آیه ۶۸ - سوره زمر

آیه وَ نُفِخَ فِي الصُّورِ فَصَعِقَ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ مَنْ فِي الْأَرْضِ إِلاَّ مَنْ شاءَ اللهُ ثُمَّ نُفِخَ فيهِ أُخْرى فَإِذا هُمْ قِيامٌ يَنْظُرُونَ [68]

و [در آستانه‌ی قيامت] در «صور» دميده مى‌شود، و در‌پى آن همه‌ی كسانى كه در آسمان‌ها و زمينند مى‌ميرند، مگر كسانى كه خدا بخواهد؛ سپس بار ديگر در «صور» دميده مى‌شود، ناگهان همگى به پا مى‌خيزند و در انتظار [حساب و جزا] هستند.

و در «صور» دمیده می‌شود، پس همه‌ی کسانی که در آسمان‌ها و زمینند می‌میرند

۱ -۱
(زمر/ ۶۸)

أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- وَ اعْلَمُوا عِبَادَ اللَّهِ أَنَّ مَا بَعْدَ الْقَبْرِ أَشَدُّ مِنَ الْقَبْرِ یَوْمَ یَشِیبُ فِیهِ الصَّغِیرُ وَ یَسْکُرُ فِیهِ الْکَبِیرُ وَ یَسْقُطُ فِیهِ الْجَنِینُ وَ تَذْهَلُ کُلُّ مُرْضِعَهًٍْ عَمَّا أَرْضَعَتْ وَ احْذَرُوا یَوْماً عَبُوساً قَمْطَرِیراً کَانَ شَرُّهُ مُسْتَطِیراً أَمَا إِنَّ شَرَّ ذَلِکَ الْیَوْمِ وَ فَزَعَهُ اسْتَطَارَ حَتَّی فَزِعَتْ مِنْهُ الْمَلَائِکَهًُْ الَّذِینَ لَیْسَتْ لَهُمْ ذُنُوبٌ وَ السَّبْعُ الشِّدَادُ وَ الْجِبَالُ الْأَوْتَادُ وَ الْأَرَضُونَ الْمِهَادُ وَ انْشَقَّتِ السَّمَاءُ فَهِیَ یَوْمَئِذٍ وَاهِیَهًٌْ وَ تَتَغَیَّرُ فَکانَتْ وَرْدَهًًْ کَالدِّهانِ وَ تَکُونُ الْجِبَالُ سَرَاباً مَهِیلًا بَعْدَ مَا کَانَتْ صُمّاً صِلَاباً یَقُولُ اللَّهُ سُبْحَانَهُ وَ نُفِخَ فِی الصُّورِ فَصَعِقَ مَنْ فِی السَّماواتِ وَ مَنْ فِی الْأَرْضِ إِلَّا مَنْ شاءَ اللهُ فَکَیْفَ مَنْ یَعْصِیهِ بِالسَّمْعِ وَ الْبَصَرِ وَ اللِّسَانِ وَ الْیَدِ وَ الرِّجْلِ وَ الْفَرْجِ وَ الْبَطْنِ إِنْ لَمْ یَغْفِرِ اللَّهُ وَ یَرْحَمْ.

امام علی (علیه السلام)- ای بندگان خدا! بدانید که اتّفاقاتِ بعد از قبر، سخت‌تر از خود قبر است روزی خواهد بود که در آن، کودک پیر می‌شود و شخص بزرگسال [از شدّت حیرت]، مست و مدهوش می‌شود و جنین‌ها سقط می‌شوند [آن‌چنان وحشت سرا پای همه را فرا می‌گیرد که] هر مادر شیر دهی، کودک شیر خوارش را فراموش می‌کند. (حج/۲). و بترسید از روزی که [قرآن می‌فرماید]: از روزی که عبوس و سخت است. (انسان/۱۰). و شر و عذابش گسترده است. (انسان/۷). بدانید که شرّ و بی‌تابی آن روز، فراگیر است تا آنجا که فرشتگان که گناهی ندارند و درّندگان وحشی و کوه‌های استوار و زمین‌هایی که محلّ آرامشند، [همگی] از [سختی] آن روز، بی‌تابی می‌کنند و آسمان از هم می‌شکافد و سست می‌گردد و فرو می‌ریزد. (الحاقه/۱۶). و تغییر می‌کند و همچون روغن مذاب گلگون گردد. (رحمن/۳۷). و کوه‌ها بعد از محکم‌بودن و استواری، سرابی می‌شوند و به شکل توده‌هایی از شن نرم در می‌آیند، خداوند سبحان می‌فرماید: وَ نُفِخَ فِی الصُّورِ فَصَعِقَ مَنْ فِی السَّماواتِ وَ مَنْ فِی الْأَرْضِ إِلَّا مَنْ شاءَ اللهُ حالِ کسی که با گوش و چشم و زبان و دست و پا و شرمگاه و شکم خود، نافرمانی او (خدا) را می‌کند، اگر خدا [او را] نبخشد و رحم نکند، چگونه خواهد بود»؟!

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۳، ص۲۹۴
بحارالأنوار، ج۳۳، ص۵۴۵/ شرح نهج البلاغهًْ، ج۶، ص۶۹؛ «الرجل» محذوف/ الغارات، ج۱، ص۱۵۱
۱ -۲
(زمر/ ۶۸)

الرّسول (صلی الله علیه و آله)- سال عَبْدِ‌اللَّهِ‌بْنِ‌سَلَامٍ عن النبی (صلی الله علیه و آله) فقال ... فَأَخْبِرْنِی کَیْفَ یَحْشُرُ اللَّهُ الْخَلَائِقَ یَوْمَ الْقِیَامَهًِْ بَعْدَ مَوْتِهِمْ قَالَ النَّبِیُّ (صلی الله علیه و آله) یَا ابْنَ سَلَامٍ یُحْیِی اللَّهُ إِسْرَافِیلَ وَ هُوَ أَوَّلُ مَنْ یُحْیِیهِ مِنْ خَدَمِهِ وَ هُوَ صَاحِبُ الصُّورِ أَوَّلًا فَیَأْمُرُهُ اللَّهُ عزّوجلّ أَنْ یَنْفُخَ فِی الصُّورِ قَالَ فَأَخْبِرْنِی مَا یَقُولُ إِسْرَافِیلُ فِی الصُّورِ قَالَ یَا ابْنَ سَلَامٍ یَقُولُ أَیَّتُهَا الْعِظَامُ الْبَالِیَهًُْ وَ الْأَعْضَاءُ الْمُتَفَرِّقَهًُْ وَ الشُّعُورُ الْمُنْفَصِلَهًُْ هَلُمُّوا إِلَی الْعَرْضِ عَلَی اللَّهِ تَعَالَی الْمَلِکِ الْجَبَّارِ خَالِقِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ ثُمَّ یَنْفُخُ فِی الصُّورِ أُخْری فَإِذا هُمْ قِیامٌ یَنْظُرُونَ قَالَ فَکَمْ طُولُ کُلِّ نَفْخَهًٍْ قَالَ مَسِیرَهًُْ أَرْبَعِینَ أَلْفَ سَنَهًٍْ قَالَ صَدَقْتَ یَا مُحَمَّدُ (صلی الله علیه و آله) فَکَمْ کَلِمَهًًْ یَتَکَلَّمُ فِیهِ إِسْرَافِیلُ قَالَ سِتَّ کَلِمَاتٍ قَالَ وَ مَا تِلْکَ الْکَلِمَاتُ قَالَ الْکَلِمَهًُْ الْأُوْلَی یَکُونُ النَّاسُ طِیناً وَ الثَّانِیَهًُْ یَکُونُونَ صُوَراً وَ الْکَلِمَهًُْ الثَّالِثَهًُْ تَسْتَوِی الْأَبْدَانُ وَ الْکَلِمَهًُْ الرَّابِعَهًُْ یَجْرِی الدَّمُ فِی الْعُرُوقِ وَ الْکَلِمَهًُْ الْخَامِسَهًُْ یَنْبُتُ الشَّعْرُ وَ الْکَلِمَهًُْ السَّادِسَهًُْ قُومُوا فَإِذا هُمْ قِیامٌ یَنْظُرُونَ قَالَ صَدَقْتَ یَا مُحَمَّد (صلی الله علیه و آله).

پیامبر (صلی الله علیه و آله)- عبداللَّه‌بن‌سلام به پیغمبر (صلی الله علیه و آله) گفت: «به من بگو، خدا مخلوقات را پس از مرگشان در قیامت چگونه محشور کند»؟ فرمود: «ای ابن‌سلام! نخست خدا اسرافیل را زنده می‌کند و او اوّلین خدمتگزار خداوند است که زنده شده و صور در دست اوست و خدای عزّوجلّ به او می‌فرماید تا در صور بدمد». گفت: «بگو اسرافیل در صور چه می‌گوید»؟ فرمود: «ای ابن‌سلام! می‌گوید: «ای استخوان‌های پوسیده، اندام پراکنده، موی‌های ریخته، بشتابید برای قرارگرفتن در برابر خداوندکه پادشاه جبّار آفریننده‌ی آسمان‌ها و زمین است». و سپس برای بار دوّم در صور می‌دمد که این‌بار ناگهان همگی به پا می‌خیزند و در انتظار [حساب و جزا] هستند. فرمود: «معادل مدّت یک مسافت چهل‌هزار ساله». گفت: «راست گفتی ای محمّد (صلی الله علیه و آله)! اسرافیل چند بار در صور می‌دمد [تا مردم بلند شوند و محشر آغاز شود]»؟ فرمود: «شش بار». گفت: «آن مراحل چیست»؟ فرمود: «در مرحله یکم مردم [مردگان] گل هستند و در مرحله دوّم صورتگری می‌شوند، و در مرحله سوّم بدن آن‌ها درست می‌شود، و در مرحله چهارم خون در رگ‌های آن‌ها روان می‌شود، و در مرحله پنجم مو برمی‌آورند و در مرحله ششم برمی‌خیزند؛ فَإِذا هُمْ قِیامٌ یَنْظُرُونَ». گفت: «راست گفتی ای محمّد (صلی الله علیه و آله)».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۳، ص۲۹۴
بحارالأنوار، ج۵۷، ص۲۵۸
۱ -۳
(زمر/ ۶۸)

