آیه ۱۱ - سوره حجرات

آیه يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا يَسْخَرْ قَوْمٌ مِنْ قَوْمٍ عَسى أَنْ يَكُونُوا خَيْراً مِنْهُمْ وَ لا نِساءٌ مِنْ نِساءٍ عَسى أَنْ يَكُنَّ خَيْراً مِنْهُنَّ وَ لا تَلْمِزُوا أَنْفُسَكُمْ وَ لا تَنابَزُوا بِالْأَلْقابِ بِئْسَ الاِسْمُ الْفُسُوقُ بَعْدَ الْإيمانِ وَ مَنْ لَمْ يَتُبْ فَأُولئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ [11]

اى كسانى‌كه ايمان آورده‌ايد! [هرگز] گروهى از مردان شما گروه ديگرى را مسخره نكنند، شايد آن‌ها ازاينها بهتر باشند؛ و نه زنانى زنان ديگر را، شايد آنان بهتر از اينان باشند؛ و يكديگر را مورد طعن و عيبجويى قرارندهيد و با القاب زشت و ناپسند يكديگر را ياد نكنيد، بسيار بد است كه بركسى پس از ايمان نام كفرآميز بگذاريد؛ و آن‌ها كه توبه نكنند، ستمكارند.

ای کسانی‌که ایمان آورده‌اید

۱ -۱
(حجرات/ ۱۱)

الصّادق (علیه السلام)- عَنْ جَمِیلِ‌بْنِ‌دَرَّاجٍ عَنْ أَبِی‌عَبْدِ‌اللَّهِ (علیه السلام) قَال ... فَدَخَلَ عَلَیْهِ الطَّیَّار فَسَأَلَهُ وَ أَنَا عِنْدَهُ فَقَالَ لَهُ: جُعِلْتُ فِدَاکَ رَأَیْتَ قَوْلَهُ عَزَّ‌وَ‌جَلَّ: یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا فِی غَیْرِ مَکَانٍ مِنْ مُخَاطَبَهًِْ الْمُؤْمِنِینَ أَ یَدْخُلُ فِی هَذَا الْمُنَافِقُونَ. قَالَ: نَعَمْ یَدْخُلُ فِی هَذَا الْمُنَافِقُونَ وَ الضُّلَّالُ وَ کُلُّ مَنْ أَقَرَّ بِالدَّعْوَهًِْ الظَّاهِرَهًْ.

امام صادق (علیه السلام)- جمیل‌بن‌درّاج گوید، عرض کردم: «قربانت گردم! اینکه خدای عزّوجلّ در بسیاری آیات قرآنی مؤمنان را مورد خطاب قرار داده و می‌فرماید: یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا؛ آیا منافقان هم در این خطاب داخل هستند»؟ فرمود: «آری! منافقان هم در آن وارد هستند، چنان که گمراهان و هرکسی داخل در آن است که به دعوت ظاهر اسلام، اعتراف دارد».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۴، ص۵۳۸
مرآهًْ العقول، ج۲۶، ص۲۸۳/ نورالثقلین

[هرگز] گروهی از مردان شما گروه دیگری را مسخره نکنند، شاید آن‌ها ازاینها بهتر باشند؛ و نه زنانی زنان دیگر را، شاید آنان بهتر از اینان باشند؛ و یکدیگر را مورد طعن و عیبجویی قرارندهید و با القاب زشت و ناپسند یکدیگر را یاد نکنید، بسیار بد است که بر کسی پس از ایمان نام کفرآمیز بگذارید؛ و آن‌ها که توبه نکنند، ستمکارند

۲ -۱
(حجرات/ ۱۱)

