آیه ۲۹ - سوره ق

آیه ما يُبَدَّلُ الْقَوْلُ لَدَيَّ وَ ما أَنَا بِظَلّامٍ لِلْعَبِيدِ [29]

سخن من تغييرناپذير است و من هرگز به بندگان ستم نخواهم كرد!

سخن من تغییرناپذیر است

۱ -۱
(ق/ ۲۹)

علی‌بن‌إبراهیم (رحمة الله علیه)- ما یُبَدَّلُ الْقَوْلُ لَدَیَّ أَیْ مَا فَعَلْتُمْ لَا تُبَدَّلُ حَسَنَاتٍ، مَا وَعَدْتُهُ لَا أُخْلِفُه.

علیّ‌بن‌ابراهیم (رحمة الله علیه)- مَا یُبَدَّل القَول لدَیَّ یعنی آنچه را که شما انجام داده‌اید، نزد من تغییر نمی‌یابد و به نیکی تبدیل نمی‌شود. و در آنچه به شما وعده دادم هیچ تخلّفی وجود ندارد.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۵، ص۷۰
بحارالأنوار، ج۳۰، ص۱۵۹/ نورالثقلین/ البرهان
۱ -۲
(ق/ ۲۹)

السّجّاد (علیه السلام)- رُوِیَ عَنْ زَیْدِبْنِ‌عَلِیِّ‌بْنِ‌الْحُسَیْنِ (علیه السلام) أَنَّهُ قَالَ سَأَلْتُ أَبِی سَیِّدَ الْعَابِدِینَ (علیه السلام) فَقُلْتُ لَهُ یَا أَبَهًِْ أَخْبِرْنِی عَنْ جَدِّنَا رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) لَمَّا عُرِجَ بِهِ إِلَی السَّمَاءِ وَ أَمَرَهُ رَبُّهُ عزّوجلّ بِخَمْسِینَ صَلَاهًًْ کَیْفَ لَمْ یَسْأَلْهُ التَّخْفِیفَ عَنْ أُمَّتِهِ حَتَّی قَالَ لَهُ مُوسَی‌بْنُ‌عِمْرَانَ (علیه السلام) ارْجِعْ إِلَی رَبِّکَ فَاسْأَلْهُ التَّخْفِیفَ فَإِنَّ أُمَّتَکَ لَا تُطِیقُ ذَلِکَ فَقَالَ یَا بُنَیَّ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) لَا یَقْتَرِحُ عَلَی رَبِّهِ عزّوجلّ فَلَا یُرَاجِعُهُ فِی شَیْءٍ یَأْمُرُهُ بِهِ فَلَمَّا سَأَلَهُ مُوسَی (علیه السلام) ذَلِکَ وَ صَارَ شَفِیعاً لِأُمَّتِهِ إِلَیْهِ لَمْ یَجُزْ لَهُ أَنْ یَرُدَّ شَفَاعَهًَْ أَخِیهِ مُوسَی (علیه السلام) فَرَجَعَ إِلَی رَبِّهِ عزّوجلّ فَسَأَلَهُ التَّخْفِیفَ إِلَی أَنْ رَدَّهَا إِلَی خَمْسِ صَلَوَاتٍ قَالَ فَقُلْتُ لَهُ یَا أَبَهًِْ فَلِمَ لَمْ یَرْجِعْ إِلَی رَبِّهِ عزّوجلّ وَ لَمْ یَسْأَلْهُ التَّخْفِیفَ مِنْ خَمْسِ صَلَوَاتٍ وَ قَدْ سَأَلَهُ مُوسَی (علیه السلام) أَنْ یَرْجِعَ إِلَی رَبِّهِ عزّوجلّ وَ یَسْأَلَهُ التَّخْفِیفَ فَقَالَ یَا بُنَیَّ أَرَادَ (علیه السلام) أَنْ یُحَصِّلَ لِأُمَّتِهِ التَّخْفِیفَ مَعَ أَجْرِ خَمْسِینَ صَلَاهًًْ لِقَوْلِ اللَّهِ عزّوجلّ: مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثالِها أَلَا تَرَی أَنَّهُ (علیه السلام) لَمَّا هَبَطَ إِلَی الْأَرْضِ نَزَلَ عَلَیْهِ جَبْرَئِیلُ (علیه السلام) فَقَالَ یَا مُحَمَّدُ (صلی الله علیه و آله) إِنَّ رَبَّکَ یُقْرِئُکَ السَّلَامَ وَ یَقُولُ لَکَ إِنَّهَا خَمْسٌ بِخَمْسِینَ ما یُبَدَّلُ الْقَوْلُ لَدَیَّ وَ ما أَنَا بِظَلَّامٍ لِلْعَبِید.