السّجّاد (علیه السلام)- أَنَ الصُّورَ قَرْنٌ عَظِیمٌ لَهُ رَأْسٌ وَاحِدٌ وَ طَرَفَانِ وَ بَیْنَ الطَّرَفِ الْأَسْفَلِ الَّذِی یَلِی الْأَرْضَ إِلَی الطَّرَفِ الْأَعْلَی الَّذِی یَلِی السَّمَاءَ مِثْلُ مَا بَیْنَ تُخُومِ الْأَرَضِینَ السَّابِعَهًِْ إِلَی فَوْقِ السَّمَاءِ السَّابِعَهًِْ فِیهِ أَثْقَابٌ بِعَدَدِ أَرْوَاحِ الْخَلَائِقِ وَسِعَ فَمُهُ مَا بَیْنَ السَّمَاءِ وَ الْأَرْضِ وَ لَهُ فِی الصُّورِ ثَلَاثُ نَفَخَاتٍ نَفْخَهًُْ الْفَزَعِ وَ نَفْخَهًُْ الْمَوْتِ ... یَأْمُرُ اللَّهُ تَعَالَی إِسْرَافِیلَ أَنْ یَنْفُخَ فِی الصُّورِ نَفْخَهًَْ الصَّعْقِ فَیَخْرُجُ الصَّوْتُ مِنَ الطَّرَفِ الَّذِی یَلِی الْأَرْضَ فَلَا یَبْقَی فِی الْأَرْضِ إِنْسٌ وَ لَا جِنٌّ وَ لَا شَیْطَانٌ وَ لَا غَیْرُهُمْ مِمَّنْ لَهُ رُوحٌ إِلَّا صَعِقَ وَ مَاتَ وَ یَخْرُجُ الصَّوْتُ مِنَ الطَّرَفِ الَّذِی یَلِی السَّمَاءَ فَلَا یَبْقَی فِی السَّمَاوَاتِ ذُو رُوحٍ إِلَّا مَاتَ ... فَإِذَا لَمْ یَبْقَ أَحَدٌ مِنْ خَلْقِ اللَّهِ فِی السَّمَاءِ وَ الْأَرْض ... یَقُولُ اللَّهُ تَعَالَی لَنُحْیِی جَبْرَئِیلَ وَ مِیکَائِیلَ وَ إِسْرَافِیلَ وَ عِزْرَائِیلَ وَ حَمَلَهًَْ الْعَرْشِ فَیُحْیَوْنَ بِإِذْنِ اللَّهِ فَیَأْمُرُ اللَّهُ إِسْرَافِیلَ أَنْ یَأْخُذَ الصُّورَ بِیَدِهِ ثُمَّ یَأْمُرُ اللَّهُ أَرْوَاحَ الْخَلَائِقِ فَتَأْتِی فَتَدْخُلُ فِی الصُّورِ ثُمَّ یَأْمُرُ اللَّهُ إِسْرَافِیلَ أَنْ یَنْفُخَ فِی الصُّوَرِ لِلْحَیَاهًِْ وَ بَیْنَ النَّفْخَتَیْنِ أَرْبَعِینَ سَنَهًًْ قَالَ فَتَخْرُجُ الْأَرْوَاحُ مِنْ أَثْقَابِ الصُّورِ کَأَنَّهَا الْجَرَادُ الْمُنْتَشِرُ فَتَمْلَأُ مَا بَیْنَ السَّمَاءِ وَ الْأَرْضِ فَتَدْخُلُ الْأَرْوَاحُ فِی الْأَرْضِ إِلَی الْأَجْسَادِ وَ هُمْ نِیَامٌ فِی الْقُبُورِ کَالْمَوْتَی فَتَدْخُلُ کُلُّ رُوحٍ فِی جَسَدِهَا فَتَدْخُلُ فِی خَیَاشِیمِهِمْ فَیُحْیَوْنَ بِإِذْنِ اللَّهِ تَعَالَی فَتَنْشَی الْأَرْضُ عَنْهُمْ کَمَا قَالَ یَوْمَ یَخْرُجُونَ مِنَ الْأَجْداثِ سِراعاً کَأَنَّهُمْ إِلی نُصُبٍ یُوفِضُونَ خاشِعَةً أَبْصارُهُمْ تَرْهَقُهُمْ ذِلَّةٌ ذلِکَ الْیَوْمُ الَّذِی کانُوا یُوعَدُونَ و قال تعالی ثُمَّ نُفِخَ فِیهِ أُخْری فَإِذا هُمْ قِیامٌ یَنْظُرُون.

امام سجاد (علیه السلام)- صور [اسرافیل] شاخی بزرگ است که یک سر و دو طرف دارد. و ما بین طرف پایین آن که به جانب زمین است تا طرف بالا که به جانب آسمان است فاصله‌ای مثل فاصله‌ی بین ته زمین هفتم است تا بالای آسمان هفتم. در آن سوراخ‌هایی به تعداد ارواح همه‌ی مخلوقات است. وسعت دهنه‌ی آن به قدر ما بین آسمان و زمین است و حضرت اسرافیل، سه مرتبه در صور می‌دمد: یکی نفخه‌ی فزع، دیگری نفخه‌ی مرگ و سوّم نفخه‌ی زنده‌شدن ... [پس وقتی روزهای دنیا تمام شد] خدا به اسرافیل می‌فرماید که نفخه‌ی فزع را در صور بدمد، صدا از طرفی که به جانب زمین است خارج می‌شود و در زمین نه آدمی و نه جنّی و نه شیطان و نه غیر این‌ها از کسانی که صاحب روح هستند باقی نمی‌ماند مگر اینکه می‌افتد و می‌میرد و صدا از طرفی که به جانب آسمان است خارج می‌شود و در آسمان صاحب روحی نمی‌ماند مگر اینکه بمیرد ... پس وقتی که از خلق خدا احدی در آسمان و زمین باقی نماند ... خدای متعال می‌گوید: باید جبرئیل و میکائیل و اسرافیل و حاملان عرش زنده شوند! پس به اذن خدا زنده می‌شوند. سپس خداوند به اسرافیل (علیه السلام) امری کند که صور را در دست بگیرد سپس امر می‌کند تا ارواح مؤمنان داخل صور قرار گیرند و آن‌ها آمده و در صور قرار می‌گیرند. سپس خداوند به اسرافیل دستور می‌دهد که برای زنده شدن در صور بدمد و فاصله بین این دو نفخه چهل سال است. و به واسطه‌ی آن، ارواح از سوراخ‌های صور مثل دسته‌ای از ملخ‌ها که پراکنده می‌شوند، خارج می‌شوند و ما بین زمین و آسمان از ارواح پر می‌شود. ارواح داخل زمین می‌شوند و به‌سوی اجساد می‌روند درحالی‌که آن‌ها در قبرها مانند مرده‌ها خوابیده‌اند، پس هر روحی از راه بینی داخل در جسد خودش می‌شود. پس به اذن خدا زنده می‌شوند. زمین از روی آن بدن‌ها شکافته می‌شود، چنانچه خدا می‌فرماید: روزی که خارج می‌شوند از قبرها درحال سرعت گویا آن‌ها به‌سوی پرچم نصب شده سرازیر می‌شوند، چشم‌های آن‌ها خاشع است و ذلّت آن‌ها را پوشیده و فرا گرفته این است آن روزی که وعده داده شده بودند. (معارج/۴۴-۴۳). و خداوند می‌فرماید: ثُمَّ نُفِخَ فِیهِ أُخْری فَإِذا هُمْ قِیامٌ یَنْظُرُونَ.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۳، ص۲۹۶
إرشادالقلوب، ج۱، ص۵۳
۱ -۴
(زمر/ ۶۸)

الرّسول (صلی الله علیه و آله)- لَمَّا عَادَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) مِنْ تَبُوکَ إِلَی الْمَدِینَهًِْ قَدِمَ إِلَیْهِ عَمْرُوبْنُ‌مَعْدِی کَرِبَ فَقَالَ لَهُ النَّبِیُّ (صلی الله علیه و آله) أَسْلِمْ یَا عَمْرُو یُؤْمِنُکَ اللَّهُ مِنَ الْفَزَعِ الْأَکْبَرِ. قَالَ: یَا مُحَمَّدُ (صلی الله علیه و آله) وَ مَا الْفَزَعُ الْأَکْبَرُ؟ فَإِنِّی لَا أَفْزَعُ. فَقَالَ: یَا عَمْرُو إِنَّهُ لَیْسَ کَمَا تَظُنُّ وَ تَحْسَبُ إِنَ النَّاسَ یُصَاحُ بِهِمْ صَیْحَهًًْ وَاحِدَهًًْ فَلَا یَبْقَی مَیِّتٌ إِلَّا نُشِرَ وَ لَا حَیٌّ إِلَّا مَاتَ إِلَّا مَا شَاءَ اللَّهُ ثُمَّ یُصَاحُ بِهِمْ صَیْحَهًًْ أُخْرَی فَیُنْشَرُ مَنْ مَاتَ وَ یَصُفُّونَ جَمِیعاً وَ تَنْشَقُّ السَّمَاءُ وَ تُهَدُّ الْأَرْضُ وَ تَخِرُّ الْجِبَالُ هَدّاً وَ تَرْمِی النَّارَ بِمِثْلِ الْجِبَالِ شَرَراً فَلَا یَبْقَی ذُو رُوحٍ إِلَّا انْخَلَعَ قَلْبُهُ وَ ذَکَرَ دِینَهُ وَ شُغِلَ بِنَفْسِهِ إِلَّا مَا شَاءَ اللَّهُ فَأَیْنَ أَنْتَ یَا عَمْرُو مِنْ هَذَا؟ قَالَ: أَلَا إِنِّی أَسْمَعُ أَمْراً عَظِیماً فَآمَنَ بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ آمَنَ مَعَهُ مِنْ قَوْمِهِ نَاسٌ وَ رَجَعُوا إِلَی قَوْمِهِم.

پیامبر (صلی الله علیه و آله)- وقتی رسول خدا (صلی الله علیه و آله) از [جنگ] تبوک به مدینه باز گشت، عمروبن‌معدی کرب‌زبیدی [از بزرگان عرب و دلاوران و شعرای ایشان بود] نزد آن حضرت آمده و پیامبر (صلی الله علیه و آله) به او فرمود: «ای عمرو! اسلام اختیار کن تا خدا تو را از بیم و هراس بزرگ ایمن گرداند»، عرض کرد: «ای محمّد (صلی الله علیه و آله) بیم و هراس بزرگ کدام است؟ من که از چیزی نمی‌ترسم». فرمود: «ای عمرو! این‌گونه نیست که تو می‌پنداری و گمان می‌کنی، یک فریاد و بانگی بر مردم زده شود که هیچ مرده‌ای به جای نمی‌ماند جز اینکه زنده شود و هیچ زنده‌ای نمی‌ماند جز اینکه بمیرد، مگر آن کس که خدا بخواهد، سپس بانگ دیگری بر ایشان زده می‌شود که هرکه مرده است زنده شود، و همگی [در عرصه‌ی محشر] صف می‌کشند، آسمان شکافته می‌شود، و زمین از هم می‌پاشد، کوه‌ها در هم فرو می‌ریزند، آتش به‌اندازه‌ی کوه‌ها شراره می‌زند، در آن هنگام جانداری به جای نمی‌ماند جز اینکه دلش از جا کنده شود، و به یاد گناه خویش می‌افتد، و به خود سرگرم شود، مگر آن کس که خدا خواهد، ای عمرو! تو در برابر این هراس بزرگ چه خواهی کرد؟ کجا [معنای این هراس بزرگ را] می‌دانی»؟ عمرو گفت: «من داستان بزرگی می‌شنوم». و [با همین سخنان] مسلمان شده به خدا و رسولش ایمان آورد و گروهی از قبیله‌ی او نیز با او ایمان آوردند و به‌سوی قوم خویش بازگشتند.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۳، ص۲۹۸
بحارالأنوار، ج۷، ص۱۱۰
۱ -۵
(زمر/ ۶۸)

الصّادق (علیه السلام)- عَنْ أَبِی‌عَبْدِ‌اللَّهِ (علیه السلام) قَالَ: إِذَا أَرَادَ اللَّهُ أَنْ یَبْعَثَ الْخَلْقَ أَمْطَرَ السَّمَاءَ عَلَی الْأَرْضِ أَرْبَعِینَ صَبَاحاً فَاجْتَمَعَتِ الْأَوْصَالُ وَ نَبَتَتِ اللُّحُومُ وَ قَالَ: أَتَی جَبْرَئِیلُ رَسُولَ اللَّهِ (علیه السلام) فَأَخَذَ بِیَدِهِ وَ أَخْرَجَهُ إِلَی الْبَقِیعِ فَانْتَهَی بِهِ إِلَی قَبْرٍ فَصَوَّتَ بِصَاحِبِهِ فَقَالَ: قُمْ بِإِذْنِ اللَّهِ فَخَرَجَ مِنْهُ رَجُلٌ أَبْیَضُ الرَّأْسِ وَ اللِّحْیَهًِْ، یَمْسَحُ التُّرَابَ عَنْ وَجْهِهِ وَ هُوَ یَقُولُ: الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ اللَّهُ أَکْبَرُ، فَقَالَ جَبْرَئِیلُ: عُدْ بِإِذْنِ اللَّهِ ثُمَّ انْتَهَی بِهِ إِلَی قَبْرٍ آخَرَ فَقَالَ: قُمْ بِإِذْنِ اللَّهِ فَخَرَجَ مِنْهُ رَجُلٌ مُسْوَدُّ الْوَجْهِ، وَ هُوَ یَقُولُ: یَا حَسْرَتَاهْ یَا ثُبُورَاهْ. ثُمَّ قَالَ لَهُ جَبْرَئِیلُ: عُدْ إِلَی مَا کُنْتَ فِیهِ بِإِذْنِ اللَّهِ، فَقَالَ: یَا مُحَمَّدُ (صلی الله علیه و آله)! هَکَذَا یُحْشَرُونَ یَوْمَ الْقِیَامَهًِْ فَالْمُؤْمِنُونَ یَقُولُونَ هَذَا الْقَوْلَ وَ هَؤُلَاءِ یَقُولُونَ مَا تَرَی.

