آیه ۱۵ - سوره فتح

آیه سَيَقُولُ الْمُخَلَّفُونَ إِذَا انْطَلَقْتُمْ إِلى مَغانِمَ لِتَأْخُذُوها ذَرُونا نَتَّبِعْكُمْ يُريدُونَ أَنْ يُبَدِّلُوا كَلامَ اللهِ قُلْ لَنْ تَتَّبِعُونا كَذلِكُمْ قالَ اللهُ مِنْ قَبْلُ فَسَيَقُولُونَ بَلْ تَحْسُدُونَنا بَلْ كانُوا لا يَفْقَهُونَ إِلاَّ قَليلاً [15]

هنگامى‌كه شما براى به دست‌آوردن غنايمى حركت كنيد، متخلّفان [حديبيّه] مى‌گويند: «بگذاريد ما هم در‌پى شما بيایيم، آن‌ها مى‌خواهند كلام خدا را تغيير دهند بگو: «هرگز نبايد به‌دنبال ما بياييد اين‌گونه خداوند از قبل گفته است»! آن‌ها به‌زودى مى‌گويند: «شما نسبت به ما حسد مى‌ورزيد»! ولى آن‌ها جز اندكى نمى‌فهمند!

سبب نزول

۱
(فتح/ ۱۵)

ابن‌عبّاس (رحمة الله علیه)- فَإِنَّ اللَّهَ بَشَّرَ مَنْ حَضَرَ الْحُدَیْبِیَهًَْ بِغَنِیمَهًِْ خَیْبَرَ فَأَرَادَ الْمُخَلِّفُونَ مُشَارَکَتَهُمْ، فَقَالَ النَّبِیُّ (صلی الله علیه و آله) لَنْ تَتْبَعُونَا لِأَنَّ اللَّهَ وَعَدَنَا بِهَا خَاصَّهًًْ.

ابن‌عبّاس (رحمة الله علیه)- خداوند متعال در هنگام حدیبیّه به پیامبر بشارت پیروزی در خیبر را داد؛ امّا آن‌ها که از دستور پیامبر (صلی الله علیه و آله) سرپیچی کرده بودند، قصد مشارکت در خیبر را نمودند. رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: «هرگز نباید به‌دنبال ما بیایید چون خداوند این وعده را فقط برای ما قرار داده است».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۴، ص۴۵۴
الصراط المستقیم، ج۳، ص۹۰/ المناقب، ج۳، ص۱۶۴؛ «بتفاوت»

هنگامی‌که شما برای به دست‌آوردن غنایمی حرکت کنید، متخلّفان [حدیبیّه] می‌گویند: «بگذارید ما هم درپی شما بیاییم، آن‌ها می‌خواهند کلام خدا را تغییر دهند بگو: «هرگز نباید به‌دنبال ما بیایید این‌گونه خداوند از قبل گفته است»! آن‌ها به‌زودی می‌گویند: «شما نسبت به ما حسد می‌ورزید»! ولی آن‌ها جز اندکی نمی‌فهمند

۱ -۱
(فتح/ ۱۵)

الرّسول (صلی الله علیه و آله)- فُضِّلْتُ بِأَرْبَعٍ جُعِلَتْ لِأُمَّتِیَ الْأَرْضُ مَسْجِداً وَ طَهُوراً ... وَ أُحِلَّتْ لِأُمَّتِیَ الْغَنَائِم.

پیامبر (صلی الله علیه و آله)- خدا چهار امتیاز به من داده: زمین را برایم سجده‌گاه و پاک‌کننده قرار داده، اگر هریک از امّتم هنگام نماز آب نیابد بر زمین تیمّم و سجده می‌کند ... غنیمت جنگ را برای امّتم حلال فرموده است.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۴، ص۴۵۶
الخصال، ج۱، ص۲۰۱
۱ -۲
(فتح/ ۱۵)

الرّسول (صلی الله علیه و آله)- أُعْطِیتُ خَمْساً لَمْ یُعْطَهَا أَحَدٌ قَبْلِی جُعِلَتْ لِیَ الْأَرْضُ مَسْجِداً وَ طَهُوراً وَ نُصِرْتُ بِالرُّعْبِ وَ أُحِلَّ لِیَ الْمَغْنَم.