امام سجّاد (علیه السلام)- زیدبن علی‌بن‌حسین، روایت کرده است که گفت: از پدرم سید العابدین، امام سجّاد (علیه السلام) پرسیدم: «پدر جان! به من بگویید: وقتی جدّ ما رسول خدا (صلی الله علیه و آله) به آسمان عروج کرد و خداوند به او امر فرمود که پنجاه نوبت نماز بخواند، چرا حضرت خود، از خدا نخواست از مقدار آن بکاهد؟ تا اینکه موسی‌بن‌عمران (علیه السلام) به او گفت: «برگرد به نزد پروردگارت و از او بخواه از مقدار آن بکاهد؛ زیرا امت تو طاقت آن را ندارد». فرمود: فرزندم! پیامبر (صلی الله علیه و آله) چیزی را به خدا پیشنهاد نمی‌کند، و اگر خدا چیزی را به او امر کند، پیامبر از آن رجوع و برگشت نمی‌نماید. امّا وقتی موسی (علیه السلام) چنین کاری از او خواست و برای امّت محمّد (صلی الله علیه و آله) شفیع گشت، جایز نبود پیامبر (صلی الله علیه و آله) شفاعت برادرش، موسی (علیه السلام) را رد کند، لذا پیامبر به‌سوی پروردگارش برگشت و از او خواست تخفیف دهد، تا اینکه به پنج نوبت رسید». پرسیدم: «پدر جان! چرا پیامبر برنگشت و نخواست که همین پنج نوبت را هم کم کند، در صورتی که موسی از او خواست برگردد و باز از خدا بخواهد این مقدار را هم کم کند»؟ فرمود: «فرزندم! پیامبر می‌خواست برای امّت خود تخفیف بگیرد، امّا اجر و پاداش پنجاه نوبت نماز را داشته باشند؛ زیرا خداوند عزّ‌وجلّ می‌فرماید: مَنْ جاءَ بِالحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثالِها؛ هرکس کار نیکی بجا آورد، ده برابر آن پاداش دارد. (انعام/۱۶۰) همان‌طورکه می‌بینی وقتی پیامبر به زمین بازگشت، جبرئیل (علیه السلام) بر حضرت نازل شد: ای محمد! پروردگارت سلام می‌رساند و می‌گوید: این پنج نوبت، معادل پنجاه نوبت است. ما یُبَدَّلُ الْقَوْلُ لَدَیَّ وَ ما أَنَا بِظَلَّامٍ لِلْعَبِیدِ.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۵، ص۷۰
من لایحضره الفقیه، ج۱، ص۱۹۸/ وسایل الشیعهًْ، ج۴، ص۱۶/ بحارالأنوار، ج۳، ص۳۲۰/ بحارالأنوار، ج۱۸، ص۳۴۸/ بحارالأنوار، ج۷۹، ص۲۵۱/ التوحید، ص۱۷۶/ علل الشرایع، ج۱، ص۱۳۲/ نورالثقلین
۱ -۳
(ق/ ۲۹)

الرّسول (صلی الله علیه و آله)- أُوصِیکُمْ بِتَقْوَی اللَّهِ فَإِنَّهُ خَیْرُ مَا أَوْصَی بِهِ الْمُسْلِمُ الْمُسْلِمَ أَنْ یَحُضَّهُ عَلَی الْآخِرَهًِْ وَ أَنْ یَأْمُرَهُ بِتَقْوَی اللَّهِ فَاحْذَرُوا مَا حَذَّرَکُمُ اللَّهُ مِنْ نَفْسِهِ وَ إِنَّ تَقْوَی اللَّهِ لِمَنْ عَمِلَ بِهِ عَلَی وَجَلٍ وَ مَخَافَهًٍْ مِنْ رَبِّهِ عَوْنٌ صِدْقٌ عَلَی مَا تَبْغُونَ مِنْ أَمْرِ الْآخِرَهًِْ وَ مَنْ یُصْلِحِ الَّذِی بَیْنَهُ وَ بَیْنَ اللَّهِ مِنْ أَمْرِهِ فِی السِّرِّ وَ الْعَلَانِیَهًِْ لَا یَنْوِی بِذَلِکَ إِلَّا وَجْهَ اللَّهِ یَکُنْ لَهُ ذِکْراً فِی عَاجِلِ أَمْرِهِ وَ ذُخْراً فِیمَا بَعْدَ الْمَوْتِ حِینَ یَفْتَقِرُ الْمَرْءُ إِلَی مَا قَدَّمَ وَ مَا کَانَ مِنْ سِوَی ذَلِکَ یَوَدُّ لَوْ أَنَّ بَیْنَهَا وَ بَیْنَهُ أَمَداً بَعِیداً وَ یُحَذِّرُکُمُ اللَّهُ نَفْسَهُ وَ اللَّهُ رَءُوفٌ بِالْعِبَادِ وَ الَّذِی صَدَقَ قَوْلُهُ وَ نَجَزَ وَعْدُهُ لَا خُلْفَ لِذَلِکَ فَإِنَّهُ یَقُولُ: ما یُبَدَّلُ الْقَوْلُ لَدَیَّ وَ ما أَنَا بِظَلَّامٍ لِلْعَبِیدِ.

