آیه ۱۵۸ - سوره بقره

آیه إِنَّ الصَّفا وَ الْمَرْوَةَ مِنْ شَعائِرِ اللهِ فَمَنْ حَجَّ الْبَيْتَ أَوِ اعْتَمَرَ فَلا جُناحَ عَلَيْهِ أَنْ يَطَّوَّفَ بِهِما وَ مَنْ تَطَوَّعَ خَيْراً فَإِنَّ أللهَ شاكِرٌ عَليمٌ [158]

«صفا» و «مروه» از شعائر الهى است؛ بنابراين هركس كه حجِّ خانه‌‌ي خدا و يا عمره انجام دهد، باكى بر او نيست كه برآن دو طواف كند؛ ‌[و سعىِ صفا و مروه به جاى آورد]. و كسى‌كه فرمان خدا را در انجام كارهاى نيك اطاعت كند، خداوند [نسبت به عمل او] قدردان و [از آن] آگاه است.

«صفا» و «مروه» از شعائر الهی است؛ بنابراین، هرکس که حجِّ خانه‌ی خدا و یا عمره انجام دهد، باکی بر او نیست که برآن دو طواف کند؛ [و سعیِ صفا و مروه به جای آورد]

۱ -۱
(بقره/ ۱۵۸)

الصّادق (علیه السلام)- سُمِّیَ الصَّفَا لِأَنَّ الْمُصْطَفَی هَبَطَ عَلَیْهِ فَقُطِعَ لِلْجَبَلِ اسْمٌ مِنِ اسْمِ آدَمَ (علیه السلام) یَقُولُ اللَّهُ عَزَّ‌وَ‌جَلَّ: إِنَّ اللهَ اصْطَفی آدَمَ وَ نُوحاً وَ آلَ إِبْراهِیمَ وَ آلَ عِمْرانَ عَلَی الْعالَمِینَ وَ أُهْبِطَتْ حَوَّاءُ (سلام الله علیها) عَلَی الْمَرْوَهًِْ وَ إِنَّمَا سُمِّیَتِ الْمَرْوَهًُْ مَرْوَهًًْ لِأَنَ الْمَرْأَهًَْ هَبَطَتْ عَلَیْهَا فَقُطِعَ لِلْجَبَلِ اسْمٌ مِنِ اسْمِ الْمَرْأَهًْ.

امام صادق (علیه السلام) صفا را به این خاطر صفا خوانده‌اند که آدم (علیه السلام)، برگزیده‌ی خدا بر آن هبوط کرد؛ لذا از اسم آدم (علیه السلام) نامی برای کوه اتّخاذ شد و دلیلِ آن آیه‌ی شریفه: إِنَّ اللهَ اصْطَفَی ءَادَمَ وَ نُوحًا وَ ءَالَ إِبْرَاهِیمَ وَ ءَالَ عِمْرَانَ عَلیَ الْعَالَمِین می‌باشد و چون حوّا (سلام الله علیها) بر کوه مروه فرودآمد این کوه را به این نام خواندند؛ چرا که «مرأهًْ» [یعنی «زن» که همان حوّاست]، بر آن کوه نازل گردید. پس برای آن کوه، نامی برگرفته از اسم «مرأهًْ» اتّخاذ گردید.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱، ص۷۵۰
الکافی، ج۴، ص۱۹۲/ نورالثقلین/ البرهان
۱ -۲
(بقره/ ۱۵۸)

الصّادق (علیه السلام)- عَن الحَلَبِی قَالَ سَأَلْتُ أَبَاعَبْدِ‌اللَّهِ (علیه السلام) لِمَ جُعِلَ السَّعْیُ بَیْنَ الصَّفَا وَ الْمَرْوَهًِْ؟ قَالَ: لِأَنَّ الشَّیْطَانَ تَرَاءَی لِإِبْرَاهِیمَ (علیه السلام) فِی الْوَادِی فَسَعَی وَ هُوَ مَنَازِلُ الشَّیْطَان.

امام صادق (علیه السلام) حلبی گوید: پرسیدم: چرا سعی بین صفا و مروه تشریع شده است؟ حضرت فرمود: «زیرا در این وادی شیطان به نظر حضرت ابراهیم (علیه السلام) آمد؛ پس ابراهیم فرار کرد [و او را از خود دور نمود]. [و مسیر صفا و مروه] جایگاه ظاهرشدن شیطان بر ابراهیم (علیه السلام) است».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱، ص۷۵۰
علل الشرایع، ج۲، ص۴۳۳/ نورالثقلین/ البرهان
۱ -۳
(بقره/ ۱۵۸)

الصّادق (علیه السلام)- صَارَ السَّعْیُ بَیْنَ الصَّفَا وَ الْمَرْوَهًِْ لِأَنَ إِبْرَاهِیمَ (علیه السلام) عَرَضَ لَهُ إِبْلِیسُ فَأَمَرَهُ جَبْرَئِیلُ فَشَدَّ عَلَیْهِ فَهَرَبَ مِنْهُ فَجَرَتْ بِهِ السُّنَّهًُْ یَعْنِی بِهِ الْهَرْوَلَهًَْ.

امام صادق (علیه السلام) سعی بین صفا و مروه به‌خاطر این تشریع شد که ابلیس بر حضرت ابراهیم (علیه السلام) ظاهر شد؛ پس جبرئیل (علیه السلام) به حضرت فرمان داد بر او سخت بگیرد و او را از خود برانَد. ابراهیم (علیه السلام) چنین کرد؛ [یعنی به صورت هروله پشت‌سر ابلیس او را دنبال می‌کرد؛ ابلیس فرار کرد] لذا هروله در بین این دو کوه سنّت گردید.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱، ص۷۵۰
بحارالأنوار، ج۱۲، ص۱۰۸/ نورالثقلین
۱ -۴
(بقره/ ۱۵۸)

