آیه ۴۴ - سوره الرحمن

آیه يَطُوفُونَ بَيْنَها وَ بَيْنَ حَميمٍ آنٍ [44]

اكنون در ميان آن و آب سوزان در رفت و آمدند.

۱
(الرحمن/ ۴۴)

أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- لَمَّا قَدِمَ أمیرالمؤمنین (علیه السلام) الْبَصْرَهًَْ بَعْدَ قِتَالِ أَهْلِ الْجَمَلِ دَعَاهُ الْأَحْنَفُ‌بْنُ‌قَیْسٍ وَ اتَّخَذَ لَهُ طَعَاماً فَبَعَثَ إِلَیْهِ (صلی الله علیه و آله) وَ إِلَی أَصْحَابِهِ فَأَقْبَلَ ثُمَّ قَالَ یَا أَحْنَفُ ادْعُ لِی أَصْحَابِی فَدَخَلَ عَلَیْهِ قَوْمٌ مُتَخَشِّعُونَ کَأَنَّهُمْ شِنَانٌ بَوَالِی فَقَالَ الْأَحْنَفُ‌بْنُ‌قَیْسٍ یَا أمیرالمؤمنین (علیه السلام) مَا هَذَا الَّذِی نَزَلَ بِهِمْ أَ مِنْ قِلَّهًِْ الطَّعَامِ أَوْ مِنْ هَوْلِ الْحَرْبِ فَقَالَ (صلی الله علیه و آله) لَا یَا أَحْنَفُ إِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ أَحَبَّ أَقْوَاماً تَنَسَّکُوا لَهُ فِی دَارِ الدُّنْیَا تَنَسُّکَ مَنْ هَجَمَ عَلَی مَا عَلِمَ مِنْ قُرْبِهِمْ مِنْ یَوْمِ الْقِیَامَهًِْ مِنْ قَبْلِ أَنْ یُشَاهِدُوهَا فَحَمَلُوا أَنْفُسَهُمْ عَلَی مَجْهُودِهَا وَ کَانُوا إِذَا ذَکَرُوا صَبَاحَ یَوْمِ الْعَرْضِ عَلَی اللَّهِ سُبْحَانَهُ تَوَهَّمُوا خُرُوجَ عُنُقٍ یَخْرُجُ مِنَ النَّارِ یُحْشَرُ الْخَلَائِقُ إِلَی رَبِّهِمْ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی وَ کِتَابٍ یَبْدُو فِیهِ عَلَی رُءُوسِ الْأَشْهَادِ فَضَائِحُ ذُنُوبِهِمْ فَکَادَتْ أَنْفُسُهُمْ تَسِیلُ سَیْلًا أَوْ تَطِیرُ قُلُوبُهُمْ بِأَجْنِحَهًِْ الْخَوْفِ طَیَرَاناً وَ تُفَارِقُهُمْ عُقُولُهُمْ إِذَا غَلَتْ بِهِمْ مِنْ أَجْلِ الْمُجَرَّدِ إِلَی اللَّهِ سُبْحَانَهُ غَلَیَاناً فَکَانُوا یَحِنُّونَ حَنِینَ الْوَالِهِ فِی دُجَی الظُّلَمِ وَ کَانُوا یَفْجَعُونَ مِنْ خَوْفِ مَا أَوْقَفُوا عَلَیْهِ أَنْفُسَهُمْ فَمَضَوْا ذُبُلَ الْأَجْسَامِ حَزِینَهًٌْ قُلُوبُهُمْ کَالِحَهًٌْ وُجُوهُهُمْ ذَابِلَهًٌْ شِفَاهُهُمْ خَامِصَهًٌْ بُطُونُهُمْ مُتَخَشِّعُونَ کَأَنَّهُمْ شِنَانٌ بَوَالِی قَدْ أَخْلَصُوا لِلَّهِ أَعْمَالَهُمْ سِرّاً وَ عَلَانِیَهًًْ فَلَمْ تَأْمَنْ مِنْ فَزَعِهِ قُلُوبُهُمْ بَلْ کَانُوا کَمَنْ جَرَسُوا قِبَابَ خَرَاجِهِمْ فَلَوْ رَأَیْتَهُمْ فِی لَیْلَتِهِمْ وَ قَدْ نَامَتِ الْعُیُونُ وَ هَدَأَتِ الْأَصْوَاتُ وَ سَکَنَتِ الْحَرَکَاتُ وَ قَدْ نَبَّهَهُمْ هَوْلُ یَوْمِ الْقِیَامَهًِْ وَ الْوَعِیدُ کَمَا قَالَ سُبْحَانَهُ أَ فَأَمِنَ أَهْلُ الْقُری أَنْ یَأْتِیَهُمْ بَأْسُنا بَیاتاً وَ هُمْ نائِمُونَ فَاسْتَیْقَظُوا لَهَا فَزِعِینَ وَ قَامُوا إِلَی صَلَاتِهِمْ مُعَوِّلِینَ بَاکِینَ تَارَهًًْ وَ أُخْرَی مُسَبِّحِینَ یَبْکُونَ فِی مَحَارِیبِهِمْ وَ یَرِنُّونَ یَصْطَفُّونَ لَیْلَهًًْ مُظْلِمَهًًْ بَهْمَاءَ یَبْکُونَ فَلَوْ رَأَیْتَهُمْ یَا أَحْنَفُ فِی لَیْلَتِهِمْ قِیَاماً عَلَی أَطْرَافِهِمْ مُنْحَنِیَهًًْ ظُهُورُهُمْ یَتْلُونَ أَجْزَاءَ الْقُرْآنِ لِصَلَاتِهِمْ قَدِ اشْتَدَّتْ أَعْوَالُهُمْ وَ نَحِیبُهُمْ وَ زَفِیرُهُمْ إِذَا زَفَرُوا خِلْتَ النَّارَ قَدْ أَخَذَتْ مِنْهُمْ إِلَی حَلَاقِیمِهِمْ وَ إِذَا أَعْوَلُوا حَسِبْتَ السَّلَاسِلَ قَدْ صُفِّدَتْ فِی أَعْنَاقِهِمْ فَلَوْ رَأَیْتَهُمْ فِی نَهَارِهِمْ إِذاً لَرَأَیْتَ قَوْماً یَمْشُونَ عَلَی الْأَرْضِ هَوْناً وَ یَقُولُونَ لِلنَّاسِ حُسْناً وَ إِذا خاطَبَهُمُ الْجاهِلُونَ قالُوا سَلاماً وَ إِذا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا کِراماً قَدْ قَیَّدُوا أَقْدَامَهُمْ مِنَ التُّهَمَاتِ وَ أَبْکَمُوا أَلْسِنَتَهُمْ أَنْ یَتَکَلَّمُوا فِی أَعْرَاضِ النَّاسِ وَ سَجَّمُوا أَسْمَاعَهُمْ أَنْ یَلِجَهَا خَوْضُ خَائِضٍ وَ کَحَلُوا أَبْصَارَهُمْ بِغَضِّ الْبَصَرِ مِنَ الْمَعَاصِی وَ انْتَحَوْا دَارَ السَّلَامِ الَّتِی مَنْ دَخَلَهَا کَانَ آمِناً مِنَ الرَّیْبِ وَ الْأَحْزَانِ فَلَعَلَّکَ یَا أَحْنَفُ شَغَلَکَ نَظَرُکَ إِلَی الدُّنْیَا عَنِ الدَّارِ الَّتِی خَلَقَهَا اللَّهُ سُبْحَانَهُ مِنْ لُؤْلُؤَهًٍْ بَیْضَاءَ فَشَقَّقَ فِیهَا أَنْهَارَهَا وَ کَبَسَهَا بِالْعَواتِقِ مِنْ حُورِهَا ثُمَّ سَکَنَهَا أَوْلِیَاؤُهُ وَ أَهْلُ طَاعَتِهِ فَلَوْ رَأَیْتَهُمْ یَا أَحْنَفُ وَ قَدْ قَدِمُوا عَلَی زِیَادَاتِ رَبِّهِمْ سُبْحَانَهُ صَوَّتَتْ رَوَاحِلُهُمْ بِأَصْوَاتٍ لَمْ یَسْمَعِ السَّامِعُونَ بِأَحْسَنَ مِنْهَا وَ أَظَلَّتْهُمْ غَمَامَهًٌْ فَأَمْطَرَتْ عَلَیْهِمُ الْمِسْکَ وَ الزَّعْفَرَانَ وَ صَهَلَتْ خُیُولُهَا بَیْنَ أَغْرَاسِ تِلْکَ الْجِنَانِ وَ تَخَلَّلَتْ بِهِمْ نُوقُهُمْ بَیْنَ کُثُبِ الزَّعْفَرَانِ وَ یَتَطَأْمَنُ تَحْتَ أَقْدَامِهِمُ اللُّؤْلُؤُ وَ الْمَرْجَانُ وَ اسْتَقْبَلَتْهُمْ قَهَارِمَتُهَا بِمَنَابِرِ الرَّیْحَانِ وَ هَاجَتْ لَهُمْ رِیحٌ مِنْ قِبَلِ الْعَرْشِ فَنَثَرَتْ عَلَیْهِمُ الْیَاسَمِینَ وَ الْأُقْحُوَانَ ذَهَبُوا إِلَی بَابِهَا فَیَفْتَحُ لَهُمُ الْبَابَ رِضْوَانُ ثُمَّ یَسْجُدُونَ لِلَّهِ فِی فِنَاءِ الْجِنَانِ فَقَالَ لَهُمُ الْجَبَّارُ ارْفَعُوا رُءُوسَکُمْ فَإِنِّی قَدْ رَفَعْتُ عَنْکُمْ مَئُونَهًَْ الْعِبَادَهًِْ وَ أَسْکَنْتُکُمْ جَنَّهًَْ الرِّضْوَانِ فَإِنْ فَاتَکَ یَا أَحْنَفُ مَا ذَکَرْتُ لَکَ فِی صَدْرِ کَلَامِی لَتَتْرُکَنَّ فِی سَرَابِیلِ الْقَطِرَانِ وَ لَتَطُوفَنَّ بَیْنَها وَ بَیْنَ حَمِیمٍ آنٍ وَ لَتَسْقِیَنَّ شَرَاباً حَارَّ الْغَلَیَانِ.