پیامبر (صلی الله علیه و آله)- شما را به پرهیزگاری خدا سفارش می‌کنم که نیکوترین اندرزی که مسلمان به مسلمان می‌دهد این است که وی را به کار آخرت ترغیب کند و به پرهیزکاری خدا فرمان دهد، از آنچه خدایتان بیم داده بترسید که اندرزی بهتر از این نیست و تذکّری بهتر از این نیست که این مایه‌ی پرهیز کسی است که با بیم و ترس بدان عمل کند و یاوری نیکو برای آن چیزها است که از کار آخرت می‌خواهید، هرکه روابط نهان و آشکار خویش با خدا به صلاح آرد و از آن جز رضای خدا نخواهد برای وی در دنیا نام نیک خواهد بود و پس از مرگ آن دم که انسان به اعمال خویش نیاز دارد، ذخیره خواهد بود و هرچه جز این باشد دوست دارد که میان وی و آن فاصله‌ای بسیار باشد. خداوند شما را از خویش می‌ترساند که خدا به بندگان خود مهربان است، قسم به آن که گفتار خویش راست کرد و وعده‌ی خویش انجام داد! که خلاف در این نیست که خدای والا می‌فرماید: ما یُبَدَّلُ الْقَوْلُ لَدَیَّ وَ ما أَنَا بِظَلَّامٍ لِلْعَبِیدِ.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۵، ص۷۲
مستدرک الوسایل، ج۶، ص۳۳/ بحارالأنوار، ج۸۶، ص۲۳۲ وبحارالأنوار، ج۱۹، ص۱۲۶؛ «اوصیکم ... من نفسه» محذوف
۱ -۴
(ق/ ۲۹)

الرّسول (صلی الله علیه و آله)- فَلَمَّا بَلَغَ غَدِیرَ خُمٍّ ... قال: مَعَاشِرَ النَّاسِ هَذَا عَلِیٌّ (علیه السلام) أَخِی وَ وَصِیِّی وَ وَاعِی عِلْمِی وَ خَلِیفَتِی عَلَی أُمَّتِی وَ عَلَی تَفْسِیرِ کِتَابِ اللَّهِ عزّوجلّ وَ الدَّاعِی إِلَیْهِ وَ الْعَامِلُ بِمَا یَرْضَاهُ وَ الْمُحَارِبُ لِأَعْدَائِهِ وَ الْمُوَالِی عَلَی طَاعَتِهِ وَ النَّاهِی عَنْ مَعْصِیَتِهِ خَلِیفَهًُْ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) وَ أمیرالمؤمنین (علیه السلام) وَ الْإِمَامُ الْهَادِی وَ قَاتِلُ النَّاکِثِینَ وَ الْقَاسِطِینَ وَ الْمَارِقِینَ بِأَمْرِ اللَّهِ أَقُولُما یُبَدَّلُ الْقَوْلُ لَدَیَّ.

پیامبر (صلی الله علیه و آله)- پس چون [رسول خدا (صلی الله علیه و آله)] به محلّ غدیر خم رسید؛.. فرمود: «ای مردم، این علی (علیه السلام) برادر و وصیّم و نگهدارنده‌ی دانش من است و در مورد رهبری امّت و تفسیر کتاب خدا جانشین من می‌باشد و علی (علیه السلام) مردم را به‌سوی خدا می‌خواند و به آنچه خدا خشنود باشد رفتار می‌کند و با دشمنان خدا می‌جنگد، فرمان خدا را پیروی می‌کند و از نافرمانی پروردگار افراد را باز می‌دارد، خلیفه‌ی رسول خداست، امیرالمؤمنین است؛ امام و پیشوای راهنما است و قاتل ناکثین و قاسطین و مارقین است. به امر خداوند می‌گویم: ما یُبَدَّلُ الْقَوْلُ لَدَیَّ.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۵، ص۷۲
بحارالأنوار، ج۳۷، ص۲۰۸/ التحصین لابن طاوس، ص۵۸۲

و من هرگز به بندگان ستم نخواهم کرد

۲ -۱
(ق/ ۲۹)

الرّسول (صلی الله علیه و آله)- قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) حَدَّثَنِی جَبْرَئِیلُ (علیه السلام) عَنْ رَبِّ الْعِزَّهًِْ جَلَّ جَلَالُهُ أَنَّهُ قَالَ مَنْ عَلِمَ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا وَحْدِی وَ أَنَّ مُحَمَّداً (صلی الله علیه و آله) عَبْدِی وَ رَسُولِی وَ أَنَّ عَلِیَّ‌بْنَ‌أَبِیطَالبٍ (علیه السلام) خَلِیفَتِی وَ أَنَّ الْأَئِمَّهًَْ مِنْ وُلْدِهِ حُجَجِی أَدْخَلْتُهُ الْجَنَّهًَْ بِرَحْمَتِی وَ نَجَّیْتُهُ مِنَ النَّارِ بِعَفْوِی وَ أَبَحْتُ لَهُ جِوَارِی وَ أَوْجَبْتُ لَهُ کَرَامَتِی وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْهِ نِعْمَتِی وَ جَعَلْتُهُ مِنْ خَاصَّتِی وَ خَالِصَتِی إِنْ نَادَانِی لَبَّیْتُهُ وَ إِنْ دَعَانِی أَجَبْتُهُ وَ إِنْ سَأَلَنِی أَعْطَیْتُهُ وَ إِنْ سَکَتَ ابْتَدَأْتُهُ وَ إِنْ أَسَاءَ رَحِمْتُهُ وَ إِنْ فَرَّ مِنِّی دَعَوْتُهُ وَ إِنْ رَجَعَ إِلَیَّ قَبِلْتُهُ وَ إِنْ قَرَعَ بَابِی فَتَحْتُهُ وَ مَنْ لَمْ یَشْهَدْ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا وَحْدِی أَوْ شَهِدَ بِذَلِکَ وَ لَمْ یَشْهَدْ أَنَّ مُحَمَّداً (صلی الله علیه و آله) عَبْدِی وَ رَسُولِی أَوْ شَهِدَ بِذَلِکَ وَ لَمْ یَشْهَدْ أَنَّ عَلِیَّ‌بْنَ‌أَبِیطَالِبٍ (علیه السلام) خَلِیفَتِی أَوْ شَهِدَ بِذَلِکَ وَ لَمْ یَشْهَدْ أَنَّ الْأَئِمَّهًَْ (علیهم السلام) مِنْ وُلْدِهِ حُجَجِی فَقَدْ جَحَدَ نِعْمَتِی وَ صَغَّرَ عَظَمَتِی وَ کَفَرَ بِآیَاتِی وَ کُتُبِی وَ رُسُلِی إِنْ قَصَدَنِی حَجَبْتُهُ وَ إِنْ سَأَلَنِی حَرَمْتُهُ وَ إِنْ نَادَانِی لَمْ أَسْمَعْ نِدَاءَهُ وَ إِنْ دَعَانِی لَمْ أَسْتَجِبْ دُعَاءَهُ وَ إِنْ رَجَانِی خَیَّبْتُهُ وَ ذَلِکَ جَزَاؤُهُ مِنِّی وَ ما أَنَا بِظَلَّامٍ لِلْعَبِید.

