آیه ۳۹ - سوره ص

آیه هذا عَطاؤُنا فَامْنُنْ أَوْ أَمْسِكْ بِغَيْرِ حِسابٍ [39]

[و به او گفتيم]: اين عطاى ماست، به هركس مى‌خواهى [و صلاح مى‌بينى] بى‌حساب ببخش و از هركس مى‌خواهى امساك كن.

عطای ما

۱ -۱
(ص/ ۳۹)

الصّادق (علیه السلام)- کَانَ سُلَیْمَانُ (علیه السلام) عِنْدَهُ اسْمُ اللَّهِ الْأَکْبَرُ الَّذِی إِذَا سُئِلَ بِهِ أَعْطَی وَ إِذَا دُعِیَ بِهِ أَجَابَ وَ لَوْ کَانَ الْیَوْمَ لَاحْتَاجَ إِلَیْنَا.

امام صادق (علیه السلام)- سلیمان (علیه السلام) که اسم اعظم خدا را می‌دانست همان نامی که اگر از وی چیزی خواسته می‌شد، عطا می‌کرد (اگر به‌وسیله‌ی آن، چیزی درخواست می‌کرد به او عطا می‌شد) و اگر به‌وسیله‌ی آن دعایی می‌شد، اجابت می‌گردید اگر امروز در میان ما بود، به ما محتاج می‌شد.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۳، ص۷۶
بحرالعرفان، ج۱۴، ص۲۰
۱ -۲
(ص/ ۳۹)

الصّادق (علیه السلام)- عَنْ هِشَامِ‌بْنِ‌سَالِمٍ عَنْ أَبِی‌عَبْدِ‌اللَّهِ (علیه السلام) قَالَ: إِنَّ سُلَیْمَانَ (علیه السلام) لَمَّا سُلِبَ مُلْکَهُ خَرَجَ عَلَی وَجْهِهِ فَضَافَ رَجُلًا عَظِیماً فَأَضَافَهُ وَ أَحْسَنَ إِلَیْهِ وَ نَزَلَ سُلَیْمَانُ (علیه السلام) مِنْهُ مَنْزِلًا عَظِیماً لِمَا رَأَی مِنْ صَلَاتِهِ وَ فَضْلِهِ. قَالَ: فَزَوَّجَهُ بِنْتَهُ فَقَالَ لَهُ بِنْتُ الرَّجُلِ حِینَ رَأَتْ مِنْهُ مَا رَأَتْ: بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی مَا أَطْیَبَ رِیحَکَ وَ أَکْمَلَ خِصَالَکَ لَا أَعْلَمُ فِیکَ خَصْلَهًًْ أَکْرَهُهَا إِلَّا أَنَّکَ فِی مَئُونَهًِْ أَبِی. قَالَک فَخَرَجَ حَتَّی أَتَی السَّاحِلَ فَأَعَانَ صَیَّاداً عَلَی سَاحِلِ الْبَحْرِ فَأَعْطَاهُ السَّمَکَهًَْ الَّتِی وَجَدَ فِی بَطْنِهَا خَاتَمَهُ.

امام صادق (علیه السلام)- هشام‌بن‌سالم از امام صادق (علیه السلام) نقل می‌کند که فرمود: وقتی سلیمان (علیه السلام) از پادشاهی خود برکنار شد، از میان قوم خود رفت و مهمان مرد بزرگی شد و آن مرد، میزبان سلیمان (علیه السلام) شد و بسیار به او نیکی کرد و چون نماز و نیکی او را دید، سلیمان (علیه السلام) در نظرش جایگاهی والا یافت و ازاین‌رو دخترش را به عقد او درآورد. وقتی دختر آن مرد، کردار سلیمان (علیه السلام) را دید به او گفت: «پدر و مادرم به فدایت! چه خُلق نیک و چه منش بیعیبی داری! من در تو هیچ کردار ناپسندی نمیبینم، جز آنکه هزینهات را پدرم می‌دهد». سلیمان (علیه السلام) بیرون رفت و به ساحل دریا رسید و در آنجا به مردی ماهیگیر کمک کرد و ماهیگیر، همان ماهی‌ای که سلیمان (علیه السلام) انگشترش را در شکمش یافت، به او داد.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۳، ص۷۶
بحارالأنوار، ج۱۴، ص۶۹/ البرهان
۱ -۳
(ص/ ۳۹)

الأئمّهًْ (علیهم السلام)- وَرَدَ عَنْ سُلَیْمَانَ (علیه السلام) أَنَّ طَعَامَهُ کَانَ فِی کُلِّ یَوْمٍ مِلْحُهُ سَبْعَهًَْ أَکْرَارٍ فَخَرَجَتْ دَابَّهًٌْ مِنْ دَوَابِّ الْبَحْرِ یَوْماً وَ قَالَ: یَا سُلَیْمَانُ (علیه السلام) أَضِفْنِی الْیَوْمَ. فَأَمَرَ أَنْ یُجْمَعَ لَهَا مِقْدَارُ سِمَاطِهِ شَهْراً فَلَمَّا اجْتَمَعَ ذَلِکَ عَلَی سَاحِلِ الْبَحْرِ وَ صَارَ کَالَجَبَلِ الْعَظِیمِ أَخْرَجَتِ الْحُوتُ رَأْسَهَا وَ ابْتَلَعَتْهُ وَ قَالَتْ یَا سُلَیْمَانُ (علیه السلام) أَیْنَ تَمَامُ قُوتِیَ الْیَوْمَ؟ فَإِنَّ هَذَا بَعْضُ طَعَامِی. فَأَعْجَبَتْ سُلَیْمَانَ (علیه السلام) وَ قَالَ لَهَا: هَلْ فِی الْبَحْرِ دَابَّهًٌْ مِثْلُکِ؟ فَقَالَتْ: أَلْفُ دَابَّهًٍْ. فَقَالَ سُلَیمان (علیه السلام) سُبْحَانَ اللَّهِ الْمَلِکِ الْعَظِیمِ فِی قُدْرَتِهِ یَخْلُقُ مَا لَا تَعْلَمُونَ وَ أَمَّا نِعْمَهًُْ اللَّهِ الْوَاسِعَهًُْ: فَقَدْ قَالَ لِدَاوُدَ (علیه السلام): یَا دَاوُدُ وَ عِزَّتِی وَ جَلَالِی لَوْ أَنَّ أَهْلَ سَموَاتِی وَ أَرْضِی أَمَّلُونِی فَأَعْطَیْتُ کُلَّ مُؤَمِّلٍ أَمَلَهُ وَ بِقَدْرِ دُنْیَاکُمْ سَبْعِینَ ضِعْفاً، لَمْ یَکُنْ ذَلِکَ إِلَّا کَمَا یَغْمِسُ أَحَدُکُمْ إِبْرَهًًْ فِی الْبَحْرِ وَ یَرْفَعُهَا فَکَیْفَ یَنْقُصُ شَیْءٌ أَنَا قَیِّمُهُ؟.