الصّادق (علیه السلام)- إِنَّ إِبْرَاهِیمَ (علیه السلام) لَمَّا خَلَّفَ إِسْمَاعِیلَ (علیه السلام) بِمَکَّهًَْ عَطِشَ الصَّبِیُ وَ کَانَ فِیمَا بَیْنَ الصَّفَا وَ الْمَرْوَهًِْ شَجَرٌ فَخَرَجَتْ أُمُّهُ حَتَّی قَامَتْ عَلَی الصَّفَا فَقَالَتْ: هَلْ بِالْوَادِی مِنْ أَنِیسٍ؟ فَلَمْ یُجِبْهَا أَحَدٌ. فَمَضَتْ حَتَّی انْتَهَتْ إِلَی الْمَرْوَهًِْ فَقَالَتْ: هَلْ بِالْوَادِی مِنْ أَنِیسٍ؟ فَلَمْ یُجِبْهَا أَحَدٌ ثُمَّ رَجَعَتْ إِلَی الصَّفَا فَقَالَتْ کَذَلِکَ حَتَّی صَنَعَتْ ذَلِکَ سَبْعاً فَأَجْرَی اللَّهُ ذَلِکَ سُنَّهًًْ. فَأَتَاهَا جَبْرَئِیلُ فَقَالَ لَهَا: مَنْ أَنْتِ؟ فَقَالَتْ: أَنَا أُمُّ وَلَدِ إِبْرَاهِیمَ (علیه السلام) فَقَالَ: إِلَی مَنْ وَکَلَکُمْ؟ فَقَالَتْ: أَمَّا إِذَا قُلْتَ ذَلِکَ فَقَدْ قُلْتُ لَهُ حَیْثُ أَرَادَ الذَّهَابَ یَا إِبْرَاهِیمُ (علیه السلام) إِلَی مَنْ تَکِلُنَا. فَقَالَ إِلَی اللَّهِ تَعَالَی فَقَالَ جَبْرَئِیلُ: لَقَدْ وَکَلَکُمْ إِلَی کَافٍ. قَالَ: وَ کَانَ النَّاسُ یَتَجَنَّبُونَ الْمَمَرَّ بِمَکَّهًَْ لِمَکَانِ الْمَاءِ فَفَحَصَ الصَّبِیُّ بِرِجْلِهِ فَنَبَعَتْ زَمْزَمُ وَ رَجَعَتْ مِنَ الْمَرْوَهًِْ إِلَی الصَّبِیِّ وَ قَدْ نَبَعَ الْمَاءُ فَأَقْبَلَتْ تَجْمَعُ التُّرَابَ حَوْلَهُ مَخَافَهًَْ أَنْ یَسِیحَ الْمَاءُ وَ لَوْ تَرَکَتْهُ لَکَانَ سَیْحاً. قَالَ: فَلَمَّا رَأَتِ الطَّیْرُ الْمَاءَ حَلَّقَتْ عَلَیْهِ قَالَ: فَمَرَّ رَکْبٌ مِنَ الْیَمَنِ فَلَمَّا رَأَوُا الطَّیْرَ حَلَّقَتْ عَلَیْهِ قَالُوا: مَا حَلَّقَتْ إِلَّا عَلَی مَاءٍ فَأَتَوْهُمْ لِیَسْتَقُونَهُمْ فَسَقَوْهُمْ مِنَ الْمَاءِ وَ أطعموا {أَطْعَمُوهُمُ} الرَّکْبُ مِنَ الطَّعَامِ وَ أَجْرَی اللَّهُ تَعَالَی لَهُمْ بِذَلِکَ رِزْقاً فَکَانَتِ الرَّکْبُ تَمُرُّ بِمَکَّهًَْ فَیُطْعِمُونَهُمْ مِنَ الطَّعَامِ وَ یَسْقُونَهُمْ مِنَ الْمَاء.

امام صادق (علیه السلام) هنگامی‌که حضرت ابراهیم (علیه السلام)، اسماعیل (علیه السلام) را زمانی‌که شیرخواره بود، در مکّه گذارد، اسماعیل (علیه السلام) تشنه بود. بین کوه صفا و مروه درختی بود؛ مادر اسماعیل (علیه السلام) از منزلش بیرون آمد تا به کوه صفا رسید؛ کسی را در آنجا ندید. پس گفت: «آیا در این وادی انیسی نیست»؟ کسی جوابش را نداد. پس از آنجا گذشت تا به مروه رسید. در آنجا نیز کسی را مشاهده نکرد. دوباره گفت: «آیا در اینجا انیسی نیست»؟ هیچ جوابی نشنید. پس به صفا برگشت؛ دوباره کلامش را تکرار کرد [ولی] جوابی نیامد. سپس به مروه برگشت و این عمل هفت بار تکرار شد. پس حق‌تعالی آن را سنّت قرار داد که حجّاج هفت مرتبه از صفا به مروه و از مروه به صفا، طیّ طریق کنند. جبرئیل (علیه السلام) بر آن بانو نازل شد و به او فرمود: «تو کیستی»؟ او گفت: «من مادر فرزند ابراهیم (علیه السلام) هستم». جبرئیل (علیه السلام) گفت: «ابراهیم (علیه السلام) شما را به چه کسی سپرده و رفته است»؟ او گفت: «همین جمله را هنگامی‌که ابراهیم (علیه السلام) می‌خواست برود، به او گفتم و او در جواب گفت: «شما را به خدای تعالی می‌سپارم». جبرئیل (علیه السلام) گفت: «او شما را به کسی سپرده که کفایت‌کننده است». سپس حضرت فرمود: مردم به‌خاطر نبودن آب در راه مکّه از رفت و آمد در آن راه اجتناب می‌کردند. امّا طفل شیرخوار از شدّت عطش پا بر زمین سایید و در اثر آن چشمه‌ی زمزم از زمین جوشید. مادر وقتی از مروه برگشت و به نزد طفل رسید و چشمه را دید، جلو آمد؛ اطراف آن را خاک ریخت تا آب جاری نشود و اگر این کار را نمی‌کرد، آب چشمه روان می‌شد. [وقتی آب در داخل توده‌ی خاک جمع شد به صورت حوض در آمد]. طیور و پرندگان که آن را دیدند اطرافش حلقه زدند. در همین هنگام قافله‌ای از یمن عبور می‌کرد. آنان وقتی پرندگان را دیدند که دور توده‌ای از خاک حلقه زده‌اند، گفتند پرندگان جایی حلقه نمی‌زنند؛ مگر آنکه آب در آنجا باشد. پس خود را به آن مکان رساندند تا آب بیاشامند. وقتی رسیدند و آب را دیدند، از آن آشامیده و طعامشان را هم همانجا تناول کردند. خداوند تبارک‌وتعالی آن آب را روزی آن‌ها کرد که با خود ببرند. هنگامی‌که [اهل] آن قافله از مکّه عبور می‌کردند، از طعامشان به اهل مکّه اطعام نموده و از آبی هم که با خود برداشته‌بودند به آن‌ها نوشانیدند.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱، ص۷۵۰
علل الشرایع، ج۲، ص۴۳۲/ البرهان/ نورالثقلین
۱ -۵
(بقره/ ۱۵۸)