امام علی (علیه السلام)- هنگامی‌که علی (علیه السلام) وارد بصره شد احنف‌بن‌قیس او را برای خوردن غذا دعوت کرد و این در هنگامی بود که جنگ جمل تمام شده بود، علی (علیه السلام) فرمود: «ای احنف! اصحاب مرا بگو بیایند». در اینجا گروهی که خشوع داشتند و سر به زیر بودند وارد شدند و مانند مشک‌های کوچک خشک به‌نظر می‌رسیدند. احنف گفت: «یا امیرالمؤمنین (علیه السلام)! این‌ها چرا این‌چنین شده‌اند، آیا این‌ها غذا نخورده‌اند و یا از ترس جنگ به این روز افتاده‌اند»؟ امام (علیه السلام) فرمود: «نه احنف! این چنین نیست خداوند متعال گروهی را که در دنیا به عبادت و پارسایی گذرانیده‌اند دوست دارد، این جماعت به خاطر معلوماتی که از روز قیامت دارند اینچنین شده‌اند. آن‌ها قبل از اینکه روز قیامت بیاید و اعمال و افعال آدمیان عرضه گردد خود را در عرصات می‌نگرند و چنین تصوّر می‌کنند که اکنون روز قیامت است و کوه‌هایی از آتش آن‌ها را احاطه کرده است و مردم برای عرض اعمال در آنجا حاضر شده‌اند. گویا اکنون نامه‌ی اعمال آن‌ها آشکار شده و مردم از کارهای آن‌ها مطّلع شده‌اند و رسوایی آنان بر همه روشن گردیده است ازاین‌جهت جان آن‌ها می‌خواهد از تن بیرون رود و با بال‌های خوف پرواز کنند و اینک با جوش‌وخروش آماده‌ی حرکت به‌طرف خداوند می‌باشند. آن‌ها مانند کسانی که در شب تاریکی گرفتار و پریشان گشته باشند فریاد و ناله می‌کنند، آن‌ها از ترس مطالبی که از آخرت به‌دست آورده‌اند گریه‌ها دارند آن‌ها با بدن‌های خشک درگذشتند و با دل‌های محزون و چهره‌های گرفته و لب‌های به‌هم چسبیده می‌باشند. آن‌ها را بی‌هوش ملاحظه می‌کنی، آن‌ها را در شب‌ها بیدار و وحشت‌زده می‌نگری، چهره‌ها خاشع و سربه‌زیر و خشکیده هستند، کارهای مخفی و علنی خود را برای رضای خداوند انجام می‌دهند دل‌های آن‌ها از ترس آرامش ندارند. اگر آن‌ها را در هنگام شب ملاحظه کنی در آن هنگام که همه‌ی دیدگان به خواب رفته‌اند و صداها خاموش گشته‌اند و حرکت‌ها ساکت گردیده‌اند، همان‌گونه که پرندگان در لانه‌ها به خواب رفته‌اند سختی‌های روز قیامت آن‌ها را از آرامش و سکون باز داشته است. خداوند متعال می‌فرماید: آیا اهل این آبادی‌ها، از این ایمنند که عذاب ما شبانه به سراغ آن‌ها بیاید درحالی‌که در خواب باشند؟!. (اعراف/۹۷) درحال ترس از خواب بیدار می‌شوند و به طرف مصلّای خود می‌روند، گاهی گریه می‌کنند و گاهی تسبیح می‌گویند و در محراب‌ها گریه می‌کنند و ناله‌ها سر می‌دهند. ای احنف! اگر آن‌ها را مشاهده کنی که در شب‌ها با حالت انحناء برای نماز ایستاده‌اند و اجزاء قرآن را تلاوت می‌کنند، در این هنگام ناله‌ها و فریاد سوزان آن‌ها بلند است، هنگام ناله‌کردن آن‌ها خیال می‌کنی که آتش گلوهای آن‌ها را گرفته است. هنگامی‌که بانگ خود را بلند می‌کنند