آیه ۳۷ - سوره قصص

آیه وَ قالَ مُوسى رَبِّي أَعْلَمُ بِمَنْ جاءَ بِالْهُدى مِنْ عِنْدِهِ وَ مَنْ تَكُونُ لَهُ عاقِبَةُ الدّارِ إِنَّهُ لايُفْلِحُ الظّالِمُونَ [37]

موسى گفت: «پروردگارم از حال كسانى كه هدايت را از نزد او آورده‌اند، و كسانى كه عاقبت نيك سرا[ى دنيا و آخرت] از آن آن‌هاست آگاهتراست. به يقين ستمكاران رستگار نخواهند شد.»

۱
(قصص/ ۳۷)

الرّسول (صلی الله علیه و آله)- قَالَ أَبُوذَرٍّ الْغِفَارِیُّ (رحمة الله علیه) یَا أَیُّهَا النَّاسُ مَنْ عَرَفَنِی فَقَدْ عَرَفَنِی أَنَا جُنْدَبُ بْنُ جُنَادَهًَْ الْبَدْرِیُّ أَبُو ذَرٍّ الْغِفَارِیُّ (رحمة الله علیه) سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) بِهَاتَیْنِ وَ إِلَّا فَصَمَّتَا وَ رَأَیْتُهُ بِهَاتَیْنِ وَ إِلَّا فَعَمِیَتَا یَقُولُ عَلِیٌّ (علیه السلام) قَائِدُ الْبَرَرَهًِْ وَ قَاتِلُ الْکَفَرَهًِْ مَنْصُورٌ مَنْ نَصَرَهُ مَخْذُولٌ مَنْ خَذَلَهُ أَمَا إِنِّی صَلَّیْتُ مَعَ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) یَوْماً مِنَ الْأَیَّامِ الظُّهْرَ فَسَأَلَ سَائِلٌ فِی الْمَسْجِدِ فَلَمْ یُعْطِهِ أَحَدٌ شَیْئاً فَرَفَعَ السَّائِلُ یَدَهُ إِلَی السَّمَاءِ وَ قَالَ اللَّهُمَّ اشْهَدْ أَنِّی سَأَلْتُ فِی مَسْجِدِ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) فَلَمْ یُعْطِنِی أَحَدٌ شَیْئاً وَ کَانَ عَلِیٌّ (علیه السلام) فِی الصَّلَاهًِْ رَاکِعاً فَأَوْمَأَ إِلَیْهِ بِخِنْصِرِهِ الْیُمْنَی وَ کَانَ مُتَخَتِّماً فِیهَا فَأَقْبَلَ السَّائِلُ فَأَخَذَ الْخَاتَمَ مِنْ خِنْصِرِهِ وَ ذَلِکَ بِمَرْأًی مِنَ النَّبِیِّ (صلی الله علیه و آله) وَ هُوَ یُصَلِّی فَلَمَّا فَرَغَ النَّبِیُّ (صلی الله علیه و آله) مِنْ صَلَاتِهِ رَفَعَ رَأْسَهُ إِلَی السَّمَاءِ وَ قَالَ اللَّهُمَّ إِنَّ أَخِی مُوسَی (علیه السلام) سَأَلَکَ فَقَالَ رَبِّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی وَ یَسِّرْ لِی أَمْرِی وَ احْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسانِی یَفْقَهُوا قَوْلِی وَ اجْعَلْ لِی وَزِیراً مِنْ أَهْلِی هارُونَ أَخِی اشْدُدْ بِهِ أَزْرِی وَ أَشْرِکْهُ فِی أَمْرِی فَأَنْزَلْتَ عَلَیْهِ قُرْآناً نَاطِقاً سَنَشُدُّ عَضُدَکَ بِأَخِیکَ وَ نَجْعَلُ لَکُما سُلْطاناً فَلا یَصِلُونَ إِلَیْکُما بِآیاتِنا اللَّهُمَّ وَ أَنَا مُحَمَّدٌ نَبِیُّکَ وَ صَفِیُّکَ اللَّهُمَّ فَاشْرَحْ لِی صَدْرِی وَ یَسِّرْ لِی أَمْرِی ... وَ اجْعَلْ لِی وَزِیراً مِنْ أَهْلِی عَلِیّاً (علیه السلام) اشْدُدْ بِهِ ظَهْرِی قَالَ أَبُو ذَرٍّ (رحمة الله علیه) فَمَا اسْتَتَمَّ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) کَلَامَهُ حَتَّی نَزَلَ جَبْرَئِیلُ (علیه السلام) مِنْ عِنْدِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ فَقَالَ یَا مُحَمَّدُ (صلی الله علیه و آله) اقْرَأْ فَأَنْزَلَ اللَّهُ عَلَیْهِ إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلاةَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ راکِعُونَ.