الرّسول (صلی الله علیه و آله)- قَال رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) (فِی المُوسِمِ‌حَجَّهًِْ الوِدَاعِ) إِنَّ الصَّفَا وَ الْمَرْوَهًَْ مِنْ شَعَائِرِ اللهِ فَابْدَءُوا بِمَا بَدَأَ اللَّهُ بِهِ وَ إِنَّ الْمُسْلِمِینَ کَانُوا یَظُنُّونَ أَنَّ السَّعْیَ بَیْنَ الصَّفَا وَ الْمَرْوَهًِْ شَیْءٌ صَنَعَهُ الْمُشْرِکُونَ فَأَنْزَلَ اللَّهُ تَعَالَی إِنَّ الصَّفا وَ الْمَرْوَةَ مِنْ شَعائِرِ اللهِ فَمَنْ حَجَّ الْبَیْتَ أَوِ اعْتَمَرَ فَلا جُناحَ عَلَیْهِ أَنْ یَطَّوَّفَ بِهِما ثُمَّ أَتَی إِلَی الصَّفَا فَصَعِدَ عَلَیْهِ فَاسْتَقْبَلَ الرُّکْنَ الْیَمَانِیَّ فَحَمِدَ اللَّهَ وَ أَثْنَی عَلَیْهِ وَ دَعَا مِقْدَارَ مَا یُقْرَأُ سُورَهًُْ الْبَقَرَهًِْ مُتَرَسِّلًا ثُمَّ انْحَدَرَ إِلَی الْمَرْوَهًِْ فَوَقَفَ عَلَیْهَا کَمَا وَقَفَ عَلَی الصَّفَا حَتَّی فَرَغَ مِنْ سَعْیِهِ ثُمَّ أَتَاهُ جَبْرَئِیلُ (علیه السلام) وَ هُوَ عَلَی الْمَرْوَهًِْ فَأَمَرَهُ أَنْ یَأْمُرَ النَّاسَ أَنْ یَحِلُّوا إِلَّا سَائِقَ الْهَدْیِ.

پیامبر ( رسول‌خدا ([در ایّام حجّهًْ‌الوداع] فرمود: إِنَّ الصَّفَا وَ الْمَرْوَةَ مِنْ شَعَائِرِ اللهِ پس آنچنان که خداوند شروع کرد، شما نیز همان‌گونه شروع کنید. پس مسلمانان گمان کردند سعی صفا و مروه، چیزی است که مشرکان آن را بنا نهاده‌اند سپس خدای تعالی فرمود: إِنَّ الصَّفا وَ الْمَرْوَةَ مِنْ شَعائِرِ اللهِ فَمَنْ حَجَّ الْبَیْتَ أَوِ اعْتَمَرَ فَلا جُناحَ عَلَیْهِ أَنْ یَطَّوَّفَ بِهِما پس به‌جانب صفا رفته و بر فراز آن و رو به‌سوی رکن یمانی، خدا را حمد و ستایش کرده و آن مقدار از سوره‌ی بقره را که نازل شده‌بود خواند. سپس پایین آمده و از مروه بالا رفت و همان‌طور که در صفا ایستاده‌بود، بر روی مروه ایستاد تا آنکه سعیش به پایان رسید. سپس جبرئیل (علیه السلام) در حالی‌که حضرت بر فراز مروه بود، به نزدش آمد و به وی فرمان داد که مردم را امر کند که تنها پس از کشتن قربانی [می‌توانند] از احرام خارج شوند.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱، ص۷۵۲
تهذیب الأحکام، ج۵، ص۴۵۴/ وسایل الشیعه، ج۱۱، ص۲۱۳/ بحارالأنوار، ج۲۱، ص۳۹۰ و الکافی، ج۴، ص۲۴۵؛ فیهما: «ثم أتاه ... الهدی» محذوفٌ/ نورالثقلین و البرهان؛ فیهما: «ان یطوف ... الهدی» محذوفٌ
۱ -۶
(بقره/ ۱۵۸)

الباقر (علیه السلام)- عَن مُحَمَّدبنِ‌مُسلِم عَن أَبِی‌جَعفَر (علیه السلام) قَالَ سُمِعتُهُ یَقُولُ إِنَّ الصَّفا وَ الْمَرْوَةَ مِنْ شَعائِرِ اللهِ یَقُولُ لَا حَرَجَ عَلَیْهِ أَنْ یَطَّوَّفَ بِهِمَا قَالَ فَقَالَ: إِنَّ الْجَاهِلِیَّهًَْ قَالُوا کُنَّا نَطُوفُ بِهِمَا فِی الْجَاهِلِیَّهًِْ فَإِذَا جَاءَ الْإِسْلَامُ فَلَا نَطُوفُ بِهِمَا. قَالَ: وَ أَنْزَلَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ هَذِهِ الْآیَهًَْ قَالَ قُلْتُ: خَاصَّهًٌْ هِیَ أَمْ عَامَّهًٌْ؟ قَالَ: هِیَ بِمَنْزِلَهًِْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْکِتابَ الَّذِینَ الْآیَهًَْ فَمَنْ دَخَلَ فِیهِ مِنَ النَّاسِ کَانَ بِمَنْزِلَتِهِمْ إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ یَقُولُ وَ مَنْ یُطِعِ اللهَ وَ ألرّسول فَأُولئِکَ مَعَ الَّذِینَ أَنْعَمَ اللهُ عَلَیْهِمْ مِنَ النَّبِیِّینَ وَ الصِّدِّیقِینَ وَ الشُّهَداءِ وَ الصَّالِحِینَ وَ حَسُنَ أُولئِکَ رَفِیقاً.

