آیه ۱۷ - سوره طه

آیه وَ ما تِلْكَ بِيَمينِكَ يا مُوسى [17]

و آن چیست در دست راست تو، اى موسى؟

۱
(طه/ ۱۷)

الباقر (علیه السلام)- فَنَادَاهُ اللَّهُ أَنْ یا مُوسی (علیه السلام) إِنِّی أَنَا اللهُ رَبُّ الْعالَمِینَ قَالَ مُوسَی (علیه السلام) فَمَا الدَّلِیلُ عَلَی ذَلِکَ قَالَ اللَّهُ: مَا فِی یَمِینِکَ یا مُوسی قالَ هِیَ عَصایَ ... قالَ أَلْقِها یا مُوسی فَأَلْقاها فَصَارَتْ حَیَّةً تَسْعَی فَفَزِعَ مِنْهَا مُوسَی (علیه السلام) وَ عَدَا.

امام باقر ( در همان‌دم خدای سبحان به او ندا کرد: ای موسی منم اللَّه، پروردگار جهانیان. (قصص/۳۰). موسی (گفت: «دلیل بر این سخن چیست»؟ خطاب رسید: وَ ما تِلْکَ بِیَمِینِکَ یا مُوسی قالَ هِیَ عَصایَ؛ فرمود: «عصایت را بیانداز». وقتی موسی (عصا را به زمین انداخت، ناگهان به صورت ماری جهنده در آمد موسی (ترسید و فرار کرد.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۹، ص۱۹۴
القمی؛ ج۲، ص۱۴۱/ قصص الأنبیاءللجزایری؛ ص۲۲۲
۲
(طه/ ۱۷)

الرّسول (صلی الله علیه و آله)- لَمَّا کَانَتِ اللَّیْلَهًُْ الَّتِی أُسْرِیَ بِی إِلَی السَّمَاءِ وَقَفَ جَبْرَائِیلُ فِی مَقَامِهِ وَ غِبْتُ عَنِ تَحِیَّهًِْ کُلِّ مَلَکٍ وَ کَلَامِهِ وَ صِرْتُ بِمَقَامٍ انْقَطَعَ عَنِّی فِیهِ الْأَصْوَاتُ وَ تَسَاوَی عِنْدِی الْأَحْیَاءُ وَ الْأَمْوَاتُ اضْطَرَبَ قَلْبِی وَ تُضَاعَفُ کَرْبِی فَسَمِعْتُ مُنَادِیاً یُنَادِی بِلُغَهًِْ عَلِیِّ‌بْنِ‌أَبِی‌طَالِبٍ (علیه السلام): قِفْ یَا مُحَمَّدُ (صلی الله علیه و آله) فَإِنَّ رَبَّکَ یُصَلِّی. قُلْتُ: کَیْفَ یُصَلِّی وَ هُوَ غَنِیٌّ عَنِ الصَّلوهًِْ لَأَحَدٍ؟ وَ کَیْفَ بَلَغَ عَلِیٌّ (علیه السلام) هَذَا الْمَقَامَ؟ فَقَالَ اللَّهُ تَعَالَی: اقْرَأْ یَا مُحَمَّدُ (صلی الله علیه و آله) هُوَ الَّذِی یُصَلِّی عَلَیْکُمْ وَ مَلائِکَتُهُ لِیُخْرِجَکُمْ مِنَ الظُّلُماتِ الی النُّورِ وَ صَلَاتِی رَحمَهًٌْ لَکَ وَ لِأُمَّتِکَ فَأَمَّا سَمَاعُکَ صَوْتَ عَلِیٍّ (علیه السلام) فَإِنَّ أَخَاکَ مُوسَی‌بْنَ‌عِمْرَانَ (علیه السلام) لَمَّا جَاءَ جَبَلَ الطُّورِ وَ عَایَنَ مَا عَایَنَ مِنْ عِظَمِ الْأُمُورِ أَذْهَلَهُ مَا رَآهُ عَمَّا یُلْقَی إِلَیْهِ فَشَغَلْتُهُ عَنِ الْهَیْبَهًِْ بِذِکْرِ اللَّهِ أَحَبَّ الْأَشْیَاءِ إِلَیْهِ وَ هِیَ الْعَصَا إِذْ قُلْتُ لَهُ وَ مَا تِلْکَ بِیَمِینِکَ یَا مُوسَی وَ لَمَّا کَانَ عَلِیٌّ (علیه السلام) أَحَبَّ النَّاسِ إِلَیْکَ نَادَیْنَاکَ بِلُغَتِهِ وَ کَلَامِهِ لِیُسْکَنَ مَا بِقَلْبِکَ مِنَ الرُّعْبِ وَ لِتَفْهَمَ مَا یُلْقَی إِلَیْکَ.

پیامبر ( در آن شبی که مرا به معراج بردند، جبرئیل در جایگاه خود ایستاد و دیگر درود فرشتگان و سخن آنان را نمی‌شنیدم و به مقام و جایگاهی رسیده بودم که دیگر صدایی به گوش نمی‌رسید و در نظرم مردگان و زندگان یکسان بودند. قلبم به شماره افتاد و اندوهم افزون شد. دراین‌هنگام صدای ندا دهندهای را شنیدم که با صدای علیّ‌بن‌ابی‌طالب (این ندا را سر داد: «بایست، ای محمّد (! پروردگارت بر تو سلام و درود می‌فرستد». گفتم: «چگونه درود می‌فرستد و حال آنکه او را به درود بر کسی نیاز نیست و چگونه علی (به این جایگاه رسیده است»؟ پس خداوند متعال فرمود: «بخوان ای محمّد (! او کسی است که بر شما درود و رحمت می‌فرستد، و فرشتگان او [نیز] برای شما تقاضای رحمت می‌کنند تا شما را از ظلمات [جهل و شرک گناه] به‌سوی نور [ایمان و علم و تقوا] رهنمون گردد. (احزاب/۴۳). سلامِ من، همان رحمتم بر تو و امّت توست و امّا اینکه صدای علی (را شنیدی، پس همانا برادرت موسی‌بن‌عمران (نیز آن‌هنگام‌که به کوه طور رسید و با چشم خود هر آنچه از عظمت [وحی] بود را دید، او را مبهوت نمود و آنچه را که میدید، او را از آنچه به او گفته میشد، غافل ساخت. پس برترین چیزها در نزد او یعنی عصا، او را از هیبت ذکر خدا غافل نمود. از همین روی به او گفتم: وَ ما تِلْکَ بِیَمینِکَ یا مُوسی و چون برای تو نیز محبوب‌ترین انسانها علیّ‌بن‌ابی‌طالب (است، پس تو را با زبان و کلام او خطاب کردیم تا دلت از رعب در امان باشد و آرام گیرد و آنچه را به تو وحی می‌کنیم، دریابی.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۹، ص۱۹۴
البرهان
بیشتر