آیه ۸۹ - سوره بقره

آیه وَ لَمَّا جاءَهُمْ كِتابٌ مِنْ عِنْدِ اللهِ مُصَدِّقٌ لِما مَعَهُمْ وَ كانُوا مِنْ قَبْلُ يَسْتَفْتِحُونَ عَلَى الَّذينَ كَفَرُوا فَلَمَّا جاءَهُمْ ما عَرَفُوا كَفَرُوا بِهِ فَلَعْنَةُ اللهِ عَلَى الْكافِرينَ [89]

و هنگامى كه از طرف خداوند، كتابى براى آنها آمد كه هماهنگ با نشانه‌ها‌يى بود كه با خود داشتند و پيش از اين، به خود نويد [آمدن اين كتاب و] پيروزى بر كافران را مى‌دادند، با اين همه هنگامى كه اين [كتاب، و پيامبرى] را كه شناخته ‌بودند نزد آنها آمد، به او كافر شدند؛ پس لعنت خدا بركافران باد.

و هنگامی که برای آنها آمد

۱ -۱
(بقره/ ۸۹)

العسکری (علیه السلام)- ذَمَّ اللَّهُ الْیَهُودَ فَقَالَ وَ لَمَّا جاءَهُمْ یَعْنِی هَؤُلَاءِ الْیَهُودَ الَّذِینَ تَقَدَّمَ ذِکْرُهُمْ وَ إِخْوَانِهِمْ مِنَ الْیَهُودِ.

امام عسکری (علیه السلام) خداوند [در این آیه] یهودیان را سرزنش کرده و می‌فرماید: وَ لَمَّا جاءَهُمْ یعنی یهودیانی که در آیات قبلی به آن‌ها و برادران یهودیشان اشاره‌شد.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱، ص۵۲۸
بحارالأنوار، ج۹۱، ص۱۰/ الإمام العسکری، ص۳۹۳/ البرهان
۱ -۲
(بقره/ ۸۹)

الصّادق (علیه السلام)- قَالَ کَعْبُ‌بْنُ‌الْأَشْرَفِ وَ مَالِکُ بْنُ‌ُالضَّیْفِ وَ وَهْبُ بْنُ یَهُودَا وَ فنحاصُ بْنُ عَازُورَا یَا مُحَمَّدُ (صلی الله علیه و آله)! إِنَّ اللَّهَ عَهِدَ إِلَیْنا فِی التَّوْرَاهًِْ أَنْ لَا نُؤْمِنَ لِرَسُولٍ حَتَّی یَأْتِیَنا بِقُرْبانٍ تَأْکُلُهُ النَّارُ فَإِنْ زَعَمْتَ أَنَّ اللَّهَ بَعَثَکَ إِلَیْنَا فَجِِِئْنَا بِهِ نُصَدِّقْکَ فَنَزَلْتْ وَ لَمَّا جاءَهُمْ کِتابٌ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ الْآیَهًَْ.

امام صادق (علیه السلام) کعب‌بن‌اشرف، مالک‌بن‌ضیف، وهب‌بن‌یهودا و فنحاص‌بن‌عازورا گفتند: «ای محمّد (! به‌درستی‌که خداوند در تورات با ما عهد بست که به رسولی ایمان نمی‌آوریم مگر اینکه برای ما قربانی‌ای بیاورد که آتش آن را بخورد؛ اگر می‌پنداری که خدا تو را به‌سوی ما فرستاده، آن را برای ما بیاور تا ما تورا تصدیق کنیم، پس این آیه نازل شد: وَ لَمَّا جاءَهُمْ کِتابٌ مِنْ عِنْدِ اللهِ ...

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱، ص۵۲۸
المناقب، ج۱، ص۵۲

کتابی از طرف خداوند

۲ -۱
(بقره/ ۸۹)

العسکری (علیه السلام)- القُرْآنُ.

امام عسکری (علیه السلام) [منظور از کتاب در این آیه] قرآن است.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱، ص۵۳۰
بحارالأنوار، ج۹۱، ص۱۰/ الإمام العسکری، ص۳۹۳/ البرهان

که هماهنگ با نشانه‌هایی بود که با خود داشتند

۳ -۱
(بقره/ ۸۹)

العسکری (علیه السلام)- مُصَدِّقٌ ذَلِکَ الْکِتَابُ لِما مَعَهُمْ مِنَ التَّوْرَاهًِْ الَّتِی بُیِّنَ فِیهَا أَنَّ مُحَمَّداً (صلی الله علیه و آله) الْأُمِّیَّ مِنْ وُلْدِ إِسْمَاعِیلَ الْمُؤَیَّدُ بِخَیْرِ خَلْقِ اللَّهِ بَعْدَهُ عَلِیٍّ (علیه السلام) وَلِیِّ اللَّهِ.

امام عسکری (علیه السلام) این کتاب (قرآن) تصدیق‌کننده‌ی کتاب تورات آنان است، همان توراتی که در آن تبیین شده که محمّد امّی (که از فرزندان اسماعیل (علیه السلام) است، توسّط بهترین خلق خدا پس از او، یعنی علی (علیه السلام) ولیّ خدا، تأیید [و حمایت] می‌شود.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱، ص۵۳۰
الکافی، ج۸، ص۳۰۸/ بحارالأنوار، ج۱۵، ص۲۲۵/ العیاشی، ج۱، ص۴۹/ النورالثقلین/ البرهان

و پیش از این، به خود نوید [آمدن این کتاب و] پیروزی بر کافران را می‌دادند

۴ -۱
(بقره/ ۸۹)

الصّادق (علیه السلام)- یَقُولُ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی الَّذِینَ آتَیْناهُمُ الْکِتابَ یَعْرِفُونَهُ یَعْنِی رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) کَما یَعْرِفُونَ أَبْناءَهُمْ لِأَنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ قَدْ أَنْزَلَ عَلَیْهِمْ فِی التَّوْرَاهًِْ وَ الْإِنْجِیلِ وَ الزَّبُورِ صِفَهًَْ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) وَ صِفَهًَْ أَصْحَابِهِ وَ مَبْعَثِهِ وَ هِجْرَتِهِ ... وَ کَانَتِ الْیَهُودُ یَقُولُونَ لِلْعَرَبِ قَبْلَ مَجِیءِ النَّبِیِّ: أَیُّهَا الْعَرَبُ! هَذَا أَوَانُ نَبِیٍّ یَخْرُجُ بِمَکَّهًَْ وَ یَکُونُ مُهَاجَرُهُ بِالْمَدِینَهًِْ وَ هُوَ آخِرُ الْأَنْبِیَاءِ وَ أَفْضَلُهُمْ فِی عَیْنَیْهِ حُمْرَهًٌْ وَ بَیْنَ کَتِفَیْهِ خَاتَمُ النُّبُوَّهًِْ یَلْبَسُ الشَّمْلَهًَْ یَجْتَزِئُ بِالْکِسْرَهًِْ وَ التُّمَیْرَاتِ وَ یَرْکَبُ الْحِمَارَ الْعَرِیَّهًَْ وَ هُوَ الضَّحُوکُ الْقَتَّالُ یَضَعُ سَیْفَهُ عَلَی عَاتِقِهِ لَا یُبَالِی مَنْ لَاقَی یَبْلُغُ سُلْطَانُهُ مُنْقَطَعَ الْخُفِّ وَ الْحَافِرِ لَنَقْتُلَنَّکُمْ بِهِ. یَا مَعْشَرَ الْعَرَبِ! قَتْلَ عَادٍ فَلَمَّا بَعَثَ اللَّهُ نَبِیَّهُ بِهَذِهِ الصِّفَهًِْ حَسَدُوهُ وَ کَفَرُوا بِهِ کَمَا قَالَ اللَّهُ وَ کانُوا مِنْ قَبْلُ یَسْتَفْتِحُونَ عَلَی الَّذِینَ کَفَرُوا فَلَمَّا جاءَهُمْ ما عَرَفُوا کَفَرُوا بِهِ.