امام صادق (علیه السلام)- خداوند اراده میفرماید تا آفریدگان را برانگیزد، آسمان چهل بامداد بر زمین میبارد و آنگاه اندامها به هم میپیوندد و گوشتها بر بدنها میروید. جبرئیل خدمت رسول خدا (صلی الله علیه و آله) رسید و دست ایشان را گرفت و به‌سوی بقیع بیرون برد. جبرئیل ایشان را بر سر گوری برد و صاحبش را صدا زد و گفت: «به فرمان خدا برخیز». ناگاه مردی با مو و ریش سفید از گور سر برآورد و خاک از چهره‌ی خود تکاند و گفت: «ستایش برای خداوند است و خداوند بزرگتر است». آنگاه جبرئیل به او گفت: «به فرمان خدا به جایت برگرد». سپس جبرئیل رسول خدا (صلی الله علیه و آله) را بر سر گور دیگری برد و گفت: «به فرمان خدا برخیز». ناگاه مردی روسیاه از گور سر برآورد و گفت: «ای دریغ و ای افسوس»! جبرئیل به او گفت: «به فرمان خدا به همان‌جا که بودی برگرد». سپس عرض کرد: «ای محمّد (صلی الله علیه و آله)! مردگان در روز قیامت همین‌گونه محشور می‌شوند و مؤمنان آن سخن را میگویند و اینان چیزی را که دیدی میگویند».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۳، ص۲۹۸
القمی، ج۲، ص۲۵۳/ نورالثقلین/ البرهان
۱ -۶
(زمر/ ۶۸)

السّجّاد (علیه السلام)- عَنْ عَلِیِّ‌بْنِ‌الْحُسَیْنِ (علیه السلام) قَالَ: سُئِلَ عَنِ النَّفْخَتَیْنِ کَمْ بَیْنَهُمَا قَالَ مَا شَاءَ اللَّهُ فَقِیلَ لَهُ فَأَخْبِرْنِی یَا ابْنَ‌رَسُولِ‌اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) کَیْفَ یُنْفَخُ فِیهِ؟ فَقَالَ: أَمَّا النَّفْخَهًُْ الْأُولَی فَإِنَ اللَّهَ یَأْمُرُ إِسْرَافِیلَ فَیَهْبِطُ إِلَی الدُّنْیَا وَ مَعَهُ صُورٌ وَ لِلصُّورِ رَأْسٌ وَاحِدٌ وَ طَرَفَانِ وَ بَیْنَ طَرَفِ کُلِّ رَأْسٍ مِنْهُمَا مَا بَیْنَ السَّمَاءِ وَ الْأَرْضِ قَالَ فَإِذَا رَأَتِ الْمَلَائِکَهًُْ إِسْرَافِیلَ وَ قَدْ هَبَطَ إِلَی الدُّنْیَا وَ مَعَهُ الصُّورُ قَالُوا قَدْ أَذِنَ اللَّهُ فِی مَوْتِ أَهْلِ الْأَرْضِ وَ فِی مَوْتِ أَهْلِ السَّمَاءِ قَالَ فَیَهْبِطُ إِسْرَافِیلُ بِحَظِیرَهًِْ بَیْتِ الْمَقْدِسِ وَ یَسْتَقْبِلُ الْکَعْبَهًَْ فَإِذَا رَأَوْا أَهْلُ الْأَرْضِ قَالُوا: أَذِنَ اللَّهُ فِی مَوْتِ أَهْلِ الْأَرْضِ. قَالَ: فَیَنْفُخُ فِیهِ نَفْخَهًًْ فَیَخْرُجُ الصَّوْتُ مِنَ الطَّرَفِ الَّذِی یَلِی الْأَرْضَ فَلَا یَبْقَی فِی الْأَرْضِ ذُو رُوحٍ إِلَّا صَعِقَ وَ مَاتَ وَ یَخْرُجُ الصَّوْتُ مِنَ الطَّرَفِ الَّذِی یَلِی السَّمَاوَاتِ فَلَا یَبْقَی فِی السَّمَاوَاتِ ذُو رُوحٍ إِلَّا صَعِقَ وَ مَاتَ إِلَّا إِسْرَافِیلَ. قَالَ: فَیَقُولُ اللَّهُ لِإِسْرَافِیلَ: یَا إِسْرَافِیلُ مُتْ فَیَمُوتُ إِسْرَافِیلُ فَیَمْکُثُونَ فِی ذَلِکَ مَا شَاءَ اللَّهُ ثُمَّ یَأْمُرُ اللَّهُ السَّمَاوَاتِ فَتَمُورُ وَ یَأْمُرُ الْجِبَالَ فَتَسِیرُ وَ هُوَ قَوْلُهُ یَوْمَ تَمُورُ السَّماءُ مَوْراً وَ تَسِیرُ الْجِبالُ سَیْراً یَعْنِی تَبْسُطُ وَ تُبَدَّلُ الْأَرْضُ غَیْرَ الْأَرْضِ یَعْنِی بِأَرْضٍ لَمْ یُکْتَسَبْ عَلَیْهَا الذُّنُوبُ بَارِزَهًًْ لَیْسَ عَلَیْهَا الْجِبَالُ وَ لَا نَبَاتٌ کَمَا دَحَاهَا أَوَّلَ مَرَّهًٍْ وَ یُعِیدُ عَرْشَهُ عَلَی الْمَاءِ کَمَا کَانَ أَوَّلَ مَرَّهًٍْ مُسْتَقِلًّا بِعَظَمَتِهِ وَ قُدْرَتِهِ. قَالَ: فَعِنْدَ ذَلِکَ یُنَادِی الْجَبَّارُ جَلَّ جَلَالُهُ بِصَوْتٍ جَهْوَرِیٍّ یَسْمَعُ أَقْطَارُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرَضِینَ لِمَنِ الْمُلْک الْیَوْمَ فَلَا یُجِیبُهُ مُجِیبٌ فَعِنْدَ ذَلِکَ یُنَادِی الْجَبَّارُ جَلَّ جَلَالُهُ مُجِیباً لِنَفْسِهِ لِلهِ الْواحِدِ الْقَهَّارِ وَ أَنَا قَهَرْتُ الْخَلَائِقَ کُلَّهُمْ وَ أَمَتُّهُمْ إِنِّی أَنَا اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا وَحْدِی لَا شَرِیکَ لِی وَ لَا وَزِیرَ وَ أَنَا خَلَقْتُ خَلْقِی بِیَدِی وَ أَنَا أَمَتُّهُمْ بِمَشِیَّتِی وَ أَنَا أُحْیِیهِمْ بِقُدْرَتِی. قَالَ: فَنَفَخَ الْجَبَّارُ نَفْخَهًًْ فِی الصُّورِ یَخْرُجُ الصَّوْتُ مِنْ أَحَدِ الطَّرَفَیْنِ الَّذِی یَلِی السَّمَاوَاتِ فَلَا یَبْقَی فِی السَّمَاوَاتِ أَحَدٌ إِلَّا حَیَّ وَ قَامَ کَمَا کَانَ وَ یَعُودُ حَمَلَهًُْ الْعَرْشِ وَ یُحْضَرُ الْجَنَّهًُْ وَ النَّارُ وَ یُحْشَرُ الْخَلَائِقُ لِلْحِسَاب.

امام سجاد (علیه السلام)- از ایشان پرسیدند: «فاصله‌ی بین دو دَمی که در صور دمیده میشود چه قدر است»؟ حضرت (علیه السلام) فرمود: «هرچه خدا بخواهد». عرض کردند: «ای پسر رسول خدا (صلی الله علیه و آله)! ما را خبر ده که چگونه در آن دمیده میشود»؟ فرمود: «در هنگام دَم اوّل، خداوند متعال به اسرافیل فرمان میدهد و او با صور به زمین فرود میآید، صور از یک‌سو، یک‌سر و از سوی دیگر، دو سر دارد که بین هریک از این دو، همه آنچه در آسمان و زمین است، جای دارد. وقتی فرشتگان اسرافیل را میبینند که با صور به زمین فرود آمده، میگویند: «خداوند فرمان مرگ زمینیان و مرگ آسمانیان را داده است». اسرافیل بر زمین بیت المقدس فرود میآید و رو به‌سوی کعبه می‌کند. وقتی زمینیان او را میبینند، میگویند: «خداوند فرمان مرگ زمینیان را داده است». آنگاه اسرافیل در صور می‌دمد و صدای آن از طرفی که به سمت اهل زمین است درمی‌آید و هیچ جانداری در زمین نمی‌ماند مگر آنکه از هوش رفته و می‌میرد، آنگاه اسرافیل در صور میدمد و صدای صور از طرفی که رو به آسمان است، در میآید و هیچ جانداری در آسمانها نمیماند، مگر آنکه از هوش میرود و همه میمیرند، جز اسرافیل. سپس خداوند به اسرافیل میفرماید: «ای اسرافیل! بمیر». اسرافیل میمیرد و در آن میان هرآنچه خدا بخواهد بر جای میماند؛ سپس آسمانها به فرمان خدا در تب‌وتاب میافتند و کوهها به فرمان او به حرکت در میآیند و این همان کلام خداوند متعال است که فرمود: روزی که آسمان سخت در تب‌وتاب افتد، و کوه‌ها [جمله] به حرکت درآیند. (طور/۱۰-۹). یعنی گشاده می‌شوند و زمین به غیر این زمین مبدّل گردد. (ابراهیم/۴۸). یعنی به زمینی که هیچ گناهی در آن نمیشود و برهوتی که هیچ کوه و گیاهی در آن نیست، همان‌گونه که اوّلین‌بار آن را گستراند و عرش خود را همچنان که اوّلین بار بود، بر آب برمی‌گرداند و با شکوه و توانمندی خود پی میافکند. در آن هنگام خداوند جبّار به آوایی بلند که در جای جای آسمانها و زمینها شنیده میشود، ندا سر میدهد: «امروز فرمانروایی برای کیست»؟ هیچ‌کس پاسخی نمی‌دهد. خداوند جبّار خود پاسخ خود میدهد و میفرماید: «برای خداوند یگانه چیره، منم که بر تمامی آفریدگان و امّتهایشان چیره گشتم و منم الله که هیچ خدایی به جز من که یگانهام نیست، نه شریکی دارم و نه وزیری. من آفریدگانم را به دست خود آفریدم و من به خواست خود آن‌ها را میمیرانم و من با توانمندی خود، آن‌ها را زنده میکنم». آنگاه خداوند جبّار دَمی در صور میدمد و صدای صور از سویی که رو به آسمانها دارد، در میآید و هیچ‌کس در آسمانها به جا نمی‌ماند، مگر آنکه جان مییابد و همچنان‌که بود، برپا میشود و حاملان عرش باز می‌گردند و بهشت و دوزخ هویدا میشوند و آفریدگان برای روز حساب، محشور می‌شوند».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۳، ص۲۹۸
بحارالأنوار، ج۶، ص۳۲۴
۱ -۷
(زمر/ ۶۸)

