آیه ۱۲ - سوره انفال

آیه إِذْ يُوحي رَبُّكَ إِلَى الْمَلائِكَةِ أَنِّي مَعَكُمْ فَثَبِّتُوا الَّذينَ آمَنُوا سَأُلْقي في قُلُوبِ الَّذينَ كَفَرُوا الرُّعْبَ فَاضْرِبُوا فَوْقَ الْأَعْناقِ وَ اضْرِبُوا مِنْهُمْ كُلَّ بَنانٍ [12]

و [به ياد آر] هنگامى را كه پروردگارت به فرشتگان وحى كرد: «من با شما هستم كسانى را كه ايمان آورده‌اند، تقويت كنيد. به‌زودى در دل‌هاى كافران ترس و وحشت مى‌افكنم، ضربه‌ها را بر بالاتر از گردن [بر سرهاى دشمنان] فرودآريد و همه‌ی انگشتانشان را قطع كنيد»!

و [به یاد آر] هنگامی را که پروردگارت به فرشتگان وحی کرد: «من با شما هستم، کسانی را که ایمان آورده‌اند، تقویت کنید»

۱ -۱
(انفال/ ۱۲)

الباقر (علیه السلام)- عَنْ مُحَمَّدِ‌بْنِ‌یُوسُفَ قَالَ أَخْبَرَنِی أَبِی قَالَ: سَأَلْتُ أَبَاجَعْفَرٍ (علیه السلام) فَقُلْتُ إِذْ یُوحِی رَبُّکَ إِلَی الْمَلائِکَةِ أَنِّی مَعَکُمْ قَالَ إِلْهَامٌ.

امام باقر ( محمّدبن‌یوسف گوید: پدرم به من خبر داد و گفت: از امام باقر (پرسیدم: «[منظور از] این آیه: إِذْ یُوحِی رَبُّکَ إِلَی المَلآئِکَةِ أَنِّی مَعَکُمْ [چیست]»؟ فرمود: «الهام».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۵، ص۴۹۶
بحار الأنوار، ج۱۹، ص۲۸۷/ العیاشی، ج۲، ص۵۰/ البرهان
۱ -۲
(انفال/ ۱۲)

ابن‌عباس (رحمة الله علیه)- کَانَ الْمَلَکُ یُتَصَوَّرُ فِی صُورَهًِْ مَنْ یَعْرِفُهُ الْمُسْلِمُونَ مِنَ النَّاسِ لِیُثَبِّتَهُمْ فَیَقُولُ: إِنِّی قَدْ دَنَوْتُ مِنَ الْمُشْرِکِینَ فَسَمِعْتُهُمْ یَقُولُونَ: لَوْ حَمَلُوا عَلَیْنَا مَا ثَبِّتْنَا لَهُمْ. وَ لَیْسُوا بِشَیْءٍ فَاحْمِلُوا عَلَیْهِمْ وَ ذَلِکَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ إِذْ یُوحِی رَبُّکَ إِلَی الْمَلائِکَةِ أَنِّی مَعَکُمْ فَثَبِّتُوا الَّذِینَ آمَنُوا سَأُلْقِی فِی قُلُوبِ الَّذِینَ کَفَرُوا الرُّعْبَ فَاضْرِبُوا فَوْقَ الْأَعْناقِ وَ اضْرِبُوا مِنْهُمْ کُلَّ بَنانٍ.

ابن‌عبّاس ( فرشته به صورت شخصی که مسلمانان او را می‌شناختند در می‌آمد تا ایشان را ثابت‌قدم سازد، پس [به آن‌ها] می‌گفت: «من به مشرکان نزدیک‌شده و شنیدم که [به یکدیگر] می‌گفتند: «اگر مسلمانان بر ما یورش برند تاب مقاومت در مقابلشان را نداریم و تعداد مشرکان اندکی بیش نیست، پس بر آن‌ها یورش برید [و این‌گونه به مسلمانان روحیه می‌داد]». چنانکه خداوند عزّوجلّ می‌فرماید: إِذْ یُوحی رَبُّکَ إِلَی المَلائِکَةِ أَنِّی مَعَکُمْ فَثَبِّتُوا الَّذینَ آمَنُوا سَأُلْقی فی قُلُوبِ الَّذینَ کَفَرُوا الرُّعْبَ فَاضْرِبُوا فَوْقَ الْأَعْناقِ وَ اضْرِبُوا مِنْهُمْ کُلَّ بَنانٍ.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۵، ص۴۹۶
شرح نهج البلاغهًْ، ص۱۶۲، ص۱۴

به‌زودی در دل‌های کافران ترس و وحشت می‌افکنم

۲ -۱
(انفال/ ۱۲)