امام صادق (علیه السلام) آن‌ها (یهود و نصارا) رسول‌خدا (را می‌شناسند؛ همان‌گونه که فرزندان خود را می‌شناسند. خداوند متعال در تورات، انجیل و زبور صفات محمّد (و یارانش را برای آن‌ها بیان کرده‌بود ... این در حالی است که همین یهودیان، قبل از آمدن پیامبر (دائماً به اعراب می‌گفتند در همین زمان‌هاست که پیامبری از مکّه ظهور و به مدینه هجرت کند و او آخرین و برترین پیامبر است؛ در چشمانش قرمزی و بین دو کتفش، مهر نبوّت است؛ ردای پشمین می‌پوشد و در خوراک، به پاره‌ای نان و چند دانه خرما قناعت می‌کند؛ بر الاغ بی‌پالان سوار می‌شود و خنده‌رو و جنگجو است؛ شمشیر بر شانه گذاشته و باکی از جنگ با دیگران ندارد و آوازه‌ی قدرت او به [همه‌ی پستی‌ها و بلندی‌ها] همه‌جا خواهدرسید و او شما اعراب کافر را مانند مردن قوم عاد، خواهدکشت. با این‌حال وقتی خداوند، پیامبرش (را با این صفات مبعوث کرد [همین یهودیان] به او حسادت ورزیده و نسبت به او کافر شدند همان‌طور که خداوند می‌فرماید: وَ کانُوا مِنْ قَبْلُ یَسْتَفْتِحُونَ عَلَی الَّذِینَ کَفَرُوا فَلَمَّا جاءَهُمْ ما عَرَفُوا کَفَرُوا بِهِ.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱، ص۵۳۰
بحارالأنوار، ج۶۹، ص۹۲/ النورالثقلین
۴ -۲
(بقره/ ۸۹)

ابن‌عباس (رحمة الله علیه)- کَانَتِ الْیَهُودُ یَسْتَفْتِحُونَ أَیْ یَسْتَنْصِرُونَ عَلَی الْأَوْسِ وَ الْخَزْرَجِ بِرَسُولِ اللهِ (صلی الله علیه و آله) قَبْلَ مَبْعَثِهِ فَلَمَّا بَعَثَهُ اللَّهُ مِنَ الْعَرَبِ وَ لَمْ یَکُنْ مِنْ بَنِی‌إِسْرَائِیلَ کَفَرُوا بِهِ وَ جَحَدُوا مَا کانُوا یَقُولُونَهُ فِیهِ فَقَالَ لَهُمُ مُعَاذُ بْنُ جَبَلٍ وَ بِشْرُ بْنُ الْبَرَاءِ بْنِ مَعْرُورٍ: یَا مَعْشَرَ الْیَهُودِ! اتَّقُوا اللَّهَ وَ أَسْلِمُوا فَقَدْ کُنْتُمْ تَسْتَفْتِحُونَ عَلَیْنَا بِمُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) وَ نَحْنُ أَهْلُ الشِّرْکِ وَ تَصِفُونَهُ وَ تَذْکُرُونَ أَنَّهُ مَبْعُوثٌ. فَقَالَ سَلَّامُ بْنُ مُسْلِمٍ: أَخُو بَنِی النَّظِیرِ مَا جَاءَنَا بِشَیْءٍ نَعْرِفُهُ وَ مَا هُوَ بِالَّذِی کُنَّا نَذْکُرُکُمْ. فَأَنْزَلَ اللَّهُ تَعَالَی هَذِهِ الْآیَهًَْ.

ابن‌عباس (رحمة الله علیه) یهودیان، قبل از بعثت پیامبر (به پیروزی بر [کافران] اوس و خزرج به کمک رسول‌خدا ([به خود] نوید می‌دادند. همین‌که خداوند او را از میان عرب برانگیخت و [یهودیان دیدند که او] از بنی‌اسرائیل نبود، کفر ورزیده و آنچه را قبلاً درباره‌اش می‌گفتند، انکار کردند. معاذبن‌جبل و بشربن‌براءبن‌معرور به آن‌ها گفتند: «ای یهودیان! از خدا بترسید و اسلام آورید. شما خود را قبلاً به‌واسطه‌ی حضرت محمّد (بر ما پیروز می‌دانستید؛ درحالی‌که ما کافر بودیم و پیوسته مشخّصات و خصوصیّات او را به ما گوشزد می‌کردید که در آینده مبعوث می‌شود». در جواب آن‌ها سلام‌بن‌مسلم که از قبیلة بنی‌نضیر بود گفت: «آنچه ما می‌دانیم رخ نداده و این آن پیامبری نیست که به شما می‌گفتیم». خداوند در همین مورد آیه‌ی فوق را نازل نمود.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱، ص۵۳۰
بحارالأنوار، ج۹، ص۶۵/ بحارالأنوار، ج۲۲، ص۶۲/ المناقب، ج۱، ص۵۱
۴ -۳
(بقره/ ۸۹)