الرّسول (صلی الله علیه و آله)- فَقَالَ النَّبِیُّ (صلی الله علیه و آله): یَکُونُ فِی آخِرِ الزَّمَانِ فِتَنٌ کَقِطَعِ اللَّیْلِ الْمُظْلِمِ فَإِذَا غَضِبَ اللَّهُ عَلَی أَهْلِ الْأَرْضِ أَمَرَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ وَ تَعَالَی إِسْرَافِیلَ یَنْفُخُ نَفْخَهًَْ الصَّعْقِ، فَنَفَخَ عَلَی غَفْلَهًٍْ مِنَ النَّاسِ، فَمِنَ النَّاسِ مَنْ هُوَ فِی وَطَنِهِ، وَ مِنْهُمْ مَنْ هُوَ فِی سَفَرِهِ، وَ مِنْهُمْ مَنْ یَأْکُلُ فَلَا یَرْفَعُ لُقْمَهًًْ إِلَی فِیهِ حَتَّی یَخْمُدَ وَ یَصْعَقَ، وَ مِنْهُمْ مَنْ یُحَدِّثُ صَاحِبَهُ فَلَا یُتِمُّ الْکَلِمَهًَْ حَتَّی یَمُوتُ، فَتَمُوتُ الْخَلَائِقُ کُلُّهُمْ عَنْ آخِرِهِمْ، وَ إِسْرَافِیلُ لَا یَقْطَعُ صَیْحَتَهُ حَتَّی تَغُورَ عُیُونُ الْأَرْضِ وَ أَنْهَارُهَا وَ بِنَاءُهَا وَ أَشْجَارُهَا وَ جِبَالُهَا وَ بِحَارُهَا وَ یَدْخُلَ الْکُلُّ بَعْضُهُمْ فِی بَعْضٍ فِی بَطْنِ الْأَرْضِ وَ النَّاسُ خَمُودٌ وَ صَرْعَی فَمِنْهُمْ مَنْ هُوَ صَرِیعٌ عَلَی ظَهْرِهِ، وَ مِنْهُمْ مَنْ هُوَ صَرِیعٌ عَلَی جَنْبِهِ، وَ مِنْهُمْ مَنْ هُوَ صَرِیعٌ عَلَی خَدِّهِ، وَ مِنْهُمْ مَنْ تَکُونُ اللُّقْمَهًُْ فِی فِیهِ فَیَمُوتُ فَمَا أَدْرَکَ بِهِ أَنْ یَبْتَلِعَهَا وَ تَنْقَطِعَ السَّلَاسِلُ الَّتِی فِیهَا قَنَادِیلُ النُّجُومِ فَتَسْتَوِی بِالْأَرْضِ مِنْ شِدَّهًِْ الزَّلْزَلَهًِْ وَ تَمُوتَ مَلَائِکَهًَْ السَّمَاوَاتِ السَّبْعِ وَ الْحُجُبِ وَ السُّرَادِقَاتِ وَ الصَّافُّونَ وَ الْمُسَبِّحُونَ وَ حَمَلَهًُْ الْعَرْشِ وَ الْکُرْسِیِّ وَ أَهْلُ سُرَادِقَاتِ الْمَجْدِ وَ الْکَرُوبِیُّونَ وَ بَقِیَ جَبْرَائِیلُ وَ مِیکَائِیلُ وَ إِسْرَافِیلُ وَ مَلَکُ الْمَوْتِ، فَیَقُولُ الْجَبَّارُ جَلَّ جَلَالُهُ: یَا مَلَکَ الْمَوْتِ، وَ مَنْ بَقِیَ وَ هُوَ أَعْلَمُ؟ فَیَقُولُ مَلَکُ الْمَوْتِ: سَیِّدِی وَ مَوْلَایَ، بَقِیَ إِسْرَافِیلُ وَ بَقِیَ جَبْرَائِیلُ وَ بَقِیَ مِیکَائِیلُ وَ بَقِیَ عَبْدُکَ الضَّعِیفُ مَلَکُ الْمَوْتِ وَ هُوَ خَاضِعٌ خَاشِعٌ ذَلِیلٌ قَدْ ذَهَبَتْ نَفْسُهُ لِعِظَمِ مَا عَایَنَ مِنَ الْأَهْوَالِ فَیَقُولُ الْجَبَّارُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی: انْطَلِقْ إِلَی جَبْرَائِیلَ فَاقْبِضْ رُوحَهُ. فَیَنْطَلِقُ مَلَکُ الْمَوْتِ إِلَی جَبْرَائِیلَ فَیَجِدُهُ سَاجِداً وَ رَاکِعاً، فَیَقُولُ لَهُ: مَا أَغْفَلَکَ عَمَّا یُرَادُ بِکَ یَا مِسْکِینُ؛ قَدْ مَاتَ بَنُو آدَمَ وَ أَهْلُ الدُّنْیَا وَ الْأَرْضِ وَ الطُّیُورُ وَ السِّبَاعُ وَ الْهَوَامُّ وَ سُکَّانُ السَّماواتِ وَ حَمَلَهًُْ الْعَرْشِ وَ الْکُرْسِیِّ وَ السُّرَادِقَاتِ وَ سُکَّانُ سِدْرَهًِْ الْمُنْتَهَی وَ قَدْ أَمَرَنِیَ الْمَوْلَی بِقَبْضِ رُوحِکَ؟ فَعِنْدَ ذَلِکَ یَبْکِی جَبْرَائِیلُ وَ یَقُولُ مُتَضَرِّعاً إِلَی اللَّهِ تَعَالَی: یَا اللَّهُ، هَوِّنْ عَلَیَّ سَکَرَاتِ الْمَوْتِ. فَیَضُمُّهُ مَلَکُ الْمَوْتِ ضَمَّهًًْ یَقْبِضُ فِیهَا رُوحَهُ، فَیَخِرُّ جَبْرَائِیلُ مِنْهَا مَیِّتاً صَرِیعاً. فَیَقُولُ الْجَبَّارُ جَلَّ جَلَالُهُ: مَنْ بَقِیَ یَا مَلَکَ الْمَوْتِ وَ هُوَ أَعْلَمُ ؟ فَیَقُولُ: یَا سَیِّدِی وَ مَوْلَایَ، أَنْتَ أَعْلَمُ بِمَنْ بَقِیَ؛ بَقِیَ مِیکَائِیلُ وَ إِسْرَافِیلُ وَ عَبْدُکَ الضَّعِیفُ مَلَکُ الْمَوْتِ. فَیَقُولُ الْجَبَّارُ جَلَّ جَلَالُهُ: انْطَلِقْ إِلَی مِیکَائِیلَ فَاقْبِضْ رُوحَهُ. فَیَنْطَلِقُ مَلَکُ الْمَوْتِ إِلَی مِیکَائِیلَ کَمَا أَمَرَهُ اللَّهُ تَعَالَی، فَیَجِدُهُ یَنْظُرُ إِلَی الْمَاءِ یَکِیلُهُ عَلَی السَّحَابِ. فَیَقُولَ لَهُ: مَا أَغْفَلَکَ یَا مِسْکِینُ عَمَّا یُرَادُ بِکَ؛ مَا بَقِیَ لِبَنِی آدَمَ رِزْقٌ وَ لَا لِلْأَنْعَامِ وَ لَا لِلْوُحُوشِ وَ لَا لِلْهَوَامِّ، قَدْ مَاتَ أَهْلُ السَّمَاوَاتِ وَ أَهْلُ الْأَرْضِ وَ أَهْلُ الْحُجُبِ وَ السُّرَادِقَاتِ وَ حَمَلَهًُْ الْعَرْشِ وَ الْکُرْسِیِّ وَ سُرَادِقَاتِ الْمَجْدِ وَ الْکَرُوبِیُّونَ وَ الصَّافُّونَ وَ الْمُسَبِّحُونَ وَ قَدْ أَمَرَنِی رَبِّی بِقَبْضِ رُوحِکَ؟ فَعِنْدَ ذَلِکَ یَبْکِی مِیکَائِیلُ وَ یَتَضَرَّعُ إِلَی اللَّهِ تَعَالَی وَ یَسْأَلُهُ أَنْ یُهَوِّنَ عَلَیْهِ سَکَرَاتِ الْمَوْتِ فَیَحْتَضِنُهُ مَلَکُ الْمَوْتِ وَ یَضُمُّهُ ضَمَّهًًْ یَقْبِضُ فِیهَا رُوحَهُ، فَیَخِرُّ صَرِیعاً مَیِّتاً لَا رُوحَ فِیهِ. فَیَقُولُ الْجَبَّارُ عَزَّوَجَلَّ: مَنْ بَقِیَ یَا مَلَکَ الْمَوْتِ وَ هُوَ أَعْلَمُ ؟ فَیَقُولُ: مَوْلَایَ وَ سَیِّدِی، أَنْتَ أَعْلَمُ بِمَنْ بَقِیَ؛ بَقِیَ إِسْرَافِیلُ وَ عَبْدُکَ الضَّعِیفُ مَلَکُ الْمَوْتِ. فَیَقُولُ الْجَبَّارُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی: انْطَلِقْ إِلَی إِسْرَافِیلَ فَاقْبِضْ رُوحَهُ. فَیَنْطَلِقُ مَلَکُ الْمَوْتِ إِلَی إِسْرَافِیلَ کَمَا أَمَرَهُ الْجَبَّارُ، فَیَقُولَ لَهُ: مَا أَغْفَلَکَ یَا مِسْکِینُ عَمَّا یُرَادُ بِکَ؛ قَدْ مَاتَ الْخَلَائِقُ کُلُّهُمْ وَ قَدْ أَمَرَنِی رَبِّی وَ مَوْلَایَ أَنْ أَقْبِضَ رُوحَکَ؟ فَیَقُولُ إِسْرَافِیلُ: سُبْحَانَ مَنْ قَهَرَ الْعِبَادَ بِالْمَوْتِ، سُبْحَانَ مَنْ تَفَرَّدَ بِالْبَقَاءِ، ثُمَّ یَقُولُ: مَوْلَایَ، هَوِّنْ عَلَیَّ سَکَرَاتِ الْمَوْتِ؛ مَوْلَایَ، هَوِّنْ عَلَیَّ سَکَرَاتِ الْمَوْتِ؛ مَوْلَایَ، هَوِّنْ عَلَیَّ مَرَارَهًَْ الْمَوْتِ. فَیَضُمُّهُ مَلَکُ الْمَوْتِ ضَمَّهًًْ یَقْبِضُ فِیهَا رُوحَهُ، فَیَخِرُّ مَیِّتاً صَرِیعاً. فَیَقُولُ الْجَبَّارُ جَلَّ جَلَالُهُ: مَنْ بَقِیَ یَا مَلَکَ الْمَوْتِ وَ هُوَ أَعْلَمُ؟ فَیَقُولُ: أَنْتَ أَعْلَمُ یَا سَیِّدِی وَ مَوْلَایَ بِمَنْ بَقِیَ؛ بَقِیَ عَبْدُکَ الضَّعِیفُ مَلَکُ الْمَوْتِ. فَیَقُولُ الْجَبَّارُ: وَ عِزَّتِی وَ جَلَالِی، لَأُذِیقَنَّکَ مِثْلَ مَا أَذَقْتَ عِبَادِی؛ انْطَلِقْ بَیْنَ الْجَنَّهًِْ وَ النَّارِ وَ مُتْ. وَ یَنْطَلِقُ بَیْنَ الْجَنَّهًِْ وَ النَّارِ فَیَصِیحُ صَیْحَهًًْ، فَلَوْ لَا أَنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی أَمَاتَ الْخَلَائِقَ لَمَاتُوا عَنْ آخِرِهِمْ مِنْ شِدَّهًِْ صَیْحَهًِْ مَلَکِ الْمَوْتِ فَیَمُوتُ. فَتَبْقَی السَّمَاوَاتُ خَالِیَهًًْ مِنْ أَمْلَاکِهَا سَاکِنَهًًْ أَفْلَاکُهَا وَ تَبْقَی الْأَرْضُ خَالِیَهًًْ مِنْ إِنْسِهَا وَ جِنِّهَا وَ طَیْرِهَا وَ هَوَامِّهَا وَ سِبَاعِهَا وَ أَنْعَامِهَا وَ یَبْقَی الْمُلْکُ لِلهِ الْوَاحِدِ الْقَهَّارِ الَّذِی خَلَقَ اللَّیْلَ وَ النَّهارَ، فَلَا یُرَی أَنِیسٌ وَ لَا یُحَسُّ حَسِیسٌ قَدْ سَکَنَتِ الْحَرَکَاتُ وَ خَمَدَتِ الْأَصْوَاتُ وَ خَلَتْ مِنْ سُکَّانِهَا الْأَرْضُ وَ السَّمَاوَاتُ. ثُمَّ یَقُولُ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی لِلدُّنْیَا: یَا دُنْیَا، أَیْنَ أَنْهَارُکِ وَ أَیْنَ أَشْجَارُکِ وَ أَیْنَ سُکَّانُکِ وَ أَیْنَ عُمَّارُکِ وَ أَیْنَ الْمُلُوکُ وَ أَیْنَ أَبْنَاءُ الْمُلُوکِ أَیْنَ الْجَبَابِرَهًُْ وَ أَبْنَاءُ الْجَبَابِرَهًُْ، أَیْنَ الَّذِینَ أَکَلُوا رِزْقِی وَ تَقَلَّبُوا فِی نِعْمَتِی وَ عَبَدُوا غَیْرِی، لِمَنِ الْمُلْکُ الْیَوْمَ؟ فَلَا یُجِیبُهُ أَحَدٌ. فَیَقُولُ اللَّهُ تَعَالَی: لِلهِ الْواحِدِ الْقَهَّارِ. فَتَبْقَی الْأَرَضُونَ وَ السَّمَاوَاتُ لَیْسَ فِیهِنَّ مَنْ یَنْطِقُ وَ لَا مَنْ یَتَنَفَّسُ مَا شَاءَ اللَّهُ مِنْ ذَلِکَ. وَ قَدْ قِیلَ: تَبْقَی أَرْبَعِینَ یَوْماً وَ هُوَ مِقْدَارُ مَا بَیْنَ النَّفْخَتَیْنِ. ثُمَّ بَعْدَ ذَلِکَ یُنْزِلُ اللَّهُ تَعَالَی مِنَ السَّمَاءِ السَّابِعَهًِْ بَحْراً یُقَالُ لَهُ: بَحْرُ الْحَیَوَانِ، مَاؤُهُ یُشْبِهُ مَنِیَّ الرِّجَالِ یُنْزِلُهُ رَبُّنَا أَرْبَعِینَ عَاماً فَیَشُقُّ ذَلِکَ الْمَاءُ الْأَرْضَ شَقّاً فَیَدْخُلُ تَحْتَ الْأَرْضِ إِلَی الْعِظَامِ الْبَالِیَهًِْ فَتَنْبُتُ بِذَلِکَ الْمَاءِ کَمَا یَنْبُتُ الزَّرْعُ بِالْمَطَرِ. قَالَ اللَّهُ تَعَالَی وَ هُوَ الَّذِی یُرْسِلُ الرِّیاحَ بُشْراً بَیْنَ یَدَیْ رَحْمَتِهِ إِلَی قَوْلِهِ تَعَالَی کَذلِکَ نُخْرِجُ الْمَوْتَی الْآیَهًَْ أَیْ کَمَا أَخْرَجَ النَّبَاتَ بِالْمَطَرِ کَذَلِکَ یُخْرِجُ بِمَاءِ الْحَیَوَانِ وَ تَجْتَمِعُ الْعِظَامُ وَ الْعُرُوقُ وَ اللُّحُومُ وَ الشُّعُورُ، فَیَرْجِعُ کُلُّ عُضْوٍ إِلَی مَکَانِهِ الَّذِی کَانَ فِیهِ فِی الدُّنْیَا، فَتَرْجِعُ کُلُّ شَعْرَهًٍْ إِلَی هَیْئَتِهَا الَّتِی کَانَتْ فِی دَارِ الدُّنْیَا فَتَلْتَئِمُ الْأَجْسَادُ بِقُدْرَهًِْ اللَّهِ جَلَّ جَلَالُهُ وَ تَبْقَی بِلَا أَرْوَاحٍ ثُمَّ یَقُولُ الْجَبَّارُ جَلَّ جَلَالُهُ: لْیَبْعَثْ إِسْرَافِیلُ. فَیَقُومُ إِسْرَافِیلُ حَیّاً بِقُدْرَهًِْ اللَّهِ تَعَالَی فَیَقُولُ الْجَبَّارُ لِإِسْرَافِیلَ: الْتَقِمِ الصُّورَ. وَ الصُّورُ قَرْنٌ مِنْ نُورٍ فِیهِ أَنْقَابٌ عَلَی عَدَدِ أَرْوَاحِ الْعِبَادِ، فَتَجْتَمِعُ الْأَرْوَاحُ کُلُّهَا فَتُجْعَلُ فِی الصُّورِ وَ یَأْمُرُ الْجَبَّارُ إِسْرَافِیلَ أَنْ یَقُومَ عَلَی صَخْرَهًِْ بَیْتِ الْمَقْدِسِ وَ یُنَادِیَ فِی الصُّورِ وَ هُوَ فِی فَمِهِ قَدِ الْتَقَمَهُ، وَ الصَّخْرَهًُْ أَقْرَبُ مَا فِی الْأَرْضِ إِلَی السَّمَاءِ وَ هُوَ قَوْلُهُ وَ اسْتَمِعْ یَوْمَ یُنَادِی الْمُنادِ مِنْ مَکانٍ قَرِیبٍ وَ یَقُولُ إِسْرَافِیلُ فِی أَوَّلِ نِدَائِهِ: أَیَّتُهَا الْعِظَامُ الْبَالِیَهًُْ وَ اللُّحُومُ الْمُنْقَطِعَهًُْ وَ الشُّعُورُ الْمُتَبَدِّدَهًُْ وَ الشُّعُورُ الْمُلْتَزِقَهًُْ لِیَقُمْنَ إِلَی الْعَرْضِ عَلَی الْمَلِکِ الدَّیَّانِ لِیُجَازِیَکُمْ بِأَعْمَالِکُمْ. فَإِذَا نَادَی إِسْرَافِیلُ فِی الصُّورِ خَرَجَتِ الْأَرْوَاحُ مِنْ أَنْقَابِ الصُّورِ فَتُنْشَرُ بَیْنَ السَّمَاءِ وَ الْأَرْضِ کَأَنَّهَا النَّحْلُ یَخْرُجُ مِنْ کُلِّ ثَقْبٍ وَ لَا یَخْرُجُ مِنْ ذَلِکَ الثَّقْبِ غَیْرُهُ فَأَرْوُاحُ الْمُؤْمِنِینَ تَخْرُجُ مِنْ أَثْقَابِهَا نَائِرَهًًْ بِنُورِ الْإِیمَانِ وَ بِنُورِ أَعْمَالِهَا الصَّالِحَهًِْ وَ أَرْوَاحُ الْکُفَّارِ تَخْرُجُ مُظْلِمَهًًْ بِظُلْمَهًِْ الْکُفْرِ. وَ إِسْرَافِیلُ یُدِیمُ الصَّوْتَ وَ الْأَرْوَاحُ قَدْ انْتَشَرَتْ مَا بَیْنَ السَّمَاءِ وَ الْأَرْضِ ثُمَّ تَدْخُلُ الْأَرْوَاحُ إِلَی الْأَجْسَادِ وَ تَدْخُلُ کُلُّ رُوحٍ إِلَی جَسَدِهَا الَّذِی فَارَقَتْهُ فِی دَارِ الدُّنْیَا فَتَدِبُّ الْأَرْوَاحُ فِی الْأَجْسَادِ کَمَا یَدِبُّ السَّمُّ فِی الْمَلْسُوعِ حَتَّی تَرْجِعَ إِلَی أَجْسَادِهَا کَمَا کَانَتْ فِی دَارِ الدُّنْیَا، ثُمَّ تَنْشَقُّ الْأَرْضُ مِنْ قِبَلِ رُؤُوسِهِمْ فَإِذَا هُمْ قِیامٌ یَنْظُرُونَ إِلَی أَهْوَالِ الْقِیَامَهًِْ وَ طَوَامِّهَا وَ إِسْرَافِیلُ یُنَادِی بِهَذَا النِّدَاءِ لَا یَقْطَعُ الصَّوْتَ وَ یَمُدُّهُ مَدّاً، وَ الْخَلَائِقُ یَتَّبِعُونَ صَوْتَهُ وَ النِّیرَانُ تَسُوقُ الْخَلَائِقَ إِلَی أَرْضِ الْمَحْشَرِ. فَإِذَا خَرَجُوا مِنْ قُبُورِهِمْ خَرَجَ مَعَ کُلِّ إِنْسَانٍ عَمَلُهُ الَّذِی کَانَ فِی دَارِ الدُّنْیَا لِأَنَّ عَمَلَ کُلِّ إِنْسَانٍ یَصْحَبُهُ فِی قَبْرِهِ، فَإِذَا کَانَ الْعَبْدُ مُطِیعاً لِرَبِّهِ وَ عَمِلَ عَمَلًا صالِحاً کَانَ أَنِیسَهُ فِی الدُّنْیَا، وَ کَانَ أَنِیسَهُ إِذَا خَرَجَ مِنْ قَبْرِهِ یَوْمَ حَشْرِهِ، یُؤْنِسُهُ مِنَ الْأَهْوَالِ وَ مِنْ هُمُومِ الْقِیَامَهًِْ فَإِذَا خَرَجَ مِنْ قَبْرِهِ یَقُولُ لَهُ عَمَلُهُ: یَا حَبِیبِی، مَا عَلَیْکَ مِنْ هَذَا شَیْئٌ، لَیْسَ یُرَادُ بِهِ مَنْ أَطَاعَ اللَّهَ فَإِنَّمَا {لَا} یُرَادُ بِهِ إِلَّا مَنْ عَصَی اللَّهَ وَ خَالَفَ مَوْلَاهُ، ثُمَّ کَذَّبَ آیَاتِهِ وَ اتَّبَعَ هَواهُ، وَ أَنْتَ کُنْتَ عَبْداً مُطِیعاً لِمَوْلَاکَ مُتَّبِعاً لِنَبِیِّکَ تَارِکاً لِهَوَاکَ فَمَا عَلَیْکَ الْیَوْمَ مِنْ هَمٍّ وَ خَوْفٍ حَتَّی تَدْخُلَ الْجَنَّهًَْ. وَ إِذَا کَانَ الْعَبْدُ خَاطِئاً وَ عَاصِیاً لِذِی الْجَلَالِ وَ مَاتَ عَلَی غَیْرِ تَوْبَهًٍْ وَ انْتِقَالٍ فَإِذَا خَرَجَ الْمَغْرُورُ الْمِسْکِینُ مِنْ قَبْرِهِ وَ مَعَهُ عَمَلُهُ السُوءُ الَّذِی عَمِلَهُ فِی دَارِ الدُّنْیَا وَ کَانَ قَدْ صَحِبَهُ فِی قَبْرِهِ فَإِذَا نَظَرَ إِلَیْهِ الْعَبْدُ الْمُغْتَرُّ یَرَاهُ أَسْوَدَ فَظِیعاً فَلَا یَمُرُّ عَلَی هَوْلٍ وَ لَا نَارٍ وَ لَا بِشَیْءٍ مِنْ هُمُومِ یَوْمِ الْقِیَامَهًِْ إِلَّا قَالَ لَهُ عَمَلُهُ السُّوءُ: یَا عَدُوَّ اللَّهِ، هَذَا کُلُّهُ لَکَ وَ أَنْتَ الْمُرَادُ بِهِ.