امام باقر (علیه السلام) محمّدبن‌مسلم گوید از امام باقر (علیه السلام) شنیدم که می‌فرماید: إِنَّ الصَّفا وَ الْمَرْوَةَ مِنْ شَعائِرِ اللهِ کسی‌که آن دو را طواف کند، مرتکب گناه نشده است. [مردم] می‌گفتند ما بین آن دو (صفا و مروه) در زمان جاهلیّت طواف می‌کردیم؛ پس زمانی که اسلام آمد، صفا و مروه را طواف نمی‌کنیم». لذا خداوند عزّوجلّ این آیه را نازل کرد». گفت: «پرسیدم این آیه خاص است یا عام»؟ فرمود: «این آیه، به‌منزله‌ی این کلام خدای عزّوجلّ ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْکِتابَ الَّذِینَ ... می‌باشد». پس هریک از مردمان که در آن وارد شوند [را در بر می‌گیرد] و همانند این است که خداوند عزّوجلّ می‌فرماید: وَ مَن یُطِعِ اللهَ وَ الرَّسُولَ فَأُوْلَئکَ مَعَ الَّذِینَ أَنْعَمَ اللهُ عَلَیْهِم مِّنَ النَّبِیِّنَ وَ الصِّدِّیقِینَ وَ الشّهَدَاءِ وَ الصَّالِحِینَ وَ حَسُنَ أُوْلَئکَ رَفِیقَا

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱، ص۷۵۲
مستدرک الوسایل، ج۹، ص۴۳۸/ بحارالأنوار، ج۹۶، ص۲۳۶ و العیاشی، ج۱، ص۶۹ و مستدرک الوسایل، ج۹، ص۴۳۶ و البرهان؛ فیهم: «قال فقال إن الجاهلیهًْ ... رفیقا» محذوفٌ
۱ -۷
(بقره/ ۱۵۸)

الرّسول (صلی الله علیه و آله)- فَکَانَ ذَهَابُ آدَمَ (علیه السلام) مِنَ الصَّفَا إِلَی الْمَرْوَهًِْ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ وَ رُجُوعُهُ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ فَذَلِکَ سِتَّهًُْ أَشْوَاطٍ فَلَمَّا أَنْ دَعَیَا اللَّهَ وَ بَکَیَا إِلَیْهِ وَ سَأَلَاهُ أَنْ یَجْمَعَ بَیْنَهُمَا اسْتَجَابَ اللَّهُ لَهُمَا مِنْ سَاعَتِهِمَا مِنْ یَوْمِهِمَا ذَلِکَ مَعَ زَوَالِ الشَّمْسِ فَأَتَاهُ جَبْرَئِیلُ وَ هُوَ عَلَی الصَّفَا وَاقِفٌ یَدْعُو اللَّهَ مُقْبِلًا بِوَجْهِهِ نَحْوَ التُّرْعَهًِْ فَقَالَ لَهُ جَبْرَئِیلُ (علیه السلام): انْزِلْ یَا آدَمُ مِنَ الصَّفَا فَالْحَقْ بِحَوَّاءَ (سلام الله علیها) فَنَزَلَ آدَمُ مِنَ الصَّفَا إِلَی الْمَرْوَهًِْ فَفَعَلَ مِثْلَ مَا فَعَلَ فِی الثَّلَاثِ الْمَرَّاتِ حَتَّی انْتَهَی إِلَی الْمَرْوَهًِْ فَصَعِدَ عَلَیْهَا وَ أَخْبَرَ حَوَّاءَ بِمَا أَخْبَرَهُ جَبْرَئِیلُ (علیه السلام) فَفَرِحَا بِذَلِکَ فَرَحاً شَدِیداً وَ حَمِدَا اللَّهَ وَ شَکَرَاهُ فَلِذَلِکَ جَرَتِ السُّنَّهًُْ بِالسَّعْیِ بَیْنَ الصَّفَا وَ الْمَرْوَهًِْ وَ لِذَلِکَ قَالَ اللَّهُ إِنَّ الصَّفا وَ الْمَرْوَةَ مِنْ شَعائِرِ اللهِ فَمَنْ حَجَّ الْبَیْتَ أَوِ اعْتَمَرَ فَلا جُناحَ عَلَیْهِ أَنْ یَطَّوَّفَ بِهِما.

پیامبر ( آدم (علیه السلام) سه‌بار از صفا به‌سوی مروه رفت و سه بار از آنجا بازگشت؛ پس رفت‌وبرگشتش شش‌مرتبه شد. پس چون آن دو (آدم (علیه السلام) و حوا (سلام الله علیها)) خدا را خوانده، به درگاهش زاری کرده و از او درخواست کردند که آن‌ها را کنار هم آورد، خداوند در آن ساعت از روز که با زوال خورشید همزمان بود، دعایشان را مستجاب کرد. پس جبرئیل (علیه السلام) به نزد آدم (علیه السلام) رفت؛ در حالی‌که او بر فراز صفا ایستاده، رو به‌سوی درّه‌ای [که خانه‌ی خدا در آن بود] کرده و خدا را می‌خواند. جبرئیل (علیه السلام) به او گفت: «ای آدم (علیه السلام)! از صفا پایین بیا و به حوا (سلام الله علیها) بپیوند». پس آدم (علیه السلام) از صفا به‌سوی مروه پایین آمد و این کار را مانند آن سه مرتبه‌ی پیش که انجام داده‌بود، تکرار کرد تا اینکه به مروه رسید. پس بر فراز آن رفته و حوا (سلام الله علیها) را از آنچه که جبرئیل (علیه السلام) به او خبر داده بود مطّلع کرد. پس بدان جهت بسیار خوشحال شدند و حمد و سپس خدای را به‌جای آوردند. پس از آن‌جا سعی بین صفا و مروه سنّت گشت و از آن روی خداوند فرمود: إِنَّ الصَّفا وَ الْمَرْوَةَ مِنْ شَعائِرِ اللهِ فَمَنْ حَجَّ الْبَیْتَ أَوِ اعْتَمَرَ فَلا جُناحَ عَلَیْهِ أَنْ یَطَّوَّفَ بِهِما.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱، ص۷۵۲
بحارالأنوار، ج۱۱، ص۱۸۴/ العیاشی، ج۱، ص۳۷
۱ -۸
(بقره/ ۱۵۸)

الصّادق (علیه السلام)- عَن الحَلَبِی قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) عَنِ الْمَرْأَهًِْ تَطُوفُ بَیْنَ الصَّفَا وَ الْمَرْوَهًِْ وَ هِیَ حَائِضٌ؟ قَالَ: لَا! لِأَنَّ اللَّهَ تَعَالَی یَقُولُ إِنَّ الصَّفا وَ الْمَرْوَةَ مِنْ شَعائِرِاللهِ.

