آیه ۹ - سوره یس

آیه وَ جَعَلْنا مِنْ بَيْنِ أَيْدِيهِمْ سَدّاً وَ مِنْ خَلْفِهِمْ سَدّاً فَأَغْشَيْناهُمْ فَهُمْ لايُبْصِرُون َ [9]

و در پيش‌روى آنان سدّى قرارداديم، و در پشت‌سرشان سدّى؛ و چشمانشان را پوشانده‌ايم، لذا نمى‌بينند.

سبب نزول

۱
(یس/ ۹)

الباقر ( نَزَلَتْ فِی أَبِی‌جَهْلِ‌بْنِ‌هِشَامٍ عَلَیْهِ اللَّعْنَهًُْ وَ نَفَرٌ مِنْ أَهْلِ بَیْتِهِ وَ ذَلِکَ أَنَّ النَّبِیَّ (قَامَ یُصَلِّی وَ قَدْ حَلَفَ أَبُوجَهْلٍ لَئِنْ رَآهُ یُصَلِّی لَیَدْمَغَنَّهُ فَجَاءَهُ وَ مَعَهُ حَجَرٌ وَ النَّبِیُّ (قَائِمٌ یُصَلِّی فَجَعَلَ کُلَّمَا رَفَعَ الْحَجَرَ لِیَرْمِیَهُ أَثْبَتَ اللَّهُ یَدَهُ إِلَی عُنُقِهِ وَ لَا یَدُورُ الْحَجَرُ بِیَدِهِ فَلَمَّا رَجَعَ إِلَی أَصْحَابِهِ سَقَطَ الْحَجَرُ مِنْ یَدِهِ.

امام باقر ( شأن نزول آیه این است که پیامبر (درحال خواندن نماز بود و ابوجهل که لعنت خدا بر او باد عهد کرده بود هرگاه که پیامبر (را درحال نماز ببیند، سر او را بشکند. پس درحالی‌که سنگی در دست داشت، آمد و دید که پیامبر (ایستاده ‎است و نماز می‌خواند. پس آمد تا او را بزند، امّا هر بار که می‌خواست سنگ را بالا ببرد و بر سر حضرت بزند، خداوند دست او را به گردنش گره می‌زد و سنگ در دستش نمی‌چرخید و هنگامی‌که نزد اصحابش برمی‌گشت، سنگ از دستش می‌افتاد.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۲، ص۴۹۴
بحار الأنوار، ج۱۸، ص۵۲/ نورالثقلین/ البرهان
۲
(یس/ ۹)

ابن‌عبّاس ( أَنَّ نَاساً مِنْ بَنِی‌مَخْزُومٍ تَوَاصَوْا بِالنَّبِیِّ (لِیَقْتُلُوهُ مِنْهُمْ أَبُوجَهْلٍ وَ الْوَلِیدُبْنُ‌الْمُغِیرَهًِْ وَ نَفَرٌ مِنْ بَنِی‌مَخْزُومٍ فَبَیْنَا النَّبِیُّ (قَائِمٌ یُصَلِّی إِذْ أَرْسَلُوا إِلَیْهِ الْوَلِیدَ لِیَقْتُلَهُ فَانْطَلَقَ حَتَّی انْتَهَی إِلَی الْمَکَانِ الَّذِی کَانَ یُصَلِّی فِیهِ فَجَعَلَ یَسْمَعُ قِرَاءَتَهُ وَ لَا یَرَاهُ فَانْصَرَفَ إِلَیْهِمْ فَأَعْلَمَهُمْ ذَلِکَ فَأَتَاهُ مِنْ بَعْدِهِ أَبُوجَهْلٍ وَ الْوَلِیدُ وَ نَفَرٌ مِنْهُمْ فَلَمَّا انْتَهَوْا إِلَی الْمَکَانِ الَّذِی یُصَلِّی فِیهِ سَمِعُوا قِرَاءَتَهُ وَ ذَهَبُوا إِلَی الصَّوْتِ فَإِذَا الصَّوْتُ مِنْ خَلْفِهِمْ فَیَذْهَبُونَ إِلَیْهِ فَیَسْمَعُونَهُ أَیْضاً مِنْ خَلْفِهِمْ فَانْصَرَفُوا وَ لَمْ یَجِدُوا إِلَیْهِ سَبِیلًا فَذَلِکَ قَوْلُهُ سُبْحَانَهُ وَ جَعَلْنا مِنْ بَیْنِ أَیْدِیهِمْ سَدًّا وَ مِنْ خَلْفِهِمْ سَدًّا فَأَغْشَیْناهُمْ فَهُمْ لا یُبْصِرُونَ.