پیامبر (صلی الله علیه و آله)- در آخر الزّمان فتنههایی چون پارههای شب تیره پدید آید، وقتی خداوند متعال بر زمینیان خشم میگیرد، به اسرافیل فرمان میدهد تا در صور، دَمِ مرگ را بدمد و او غافلگیرانه بر مردم میدمد، در آن دم برخی از آنان در وطن و برخی در سفر هستند و کسی درحال خوردن است، امّا هنوز لقمه را به‌سوی دهانش بالا نبرده، در جا میخشکد و از هوش می‌رود و کسی درحال گفتگو با دیگریست، امّا هنوز سخنش به پایان نرسیده، جان میدهد و تمامی آفریدگان یکی پس از دیگری میمیرند و اسرافیل دَم خود را قطع نمیکند تا اینکه چشمههای زمین و رودها و خانهها و درختها و کوهها و دریاها همه میخشکند و همه درهم میریزند و به زمین فرو میروند؛ عدّه‌ای از مردم بر جای خود میخشکند و عدّهای بر زمین می‌افتند، چنان‌که برخی از رو و برخی دگر از پشت و برخی بر پهلو و برخی دیگر بر گونه به خاک میافتند و کسانی با لقمهای در دهان جان میدهند و فرصت نمییابند تا آن را فرو برند و زنجیرهایی که ستارگان به آن‌ها آویختهاند، از هم میگسلند و از سختی زلزله همه با زمین یکسان میشوند و فرشتگان هفت آسمان و پرده‌نشینان و سراپرده نشینان و صف‌کشیدگان و تسبیح‌گویان و حاملان عرش و کرسی و اهل سراپردههای شکوهمندی و کرّوبیان همه جان میدهند و تنها جبرئیل و میکائیل و اسرافیل و فرشته‌ی مرگ بر جای میمانند. آنگاه خداوند جبّار میفرماید: «ای فرشته‌ی مرگ! چه کسی بر جای ماند»؟ حال آنکه خود بهتر میداند. فرشته‌ی مرگ عرض می‌کند: «سرورا و مهترا! اسرافیل بر جای ماند و جبرئیل بر جای ماند و میکائیل بر جای ماند و این بنده‌ی ناتوان و فروتن و خاکسار و ذلیل تو، فرشته‌ی مرگ، بر جای مانده که از ترس آنچه مشاهده کرده، جانش به لب رسیده است». خداوند تبارک‌وتعالی می‌فرماید: «نزد جبرئیل برو و جانش را بگیر». فرشته‌ی مرگ نزد جبرئیل میرود و او را در حال سجده و رکوع مییابد و به او میگوید: «ای بیچاره! چه غافلی از آنچه باید بدهی، آدمیان و اهل دنیا و زمین و پرندگان و درّندگان و خزندگان و آسمانیان و حاملان عرش و کرسی و سراپرده‌نشینان و ساکنان سدرهًْ المنتهی، همه مردهاند و خداوند به من فرمان داده تا جان تو را بگیرم». در آن هنگام جبرئیل می‌گرید و زاری‌کنان به خداوند متعال عرض میکند: «خداوندا! جان‌دادن را بر من آسان فرما». سپس فرشته‌ی مرگ او را در بر می‌گیرد و روحش را میستاند و جبرئیل جان میدهد و از پا میافتد. آنگاه خداوند متعال می‌فرماید: «ای فرشته‌ی مرگ! چه کسی بر جای مانده»؟ حال آنکه خود بهتر میداند. او عرض میکند: «سرورا و مهترا! تو خود بهتر می‌دانی چه کسی بر جای مانده. میکائیل و اسرافیل و این بنده‌ی ناتوانت فرشته‌ی مرگ باقی مانده‌اند». خداوند به او میفرماید: «نزد میکائیل برو و جانش را بگیر». فرشته‌ی مرگ چنان‌که خداوند متعال به او فرمان داد، نزد میکائیل میرود و او را میبیند که منتظر باریدن باران است تا براساس حساب و مقدار آن‌ها را بین ابرها تقسیم کند پس به او میگوید: «ای بیچاره! چه غافلی از آنچه که باید بدهی! نه برای آدمیان رزقی بر جا مانده و نه برای چهارپایان و درّندگان و خزندگان. آسمانیان و زمینیان و پرده‌نشینان و سراپرده نشینان و حاملان عرش و کرسی و سراپرده نشینان شکوهمندی و کرّوبیان و صف‌کشیدگان و تسبیح‌گویان همه مردهاند و خداوند به من فرمان داده تا جان تو را بگیرم». در آن هنگام میکائیل میگرید و به درگاه خداوند متعال زاری میکند و از خدا میخواهد تا جان‌دادن را بر او آسان کند. سپس فرشته‌ی مرگ او را در آغوش میکشد و در برش میگیرد و روحش را می‌ستاند و میکائیل جان میدهد و از پا می‌افتد. آنگاه خداوند متعال می‌فرماید: «ای فرشته‌ی مرگ! چه کسی برجای مانده»؟ حال آنکه خود بهتر میداند او عرض می‌کند: «سرورا و مهترا! تو خود بهتر می‌دانی که چه کسی به‌جای مانده، اسرافیل و این بنده‌ی ضعیف تو، فرشته‌ی مرگ باقی مانده است»، خداوند تبارک‌وتعالی به او می‌فرماید: «نزد اسرافیل برو و جانش را بگیر» فرشته‌ی مرگ همان‌طور که خداوند فرموده بود نزد اسرافیل می‌رود و می‌گوید «ای بیچاره! چه غافلی از آنچه که باید انجام بدهی! همه‌ی مخلوقات مرده‌اند و خداوند، به من فرمان داده تا روح تو را بگیرم»؟ اسرافیل می‌گوید: «خداوندی که به واسطه‌ی مرگ، بر تمام بندگانش قاهر آمد، منزّه و پاک است، خداوندی که به تنهایی باقی خواهد ماند، پاک و منزّه است»، سپس افزود: «خداوندا! سختی مرگ را برای من آسان کن، خداوندا! سختی مرگ را برای من آسان کن، خداوندا! گرفتاری مرگ را برای من آسان کن»! فرشته‌ی مرگ او را در آغوش می‌گیرد و روح از بدن او خارج می‌شود و بی‌جان بر زمین می‌افتد. خداوند می‌پرسد: «ای فرشته‌ی مرگ چه کسی باقی مانده است»؟ حال آنکه خود بهتر می‌داند. او عرض میکند: «سرورا و مهترا! تو خود بهتر میدانی چه کسی برجای مانده، این بنده ناتوانت فرشته‌ی مرگ بر جای مانده است». خداوند جبّار میفرماید: «به شکوه و بزرگیام سوگند، آنچه را به بندگانم چشاندی به تو خواهم چشاند. به میان بهشت و دوزخ برو و بمیر». او به میان بهشت و دوزخ میرود و چنان فریادی میکشد که اگر خداوند تبارک‌وتعالی آفریدگان را نمیرانده بود، یکی پس از دیگری از شدّت فریادش جان می‌دادند. آنگاه فرشته مرگ میمیرد و آسمانها خالی از ساکنان خود و افلاک بی هیچ جنبشی بر جای میمانند و زمین، خالی از انسان و جنّ و پرنده و خزنده و درّنده و چهارپایان خود، بر جای میماند و فرمانروایی برای خداوند یگانه چیره که شب و روز را آفرید، بر جای میماند. آنگاه هیچ همدمی نمیبیند و هیچ زمزمهای احساس نمیکند، جنبشها آرام گرفتهاند و نواها خاموش گشتهاند و زمین و آسمانها از ساکنان خود خالی شدهاند؛ سپس خداوند تبارک‌وتعالی به دنیا میفرماید: «ای دنیا! رودهایت کجایند و درختانت کجایند و ساکنانت کجایند و آبادکنندگانت کجایند و پادشاهانت کجایند و شاهزادگانت کجایند و گردن‌کشان و فرزندان گردن‌کشانت کجایند و کجایند آنان که رزق مرا خوردند و در نعمت من غوطه‌ور شدند و دیگری را پرستیدند و امروز فرمانروایی برای کیست»؟ هیچ‌کس پاسخی نمی‌دهد. خداوند متعال میفرماید: «برای خدای یگانه چیره، این چنین زمینها و آسمانها بر جای میمانند و نه کسی در آن‌هاست که سخن بگوید و نه کسی در آن‌هاست که نفس بکشد و ما شاء الله از آن روز». گفته شده: چهل روز این چنین می‌ماند و این فاصله‌ی بین دو دَم صور است، سپس خداوند متعال از آسمان هفتم دریایی فرود میفرستد که به آن دریای زندگی گویند و آبش همانند منی مردان است. پروردگارمان آن دریا را چهل سال فرود میفرستد و آن آب، زمین را می‌شکافد و به زیر زمین به‌سوی استخوانهای پوسیده راه مییابد و همچون کِشته که از باران می‌روید، استخوانها از آن آب میرویند. خداوند متعال فرمود: و اوست که پیشاپیش رحمت خود بادها را به بشارت می‌فرستد. چون بادها ابرهای گرانبار را بردارند، ما آن را به سرزمینهای مرده روان سازیم و از آن باران می‌فرستیم و به باران هر گونه ثمره‌ای را می‌رویانیم. مردگان را نیز اینچنین زنده می‌گردانیم شاید پند گیرید. (اعراف/۵۷). یعنی همان‌گونه که گیاهان را با باران بیرون آورد، آنان را با آب زندگی بیرون میآورد. این‌گونه استخوانها و رگها و گوشتها و موها گرد میآیند و هر عضوی به جایی که در دنیا داشته باز میگردد و هر تار مویی به شکلی که در سرای دنیا داشته بر میگردد و بدنها به نیروی خداوند والامقام انسجام مییابند و بی روح بر جای می‌مانند. سپس خداوند جبّار میفرماید: «باید اسرافیل برانگیخته شود». پس اسرافیل به نیروی خداوند متعال زنده و برپا می‌شود، خداوند جبّار به او میفرماید: «صور را ببلع [و در دهانت فرو ببر]. و صور شاخی از نور است که بر آن به شمار روح‌های بندگان سوراخ وجود دارد. در آن دم تمامی روحها گرد میآیند و در صور قرار داده می‌شوند و خداوند جبّار به اسرافیل فرمان میدهد که بر صخره‌ی بیت‌المقدس بایستد و او چنین میکند و در صور که آن را بلعیده و در دهان دارد، ندا سرمیدهد و آن صخره نزدیک‌ترین چیز در زمین به آسمان است و این کلام خداوند متعال است که فرمود: و روزی که منادی از جایی نزدیک ندا درمی‌دهد، به گوش باش. (ق/۴۱) اسرافیل در نخستین ندای خود میگوید: «ای استخوانهای پوسیده و گوشتهای از هم گسسته و موهای پراکنده و موهای به هم چسبیده، باید به درگاه پادشاه حاکم حاضر شوید تا او سزای کردارتان را بدهد»، پس چون اسرافیل در صور میدمد، ناگاه روحها از سوراخ‌های صور بیرون میآیند و همچون زنبورهایی که هریک از سوراخی بیرون آیند، بین آسمان و زمین پخش میشوند؛ روحهای مؤمنان، تابناک از نور ایمان و نور کردار نیکشان، و روحهای کافران، تیره از تاریکی کفر، از سوراخها بیرون میآیند و اسرافیل همچنان آوا سر میدهد و روحها که در میان آسمان و زمین پخش شدهاند، به درون بدنها می‌روند و هر روحی به بدنی که در سرای دنیا از آن جدا شده، باز میگردد و همچنان‌که سم در بدن نیش خورده میخزد، روحها در بدنها پیش میروند تا اینکه همانند سرای دنیا، به بدنهای خود باز میگردند؛ سپس زمین (قبر) از سوی سرهایشان شکاف میخورد و چون آن‌ها برپا شوند، هراسناکی و دشواریهای قیامت پیش چشم ایشان درمی‌آید و اسرافیل همچنان ندا میدهد و آوای خود را بند نمیآورد و به اوج میرساند و آفریدگان آوای او را پی میگیرند و نورها آنان را به‌سوی زمین محشر به پیش میبرند. پس هنگامی‌که آنان از گورهایشان بیرون آیند، به همراه هر انسانی عملی که در سرای دنیا انجام داده، بیرون میآید؛ چرا که عمل هر انسانی در گورش همراه اوست. پس اگر بندهای فرمانبردار پروردگارش باشد و عملی نیک داشته باشد، عملش در دنیا و نیز در روز قیامت به هنگامی‌که از گورش سر بر میآورد، همدم اوست و در میان هراسناکی و اندوههای قیامت، به او آرامش میبخشد و هنگامی‌که از گور بیرون میآید، عملش به او میگوید: «ای دوست من! از این سختیها چیزی دامن گیر تو نیست، این‌ها برای کسانی که از خدا فرمان بردهاند، برپا نشده، بلکه برای کسانی برپا شده که از خدا نافرمانی و از مولای خود سرپیچی کردهاند و نشانههای او را دروغ پنداشتهاند و از خواسته‌ی نفس خود پیروی کرده‌اند، حال آنکه تو بنده‌ای بودهای که از مولایت فرمان بردهای و از پیامبرت پیروی کردهای و خواسته‌ی نفست را رها کرده‌ای، پس امروز هیچ ترس و اندوهی دامنگیر تو نیست تا اینکه به بهشت درآیی». امّا اگر بندهای خطاکار باشد و نافرمانی خداوند بلندمرتبه را کرده باشد و بدون توبه و تحوّل جان داده باشد، چنین انسان فریب خورده بیچارهای از گور بیرون میآید و عمل ناپسندی که در دنیا انجام داده و در گور به همراه داشته، با او سر بر میآورد. در آن هنگام این بنده‌ی گمراه به عملش مینگرد و آن را سیاه و نفرت انگیز مییابد و بر هر وادی ترس و آتش و اندوهی که در روز قیامت پا میگذارد، عمل ناپسندش به او میگوید: «ای دشمن خدا! این‌ها همگی از برای توست و برای تو برپا شده است».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۳، ص۳۰۰
البرهان
۱ -۸
(زمر/ ۶۸)