الرّسول (صلی الله علیه و آله)- یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا یَسْخَرْ قَوْمٌ مِنْ قَوْمٍ عَسی أَنْ یَکُونُوا خَیْراً مِنْهُمْ وَ لا نِساءٌ مِنْ نِساءٍ عَسی أَنْ یَکُنَّ خَیْراً مِنْهُنَّ فَإِنَّهَا نَزَلَتْ فِی صَفِیَّهًَْ بِنْتِ حُیَیِّ‌بْنِ‌أَخْطَبَ وَ کَانَتْ زَوْجَهًَْ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) وَ ذَلِکَ أَنَّ عَائِشَهًَْ وَ حَفْصَهًَْ کَانَتَا تُؤْذِیَانِهَا وَ تَشْتِمَانِهَا وَ تَقُولَانِ لَهَا یَا بِنْتَ الْیَهُودِیَّهًِْ فَشَکَتْ ذَلِکَ إِلَی رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) فَقَالَ لَهَا أَ لَا تُجِیبِنَّهُمَا فَقَالَتْ بِمَا ذَا یَا رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) قَالَ قُولِی إِنَّ أَبِی هَارُونُ نَبِیُّ اللَّهِ وَ عَمِّی مُوسَی (علیه السلام) کَلِیمُ اللَّهِ وَ زَوْجِی مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) فَمَا تُنْکِرَانِ مِنِّی فَقَالَتْ لَهُمَا فَقَالَتَا هَذَا عَلَّمَکِ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) فَأَنْزَلَ اللَّهُ فِی ذَلِکَ یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا یَسْخَرْ قَوْمٌ مِنْ قَوْمٍ عَسی أَنْ یَکُونُوا خَیْراً مِنْهُمْ ... وَ لا تَنابَزُوا بِالْأَلْقابِ بِئْسَ الِاسْمُ الْفُسُوقُ بَعْدَ الْإِیمانِ.

پیامبر (صلی الله علیه و آله)- این آیه درباره‌ی صفیه دختر حیّی‌بن‌اخطب همسر رسول خدا (صلی الله علیه و آله) نازل شده است که عایشه و حفصه او را اذیّت می‌کردند و دشنام می‌دادند و او را یهودی‌زاده خطاب می‌کردند. صفیه نیز از این رفتار آن‌ها نزد رسول خدا (صلی الله علیه و آله) گلایه کرد. پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: «آیا تو به آن‌ها پاسخ نمی‌دهی»؟ صفیه پرسید: «ای رسول خدا (صلی الله علیه و آله)! چه پاسخی به آن‌ها بدهم»؟ آن حضرت فرمود: «بگو: جدّم حضرت هارون نبی الله و عمویم حضرت موسی کلیم الله (علیه السلام) و همسرم حضرت محمّد (صلی الله علیه و آله) است. آیا باز هم مرا مسخره می‌کنید»؟ صفیه به آن‌ها چنین پاسخ داد. آن دو گفتند: «این پاسخ را رسول خدا (صلی الله علیه و آله) به تو یاد داده است». آن گاه خداوند در این باره آیه را نازلفرمود: یَا أَیُّهَا الذِینَ آمَنُوا لا یَسْخَرْ قَومٌ مِّن قَومٍ عَسَی أَن یَکُونُوا خَیْرًا مِّنْهُمْ ... ولا تَلمِزُوا أَنفُسَکُمْ ولا تَنَابَزُوا بِالأَلقَابِ بِئْسَ الاِسْمُ الفُسُوقُ بَعْدَ الإِیمَانِ.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۴، ص۵۳۸
بحارالأنوار، ج۲۲، ص۱۹۷/ بحارالأنوار، ج۷۲، ص۱۴۴/ القمی، ج۲، ص۳۲۱/ نورالثقلین/ البرهان
۲ -۲
(حجرات/ ۱۱)

