آیه ۳ - سوره نجم

آیه وَ ما يَنْطِقُ عَنِ الْهَوى [3]

و هرگز از روى هواى نفس سخن نمى‌گويد.

۱
(نجم/ ۳)

الباقر (علیه السلام)- ما یَنْطِقُ عَنِ الْهَوی یَقُولُ مَا یَتَکَلَّمُ بِفَضْلِ أَهْلِ بَیْتِهِ (علیهم السلام) بِهَوَاهُ.

امام باقر (علیه السلام)- وَ ما یَنْطِقُ عَنِ الهَوی آنچه در فضیلت خاندان خود می‌گوید از روی هوای نفس نیست.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۵، ص۲۳۴
الکافی، ج۸، ص۳۷۹
۲
(نجم/ ۳)

علی‌بن‌إبراهیم (علیه السلام)- وَ ما یَنْطِقُ عَنِ الْهَوی أَیْ لَا یَتَکَلَّمُ بِالْهَوَی.

علیّ‌بن‌ابراهیم (رحمة الله علیه)- وَ ما یَنْطِقُ عَنِ الهَوی یعنی از روی هوای نفس نمی‌گوید.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۵، ص۲۳۴
بحارالأنوار، ج۹، ص۲۳۹
۳
(نجم/ ۳)

الباقر (علیه السلام)- لَمَّا أَخَذَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) بِیَدِ عَلِیٍّ (علیه السلام) یَوْمَ الْغَدِیرِ صَرَخَ إِبْلِیسُ فِی جُنُودِهِ صَرْخَهًًْ فَلَمْ یَبْقَ مِنْهُمْ أَحَدٌ فِی بَرٍّ وَ لَا بَحْرٍ إِلَّا أَتَاهُ فَقَالُوا یَا سَیِّدَهُمْ وَ مَوْلَاهُمْ مَا ذَا دَهَاکَ فَمَا سَمِعْنَا لَکَ صَرْخَهًًْ أَوْحَشَ مِنْ صَرْخَتِکَ هَذِهِ فَقَالَ لَهُمْ فَعَلَ هَذَا النَّبِیُّ فِعْلًا إِنْ تَمَّ لَمْ یُعْصَ اللَّهُ أَبَداً فَقَالُوا یَا سَیِّدَهُمْ أَنْتَ کُنْتَ لآِدَمَ فَلَمَّا قَالَ الْمُنَافِقُونَ إِنَّهُ یَنْطِقُ عَنِ الْهَوَی وَ قَالَ أَحَدُهُمَا لِصَاحِبِهِ أَ مَا تَرَی عَیْنَیْهِ تَدُورَانِ فِی رَأْسِهِ کَأَنَّهُ مَجْنُونٌ یَعْنُونَ رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) صَرَخَ إِبْلِیسُ صَرْخَهًًْ بِطَرَبٍ فَجَمَعَ أَوْلِیَاءَهُ فَقَالَ أَ مَا عَلِمْتُمْ أَنِّی کُنْتُ لآِدَمَ مِنْ قَبْلُ قَالُوا نَعَمْ قَالَ آدَمُ نَقَضَ الْعَهْدَ وَ لَمْ یَکْفُرْ بِالرَّبِّ وَ هَؤُلَاءِ نَقَضُوا الْعَهْدَ وَ کَفَرُوابِالرَّسُول.