الصّادق (علیه السلام)- إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی بَعَثَ مُحَمَّداً (صلی الله علیه و آله) فَخَتَمَ بِهِ الْأَنْبِیَاءَ (علیهم السلام) فَلَا نَبِیَّ بَعْدَهُ وَ أَنْزَلَ عَلَیْهِ کِتَاباً فَخَتَمَ بِهِ الْکُتُبَ فَلَا کِتَابَ بَعْدَهُ أَحَلَّ فِیهِ حَلَالًا وَ حَرَّمَ حَرَاماً فَحَلَالُهُ حَلَالٌ إِلَی یَوْمِ الْقِیَامَهًِْ وَ حَرَامُهُ حَرَامٌ إِلَی یَوْمِ الْقِیَامَهًِْ فِیهِ شَرْعُکُمْ وَ خَبَرُ مَنْ قَبْلَکُمْ وَ بَعْدَکُمْ ... وَ لَقَدْ سَأَلَ أَمِیرُالْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) شِیعَتَهُ عَنْ مِثْلِ هَذَا فَقَالَ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی أَنْزَلَ الْقُرْآنَ عَلَی سَبْعَهًِْ أَقْسَام ... وَ مِنْهُ مَا لَفْظُهُ مَاضٍ وَ مَعْنَاهُ مُسْتَقْبِل ... أَمَّا مَا لَفْظُهُ مَاضٍ وَ مَعْنَاهُ مُسْتَقْبَلٌ فَمِنْهُ ذِکْرُهُ عزّوجلّ أَخْبَارَ الْقِیَامَهًِْ وَ الْبَعْثِ وَ النُّشُورِ وَ الْحِسَابِ فَلَفْظُ الْخَبَرِ مَا قَدْ کَانَ وَ مَعْنَاهُ أَنَّهُ سَیَکُونُ قَوْلُهُ وَ نُفِخَ فِی الصُّورِ فَصَعِقَ مَنْ فِی السَّماواتِ وَ مَنْ فِی الْأَرْضِ إِلَّا مَنْ شاءَ اللهُ إِلَی قَوْلِهِ وَ سِیقَ الَّذِینَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ إِلَی الْجَنَّةِ زُمَراً فَلَفْظُهُ مَاضٍ وَ مَعْنَاهُ مُسْتَقْبَلٌ.