پیامبر (صلی الله علیه و آله)- ابوذرغفاری (رحمة الله علیه) گفت: ای مردم! هرکس که مرا می‌شناسد، که می‌شناسد [و هرکس مرا نمی‌شناسد بداند] من جندب‌بن‌جناده بدری، ابوذرغفاری هستم با این گوشهای خودم از رسول‌خدا (صلی الله علیه و آله) شنیدم و اگر دروغ می‌گویم هر دو گوشم کر باد و با این چشمان خود این جریان را دیدم و اگر دروغ می‌گویم هر دو چشمم کور باد که پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: «علی (علیه السلام) پیشوای خوبان است و کشنده‌ی کافران، هرکس او را یاری کند خدا یاریش خواهد کرد و هرکس دست از یاریش بردارد خدا دست از یاری او بر خواهد داشت». ای مردم! روزی از روزها با رسول‌خدا (صلی الله علیه و آله) در مسجد نماز ظهر می‌خواندم سائلی وارد مسجد شد و از مردم تقاضای کمک کرد ولی کسی چیزی به او نداد او دست خود را به آسمان بلند کرد و گفت: «خدایا تو شاهد باش که من در مسجد رسول خدا (صلی الله علیه و آله) تقاضای کمک کردم ولی کسی جواب مساعد به من نداد» در همین حال علی (علیه السلام) که در حال رکوع بود با انگشت کوچک دست راست خود که انگشتری در آن بود اشاره کرد، سائل نزدیک آمد و انگشتر را از دست آن حضرت (علیه السلام) بیرون آورد پیامبر (صلی الله علیه و آله) که در حال نماز بود این جریان را مشاهده کرد هنگامی که از نماز فارغ‌شد سر به سوی آسمان بلند کرد و چنین گفت: «خدایا برادرم موسی (علیه السلام) از تو تقاضا کرد که گفت: ای پروردگار من، سینه مرا برای من گشاده گردان* و کار مرا آسان ساز* و گره از زبان من بگشای* تا گفتار مرا بفهمند* و یاوری از خاندان من برای من قرار ده* برادرم هارون را* پشت مرا بدو محکم کن* و در کار من شریکش گردان (طه/۳۲۲۵) و گفتی دعای او را مستجاب نمودی و بر او آیه قرآن نازل کردی: سَنَشُدُّ عَضُدَکَ بِأَخِیکَ وَ نَجْعَلُ لَکُما سُلْطاناً فَلا یَصِلُونَ إِلَیْکُما بِآیاتِنا أَنْتُما وَ مَنِ اتَّبَعَکُمَا الْغالِبُونَ؛ خداوندا! من محمّد پیامبر و برگزیده توأم؛ سینه مرا گشاده‌کن* و کارها را بر من آسان ساز* از خاندانم علی (علیه السلام) را وزیر من گردان* تا به وسیله او پشتم قوی و محکم گردد (طه/۳۱۲۵)». هنوز دعای پیامبر (صلی الله علیه و آله) پایان نیافته بود که جبرئیل (علیه السلام) نازل شد و به پیامبر (صلی الله علیه و آله) گفت: «بخوان»! و این آیات بر او نازل شد: سرپرست و رهبر شما تنها خدا است و پیامبر (صلی الله علیه و آله) او و آن‌ها که ایمان آورده‌اند و نماز را برپا می‌دارند و در حال رکوع زکات می‌پردازند (مائده/۵۵)».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۱، ص۲۰۸
بحار الأنوار، ج۳۵، ص۱۹۴/ إرشادالقلوب، ج۲، ص۲۲۰/ تأویل الآیات الظاهرهًْ، ص۱۵۶؛ «بمرأی ... فلما» محذوف
۲
(قصص/ ۳۷)

الرّسول (صلی الله علیه و آله)- عَنْ أَنَسٍ عَنِ النَّبِیِّ (صلی الله علیه و آله) قَالَ بَعَثَ النَّبِیُّ مُصَدِّقاً إِلَی قَوْمٍ فَعَدَوْا عَلَی الْمُصَدِّقِ فَقَتَلُوهُ فَبَلَغَ ذَلِکَ النَّبِیَّ (صلی الله علیه و آله) فَبَعَثَ عَلِیّاً (علیه السلام) فَقَتَلَ الْمُقَاتِلَهًَْ وَ سَبَی الذُّرِّیَّهًَْ، فَبَلَغَ ذَلِکَ النَّبِیَ فَسَرَّهُ، فَلَمَّا بَلَغَ عَلِیٌّ (علیه السلام) أَدْنَی الْمَدِینَهًِْ تَلَقَّاهُ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) فَاعْتَنَقَهُ وَ قَبَّلَ بَیْنَ عَیْنَیْهِ وَ قَالَ: بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی مَنْ شَدَّ اللَّهُ عَضُدِی بِهِ کَمَا شَدَّ عَضُدَ مُوسَی (علیه السلام) بِهَارُون (علیه السلام).

پیامبر (صلی الله علیه و آله)- انس‌بن‌مالک گوید: «رسول‌خدا (صلی الله علیه و آله)، مبلّغی را [برای جمع آوری صدقات و زکات] نزد قومی فرستاد. امّا آن‌ها به وی حمله کرده و او را به قتل رساندند. وقتی این خبر به پیامبر (صلی الله علیه و آله) رسید علی (علیه السلام) را به جنگ آن‌ها فرستاد. علی (علیه السلام) قاتلان را کشت و بقیه را به اسارت گرفت و برگشت و وقتی به نزدیک مدینه رسید با استقبال رسول‌خدا (صلی الله علیه و آله) مواجه گردید پیامبر (صلی الله علیه و آله) او را در آغوش کشید و پیشانی وی را بوسید و فرمود: «پدر و مادرم فدایت! ای کسی که خدا بازوی مرا به وسیله او قوی گرداند همان‌طور که بازوی موسی (علیه السلام) را به وسیله هارون (علیه السلام) قوی گرداند».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۱، ص۲۰۸
شواهدالتنزیل، ج۱، ص۵۶۱/ البرهان؛ «فبلغ ذلک النبی (فسره» محذوف و «التزمه» بدل «فاعتفقه»
بیشتر