ائمّه (علیهم السلام)- مقدار غذای سلیمان (علیه السلام) در یک روز، هفت کُر بوده است. روزی حیوانی از حیوانات دریا سر برآورد و عرض‌کرد: «ای سلیمان (علیه السلام)! امروز مرا مهمان کن». سلیمان (علیه السلام) فرمان داد تا به اندازه‌ی خوراک یک ماهش برای آن حیوان غذا فراهم آورند. وقتی آن مقدار غذا همچون کوهی بزرگ بر ساحل دریا جمع آمد، آن ماهی سر برآورد و همه را بلعید و عرض‌کرد: «ای سلیمان (علیه السلام)! آن گوشهای از غذای من بود، بقیّه‌ی آن کجاست»؟ سلیمان (علیه السلام) به شگفت آمد و فرمود: «آیا در دریا حیوانی همانند تو وجود دارد»؟ ماهی عرض‌کرد: «هزار گونه حیوان». سلیمان (علیه السلام) فرمود: «به‌راستی‌که خداوند پادشاهِ پرتوان، در قدرت خود پاک و منزّه است و چیزهایی میآفریند که کسی از آن‌ها خبر ندارد و امّا نعمت فراخ خداوند متعال چنان است که به داود (علیه السلام) فرمود: ای داود! به شکوه و بزرگیام سوگند! اگر همه‌ی آسمانیان و زمینیان چیزی را از من آرزو کنند، همچنان‌که یکی از شما سوزنی را به دریا فرو برد و بیرون آورد، آرزوی هر آرزومندی را هفتاد بار بزرگتر از دنیای شما به او عطا میکنم، پس چگونه ممکن است چیزی که من استوارش داشتهام، رو به کاستی گذارد»؟

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۳، ص۷۸
البرهان

علم، تقیه

۱
(ص/ ۳۹)

الرّضا (علیه السلام)- عَنِ الْوَشَّاءِ قَالَ: سَأَلْتُ الرِّضَا (علیه السلام) فَقُلْتُ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاکَ فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّکْرِ إِنْ کُنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ فَقَالَ نَحْنُ أَهْلُ الذِّکْرِ وَ نَحْنُ الْمَسْئُولُونَ قُلْتُ فَأَنْتُمُ الْمَسْئُولُونَ وَ نَحْنُ السَّائِلُونَ قَالَ نَعَمْ قُلْتُ حَقّاً عَلَیْنَا أَنْ نَسْأَلَکُمْ قَالَ نَعَمْ قُلْتُ حَقّاً عَلَیْکُمْ أَنْ تُجِیبُونَا قَالَ لَا ذَاکَ إِلَیْنَا إِنْ شِئْنَا فَعَلْنَا وَ إِنْ شِئْنَا لَمْ نَفْعَلْ أَ مَا تَسْمَعُ قَوْلَ اللَّهِ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی هذا عَطاؤُنا فَامْنُنْ أَوْ أَمْسِکْ بِغَیْرِ حِسابٍ.

امام رضا (علیه السلام)- وشّاء گوید: به امام رضا (علیه السلام) عرض‌کردم: «فدایت شوم! فَسْئَلُوا اهل الذِّکْرِ إِنْ کُنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ، یعنی چه»؟ فرمود: «مائیم اهل ذکر و مائیم پرسش‌شوندگان». عرض‌کردم: «شما پرسش‌شونده و ما پرسش کننده‌ایم»؟ فرمود: «آری»! عرض‌کردم: «بر ماست که از شما بپرسیم»؟ فرمود: «آری»! عرض‌کردم: «بر شماست که به ما پاسخ دهید»؟ فرمود: «نه! اختیار با ماست، اگر خواستیم پاسخ دهیم و اگر نخواستیم پاسخ ندهیم، مگر نشنیدی سخن خدای تبارک‌وتعالی را: هذا عَطاؤُنا فَامْنُنْ أَوْ أَمْسِکْ بِغَیْرِ حِسابٍ».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۳، ص۷۸
الکافی، ج۱، ص۲۱۰/ تأویل الآیات الظاهرهًْ، ص۲۵۹؛ «بتفاوت لفظی»/ وسایل الشیعهًْ، ج۲۷، ص۶۴/ نورالثقلین
۲
(ص/ ۳۹)

الباقر (علیه السلام)- عَنْ زُرَارَهًْ عَنْ أَبِی‌جَعْفَرٍ (علیه السلام) فِی قَوْلِهِ فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّکْرِ إِنْ کُنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ مَنِ الْمُعَنْوَنُ بِذَلِکَ قَالَ نَحْنُ قُلْتُ فَأَنْتُمُ الْمَسْئُولُونَ قَالَ نَعَمْ قُلْتُ وَ نَحْنُ السَّائِلُونَ قَالَ نَعَمْ قُلْتُ فَعَلَیْنَا أَنْ نَسْأَلَکُمْ قَالَ نَعَمْ قُلْتُ وَ عَلَیْکُمْ أَنْ تُجِیبُونَا قَالَ لَا ذَاکَ إِلَیْنَا وَ إِنْ شِئْنَا فَعَلْنَا وَ إِنْ شِئْنَا تَرَکْنَا ثُمَّ قَالَ هذا عَطاؤُنا فَامْنُنْ أَوْ أَمْسِکْ بِغَیْرِ حِسابٍ.

امام باقر (علیه السلام)- زراره گوید: از امام باقر (علیه السلام) در مورد آیه: اگر خود نمی‌دانید از اهل کتاب بپرسید (انبیاء/۷)، پرسیدم: «منظور از اهل ذکر که ما باید از آن‌ها بپرسم چه کسانی هستند؟ امام (علیه السلام) فرمود: «ما هستیم». گفتم: «از شما باید سؤال شود»؟ فرمود: «آری»! عرض‌کردم: «سؤال‌کننده ما هستیم»؟ فرمود: «بلی»! گفتم: «پس ما باید از شما سؤال کنیم»؟ جواب داد: «آری»! گفتم: «بر شما واجب است جواب ما را بدهید»؟ فرمود: «نه! این امر برای ما اختیاری است، اگر خواستیم جواب می‌دهیم، درصورتی‌که نخواهیم جواب نمی‌دهیم بعد این آیه را خواند: هذا عَطاؤُنا فَامْنُنْ أَوْ أَمْسِکْ بِغَیْرِ حِسابٍ».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۳، ص۷۸
بحارالأنوار، ج۲۳، ص۱۷۴/ بصایرالدرجات، ص۴۲/ القمی، ج۲، ص۶۸/ وسایل الشیعهًْ، ج۲۷، ص۷۰؛ «عنی» بدل «المعنون»/ مستدرک الوسایل، ج۱۷، ص۲۸۱/ نورالثقلین
۳
(ص/ ۳۹)

