آیه ۶۰ - سوره آل‌عمران

آیه أَلْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ فَلا تَكُنْ مِنَ الْمُمْتَرينَ [60]

اين‌ها حقيقتى است از جانب پروردگار تو؛ بنابراين، از ترديدكنندگان مباش.

۱
(آل‌عمران/ ۶۰)

الباقر (علیه السلام)- عَنْ أَبِی إِسْحَاقَ اللَّیْثِیِّ قَالَ: أَخْبِرْنِی یَا إِبْرَاهِیمُ عَنِ الشَّمْسِ إِذَا طَلَعَتْ وَ بَدَا شُعَاعُهَا فِی الْبُلْدَانِ أَ هُوَ بَائِنٌ مِنَ الْقُرْصِ قُلْتُ فِی حَالِ طُلُوعِهِ بَائِنٌ قَالَ أَ لَیْسَ إِذَا غَابَتِ الشَّمْسُ اتَّصَلَ ذَلِکَ الشُّعَاعُ بِالْقُرْصِ حَتَّی یَعُودَ إِلَیْهِ قُلْتُ نَعَمْ قَالَ کَذَلِکَ یَعُودُ کُلُّ شَیْءٍ إِلَی سِنْخِهِ وَ جَوْهَرِهِ وَ أَصْلِهِ فَإِذَا کَانَ یَوْمُ الْقِیَامَهًِْ نَزَعَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ سِنْخَ النَّاصِبِ وَ طِینَتَهُ مَعَ أَثْقَالِهِ وَ أَوْزَارِهِ مِنَ الْمُؤْمِنِ فَیُلْحِقُهَا کُلَّهَا بِالنَّاصِبِ وَ یَنْزِعُ سِنْخَ الْمُؤْمِنِ وَ طِینَتَهُ مَعَ حَسَنَاتِهِ وَ أَبْوَابِ بِرِّهِ وَ اجْتِهَادِهِ مِنَ النَّاصِبِ فَیُلْحِقُهَا کُلَّهَا بِالْمُؤْمِنِ أَ فَتَرَی هَاهُنَا ظُلْماً وَ عُدْوَاناً قُلْتُ لَا یَا ابْنَ رسول‌الله (صلی الله علیه و آله) قَالَ هَذَا وَ اللَّهِ الْقَضَاءُ الْفَاصِلُ وَ الْحُکْمُ الْقَاطِعُ وَ الْعَدْلُ الْبَیِّنُ لا یُسْئَلُ عَمَّا یَفْعَلُ وَ هُمْ یُسْئَلُونَ هَذَا یَا إِبْرَاهِیمُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّکَ فَلا تَکُنْ مِنَ الْمُمْتَرِینَ هَذَا مِنْ حُکْمِ الْمَلَکُوتِ قلْتُ یَا ابْنَ رسول‌الله (صلی الله علیه و آله) وَ مَا حُکْمُ الْمَلَکُوتِ قَالَ حُکْمُ اللَّهِ وَ حُکْمُ أَنْبِیَائِهِ وَ قِصَّهًُْ الْخَضِرِ وَ مُوسَی (علیها السلام) حِینَ اسْتَصْحَبَهُ فَقَالَ إِنَّکَ لَنْ تَسْتَطِیعَ مَعِیَ صَبْراً* وَ کَیْفَ تَصْبِرُ عَلی ما لَمْ تُحِطْ بِهِ خُبْراً افْهَمْ یَا إِبْرَاهِیمُ وَ اعْقِلْ أَنْکَرَ مُوسَی (علیه السلام) عَلَی الْخَضِرِ (علیه السلام) وَ اسْتَفْظَعَ أَفْعَالَهُ حَتَّی قَالَ لَهُ الْخَضِرُ (علیه السلام) یَا مُوسَی (علیه السلام) مَا فَعَلْتُهُ عَنْ أَمْرِی إِنَّمَا فَعَلْتُهُ عَنْ أَمْرِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مَنْ هَذَا.

امام باقر (علیه السلام) از ابی‌اسحاق لیثی روایت است که گفت: ای ابراهیم (علیه السلام)! به من بگو: «خورشید وقتی طلوع می‌کند و شعاع نورش در شهرها و بلاد ظاهر می‌گردد آیا این شعاع از قرص آفتاب جداست یا متّصل به آن می‌باشد»؟ عرض کردم: «درحال طلوع و بروزش جدا از آن می‌باشد». حضرت (علیه السلام) فرمود: «آیا وقتی غروب می‌کند و از انظار مخفی می‌گردد مگر نه این است که شعاع متّصل به قرص نمی‌باشد تا به آن عود و بازگشت کند»؟ عرض کردم: «آری». فرمود: «هرچیزی به نسخ و اصل خودش بازمی‌گردد، لذا وقتی قیامت به پا شود خداوند عزّوجلّ نسخ ناصب و طینت او را با وزر وبال‌هایش از من می‌کند و تمام را به ناصب ملحق می‌سازد و نسخ مؤمن و طینت او را با ابواب خیر و اجتهادش از ناصب می‌کند و تمام را به مؤمن ملحق می‌سازد حال تو در اینجا ظلم و ستم می‌بینی»؟ عرض کردم: «خیر ای فرزند رسول‌خدا (صلی الله علیه و آله)». حضرت (علیه السلام) فرمود: «به خدا سوگند این حکمی است که فاصل بین حقّ و باطل و قاطع و حتمی‌بوده و حکمی است عادلانه و آشکار او از آنچه انجام می‌دهد سؤال‌نشده ولی بندگان سؤال می‌شوند. ای ابراهیم (علیه السلام)! این حکم به حقّ و صواب از ناحیه‌ی پروردگارت بوده و تو از شک‌کنندگان در آن مباش این حکم از سلطانی عظیم و بزرگ می‌باشد». عرض کردم: «ای فرزند رسول‌خدا (صلی الله علیه و آله)، حکم ملک عظیم و سلطان بزرگ چیست»؟ فرمود: «حکم‌اللَّه و حکم انبیائش و قصّه‌ی خضر و موسی (علیها السلام) زمانی که موسی (علیه السلام) خواست با آن حضرت همراه باشد لذا خضر (علیه السلام) به آن حضرت (علیه السلام) گفت: تو هرگز نمی‌توانی که با من صبر پیشه کنی و چگونه صبر توانی کرد بر چیزی که اصلا از آن آگهی نیافته‌ای. (کهف/۶۷) ای ابراهیم (علیه السلام)! بفهم و تعقّل کن، موسی (علیه السلام) بر خضر (علیه السلام) انکار کرد و افعال او را شنیع و منکر دانست تا اینکه خضر (علیه السلام) به او گفت: «ای موسی (علیه السلام)! از پیش خود این افعال را انجام نداده بلکه به دستور حقّ تعالی بوده است».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۲، ص۵۹۸
بحارالأنوار، ج۵، ص۲۳۱
بیشتر