امام صادق (علیه السلام) حلبی گوید: از امام صادق (علیه السلام) پرسیدم: «آیا زن حائض می‌تواند بین صفا و مروه طواف کند»؟ حضرت فرمود: «نه! زیرا خداوند متعال می‌فرماید: إِنَّ الصَّفَا وَالْمَرْوَةَ مِن شَعَآئِرِ الله».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱، ص۷۵۴
تهذیب الأحکام، ج۵، ص۳۹۴/ الإستبصار، ج۲، ص۳۱۴/ وسایل الشیعه، ج۱۳، ص۴۵۷/ البرهان

باکی بر او نیست که برآن دو طواف کند

۲ -۱
(بقره/ ۱۵۸)

علیّ‌بن‌إبراهیم (رحمة الله علیه)- أَیْ لَا حَرَجَ عَلَیْهِ أَنْ یَطَّوَّفَ بِهِمَا.

علی‌بن‌ابراهیم (رحمة الله علیه) یعنی اشکالی بر او نیست که میان آن دو سعی کند.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱، ص۷۵۴
مستدرک الوسایل، ج۹، ص۴۳۸/ بحارالأنوار، ج۹۶، ص۲۳۶/ العیاشی، ج۱، ص۶۹/ مستدرک الوسایل، ج۹، ص۴۳۶/ البرهان
۲ -۲
(بقره/ ۱۵۸)

الباقر (علیه السلام)- فِی قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ إِنَّ الصَّفا وَ الْمَرْوَةَ مِنْ شَعائِرِ اللهِ فَمَنْ حَجَّ الْبَیْتَ أَوِ اعْتَمَرَ فَلا جُناحَ عَلَیْهِ أَنْ یَطَّوَّفَ بِهِما قَالَ أَبُوجَعْفَرٍ (علیه السلام) الطَّوَافُ بِهِمَا وَاجِبٌ مَفْرُوضٌ وَ فِی قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ هَذَا بَیَانُ ذَلِکَ وَ لَوْ کَانَ فِی تَرْکِ الطَّوَافِ بِهِمَا جناحا {جُنَاحٌ} وَ کَذَلِکَ فِی تَرْکِ الطَّوَافِ بِهِمَا رُخْصَهًٌْ لَقَالَ فَلَا جُنَاحَ عَلَیْهِ أَلَّا یَطَّوَّفَ بِهِمَا وَ لَکِنَّهُ لَمَّا قَالَ فَلا جُناحَ عَلَیْهِ أَنْ یَطَّوَّفَ بِهِما عُلِمَ أَنَّهُمْ کَانُوا یَرَوْنَ فِی التَّطَوُّفِ بِهِمَا جُنَاحاً وَ کَذَلِکَ کَانَ الْأَمْرُ کَانَ الْأَنْصَارُ یُهِلُّونَ لِمَنَاهًَْ وَ کَانَ مَنَاهًُْ حَذْوَ قُدَیْدٍ فَکَانُوا یَتَحَرَّجُونَ أَنْ یَطَّوَّفُوا بَیْنَ الصَّفَا وَ الْمَرْوَهًِْ فَلَمَّا جَاءَ الْإِسْلَامُ سَأَلُوا رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) عَنْ ذَلِکَ فَأَنْزَلَ اللَّهُ إِنَّ الصَّفا وَ الْمَرْوَةَ مِنْ شَعائِرِ اللهِ فَمَنْ حَجَّ الْبَیْتَ أَوِ اعْتَمَرَ فَلا جُناحَ عَلَیْهِ أَنْ یَطَّوَّفَ بِهِما.

امام باقر (علیه السلام) درباره‌ی سخن خداوند: إِنَّ الصَّفا وَ الْمَرْوَةَ مِنْ شَعائِرِ اللهِ فَمَنْ حَجَّ الْبَیْتَ أَوِ اعْتَمَرَ فَلا جُناحَ عَلَیْهِ أَنْ یَطَّوَّفَ بِهِما اباجعفر (علیه السلام) می‌فرماید: «سعی بین صفا و مروه فریضه‌ای واجب است و در کلام خداوند عزّوجلّ بیان شده است و اگر، در به‌جانیاوردن سعی آن دو، مانع و در ترک‌کردن طواف به‌خاطر آن دو اجازه‌ای وجود داشت، حتماً می‌فرمود: «فَلا جُناحَ عَلَیْهِ أَلّا یَطَّوَّفَ بِهِما؛ پس مانعی نیست سعی بین آن دو را به جای نیاورد». لکن چون می‌فرماید: پس مانعی نیست سعی بین آن دو را به‌جای آورد معلوم می‌شود که ایشان در سعی‌کردن بین آن دو مانعی می‌بینند و چنین بوده که انصار برای منات فریاد می‌زدند و منات روبروی پلاسی کوچک بود. پس احساس گناه می‌کردند که بین صفا و مروه سعی کنند. پس هنگامی که اسلام آمد، از رسول‌خدا (درباره‌ی آن سؤال کردند؛ پس خدا این آیه را نازل فرمود: إِنَّ الصَّفا وَ الْمَرْوَةَ مِنْ شَعائِرِ اللهِ فَمَنْ حَجَّ الْبَیْتَ أَوِ اعْتَمَرَ فَلا جُناحَ عَلَیْهِ أَنْ یَطَّوَّفَ بِهِما.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱، ص۷۵۴
بحارالأنوار، ج۹۶، ص۲۳۸
۲ -۳
(بقره/ ۱۵۸)

