آیه ۸۵ - سوره غافر

آیه فَلَمْ يَكُ يَنْفَعُهُمْ إيمانُهُمْ لَمَّا رَأَوْا بَأْسَنا سُنَّتَ اللهِ الَّتي قَدْ خَلَتْ في عِبادِهِ وَ خَسِرَ هُنالِكَ الْكافِرُونَ [85]

امّا هنگامى‌كه عذاب ما را مشاهده كردند، ايمانشان براى آن‌ها سودى نداشت. اين سنّت خداوند است كه همواره در ميان بندگانش جارى شده، و در آنجا كافران زيانكار شدند.

۱
(غافر/ ۸۵)

أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- فِی خَبَرِ الزِّنْدِیقِ الَّذِی سَأَلَ أَمِیرَالْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) عَمَّا زَعَمَ مِنَ التَّنَاقُضِ فِی الْقُرْآنِ فَقَالَ (علیه السلام) وَ أَمَّا قَوْلُه ... فَمَنْ لَمْ یَهْتَدِ مِنْ أَهْلِ الْإِیمَانِ إِلَی سَبِیلِ النَّجَاهًِْ لَمْ یُغْنِ عَنْهُ إِیمَانُهُ بِاللهِ مَعَ دَفْعِهِ حَقَّ أَوْلِیَائِهِ وَ حَبِطَ عَمَلُهُ وَ هُوَ فِی الْآخِرَهًِْ مِنَ الْخاسِرِینَ وَ کَذَلِکَ قَالَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ فَلَمْ یَکُ یَنْفَعُهُمْ إِیمانُهُمْ لَمَّا رَأَوْا بَأْسَنا.

امام علی (علیه السلام)- در خبر زندیق آمده است که از امام علی (علیه السلام) در مورد تناقضاتی که در قرآن گمان می‌کرد، پرسید: پس هرکه از اهل ایمان سوی راه نجات، هدایت نیابد، ایمان او به خداوند تبارک‌وتعالی همراه با پایمال‌کردن حقّ اولیای خدا، هیچ بهرهای به او نمیرساند و عملش به هیچ میانجامد و در آخرت از جمله زیانکاران خواهد بود. همچنین خداوند سبحان فرمود: فلمْ یَکُ یَنفَعُهُمْ إِیمَانُهُمْ لَمَّا رَأَوْا بَأْسَنَا».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۳، ص۴۷۲
بحارالأنوار، ج۶۵، ص۲۶۴/ بحارالأنوار، ج۹۰، ص۱۱۰/ الاحتجاج، ج، ص۲۴۸
۲
(غافر/ ۸۵)

الصّادق (علیه السلام)- کَانَ بِالْمَدِینَهًِْ رَجُلٌ بَطَّالٌ یَضْحَکُ النَّاسُ مِنْهُ فَقَالَ: قَدْ أَعْیَانِی هَذَا الرَّجُلُ أَنْ أُضْحِکَهُ یَعْنِی عَلِیَّ‌بْنَ‌الْحُسَیْنِ (علیه السلام) قَالَ فَمَرَّ عَلِیٌّ (علیه السلام) وَ خَلْفَهُ مَوْلَیَانِ لَهُ قَالَ فَجَاءَ الرَّجُلُ حَتَّی انْتَزَعَ رِدَاءَهُ مِنْ رَقَبَتِهِ ثُمَّ مَضَی فَلَمْ یَلْتَفِتْ إِلَیْهِ عَلِیٌّ (علیه السلام) فَاتَّبَعُوهُ وَ أَخَذُوا الرِّدَاءَ مِنْهُ فَجَاءُوا بِهِ فَطَرَحُوهُ عَلَیْهِ فَقَالَ لَهُمْ: مَنْ هَذَا؟ فَقَالُوا: هَذَا رَجُلٌ بَطَّالٌ یُضْحِکُ أَهْلَ الْمَدِینَهًِْ. فَقَالَ: قُولُوا لَهُ إِنَّ لِلَّهِ یَوْماً یَخْسَرُ فِیهِ الْمُبْطِلُونَ.

امام صادق (علیه السلام)- امام صادق (علیه السلام) فرمود: در مدینه مرد دلقکی بود که مردم را می خنداند! گفت: «این مرد مرا خسته کرد و من نتوانستم او را بخندانم»! و منظورش علی بن الحسین (علیه السلام) بود. یک روز امام سجاد (علیه السلام) رد می‌شد و دو غلامش پشت سرش می‌آمدند. آن مرد پیش آمد و ردا از دوش مبارکش گرفته فرار کرد. امام سجاد (علیه السلام) به او توجّه نکرد. غلام‌ها از پی او رفتند و ردا را گرفتند و بر دوش امام (علیه السلام) نهادند؛ فرمود: «این شخص کیست»؟ عرض کردند: «مردی دلقک است که مردم مدینه را می‌خنداند»! فرمود: «به او بگویید: خدا روزی خواهد داشت که در آن روز بیهوده‌گران زیان می‌کنند».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۳، ص۴۷۲
بحارالأنوار، ج۴۶، ص۶۸/ نورالثقلین
بیشتر