیَّهًِْ طاب ثُمَّ تَلَا رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) هَذِهِ الْآیَهًَْ یَجِدُونَهُ مَکْتُوباً عِنْدَهُمْ فِی التَّوْراةِ وَ الْإِنْجِیلِ وَ مُبَشِّراً بِرَسُولٍ یَأْتِی مِنْ بَعْدِی اسْمُهُ أَحْمَد.

پیامبر (صلی الله علیه و آله)- در تورات نوشته است مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللهِ و به عبرانی طاب ضبط شده و پس از آن این آیه را یَجِدُونَهُ مَکْتُوباً عِنْدَهُمْ فِی التَّوْراةِ وَ الْإِنْجِیلِ وَ مُبَشِّراً بِرَسُولٍ یَأْتِی مِنْ بَعْدِی اسْمُهُ أَحْمَد تلاوت کرد.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۶، ص۲۲۰
بحارالأنوار، ج۱۳، ص۳۳۱/ الأمالی للصدوق، ص۱۹۱/ الاختصاص، ص۳۷
۳ -۲
(صف/ ۶)

الرّسول (صلی الله علیه و آله)- سَأَلَ بَعْضُ الْیَهُودِ رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) لِمَ سُمِّیتَ مُحَمَّداً وَ أَحْمَدَ وَ بَشِیراً وَ نَذِیراً فَقَالَ أَمَّا مُحَمَّدٌ فَإِنِّی فِی الْأَرْضِ مَحْمُودٌ وَ أَمَّا أَحْمَدُ فَإِنِّی فِی السَّمَاءِ أَحْمَدُ مِنْهُ فِی الْأَرْضِ وَ أَمَّا الْبَشِیرُ فَأُبَشِّرُ مَنْ أَطَاعَ اللَّهَ بِالْجَنَّهًْ وَ أَمَّا النَّذِیرُ فَأُنْذِرُ مَنْ عَصَی اللَّهَ بِالنَّارِ.

پیامبر (صلی الله علیه و آله)- فردی یهودی از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) پرسید: «چرا نام تو محمّد و احمد و بشیر و نذیر است»؟ فرمود: «محمّد است، چون من در زمین ستوده شده هستم. احمد است، چون در آسمان ستوده‌تر از زمین هستم. بشیر است، چون هرکس خداوند را اطاعت کند، به بهشت بشارت می‌دهم. و نذیر است، چون هرکس از فرمان خدا سرپیچی کند، به آتش بیم می‌دهم.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۶، ص۲۲۲
القمی، ج۲، ص۳۶۵/ نورالثقلین/ البرهان
۳ -۳
(صف/ ۶)

الرّسول (صلی الله علیه و آله)- إِنَّ لِی أَسْمَاءً أَنَا أَحْمَدُ وَ أَنَا مُحَمَّدُ (صلی الله علیه و آله) وَ أَنَا الْمَاحِی الَّذِی یَمْحُو اللَّهُ بِیَ الْکُفْرَ وَ أَنَا الْحَاشِرُ الَّذِی یُحْشَرُ النَّاسُ عَلَی قَدَمِی وَ أَنَا الْعَاقِبُ الَّذِی لَیْسَ بَعْدِی نَبِیٌّ (صلی الله علیه و آله).

پیامبر (صلی الله علیه و آله)- همانا برای من اسم‌هایی است: محمّد، احمد و ماحی که خداوند به‌وسیله‌ی من کفر را محو می‌فرماید، و حاشر که پروردگار مردم را مقابل من جمع خواهد کرد و عاقب که پس از من رسول و پیغمبری نخواهد بود.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۶، ص۲۲۲
بحرالعرفان، ج۱۶، ص۱۷/ نورالثقلین
۳ -۴
(صف/ ۶)

الباقر (علیه السلام)- إِنَّ لِرَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) عَشَرَهًَْ أَسْمَاءٍ خَمْسَهًٌْ مِنْهَا فِی الْقُرْآنِ وَ خَمْسَهًٌْ لَیْسَتْ فِی الْقُرْآنِ فَأَمَّا الَّتِی فِی الْقُرْآنِ فَ مُحَمَّدٌ (صلی الله علیه و آله) وَ أَحْمَدُ وَ عَبْدُ اللَّهِ وَ یس وَ ن وَ أَمَّا الَّتِی لَیْسَتْ فِی الْقُرْآنِ فَالْفَاتِحُ وَ الْخَاتَمُ وَ الْکَافُّ وَ الْمُقَفِّی وَ الْحَاشِرُ.

امام باقر (علیه السلام)- همانا پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) ده نام دارد که پنج‌تا از آن‌ها در قرآن آمده و پنج‌تا از آن‌ها در قرآن نیامده است؛ آنچه در قرآن آمده، عبارتند از: محمّد و احمد و عبدالله و یس و نون و آنچه در قرآن نیامده، عبارتند از: فاتح و خاتم و کافی و مقفّی و حاشر.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۶، ص۲۲۲
بحارالأنوار، ج۱۶، ص۹۶/ بحارالأنوار، ج۱۶، ص۱۰۱؛ «بتفاوت»/ بصایرالدرجات، ص۵۱۲؛ «بتفاوت»/ نورالثقلین
۳ -۵
(صف/ ۶)

أمیرالمومنین (علیه السلام)- سَأَلَهُ أَنْ قَالَ أَخْبِرْنِی عَنْ سِتَّهًْ مِنَ الْأَنْبِیَاءِ لَهُمْ اسْمَانِ فَقَالَ یُوشَعُ‌بْنُ‌نُونٍ وَ هُوَ ذُو الْکِفْلِ وَ یَعْقُوبُ وَ هُوَ إِسْرَائِیلُ وَ الْخَضِرُ وَ هُوَ حلقیا وَ یُونُسُ وَ هُوَ ذُو النُّونِ وَ عِیسَی وَ هُوَ الْمَسِیحُ وَ مُحَمَّدٌ وَ هُوَ أَحْمَدُ (علیهم السلام).