ابن‌عبّاس ( جماعتی از بنی‌مخزوم مانند ابوجهل و ولیدبن‌مغیره با یکدیگر قرار گذاشته بودند حضرت رسول (را به قتل رسانند، هنگامی‌که آن جناب به نماز مشغول بود، ولیدبن‌مغیره را فرستادند تا تصمیم آن‌ها را عملی نماید ولید برای انجام این توطئه به محلّی که حضرت رسول (نماز می‌خواند رفت، وی صدای قرائت آن را می‌شنید ولیکن شخص او را مشاهده نمی‌کرد، ولید به‌طرف رفقای خود رفت و جریان را با آنان درمیان گذاشت. بعد از این ابوجهل و ولید به اتّفاق چند نفر دیگر آمدند، هنگامی‌که به محلّ نماز آن حضرت رسیدند صدای قرائت را شنیدند ولی خود او را مشاهده نکردند، و آنان در این موقع به طرفی که صوت را می‌شنیدند رفتند و متوجّه شدند که صدا از پشت سرشان می‌آید، در هرصورت آن‌ها قادر نشدند به حضرت خاتم النبیین (آسیبی برسانند خداوند دراین‌باره فرموده است: وَ جَعَلْنا مِنْ بَیْنِ أَیْدِیهِمْ سَدًّا وَ مِنْ خَلْفِهِمْ سَدًّا فَأَغْشَیْناهُمْ فَهُمْ لا یُبْصِرُونَ.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۲، ص۴۹۴
بحار الأنوار، ج۱۸، ص۷۲
۳
(یس/ ۹)

ابن‌عبّاس ( أَنَّ قُرَیْشاً اجْتَمَعَتْ فَقَالَتْ لَئِنْ دَخَلَ مُحَمَّدٌ (لَنَقُومَنَّ إِلَیْهِ قِیَامَ رَجُلٍ وَاحِدٍ فَدَخَلَ النَّبِیُّ (فَجَعَلَ اللَّهُ مِنْ بَیْنِ أَیْدِیهِمْ سَدّاً فَلَمْ یُبْصِرُوهُ فَصَلَّی (ثُمَّ أَتَاهُمْ فَجَعَلَ یَنْثُرُ عَلَی رُءُوسِهِمُ التُّرَابَ وَ هُمْ لَا یَرَوْنَهُ فَلَمَّا جَلَی عَنْهُمْ رَأَوُا التُّرَابَ فَقَالُوا هَذَا مَا سَحَرَکُمُ ابْنُ أَبِی‌کَبْشَهًَْ وَ لَمَّا نَزَلَتِ الْأَحْزَابُ عَلَی الْمَدِینَهًِْ عَبَّی أَبُوسُفْیَانَ سَبْعَهًَْ آلَافِ رَامٍ کَوْکَبَهًًْ وَاحِدَهًًْ ثُمَّ قَالَ ارْمُوهُمْ رَشْقاً وَاحِداً فَوَقَعَ فِی أَصْحَابِ النَّبِیِّ (سِهَامٌ کَثِیرَهًٌْ فَشَکَوْا ذَلِکَ إِلَی النَّبِیِّ (فَلَوَّحَ إِلَی السِّهَامِ بِکُمِّهِ وَ دَعَا بِدَعَوَاتٍ فَهَبَّتْ رِیحٌ عَاصِفَهًٌْ فَرُدَّتِ السِّهَامُ إِلَی الْقَوْمِ فَکُلُّ مَنْ رَمَی سَهْماً عَادَ السَّهْمُ إِلَیْهِ فَوَقَعَ فِیهِ جُرْحُهُ بِقُدْرَهًِْ اللَّهِ وَ بَرَکَهًِْ رَسُولِهِ وَ دَخَلَ النَّبِیُّ (مَعَ مَیْسَرَهًَْ إِلَی حِصْنٍ مِنْ حُصُونِ الْیَهُودِ لِیَشْتَرُوا خُبْزاً وَ أُدْماً فَقَالَ یَهُودِیٌّ عِنْدِی مُرَادُکَ وَ مَضَی إِلَی مَنْزِلِهِ وَ قَالَ لِزَوْجَتِهِ أَطْلِعِی إِلَی عَالِی الدَّارِ فَإِذَا دَخَلَ هَذَا الرَّجُلُ فَارْمِی هَذِهِ الصَّخْرَهًَْ عَلَیْهِ فَأَدَارَتِ الْمَرْأَهًُْ الصَّخْرَهًَْ فَهَبَطَ جَبْرَئِیلُ فَضَرَبَ الصَّخْرَهًَْ بِجَنَاحِهِ فَخَرَقَتِ الْجِدَارُ وَ أَتَتْ تَهْتَزُّ کَأَنَّهَا صَاعِقَهًٌْ فَأَحَاطَتْ بِحَلْقِ الْمَلْعُونِ وَ صَارَتْ فِی عُنُقِهِ کَدَوْرِ الرَّحَی فَوَقَعَ کَأَنَّهُ الْمَصْرُوعُ فَلَمَّا أَفَاقَ جَلَسَ وَ هُوَ یَبْکِی فَقَالَ لَهُ النَّبِیُّ (وَیْلَکَ مَا حَمَلَکَ عَلَی هَذَا الْفِعَالِ فَقَالَ یَا مُحَمَّدُ (لَمْ یَکُنْ لِی فِی الْمَتَاعِ حَاجَهًٌْ بَلْ أَرَدْتُ قَتْلَکَ وَ أَنْتَ مَعْدِنُ الْکَرَمِ وَ سَیِّدُ الْعَرَبِ وَ الْعَجَمِ اعْفُ عَنِّی فَرَحِمَهُ النَّبِیُّ (فَانْزَاحَتِ الصَّخْرَهًُْ عَنْ عُنُقِهِ.