علی‌بن‌إبراهیم (رحمة الله علیه)- بَعَثَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) عَمَّارَ‌بْنَ‌یَاسِرٍ وَ عَبْدَ‌اللَّهِ‌بْنَ‌مَسْعُودٍ فَقَالَ ادْخُلَا فِی الْقَوْمِ وَ ائْتُونَا بِأَخْبَارِهِمْ فَکَانَا یَجُولَانِ بِعَسْکَرِهِمْ لَایَرَوْنَ إِلَّا خَائِفاً ذَعِراً إذا سَمعُوا صَهیلَ الفَرَسِ وَثَبوا عَلی جَحفَلَتِه فَسَمِعُوا مُنَبِّهَ‌بْنَ‌الْحَجَّاجِ یَقُولُ: لَا یَتْرُکُ الْجُوعُ لَنَا مَبِیتاً لَا بُدَّ أَنْ نَمُوتَ أَوْ نُمِیتَا قالَ قَدْ وَ‌اللَّهِ کَانُوا شَبَاعَی وَ لَکِنَّهُمْ مِنَ الْخَوْفِ قَالُوا هَذَا وَ أَلْقَی اللَّهُ فِی قُلُوبِهِمُ الرُّعْبَ کَمَا قَالَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی: سَأُلْقِی فِی قُلُوبِ الَّذِینَ کَفَرُوا الرُّعْبَ.

علیّ‌بن‌ابراهیم ( رسول خدا (به عمّار یاسر و عبدالله‌بن‌مسعود فرمود: «میان مشرکان رفته و از اوضاع و احوال آن‌ها برای ما خبر بیاورید». این دو، میان لشکرگاه مشرکان گشت می‌زدند و جز عدّه‌ای ترسان و بیمناک مشاهده نکردند که هرگاه اسبی شیهه می‌کشید [از شدّت ترسی که داشتند] بر دهانش می‌پریدند [تا از شیهه‌کشیدنش جلوگیری کنند]؛ درآن‌حال شنیدند منبّه‌بن حجّاج چنین می‌سراید: «گرسنگی برای ما آرامشی نگذاشته، یا باید بمیریم یا کُشته شویم». به خدا قسم! آن‌ها سیر بودند ولی از [شدّتِ] ترس، این [جملات] را بر زبان جاری می‌ساختند و خداوند در دل‌هایشان ترس و وحشت افکنده بود، چنانکه خداوند تبارک‌وتعالی فرموده است: سَأُلْقِی فِی قُلُوبِ الَّذِینَ کَفَرُوا الرُّعْبَ.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۵، ص۴۹۶
بحار الأنوار، ج۱۹، ص۲۵۱/ القمی، ج۱، ص۲۶۲

ضربه‌ها را بر بالاتر از گردن [بر سرهای دشمنان] فرود آرید؛ و همه‌ی انگشتانشان را قطع کنید»

۳ -۱
(انفال/ ۱۲)

علی‌بن‌إبراهیم (رحمة الله علیه)- وَ اضْرِبُوا مِنْهُمْ کُلَّ بَنانٍ قَالَ أطْرَافُ الْأصَابِعَ.

علیّ‌بن‎ابراهیم ( منظور از وَ اضْرِبُوا مِنْهُمْ کُلَّ بَنانٍ سر انگشتان است.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۵، ص۴۹۸
القمی، ج۱، ص۲۶۷/ بحار الأنوار، ج۱۹، ص۲۵۵
۳ -۲
(انفال/ ۱۲)

ابن‌عباس (رحمة الله علیه)- إِذْ یُوحِی رَبُّکَ فَسَاعَدَهُمْ إِبْلِیسُ عَلَی صُورَهًِْ سُرَاقَهًَْ فَلَمَّا أَدْرَکَ جَبْرَئِیلَ (علیه السلام) وَ مِیکَائِیلَ وَ إِسْرَافِیلَ مَعَ الْمَلَائِکَهًِْ نَکَصَ إِبْلِیسُ عَلی عَقِبَیْهِ وَ قالَ إِنِّی بَرِیءٌ مِنْکُمْ فَکَانَتِ الْمَلَائِکَهًُْ یَضْرِبُونَ فَوْقَ الْأَعْنَاقِ وَ فَوْقَ الْبَنَانِ بِعَمَدِهِمْ وَ رَمَی النَّبِیُّ (صلی الله علیه و آله) بِقَبْضَهًٍْ مِنَ الْحَصَی فِی وُجُوهِهِمْ وَ قَالَ شَاهَتِ الْوُجُوهُ فَأَصَابَ عینَ کُلِّ وَاحِدٍ مِنْهُمْ فَانْهَزَمُوا.

ابن‌عبّاس ( ذیل إِذْ یُوحِی رَبُّکَ؛ چنین می‌گوید: «ابلیس با چهره‌ی سرادقه [بن‌مالک‌بن‌جعشم] به یاری مشرکان پرداخت؛ [امّا] هنگامی‌که متوجّه حضور جبرئیل، میکائیل، اسرافیل و دیگر فرشتگان شد به عقب برگشت و گفت: من از شما [دوستان و پیروانم] بیزارم. (انفال/۴۸) [دراین‌حال] فرشتگان با گُرزهایشان بالای گردن‌ها و سر انگشتان را می‌زدند و پیامبر (مُشتی از سنگریزه به‌سوی مشرکان پاشیده و فرمود: «رویتان زشت باد»! و این سنگریزه‌ها به چشم یکایک مشرکان رفته و در نتیجه شکست خوردند».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۵، ص۴۹۸
المناقب، ج۱، ص۱۴۱/ بحار الأنوار، ج۱۹، ص۲۸۳
بیشتر