آیه ۶۰ - سوره انبیاء

آیه قالُوا سَمِعْنا فَتًى يَذْكُرُهُمْ يُقالُ لَهُ إِبْرَاهِيمَ [60]

[گروهى] گفتند: «شنيديم جوانى از [مخالفت با] بت‌ها سخن مى‌گفت كه او را ابراهيم مى‌گويند».

۱
(انبیاء/ ۶۰)

الکاظم (علیه السلام)- أَبُوأَحْمَدَ هَانِئُ‌بْنُ مُحَمَّدِ‌بْنِ‌مَحْمُودٍ الْعَبْدِیُّ (رحمة الله علیه) عَنْ أَبِیهِ بِإِسْنَادِهِ رَفَعَهُ إِلَی مُوسَی‌بْنِ‌جَعْفَرٍ (علیه السلام) قَالَ لَمَّا أُدْخِلْتُ عَلَی الرَّشِیدِ سَلَّمْتُ عَلَیْهِ فَرَدَّ عَلَیَّ السَّلَامَ ثُمَّ قَالَ یَا مُوسَی‌بْنَ‌جَعْفَرٍ (علیه السلام) ... کَیْفَ قُلْتُمْ إِنَّا ذُرِّیَّهًُْ النَّبِیِّ وَ النَّبِیُّ (صلی الله علیه و آله) لَمْ یُعَقِّبْ وَ إِنَّمَا الْعَقِبُ لِلذَّکَرِ لَا لِلْأُنْثَی وَ أَنْتُمْ وُلْدُ الِابْنَهًِْ وَ لَا یَکُونُ لَهَا عَقِبٌ ... فَقُلْتُ تَأْذَنُ لِی فِی الْجَوَابِ قَالَ هَاتِ فَقُلْتُ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ‌وَ‌جَلَّ فَمَنْ حَاجَّکَ فِیهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَکُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَکُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللهِ عَلَی الْکاذِبِینَ وَ لَمْ یَدَّعِ أَحَدٌ أَنَّهُ أَدْخَلَ النبی (صلی الله علیه و آله) تَحْتَ الْکِسَاءِ عِنْدَ مُبَاهَلَهًِْ النَّصَارَی إِلَّا علی‌بن‌ابی‌طالب (علیه السلام) وَ فَاطِمَهًَْ (سلام الله علیها) وَ الْحَسَنَ (علیه السلام) وَ الْحُسَیْنَ (علیه السلام) فَکَانَ تَأْوِیلُ قَوْلِهِ عَزَّ‌وَ‌جَلَّ أَبْناءَنا الْحَسَنَ (علیه السلام) وَ الْحُسَیْنَ (علیه السلام) وَ نِساءَنا فَاطِمَهًَْ (سلام الله علیها) وَ أَنْفُسَنا علی‌بن‌ابی‌طالب (علیه السلام) إِنَّ الْعُلَمَاءَ قَدْ أَجْمَعُوا عَلَی أَنَّ جبرئیل قَالَ یَوْمَ أُحُدٍ یا محمد (صلی الله علیه و آله) إِنَّ هَذِهِ لَهِیَ الْمُوَاسَاهًُْ مِنْ عَلِیٍّ قَالَ لِأَنَّهُ مِنِّی وَ أَنَا مِنْهُ فَقَالَ جبرئیل وَ أَنَا مِنْکُمَا یَا رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) ثُمَّ قَالَ لَا سَیْفَ إِلَّا ذُو الْفَقَارِ وَ لَا فَتَی إِلَّا عَلِیٌّ (علیه السلام) فَکَانَ کَمَا مَدَحَ اللَّهُ عَزَّ‌وَ‌جَلَّ بِهِ خَلِیلَهُ (علیه السلام) إِذْ یَقُولُ فَتًی یَذْکُرُهُمْ یُقالُ لَهُ إِبْرَاهِیمَ (علیه السلام) إِنَّا مَعْشَرَ بَنِی عَمِّکَ نَفْتَخِرُ بِقَوْلِ جبرئیل إِنَّهُ مِنَّا.