الصّادق (علیه السلام)- عَنْ عَبْدِ اللَّهِ‌بْنِ‌سُلَیْمَانَ عَنْ أَبِی‌عَبْدِ‌اللَّهِ (علیه السلام) قَالَ سَأَلْتُهُ عَنِ الْإِمَامِ فَوَّضَ اللَّهُ إِلَیْهِ کَمَا فَوَّضَ إِلَی سُلَیْمَانَ‌بْنِ‌دَاوُدَ (علیه السلام) فَقَالَ نَعَمْ وَ ذَلِکَ أَنَّ رَجُلًا سَأَلَهُ عَنْ مَسْأَلَهًٍْ فَأَجَابَهُ فِیهَا وَ سَأَلَهُ آخَرُ عَنْ تِلْکَ الْمَسْأَلَهًِْ فَأَجَابَهُ بِغَیْرِ جَوَابِ الْأَوَّلِ ثُمَّ سَأَلَهُ آخَرُ فَأَجَابَهُ بِغَیْرِ جَوَابِ الْأَوَّلَیْنِ ثُمَّ قَالَ هذا عَطاؤُنا فَامْنُنْ أَوْ أَعْطِ بِغَیْرِ حِسابٍ وَ هَکَذَا هِیَ فِی قِرَاءَهًِْ عَلِیٍّ (علیه السلام) قَالَ قُلْتُ أَصْلَحَکَ اللَّهُ فَحِینَ أَجَابَهُمْ بِهَذَا الْجَوَابِ یَعْرِفُهُمُ الْإِمَامُ قَالَ سُبْحَانَ اللَّهِ أَ‌مَا تَسْمَعُ اللَّهَ یَقُولُ إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیاتٍ لِلْمُتَوَسِّمِینَ وَ هُمُ الْأَئِمَّهًُْ وَ إِنَّها لَبِسَبِیلٍ مُقِیمٍ لَا یَخْرُجُ مِنْهَا أَبَداً ثُمَّ قَالَ لِی نَعَمْ إِنَّ الْإِمَامَ إِذَا أَبْصَرَ إِلَی الرَّجُلِ عَرَفَهُ وَ عَرَفَ لَوْنَهُ وَ إِنْ سَمِعَ کَلَامَهُ مِنْ خَلْفِ حَائِطٍ عَرَفَهُ وَ عَرَفَ مَا هُوَ إِنَّ اللَّهَ یَقُولُ وَ مِنْ آیاتِهِ خَلْقُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ اخْتِلافُ أَلْسِنَتِکُمْ وَ أَلْوانِکُمْ إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیاتٍ لِلْعالِمِینَ وَ هُمُ الْعُلَمَاءُ فَلَیْسَ یَسْمَعُ شَیْئاً مِنَ الْأَمْرِ یَنْطِقُ بِهِ إِلَّا عَرَفَهُ نَاجٍ أَوْ هَالِکٌ فَلِذَلِکَ یُجِیبُهُمْ بِالَّذِی یُجِیبُهُمْ.

امام صادق (علیه السلام)- عبدالله بن سلیمان گوید: از ایشان درباره‌ی امام پرسیدم که: «آیا خداوند آنچه را به سلیمان‌بن‌داود (علیه السلام) تفویض نموده، به امام نیز تفویض نموده است»؟ فرمود: «بلی! و دلیل این امر آن است که مردی از وی (حضرت علی (علیه السلام)) مسئله‌ای پرسید و ایشان آن را پاسخ گفت. سپس دیگری همان سؤال را از وی پرسید و ایشان پاسخ دیگری به سؤال وی داد و آنگاه شخص سوّمی همان سؤال را مطرح نمود و امام (علیه السلام) پاسخی متفاوت با دو پاسخ قبلی به وی داد». و سپس فرمود: «هَذَا عَطَاؤُنَا فَامْنُنْ أَوْ أَعطِ بِغَیْرِ حِسَابٍ، این آیه با قرائت علی (علیه السلام) به همین شکل است». عرض کردم: «خداوند تو را خیر دهد! آیا امامی که این پاسخ‌ها را می‌فرمود، افراد سؤال کننده را می‌شناخت»؟ امام (علیه السلام) فرمود: «سبحان الله! نشنیده‌ای که خداوند می‌فرماید: در این عبرتهاست برای پژوهندگان (حجر/۷۵) و آن‌ها امامان (علیهم السلام) هستند، و آن شهر اکنون بر سر راه کاروانیان است (حجر/۷۶) که هرگز از آن خارج نمی‌شود». سپس به من فرمود: «آری! اگر نظر امام بر مردی بیفتد، او را می‌شناسد و رنگ او را میشناسد و اگر سخن وی را از پشت دیواری بشنود، او را و اینکه کیست (نسب او را) می‌شناسد. خداوند متعال می‌فرماید: و از نشانه‌های قدرت اوست آفرینش آسمانها و زمین، و اختلاف زبانها و رنگهایتان. در این عبرتهایی است برای دانایان (روم/۲۲) و آن‌ها علما هستند، زیرا هیچ سخنی نیست که بشنود، امّا آن را نشناسد و نداند که رستگار یا هلاک‌شونده است [مگر اینکه آن را می‌شناسد و می‌داند که رستگار است یا هلاک‌شونده]؛ ازاین‌رو پاسخ آن‌ها را به گونه‌ای می‌دهد که آن‌ها را مجاب کند».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۳، ص۸۰
الکافی، ج۱، ص۴۳۸/ نورالثقلین
۴
(ص/ ۳۹)

الصّادق (علیه السلام)- عَنْ مُوسَی‌بْنِ‌أَشْیَمَ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَی أَبِی‌عَبْدِاللَّهِ (علیه السلام) فَسَأَلْتُهُ عَنْ مَسْأَلَهًٍْ فَأَجَابَنِی فَبَیْنَا أَنَا جَالِسٌ إِذْ جَاءَهُ رَجُلٌ فَسَأَلَهُ عَنْهَا بِعَیْنِهَا فَأَجَابَهُ بِخِلَافِ مَا أَجَابَنِی ثُمَّ جَاءَهُ رَجُلٌ آخَرُ فَسَأَلَهُ عَنْهَا بِعَیْنِهَا فَأَجَابَهُ بِخِلَافِ مَا أَجَابَنِی وَ أَجَابَ صَاحِبِی فَفَزِعْتُ مِنْ ذَلِکَ وَ عَظُمَ عَلَیَّ فَلَمَّا خَرَجَ الْقَوْمُ نَظَرَ إِلَیَّ فَقَالَ یَا ابْنَ أَشْیَمَ کَأَنَّکَ جَزِعْتَ قُلْتُ جَعَلَنِیَ اللَّهُ فِدَاکَ إِنَّمَا جَزِعْتُ مِنْ ثَلَاثِ أَقَاوِیلَ فِی مَسْأَلَهًٍْ وَاحِدَهًٍْ فَقَالَ یَا ابْنَ أَشْیَمَ إِنَّ اللَّهَ فَوَّضَ إِلَی سُلَیْمَانَ‌بْنِ‌دَاوُدَ (علیه السلام) أَمْرَ مُلْکِهِ فَقَالَ هذا عَطاؤُنا فَامْنُنْ أَوْ أَمْسِکْ بِغَیْرِ حِسابٍ وَ فَوَّضَ إِلَی مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) أَمْرَ دِینِهِ فَقَالَ ما آتاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاکُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا فَإِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی فَوَّضَ أَمْرَهُ إِلَی الْأَئِمَّهًِْ مِنَّا وَ إِلَیْنَا مَا فَوَّضَ إِلَی مُحَمَّدٍ (علیهم السلام) فَلَا تَجْزَعْ.

