آیه ۱۲۰ - سوره طه

آیه فَوَسْوَسَ إِلَيْهِ الشَّيْطانُ قالَ يا آدم هَلْ أَدُلُّكَ عَلى شَجَرَةِ الْخُلْدِ وَ مُلْكٍ لا يَبْلى [120]

ولی شیطان او را وسوسه کرد و گفت:«ای آدم! آیا می‌خواهی تو را به درخت زندگی جاوید، و ملکی بی‌زوال راهنمایی کنم»؟

۱
(طه/ ۱۲۰)

الرّسول (صلی الله علیه و آله)- عَنْ مَسْعَدَهًَْ‌بْنِ‌صَدَقَهًَْ عَنْ أَبِی‌عَبْدِ‌اللَّهِ (علیه السلام) رَفَعَهُ إِلَی النَّبِیِّ (صلی الله علیه و آله) أَنَّ مُوسَی (علیه السلام) سَأَلَ رَبَّهُ أَنْ یَجْمَعَ بَیْنَهُ وَ بَیْنَ أَبِیهِ آدم (علیه السلام) حَیْثُ عَرَجَ إِلَی السَّمَاءِ فِی أَمْرِ الصَّلَاهًِْ فَفَعَلَ فَقَالَ لَهُ مُوسَی (علیه السلام) یَا آدم (علیه السلام) أَنْتَ الَّذِی خَلَقَکَ اللَّهُ بِیَدِهِ وَ نَفَخَ فِیکَ مِنْ رُوحِهِ وَ أَسْجَدَ لَکَ مَلَائِکَتَهُ وَ أَبَاحَ لَکَ جَنَّتَهُ وَ أَسْکَنَکَ جِوَارَهُ وَ کَلَّمَکَ قُبُلًا ثُمَّ نَهَاکَ عَنْ شَجَرَهًٍْ وَاحِدَهًٍْ فَلَمْ تَصْبِرْ عَنْهَا حَتَّی أُهْبِطْتَ إِلَی الْأَرْضِ بِسَبَبِهَا فَلَمْ تَسْتَطِعْ أَنْ تَضْبِطَ نَفْسَکَ عَنْهَا حَتَّی أَغْرَاکَ إِبْلِیسُ فَأَطَعْتَهُ فَأَنْتَ الَّذِی أَخْرَجْتَنَا مِنَ الْجَنَّهًِْ بِمَعْصِیَتِکَ فَقَالَ لَهُ آدم (علیه السلام) ارْفُقْ بِأَبِیکَ أَیْ بُنَیَّ فِیمَا لَقِیَ فِی أَمْرِ هَذِهِ الشَّجَرَهًِْ یَا بُنَیَّ إِنَّ عَدُوِّی أَتَانِی مِنْ وَجْهِ الْمَکْرِ وَ الْخَدِیعَهًِْ فَحَلَفَ لِی بِاللَّهِ أَنَّهُ فِی مَشُورَتِهِ عَلَیَّ إِنَّهُ لَمِنَ النَّاصِحِینَ وَ ذَلِکَ أَنَّهُ قَالَ لِی مُنْتَصِحاً إِنِّی لِشَأْنِکَ یَا آدم (علیه السلام) لَمَغْمُومٌ قُلْتُ وَ کَیْفَ قَالَ قَدْ کُنْتُ أَنِسْتُ بِکَ وَ بِقُرْبِکَ مِنِّی وَ أَنْتَ تَخْرُجُ مِمَّا أَنْتَ فِیهِ إِلَی مَا سَتَکْرَهُهُ فَقُلْتُ لَهُ وَ مَا الْحِیلَهًُْ فَقَالَ إِنَّ الْحِیلَهًَْ هُوَ ذَا هُوَ مَعَکَ أَ فَلَا أَدُلُّکَ عَلی شَجَرَةِ الْخُلْدِ وَ مُلْکٍ لا یَبْلی فَکُلَا مِنْهَا أَنْتَ وَ زَوْجُکَ فَتَصِیرَا مَعِی فِی الْجَنَّهًِْ أَبَداً مِنَ الْخَالِدِینَ وَ حَلَفَ لِی بِاللَّهِ کَاذِباً إِنَّهُ لَمِنَ النَّاصِحِینَ وَ لَمْ أَظُنَّ یَا مُوسَی (علیه السلام) أَنَّ أَحَداً یَحْلِفُ بِاللَّهِ کَاذِباً فَوَثِقْتُ بِیَمِینِهِ فَهَذَا عُذْرِی فَأَخْبِرْنِی یَا بُنَیَّ هَلْ تَجِدُ فِیمَا أَنْزَلَ اللَّهُ إِلَیْکَ أَنَّ خَطِیئَتِی کَائِنَهًٌْ مِنْ قَبْلِ أَنْ أُخْلَقَ قَالَ لَهُ مُوسَی (علیه السلام) بِدَهْرٍ طَوِیلٍ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) فَحَجَّ آدم (علیه السلام) مُوسَی (علیه السلام) قَالَ ذَلِکَ ثَلَاثاً.