الصّادق (علیه السلام)- کَانَتِ الْیَهُودُ تَجِدُ فِی کُتُبِهَا أَنَّ مُهَاجَرَ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) مَا بَیْنَ عَیْرٍ وَ أُحُدٍ فَخَرَجُوا یَطْلُبُونَ الْمَوْضِعَ فَمَرُّوا بِجَبَلٍ یُسَمَّی حَدَاداً فَقَالُوا حَدَادٌ وَ أُحُدٌ سَوَاءٌ فَتَفَرَّقُوا عِنْدَهُ فَنَزَلَ بَعْضُهُمْ بِتَیْمَاءَ وَ بَعْضُهُمْ بِفَدَکَ وَ بَعْضُهُمْ بِخَیْبَرَ فَاشْتَاقَ الَّذِینَ بِتَیْمَاءَ إِلَی بَعْضِ إِخْوَانِهِمْ فَمَرَّ بِهِمْ أَعْرَابِیٌّ مِنْ قَیْسٍ فَتَکَارَوْا مِنْهُ وَ قَالَ لَهُمْ: أَمُرُّ بِکُمْ مَا بَیْنَ عَیْرٍ وَ أُحُدٍ فَقَالُوا لَهُ: إِذَا مَرَرْتَ بِهِمَا فَآذِنَّا بِهِمَا فَلَمَّا تَوَسَّطَ بِهِمْ أَرْضَ الْمَدِینَهًِْ قَالَ لَهُمْ: ذَاکَ عَیْرٌ وَ هَذَا أُحُدٌ فَنَزَلُوا عَنْ ظَهْرِ إِبِلِهِ وَ قَالُوا: قَدْ أَصَبْنَا بُغْیَتَنَا فَلَا حَاجَهًَْ لَنَا فِی إِبِلِکَ فَاذْهَبْ حَیْثُ شِئْتَ وَ کَتَبُوا إِلَی إِخْوَانِهِمُ الَّذِینَ بِفَدَکَ وَ خَیْبَرَ أَنَّا قَدْ أَصَبْنَا الْمَوْضِعَ فَهَلُمُّوا إِلَیْنَا فَکَتَبُوا إِلَیْهِمْ أَنَّا قَدِ اسْتَقَرَّتْ بِنَا الدَّارُ وَ اتَّخَذْنَا الْأَمْوَالَ وَ مَا أَقْرَبَنَا مِنْکُمْ فَإِذَا کَانَ ذَلِکَ فَمَا أَسْرَعَنَا إِلَیْکُمْ فَاتَّخَذُوا بِأَرْضِ الْمَدِینَهًِْ الْأَمْوَالَ فَلَمَّا کَثُرَتْ أَمْوَالُهُمْ بَلَغَ تُبَّعَ فَغَزَاهُمْ فَتَحَصَّنُوا مِنْهُ فَحَاصَرَهُمْ وَ کَانُوا یَرِقُّونَ لِضُعَفَاءِ أَصْحَابِ تُبَّعٍ فَیُلْقُونَ إِلَیْهِمْ بِاللَّیْلِ التَّمْرَ وَ الشَّعِیرَ فَبَلَغَ ذَلِکَ تُبَّعَ فَرَقَّ لَهُمْ وَ آمَنَهُمْ فَنَزَلُوا إِلَیْهِ فَقَالَ لَهُمْ: إِنِّی قَدِ اسْتَطَبْتُ بِلَادَکُمْ وَ لَا أَرَانِی إِلَّا مُقِیماً فِیکُمْ. فَقَالُوا لَهُ: إِنَّهُ لَیْسَ ذَاکَ لَکَ إِنَّهَا مُهَاجَرُ نَبِیٍّ وَ لَیْسَ ذَلِکَ لِأَحَدٍ حَتَّی یَکُونَ ذَلِکَ. فَقَالَ لَهُمْ: إِنِّی مُخَلِّفٌ فِیکُمْ مِنْ أُسْرَتِی مَنْ إِذَا کَانَ ذَلِکَ سَاعَدَهُ وَ نَصَرَهُ فَخَلَّفَ حَیَّیْنِ الْأَوْسَ وَ الْخَزْرَجَ فَلَمَّا کَثُرُوا بِهَا کَانُوا یَتَنَاوَلُونَ أَمْوَالَ الْیَهُودِ وَ کَانَتِ الْیَهُودُ تَقُولُ لَهُمْ أَمَا لَوْ قَدْ بُعِثَ محمد (صلی الله علیه و آله) لَیُخْرِجَنَّکُمْ مِنْ دِیَارِنَا وَ أَمْوَالِنَا فَلَمَّا بَعَثَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ مُحَمَّداً (صلی الله علیه و آله) آمَنَتْ بِهِ الْأَنْصَارُ وَ کَفَرَتْ بِهِ الْیَهُودُ وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ کانُوا مِنْ قَبْلُ یَسْتَفْتِحُونَ عَلَی الَّذِینَ کَفَرُوا.

امام صادق (علیه السلام) یهودیان در کتاب‌های خود یافته‌بودند که هجرتگاه محمّد (میان کوه «عیر» و کوه «احد» است و از همین‌رو در طلب او بیرون آمده و به آنجا رفتند و به کوهی گذر کردند که «حداد» خوانده‌می‌شد. گفتند: «حداد» و «أحد» یکی است و لذا در اطراف همان کوه پراکنده‌شدند. پس شماری از ایشان در «تیما» فرودآمدند و برخی دیگر در «فدک» و شماری دیگر در «خیبر». آنان که در تیما بودند شوق دیدار برادران خویش را داشتند. بادیه‌نشینی از قبیله قیس بر آن‌ها گذرکرد و ایشان از او شتر کرایه کردند. آن مرد قیسی به ایشان گفت: «من شما را از میان دو کوه عیر و أحد می‌گذرانم». آن‌ها به او گفتند: «هرگاه به آن دو رسیدی ما را آگاه کن». چون او به میان سرزمین مدینه رسید به ایشان گفت: «این کوه عیر و آن دیگری کوه احد است». یهودیان از شتر به پایین آمده و گفتند: «ما به طلب خود رسیدیم و دیگر نیازی به شترهای تو نداریم؛ پس هرکجا می‌خواهی برو». آن‌ها به برادرانشان در فدک و خیبر نوشتند: «ما به جایی که می‌خواستیم، رسیدیم؛ شما هم به نزد ما بشتابید» آن‌ها در پاسخ نوشتند: «ما در اینجا خانه ساخته‌ایم و اموالی به‌دست آورده‌ایم و فاصله‌ی ما و شما خیلی نزدیک است؛ هرگاه جریان هجرت محمّد (پیش آمد ما شتابان نزد شما خواهیم‌آمد» ایشان در شهر مدینه اموالی به‌دست آوردند و چون ثروتشان رو به فزونی نهاد «تبّع» (پادشاه آن روز یمن) از دارایی آن‌ها آگاه شده و به جنگ با ایشان آمد. آن‌ها به دژهای خود پناه‌بردند و همیشه برای افراد ناتوان در سپاه تبّع دلسوزی می‌کردند و چون شب می‌شد از بالای دژ برای ایشان خرما و جو پایین می‌ریختند. این ماجرا به گوش تبّع رسید و دلش به حال آن‌ها سوخت و ایشان را امان‌داد. یهودیان از دژهای خود به زیر آمده و نزد او رفتند. تبّع به ایشان گفت: «من از شهر شما خوشم آمده و تصمیم دارم در میان شما اقامت کنم». یهودیان به او گفتند: «تو نمی‌توانی چنین کنی؛ زیرا اینجا هجرتگاه یک پیامبر است و هیچ‌کس پیش از او نمی‌تواند چنین کند تا او بیاید». تبّع به ایشان گفت: «من از خاندان خود کسانی را در میان شما می‌نهم تا چون آن پیامبر بیاید او را یاری رسانند». پس دو تیره‌ی اوس و خزرج را در میان آن‌ها نهاد. چون افراد این دو تیره در آنجا رو به فزونی نهادند به اموال یهود دست می‌انداختند و یهودیان به آن‌ها می‌گفتند: «وقتی محمّد (برانگیخته‌شود دست شما را از خانه و اموال ما کوتاه خواهدکرد». پس چون خداوند عزّوجلّ محمّد (را برانگیخت انصار (اوس و خزرج مدینه) به او ایمان‌آوردند ولی یهود به او کفر ورزیدند؛ و این همان سخن پروردگار است: وَ کانُوا مِنْ قَبْلُ یَسْتَفْتِحُونَ عَلَی الَّذِینَ کَفَرُوا.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱، ص۵۳۲
الکافی، ج۸، ص۳۰۸/ بحارالأنوار، ج۱۵، ص۲۲۵/ العیاشی، ج۱، ص۴۹/ النورالثقلین/ البرهان
۴ -۴
(بقره/ ۸۹)