ابن‌عباس (رحمة الله علیه)- نَزَلَ قَوْلُهُ لَا یَسْخَرْ قَوْمٌ مِنْ قَوْمٍ فِی ثَابِتِ‌بْنِ‌قَیْسِ‌بْنِ‌شَمَّاسٍ وَ کَانَ فِی أُذُنِهِ وَقْرٌ وَ کَانَ إِذَا دَخَلَ الْمَسْجِدَ تَفَسَّحُوا لَهُ حَتَّی یَقْعُدَ عِنْدَ النَّبِیِّ (صلی الله علیه و آله) فَیَسْمَعُ مَا یَقُولُ. فَدَخَلَ الْمَسْجِدَ یَوْماً وَ النَّاسُ قَدْ فَرَغُوا مِنَ الصَّلَاهًِْ وَ أَخَذُوا مَکَانَهُمْ؛ فَجَعَلَ یَتَخَطَّی رِقَابَ النَّاسِ وَ یَقُولُ: تَفَسَّحُوا تَفَسَّحُوا. حَتَّی انْتَهَی إِلَی رَجُلٍ، فَقَالَ لَهُ: أَصَبْتَ مَجْلِساً فَاجْلِسْ. فَجَلَسَ خَلْفَهُ مُغْضِباً، فَلَمَّا انْجَلَتِ الظُّلْمَهًُْ قَالَ: مَنْ هَذَا؟ قَالَ الرَّجُلُ: أَنَا فُلَانٌ. فَقَالَ ثَابِتٌ: ابْنُ فُلَانَهًَْ؟ ذَکَرَ أُمّاً لَهُ کَانَ یُعَیَّرَ بِهَا فِی الْجَاهِلِیَّهًِْ. فَنَکَسَ الرَّجُلُ رَأْسَهُ حَیَاءً، فَنَزَلَتِ الْآیَهًُْ.

ابن‌عباس (رحمة الله علیه)- لا یَسْخَرْ قَومٌ مِّن قَومٍ، این آیه در مورد ثابت‌بن‌قیس‌بن‌شماس نازل شد. ثابت گوشش سنگین شده بود و درست نمی‌شنید. هرگاه وارد مسجد می‌شد، راه را برای او باز می‌کردند تا کنار رسول خدا (صلی الله علیه و آله) بنشیند و سخنانش را بشنود. یک روز وارد مسجد شد و مردم از نماز خود فارغ شده بودند و هرکس در جای خود نشسته بود. ثابت نیز جمعیّت را می‌شکافت و شروع به رد شدن از سر و گردن مردم کرد و می‌گفت: «جا بدهید، جا بدهید». سرانجام به مردی رسید و او گفت: «مگر بیش از یکجا می‌خواهی؟ پس همین جا بنشین». ثابت نیز پشت سر او با ناراحتی نشست. پس از ساعتی وقتی هوا روشن شد ثابت گفت: «شما که باشید»؟ مرد گفت: «من فلانی هستم». ثابت گفت: «فرزند فلان زن»؟ و نام مادر را با لقب زشت و ناپسندی که در جاهلیّت به او داده بودند برد و آن مرد شرمنده شد و از خجالت سر به زیر افکند. سپس این آیه نازل شد.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۴، ص۵۴۰
بحارالأنوار، ج۲۲، ص۵۴

و یکدیگر را مورد طعن و عیبجویی قرارندهید

۳ -۱
(حجرات/ ۱۱)

الباقر (علیه السلام)- أَقْرَبُ مَا یَکُونُ الْعَبْدُ إِلَی الْکُفْرِ أَنْ یُوَاخِیَ الرَّجُلَ عَلَی الدِّینِ فَیُحْصِیَ عَلَیْهِ عَثَرَاتِهِ وَ زَلَّاتِهِ لِیُعَنِّفَهُ بِهَا یَوْماً مَا.

امام باقر (علیه السلام)- نزدیکترین اوقات بنده به کفر آن وقت است که با کسی برادری و دوستی کند ولی پیوسته لغزشها و خطاهای او را نزد خود به شمار آورد تا روزی به رخ او بکشد و بدان سبب از وی عیبجویی به عمل آورد.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۴، ص۵۴۰
الکافی، ج۲، ص۲۱۰
۳ -۲
(حجرات/ ۱۱)

الصّادق (علیه السلام)- أَبْعَدُ مَا یَکُونُ الْعَبْدُ مِنَ اللَّهِ أَنْ یَکُونَ الرَّجُلُ یُؤَاخِی الرَّجُلَ وَ هُوَ یَحْفَظُ زَلَّاتِهِ فَیُعَیِّرُهُ بِهَا یَوْماً مَا.