امام صادق (علیه السلام)- موسی‌بن‌اشیم گوید: خدمت امام صادق (علیه السلام) رسیدم و مسأله‌ای سؤال کردم، جوابش را فرمود همان جا نشسته بودم، مردی آمد همان سؤال را کرد امام (علیه السلام) برخلاف جواب من به او پاسخ داد دراین‌موقع مرد دیگری وارد شد از همان مسأله‌ی به‌خصوص سؤال کرد، امام (علیه السلام) برخلاف جواب من و جوابی که به آن دیگری داده بود به این مرد سوّم پاسخ داد، من سخت ناراحت شدم و بسیار در نظرم گران آمد، وقتی مردم رفتند نگاهی به من نموده، فرمود: «پسر اشیم! مثل اینکه ناراحت شدی»!؟ عرض‌کردم: «فدایت شوم! من ناراحت شدم که در یک مسأله‌ی به‌خصوص سه جواب دادید». فرمود: «پسر اشیم! خداوند امور مملکتش را به سلیمان‌بن‌داود (علیه السلام) سپرد، در این آیه می‌فرماید: هذا عَطاؤُنا فَامْنُنْ أَوْ أَمْسِکْ بِغَیْرِ حِسابٍ، به محمّد (صلی الله علیه و آله) نیز امور دین را تفویض نموده، فرموده است: هرچه پیامبر به شما داد بستانید، و از هرچه شما را منع کرد اجتناب کنید (حشر/۷)، و خداوند به پیشوایان از ما خانواده و به ما واگذاشته آنچه به محمّد (صلی الله علیه و آله) واگذاشته است، ناراحت نباش».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۳، ص۸۰
بحارالأنوار، ج۲، ص۲۴۰/ الاختصاص، ص۳۲۹/ بصایرالدرجات، ص۳۸۳/ وسایل الشیعهًْ، ج۲۲، ص۷۰؛ «و فوض الی محمد... الی آخر» محذوف/ مستدرک الوسایل، ج۱۷، ص۳۰۵؛ «بتفاوت لفظی»
۵
(ص/ ۳۹)

الصّادق (علیه السلام)- عَنْ مُوسَی‌بْنِ‌أَشْیَمَ قَال: کُنْتُ عِنْدَ أَبِی‌عَبْدِاللَّهِ (علیه السلام) فَسَأَلَهُ رَجُلٌ عَنْ آیَهًٍْ مِنْ کِتَابِ اللَّهِ عزّوجلّ فَأَخْبَرَهُ بِهَا ثُمَّ دَخَلَ عَلَیْهِ دَاخِلٌ فَسَأَلَهُ عَنْ تِلْکَ الْآیَهًِْ فَأَخْبَرَهُ بِخِلَافِ مَا أَخْبَرَ بِهِ الْأَوَّلَ فَدَخَلَنِی مِنْ ذَلِکَ مَا شَاءَ اللَّهُ حَتَّی کَأَنَّ قَلْبِی یُشْرَحُ بِالسَّکَاکِینِ فَقُلْتُ فِی نَفْسِی تَرَکْتُ أَبَا قَتَادَهًَْ بِالشَّامِ لَا یُخْطِئُ فِی الْوَاوِ وَ شِبْهِهِ وَ جِئْتُ إِلَی هَذَا یُخْطِئُ هَذَا الْخَطَأَ کُلَّهُ فَبَیْنَا أَنَا کَذَلِکَ إِذْ دَخَلَ عَلَیْهِ آخَرُ فَسَأَلَهُ عَنْ تِلْکَ الْآیَهًِْ فَأَخْبَرَهُ بِخِلَافِ مَا أَخْبَرَنِی وَ أَخْبَرَ صَاحِبَیَّ فَسَکَنَتْ نَفْسِی فَعَلِمْتُ أَنَّ ذَلِکَ مِنْهُ تَقِیَّهًٌْ قَالَ ثُمَّ الْتَفَتَ إِلَیَّ فَقَالَ لِی یَا ابْنَ أَشْیَمَ إِنَّ اللَّهَ عزّوجلّ فَوَّضَ إِلَی سُلَیْمَانَ‌بْنِ‌دَاوُدَ فَقَالَ هذا عَطاؤُنا فَامْنُنْ أَوْ أَمْسِکْ بِغَیْرِ حِساب.

امام صادق (علیه السلام)- موسی‌بن‌اشیم گوید: خدمت امام صادق (علیه السلام) بودم که مردی درباره‌ی آیه‌ای از قرآن پرسید و حضرت (علیه السلام) جوابش را پاسخ داد، سپس مردی وارد شد و همان آیه را پرسید، حضرت (علیه السلام) برخلاف آنچه به اوّلی فرموده بود به او جواب گفت، از اختلاف گویی آن حضرت (علیه السلام) آنچه خدا خواهد در دلم وارد شد، به‌طوری‌که گویا دلم را با کاردها می‌برند. با خود گفتم من ابوقتاده را که در یک «واو» اشتباه نمی‌کرد، در شام رها کردم و نزد این مرد آمدم که چنین اشتباه بزرگی می‌کند، در آن میان که من آن افکار داشتم، مرد دیگری وارد شد و از همان آیه سؤال کرد، حضرت (علیه السلام) برخلاف آنچه به من و [دو] رفیقم گفته بود به او جواب داد، من دلم آرام گرفت، زیرا دانستم اختلاف گویی حضرت (علیه السلام) به خاطر تقیّه است. سپس آن حضرت (علیه السلام) به من توجّه کرد و فرمود: «پسر اشیم! خدای عزّ‌وجلّ امر را به سلیمان‌بن‌داود (علیه السلام) واگذار کرد و فرمود: هذا عَطاؤُنا فَامْنُنْ أَوْ أَمْسِکْ بِغَیْرِ حِساب».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۳، ص۸۰
الکافی، ج۱، ص۲۶۵/ بحارالأنوار، ج۴۷، ص۵۰/ الاختصاص، ص۳۳۰؛ «بتفاوت لفظی»/ بصایرالدرجات، ص۳۸۵/ نورالثقلین
۶
(ص/ ۳۹)

الصّادق (علیه السلام)- عَنْ حَمَّادِ‌بْنِ‌عُثْمَانَ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی‌عَبْدِ‌اللَّهِ (علیه السلام) إِنَّ الْأَحَادِیثَ تَخْتَلِفُ عَنْکُمْ قَالَ فَقَالَ إِنَّ الْقُرْآنَ نَزَلَ عَلَی سَبْعَهًِْ أَحْرُفٍ وَ أَدْنَی مَا لِلْإِمَامِ أَنْ یُفْتِیَ عَلَی سَبْعَهًِْ وُجُوهٍ ثُمَّ قَالَ هذا عَطاؤُنا فَامْنُنْ أَوْ أَمْسِکْ بِغَیْرِ حِسابٍ.