خیال می‌کنی که سلسله‌های جهنّم را بر گردن آن‌ها افکنده‌اند، إِذاً لَرَأَیْتَ قَوْماً یَمْشُونَ عَلَی الْأَرْضِ هَوْناً. و به مردم نیک بگویید. (بقره/۸۳) هنگامی‌که جاهلان آن‌ها را مخاطب سازند [و سخنان نابخردانه گویند]، به آن‌ها سلام می‌گویند [و با بی‌اعتنایی و بزرگواری می‌گذرند]. (فرقان/۶۳). و هنگامی‌که با لغو و بیهودگی برخورد کنند، بزرگوارانه از آن می‌گذرند. (فرقان/۷۲)». آن‌ها هرگز گرد تهمت‌ها نمی‌روند و زبانشان را از بدگویی مردم حفظ کرده‌اند، گوش‌های خود را از شنیدن سخن‌های بیهوده نگه می‌دارند و دیدگان خود را از نگاه‌کردن به حرام حفظ می‌کنند. آن‌ها همواره متوجّه دارالسّلام هستند، خانه‌ای که هرکس در آن داخل شود در امن‌وامان خواهد بود و از شکّ و تردید و حزن و اندوه مصون خواهند شد. ای احنف! شاید نظر تو در ظاهر این باشد که دنیا را پر از نعمت و خوشی مشاهده می‌کنی ولی در باطن همه‌اش بیماری می‌باشد. دنیا خانه‌ای است پر از نقش و نگار و رواقی است پر از زرق‌وبرق که پرده‌ها بر آن افکنده‌اند و بادها و گرمی‌ها میوه‌های آن را رسانیده‌اند، ولی این خانه با همه‌ی این‌ها جای همیشگی نیست ولی همین دنیا تو را از خانه آخرت باز داشته است. خانه‌ی آخرت که از لؤلؤ سفید ساخته شده و نهرها در آن جاری گردیده و درخت‌ها در آن کاشته شده و میوه‌های آن رسیده و حوریان در آنجا مهیّا گشته است و خداوند دوستان و مطیعان خود را در آن جای داده است. ای احنف! اگر آن‌ها را مشاهده کنی هنگامی‌که بر پیشگاه خداوند حاضر می‌گردند، چگونه بر مرکب‌هایی سوار می‌شوند که کسی مانند آن‌ها را ندیده است، صداهایی از آن مراکب شنیده می‌شود که کسی مانند آن صداها را نشنیده است. ابرهایی بر آن‌ها سایه می‌افکنند و باران‌هایی از مشک و زعفران بر آن‌ها ریزش می‌کنند و فریاد و شیهه‌ی اسب‌های آن‌ها در میان کشتزارهای بهشت بلند می‌باشد، شترهای آن‌ها از میان تپّه‌هایی از زعفران عبور می‌کنند و قدم‌های آن‌ها در میان لؤلؤ و مرجان جای دارند. کارگزاران از آن‌ها استقبال می‌کنند و دسته‌هایی از گل برای آن‌ها می‌آورند و بادی از طرف عرش وزیدن می‌گیرد و بوهای یاسمین بر آن‌ها نثار می‌کند، آن‌ها به‌طرف بهشت می‌روند و رضوان در بهشت را برای آن‌ها باز می‌کند و آن‌ها در آنجا خداوند را سجده می‌کنند. دراین‌هنگام خداوند متعال به آن‌ها خطاب می‌کند: «سرهای خود را بلند کنید که من سختی‌های عبادت را از شما برداشتم و شما را در بهشت رضوان جای دادم». ای احنف! همان‌گونه که در آغاز سخنم به شما گفتم در جامه‌هایی از آتش افکنده خواهید شد و در میان دوزخ درهم خواهید غلتید. در آنجا آبی داغ و جوشان به آن‌ها می‌دهند».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۵، ص۴۲۰
بحارالأنوار، ج۷، ص۲۱۹
۲
(الرحمن/ ۴۴)