ابن‌عبّاس ( قریش گردهم آمدند و گفتند: اگر محمّد (وارد شود بسان یک نفر همگی بر سر او میریزیم. پس پیامبر (وارد شد و خداوند فرا روی آنها و پشتسرشان سدّی نهاد و نتوانستند پیامبر (را ببینند. پیامبر (نماز گزارد سپس به نزدشان آمد و بر سرشان خاک میریخت درحالی‌که آنان، آن حضرت را نمیدیدند. و چون پیامبر (بر آنان آشکار گردید خاک را دیدند و گفتند: «اینگونه سحر را ابن ابی‌کبشه بر شما انجام نداده است». هنگامی که احزاب بر مدینه فرود آمدند ابوسفیان هفت هزار تیرانداز را که همچون یک سوار بودندآماده کرد سپس گفت: «همزمان به سوی آنان تیراندازی کنید». پس تیرهای زیادی بر یاران پیامبر (افتاد و از این امر به نزد پیامبر شکایت بردند. آن حضرت با آستینش به تیرها اشاره کرد و دعاهایی را خواند. پس تندبادی شروع به وزیدن گرفت و تیرها را به سوی آن قوم بازگرداند. پس هرکس تیری پرتاب کرده بود به سوی خودش بازگشت و بر خود افتاد و با قدرت خداوند و برکت رسول خدا (او را زخمی کرد. و پیامبر (با جناح چپ لشکر وارد یکی از دژهای یهودیان شد تا نان و خورش تهیه کنند. مردی یهودی گفت: «درخواستت پیش من است». و به منزلش رفت و به همسرش گفت: «به پشت بام خانه برو و وقتی این مرد وارد خانه شد این سنگ را بر وی بینداز». زن سنگ را چرخاند تا بیندازد که جبرئیل (فرود آمد و با پَرهایش ضربهای به سنگ زد. سنگ دیوار خانه را سوراخ کرد و همچون آذرخشی به حرکت درآمد و گلوی آن شخص ملعون را احاطه کرد و مانند سنگ آسیاب بر گردن او قرار گرفت و او بسان شخص دیوانه و تشنج زده بر زمین افتاد و چون هوشیار شد بر زمین نشست و شروع به گریه کرد. پیامبر (به او فرمود: «وای بر تو چه چیز تو را بر این کار واداشت»؟ گفت: «ای محمّد (من نیازی به متاع و کالا نداشتم بلکه در صدد بودم تو را به قتل برسانم، و تو معدن بخشش و سرور عرب و عجم هستی پس مرا ببخش و از من درگذر». پس پیامبر (به او رحم کرد و صخره از گردنش کنده شد.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۲، ص۴۹۶
بحار الأنوار، ج۱۸، ص۶۴/ المناقب، ج۱، ص۷۵؛ «فلما جلی ... عن عنقه» محذوف