امام صادق (علیه السلام)- حمّاد بن عثمان گوید: به امام صادق (علیه السلام) عرض کردم: «روایت‌هایی که از شما به ما می‌رسد مختلف است». امام (علیه السلام) فرمود: «قرآن بر هفت حرف نازل شده است و کمترین رخصتی که برای امام هست این است که به هفت صورت فتوی بدهد سپس فرمود: هذا عَطاؤُنا فَامْنُنْ أَوْ أَمْسِکْ بِغَیْرِ حِسابٍ».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۳، ص۸۲
بحارالأنوار، ج۸۹، ص۴۹/ العیاشی، ج۱، ص۱۲/ الخصال، ج۲، ص۳۵۸/ مستدرک الوسایل، ج۱۷، ص۳۰۵/ نورالثقلین

ولیمه، إنفاق

۱
(ص/ ۳۹)

الکاظم (علیه السلام)- عَنْ عَلِیِّ‌بْنِ‌الْحَکَمِ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا قَال أَوْلَمَ أَبُوالْحَسَنِ‌مُوسَی (علیه السلام) وَلِیمَهًًْ عَلَی بَعْضِ وُلْدِهِ فَأَطْعَمَ أَهْلَ الْمَدِینَهًِْ ثَلَاثَهًَْ أَیَّامٍ الْفَالُوذَجَاتِ فِی الْجِفَانِ فِی الْمَسَاجِدِ وَ الْأَزِقَّهًِْ فَعَابَهُ بِذَلِکَ بَعْضُ أَهْلِ الْمَدِینَهًِْ فَبَلَغَهُ (علیه السلام) ذَلِکَ فَقَالَ مَا آتَی اللَّهُ عزّوجلّ نَبِیّاً مِنْ أَنْبِیَائِهِ (علیهم السلام) شَیْئاً إِلَّا وَ قَدْ آتَی مُحَمَّداً (صلی الله علیه و آله) مِثْلَهُ وَ زَادَهُ مَا لَمْ یُؤْتِهِمْ قَالَ لِسُلَیْمَانَ (علیه السلام) هذا عَطاؤُنا فَامْنُنْ أَوْ أَمْسِکْ بِغَیْرِ حِسابٍ وَ قَالَ لِمُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) وَ ما آتاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاکُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا.

امام کاظم (علیه السلام)- از علی‌بن‌حکم نقل شده است: امام کاظم (علیه السلام) در ولیمه‌ی یکی از فرزندان خود سه روز اهل مدینه را غذا داد؛ در دیگ‌های بزرگ در مساجد و بازارها حلوا می‌داد، یکی از اهل مدینه بر این کار امام (علیه السلام) خرده گرفت. ایشان سخن او را شنید، فرمود: «خداوند هرچه به پیامبران پیشین داده به حضرت محمّد (صلی الله علیه و آله) نیز مانند آن را عنایت کرده و اضافی نیز داده است، به سلیمان (علیه السلام) فرموده: هذا عَطاؤُنا فَامْنُنْ أَوْ أَمْسِکْ بِغَیْرِ حِسابٍ و به حضرت محمّد (صلی الله علیه و آله) فرموده است: هرچه پیامبر به شما داد بستانید، و از هرچه شما را منع کرد اجتناب کنید (حشر/۷)».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۳، ص۸۲
الکافی، ج۶، ص۲۸۱/ بحارالأنوار، ج۴۸، ص۱۱۰/ وسایل الشیعهًْ، ج۲۴، ص۳۰۷/ نورالثقلین
۲
(ص/ ۳۹)

الصّادق (علیه السلام)- أَنَّ دَاوُدَ الرَّقِّیَّ قَالَ کُنْتُ عِنْدَ أَبِی‌عَبْدِاللَّهِ (علیه السلام) فَقَالَ لِی مَا لِی أَرَی لَوْنَکَ مُتَغَیِّراً قُلْتُ غَیَّرَهُ دَیْنٌ فَاضِحٌ عَظِیمٌ وَ قَدْ هَمَمْتُ بِرُکُوبِ الْبَحْرِ إِلَی السِّنْدِ لِإِتْیَانِ أَخِی فُلَانٍ قَالَ إِذَا شِئْتَ قُلْتُ یُرَوِّعُنِی عَنْهُ أَهْوَالُ الْبَحْرِ وَ زَلَازِلُهُ قَالَ إِنَّ الَّذِی یَحْفَظُ فِی الْبَرِّ هُوَ حَافِظٌ لَکَ فِی الْبَحْرِ یَا دَاوُدُ لَوْ لَا اسْمِی وَ رُوحِی لَمَا اطَّرَدَتِ الْأَنْهَارُ وَ لَا أَیْنَعَتِ الثِّمَارُ وَ لَا اخْضَرَّتِ الْأَشْجَارُ قَالَ دَاوُدُ فَرَکِبْتُ الْبَحْرَ حَتَّی إِذَا کُنْتُ بِحَیْثُ مَا شَاءَ اللَّهُ مِنْ سَاحِلِ الْبَحْرِ بَعْدَ مَسِیرَهًِْ مِائَهًٍْ وَ عِشْرِینَ یَوْماً خَرَجْتُ قَبْلَ الزَّوَالِ یَوْمَ الْجُمُعَهًِْ فَإِذَا السَّمَاءُ مُتَغَیِّمَهًٌْ وَ إِذَا نُورٌ سَاطِعٌ مِنْ قَرْنِ السَّمَاءِ إِلَی جَدَدِ الْأَرْضِ وَ إِذَا صَوْتٌ خَفِیٌّ یَا دَاوُدُ هَذَا أَوَانُ قَضَاءِ دَیْنِکَ فَارْفَعْ رَأْسَکَ قَدْ سَلِمْتَ قَالَ فَرَفَعْتُ رَأْسِی وَ نُودِیتُ عَلَیْکَ بِمَا وَرَاءَ الْأَکَمَهًِْ الْحَمْرَاءِ فَأَتَیْتُهَا فَإِذَا صَفَائِحُ مِنْ ذَهَبٍ أَحْمَرَ مَمْسُوحٌ أَحَدُ جَانِبَیْهِ وَ فِی الْجَانِبِ الْآخَرِ مَکْتُوبٌ هذا عَطاؤُنا فَامْنُنْ أَوْ أَمْسِکْ بِغَیْرِ حِسابٍ فَقَبَضْتُهَا وَ لَهَا قِیمَهًٌْ لَا تُحْصَی فَقُلْتُ لَا أُحْدِثُ فِیهَا حَتَّی آتِیَ الْمَدِینَهًَْ فَقَدِمْتُهَا فَدَخَلْتُ عَلَیْهِ فَقَالَ لِی یَا دَاوُدُ إِنَّمَا عَطَاؤُنَا لَکَ النُّورُ الَّذِی سَطَعَ لَکَ لَا مَا ذَهَبْتَ إِلَیْهِ مِنَ الذَّهَبِ وَ الْفِضَّهًِْ وَ لَکِنْ هُوَ لَکَ هَنِیئاً مَرِیئاً عَطَاءً مِنْ رَبٍّ کَرِیمٍ فَاحْمَدِ اللَّهَ قَالَ دَاوُدُ فَسَأَلْتُ مُعَتِّباً خَادِمَهُ فَقَالَ کَانَ فِی ذَلِکَ الْوَقْتِ یُحَدِّثُ أَصْحَابَهُ مِنْهُمْ خَیْثَمَهًُْ وَ حُمْرَانُ وَ عَبْدُ الْأَعْلَی مُقْبِلًا عَلَیْهِمْ بِوَجْهِهِ یُحَدِّثُهُمْ بِمِثْلِ مَا ذَکَرْتَ فَلَمَّا حَضَرَتِ الصَّلَاهًُْ قَامَ فَصَلَّی بِهِمْ فَسَأَلْتُ هَؤُلَاءِ جَمِیعاً فَحَکَوْا لِیَ الْحِکَایَهًَْ.