علی‌بن‌إبراهیم (رحمة الله علیه)- وَ قَوْلُهُ: یَطُوفُونَ بَیْنَها وَ بَیْنَ حَمِیمٍ آنٍ قَالَ: لَهُمَا أَنِینٌ فِی شِدَّهًِْ حَرِّهَا.

علیّ‌بن‌ابراهیم (رحمة الله علیه)- یَطُوفُونَ بَیْنَهَا وبَیْنَ حَمِیمٍ آنٍ، جهنّم از شدّت گرما دارای صدایی است که گویی ناله می‌کند.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۵، ص۴۲۴
القمی، ج۲، ص۳۴۵/ البرهان
۳
(الرحمن/ ۴۴)

ابن‌عبّاس (رحمة الله علیه)- مَعْنَاهُ أَنَّهُمْ یُعَذَّبُونَ بِالنَّارِ مَرَّهًًْ وَ یَجْرَعُونَ مِنَ الْحَمِیمِ یُصَبُّ عَلَیْهِمْ لَیْسَ لَهُمْ مِنَ الْعَذَابِ أَبَداً فَرَجٌ.

ابن‌عبّاس (رحمة الله علیه)- معنای آیه [این است که] آن‌ها گاهی با آتش عذاب می‌شوند و [گاهی] از آب سوزانی که بر روی آن‌ها ریخته می‌شود، می‌نوشند. هرگز برای آن‌ها گشایش و رهایی از عذاب نیست.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۵، ص۴۲۴
بحرالعرفان، ج۱۵، ص۲۴۷
بیشتر