آیه ۳۴ - سوره نازعات

آیه فَإِذا جاءَتِ الطَّامَّةُ الْكُبْرى [34]

هنگامي‌كه آن حادثه‌ی وحشتناك بزرگ رخ دهد.

۱
(نازعات/ ۳۴)

علیّ‌بن‌ابراهیم (رحمة الله علیه)- فَقَالَ رَسُولُ اللَّه (صلی الله علیه و آله)کَفَی بِالْمَوْتِ طَامَّهًًْ یَا جَبْرَئِیلُ فَقَالَ جَبْرَئِیلُ إِنَ مَا بَعْدَ الْمَوْتِ أَطَمُ وَ أَطَمُّ مِنَ الْمَوْتِ ... وَقَوْلُهُ یَوْمَ یَتَذَکَّرُ الْإِنْسانُ ما سَعی قَالَ یَذْکُرُ مَا عَمِلَهُ کُلَّهُ وَ بُرِّزَتِ الْجَحِیمُ لِمَنْ یَری قَالَ: أُحْضِرَت.

علی‌بن‌ابراهیم (رحمة الله علیه)- پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: ای جبرئیل! مرگ به‌عنوان حادثه‌ی وحشتناک کافی است». جبرئیل گفت: «آنچه بعد از مرگ است وحشتناکتر و وحشتناکتر از مرگ است». ... [درباره‌ی] سخن خداوند؛ یَوْمَ یَتَذَکَّرُ الْإِنْسانُ ما سَعی، گفت: همه‌ی کارهایش را به خاطر می‌آورد. [و درباره‌ی] وَ بُرِّزَتِ الْجَحِیمُ لِمَنْ یَری گفت: «[دوزخ] حاضر می‌شود.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۷، ص۳۶۰
القمی
۲
(نازعات/ ۳۴)

أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- عَنِ النَّزَّالِ‌بْنِ‌سَبْرَهًَْ قَالَ: خَطَبَنَا أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلِیُّ‌بْنُ‌أَبِی طَالِبٍ (علیه السلام) فَحَمِدَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَل ... فَقَامَ إِلَیْهِ صَعْصَعَهًُْ‌بْنُ‌صُوحَانَ فَقَالَ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ مَتَی یَخْرُجُ الدَّجَّالُ فَقَالَ لَهُ عَلِی (علیه السلام) ... أَلَا إِنَ بَعْدَ ذَلِکَ الطَّامَّهًَْ الْکُبْرَی قُلْنَا وَ مَا ذَلِکَ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ قَالَ خُرُوجُ دَابَّهًٍْ مِنَ الْأَرْضِ مِنْ عِنْدِ الصَّفَا مَعَهَا خَاتَمُ سُلَیْمَانَ‌بْنِ‌دَاوُدَ وَ عَصَا مُوسَی (علیه السلام) یَضَعُ الْخَاتَمَ عَلَی وَجْهِ کُلِّ مُؤْمِنٍ فَیَنْطَبِعُ فِیهِ هَذَا مُؤْمِنٌ حَقّاً وَ یَضَعُهُ عَلَی وَجْهِ کُلِّ کَافِرٍ فَیَنْکَتِبُ هَذَا کَافِرٌ حَقّاً حَتَّی إِنَّ الْمُؤْمِنَ لَیُنَادِی الْوَیْلُ لَکَ یَا کَافِرُ وَ إِنَّ الْکَافِرَ یُنَادِی طُوبَی لَکَ یَا مُؤْمِنُ وَدِدْتُ أَنِّی الْیَوْمَ کُنْتُ مِثْلَکَ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِیماً ثُمَّ تَرْفَعُ الدَّابَّهًُْ رَأْسَهَا فَیَرَاهَا مَنْ بَیْنَ الْخَافِقَیْنِ بِإِذْنِ اللَّهِ جَلَّ جَلَالُهُ وَ ذَلِکَ بَعْدَ طُلُوعِ الشَّمْسِ مِنْ مَغْرِبِهَا فَعِنْدَ ذَلِکَ تُرْفَعُ التَّوْبَهًُْ فَلَا تَوْبَهًٌْ تُقْبَلُ وَ لَا عَمَلٌ یُرْفَعُ وَ لا یَنْفَعُ نَفْساً إِیمانُها لَمْ تَکُنْ آمَنَتْ مِنْ قَبْلُ أَوْ کَسَبَتْ فِی إِیمانِها خَیْراً ثُمَّ قَالَ (علیه السلام) لَا تَسْأَلُونِّی عَمَّا یَکُونُ بَعْدَ هَذَا فَإِنَّهُ عَهْدٌ عَهِدَهُ إِلَیَّ حَبِیبِی رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) أَنْ لَا أُخْبِرَ بِهِ غَیْرَ عِتْرَتِی.

امام علی (علیه السلام)- نزال‌بن‌صبره گوید: امیرالمؤمنین (علیه السلام) در حدیثی طولانی سخن از دجّال به میان آورد که: «بدانید بعد از آن، حادثه‌ی بزرگی روی می‌دهد». عرض کردیم: «یا امیرالمؤمنین (علیه السلام) آن حادثه چیست»؟ فرمود: «آمدن دابة الارض از سمت صفا است، انگشتر سلیمان (علیه السلام) و عصای موسی (علیه السلام) با اوست آن انگشتر را بر روی هر مؤمنی که می‌گذارد، در جای آن نوشته می‌شود: این مؤمن حقیقی است و بر روی هر کافری بگذارد نوشته می‌شود: این کافر حقیقی است. تا جایی که مؤمن صدا می‌زند: «ای کافر، وای بر تو»! و کافر صدا می‌زند: «ای مؤمن، خوش به حالت! دوست داشتم من هم امروز مثل تو بودم و به چنین سعادتی برسم». سپس دابة الارض سر خود را بلند می‌کند و مردمی که در بین مشرق و مغرب هستند بعد از طلوع خورشید از جانب مغرب به اذن خدا او را می‌بینند در آن‌وقت دیگر توبه برداشته می‌شود؛ نه توبه‌ای قبول و نه عملی به‌سوی خدا بالا می‌رود و ایمان‌کسی که پیش‌تر ایمان نیاورده یا در حال ایمان خیری کسب نکرده بود به حال صاحبش سودی ندارد. آنگاه حضرت (علیه السلام) فرمود: «از آنچه بعد از آن روی می‌دهد از من نپرسید. زیرا حبیبم رسول خدا (صلی الله علیه و آله) با من عهد بسته که جز به عترت خود اطّلاع ندهم».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۷، ص۳۶۰
کمال الدین، ج۲، ص۵۲۷
بیشتر