امام صادق (علیه السلام)- داود رقّی گوید: خدمت امام صادق (علیه السلام) بودم، به من فرمود: «چرا رنگت پریده»؟ عرض کردم: «قرض بسیار بزرگی دارم، تصمیم گرفته‌ام با کشتی به‌طرف هند بروم پیش فلان برادرم». فرمود: «هر وقت تصمیم داری، حرکت کن». گفتم: «از سوارشدن کشتی می‌ترسم». فرمود: «کسی که در خشکی حافظ انسان است در دریا نیز حفظ می‌کند، داود! اگر اسم و روح من نبود، رودها جریان نداشت و میوه‌ها نمی‌رسید و درخت‌ها سبز نمی‌شد». داود گفت: «سوار کشتی شدم، بالأخره به جایی [از ساحل دریا که خدا می‌خواست] رسیدم، پس از صدوبیست روز راه در ساحل دریا، روز جمعه‌ای قبل از ظهر بیرون آمدم، هوا ابر بود نوری از فراز آسمان بر زمین می‌تابید، ناگاه صدای آهسته‌ای شنیدم، می‌فرمود: «داود! اکنون هنگام پرداخت قرض تو رسیده سر خود را بلند کن. [قطعاً رهایی یافتی] همین‌که سر بلند کردم صدایی شنیدم که؛ برو پشت آن تپّه‌ی سرخ رنگ. پشت تپّه رفتم، دیدم صفحه‌هایی از طلای قرمز که یک طرف آن صاف ولی بر طرف دیگر نوشته هذا عَطاؤُنا فَامْنُنْ أَوْ أَمْسِکْ بِغَیْرِ حِسابٍ. آن‌ها را برداشتم، بسیار باارزش بود. با خود گفتم دست نمی‌زنم تا به مدینه برسم. خدمت امام صادق (علیه السلام) رسیدم». فرمود: «داود! عطای ما همان نوری بود که برای تو درخشید نه آن طلا و نقره، ولی آن هم مال تو است. گوارا باد! لطف خدای کریم است، خدا را سپاس‌گزاری کن». از معتب خادم امام (علیه السلام) پرسیدم، گفت: «در آن موقع مشغول حدیث فتن با خیثمه و حمران و عبدالاعلی بود، روی به‌جانب آن‌ها نموده همین جریان را نقل می‌کرد موقع نماز که شد از جای حرکت کرد و با آن‌ها نماز خواند». از آن‌ها نیز پرسیدم تمام جریان را نقل کردند.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۳، ص۸۲
بحارالأنوار، ج۴۷، ص۱۰۰

انفال

۱
(ص/ ۳۹)

الباقر (علیه السلام)- عَنْ أَبِی‌حَمْزَهًَْ الثُّمَالِیِّ عَنْ أَبِی‌جَعْفَرٍ (علیه السلام) یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْأَنْفالِ قَالَ مَا کَانَ لِلْمُلُوکِ فَهُوَ لِلْإِمَامِ قُلْتُ فَإِنَّهُمْ یُقْطِعُونَ مَا فِی أَیْدِیهِمْ أَوْلَادَهُمْ وَ نِسَاءَهُمْ وَ ذَوِی قَرَابَتِهِمْ وَ أَشْرَافَهُمْ حَتَّی بَلَغَ ذِکْرٌ مِنَ الْخِصْیَانِ فَجَعَلْتُ لَا أَقُولُ فِی ذَلِکَ شَیْئاً إِلَّا قَالَ وَ ذَلِکَ حَتَّی قَالَ تُعْطَی مِنْهُ الدِّرْهَمَ إِلَی الْمِائَهًِْ و الْأَلْفِ ثُمَّ قَالَ هذا عَطاؤُنا فَامْنُنْ أَوْ أَمْسِکْ بِغَیْرِ حِسابٍ.

امام باقر (علیه السلام)- ابوحمزه گوید: از امام باقر (علیه السلام) درباره‌ی این سخن خدای تبارک‌وتعالی: تو را از غنایم جنگی می‌پرسند (انفال/۱) پرسیدم و ایشان فرمود: «هرچه از آن پادشاهان است، برای امام است». عرض کردم: «امّا آنان آنچه را در دست دارند به فرزندان و زنان و خویشاوندان و اشراف خود، به‌صورت اقطاع می‌دهند». تا اینکه از خواجگان نیز یاد شد. هرچه را میگفتم، می‌فرمود: «و آن نیز از آن ماست». تا اینکه فرمود: «از آن اموال، (مبلغی را) که بین یک درهم تا صد هزار است، عطا می‌کند». سپس فرمود: «هَذَا عَطَاؤُنَا فَامْنُنْ أَوْ أَمْسِکْ بِغَیْرِ حِسَابٍ».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۳، ص۸۴
بحارالأنوار، ج۹۳، ص۲۱۱

مصداق‌ها: پیامبر و ائمّه

۱
(ص/ ۳۹)

الصّادق (علیه السلام)- عَنْ زَیْدٍ الشَّحَّامِ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَاعَبْدِ‌اللَّهِ (علیه السلام) فِی قَوْلِهِ تَعَالَی هذا عَطاؤُنا فَامْنُنْ أَوْ أَمْسِکْ بِغَیْرِ حِسابٍ قَالَ أَعْطَی سُلَیْمَانَ (علیه السلام) مُلْکاً عَظِیماً ثُمَّ جَرَتْ هَذِهِ الْآیَهًُْ فِی رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) فَکَانَ لَهُ أَنْ یُعْطِیَ مَا شَاءَ مَنْ شَاءَ وَ یَمْنَعَ مَنْ شَاءَ وَ أَعْطَاهُ اللَّهُ أَفْضَلَ مِمَّا أَعْطَی سُلَیْمَانَ (علیه السلام) لِقَوْلِهِ ما آتاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاکُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا.