الصّادق (علیه السلام)- سُئِلَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) عَنِ السَّعْیِ بَیْنَ الصَّفَا وَ الْمَرْوَهًِْ فَرِیضَهًٌْ أَمْ سُنَّهًٌْ؟ فَقَالَ: فَرِیضَهًٌْ. قُلْتُ: أَ وَ لَیْسَ قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ فَلا جُناحَ عَلَیْهِ أَنْ یَطَّوَّفَ بِهِما؟ قَالَ: کَانَ ذَلِکَ فِی عُمْرَهًِْ الْقَضَاءِ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) شَرَطَ عَلَیْهِمْ أَنْ یَرْفَعُوا الْأَصْنَامَ مِنَ الصَّفَا وَ الْمَرْوَهًِْ فَتَشَاغَلَ رَجُلٌ وَ تَرَکَ السَّعْیَ حَتَّی انْقَضَتِ الْأَیَّامُ وَ أُعِیدَتِ الْأَصْنَامُ فَجَاءُوا إِلَیْهِ. فَقَالُوا: یَا رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) إِنَّ فُلَاناً لَمْ یَسْعَ بَیْنَ الصَّفَا وَالْمَرْوَهًِْ وَ قَدْ أُعِیدَتِ الْأَصْنَامُ فَأَنْزَلَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ فَلا جُناحَ‌عَلَیْهِ‌أَنْ یَطَّوَّفَ بِهِما أَیْ وَ عَلَیْهِمَا الْأَصْنَامُ.

امام صادق (علیه السلام) برخی از امام صادق (علیه السلام) پرسیدند: «آیا سعی بین صفا و مروه فریضه است یا سنّت»؟ حضرت فرمود: «واجب است». راوی می‌گوید: به حضرت عرض کردم: «آیا خداوند عزّوجلّ نفرموده که: فَلاَ جُنَاحَ عَلَیه أَن یطَّوَّفَ بِهمَا» حضرت فرمود: «آن، درباره‌ی عمرهًْ‌القضا [در زمان تسلّط کفّار بر مکّه] بوده است. رسول‌خدا (با مشرکان شرط کرده‌بود که آن بت‌ها را از صفا و مروه بردارند و مردی [از مسلمانان] مشغول به کاری شد و سعی بین صفا و مروه را انجام نداد تا اینکه آن روزها سپری شد و بت‌ها بازگردانده شدند. آنگاه نزد پیامبر (آمده و عرض کردند: «فلانی، سعی بین صفا و مروه را انجام نداده و آن بت‌ها بازگردانده شده است. حکم آن چیست»؟ در آن هنگام بود که خداوند آیه‌ی: فَلاَ جُنَاحَ عَلَیه أَن یطَّوَّفَ بِهمَا را نازل کرد یعنی در حالی که بت‌ها بر روی آن دو (صفا و مروه) است [طواف کنید]».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱، ص۷۵۴
الکافی، ج۴، ص۴۳۵/ تهذیب الأحکام، ج۵، ص۱۴۹/ وسایل الشیعه، ج۱۳، ص۴۶۸/ المناقب، ج۴، ص۲۵۷/ نورالثقلین/ البرهان
۲ -۴
(بقره/ ۱۵۸)

الباقر (علیه السلام)- عَن زُرَارَهَ وَ مُحَمَّدِ‌بنِ‌مُسلِمٍ أَنَّهُمَا قََالَا قُلْنَا لِأَبِی‌جَعْفَرٍ (علیه السلام): مَا تَقُولُ فِی الصَّلَاهًِْ فِی السَّفَرِ کَیْفَ هِیَ وَ کَمْ هِیَ؟ فَقَالَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ یَقُولُ وَ إِذا ضَرَبْتُمْ فِی الْأَرْضِ فَلَیْسَ عَلَیْکُمْ جُناحٌ أَنْ تَقْصُرُوا مِنَ الصَّلاةِ فَصَارَ التَّقْصِیرُ فِی السَّفَرِ وَاجِباً کَوُجُوبِ التَّمَامِ فِی الْحَضَرِ. قَالَا قُلْنَا: إِنَّمَا قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ فَلَیْسَ عَلَیْکُمْ جُناحٌ وَ لَمْ یَقُلْ افْعَلُوا فَکَیْفَ أَوْجَبَ ذَلِکَ کَمَا أَوْجَبَ التَّمَامَ فِی الْحَضَرِ. فَقَالَ (علیه السلام) أَ وَ لَیْسَ قَدْ قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ فِی الصَّفَا وَ الْمَرْوَهًِْ فَمَنْ حَجَّ الْبَیْتَ أَوِ اعْتَمَرَ فَلا جُناحَ عَلَیْهِ أَنْ یَطَّوَّفَ بِهِما أَ لَا تَرَوْنَ أَنَّ الطَّوَافَ بِهِمَا وَاجِبٌ مَفْرُوضٌ لِأَنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ ذَکَرَهُ فِی کِتَابِهِ وَ صَنَعَهُ نَبِیُّهُ (صلی الله علیه و آله).

امام باقر (علیه السلام) از زراره و محمّدبن‌مسلم نقل شده است که گفتند: به امام باقر (علیه السلام) عرض کردیم: «در مورد نماز در هنگام سفر چه می‌فرمایید چگونه و چند رکعت است»؟ آن حضرت فرمود: «خداوند عزّوجلّ می‌فرماید: هنگامی که سفر می‌کنید، گناهی بر شما نیست که نماز را کوتاه کنید. (نساء/۱۰۱) پس شکسته‌خواندن نماز در سفر واجب می‌شود؛ همان‌گونه که تمام‌گزاردن نماز در حضر واجب است». گفتیم: «خداوند عزّوجلّ می‌فرماید: «بر شما حرجی نیست» و نمی‌فرماید: «چنین کنید». (یعنی به لفظ امر نفرموده نماز را کوتاه کنید که دلالت بر وجوب نماید). پس چگونه کوتاه‌کردن نماز در سفر همانند تمام اداکردن آن در حضر واجب باشد»؟ آن حضرت فرمود: «مگر خداوند عزّوجلّ در سعی میان صفا و مروه نفرموده: فَمَنْ حَجَّ الْبَیْتَ أَوِ اعْتَمَرَ فَلا جُناحَ عَلَیْهِ أَنْ یَطَّوَّفَ بِهِما آیا نمی‌بینید که سعی صفا و مروه واجب است؟ زیرا خداوند عزّوجلّ در کتاب خود آن را ذکر فرموده و پیامبرش در بیان آیه سعی میان صفا و مروه را به فعل آورده است، [و به همین ترتیب کوتاه‌ساختن نماز در سفر عملی است که رسول‌خدا (به کار بسته است]».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱، ص۷۵۶
من لایحضره الفقیه، ج۱، ص۴۳۴/ وسایل الشیعه، ج۸، ص۵۱۷/ مستدرک الوسایل، ج۶، ص۵۴۲ / مستدرک الوسایل، ج۹، ص۴۳۶ / بحارالأنوار، ج۲، ص۲۷۶/ نورالثقلین