امام صادق (علیه السلام)- خداوند تبارک‌وتعالی محمّد (صلی الله علیه و آله) را مبعوث کرد و سلسله‌ی پیامبران (علیهم السلام) را با او پایان برد، ازاین‌رو هیچ پیامبری بعد از او وجود ندارند و کتابی بر او نازل کرد و همه‌ی کتاب‌ها [ی آسمانی] را با آن پایان داد و بعد از آن کتابی نخواهد آمد. در قرآن حلال و حرام را اعلام کرد و حلال قرآن، تا روز قیامت حلال است و حرام آن تا روز قیامت حرام خواهد بود. در آن (قرآن) دین شما و خبر کسانی که پیش از شما بودند و کسانی که بعد از شما می‌آیند، موجود می‌باشد ... امیرالمؤمنین (علیه السلام) از شیعیانش درباره‌ی مواردی مثل این مورد سؤال کرد و فرمود: «خداوند تبارک‌وتعالی قرآن را در هفت بخش نازل کرد ... و بخشی از آن، آیاتی است که لفظش ماضی (زمان گذشته) و معنایش مستقبل (زمان آینده) است ... امّا از جمله‌ی آنچه که لفظش ماضی و معنایش مستقبل است، ذکر اخبار قیامت و برانگیخته‌شدن و پراکنده‌شدن و حساب و کتاب، از سوی خداوند است که لفظ خبردادن، لفظ ماضی است و معنایش بعداً رخ خواهد داد. مثل این آیه: وَ نُفِخَ فِی الصُّورِ فَصَعِقَ مَنْ فِی السَّماواتِ وَ مَنْ فِی الْأَرْضِ إِلَّا مَنْ شاءَ اللهُ ... وَ سِیقَ الَّذِینَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ إِلَی الجَنَّةِ زُمَراً که لفظش ماضی است [نُفِخَ و صعق و سیق، همگی فعل ماضی هستند] و معنایش مستقبل است [و بعداً رخ می‌دهد].

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۳، ص۳۰۶
بحارالأنوار، ج۹۰، ص۲۵

مگر کسانی که خدا بخواهد

۲ -۱
(زمر/ ۶۸)

الرّسول (صلی الله علیه و آله)- عَنْ أَنَسِ‌بْنِ‌مَالِکٍ قَال: تَلَا رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) هَذِهِ الْآیَهًَْ وَ نُفِخَ فِی الصُّورِ فَصَعِقَ مَنْ فِی السَّماواتِ وَ مَنْ فِی الْأَرْضِ إِلَّا مَنْ شاءَ اللهُ قَالُوا یَا رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) مَنْ هَؤُلَاءِ الَّذِینَ اسْتَثْنَی اللَّهُ قَالَ (صلی الله علیه و آله) جَبْرَئِیلُ وَ مِیکَائِیلُ وَ إِسْرَافِیلُ وَ مَلَکُ الْمَوْتِ (علیهم السلام) فَإِذَا قَبَضَ اللَّهُ أَرْوَاحَ الْخَلَائِقِ قَالَ یَا مَلَکَ الْمَوْتِ مَنْ بَقِیَ قَالَ یَقُولُ سُبْحَانَکَ رَبِّی تَبَارَکْتَ رَبِّی وَ تَعَالَیْتَ رَبِّی ذَا الْجَلَالِ وَ الْإِکْرَامِ بَقِیَ جَبْرَائِیلُ وَ مِیکَائِیلُ وَ إِسْرَافِیلُ وَ مَلَکُ الْمَوْتِ (علیهم السلام) قَالَ فَیَقُولُ خُذْ نَفْسَ إِسْرَافِیلَ فَیَأْخُذُ نَفْسَ إِسْرَافِیلَ قَالَ فَیَقُولُ یَا مَلَکَ الْمَوْتِ مَنْ بَقِیَ قَالَ فَیَقُولُ سُبْحَانَکَ رَبِّی تَبَارَکْتَ وَ تَعَالَیْتَ رَبِّی ذَا الْجَلَالِ وَ الْإِکْرَامِ بَقِیَ جَبْرَائِیلُ وَ مِیکَائِیلُ وَ مَلَکُ الْمَوْتِ قَالَ فَیَقُولُ خُذْ نَفْسَ مِیکَائِیلَ قَالَ فَیَأْخُذُ نَفْسَ مِیکَائِیلَ فَیَقَعُ کَالطَّوْدِ الْعَظِیمِ فَیَقُولُ یَا مَلَکَ الْمَوْتِ مَنْ بَقِیَ فَیَقُولُ تَبَارَکْتَ رَبِّی وَ تَعَالَیْتَ بَقِیَ جَبْرَئِیلُ وَ مَلَکُ الْمَوْتِ قَالَ فَیَقُولُ مُتْ یَا مَلَکَ الْمَوْتِ فَیَمُوتُ قَالَ فَیَقُولُ یَا جَبْرَئِیلُ مَنْ بَقِیَ فَیَقُولُ تَبَارَکْتَ رَبِّی وَ تَعَالَیْتَ ذَا الْجَلَالِ وَ الْإِکْرَامِ وَجْهُکَ الْبَاقِی الدَّائِمُ وَ جَبْرَئِیلُ الْمَیِّتُ الْفَانِی قَالَ یَا جَبْرَئِیلُ لَا بُدَّ مِنَ الْمَوْتِ فَیَخِرُّ سَاجِداً فَیَخْفِقُ بِجَنَاحَیْهِ فَیَقُولُ سُبْحَانَکَ رَبِّی تَبَارَکْتَ وَ تَعَالَیْتَ ذَا الْجَلَالِ وَ الْإِکْرَامِ ثُمَّ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) فَعِنْدَ ذَلِکَ یَمُوتُ جَبْرَئِیلُ وَ هُوَ آخِرُ مَنْ یَمُوتُ مِنْ خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ.

پیامبر (صلی الله علیه و آله)- انس‌بن‌مالک گوید: رسول خدا (صلی الله علیه و آله) این آیه را تلاوت کرد: وَ نُفِخَ فِی الصُّورِ فَصَعِقَ مَنْ فِی السَّماواتِ وَ مَنْ فِی الْأَرْضِ إِلَّا مَنْ شاءَ اللهُ مردم گفتند: «ای رسول خدا (صلی الله علیه و آله) این افرادی که خداوند متعال آن‌ها را استثنا کرده، چه کسانی هستند»؟ فرمود: «جبرئیل و میکائیل و اسرافیل و فرشته‌ی مرگ (عزرائیل). هنگامی‌که خداوند روح‌های همه‌ی مخلوقات را قبض کرد می‌فرماید: «ای فرشته‌ی مرگ! چه کسی باقی مانده است»؟ او می‌گوید: «منزّه هستی تو ای پروردگار من، ای خداوند تبارک و تعالی! ای پروردگار من که صاحب بزرگی و اکرام هستی! جبرئیل و مکائیل و اسرافیل و فرشته‌ی مرگ باقی مانده‌اند». خدا می‌فرماید: «جان اسرافیل را بگیر». او (فرشته‌ی مرگ) جان اسرافیل را می‌گیرد». خداوند می‌فرماید: «ای فرشته‌ی مرگ! چه کسی باقی مانده است»؟ [فرشته‌ی مرگ] می‌گوید: «منزّه هستی تو ای پروردگار من، ای خداوند تبارک و تعالی ای پروردگار من که صاحب جلال و بزرگواری هستی! جبرئیل و میکائیل و فرشته‌ی مرگ باقی مانده‌اند». خداوند می‌فرماید: «جان میکائیل را بگیر». جان میکائیل را می‌گیرد که [میکائیل] مانند کوه عظیمی روی زمین می‌افتد. خداوند می‌فرماید: «ای فرشته‌ی مرگ! چه کسی باقی‌مانده است»؟ می‌گوید: «ای پروردگار من پر برکت و بلند مرتبه هستی! جبرئیل و فرشته‌ی مرگ باقی‌مانده‌اند». خدا می‌فرماید: «ای فرشته‌ی مرگ، بمیر»! او می‌میرد. خدا می‌فرماید: «ای جبرئیل (علیه السلام)! چه کسی باقی‌مانده است»؟ می‌گوید: «ای پروردگار من! تو پر برکت و بلند مرتبه هستی ای صاحب جلال و اکرام! وجهِ باقی و همیشگی تو و جبرئیلِ مرده‌ی نابود شونده [باقی‌مانده است]». خداوند می‌فرماید: «ای جبرئیل! از مرگ چاره‌ای نیست». به سجده می‌افتد و بال‌های خود را حرکت می‌دهد و می‌گوید: «منزّه هستی تو ای پروردگار من! ای خداوند تبارک و تعالی ای صاحب جلال و اکرام»! در آن هنگام است که جبرئیل (علیه السلام) می‌میرد و او آخرین نفر از مخلوقات آسمان‌ها و زمین است که می‌میرد».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۳، ص۳۰۸
بحارالأنوار، ج۷۹، ص۱۸۴/ أعلام الدین، ص۳۵۳/ شرح نهج البلاغهًْ، ج۱، ص۹۵؛ «بتفاوت یسیر»