امام صادق (علیه السلام)- دورترین حال بنده به خدا این است که با کسی برادری کند و لغزش‌های او را حفظ کند تا روزی او را به‌وسیله‌ی آن‌ها سرزنش کند.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۴، ص۵۴۰
وسایل الشیعهًْ، ج۱۲، ص۲۷۴
۳ -۳
(حجرات/ ۱۱)

الرّسول (صلی الله علیه و آله)- لَا تَطْلُبُوا عَثَرَاتِ الْمُؤْمِنِینَ فَإِنَّ مَنْ تَتَبَّعَ عَثَرَاتِ أَخِیهِ تَتَبَّعَ اللَّهُ عَثْرَتَهُ وَ مَنْ تَتَبَّعَ اللَّهُ عَثْرَتَهُ فَضَحَهُ وَ لَوْ فِی جَوْفِ بَیْتِه.

پیامبر (صلی الله علیه و آله)- لغزش‌های مؤمنین را جستجو نکنید، زیرا هرکه لغزش‌های برادرش را جستجو کند، خداوند لغزش‌هایش را دنبال می‌کند، و هرکه را خداوند لغزش‌هایش را دنبال کند رسوایش می‌سازد؛ گرچه در درون خانه‌اش باشد.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۴، ص۵۴۰
مشکاهًْ الأنوار، ص۱۰۷

با القاب زشت و ناپسند یکدیگر را یاد نکنید

۴ -۱
(حجرات/ ۱۱)

الصّادق (علیه السلام)- لَا خَیْرَ فِی اللَّقَبِ إِنَّ اللَّهَ یَقُولُ فِی کِتَابِهِ وَ لا تَنابَزُوا بِالْأَلْقابِ بِئْسَ الِاسْمُ الْفُسُوقُ بَعْدَ الْإِیمانِ.

امام صادق (علیه السلام)- در لقب گذاشتن خیری نیست که خدای تبارک‌وتعالی در قرآنش می‌فرماید: وَ لا تَنابَزُوا بِالْأَلْقابِ بِئْسَ الِاسْمُ الْفُسُوقُ بَعْدَ الْإِیمانِ.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۴، ص۵۴۰
وسایل الشیعهًْ، ج۲۱، ص۴۰۱
۴ -۲
(حجرات/ ۱۱)

الرّضا (علیه السلام)- مُحَمَّدِ‌بْنِ‌یَحْیَی‌بْنِ أَبِی عَبَّادٍ عَنْ عَمِّه عَنِ الرِّضَا (علیه السلام) أَنَّهُ أَنْشَدَ ثَلَاثَ أَبْیَاتٍ مِنَ الشِّعْرِ وَ ذَکَرَهَا قَالَ وَ قَلِیلًا مَا کَانَ یُنْشِدُ الشِّعْرَ فَقُلْتُ لِمَنْ هَذَا قَالَ لِعِرَاقِیٍّ لَکُمْ قُلْتُ أَنْشَدَنِیهِ أَبُوالْعَتَاهِیَهًِْ لِنَفْسِهِ فَقَالَ هَاتِ اسْمَهُ وَ دَعْ عَنْکَ هَذَا إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ یَقُولُ وَ لا تَنابَزُوا بِالْأَلْقابِ وَ لَعَلَّ الرَّجُلَ یَکْرَهُ هَذَا.