فضیلت آیه

۱
(یس/ ۹)

أمیرالمومنین ( عَن الْحُسَیْنُ‌بْنُ‌عَلِیِّ‌بْنِ‌أَبِی‌طَالِبٍ (قَالَ: کَانَ عَلِیُّ‌بْنُ‌أَبِی‌طَالِبٍ (بِالْکُوفَهًِْ فِی الْجَامِعِ إِذْ قَامَ إِلَیْهِ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ الشَّامِ فَقَالَ یَا أَمِیرَالْمُؤْمِنِینَ (إِنِّی أَسْأَلُکَ عَنْ أَشْیَاءَ فَقَالَ سَل ... وَ سَأَلَهُ کَمْ حَجَّ آدَمُ (مِنْ حَجَّهًٍْ فَقَالَ لَهُ سَبْعِینَ حَجَّهًًْ مَاشِیاً عَلَی قَدَمَیْهِ وَ أَوَّلُ حَجَّهًٍْ کَانَ مَعَهُ الصُّرَدُ یَدُلُّهُ عَلَی مَوَاضِعِ الْمَاءِ وَ خَرَجَ مَعَهُ مِنَ الْجَنَّهًِْ وَ قَدْ نُهِیَ عَنْ أَکْلِ الصُّرَدِ وَ الْخُطَّافِ وَ سَأَلَهُ مَا بَالُهُ لَا یَمْشِی عَلَی الْأَرْضِ قَالَ لِأَنَّهُ نَاحَ عَلَی بَیْتِ الْمَقْدِسِ فَطَافَ حَوْلَهُ أَرْبَعِینَ عَاماً یَبْکِی عَلَیْهِ وَ لَمْ یَزَلْ یَبْکِی مَعَ آدَمَ (فَمِنْ هُنَاکَ سَکَنَ الْبُیُوتَ وَ مَعَهُ تِسْعُ آیَاتٍ مِنْ کِتَابِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ مِمَّا کَانَ آدَمُ یَقْرَؤُهَا فِی الْجَنَّهًِْ وَ هِیَ مَعَهُ إِلَی یَوْمِ الْقِیَامَهًِْ ثَلَاثُ آیَاتٍ مِنْ أَوَّلِ الْکَهْفِ وَ ثَلَاثُ آیَاتٍ مِنْ سُبْحَانَ وَ هِیَ وَ إِذا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ وَ ثَلَاثُ آیَاتٍ مِنْ یس وَ جَعَلْنا مِنْ بَیْنِ أَیْدِیهِمْ سَدًّا وَ مِنْ خَلْفِهِمْ سَدًّا.

امام علی ( احمدبن‌عامر طائی گوید: امام رضا (از قول پدرانشان از حسین‌بن‌علی (نقل نمود که علی‌بن‌ابی‌طالب (در مسجد جامع کوفه بود که مردی از اهل شام برخاست و گفت: سؤالاتی دارم ... «آدم چند بار حجّ به جا آورد»؟ حضرت فرمود: «هفتاد بار پیاده، و در اوّلین سفرش «صرد» که به همراه او از بهشت بیرون آمده بود، همراهش بود و مواضع آب را به او نشان می‌داد. آدم از خوردن «صرد» و «پرستو» منع شد». مرد شامی پرسید: «چرا [پرستو] روی زمین راه نمی‌رود»؟ حضرت فرمود: «زیرا بر بیت المقدس نوحه‌سرایی نمود و چهل سال بر آن گریست و همیشه به همراه آدم می‌گریست و لذا در خانه‌هایی سکنی گزید و نه آیه از آیات کتاب خداوند عزّوجلّ که آدم در بهشت آن‌ها را می‌خواند، به همراه داشت و تا قیامت نیز به همراه خواهد داشت، و آن آیات عبارتند از: سه آیه از اول سوره «کهف»، سه آیه از سوره إسراء که عبارتند از: وَ إِذا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ به بعد (یعنی آیات ۴۷، ۴۶، ۴۵ از سوره اسراء) و سه آیه از سوره یس، یعنی از آیه: وَ جَعَلْنا مِنْ بَیْنِ أَیْدِیهِمْ سَدًّا (یعنی آیات ۱۱، ۱۰، ۹).