پیامبر (صلی الله علیه و آله)- رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: «پنج چیز به من عطا شده که به کسی پیش از من عطا نشده است؛ زمین برایم مسجد و طهور مقرّر شده و غنیمت بر من حلال شده است».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۴، ص۴۵۶
الخصال، ج۱، ص۲۹۲/ نورالثقلین
۱ -۳
(فتح/ ۱۵)

الرّسول (صلی الله علیه و آله)- عَنْ جابربن‌عبد اللَّهِ عَنْ النبی (صلی الله علیه و آله) حَدِیثٍ طَوِیلٍ یَقُولُ فیه حَاکِیاً عَنِ اللَّهِ عزوجل مُخَاطِباً لَهُ (صلی الله علیه و آله) و أَحْلَلْتُ لَکَ الْغَنِیمَهًَْ وَ لَمْ تَحِلَ لِأَحَدٍ قَبْلَک.

پیامبر (صلی الله علیه و آله)- از جابربن‌عبدالله روایت شده که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در حدیثی طولانی از خداوند متعال خطاب به پیامبر (صلی الله علیه و آله) چنین حکایت می‌کند: «دست آورد غنائم جنگی را از کافران بر تو حلال گردانیدم، درحالی‌که برای پیشینیان حلال نبوده است».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۴، ص۴۵۶
معانی الإخبار، ص۵۱/ نورالثقلین
۱ -۴
(فتح/ ۱۵)

أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- عَنِ الْحُسَیْنِ‌بْنِ‌عَلِیٍّ (علیه السلام): فِی حَدِیثِ الْیَهُودِیِّ الشَّامِیِّ وَ احْتِجَاجِهِ عَلَی أَمِیرِ‌الْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) إِلَی أَنْ قَالَ (علیه السلام) قَالَ لَهُ الْیَهُودِیُّ: فَإِنَّ مُوسَی (علیه السلام) قَدْ أُعْطِیَ الْمَنَ وَ السَّلْوَی فَهَلْ (فُعِلَ بِمُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله)) نَظِیرُ هَذَا قَالَ لَهُ عَلِیٌّ (علیه السلام): لَقَدْ کَانَ کَذَلِکَ وَ مُحَمَّدٌ (صلی الله علیه و آله) أُعْطِیَ مَا هُوَ أَفْضَلُ مِنْ هَذَا إِنَّ اللَّهَ عَزَّ‌وَ‌جَلَّ أَحَلَّ لَهُ الْغَنَائِمَ وَ لِأُمَّتِهِ وَ لَمْ تُحِلَّ لِأَحَدٍ قَبْلَهُ فَهَذَا أَفْضَلُ مِنَ الْمَنِّ وَ السَّلْوَی.

امام علی (علیه السلام)- امام حسین (علیه السلام) فرمود: روزی یکی از علمای یهودی اهل شام خدمت امیرالمؤمنین (علیه السلام) عرض کرد: «به موسی (علیه السلام) (من و سلوی) شیر خشت و مرغ بریان دادند آیا به محمّد (صلی الله علیه و آله) شبیه آن داده شده است». علی (علیه السلام) فرمود: «صحیح است؛ به محمّد (صلی الله علیه و آله) بهتر از این دادند. خداوند غنائم را برای او و امّتش حلال کرد که برای دیگری حلال نکرده بود این از منّ و سلوی بهتر است».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۴، ص۴۵۶
مستدرک الوسایل، ج۱۱، ص۱۳۳/ نورالثقلین
۱ -۵
(فتح/ ۱۵)

أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- جَاءَ بَعْضُ الزَّنَادِقَهًِْ إِلَی أمیرالمؤمنین (علیه السلام) وَ قَالَ لَوْ لَا مَا فِی الْقُرْآنِ مِنَ الِاخْتِلَافِ وَ التَّنَاقُضِ لَدَخَلْتُ فِی دِینِکُمْ فَقَالَ لَهُ عَلِیٌّ (علیه السلام) وَ مَا هُوَ أَجِدُهُ قَدْ بَیَّنَ فَضْلَ نَبِیِّهِ عَلَی سَائِرِ الْأَنْبِیَاءِ ثُمَّ خَاطَبَهُ فِی أَضْعَافِ مَا أَثْنَی‌عَلَیْهِ فِی الْکِتَابِ مِنَ الْإِزْرَاءِ عَلَیْهِ وَ انْخِفَاضِ مَحَلِّهِ وَ غَیْرِ ذَلِکَ مِنْ تَهْجِینِهِ وَ تَأْنِیبِهِ مَا لَمْ یُخَاطِبْ بِهِ أَحَداً مِنَ الْأَنْبِیَاءِ (علیهم السلام) مِثْلُ قَوْلِهِ وَ لَوْ شاءَ اللهُ لَجَمَعَهُمْ عَلَی الْهُدی فَلا تَکُونَنَّ مِنَ الْجاهِلِینَ وَ قَوْلِهِ وَ لَوْ لا أَنْ ثَبَّتْناکَ لَقَدْ کِدْتَ تَرْکَنُ إِلَیْهِمْ شَیْئاً قَلِیلًا إِذاً لَأَذَقْناکَ ضِعْفَ الْحَیاةِ وَ ضِعْفَ الْمَماتِ ثُمَّ لا تَجِدُ لَکَ عَلَیْنا نَصِیراً وَ قَوْلِهِ وَ تُخْفِی فِی نَفْسِکَ مَا اللهُ مُبْدِیهِ وَ تَخْشَی النَّاسَ وَ اللهُ أَحَقُّ أَنْ تَخْشاهُ وَ قَوْلِهِ وَ ما أَدْرِی ما یُفْعَلُ بِی وَ لا بِکُمْ وَ هُوَ یَقُولُ ما فَرَّطْنا فِی الْکِتابِ مِنْ شَیْءٍ وَ کُلَّ شَیْءٍ أَحْصَیْناهُ فِی إِمامٍ مُبِینٍ فَإِذَا کَانَتِ الْأَشْیَاءُ تُحْصَی فِی الْإِمَامِ (علیه السلام) وَ هُوَ وَصِیُّ النَّبِیِّ (صلی الله علیه و آله) فَالنَّبِیُّ أَوْلَی أَنْ یَکُونَ بَعِیداً مِنَ الصِّفَهًِْ الَّتِی قَالَ فِیهَا وَ ما أَدْرِی ما یُفْعَلُ بِی وَ لا بِکُمْ وَ هَذِهِ کُلُّهَا صِفَاتٌ مُخْتَلِفَهًٌْ وَ أَحْوَالٌ مُنَاقِضَهًٌْ وَ أُمُورٌ مُشَکِّکَهًٌْ فَإِنْ یَکُنِ الرَّسُولُ وَ الْکِتَابُ حَقّاً فَقَدْ هَلَکْتُ لِشَکِّی فِی ذَلِکَ وَ إِنْ کَانَا بَاطِلَیْنِ فَمَا عَلَیَّ مِنْ بَأْس فَقَالَ أمیرالمؤمنین (علیه السلام) أَمَّا مَا ذَکَرْتَهُ مِنَ الْخِطَابِ الدَّالِّ عَلَی تَهْجِینِ النَّبِیِّ (صلی الله علیه و آله) وَ الْإِزْرَاءِ بِهِ وَ التَّأْنِیبِ لَهُ مَعَ مَا أَظْهَرَهُ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی فِی کِتَابِهِ مِنْ تَفْضِیلِهِ إِیَّاهُ عَلَی سَائِرِ الْأَنْبِیَاءِ (علیهم السلام) فَلِأَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ جَعَلَ لِکُلِّ نَبِیٍّ عَدُوًّا مِنَ الْمُشْرِکِینَ کَمَا قَالَ فِی کِتَابِهِ وَ بِحَسَبِ جَلَالَهًِْ مَنْزِلَهًِْ نَبِیِّنَا (صلی الله علیه و آله) عِنْدَ رَبِّهِ کَذَلِکَ عَظُمَ مِحْنَتُهُ لِعَدُوِّهِ وَ الَّذِی عَادَ مِنْهُ فِی حَالِ شِقَاقِهِ وَ نِفَاقِهِ وَ کُلُّ أَذًی وَ مَشَقَّهًٍْ لِدَفْعِ نُبُوَّتِهِ وَ تَکْذِیبِهِ إِیَّاهُ وَ سَعْیِهِ فِی مَکَارِهِهِ وَ قَصْدِهِ لِنَقْضِ کُلِّ مَا أَبْرَمَهُ وَ اجْتِهَادِهِ وَ مَنْ مَالَأَهُ عَلَی کُفْرِهِ وَ فَسَادِهِ وَ نِفَاقِهِ وَ إِلْحَادِهِ فِی إِبْطَالِ دَعْوَاهُ وَ تَغْیِیرِ مِلَّتِهِ وَ مُخَالَفَهًِْ سُنَّتِهِ وَ لَمْ یَرَ شَیْئاً أَبْلَغَ فِی تَمَامِ کَیْدِهِ مِنْ تَنْفِیرِهِمْ مِنْ مُوَالَاهًِْ وَصِیِّهِ وَ إِیحَاشِهِمْ مِنْهُ وَ صَدِّهِمْ عَنْهُ وَ إِغْرَائِهِمْ بِعَدَاوَتِهِ وَ الْقَصْدِ لِتَغْیِیرِ الْکِتَابِ الَّذِی جَاءَ بِهِ وَ إِسْقَاطِ مَا فِیهِ مِنْ فَضْلِ ذَوِی الْفَضْلِ وَ کُفْرِ ذَوِی الْکُفْرِ مِنْهُ وَ مِمَّنْ وَافَقَهُ عَلَی ظُلْمِهِ وَ بَغْیِهِ وَ شِرْکِهِ وَ لَقَدْ عَلِمَ اللَّهُ ذَلِکَ مِنْهُمْ فَقَالَ إِنَّ الَّذِینَ یُلْحِدُونَ فِی آیاتِنا لا یَخْفَوْنَ عَلَیْنا وَ قَالَ یُرِیدُونَ أَنْ یُبَدِّلُوا کَلامَ اللهِ وَ لَقَدْ أَحْضَرُوا الْکِتَابَ کَمَلًا مُشْتَمِلًا عَلَی التَّأْوِیلِ وَ التَّنْزِیلِ وَ الْمُحْکَمِ وَ الْمُتَشَابِهِ وَ النَّاسِخِ وَ الْمَنْسُوخِ لَمْ یَسْقُطْ مِنْهُ حَرْفُ أَلِفٍ وَ لَا لَامٍ فَلَمَّا وَقَفُوا عَلَی مَا بَیَّنَهُ اللَّهُ مِنْ أَسْمَاءِ أَهْلِ الْحَقِّ وَ الْبَاطِلِ وَ أَنَّ ذَلِکَ إِنْ ظَهَرَ نَقَضَ مَا عَقَدُوهُ قَالُوا لَا حَاجَهًَْ لَنَا فِیهِ وَ نَحْنُ مُسْتَغْنُونَ عَنْهُ بِمَا عِنْدَنَا.