امام رضا (علیه السلام)- محمّدبن‌یحیی‌بن ابی عبّاد از عمویش از امام رضا (علیه السلام) نقل کرده است: روزی از امام رضا (علیه السلام) شنیدم که سه بیت از اشعار را می‌خواند با اینکه آن جناب کم شعر می‌خواند. عرض کردم: «آقا این اشعار از کیست»؟ فرمود: «متعلّق به شخصی از عراق شما است» عرض کردم: «ابوالعتاهیه این شعر را برای ما خواند و گفت از من است». فرمود: «اسم او را بگو از ذکر این لقبهای ناپسند پرهیز کن! خداوند می‌فرماید: وَ لا تَنابَزُوا بِالْأَلْقابِ شاید آن مرد از این لقب (ابو العتاهیه یعنی احمق) خوشش نیاید».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۴، ص۵۴۲
وسایل الشیعهًْ، ج۲۱، ص۴۰۰/ بحارالأنوار، ج۴۹، ص۱۰۷/ عیون أخبارالرضا (ج۲، ص۱۷۷/ نورالثقلین؛ «بتفاوت»
۴ -۳
(حجرات/ ۱۱)

الصّادق (علیه السلام)- أَبَانِ‌بْنِ‌تَغْلِبَ قَالَ: کُنْتُ عِنْدَ أَبِی‌عَبْدِاللَّهِ (علیه السلام) إِذْ دَخَلَ عَلَیْهِ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ الْیَمَنِ فَسَلَّمَ عَلَیْهِ فَرَدَّ أَبُوعَبْدِاللَّهِ (علیه السلام) فَقَالَ لَهُ مَرْحَباً یَا سَعْدُ فَقَالَ لَهُ الرَّجُلُ بِهَذَا الِاسْمِ سَمَّتْنِی أُمِّی وَ مَا أَقَلَّ مَنْ یَعْرِفُنِی بِهِ فَقَالَ أَبُوعَبْدِاللَّهِ (علیه السلام) صَدَقْتَ یَا سَعْدُ الْمَوْلَی فَقَالَ الرَّجُلُ جُعِلْتُ فِدَاکَ بِهَذَا کُنْتُ أُلَقَّبُ فَقَالَ أَبُوعَبْدِاللَّهِ (علیه السلام) لَا خَیْرَ فِی اللَّقَبِ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی یَقُولُ فِی کِتَابِهِ وَلا تَنابَزُوا بِالْأَلْقابِ بِئْسَ الِاسْمُ الْفُسُوقُ بَعْدَ الْإِیمانِ.

امام صادق (علیه السلام)- ابان‌بن‌تغلب گوید: من نزد امام صادق (علیه السلام) بودم که مردی از اهالی یمن بر آن حضرت (علیه السلام) وارد شده و سلام کرد، آن حضرت (علیه السلام) جواب سلام وی را داده و فرمود: «مرحبا ای سعد»، آن مرد گفت: «مادر مرا به این اسم نامیده، و کمتر کسی آن را می‌داند»! امام (علیه السلام) فرمود: «راست گفتی ای سعد المولی»، مرد گفت: «قربانت گردم! این لقب من است». امام (علیه السلام) فرمود: «هیچ خیری در لقب نیست، خداوند تبارک‌وتعالی در قرآن فرموده: وَلا تَنابَزُوا بِالْأَلْقابِ بِئْسَ الِاسْمُ الْفُسُوقُ بَعْدَ الْإِیمانِ.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۴، ص۵۴۲
بحارالأنوار، ج۲۶، ص۱۱۲/ بحارالأنوار، ج۵۵، ص۲۱۹/ الخصال، ج۲، ص۴۸۹/ فرج المهموم، ص۹۲/ نورالثقلین/ المناقب، ج۴، ص۲۵۵
۴ -۴
(حجرات/ ۱۱)

أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- لَا تَفَاخَرُوا بِالْآبَاءِ وَ لا تَنابَزُوا بِالْأَلْقابِ بِئْسَ الِاسْمُ الْفُسُوقُ بَعْدَ الْإِیمانِ وَ لَا تَمَازَحُوا وَ لَا تَغَاضَبُوا وَ لَا تَبَاذَخُوا.