پیامبر (صلی الله علیه و آله)- جبرئیل مرا از سوی پروردگارم فرمود: هرکس بداند شایسته‌ی پرستشی جز من نیست و نیز بداند که محمّد (صلی الله علیه و آله) بنده‌ی من و فرستاده‌ی من است و علیّ‌بن‌ابی‌طالب (علیه السلام) خلیفه‌ی من و امامانی که از نژاد اویند حجّت‌های من هستند، او را به رحمت خود وارد بهشت می‌سازم و با گذشت خود از آتش دوزخ نجاتش می‌دهم و همسایگی خود را بر او روا می‌دارم و کرامتم را بر او واجب و نعمتم را بر او تمام می‌نمایم و او را از خاصّان و خالصان خویش قرار می‌دهم، اگر مرا صدا زند پاسخ گویم و اگر بخواند اجابت می‌کنم و اگر سؤال کند عطا می‌نمایم و اگر خاموش باشد بدو آغاز می‌کنم و اگر بد کند به او مهر می‌ورزم و اگر از من گریزد او را می‌خوانم و اگر بازگردد می‌پذیرم و اگر خانه‌ام را بکوبد باز می‌نمایم و امّا کسی که به خدایی من و اینکه غیر از من شایسته‌ی پرستشی نیست گواهی ندهد یا خدایی مرا بپذیرد ولی به بندگی و رسالت محمّد (صلی الله علیه و آله) اعتراف ننماید یا اینکه او را هم اقرار کند ولی خلافت علیّ‌بن‌ابی‌طالب (علیه السلام) را قبول نکند یا به آن هم گواهی دهد ولی امامانی را که از نژاد و فرزندان اویند حجّت من نداند نعمت مرا انکار کرده و آیات و کتاب‌های مرا کافر شده، اگر آهنگ من کند پرده آویزم و اگر از من سؤال کند محرومش می‌نمایم و اگر مرا صدا زند ندایش را نمی‌شنوم و اگر بخواند دعایش را گوش نمی‌دهم و اگر امیدوارم شود ناامیدش می‌سازم و این کیفری است که از من می‌بیند و ما أَنَا بِظَلَّامٍ لِلْعَبِید.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۵، ص۷۲
بحارالأنوار، ج۲۷، ص۱۱۸/ بحارالأنوار، ج۳۶، ص۲۵۱/ بحارالأنوار، ج۶۵، ص۱۱۸
۲ -۲
(ق/ ۲۹)

الرّضا (علیه السلام)- عَنْ إِبْرَاهِیمَ‌بْنِ‌أَبِی مَحْمُودٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ الرِّضَا (علیه السلام) عَنِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ هَلْ یُجْبِرُ عِبَادَهُ عَلَی الْمَعَاصِی فَقَالَ بَلْ یُخَیِّرُهُمْ وَ یُمْهِلُهُمْ حَتَّی یَتُوبُوا قُلْتُ فَهَلْ یُکَلِّفُ عِبَادَهُ مَا لَا یُطِیقُونَ فَقَالَ کَیْفَ یَفْعَلُ ذَلِکَ وَ هُوَ یَقُولُ وَ ما رَبُّکَ بِظَلَّامٍ لِلْعَبِیدِ ثُمَّ قَالَ (علیه السلام) حَدَّثَنِی أَبِی مُوسَی‌بْنُ‌جَعْفَرٍ عَنْ أَبِیهِ جَعْفَرِ‌بْنِ‌مُحَمَّدٍ (علیه السلام) أَنَّهُ قَالَ مَنْ زَعَمَ أَنَّ اللَّهَ تَعَالَی یُجْبِرُ عِبَادَهُ عَلَی الْمَعَاصِی أَوْ یُکَلِّفُهُمْ مَا لَا یُطِیقُونَ فَلَا تَأْکُلُوا ذَبِیحَتَهُ وَ لَا تَقْبَلُوا شَهَادَتَهُ وَ لَا تُصَلُّوا وَرَاءَهُ وَ لَا تُعْطُوهُ مِنَ الزَّکَاهًِْ شَیْئا.

امام رضا (علیه السلام)- ابراهیم‌بن‌ابی‌محمود گوید: از امام رضا (علیه السلام) سؤال کردم: «آیا حق تعالی کفّار را بر معاصی اجبار می‌کند»؟ فرمود: «آن‌ها را اجبار می‌کند، بلکه مخیّر می‌گذارد و مهلت می‌دهد تا اینکه توبه کنند». عرض کردم: «آیا بندگان خود را به چیزی که طاقت نداشته باشند، تکلیف می‌کند»؟ فرمود: «چگونه چنین می‌کند و حال آنکه فرموده است: وَ ما رَبُّکَ بِظَلَّامٍ لِلْعَبِیدِ؛ پروردگار تو به بندگان ظلم نمی‌کند. (فصلت/۴۶) پس از آن حضرت (علیه السلام) فرمود: «پدر بزرگوارم موسی‌بن‌جعفر (علیه السلام) از پدر بزرگوارش جعفربن‌محمّد (علیه السلام) روایت کرده است که فرمود: کسی که گمان می‌کند که خداوند بندگان خود را به معاصی اجبار می‌کند یا اینکه ایشان را تکلیف ما لایطاق می‌کند، ذبیحه‌ی او را نخورید و شهادت او را قبول نکنید و پشت سر او نماز نخوانید و چیزی از زکات به او ندهید. (یعنی کسی که این عقیده داشته باشد کافر است)

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۵، ص۷۴
عیون أخبارالرضا، ج۱، ص۱۲۴/ البرهان
بیشتر