پیامبر ( امام صادق (از پیامبر (روایت فرمود: موسی (از خداوند مسألت نمود که با آدم (ملاقات کند و وقتی‌که درباره‌ی امر نماز به آسمان عروج کرده بود با آدم مواجه شد و به او گفت: «ای پدر! تو همان کسی هستی که خداوند تو را بدست خود آفرید و بهشت خود را بر تو مباح کرد و تو را از آن درخت واحد منع فرمود، امّا تو نتوانستی در برابر آن مقاومت کنی و به‌همین علّت به زمین هبوط کردی، چون نتوانستی نفس خود را حفظ کنی و ابلیس تو را فریب داد و تو از او اطاعت کردی، پس تو هستی که با معصیت خود ما را از بهشت بیرون رانده‌ای». آدم (فرمود: «ای فرزند! درباره‌ی این درخت با پدر خود موافقت و مدارا داشته باش، به‌درستی‌که دشمن من ابلیس با من از در مکر و خدعه وارد شد و برای من به خدا سوگند یاد کرد که در خصوص امر به خوردن از درخت، خیرخواه من است و با تظاهر به مهربانی و خیرخواهی به من گفت: «ای آدم (من درباره‌ی شأن و مقام تو ناراحت هستم». گفتم: «چطور»؟ گفت: «من به تو انس گرفته‌ام درحالی‌که تو به‌زودی از این مقاماتی که داری خارج می‌شوی و به منزلتی می‌رسی که از آن کراهت داری». من به او گفتم: «چاره کار چیست»؟ گفت: «چاره کار به دست خود توست، أَ فَلَا أَدُلُّکَ عَلی شَجَرَةِ الْخُلْدِ وَ مُلْکٍ لا یَبْلی؟ پس تو و همسرت از آن بخورید تا همیشه در بهشت کنار من جاوید بمانید». و برای من سوگند دروغ یاد کرد و من گمان نمی‌کردم که کسی به نام خدا سوگند دروغ یاد کند و لذا به سوگند او اعتماد کردم و این عذر من در این مورد است، حالا ای فرزند تو به من خبر بده، آیا در کتابی که خدا بر تو نازل کرده نخوانده‌ای که خطای من از قبل مقدّر شده بود»؟ موسی (گفت: «بله سال‌ها قبل از خلقت تو چنین مقدّر شده بود». آن وقت رسول خدا (فرمود: «این چنین آدم (در استدلال خود بر موسی (غلبه کرد و این مطلب را سه‌بار تکرار فرمود».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۹، ص۲۹۸
بحار الأنوار، ج۱۱، ص۱۸۸
۲
(طه/ ۱۲۰)

الرّسول (صلی الله علیه و آله)- عَنْ أَبِی‌عَبْدِ‌اللَّهِ (علیه السلام)قَالَ: جَاءَ نَفَرٌ مِنَ الْیَهُودِ إِلَی رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) فَسَأَلُوهُ عَنْ مَسَائِلَ فَکَانَ فِیمَا سَأَلُوهُ أَخْبِرْنَا یَا مُحَمَّدُ (صلی الله علیه و آله) لِأَیِّ عِلَّهًٍْ تُوَضَّأُ هَذِهِ الْجَوَارِحُ الْأَرْبَعُ وَ هِیَ أَنْظَفُ الْمَوَاضِعِ فِی الْجَسَدِ فَقَالَ النَّبِیُّ (صلی الله علیه و آله) لَمَّا أَنْ وَسْوَسَ الشَّیْطَانُ إِلَی آدَمَ دَنَا مِنَ الشَّجَرَهًِْ وَ نَظَرَ إِلَیْهَا ذَهَبَ مَاءُ وَجْهِهِ ثُمَّ قَامَ وَ مَشَی إِلَیْهَا وَ هِیَ أَوَّلُ قَدَمٍ مَشَتْ إِلَی الْخَطِیئَهًِْ ثُمَّ تَنَاوَلَ بِیَدِهِ مِنْهَا مِمَّا عَلَیْهَا فَأَکَلَ فَطَارَ الْحُلِیُّ وَ الْحُلَلُ عَنْ جَسَدِه.

پیامبر ( از امام صادق (روایت است: نبیّ اکرم (فرمود: «هنگامی‌که شیطان آدم (را وسوسه کرد و او را به درخت منهی نزدیک کرد و آن حضرت به درخت نگریست آب رو و رونق و جلای صورتش رفت، سپس ایستاد و به‌طرف درخت حرکت کرد و این اوّلین گامی بود که در عالم وجود به‌طرف خطا و لغزش برداشته شد، پس از آن با دستش از میوه درخت تناول کرد؛ و زینت و پوشش از جسد و اندامش ریخت».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۹، ص۲۹۸
علل الشرایع؛ ج۱، ص۲۸۰
بیشتر