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۲، ص۴۹۶
بحار الأنوار، ج۱۰، ص۷۸/ بحار الأنوار، ج۶۱، ص۲۸۳/ نورالثقلین
۲
(یس/ ۹)

الرّضا ( عُوذَهًٌْ وَجَدْتُ فِی ثِیَابِ الرِّضَا (قَالَ لَمَّا مَاتَ أَبُوالْحَسَنِ الرِّضَا عَلِیُّ‌بْنُ‌مُوسَی (وُجِدَ عَلَیْهِ تَعْوِیذٌ مُعَلَّقٌ ... جَعَلْنا فِی أَعْناقِهِمْ أَغْلالًا فَهِیَ إِلَی الْأَذْقانِ فَهُمْ مُقْمَحُونَ وَ جَعَلْنا مِنْ بَیْنِ أَیْدِیهِمْ سَدًّا وَ مِنْ خَلْفِهِمْ سَدًّا فَأَغْشَیْناهُمْ فَهُمْ لا یُبْصِرُونَ. أُولئِکَ الَّذِینَ طَبَعَ اللهُ عَلی قُلُوبِهِمْ وَ سَمْعِهِمْ وَ أَبْصارِهِمْ وَ أُولئِکَ هُمُ الْغافِلُونَ. لا جَرَمَ أَنَّ اللهَ یَعْلَمُ ما یُسِرُّونَ وَ ما یُعْلِنُونَ. فَسَیَکْفِیکَهُمُ اللهُ وَ هُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ. وَ تَراهُمْ یَنْظُرُونَ إِلَیْکَ وَ هُمْ لا یُبْصِرُونَ صُمٌّ بُکْمٌ عُمْیٌ فَهُمْ لا یَعْقِلُون.

امام رضا ( حرزی است که در میان لباس امام رضا (یافت شد. وقتی حضرت رحلت نمود، تعویذی یافت شد که بر آن حضرت بسته بود ... جَعَلْنا فِی أَعْناقِهِمْ أَغْلالًا فَهِیَ إِلَی الْأَذْقانِ فَهُمْ مُقْمَحُونَ وَ جَعَلْنا مِنْ بَیْنِ أَیْدِیهِمْ سَدًّا وَ مِنْ خَلْفِهِمْ سَدًّا فَأَغْشَیْناهُمْ فَهُمْ لا یُبْصِرُونَ. آن‌ها کسانی هستند که [بر اثر فزونی گناه،] خدا بر قلب و گوش و چشمانشان مهر نهاده؛ [به همین دلیل نمی‌فهمند،] و غافلان واقعی همانها هستند! (نحل/۱۰۸) قطعاً خداوند از آنچه پنهان می‌دارند و آنچه آشکار می‌سازند با خبر است. (نحل/۲۳) و خداوند، شر آن‌ها را از تو دفع می‌کند؛ و او شنونده و داناست. (بقره/۱۳۷) و آن‌ها را می‌بینی [که با چشمهای مصنوعیشان] به تو نگاه می‌کنند، امّا در حقیقت نمی‌بینند!» (اعراف/۱۹۸) کر و لال و نابینا هستند ازاین‌رو چیزی نمی‌فهمند!. (بقره/۱۷۱)».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۲، ص۴۹۸
بحار الأنوار، ج۹۱، ص۳۴۵

و در پیش‌روی آنان سدّی قراردادیم، و در پشت‌سرشان سدّی؛ و چشمانشان را پوشانده‌ایم، لذا نمی‌بینند

۱ -۱
(یس/ ۹)

أمیرالمومنین ( عَن الْحُسَیْنُ‌بْنُ‌عَلِیِّ‌بْنِ‌أَبِی‌طَالِبٍ (قَالَ قَالَ الْیَهُودِیُّ فَإِنَّ إِبْرَاهِیمَ (حُجِبَ عَنْ نُمْرُودَ بِحُجُبٍ ثَلَاثَهًٍْ فَقَالَ عَلِیٌّ (لَقَدْ کَانَ کَذَلِکَ وَ مُحَمَّدٌ (حُجِبَ عَمَّنْ أَرَادَ قَتْلَهُ بِحُجُبٍ خَمْسَهًٍْ فَثَلَاثَهًٌْ بِثَلَاثَهًٍْ وَ اثْنَانِ فَضْلٌ قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ وَ هُوَ یَصِفُ أَمْرَ مُحَمَّدٍ (فَقَالَ وَ جَعَلْنا مِنْ بَیْنِ أَیْدِیهِمْ سَدًّا فَهَذَا الْحِجَابُ الْأَوَّلُ وَ مِنْ خَلْفِهِمْ سَدًّا فَهَذَا الْحِجَابُ الثَّانِی فَأَغْشَیْناهُمْ فَهُمْ لا یُبْصِرُونَ فَهَذَا الْحِجَابُ الثَّالِثُ.