العسکری (علیه السلام)- وَ کانُوا یَعْنِی هَؤُلَاءِ الْیَهُودَ مِنْ قَبْلُ ظُهُورِ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) بِالرِّسَالَهًِْ یَسْتَفْتِحُونَ یَسْأَلُونَ اللَّهَ الْفَتْحَ وَ الظَّفَرَ عَلَی الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ أَعْدَائِهِمْ وَ الْمُنَاوِینَ لَهُمْ فَکَانَ اللَّهُ یَفْتَحُ وَ یَنْصُرُهُمْ.

امام عسکری (علیه السلام) آن یهودیان قبل از رسالت محمّد (از خداوند پیروزی و کامیابی بر دشمنان و ستیزه‌جویان خود درخواست می‌کردند؛ و خداوند آن‌ها را پیروز می‌کرد و یاری می‌رساند (چون اظهار ایمان به پیامبر می‌کردند).

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱، ص۵۳۲
بحارالأنوار، ج۹۱، ص۱۰/ الإمام العسکری، ص۳۹۳/ البرهان
۴ -۵
(بقره/ ۸۹)

العسکری (علیه السلام)- إِنَّ اللَّهَ تَعَالَی أَخْبَرَ رَسُولَهُ (صلی الله علیه و آله) بِمَا کَانَ مِنْ إِیمَانِ الْیَهُودِ بِمُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) قَبْلَ ظُهُورِهِ وَ مِنْ اسْتِفْتَاحِهِمْ عَلَی أَعْدَائِهِمْ بِذِکْرِهِ وَ الصَّلَاهًِْ عَلَیْهِ وَ عَلَی آلِهِ قَالَ (علیه السلام) وَ کَانَ اللَّهُ أَمَرَ الْیَهُودَ فِی أَیَّامِ مُوسَی (علیه السلام) وَ بَعْدَهُ إِذَا دَهَمَهُمْ أَمْرٌ وَ دَهَمَتْهُمْ دَاهِیَهًٌْ أَنْ یَدْعُوا اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ بِمُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) وَ آلِهِ الطَّیِّبِینَ (علیهم السلام) وَ أَنْ یَسْتَنْصِرُوا بِهِمْ وَ کَانُوا یَفْعَلُونَ ذَلِکَ حَتَّی کَانَتِ الْیَهُودُ مِنْ أَهْلِ الْمَدِینَهًِْ قَبْلَ ظُهُورِ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) النَّبِیِّ بِعَشْرِ سِنِینَ یُعَادُونَهُمْ أَسَدٌ وَ غَطَفَانُ وَ قَوْمٌ مِنَ الْمُشْرِکِینَ وَ یَقْصِدُونَ أَذَاهُمْ یَسْتَدْفِعُونَ شُرُورَهُمْ وَ بَلَاءَهُمْ بِسُؤَالِهِمْ رَبَّهُمْ بِمُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) وَ آلِهِ الطَّیِّبِینَ حَتَّی قَصَدَهُمْ فِی بَعْضِ الْأَوْقَاتِ أَسَدٌ وَ غَطَفَانُ فِی ثَلَاثَهًِْ آلَافٍ إِلَی بَعْضِ الْیَهُودِ حَوَالِیَ الْمَدِینَهًِْ فَتَلَقَّاهُمُ الْیَهُودُ وَ هُمْ ثَلَاثُمِائَهًِْ فَارِسٍ وَ دَعَوُا اللَّهَ بِمُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) وَ آلِهِ فَهَزَمُوهُمْ وَ قَطَعُوهُمْ فَقَالَ أَسَدٌ وَ غَطَفَانُ بَعْضٌ لِبَعْضٍ: تَعَالَوْا نَسْتَعِینُ عَلَیْهِمْ بِسَائِرِ القَبَائِلِ. فَاسْتَعَانُوا عَلَیْهِمْ بِالْقَبَائِلِ وَ أَکْثَرُوا حَتَّی اجْتَمَعُوا قَدْرَ ثَلَاثِینَ أَلْفاً وَ قَصَدُوا هَؤُلَاءِ ثَلَاثَمِائَهًٍْ فِی قَرْیَتِهِمْ فَأَلْجَئُوهُمْ إِلَی بُیُوتِهَا وَ قَطَعُوا عَنْهَا الْمِیَاهَ الْجَارِیَهًَْ الَّتِی کَانَتْ تَدْخُلُ إِلَی قُرَاهُمْ وَ مَنَعُوا عَنْهُمُ الطَّعَامَ وَ اسْتَأْمَنَ الْیَهُودُ إِلَیْهِمْ فَلَمْ یُؤَمِّنُوهُمْ وَ قَالُوا لَا إِلَّا أَنْ نَقْتُلَکُمْ وَ نَسْبِیَکُمْ وَ نَنْهَبَکُمْ فَقَالَتِ الْیَهُودُ بَعْضُهَا لِبَعْضٍ: کَیْفَ نَصْنَعُ؟ فَقَالَ لَهُمْ أَمْثَلُهُمْ وَ ذُو الرَّأْیِ مِنْهُمْ أَ مَا أَمَرَ مُوسَی (علیه السلام) أَسْلَافَکُمْ وَ مَنْ بَعْدَهُمْ بِالِاسْتِنْصَارِ بِمُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) وَ آلِهِ أَ مَا أَمَرَکُمْ بِالِابْتِهَالِ إِلَی اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ عِنْدَ الشَّدَائِدِ بِهِمْ؟ قَالُوا: بَلَی! قَالُوا فَافْعَلُوا. فَقَالُوا: اللَّهُمَّ! بِجَاهِ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) وَ آلِهِ الطَّیِّبِینَ لَمَّا سَقَیْتَنَا فَقَدْ قَطَعَتْ عَنَّا الظَّلَمَهًُْ الْمِیَاهَ حَتَّی ضَعُفَ شَبَابُنَا وَ تَمَاوَتَ وِلْدَانُنَا وَ أَشْرَفْنَا عَلَی الْهَلَکَهًِْ فَبَعَثَ اللَّهُ تَعَالَی وَابِلًا هَطِلًا حَتَّی مَلَأَ حِیَاضَهُمْ وَ آبَارَهُمْ وَ أَنْهَارَهُمْ وَ أَوْعِیَتَهُمْ وَ ظُرُوفَهُمْ فَقَالُوا: هَذِهِ إِحْدَی الْحُسْنَیَیْنِ ثُمَّ أَشْرَفُوا مِنْ سُطُوحِهِمْ وَ الْعَسَاکِرِ الْمُحِیطَهًِْ بِهِمْ فَإِذَا الْمَطَرُ قَدْ أَذَاهُمْ غَایَهًَْ الْأَذَی وَ أَفْسَدَ أَمْتِعَتَهُمْ وَ أَسْلِحَتَهُمْ وَ أَمْوَالَهُمْ فَانْصَرَفَ عَنْهُمْ لِذَلِکَ بَعْضُهُمْ وَ ذَلِکَ أَنَّ الْمَطَرَ أَتَاهُمْ فِی غَیْرِ أَوَانِهِ فِی حَمَّارَهًِْ الْقَیْظِ حِینَ لَا یَکُونُ مَطَرٌ فَقَالَ الْبَاقُونَ مِنَ الْعَسَاکِرِ: هَبْکُمْ سُقِیتُمْ فَمِنْ أَیْنَ تَأْکُلُونَ؟ وَ لَئِنِ انْصَرَفَ عَنَّا هَؤُلَاءِ فَلَسْنَا نَنْصَرِفُ حَتَّی نَقْهَرَکُمْ عَلَی أَنْفُسِکُمْ وَ عِیَالَاتِکُمْ وَ أَهَالِیکُمْ وَ أَمْوَالِکُمْ وَ نَشْفِی غَیْظَنَا مِنْکُمْ فَقَالَتِ الْیَهُودُ: إِنَّ الَّذِی سَقَانَا بِدُعَائِنَا بِمُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) وَ آلِهِ (علیهم السلام) قَادِرٌ عَلَی أَنْ یُطْعِمَنَا وَ إِنَّ الَّذِی صَرَفَ عَنَّا مَنْ صَرَفَهُ قَادِرٌ أَنْ یَصْرِفَ الْبَاقِینَ ثُمَّ دَعَوُا اللَّهَ بِمُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) وَ آلِهِ (علیهم السلام) أَنْ یُطْعِمَهُمْ فَجَاءَتْ قَافِلَهًٌْ عَظِیمَهًٌْ مِنْ قَوَافِلِ الطَّعَامِ قَدْرَ أَلْفَیْ جَمَلٍ وَ بَغْلٍ وَ حِمَارٍ مُوقَرَهًٍْ حِنْطَهًًْ وَ دَقِیقاً وَ هُمْ لَا یَشْعُرُونَ بِالْعَسَاکِرِ فَانْتَهَوْا إِلَیْهِمْ وَ هُمْ نِیَامٌ وَ لَمْ یَشْعُرُوا بِهِمْ لِأَنَّ اللَّهَ تَعَالَی ثَقَّلَ نَوْمَهُمْ حَتَّی دَخَلُوا الْقَرْیَهًَْ وَ لَمْ یَمْنَعُوهُمْ وَ طَرَحُوا أَمْتِعَتَهُمْ وَ بَاعُوهَا مِنْهُمْ فَانْصَرَفُوا وَ بَعُدُوا وَ تَرَکُوا الْعَسَاکِرَ نَائِمَهًًْ لَیْسَ فِی أَهْلِهَا عَیْنٌ تَطْرِفُ فَلَمَّا بَعُدُوا وَ انْتَبَهُوا وَ نَابَذُوا الْیَهُودَ الْحَرْبَ وَ جَعَلَ یَقُولُ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ: الْوَحَا الْوَحَا فَإِنَّ هَؤُلَاءِ اشْتَدَّ بِهِمُ الْجُوعُ وَ سَیَذِلُّونَ لَنَا قَالَتْ لَهُمُ الْیَهُودُ: هَیْهَاتَ بَلْ أَطْعَمَنَا رَبُّنَا وَ کُنْتُمْ نِیَاماً جَاءَنَا مِنَ الطَّعَامِ کَذَا وَ کَذَا وَ لَوْ أَرَدْنَا أَنْ نَقْتُلَکُمْ فِی حَالِ نَوْمِکُمْ لَتَهَیَّأَ لَنَا وَ لَکِنَّا کَرِهْنَا الْبَغْیَ عَلَیْکُمْ فَانْصَرِفُوا عَنَّا وَ إِلَّا دَعَوْنَا بِمُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) وَ آلِهِ (علیهم السلام) وَ اسْتَنْصَرْنَا بِهِمْ أَنْ یُخْزِیَکُمْ کَمَا قَدْ أَطْعَمَنَا وَ سَقَانَا فَأَبَوْا إِلَّا طُغْیَاناً فَدَعَوُا اللَّهَ بِمُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) وَ آلِهِ (علیهم السلام) وَ اسْتَنْصَرُوا بِهِمْ ثُمَّ بَرَزَ الثَّلَاثُمِائَهًِْ إِلَی ثَلَاثِینَ أَلْفاً فَقَتَلُوا مِنْهُمْ وَ أَسَرُوا وَ طَحْطَحُوهُمْ وَ اسْتَوْثَقُوا مِنْهُمْ بِأُسَرَائِهِمْ فَکَانَ لَا یَنَالُهُمْ مَکْرُوهٌ مِنْ جِهَتِهِمْ لِخَوْفِهِمْ عَلَی مَنْ لَهُمْ فِی أَیْدِی الْیَهُودِ فَلَمَّا ظَهَرَ مُحَمَّدٌ (صلی الله علیه و آله) حَسَدُوهُ إِذْ کَانَ مِنَ الْعَرَبِ فَکَذَّبُوهُ.