امام علی (علیه السلام)- از امام علی (علیه السلام) پرسیده شد: کدام هستند شش پیامبری که هرکدام دو اسم دارند؟ فرمود: «یوشع‌بن‌نون نام دوم ذوالکفل، یعقوب (علیه السلام) که اسرائیل است، خضر (علیه السلام) که تالیا است، یونس (علیه السلام) که ذوالنون است، عیسی (علیه السلام) که مسیح است، محمّد (صلی الله علیه و آله) که احمد است».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۶، ص۲۲۲
الخصال، ج۱، ص۳۲۲/ نورالثقلین
۳ -۶
(صف/ ۶)

الباقر (علیه السلام)- إِنَّ لِرَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) عَشَرَهًَْ أَسْمَاءٍ خَمْسَهًْ مِنْهَا فِی الْقُرْآنِ وَ خَمْسَهًْ لَیْسَتْ فِی الْقُرْآنِ فَأَمَّا الَّتِی فِی الْقُرْآنِ فَ مُحَمَّدٌ (صلی الله علیه و آله) وَ أَحْمَدُ وَ عَبْدُ اللَّهِ وَ یس وَ ن.

امام باقر (علیه السلام)- رسول خدا (صلی الله علیه و آله) ده اسم دارد؛ پنج اسم در قرآن است و پنج اسم در قرآن نیست، و امّا اسم‌هایی که در قرآن است، [عبارتند از]: محمّد، احمد، عبدالله، یاسین و نون.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۶، ص۲۲۲
الخصال، ج۲، ص۴۲۶/ نورالثقلین؛ «بتفاوت»
۳ -۷
(صف/ ۶)

الباقر (علیه السلام)- عَنِ ابْنِ قَیْسٍ عَنْ أَبِی‌جَعْفَرٍ (علیه السلام) قَالَ: إِنَّ اسْمَ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) فِی صُحُفِ إِبْرَاهِیمَ الْمَاحِی وَ فِی تَوْرَاهًْ مُوسَی الْحَادُّ وَ فِی إِنْجِیلِ عِیسَی أَحْمَدُ وَ فِی الْفُرْقَانِ مُحَمَّدٌ (صلی الله علیه و آله) قِیلَ فَمَا تَأْوِیلُ الْمَاحِی فَقَالَ الْمَاحِی صُورَهًَْ الْأَصْنَامِ وَ مَاحِی الْأَوْثَانِ وَ الْأَزْلَامِ وَ کُلِّ مَعْبُودٍ دُونَ الرَّحْمَنِ قِیلَ فَمَا تَأْوِیلُ الْحَادِّ قِیلَ یُحَادُّ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَ دِینَهُ قَرِیباً کَانَ أَوْ بَعِیداً قِیلَ فَمَا تَأْوِیلُ أَحْمَدَ قَالَ حَسُنَ ثَنَاءُ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ عَلَیْهِ فِی الْکُتُبِ بِمَا حُمِدَ مِنْ أَفْعَالِهِ قِیلَ فَمَا تَأْوِیلُ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) قَالَ إِنَّ اللَّهَ وَ مَلَائِکَتَهُ وَ جَمِیعَ أَنْبِیَائِهِ وَ رُسُلِهِ وَ جَمِیعَ أُمَمِهِمْ یَحْمَدُونَهُ وَ یُصَلُّونَ عَلَیْهِ.

امام باقر (علیه السلام)- ابن‌قیس از امام باقر (علیه السلام) نقل کرده است که فرمود: «نام رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در صحف ابراهیم ماحی است و در تورات موسی (علیه السلام) الحاد و در انجیل عیسی (علیه السلام) احمد و در فرقان محمّد است». عرض شد: «ماحی یعنی چه»؟ فرمود: «نابود کننده‌ی بت‌ها و وثن‌ها و قمارها و هر معبودی جز خدای رحمان». عرض شد: «معنی الحاد چیست»؟ فرمود: «مبارزه کننده با هرکسی که با خدا و دینش بستیزد؛ خویش باشد یا بیگانه». عرض شد: «احمد یعنی چه»؟ فرمود: «خدای عزّوجلّ در کتب خود او را نیک ستوده است». عرض شد: «محمّد یعنی چه»؟ فرمود: «به‌راستی خدا و فرشتگانش و همه‌ی پیغمبرانش و رسولانش و همه‌ی امّت‌هایش او را تمجید کنند و بر او رحمت فرستند».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۶، ص۲۲۲
االصّف/۷لأمالی للصدوق، ص۷۱/ نورالثقلین
بیشتر