امام کاظم ( از ابو احمد هانی‌بن‌محمّد در حدیثی مرفوع نقل شده که امام کاظم (فرمود: زمانی که بر هارون وارد شدم سلام کردم، و او جوابم را داد سپس گفت: ای موسی‌بن‌جعفر! ... چگونه و به چه دلیل می‌گویید: «ما نسل و ذرّیّه‌ی پیامبر (هستیم، حال آنکه پیامبر از خود نسلی برجای نگذاشت. [و اولاد ذکور نداشت] و نسل انسانی، از اولاد ذکور است نه اولاد اناث، و شما فرزندان دختر [او] هستید درحالی‌که دختر نسل ندارد»؟ گفتم: ... «اجازه می‌دهی جواب بدهم»؟ گفت: «جوابت را ارائه بده». گفتم: ... این آیه‌ی شریفه: هرگاه بعد از علم و دانشی که [درباره‌ی مسیح] به تو رسیده، [باز] کسانی با تو به محاجّه و ستیز برخیزند، به آن‌ها بگو: «بیایید ما فرزندان خود را دعوت کنیم، شما هم فرزندان خود را ما زنان خویش را دعوت نماییم، شما هم زنان خود را ما از نفوس خود دعوت کنیم، شما هم از نفوس خود آنگاه مباهله کنیم و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم. (آل عمران/۶۱)». و هیچ‌کس ادّعا نکرده است که پیامبر اکرم (درهنگام مباهله با نصاری کسی را به‌جز علیّ‌بن‌ابی‌طالب و فاطمه و حسن و حسین (را به همراه خود و در زیر رداء خود قرار داده‌اند. پس مراد از أَبْناءَکُمْ در این آیه (یعنی فرزندانمان)، همان حسن و حسین (می‌باشد و مراد از نِساءَنا (یعنی زنانمان) فاطمه (و مراد از أَنْفُسَنا (یعنی خودمان) علیّ‌بن‌ابی‌طالب (است. مضافا به اینکه همگی علماء اتّفاق دارند براین‌مطلب که جبرئیل در روز أحد که مسلمانان از اطراف پیامبر متفرّق شدند و فقط علیّ‌بن‌ابی‌طالب (به دفاع از آن حضرت (پرداخت به حضرت رسول (گفت: «ای محمّد (این کار علی (نشانه‌ی جانفشانی واقعی است». و رسول خدا (فرمود: «زیرا او از من است و من از او، و جبرئیل گفت: ای رسول خدا (! و من نیز از شما دو تن هستم. سپس جبرئیل ادامه داد: شمشیر واقعی، ذوالفقار و جوانمرد واقعی، علی (است و کلمه‌ای که جبرئیل در مورد علی (بکار برد همان‌گونه بود که خداوند در مورد خلیل خود، ابراهیم (به کار برد. خداوند می‌فرماید: فَتًی یَذْکُرُهُمْ یُقالُ لَهُ إِبْراهِیمُ ما عموزادگان تو افتخارمان به این است که جبرئیل گفته که: «از ماست».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۹، ص۴۳۴
بحارا لأنوار، ج۴۸، ص۱۲۹/ الاحتجاج، ج۲، ص۳۹۱/ عیون أخبارالرضا (ج۱، ص۸۳/ نورالثقلین
۲
(انبیاء/ ۶۰)

الرّسول (صلی الله علیه و آله)- عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) عَنْ أَبِیهِ عَنْ جَدِّهِ (علیه السلام) قَالَ: إِنَّ أَعْرَابِیّاً أَتَی رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) فَخَرَجَ إِلَیْهِ فِی رِدَاءٍ مُمَشَّقٍ فَقَالَ یَا مُحَمَّدُ (صلی الله علیه و آله) لَقَدْ خَرَجْتَ إِلَیَّ کَأَنَّکَ فَتًی فَقَالَ (صلی الله علیه و آله) نَعَمْ یَا أَعْرَابِیُّ أَنَا الْفَتَی ابْنُ الْفَتَی أَخُو الْفَتَی فَقَالَ یَا مُحَمَّدُ (صلی الله علیه و آله) أَمَّا الْفَتَی فَنَعَمْ فَکَیْفَ ابْنُ الْفَتَی وَ أَخُو الْفَتَی فَقَالَ أَ مَا سَمِعْتَ اللَّهَ عَزَّ‌وَ‌جَلَّ یَقُولُ قالُوا سَمِعْنا فَتًی یَذْکُرُهُمْ یُقالُ لَهُ إِبْرَاهِیمَ فَأَنَا ابْنُ إِبْرَاهِیمَ (علیه السلام) وَ أَمَّا أَخُو الْفَتَی فَإِنَّ مُنَادِیاً نَادَی مِنَ السَّمَاءِ یَوْمَ أُحُدٍ لَا سَیْفَ إِلَّا ذُو الْفَقَارِ وَ لَا فَتَی إِلَّا عَلِیٌّ (علیه السلام) فَعَلِیٌّ (علیه السلام) أَخِی وَ أَنَا أَخُوهُ.

پیامبر ( امام صادق (از پدرانش روایت فرمود: بادیه نشینی نزد رسول خدا (آمد و آن حضرت با ردایی از جنس کتان بر او وارد شد. بادیه نشین گفت: «ای محمد! تو گویی که یک جوان هستی نزد من آمدی». آن حضرت فرمود: «بله ای بادیه نشین من جوان و فرزند جوان و برادر جوان هستم». او گفت: «ای محمّد جوان بله، امّا فرزند و برادر جوان چگونه»؟ حضرت فرمود: «آیا کلام خداوند تعالی را نشنیده‌ای که می‌گوید: قالُوا سَمِعْنا فَتًی یَذْکُرُهُمْ یُقالُ لَهُ إِبْرَاهِیمَ پس من پسر ابراهیم (هستم و امّا درباره برادر فتی اینکه ندا دهنده‌ای در جنگ احد از آسمان ندا برآورد که هیچ شمشیری جز ذوالفقار و هیچ جوانی جز علی (نیست، پس علی (برادر من و من برادر اویم».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۹، ص۴۳۶
بحارا لأنوار، ج۴۲، ص۶۴/ روضهًْ الواعظین، ج۲، ص۴۷۵/ معانی الأخبار، ص۱۱۹/ المناقب، ج۳، ص۸۸
بیشتر