امام عسکری (علیه السلام) خداوند متعال پیامبرش را از ایمان یهودیان به محمّد (پیش از ظهور وی و پیروزی آن‌ها بر دشمنان به‌خاطر ذکر نام او و درودفرستادن بر او و خاندانش باخبر ساخت. خداوند به یهودیان زمان موسی (علیه السلام) و بعد از او دستور داد اگر امری ذهنشان را مشغول کرد و مسئله‌ای برایشان پیش آمد، خدای عزّوجلّ را به حق محمّد (و خاندان پاکش (علیهم السلام) بخوانند و از آن‌ها کمک بخواهند. آن‌ها همواره چنین می‌کردند. یهودیان مدینه ده‌سال پیش از ظهور محمّد (مورد دشمنی قبیله‌ی اسد و غطفان و قومی از مشرکین بودند که همواره قصد حمله به آن‌ها داشتند. یهودیان تصمیم گرفتند که از پروردگارشان به حق محمّد (و خاندان پاکش بخواهند شرّ و بلای آن‌ها را دفع‌کند. تا زمانی‌که سه‌هزار نفر از اسد و غطفان به‌سوی برخی یهودیان اطراف مدینه حرکت [و حمله] کردند و یهودیان در حالی‌که فقط سیصد جنگجو داشتند و خدا را به محمّد (و خاندانش (علیهم السلام) می‌خواندند، با آن‌ها برخوردکردند و آن‌ها را شکست‌داده و از بین بردند. پس گروهی از اسدیان و غطفانیان به هم گفتند: «بیایید از دیگر قبائل کمک بگیریم و چنین کردند». تعداد آن‌ها زیاد شد؛ سی‌هزار نفر اجتماع کرده و به‌سوی آن‌ها در روستایشان حرکت کردند. آن سیصدنفر به خانه‌های خود پناه بردند و آن‌ها آب‌های روان را که به روستاهای یهودیان وارد می‌شد، مسدود نموده و طعام را از آنان بازداشتند. یهود از آن‌ها امان خواست امّا نپذیرفتند و گفتند: «نه! مگر این که شما را بکشیم و اسیرتان کنیم و غنیمتتان را به تاراج ببریم». یهودیان به یکدیگر می‌گفتند: «چه کنیم»؟ کسی‌که صاحب نظر و برتر آن‌ها بود گفت: «آیا موسی (علیه السلام) به گذشتگانتان و افراد پس از آن‌ها، به کمک‌خواستن از محمّد (و آل او (علیهم السلام) امر نکرد؟ آیا به شما امر نکرد که هنگام سختی‌ها با توسّل به ایشان به درگاه خدای عزّوجلّ تضرّع کنید»؟ گفتند: «بله!» گفت: «پس انجام بدهید.» عرض کردند: «خداوندا! به حق محمّد (و خاندان پاکش (علیهم السلام) از تو می‌خواهیم که ما را سیراب گردانی! این ستمگران آب را بر ما بسته‌اند، جوانانمان ناتوان شده و فرزندانمان بی‌جان گشته‌اند و چیزی نمانده که هلاک شویم». آنگاه خداوند بارانی سنگین، سیل‌آسا و انبوه بر آنان فروفرستاد؛ آنچنان که آبگیرها، چاه‌ها، رودها و ظرف‌هایشان همه پرآب شد. گفتند: «این یکی از دو نعمت خدا بود». پس به بام‌ها رفتند و لشکریانی را که گرداگرد آن‌ها صف کشیده بودند نگریستند. باران به سختی آزارشان می‌داد و ساز و برگ و سلاح و دارایی آن‌ها را تباه می‌کرد. از این رو گروهی از لشکریان از یهودیان چشم پوشیده و بازگشتند؛ حال آنکه باران نابهنگام در اوج گرما و در زمانی که مکّه بارانی به خود نمی‌دید بر آن‌ها سخت می‌بارید. بازماندگان لشکر گفتند: «گر چه رگبار سیرابتان کرد، امّا از کجا خوراکی به دست می‌آورید؟ اگر آن‌ها بازگشتند ما می‌ایستیم تا بر شما، زن، فرزند، خاندان و اموالتان چیره‌شویم و کینه‌ای را که از شما به دل داریم فرو نشانیم». یهودیان گفتند: «همان کسی‌که با توسل به محمّد (و خاندانش به‌سوی او دعا کردیم و ما را سیراب کرد، خود می‌تواند ما را سیر نماید؛ و همان کسی‌که شرّ آن‌ها [که رفتند] را از سر ما باز کرد، خود می‌تواند شرّ بازمانده‌ها را نیز از سر ما رفع کند». سپس با توسّل به محمّد (و خاندانش به‌سوی خدا دعا کردند تا برایشان غذا فراهم کند. ناگاه کاروانی انبوه با دوهزار شتر، استر و الاغ که همه بار گندم و آرد داشتند سر رسیده و بدون این که با لشکریان روبرو شوند آن‌ها را پشت سر گذاشتند؛ آن لشکریان همه در خواب بودند و اصلاً متوجّه آنان نشدند؛ چرا که خداوند متعال آن‌ها را به خوابی سنگین برده‌بود و این چنین کاروانیان به روستا درآمدند و لشکریان جلوی آن‌ها را نگرفتند. پس در میان روستا بار خود را بر زمین گذاشته و آن را به فروش رساندند. [آنها] بازگشته و دور شدند و لشکریان را در حالی‌که خواب بودند و حتی پلک نزدند، پشت سر گذاشتند. وقتی کاروان رفت، لشکریان بیدارشدند و آهنگ جنگ با یهودیان کردند و به یکدیگر گفتند: «بشتابید! بشتابید! اکنون گرسنگی آن‌ها را به ستوه آورده است و پیش ما به خواری می‌افتند». یهودیان پاسخ دادند: «وای بر شما! آنگاه که در خواب بودید، پروردگارمان برای ما گونه‌گونه‌های غذا فراهم‌آورد و اگر می‌خواستیم تا در خواب بر شما یورش آوریم، بدون شک می‌توانستیم؛ امّا روا ندیدیم که بر شما ستم ورزیم. از اینجا بروید وگرنه با توسّل به محمّد (و خاندانش، علیه شما به دعا می‌نشینیم و یاری می‌جوییم تا خداوند همان‌گونه که ما را سیر و سیراب کرد، شما را به خواری اندازد». امّا آن‌ها گردن کشیده و ستم پیشه کردند. پس یهودیان با توسّل به محمّد (و خاندانش به‌سوی خدا دعا کرده و یاری جستند. سپس سیصدتن به رویارویی با سی‌هزار تن رفته و آن‌ها را کشتند و اسیر کردند و درهم شکستند و با استفاده از اسیرانشان [و در قبال آزادی آنها] از آنها (یارانشان) پیمان گرفتند؛ آنها نیز از ترس جان یارانشان که در دست یهودیان اسیر بودند دیگر هیچ آزاری به ایشان نرساندند. با این‌حال وقتی که محمّد (ظهور کرد از آنجا که او عرب بود، یهودیان حسد ورزیده و او را دروغگو خواندند.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱، ص۵۳۴
بحارالأنوار، ج۹۱، ص۱۰/ الإمام العسکری، ص۳۹۳/ البرهان
۴ -۶
(بقره/ ۸۹)

الصّادق (علیه السلام)- کَانَ قَوْمٌ فِیمَا بَیْنَ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) وَ عِیسَی (علیه السلام) وَ کَانُوا یَتَوَعَّدُونَ أَهْلَ الْأَصْنَامِ بِالنَّبِیِّ (صلی الله علیه و آله) وَ یَقُولُونَ لَیَخْرُجَنَّ نَبِیٌّ فَلَیُکَسِّرَنَّ أَصْنَامَکُمْ وَ لَیَفْعَلَنَّ بِکُمْ {وَ لَیَفْعَلَنَّ} فَلَمَّا خَرَجَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) کَفَرُوا بِهِ.

