آیه ۲۰ - سوره دخان

آیه وَ إِنِّي عُذْتُ بِرَبِّي وَ رَبِّكُمْ أَنْ تَرْجُمُونِ [20]

و من به پروردگار خود و پروردگار شما پناه مى‌برم از اين كه مرا متّهم كنيد.

۱
(دخان/ ۲۰)

ابن‌عبّاس (رحمة الله علیه)- انَّ الرَّجْمَ الَّذِی اسْتَعَاذَ مِنْهُ موسی (علیه السلام) هُوَ الشَّتْمِ کَقَوْلِهِمْ هُوَ ساحِرٌ کَذَّابٌ وَ نَحْوِهِ.

إبن‌عبّاس (رحمة الله علیه)- اتّهامی‌که موسی (علیه السلام) از آن [به خدا] پناه برد همان ناسزاهایی است که به او می‌گفتند؛ همچون ساحر، بسیار دروغگو و از این قبیل ناسزاها.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۴، ص۱۷۴
بحرالعرفان، ج۱۴، ص۲۰۱
۲
(دخان/ ۲۰)

الحسین (علیه السلام)- قال لهم الحسین (علیه السلام) فَإِنْ کُنْتُمْ فِی شَکٍّ مِنْ هَذَا أَ فَتَشُکُّونَ أَنِّی ابْنُ‌بِنْتِ نَبِیِّکُمْ فَوَ اللَّهِ مَا بَیْنَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ ابْنُ‌بِنْتِ‌نَبِیٍّ (علیه السلام) غَیْرِی فِیکُمْ وَ لَا فِی غَیْرِکُمْ وَیْحَکُمْ أَ تَطْلُبُونِی بِقَتِیلٍ مِنْکُمْ قَتَلْتُهُ أَوْ مَالٍ لَکُمُ اسْتَهْلَکْتُهُ أَوْ بِقِصَ اصٍ مِنْ جِرَاحَهًٍْ فَأَخَذُوا لَا یُکَلِّمُونَهُ فَنَادَی یَا شَبَثَ‌بْنَ‌رِبْعِیٍّ یَا حَجَّارَ‌بْنَ‌أَبْجَرَ یَا قَیْسَ‌بْنَ‌الْأَشْعَثِ یَا یَزِیدَ‌بْنَ‌الْحَارِثِ أَ لَمْ تَکْتُبُوا إِلَیَّ أَنْ قَدْ أَیْنَعَتِ الثِّمَارُ وَ اخْضَرَّ الْجَنَابُ وَ إِنَّمَا تَقْدَمُ عَلَی جُنْدٍ لَکَ مُجَنَّدٍ فَقَالَ لَهُ قَیْسُ‌بْنُ‌الْأَشْعَثِ مَا نَدْرِی مَا تَقُولُ وَ لَکِنِ انْزِلْ عَلَی حُکْمِ بَنِی عَمِّکَ فَإِنَّهُمْ لَنْ یُرُوکَ إِلَّا مَا تُحِبُّ فَقَالَ لَهُمُ الْحُسَیْنُ (علیه السلام) لَا وَ اللَّهِ لَا أُعْطِیکُمْ بِیَدِی إِعْطَاءَ الذَّلِیلِ وَ لَا أُقِرُّ لَکُمْ إِقْرَارَ الْعَبِیدِ ثُمَّ نَادَی یَا عِبَادَ‌اللَّهِ إِنِّی عُذْتُ بِرَبِّی وَ رَبِّکُمْ أَنْ تَرْجُمُونِ وَ أَعُوذُ بِرَبِّی وَ رَبِّکُمْ مِنْ کُلِّ مُتَکَبِّرٍ لا یُؤْمِنُ بِیَوْمِ الْحِسابِ.

امام حسین (علیه السلام)- امام حسین (علیه السلام) خطاب به سپاهیان عمرسعد فرمود: «اگر در این حدیث [که پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: حسن و حسین (سرور جوانان اهل بهشت هستند] تردیدی دارید آیا در این هم که من فرزند دختر پیامبرتان (صلی الله علیه و آله) هستم نیز تردید دارید؟! به خدا سوگند! در میان مشرق و مغرب فرزند دختر پیغمبری جز من نیست، چه در میان شما و چه در غیر شما. وای بر شما! مگر کسی از شما را کشته‌ام که خون وی را از من مطالبه می‌کنید؟ و یا مال کسی از شما را خورده‌ام که از من مطالبه‌ی مال می‌کنید؟ و یا فردی از شما را مجروح کرده‌ام که اکنون می‌خواهید از من قصاص کنید»؟ سپاهیان خاموش شده و سخنی نگفتند. حضرت فریاد زد: «ای شبث‌بن‌ربعی! و ای حجّاربن‌ابجر! ای قیس‌بن‌اشعث! ای یزیدبن‌حارث! آیا شما [در نامه‌های خود] برای من ننوشتید که میوه‌های ما رسیده و باغ‌های ما سرسبز و خرّم شده است و تو بر لشکری آماده‌ی یاریت، وارد خواهی شد»؟ قیس‌بن‌اشعث به حضرت گفت: «ما نمی‌دانیم چه می‌گویی! ولی [توصیه می‌کنم] پیشنهاد عموزاده‌هایت را بپذیر، چراکه ایشان چیزی جز آنچه تو می‌پسندی درباره‌ات انجام نخواهند داد». امام‌حسین (علیه السلام) به آن‌ها فرمود: «به خدا سوگند! نه دستِ خواری به شما خواهم داد و نه همچون بندگان، فرمانبردار شما خواهم شد». سپس فریاد برآورد: «ای بندگان خدا! پناه می‌برم به پروردگار خود و پروردگار شما از هر متکبّری که به روز حساب، باور ندارد. (غافر/۲۷)».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۴، ص۱۷۴
بحارالأنوار، ج۴۵، ص۷/ إعلام الوری، ص۲۴۲؛ «قال لهم الحسین (... تحب فقال» محذوف
بیشتر