امام علی (علیه السلام)- به نیاکان نبالید و ... وَ لا تَنابَزُوا بِالْأَلْقابِ بِئْسَ الِاسْمُ الْفُسُوقُ بَعْدَ الْإِیمانِ؛ یکدیگر را به لقبهای بد نخوانید. پس از ایمان، پرداختن به فسق، بد رسمی است. با یکدیگر شوخی نکنید و به هم خشم نورزید و فخر نفروشید.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۴، ص۵۴۲
بحارالأنوار، ج۷۴، ص۲۹۴/ تحف العقول، ص۱۴۹
۴ -۵
(حجرات/ ۱۱)

أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- لَا تَفَاخَرُوا بِالْآبَاءِ وَ لا تَنابَزُوا بِالْأَلْقابِ وَ لَا تَحَاسَدُوا وَ لَا تَبَاغَضُوا.

امام علی (علیه السلام)- مبادا به اکابر و اجداد خود افتخار کنید، وَ لا تَنابَزُوا بِالْأَلْقابِ، حسد را رها کنید، کینه‌توزی نکنید.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۴، ص۵۴۲
بحارالأنوار، ج۷۵، ص۹
۴ -۶
(حجرات/ ۱۱)

أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- إِنَّ أَمِیرَالْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) خَطَبَ ذَاتَ یَوْمٍ فَحَمِدَ اللَّهَ وَ أَثْنَی عَلَیْهِ وَ صَلَّی عَلَی النَّبِیِّ (صلی الله علیه و آله) قَالَ أَیُّهَا النَّاسُ اسْمَعُوا مَقَالَتِی وَ عُوا کَلَامِی إِنَّ الْخُیَلَاءَ مِنَ التَّجَبُّرِ وَ النَّخْوَهًَْ مِنَ التَّکَبُّرِ وَ إِنَّ الشَّیْطَانَ عَدُوٌّ حَاضِرٌ یَعِدُکُمُ الْبَاطِلَ أَلَا إِنَّ الْمُسْلِمَ أَخُو الْمُسْلِمِ فَلا تَنابَزُوا وَ لَا تَخَاذَلُوا.

امام علی (علیه السلام)- روزی امیرالمؤمنین (علیه السلام) سخنرانی کرد، پس حمد و ثنای الهی به جای آورد و بر پیامبر (صلی الله علیه و آله) درود فرستاد سپس فرمود: ای مردم سخنم را بشنوید، و کلامم را خوب فرا گیرید! همانا تکبّر و خودفروشی از نشانه‌های گردنکشی و زورنمایی است، و نخوت و بزرگ‌منشی از تکبّر است. شیطان دشمنی حاضر و آماده است که شما را به باطل دلخوشی می‌دهد، هان که هر مسلمانی برادر مسلمان دیگر است، و پس القاب زشت بر هم ننهید، و دست از یاری هم نشویید.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۴، ص۵۴۲
بحارالأنوار، ج۷۴، ص۳۹۸

بسیار بد است که بر کسی پس از ایمان نام کفرآمیز بگذارید

۵ -۱
(حجرات/ ۱۱)

أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- رُوِیَ عَنْ أَمِیرِالْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) أَنَّهُ سُئِلَ عَنِ الْفِطْرَهًِْ فَقَالَ صَاعٌ مِنْ طَعَامٍ فَقِیلَ أَوْ نِصْفُ صَاعٍ فَقَالَ: بِئْسَ الِاسْمُ الْفُسُوقُ بَعْدَ الْإِیمان.

امام علی (علیه السلام)- از امیرالمؤمنین (علیه السلام) در مورد [مقدار] زکات فطره پرسیدند. حضرت فرمود: «یک صاع (معادل سه‌کیلوگرم) از غذا». کسی گفت: «نصف صاع هم اشکالی ندارد». حضرت فرمود: «بِئْسَ الِاسْمُ الْفُسُوقُ بَعْدَ الْإِیمان» (یعنی چون دستور دین این است که یک‌صاع داده شود و همه‌ی مسلمانان به این دستور ایمان آورده و عمل کرده‌اند دیگر شایسته نیست با عمل به بدعت معاویه که می‌گفت به نظر من نصف‌صاع از گندم کفایت می‌کند عملی بر خلاف دین انجام دهید.)

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۴، ص۵۴۲
وسایل الشیعهًْ، ج۹، ص۳۳۹
بیشتر