امام علی (علیه السلام)- فرد زندیقی نزد امیرالمؤمنین (علیه السلام) آمده و گفت: «اگر این اختلاف در آیات قرآن شما نبود حتما به دین شما می‌گرویدم». حضرت فرمود: «آن آیه کدام است؟ ... و نیز قرآن؛ رسول خدا (صلی الله علیه و آله) را بر تمام انبیاء (علیهم السلام) تفضیل داده، ولی بیشتر از آن تعاریف او را مخاطب به آزار و جفا و بدی ساخته و از سر سرزنش و ملامت به نوعی خطاب نموده که هیچ پیامبری را این‌گونه نگفته، مانند آیات امّا اگر خدا بخواهد، آن‌ها را [به اجبار] بر هدایت جمع خواهد کرد. [ولی هدایت اجباری، چه سودی دارد]؟ پس هرگز از جاهلان مباش. (انعام/۳۵) و و اگر ما تو را ثابت قدم نمی‌ساختیم [و در پرتو مقام عصمت، مصون از انحراف نبودی]، نزدیک بود به آنان تمایل کنی. اگر چنین می‌کردی، ما دو برابر مجازات [مشرکان] در زندگی دنیا، و دو برابر [مجازات] آن‌ها را بعد از مرگ، به تو می‌چشاندیم سپس در برابر ما، یاوری برای خود نمی‌یافتی!. (اسراء/۷۵-۷۴) و در دل چیزی را پنهان می‌داشتی که خداوند آن را آشکار می‌کند و از مردم می‌ترسیدی درحالی‌که خداوند سزاوارتر است که از او بترسی!. (احزاب/۳۷) و در آیات: و نمی‌دانم با من و شما چه خواهد شد. (احقاف/۹) و ما هیچ‌چیز را در این کتاب، فرو گذار نکردیم. (انعام/۳۸) و همه چیز را در کتاب آشکارکننده‌ای برشمرده‌ایم!. (یس/۱۲) اگر همه چیز در امام معدود و محسوب است، که او همان وصیّ پیامبر است، و آن حضرت سزاوارتر است که از صفت: و نمی‌دانم با من و شما چه خواهد شد. (احقاف/۹)» دور باشد، و خلاصه این‌ها همه‌ی صفاتی مختلف و احوالی متناقض و اموری مشکل است، پس چنانچه رسول و کتاب، حقّ و درستند که من به‌جهت شکّ در این امور به هلاکت افتاده‌ام، و اگر هر دو باطلند که دیگر هیچ بأس و باکی نیست. امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمود: «و امّا در پاسخ به مواردی از قرآن که خطاب‌های نامناسبی نسبت به رسول خدا (صلی الله علیه و آله) از قبیل تهجین و آزار و لوم آن جناب دارد با اینکه خداوند آن حضرت را در قرآن بر سایر انبیاء (علیهم السلام) تفضیل و برتری داده، باری پروردگار متعال برای هر پیامبری یک دشمن از مشرکین قرار داده، همچنان‌که در قرآن فرموده، و به‌جهت اینکه منزلت پیامبر ما نزد خداوند از همه‌ی انبیاء (علیهم السلام) بالاتر بود به همین خاطر رنج و محنت آن رسول گرامی از دشمنان شقیّ و منافق عظیم شد، آنان برای دفع نبوّت و تکذیب او از هیچ آزاری مضایقه نکرده و هر تصدیق و تأیید او را نقض نمودند، و تمامی کفر و عناد و نفاق و الحاد دست به دست هم داده و با تمام تلاش سعی در ابطال دعوت و تغییر آیین و مخالفت سنّت او کردند و با تمام کید و حیله دوستی وصیّ او را ملقّب به زشت‌ترین القاب نموده و جوّی از وحشت و هراس و اعراض و تحریک دشمنی به او ساختند، و قصد داشتند قرآن را تغییر داده و موارد فضل فضلا و کفر جماعت کافر و ظالم و بی‌انصاف و مشرک را از آن ساقط کنند. و خداوند به این کارشان واقف شده و فرمود: «إِنَّ الَّذِینَ یُلْحِدُونَ فِی آیاتِنا لا یَخْفَوْنَ عَلَیْنا؛ کسانی که آیات ما را تحریف می‌کنند بر ما پوشیده نخواهند بود!. (فصلت/۴۰)». و یُرِیدُونَ أَنْ یُبَدِّلُوا کَلامَ اللهِ و پس از وفات پیامبر قرآن را به‌صورت کامل و مشتمل بر تأویل و تنزیل و محکم و متشابه و ناسخ و منسوخ بدون هیچ افتادگی حرف الف و لامی حاضر نمودند، و هنگامی‌که بر آنچه خداوند از اسامی اهل حقّ و باطل آشکار نموده بود واقف شدند و دریافتند اگر آن آشکار شود نقشه‌هایشان بر باد خواهد رفت گفتند: آنچه نزد ماست کافی بوده و نیازی به آن نداریم».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۴، ص۴۵۶
نورالثقلین/ بحارالأنوار، ج۹۰، ص۱۲۴/ الاحتجاج، ج۱، ص۲۵۷
بیشتر