و کسی که فرمان خدا را در انجام کارهای نیک اطاعت کند، خداوند [نسبت به عمل او] قدردان، و [از آن] آگاه است

۳ -۱
(بقره/ ۱۵۸)

الصّادق (علیه السلام)- عَن عُبَیدِ‌بنِ‌زُرَارَهَ قَالَ سَأَلتُ أَبَاعَبدِ‌اللهِ (علیه السلام) ... قَالَ إِنَّ الطَّوَافَ فَرِیضَهًٌْ وَ فِیهِ صَلَاهًٌْ وَ السَّعْیَ سُنَّهًٌْ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله). قُلْتُ: أَ لَیْسَ اللَّهُ یَقُولُ إِنَّ الصَّفا وَ الْمَرْوَةَ مِنْ شَعائِرِ اللهِ؟ قَالَ: بَلَی! وَ لَکِنْ قَدْ قَالَ فِیهِمَا وَ مَنْ تَطَوَّعَ خَیْراً فَإِنَّ اللهَ شاکِرٌ عَلِیمٌ فَلَوْ کَانَ السَّعْیُ فَرِیضَهًًْ لَمْ یَقُلْ فَمَنْ تَطَوَّعَ خَیْراً.

امام صادق (علیه السلام) عبیدبن‌زراره گوید به امام صادق (علیه السلام) گفتم: ... طواف و نماز آن واجب است و سعی صفا و مروه، سنّت رسول‌خدا (است. آیا خداوند نمی‌فرماید: إِنَّ الصَّفا وَ الْمَرْوَةَ مِنْ شَعائِرِ اللهِ»؟ فرمود: «بله و لیکن درباره‌ی آن دو فرمود: وَ مَنْ تَطَوَّعَ خَیْراً فَإِنَّ اللهَ شاکِرٌ عَلِیمٌ و اگر سعی واجب بود نمی‌فرمود: فَمَنْ تَطَوَّعَ خَیْراً؛ و هرکه از روی میل و رغبت کار نیکی را به‌جای آورد».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱، ص۷۵۶
الکافی، ج۴، ص۳۷۹/ تهذیب الأحکام، ج۵، ص۳۲۱/ وسایل الشیعه، ج۱۳، ص۱۲۶/ نورالثقلین
۳ -۲
(بقره/ ۱۵۸)

أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- فَإِنَّ اللَّهَ جَعَلَ النَّافِلَهًَْ لِنَبِیِّهِ خَاصَّهًًْ دُونَ خَلْقِهِ فَقَالَ: وَ مِنَ اللَّیْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نافِلَهًًْ لَکَ عَسی أَنْ یَبْعَثَکَ رَبُّکَ مَقاماً مَحْمُوداً فَذَلِکَ أَمْرٌ اخْتَصَّ اللَّهُ بِهِ نَبِیَّهُ وَ أَکْرَمَهُ بِهِ لَیْسَ لِأَحَدٍ سِوَاهُ وَ هُوَ لِمَنْ سِوَاهُ تَطَوُّعٌ فَإِنَّهُ یَقُولُ وَ مَنْ تَطَوَّعَ خَیْراً فَإِنَّ اللهَ شاکِرٌ عَلِیمٌ فَوَفِّرْ مَا تَقَرَّبْتَ بِهِ إِلَی اللَّهِ وَ کَرَمِهِ وَ أَدِّ فَرَائِضَهُ إِلَی اللَّهِ کَامِلًا غَیْرَ مَثْلُوبٍ وَ لَا مَنْقُوصٍ.

امام علی (علیه السلام) خدا نافله را بر پیامبرش جدای از دیگر آفریدگانش واجب کرده و فرموده است: و پاسی از شب را [از خواب برخیز، و] قرآن [و نماز] بخوان! این یک وظیفه‌ی اضافی برای توست امید است پروردگارت تو را به مقامی در خور ستایش برانگیزد. (اسراء/۷۹) پس این شب‌زنده‌داری امری است که خدا آن را ویژه‌ی پیامبرش قرار داده و او را به این صفت گرامی داشته و این عمل جز برای پیامبر (برای دیگری واجب نیست و برای غیر او مستحب [و دل بخواهی] است؛ زیرا خداوند می‌فرماید: وَ مَنْ تَطَوَّعَ خَیْراً فَإِنَّ اللهَ شاکِرٌ عَلِیمٌ پس آنچه را که به‌واسطه‌ی آن به خدا نزدیک می‌شوی، فراوان انجام ده و [نیز] تمام واجبات خدا را بدون عیب و نقص، به‌جای آور.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱، ص۷۵۶
بحارالأنوار، ج۷۴، ص۲۶۲/ تحف العقول، ص۱۴۳
۳ -۳
(بقره/ ۱۵۸)

أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- وَ حافِظُوا عَلَی الصَّلَواتِ الْخَمْسِ فِی أَوْقَاتِهَا فَإِنَّهَا مِنَ اللَّهِ جَلَّ وَ عَزَّ بِمَکَانٍ وَ مَنْ تَطَوَّعَ خَیْراً فَهُوَ خَیْرٌ لَهُ فَإِنَّ اللهَ شاکِرٌ عَلِیمٌ.