امام علی ( امام حسین (از امام علی (نقل می‌کند که فرمود: آن یهودی به حضرت گفت: «ابراهیم (با سه حجاب و پوشش از مقابل نمرود پنهان شد». علی (فرمود: «بله، چنین بود و محمّد (با پنج حجاب از مقابل دیدگان کسانی که قصد کشتن او را داشتند پنهان شد. سه حجاب آنکه مانند ابراهیم (است و ایشان دو حجاب، بیشتر داشته است. خداوند تبارک‌وتعالی ماجرای حضرت محمّد (را این چنین توصیف می‌کند؛ وَجَعَلْنَا مِن بَیْنِ أَیْدِیهِمْ سَدًّا این حجاب اوّل است، وَمِنْ خَلْفِهِمْ سَدًّا این حجاب دوّم است، فَأَغْشَیْنَاهُمْ فَهُمْ لاَ یُبْصِرُونَ این حجاب سوّم است.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۲، ص۴۹۸
بحار الأنوار، ج۱۷، ص۲۷۸/ بحار الأنوار، ج۱۰، ص۳۲/ نورالثقلین/ الاحتجاج، ج۱، ص۲۱۳/ البرهان
۱ -۲
(یس/ ۹)

الباقر ( عن أبی‌الجارود عَنْ أَبِی‌جَعْفَر (فِی قَوْلِهِ وَ جَعَلْنا مِنْ بَیْنِ أَیْدِیهِمْ سَدًّا وَ مِنْ خَلْفِهِمْ سَدًّا فَأَغْشَیْناهُمْ یَقُولُ فَأَعْمَیْنَاهُمْ فَهُمْ لا یُبْصِرُونَ الْهُدَی أَخَذَ اللَّهُ سَمْعَهُمْ وَ أَبْصَارَهُمْ وَ قُلُوبَهُمْ فَأَعْمَاهُمْ عَنِ الْهُدَی.

امام باقر ( ابوالجارود گوید: امام باقر (درباره‌ی این فرموده‌ی خداوند متعال: وَ جَعَلْنَا مِن بَیْنِ أَیْدِیهِمْ سَدًّا وَ مِنْ خَلْفِهِمْ سَدًّا فَأَغْشَیْنَاهُمْ فرمود: «یعنی آنان را کور کردیم؛ فَهُمْ لاَ یُبْصِرُونَ یعنی هدایت را نمی‌بینند. خداوند، گوش‌ها، چشم‌ها و قلب‌هایشان را سلب کرد و آن‌ها را از راه هدایت گمراه کرد».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۲، ص۴۹۸
بحار الأنوار، ج۱۸، ص۵۲/ نورالثقلین/ البرهان/ القمی، ج۲، ص۲۱۲
۱ -۳
(یس/ ۹)

الصّادق ( وَ جَعَلْنا مِنْ بَیْنِ أَیْدِیهِمْ سَدًّا وَ مِنْ خَلْفِهِمْ سَدًّا فَأَغْشَیْناهُمْ فَهُمْ لا یُبْصِرُونَ عُقُوبَهًًْ مِنْهُ لَهُمْ حَیْثُ أَنْکَرُوا وَلَایَهًَْ أَمِیرِالْمُؤْمِنِینَ (وَ الْأَئِمَّهًِْ (مِنْ بَعْدِهِ هَذَا فِی الدُّنْیَا وَ فِی الْآخِرَهًِْ فِی نَارِ جَهَنَّمَ مُقْمَحُونَ.

امام صادق ( وَ جَعَلْنا مِنْ بَیْنِ أَیْدِیهِمْ سَدًّا وَ مِنْ خَلْفِهِمْ سَدًّا فَأَغْشَیْناهُمْ فَهُمْ لا یُبْصِرُونَ این عقوبتی است برای آن‌ها در دنیا؛ چون منکر ولایت امیرالمؤمنین و ائمّه (بعد از او شده‌اند. و در آخرت در آتش جهنّم به طوری که سرهایشان بالا نگاه داشته شده است، می‌باشند.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۲، ص۵۰۰
الکافی، ج۴۳۱، ص۱/ بحار الأنوار، ج۲۴، ص۳۳۲
بیشتر