آیه ۹۶ - سوره توبه

آیه يَحْلِفُونَ لَكُمْ لِتَرْضَوْا عَنْهُمْ فَإِنْ تَرْضَوْا عَنْهُمْ فَإِنَّ اللهَ‌ لا يَرْضى عَنِ الْقَوْمِ الْفاسِقينَ [96]

براى شما قسم ياد مى‌كنند تا از آن‌ها راضى شويد، اگر شما از آن‌ها راضى شويد، خداوند [هرگز] از گروه فاسقان راضى نخواهد شد.

۱
(توبه/ ۹۶)

أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ مِنْ عَبْدِ اللَّهِ عَلِیِّ‌بْنِ‌أَبِی‌طَالِبٍ أَمِیرِ‌الْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) إِلَی أَهْلِ الْکُوفَهًِْ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُسْلِمِینَ أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّ دَارَ الْهِجْرَهًِْ تَقَلَّعَتْ بِأَهْلِهَا فَانْقَلَعُوا عَنْهَا فَجَاشَتْ جَیْشَ الْمِرْجَلِ وَ کَانَتْ فَاعِلَهًًْ یَوْماً مَا فَعَلَتْ وَ قَدْ رَکِبَتِ الْمَرْأَهًُْ الْجَمَلَ وَ نَبَحَتْهَا کِلَابُ الْحَوْأَبِ وَ قَامَتِ الْفِتْنَهًُْ الْبَاغِیَهًُْ یَقُودُهَا رِجَالٌ یَطْلُبُونَ بِدَمٍ هُمْ سَفَکُوهُ وَ عِرْضٍ هُمْ شَتَمُوهُ وَ حُرْمَهًٍْ هُمُ انْتَهَکُوهَا وَ أَبَاحُوا مَا أَبَاحُوا یَعْتَذِرُونَ إِلَی النَّاسِ دُونَ اللَّهِ یَحْلِفُونَ لَکُمْ لِتَرْضَوْا عَنْهُمْ فَإِنْ تَرْضَوْا عَنْهُمْ فَإِنَّ اللهَ لا یَرْضی عَنِ الْقَوْمِ الْفاسِقِینَ اعْلَمُوا رَحِمَکُمُ اللَّهُ أَنَّ الْجِهَادَ مُفْتَرَضٌ عَلَی الْعِبَادِ وَ قَدْ جَاءَکُمْ فِی دَارِکُمْ مَنْ یَحُثُّکُمْ عَلَیْهِ وَ یَعْرِضُ عَلَیْکُمْ رُشْدَکُمْ وَ اللَّهُ یَعْلَمُ أَنِّی لَمْ أَجِدْ بُدّاً مِنَ الدُّخُولِ فِی هَذَا الْأَمْرِ وَ لَوْ عَلِمْتُ أَنَّ أَحَداً أَوْلَی بِهِ مِنِّی مَا قَدِمْتُ عَلَیْهِ وَ قَدْ بَایَعَنِی طَلْحَهًُْ وَ الزُّبَیْرُ طَائِعَیْنِ غَیْرَ مُکْرَهَیْنِ ثُمَّ خَرَجَا یَطْلُبَانِ بِدَمِ عُثْمَانَ وَ هُمَا اللَّذَانِ فَعَلَا بِعُثْمَانَ مَا فَعَلَا وَ عَجِبْتُ لَهُمَا کَیْفَ أَطَاعَا أَبَابَکْرٍ وَ عُمَرَ فِی الْبَیْعَهًِْ وَ أَبَیَا ذَلِکَ عَلَیَّ وَ هُمَا یَعْلَمَانِ أَنِّی لَسْتُ بِدُونِ أَحَدٍ مِنْهُمَا مَعَ أَنِّی قَدْ عَرَضْتُ عَلَیْهِمَا قَبْلَ أَنْ یُبَایِعَانِی إِنْ أَحَبَّا بَایَعْتُ أَحَدَهُمَا فَقَالا لَا نَنْفَسُ ذَلِکَ عَلَیْکَ بَلْ نُبَایِعُکَ وَ نُقَدِّمُکَ عَلَیْنَا بِحَقٍّ فَبَایَعَا ثُمَّ نَکَثَا وَ السَّلَامُ عَلَی أَهْلِ السَّلَامِ.

امام علی (علیه السلام)- [نامه‌ی امام علی (علیه السلام) به مردم کوفه:] علی (علیه السلام) عماربن‌یاسر و پسر خویش حسن (علیه السلام) را فرستاد و نامه‌ای همراه ایشان فرستاد که در آن چنین نوشته بود: بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ. از بنده‌ی خدا علیّ‌بن‌ابی‌طالب امیرالمؤمنین (علیه السلام)، به مؤمنان و مسلمانان کوفه. امّا بعد، سرای هجرت [مدینه] از اهل خود خالی شد و مردم از آن بیرون آمدند و همچون دیگ به جوش آمد. عایشه آنچه می‌خواست کرد، اکنون هم بر شتر سوار شده است و سگ‌های حوأب بر او پارس کردند و فتنه سرکشان برپا شده و او آن را درپی خود می‌کشد و رهبری می‌کند. اینک آنان خون و آبرویی را که خود ریخته [قتل و خلع عثمان] بر باد داده‌اند و حرمتی را که دریده‌اند، مطالبه می‌کنند و حال آنکه خود بسیار نارواها را روا داشتند و اینک پیش مردم بهانه می‌آورند و پوزش می‌خواهند بدون اینکه از خداوند پوزش بخواهند. یَحْلِفُونَ لَکُمْ لِتَرْضَوْا عَنْهُمْ فَإِنْ تَرْضَوْا عَنْهُمْ فَإِنَّ اللهَ لا یَرْضی عَنِ الْقَوْمِ الْفاسِقِینَ. بدانید و خدا شما را رحمت کند که جهاد بر بندگان واجب است و اکنون کسی به خانه‌ی شما آمده است تا شما را بر آن تشویق کند و راه سعادت را بر شما عرضه دارد. خدا می‌داند که من از ورود در این جنگ چاره نداشتم و از پذیرفتن حکومت ناچار بودم و اگر می‌دانستم کس دیگری از من برای آن شایسته‌تر است، هرگز آن را نمی‌پذیرفتم و گام پیش نمی‌نهادم و همانا طلحه و زبیر هر دو با میل و بدون زور و اجبار با من بیعت کردند و سپس برای خونخواهی عثمان خروج کردند و حال آنکه آن دو نسبت به عثمان چنان کردند که کردند و من از آن دو در شگفتم که چگونه از ابوبکر و عمر فرمانبرداری کردند و بر بیعت خود پایدار ماندند و از انجام این کار در مورد من سرباز زدند و حال آنکه هر دو می‌دانند که من از آنان فروتر نیستم و با وجود آنکه پیش از بیعت با من پیشنهاد کردم که اگر دوست می‌دارند با یکی از ایشان بیعت کنم، گفتند ما در این مورد نظری ندوخته‌ایم بلکه با تو بیعت می‌کنیم و تو را به حق بر خود مقدم می‌داریم و بیعت کردند و سپس بیعت خود را شکستند.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۶، ص۲۹۶
الجمل، ص۲۵۹
بیشتر