امام باقر (علیه السلام)- چون پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) در روز غدیر خم دست علی (علیه السلام) را در دست گرفت، شیطان در میان سپاهیانش نعره برآورد و هیچ‌یک از آن‌ها چه در خشکی و چه دریا به‌جای نماند مگر آنکه درپی نعره‌ی او به‌سویش دویدند و گفتند: «ای آقا و مولا! چه بر سر تو آمده؟ ما هرگز از تو نعره‌ای دهشتناک‌تر از این نعره نشنیده بودیم». به آنان گفت: «این پیامبر کاری کرد که اگر به‌راستی این کار تحقّق یابد دیگر کسی هرگز خدا را نافرمانی نکند». آن‌ها در پاسخ گفتند: «سرورا! تو آدم را فریب دادی». و چون منافقان گفتند: «این مرد [پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله)] از سر هوای نفس سخن می‌گوید، و یکی به دیگری گفت: مگر نمی‌بینی که چشمانش چگونه در کاسه‌ی سرش می‌چرخد؟ گویا دیوانه شده مقصودشان پیامبر (صلی الله علیه و آله) بود . دراین‌هنگام شیطان فریادی از سر شادی زد و دوستانش دوباره گرد او حلقه زدند. او بدیشان گفت: «آیا می‌دانید من قبلاً با آدم ابوالبشر چه کرده‌ام»؟ گفتند: «آری»! گفت: «آدم، پیمان خود را شکست ولی به خدا کفر نورزید ولی اینان هم‌پیمانشان را نقض کردند و هم به پیامبر (صلی الله علیه و آله) کفر ورزیدند».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۵، ص۲۳۴
الکافی، ج۸، ص۳۴۴/ نورالثقلین
۴
(نجم/ ۳)

الصّادق (علیه السلام)- صَالِحٍ عَنْ عَلْقَمَهًَْ قَالَ قُلْتُ لِلصَّادِقِ (علیه السلام) یَا ابْنَ رسول الله (صلی الله علیه و آله) إِنَّ النَّاسَ یَنْسُبُونَنَا إِلَی عَظَائِمِ الْأُمُورِ وَ قَدْ ضَاقَتْ بِذَلِکَ صُدُورُنَا فَقَالَ (علیه السلام) یَا عَلْقَمَهًُْ إِنَّ رِضَا النَّاسِ لَا یُمْلَکُ وَ أَلْسِنَتَهُمْ لَا تُضْبَطُ وَ کَیْفَ تَسْلَمُونَ مِمَّا لَمْ یَسْلَمْ مِنْهُ أَنْبِیَاءُ اللَّهِ (علیهم السلام) وَ رُسُلُهُ وَ حُجَجُ اللَّهِ (علیهم السلام) أَ لَمْ یَنْسُبُوا نَبِیَّنَا مُحَمَّداً (صلی الله علیه و آله) إِلَی أَنَّهُ شَاعِرٌ مَجْنُون أَ لَمْ یَنْسُبُوهُ إِلَی أَنَّهُ (علیه السلام) یَنْطِقُ عَنِ الْهَوَی فِی ابْنِ عَمِّهِ عَلِیٍّ (علیه السلام) حَتَّی کَذَّبَهُمُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ فَقَالَ سُبْحَانَهُ وَ ما یَنْطِقُ عَنِ الْهَوی.

امام صادق (علیه السلام)- علقمه گوید: به امام صادق (علیه السلام) عرض کردم: ای پسر رسول خدا (صلی الله علیه و آله) مردم ما را به گناهان بزرگی نسبت می‌دهند و ما از این موضوع دلتنگ هستیم. فرمود: «ای علقمه رضایت مردم را نمی‌توان بدست آورد و زبانشان را نمی‌توان نگاه داشت. شما چطور سالم خواهید ماند از آنچه پیامبران خدا (علیهم السلام) سالم نماندند و نه رسولان او و نه حجّت‌های او. آیا پیامبر ما را متّهم نکردند به اینکه شاعر و دیوانه است؟! آیا درباره‌ی حضرت نگفتند که او درباره‌ی پسر عمّش علی (علیه السلام) نظر خاصّی دارد و طبق هوای نفس خود سخن می‌گوید تا اینکه خداوند وَ ما یَنْطِقُ عَنِ الهَوی نازل کرد.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۵، ص۲۳۶
بحارالأنوار، ج۶۷، ص۲
بیشتر