امام صادق (علیه السلام)- زید بن شحّام گوید: از امام صادق (علیه السلام) درباره‌ی کلام خداوند متعال: هَذَا عَطَاؤُنَا فَامْنُنْ أَوْ أَمْسِکْ بِغَیْرِ حِسَابٍ پرسیدم، ایشان فرمود: «آیه درباره‌ی سلیمان (علیه السلام) است که پادشاهی شکوهمندی به او عطا شده بود، سپس این آیه درباره‌ی رسول‌خدا (صلی الله علیه و آله) جاری شد. ایشان چنان مقامی داشت که هرچه میخواست به هرکس که خود میخواست عطا میکرد و از هرکس که خود میخواست، دریغ میکرد و این‌گونه خداوند بخششی برتر از آنچه به سلیمان (علیه السلام) داده بود، به ایشان عطا کرد و فرمود: مَا آتَاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاکُمْ عَنْهُ فَانتَهُوا».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۳، ص۸۴
الکافی، ج۱، ص۲۶۸/ بحارالأنوار، ج۱۷، ص۷/ نورالثقلین/ البرهان
۲
(ص/ ۳۹)

الکاظم (علیه السلام)- وَ اللَّهِ أُوتِینَا مَا أُوتِیَ سُلَیْمَانُ (علیه السلام) وَ مَا لَمْ یُؤْتَ سُلَیْمَانُ (علیه السلام) وَ مَا لَمْ یُؤْتَ أَحَدٌ مِنَ الْعَالَمِینَ قَالَ اللَّهُ عزّوجلّ فِی قِصَّهًِْ سُلَیْمَانَ (علیه السلام) هذا عَطاؤُنا فَامْنُنْ أَوْ أَمْسِکْ بِغَیْرِ حِسابٍ وَ قَالَ فِی قِصَّهًِْ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) ما آتاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاکُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا.

امام کاظم (علیه السلام)- به خدا قسم! آنچه به سلیمان (علیه السلام) داده شده به ما نیز داده شده، به‌علاوه چیزهایی به ما عطا شده که به سلیمان (علیه السلام) و هیچ‌کس دیگر از جهانیان داده نشده است، به دلیل اینکه خداوند در داستان سلیمان (علیه السلام) فرموده: هذا عَطاؤُنا فَامْنُنْ أَوْ أَمْسِکْ بِغَیْرِ حِسابٍ و لکن در مورد حضرت محمّد (صلی الله علیه و آله) فرموده است: هرچه پیامبر به شما داد بستانید، و از هرچه شما را منع کرد اجتناب کنید (حشر/۷)».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۳، ص۸۴
بحارالأنوار، ج۲۶، ص۱۵۹
۳
(ص/ ۳۹)

الصّادق (علیه السلام)- مَا أَعْطَی اللَّهُ نَبِیّاً شَیْئاً إِلَّا وَ قَدْ أَعْطَاهُ مُحَمَّداً (صلی الله علیه و آله) قَالَ لِسُلَیْمَانَ‌بْنِ‌دَاوُدَ (علیه السلام) فَامْنُنْ أَوْ أَمْسِکْ بِغَیْرِ حِسابٍ وَ قَالَ لِمُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) ما آتاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاکُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا.

امام صادق (علیه السلام)- خداوند هرچه به پیامبران پیشین داده به حضرت محمّد (صلی الله علیه و آله) نیز آن را عنایت کرده. (خداوند به پیامبری چیزی نداده مگر آنکه آن را به حضرت محمّد (صلی الله علیه و آله) داده است) به سلیمان‌بن‌داود (علیه السلام) فرموده: فَامْنُنْ أَوْ أَمْسِکْ بِغَیْرِ حِسابٍ و به حضرت محمّد (صلی الله علیه و آله) فرموده است: هرچه پیامبر به شما داد بستانید، و از هرچه شما را منع کرد اجتناب کنید (حشر/۷)».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۳، ص۸۴
بحارالأنوار، ج۱۷، ص۱۱/ بصایرالدرجات، ص۳۸۲
۴
(ص/ ۳۹)

الصّادق (علیه السلام)- عَنْ إِسْمَاعِیلَ‌بْنِ‌عَبْدِ الْعَزِیزِ قَالَ: قَالَ لِی جَعْفَرُ‌بْنُ‌مُحَمَّدٍ (علیه السلام) إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) کَانَ یُفَوَّضُ إِلَیْه إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی فَوَّضَ إِلَی سُلَیْمَانَ (علیه السلام) مُلْکَهُ فَقَالَ هذا عَطاؤُنا فَامْنُنْ أَوْ أَمْسِکْ بِغَیْرِ حِسابٍ وَ إِنَّ اللَّهَ فَوَّضَ إِلَی مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) نَبِیِّهِ فَقَالَ ما آتاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاکُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا فَقَالَ رَجُلٌ إِنَّمَا کَانَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) مُفَوَّضاً إِلَیْهِ فِی الزَّرْعِ وَ الضَّرْعِ فَلَوَی جَعْفَرٌ (علیه السلام) عَنْهُ عُنُقَهُ مُغْضَباً فَقَالَ فِی کُلِّ شَیْءٍ وَ اللَّهِ فِی کُلِّ شَیْءٍ.

امام صادق (علیه السلام)- از اسماعیل‌بن‌عبدالعزیز روایت شده که وی گفت: امام صادق (علیه السلام) به من فرمود: امر به رسول خدا (صلی الله علیه و آله) تفویض میشد. خداوند تبارک و تعالی مُلک خود را به حضرت سلیمان (علیه السلام) تفویض نمود و فرمود: هذا عَطاؤُنا فَامْنُنْ أَوْ أَمْسِکْ بِغَیْرِ حِسابٍ و به پیامبر خود حضرت محمّد (صلی الله علیه و آله) تفویض امر نمود و فرمود: هرچه پیامبر به شما داد بستانید، و از هرچه شما را منع کرد اجتناب کنید (حشر/۷) مردی عرض کرد: به رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فقط در کشاورزی و دامداری تفویض امر شده بوده! ناگاه امام (علیه السلام) خشمناک رو از آن مرد گرداند و فرمود: «در همه چیز، به خدا سوگند در همه چیز».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۳، ص۸۶
بحارالأنوار، ج۱۷، ص۹/ بصایرالدرجات، ص۳۸۰
۵
(ص/ ۳۹)

الباقر (علیه السلام)- عَنْ زَکَرِیَّا الزُّجَاجِیِّ قَال: سَمِعْتُ أَبَاجَعْفَرٍ (علیه السلام) یَذْکُرُ أَنَّ عَلِیّاً (علیه السلام) کَانَ فِیمَا وُلِّیَ بِمَنْزِلَهًِْ سُلَیْمَانَ‌بْنِ‌دَاوُدَ (علیه السلام) قَالَ اللَّهُ تَعَالَی فَامْنُنْ أَوْ أَمْسِکْ بِغَیْرِ حِسابٍ.