امام صادق (علیه السلام) در فاصله‌ی زمانی بین بعثت حضرت محمّد (و حضرت عیسی (علیه السلام)، جماعتی می‌زیستند که بت‌پرستان را به ظهور پیامبری تهدید می‌کردند و می‌گفتند: «پیامبری خواهدآمد که بت‌های شما را تکّه تکّه و با شما چنین و چنان کند». و چون پیامبراکرم (ظهور کرد همان یهودیان به او کفرورزیدند.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱، ص۵۳۶
الکافی، ج۸، ص۳۱۰/ بحارالأنوار، ج۱۵، ص۲۳۱/ النورالثقلین/ البرهان

با این همه، هنگامی‌که این [کتاب، و پیامبری] را که شناخته‌بودند نزد آنها آمد، به او کافرشدند؛ پس لعنت خدا برکافران باد

۵ -۱
(بقره/ ۸۹)

العسکری (علیه السلام)- فَلَمَّا جاءَهُمْ هَؤُلَاءِ الْیَهُودَ ما عَرَفُوا مِنْ نَعْتِ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) وَ صِفَتِهِ کَفَرُوا بِهِ وَ جَحَدُوا نُبُوَّتَهُ حَسَداً لَهُ وَ بَغْیاً عَلَیْهِ.

امام عسکری (علیه السلام) وقتی برای این یهودیان، نشانه‌ها و صفات پیامبراسلام (بیان شد، از روی حسد، ستمگری و سرکشی نسبت به پیامبر اسلام (او را انکار نمودند.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱، ص۵۳۶
بحارالأنوار، ج۹۱، ص۱۰/ الإمام العسکری، ص۳۹۳/ البرهان
۵ -۲
(بقره/ ۸۹)

العسکری (علیه السلام)- فَلَمَّا ظَهَرَ مُحَمَّدٌ (صلی الله علیه و آله) حَسَدُوهُ إِذْ کَانَ مِنَ الْعَرَبِ فَکَذَّبُوهُ.

امام عسکری (علیه السلام) وقتی محمّد (ظهور کرد از آنجا که او عرب بود، یهودیان حسد ورزیده و او را دروغگو خواندند.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱، ص۵۳۶
بحارالأنوار، ج۹۱، ص۱۰/ الإمام العسکری، ص۳۹۳/ البرهان
۵ -۳
(بقره/ ۸۹)

العسکری (علیه السلام)- نَحْنُ آلُ إِبْرَاهِیمَ (علیه السلام) الْمَحْسُودُونَ ... فَکَانَ نَبِیُّنَا (صلی الله علیه و آله) فَلَمَّا جاءَهُمْ ما عَرَفُوا کَفَرُوا بِهِ حَسَداً مِنْ عِنْدِ أَنْفُسِهِمْ أَنْ یُنَزِّلَ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ عَلی مَنْ یَشاءُ مِنْ عِبادِهِ حَسَداً مِنَ الْقَوْمِ عَلَی تَفْضِیلِ بَعْضِنَا عَلَی بَعْضٍ.

امام عسکری (علیه السلام) ما آل ابراهیم (علیه السلام) هستیم که بر ما رشک می‌برند ... پس این آیه درباره‌ی پیامبر ما بود: فَلَمَّا جاءَهُمْ ما عَرَفُوا کَفَرُوا بِهِ و این به‌خاطر حسدی بود که در جانشان بود [حسد اینکه چرا نبوّت به بنی‌اسرائیل نرسید] زیرا خداوند بر هرکدام از بندگانش که بخواهد [آیاتش را] نازل می‌کند. از این قوم [عدّه‌ای] به‌خاطر برتری بعضی از ما بر دیگران حسودی می‌کنند.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱، ص۵۳۸
بحارالأنوار، ج۳۳، ص۱۳۳
۵ -۴
(بقره/ ۸۹)

الباقر (علیه السلام)- عَن جابر (رحمة الله علیه): سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ (علیه السلام) عَنْ هَذِهِ الْآیَهًِْ مِنْ قَوْلِ اللَّهِ فَلَمَّا جاءَهُمْ ما عَرَفُوا کَفَرُوا بِهِ. قَالَ: تَفْسِیرُهَا فِی الْبَاطِنِ لَمَّا جَاءَهُمْ مَا عَرَفُوا فِی عَلِیٍّ (علیه السلام) کَفَرُوا بِهِ فَقَالَ اللَّهُ فِیهِمْ فَلَعْنَةُ اللهِ عَلَی الْکافِرِینَ یَعْنِی بَنِی أُمَیَّهًَْ هُمُ الْکَافِرُونَ فِی بَاطِنِ الْقُرْآن.

امام باقر (علیه السلام) از جابر (رحمة الله علیه) نقل شده است: از امام باقر (علیه السلام) درباره‌ی آیه فَلَمَّا جَاءهُم مَّا عَرَفُواْ کَفَرُواْ بِهِ پرسیدم. ایشان فرمود: تفسیر باطنی آن چنین است: «وقتی آنچه درباره علی (علیه السلام) می‌دانستند بر ایشان آمد انکارش کردند؛ پس خداوند متعال درباره‌ی آنها فرمود: فَلَعْنَةُ اللهُ عَلَی الْکَافِرِین یعنی در باطن قرآن، کافران همان بنی‌امیّه می‌باشند.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱، ص۵۳۸
بحارالأنوار، ج۳۶، ص۹۸/ العیاشی، ج۱، ص۵۰/ النورالثقلین/ البرهان
۵ -۵
(بقره/ ۸۹)

أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- وَ أَمَّا الْکُفْرُ الْمَذْکُورُ فِی کِتَابِ اللَّهِ فَخَمْسَهًُْ وُجُوهٍ مِنْهَا کُفْرُ الْجُحُودِ وَ مِنْهَا کُفْرٌ فَقَطْ فَأَمَّا کُفْرُ الْجُحُودِ فَأَحَدُ الْوَجْهَیْنِ مِنْهُ جُحُودُ الْوَحْدَانِیَّهًْ ... .ِ وَ الْوَجْهُ الْآخَرُ مِنَ الْجُحُودِ هُوَ الْجُحُودُ مَعَ الْمَعْرِفَهًِْ بِحَقِّیَّتِهِ قَالَ تَعَالَی وَ جَحَدُوا بِها وَ اسْتَیْقَنَتْها أَنْفُسُهُمْ ظُلْماً وَ عُلُوًّا وَ قَالَ سُبْحَانَهُ وَ کانُوا مِنْ قَبْلُ یَسْتَفْتِحُونَ عَلَی الَّذِینَ کَفَرُوا فَلَمَّا جاءَهُمْ ما عَرَفُوا کَفَرُوا بِهِ فَلَعْنَةُ اللهِ عَلَی الْکافِرِینَ أَیْ جَحَدُوهُ بَعْدَ أَنْ عَرَفُوهُ.