امام علی (علیه السلام) نمازهای پنج‌گانه را در وقت‌هایشان به‌جای آورید؛ زیرا آن‌ها از [سوی] خدای عزّوجلّ در حکم آیه‌ی وَ مَنْ تَطَوَّعَ خَیْراً فَإِنَّ اللهَ شاکِرٌ عَلِیمٌ قرار دارد.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱، ص۷۵۶
بحارالأنوار، ج۷۴، ص۲۹۴/ تحف العقول، ص۱۵۲
۳ -۴
(بقره/ ۱۵۸)

العسکری (علیه السلام)- یَا أَمَهًُْ! إِنَّ قَوْلَ اللَّهِ عَزَّ‌وَ‌جَلَّ فِی الصَّفَا وَ الْمَرْوَهًِْ حَقٌ فَمَنْ حَجَّ الْبَیْتَ أَوِ اعْتَمَرَ فَلا جُناحَ عَلَیْهِ أَنْ یَطَّوَّفَ بِهِما وَ مَنْ تَطَوَّعَ خَیْراً فَأَکْثِرِی الطَّوَافَ، فَإِنَّ اللَّهَ شاکِرٌ لِصَنِیعِهِ بِحُسْنِ جَزَائِهِ، عَلِیمٌ بِنِیَّتِهِ، وَ عَلَی حَسَبِ ذَلِکَ یُعَظِّمُ ثَوَابَهُ، وَ یُکْرِمُ مَآبَهُ.

امام عسکری (علیه السلام) ای امّت! سخن پروردگار عزّوجلّ در مورد صفا و مروه حق است که فرمود: فَمَنْ حَجَّ الْبَیْتَ أَوِ اعْتَمَرَ فَلا جُناحَ عَلَیْهِ أَنْ یَطَّوَّفَ بِهِما وَ مَنْ تَطَوَّعَ خَیْراً پس زیاد طواف کنید که خداوند با پاداش نیکویش از مخلوقش سپاسگزاری می‌کند؛ از نیّت قلبی او باخبر است و به‌سبب نیّت او آن ثوابش را عظیم و جایگاهش را در آخرت گرامی می‌دارد.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱، ص۷۵۶
الإمام العسکری، ص۵۶۹
بیشتر
بقره
همه
مقدمه
۱
۲
۳
۴
۵
۶
۷
۸
۹
۱۰
۱۱
۱۲
۱۳
۱۴
۱۵
۱۶
۱۷
۱۸
۱۹
۲۰
۲۱
۲۲
۲۳
۲۴
۲۵
۲۶
۲۷
۲۸
۲۹
۳۰
۳۱
۳۲
۳۳
۳۴
۳۵
۳۶
۳۷
۳۸
۳۹
۴۰
۴۱
۴۲
۴۳
۴۴
۴۵
۴۶
۴۷
۴۸
۴۹
۵۰
۵۱
۵۲
۵۳
۵۴
۵۵
۵۶
۵۷
۵۸
۵۹
۶۰
۶۱
۶۲
۶۳
۶۴
۶۵
۶۶
۶۷
۶۸
۶۹
۷۰
۷۱
۷۲
۷۳
۷۴
۷۵
۷۶
۷۷
۷۸
۷۹
۸۰
۸۱
۸۲
۸۳
۸۴
۸۵
۸۶
۸۷
۸۸
۸۹
۹۰
۹۱
۹۲
۹۳
۹۴
۹۵
۹۶
۹۷
۹۸
۹۹
۱۰۰
۱۰۱
۱۰۲
۱۰۳
۱۰۴
۱۰۵
۱۰۶
۱۰۷
۱۰۸
۱۰۹
۱۱۰
۱۱۱
۱۱۲
۱۱۳
۱۱۴
۱۱۵
۱۱۶
۱۱۷
۱۱۸
۱۱۹
۱۲۰
۱۲۱
۱۲۲
۱۲۳
۱۲۴
۱۲۵
۱۲۶
۱۲۷
۱۲۸
۱۲۹
۱۳۰
۱۳۱
۱۳۲
۱۳۳
۱۳۴
۱۳۵
۱۳۶
۱۳۷
۱۳۸
۱۳۹
۱۴۰
۱۴۱
۱۴۲
۱۴۳
۱۴۴
۱۴۵
۱۴۶
۱۴۷
۱۴۸
۱۴۹
۱۵۰
۱۵۱
۱۵۲
۱۵۳
۱۵۴
۱۵۵
۱۵۶
۱۵۷
۱۵۸
۱۵۹
۱۶۰
۱۶۱
۱۶۲
۱۶۳
۱۶۴
۱۶۵
۱۶۶
۱۶۷
۱۶۸
۱۶۹
۱۷۰
۱۷۱
۱۷۲
۱۷۳
۱۷۴
۱۷۵
۱۷۶
۱۷۷
۱۷۸
۱۷۹
۱۸۰
۱۸۱
۱۸۲
۱۸۳
۱۸۴
۱۸۵
۱۸۶
۱۸۷
۱۸۸
۱۸۹
۱۹۰
۱۹۱
۱۹۲
۱۹۳
۱۹۴
۱۹۵
۱۹۶
۱۹۷
۱۹۸
۱۹۹
۲۰۰
۲۰۱
۲۰۲
۲۰۳
۲۰۴
۲۰۵
۲۰۶
۲۰۷
۲۰۸
۲۰۹
۲۱۰
۲۱۱
۲۱۲
۲۱۳
۲۱۴
۲۱۵
۲۱۶
۲۱۷
۲۱۸
۲۱۹
۲۲۰
۲۲۱
۲۲۲
۲۲۳
۲۲۴
۲۲۵
۲۲۶
۲۲۷
۲۲۸
۲۲۹
۲۳۰
۲۳۱
۲۳۲
۲۳۳
۲۳۴
۲۳۵
۲۳۶
۲۳۷
۲۳۸
۲۳۹
۲۴۰
۲۴۱
۲۴۲
۲۴۳
۲۴۴
۲۴۵
۲۴۶
۲۴۷
۲۴۸
۲۴۹
۲۵۰
۲۵۱
۲۵۲
۲۵۳
۲۵۴
۲۵۵
۲۵۶
۲۵۷
۲۵۸
۲۵۹
۲۶۰
۲۶۱
۲۶۲
۲۶۳
۲۶۴
۲۶۵
۲۶۶
۲۶۷
۲۶۸
۲۶۹
۲۷۰
۲۷۱
۲۷۲
۲۷۳
۲۷۴
۲۷۵
۲۷۶
۲۷۷
۲۷۸
۲۷۹
۲۸۰
۲۸۱
۲۸۲
۲۸۳
۲۸۴
۲۸۵
۲۸۶