امام باقر (علیه السلام)- زکریّا زجاجی گوید: از امام باقر (علیه السلام) شنیدم که می‌فرمود: «علیّ‌بن‌ابی‌طالب (علیه السلام) در مورد اختیاراتی که به او داده شده به منزله‌ی سلیمان‌بن‌داود (علیها السلام) است که خداوند در این آیه می‌فرماید: فَامْنُنْ أَوْ أَمْسِکْ بِغَیْرِ حِسابٍ».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۳، ص۸۶
بحارالأنوار، ج۲۵، ص۳۳۵/ بحارالأنوار، ج۳۹، ص۱۴۷/ بصایرالدرجات، ص۳۸۵/ تأویل الآیات الظاهرهًْ، ص۴۹۳
۶
(ص/ ۳۹)

الصّادق (علیه السلام)- عَنْ أَبِی‌عُبَیْدَهًَْ الْحَذَّاءِ قَالَ: ... فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ یَا بَا عُبَیْدَهًَْ إِنَّهُ لَمْ یَمُتْ مِنَّا مَیِّتٌ حَتَّی یُخَلِّفَ مِنْ بَعْدِهِ مَنْ یَعْمَلُ بِمِثْلِ عَمَلِهِ وَ یَسِیرُ بِمِثْلِ سِیرَتِهِ وَ یَدْعُو إِلَی مِثْلِ الَّذِی دَعَا إِلَیْهِ یَا بَا عُبَیْدَهًَْ إِنَّهُ لَمْ یَمْنَعِ اللَّهُ مَا أَعْطَی دَاوُدَ (علیه السلام) أَنْ أَعْطَی سُلَیْمَانَ أَفْضَلَ مِمَّا أَعْطَی دَاوُدَ (علیه السلام) ثُمَّ قَالَ هذا عَطاؤُنا فَامْنُنْ أَوْ أَمْسِکْ بِغَیْرِ حِسابٍ قَالَ قُلْتُ مَا أَعْطَاهُ اللَّهُ جُعِلْتُ فِدَاکَ قَالَ نَعَمْ یَا بَا عُبَیْدَهًَْ إِنَّهُ إِذَا قَامَ قَائِمُ آلِ مُحَمَّدٍ (عجل الله تعالی فرجه الشریف) حَکَمَ بِحُکْمِ دَاوُدَ وَ سُلَیْمَانَ (علیها السلام) لَا یَسْأَلُ النَّاسَ بَیِّنَهًًْ.

امام صادق (علیه السلام)- ابوعبیده حذاء گوید: امام صادق (علیه السلام) فرمود: «یا اباعبیده! از ما یک نفر از دنیا نمی‌رود، مگر اینکه یکی دیگر جانشین او می‌شود که مانند او عمل می کند و به روش او رفتار می نماید و به همان راه دعوت می‌کند. یا ابا عبیده! خداوند مانع نشد که آنچه به داود (علیه السلام) داد، به سلیمان (علیه السلام) بهتر از آن عنایت کند. سپس فرمود: هذا عَطاؤُنا فَامْنُنْ أَوْ أَمْسِکْ بِغَیْرِ حِسابٍ». گفتم: «خداوند چه چیزی عطا نموده»؟ امام (علیه السلام) فرمود: «یا اباعبیده! زمانی که قائم آل محمّد (عجل الله تعالی فرجه الشریف) قیام کند به حکم داود و سلیمان (علیها السلام) حکم می کند و از مردم دلیل و بیّنه نمی‌خواهد».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۳، ص۸۶
بحارالأنوار، ج۲۶، ص۱۷۶/ بصایرالدرجات، ص۵۱۰

ارث

۱
(ص/ ۳۹)

الصّادق (علیه السلام)- إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی أَدَّبَ نَبِیَّهُ (صلی الله علیه و آله) فَلَمَّا انْتَهَی بِهِ إِلَی مَا أَرَادَ قَالَ لَهُ إِنَّکَ لَعَلی خُلُقٍ عَظِیمٍ فَفَوَّضَ إِلَیْهِ دِینَهُ فَقَالَ وَ ما آتاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاکُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا وَ إِنَّ اللَّهَ عزّوجلّ فَرَضَ الْفَرَائِضَ وَ لَمْ یَقْسِمْ لِلْجَدِّ شَیْئاً وَ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) أَطْعَمَهُ السُّدُسَ فَأَجَازَ اللَّهُ جَلَّ ذِکْرُهُ لَهُ ذَلِکَ وَ ذَلِکَ قَوْلُ اللَّهِ عزّوجلّ هذا عَطاؤُنا فَامْنُنْ أَوْ أَمْسِکْ بِغَیْرِ حِسابٍ.

امام صادق (علیه السلام)- خدای تبارک‌وتعالی پیغمبرش را تربیت نمود و چون به آنجا که خدا می‌خواست رسید، درباره‌ی او فرمود: و تو اخلاق عظیم و برجسته‌ای داری! (قلم/۴)، سپس امر دینش را به او واگذاشت و فرمود: هرچه پیامبر به شما داد بستانید، و از هرچه شما را منع کرد اجتناب کنید (حشر/۷). خدای عزّ‌وجلّ سهام ارث را معیّن کرد و برای جدّ میّت چیزی قرار نداد، رسول‌خدا (صلی الله علیه و آله) شش یکِ مال میّت را طعمه و بهره‌ی او ساخت. خدای عزّوجلّ هم این را برای او اجازه کرد برای همین است که خدای عزّ‌وجلّ فرماید: هذا عَطاؤُنا فَامْنُنْ أَوْ أَمْسِکْ بِغَیْرِ حِسابٍ.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۳، ص۸۶
الکافی، ج۱، ص۲۶۷/ بحارالأنوار، ج۱۷، ص۵/ بصایرالدرجات، ص۳۷۹؛ «بتفاوت»/ نورالثقلین

حدود

۱
(ص/ ۳۹)

الهادی (علیه السلام)- سَأَلَ یَحْیَی‌بْنُ‌أَکْثَمَ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ تَعَالَی ... فَقَالَ أَبُوالْحَسَنِ الثَّالِث: ... أَمَّا الرَّجُلُ الَّذِی اعْتَرَفَ بِاللِّوَاطِ فَإِنَّهُ لَمْ تَقُمْ عَلَیْهِ بَیِّنَهًٌْ وَ إِنَّمَا تَطَوَّعَ بِالْإِقْرَارِ مِنْ نَفْسِهِ وَ إِذَا کَانَ لِلْإِمَامِ الَّذِی مَنَّ اللَّهُ أَنْ یُعَاقِبَ عَنِ اللَّهِ کَانَ لَهُ أَنْ یَمُنَّ عَنِ اللَّهِ أَ مَا سَمِعْتَ قَوْلَ اللَّهِ هذا عَطاؤُنا الْآیَهًَْ قَدْ أَنْبَأْنَاکَ بِجَمِیعِ مَا سَأَلْتَنَاهُ فَاعْلَمْ ذَلِکَ.

امام هادی (علیه السلام)- یحیی‌بن‌اکثم در مورد برخی آیات از امام هادی (علیه السلام) سؤالاتی کرد، امام (علیه السلام) فرمود: ... امّا مردی که به همجنس‌گرایی اعتراف کرده و [بیّنه] و دلیلی بر او اقامه نشده بلکه به طیب خاطر و خودبه‌خود اقرار کرده است و امام که می‌تواند از جانب خدا کیفر دهد نیز می‌تواند از جانب خدا بر او منّت نهد [و عفوش کند] آیا این سخن خداوند را نشنیده‌ای که می‌فرماید: هذا عَطاؤُنا فَامْنُنْ أَوْ أَمْسِکْ بِغَیْرِ حِسابٍ، ما به‌درستی تو را از تمام چیزهایی که از ما پرسیدی آگاه کردیم، پس آن را بدان [که حجّت بر تو تمام است].

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۳، ص۸۶
بحارالأنوار، ج۱۰، ص۳۹۰/ وسایل الشیعهًْ، ج۲۸، ص۴۱/ مستدرک الوسایل، ج۱۸، ص۲۳؛ «بتفاوت»
بیشتر