امام علی (علیه السلام) کفری که در کتاب خدا ذکر شده بر پنج قسم است: یکی کفر انکارکننده است و دیگری کفر تنهاست؛ کفر انکارکنندگان به دو صورت است: صورت اوّل آن، انکار وحدانیّت و یگانگی ... و صورت دیگر آن انکارکردن با وجود علم به حقیقت وحقّانیّت آن است؛ خداوند [در این‌باره] فرمود: و آن را از روی ظلم و سرکشی انکار کردند، در حالی‌که در دل به آن یقین داشتند. و خداوند سبحان فرمود: وَ کانُوا مِنْ قَبْلُ یَسْتَفْتِحُونَ عَلَی الَّذِینَ کَفَرُوا فَلَمَّا جاءَهُمْ ما عَرَفُوا کَفَرُوا بِهِ فَلَعْنَةُ اللهِ عَلَی الْکافِرِینَ یعنی [انکار کردن چیزی پس از شناخت آنکه در اینجا] کافران با آنکه آن (پیامبر اسلام و کتاب قرآن) را می‌شناختند، آن را انکار می‌کردند.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱، ص۵۳۸
مستدرک الوسایل، ج۱، ص۷۶/ بحارالأنوار، ج۶۹، ص۱۰۰/ بحارالأنوار، ج۹۰، ص۵۹
۵ -۶
(بقره/ ۸۹)

الرّسول (صلی الله علیه و آله)- یَا ابْنَ مَسْعُودٍ! مَنْ تَعَلَّمَ الْعِلْمَ یُرِیدُ بِهِ الدُّنْیَا وَ آثَرَ عَلَیْهِ حُبَّ الدُّنْیَا وَ زِینَتَهَا اسْتَوْجَبَ سَخَطَ اللَّهِ عَلَیْهِ وَ کَانَ فِی الدَّرْکِ الْأَسْفَلِ مِنَ النَّارِ مَعَ الْیَهُودِ وَ النَّصَارَی الَّذِینَ نَبَذُوا کِتَابَ اللَّهِ تَعَالَی قَالَ اللَّهُ تَعَالَی فَلَمَّا جاءَهُمْ ما عَرَفُوا کَفَرُوا بِهِ.

پیامبر ( ای پسر مسعود! اگر کسی دانش را برای دنیا بیاموزد و به‌واسطه‌ی آن دانش دوستی و زینت دنیا را اختیار کند سزاوار خشم خداست و جایش در آخرین طبقه‌ی دوزخ با یهود و نصاری است؛ هم آنان که کتاب خدا را دور افکندند. خدای تعالی فرموده است: فَلَمّا جاءَهُمْ ما عَرَفُوا کَفَرُوا بِهِ.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱، ص۵۳۸
بحارالأنوار، ج۷۴، ص۱۰۱/ مکارم الأخلاق، ص۴۵۰
بیشتر
بقره
همه
مقدمه
۱
۲
۳
۴
۵
۶
۷
۸
۹
۱۰
۱۱
۱۲
۱۳
۱۴
۱۵
۱۶
۱۷
۱۸
۱۹
۲۰
۲۱
۲۲
۲۳
۲۴
۲۵
۲۶
۲۷
۲۸
۲۹
۳۰
۳۱
۳۲
۳۳
۳۴
۳۵
۳۶
۳۷
۳۸
۳۹
۴۰
۴۱
۴۲
۴۳
۴۴
۴۵
۴۶
۴۷
۴۸
۴۹
۵۰
۵۱
۵۲
۵۳
۵۴
۵۵
۵۶
۵۷
۵۸
۵۹
۶۰
۶۱
۶۲
۶۳
۶۴
۶۵
۶۶
۶۷
۶۸
۶۹
۷۰
۷۱
۷۲
۷۳
۷۴
۷۵
۷۶
۷۷
۷۸
۷۹
۸۰
۸۱
۸۲
۸۳
۸۴
۸۵
۸۶
۸۷
۸۸
۸۹
۹۰
۹۱
۹۲
۹۳
۹۴
۹۵
۹۶
۹۷
۹۸
۹۹
۱۰۰
۱۰۱
۱۰۲
۱۰۳
۱۰۴
۱۰۵
۱۰۶
۱۰۷
۱۰۸
۱۰۹
۱۱۰
۱۱۱
۱۱۲
۱۱۳
۱۱۴
۱۱۵
۱۱۶
۱۱۷
۱۱۸
۱۱۹
۱۲۰
۱۲۱
۱۲۲
۱۲۳
۱۲۴
۱۲۵
۱۲۶
۱۲۷
۱۲۸
۱۲۹
۱۳۰
۱۳۱
۱۳۲
۱۳۳
۱۳۴
۱۳۵
۱۳۶
۱۳۷
۱۳۸
۱۳۹
۱۴۰
۱۴۱
۱۴۲
۱۴۳
۱۴۴
۱۴۵
۱۴۶
۱۴۷
۱۴۸
۱۴۹
۱۵۰
۱۵۱
۱۵۲
۱۵۳
۱۵۴
۱۵۵
۱۵۶
۱۵۷
۱۵۸
۱۵۹
۱۶۰
۱۶۱
۱۶۲
۱۶۳
۱۶۴
۱۶۵
۱۶۶
۱۶۷
۱۶۸
۱۶۹
۱۷۰
۱۷۱
۱۷۲
۱۷۳
۱۷۴
۱۷۵
۱۷۶
۱۷۷
۱۷۸
۱۷۹
۱۸۰
۱۸۱
۱۸۲
۱۸۳
۱۸۴
۱۸۵
۱۸۶
۱۸۷
۱۸۸
۱۸۹
۱۹۰
۱۹۱
۱۹۲
۱۹۳
۱۹۴
۱۹۵
۱۹۶
۱۹۷
۱۹۸
۱۹۹
۲۰۰
۲۰۱
۲۰۲
۲۰۳
۲۰۴
۲۰۵
۲۰۶
۲۰۷
۲۰۸
۲۰۹
۲۱۰
۲۱۱
۲۱۲
۲۱۳
۲۱۴
۲۱۵
۲۱۶
۲۱۷
۲۱۸
۲۱۹
۲۲۰
۲۲۱
۲۲۲
۲۲۳
۲۲۴
۲۲۵
۲۲۶
۲۲۷
۲۲۸
۲۲۹
۲۳۰
۲۳۱
۲۳۲
۲۳۳
۲۳۴
۲۳۵
۲۳۶
۲۳۷
۲۳۸
۲۳۹
۲۴۰
۲۴۱
۲۴۲
۲۴۳
۲۴۴
۲۴۵
۲۴۶
۲۴۷
۲۴۸
۲۴۹
۲۵۰
۲۵۱
۲۵۲
۲۵۳
۲۵۴
۲۵۵
۲۵۶
۲۵۷
۲۵۸
۲۵۹
۲۶۰
۲۶۱
۲۶۲
۲۶۳
۲۶۴
۲۶۵
۲۶۶
۲۶۷
۲۶۸
۲۶۹
۲۷۰
۲۷۱
۲۷۲
۲۷۳
۲۷۴
۲۷۵
۲۷۶
۲۷۷
۲۷۸
۲۷۹
۲۸۰
۲۸۱
۲۸۲
۲۸۳
۲۸۴
۲۸۵
۲۸۶