سپس بار دیگر در «صور» دمیده می‌شود، ناگهان همگی به پا می‌خیزند و در انتظار [حساب و جزا] هستند

۳ -۱
(زمر/ ۶۸)

السّجّاد (علیه السلام)- عَنْ ثُوَیْرِ‌بْنِ‌أَبِی فَاخِتَهًَْ عَنْ عَلِیِّ‌بْنِ‌الْحُسَیْنِ (علیه السلام) قَالَ: سُئِلَ عَنِ النَّفْخَتَیْنِ کَمْ بَیْنَهُمَا قَالَ مَا شَاءَ اللَّهُ فَقِیلَ لَهُ فَأَخْبِرْنِی یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) کَیْفَ یُنْفَخُ فِیهِ فَقَالَ أَمَّا النَّفْخَهًُْ الْأُولَی فَإِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُ إِسْرَافِیلَ فَیَهْبِطُ إِلَی الدُّنْیَا وَ مَعَهُ صُورٌ وَ لِلصُّورِ رَأْسٌ وَاحِدٌ وَ طَرَفَانِ وَ بَیْنَ طَرَفِ کُلِّ رَأْسٍ مِنْهُمَا مَا بَیْنَ السَّمَاءِ وَ الْأَرْضِ قَالَ فَإِذَا رَأَتِ الْمَلَائِکَهًُْ إِسْرَافِیلَ وَ قَدْ هَبَطَ إِلَی الدُّنْیَا وَ مَعَهُ الصُّورُ قَالُوا قَدْ أَذِنَ اللَّهُ فِی مَوْتِ أَهْلِ الْأَرْضِ وَ فِی مَوْتِ أَهْلِ السَّمَاءِ قَالَ فَیَهْبِطُ إِسْرَافِیلُ بِحَظِیرَهًِْ بَیْتِ الْمَقْدِسِ وَ یَسْتَقْبِلُ الْکَعْبَهًَْ فَإِذَا رَأَوْا أَهْلُ الْأَرْضِ قَالُوا أَذِنَ اللَّهُ فِی مَوْتِ أَهْلِ الْأَرْضِ قَالَ فَیَنْفُخُ فِیهِ نَفْخَهًًْ فَیَخْرُجُ الصَّوْتُ مِنَ الطَّرَفِ الَّذِی یَلِی الْأَرْضَ فَلَا یَبْقَی فِی الْأَرْضِ ذُو رُوحٍ إِلَّا صَعِقَ وَ مَاتَ وَ یَخْرُجُ الصَّوْتُ مِنَ الطَّرَفِ الَّذِی یَلِی السَّمَاوَاتِ فَلَا یَبْقَی فِی السَّمَاوَاتِ ذُو رُوحٍ إِلَّا صَعِقَ وَ مَاتَ إِلَّا إِسْرَافِیلَ قَالَ فَیَقُولُ اللَّهُ لِإِسْرَافِیلَ یَا إِسْرَافِیلُ مُتْ فَیَمُوتُ إِسْرَافِیلُ فَیَمْکُثُونَ فِی ذَلِکَ مَا شَاءَ اللَّهُ ثُمَّ یَأْمُرُ اللَّهُ السَّمَاوَاتِ فَتَمُورُ وَ یَأْمُرُ الْجِبَالَ فَتَسِیرُ ... قَالَ فَعِنْدَ ذَلِکَ یُنَادِی الْجَبَّارُ جَلَّ جَلَالُهُ بِصَوْتٍ جَهُورِیٍّ یَسْمَعُ أَقْطَارُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرَضِینَ لِمَنِ الْمُلْکُ الْیَوْمَ فَلَا یُجِیبُهُ مُجِیبٌ فَعِنْدَ ذَلِکَ یُنَادِی الْجَبَّارُ جَلَّ جَلَالُهُ مُجِیباً لِنَفْسِهِ لِلَّهِ الْواحِدِ الْقَهَّارِ وَ أَنَا قَهَرْتُ الْخَلَائِقَ کُلَّهُمْ وَ أَمَتُّهُمْ إِنِّی أَنَا اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا وَحْدِی لَا شَرِیکَ لِی وَ لَا وَزِیرَ وَ أَنَا خَلَقْتُ خَلْقِی بِیَدِی وَ أَنَا أَمَتُّهُمْ بِمَشِیَّتِی وَ أَنَا أُحْیِیهِمْ بِقُدْرَتِی قَالَ فَنَفَخَ الْجَبَّارُ نَفْخَهًًْ فِی الصُّورِ یَخْرُجُ الصَّوْتُ مِنْ أَحَدِ الطَّرَفَیْنِ الَّذِی یَلِی السَّمَاوَاتِ فَلَا یَبْقَی فِی السَّمَاوَاتِ أَحَدٌ إِلَّا حَیَّ وَ قَامَ کَمَا کَانَ وَ یَعُودُ حَمَلَهًُْ الْعَرْشِ وَ یُحْضَرُ الْجَنَّهًُْ وَ النَّارُ وَ یُحْشَرُ الْخَلَائِقُ لِلْحِسَابِ قَالَ فَرَأَیْتُ عَلِیَّ‌بْنَ‌الْحُسَیْنِ (علیه السلام) یَبْکِی عِنْدَ ذَلِکَ بُکَاءً شَدِیداً.

امام سجاد (علیه السلام)- ثویربن‌ابی‌فاخته گوید: از امام سجّاد (علیه السلام) پرسیده شد: «فاصله‌ی بین دو دَمی که در صور دمیده می‌شود چه قدر است»؟ حضرت فرمود: «هرچه خدا بخواهد». عرض کردند: «ای پسر رسول خدا (صلی الله علیه و آله)! ما را خبر ده که چگونه در آن دمیده میشود»؟ فرمود: «امّا دَم اوّل، خداوند متعال به اسرافیل فرمان میدهد و او با صور به زمین فرود میآید، صور از یک‌سو، یک‌سر و از سوی دیگر، دو سر دارد که بین هریک از این دو، همه آنچه در آسمان و زمین است، جای دارد. چون فرشتگان اسرافیل را میبینند که با صور به زمین فرود آمده، میگویند: خداوند فرمان مرگ زمینیان و مرگ آسمانیان را داده است. اسرافیل بر زمین بیت‌المقدس فرود میآید و رو به‌سوی کعبه میکند. وقتی زمینیان او را میبینند، می‌گویند: «خداوند فرمان مرگ زمینیان را داده است». آنگاه اسرافیل در صور میدمد و صدای صور از طرفی که رو به آسمان است، در میآید و هیچ جانداری در آسمانها نمیماند، مگر آنکه از هوش میرود و همه میمیرند، جز اسرافیل. خداوند به اسرافیل میفرماید: «ای اسرافیل! بمیر». اسرافیل میمیرد و در آن میان هرآنچه خدا بخواهد بر جای میماند؛ سپس آسمانها به فرمان خدا در تب‌وتاب میافتند و کوهها به فرمان او به حرکت در میآیند و این کلام خداوند متعال است که فرمود: [این عذاب الهی] در آن روزی است که آسمان به شدّت به حرکت درمی‌آید، و کوه‌ها از جا کنده و متحرّک می‌شوند!. (طور/۱۰-۹). و زمین به غیر این زمین مبدّل گردد. (ابراهیم/۴۸) یعنی به زمینی که هیچ گناهی در آن نمیشود و برهوتی که هیچ کوه و گیاهی در آن نیست، همان‌گونه که بار نخست آن را گستراند و عرش خود را همچنان که اوّل بار بود، بر آب برمیگرداند و با شکوه و توانمندی خود پی میافکند. در آن هنگام خداوند جبّار به آوایی بلند که در جای جای آسمانها و زمینها شنیده میشود، ندا سر میدهد: «امروز فرمانروایی برای کیست؟ هیچ‌کس پاسخی نمیدهد». خداوند جبّار خود پاسخ خود میدهد و میفرماید: «برای خداوند یگانه چیره، منم که بر تمامی آفریدگان و امّتهایشان چیره گشتم و منم الله که هیچ خدایی به جز من که یگانهام نیست، نه شریکی مرا هست و نه وزیری. من آفریدگانم را به دست خود آفریدم و من به خواست خود آن‌ها را میمیرانم و من با توانمندی خود آن‌ها را زنده میکنم. آنگاه خداوند جبّار دَمی در صور میدمد و صدای صور از سویی که رو به آسمانها دارد، در میآید و هیچ‌کس در آسمانها به جا نمیماند، مگر آنکه جان می‌یابد و همچنان‌که بود، برپا میشود و حاملان عرش باز می‌گردند و بهشت و دوزخ هویدا می‌شوند و آفریدگان برای حساب به هم میپیوندند». ثُوَیربن‌ابی فاخته گفت: در آن لحظه امام سجاد (علیه السلام) را دیدم که سخت میگریست.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۳، ص۳۱۰
بحارالأنوار، ج۶، ص۳۲۴/ القمی، ج۲، ص۲۵۲/ نورالثقلین/ البرهان
۳ -۲
(زمر/ ۶۸)

الصّادق (علیه السلام)- عَنْ هِشَامِ‌بْنِ‌الْحَکَمِ فِی خَبَرِ الزِّنْدِیقِ الَّذِی سَأَلَ الصَّادِقَ (علیه السلام) عَنْ مَسَائِلَ إِلَی أَنْ قَالَ: أَ یَتَلَاشَی الرُّوحُ بَعْدَ خُرُوجِهِ عَنْ قَالَبِهِ أَمْ هُوَ بَاقٍ؟ قَالَ: بَلْ هُوَ بَاقٍ إِلَی وَقْتٍ یُنْفَخُ فِی الصُّورِ فَعِنْدَ ذَلِکَ تَبْطُلُ الْأَشْیَاءُ وَ تَفْنَی فَلَا حِسَّ وَ لَا مَحْسُوسَ ثُمَّ أُعِیدَتِ الْأَشْیَاءُ کَمَا بَدَأَهَا مُدَبِّرُهَا وَ ذَلِکَ أَرْبَعُمِائَهًِْ سَنَهًٍْ تَسْبُتُ فِیهَا الْخَلْقُ وَ ذَلِکَ بَیْنَ النَّفْخَتَیْن.

امام صادق (علیه السلام)- هشام‌بن‌حکم گوید: فردی زندیق در ضمن سؤالاتی پرسید: «روح بعد از بیرون‌رفتن از تن پاشیده می‌شود یا باقی می‌ماند»؟ فرمود: «تا وقتی که در صور دمیده نشود باقی خواهد ماند و بعد از آن همه چیز نابود می‌گردد و از میان می‌رود، نه حسّی می‌ماند و و نه محسوسی، سپس همه چیز برمی‌گردد همان‌طورکه خدا آن‌ها را آغاز کرده بود، و فاصله‌ی بین این دو زمان چهارصد سال است که آفرینش باقی خواهد ماند و این فاصله، زمانی میان دو نفخه باشد».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۳، ص۳۱۰
بحارالأنوار، ج۶، ص۳۳۰/ نورالثقلین
بیشتر