آیه ۸۴ - سوره یوسف

آیه وَ تَوَلَّى عَنْهُمْ وَ قالَ يا أَسَفى عَلى يُوسُفَ وَ ابْيَضَّتْ عَيْناهُ مِنَ الْحُزْنِ فَهُوَ كَظيمٌ [84]

و از آن‌ها روى برگرداند و گفت:«وا اسفا بر يوسف»! و چشمان او از اندوه سفيد شد؛ امّا خشم خود را فرو مى‌برد [و هرگز كفران و بى‌تابى نمى‌كرد].

۱
(یوسف/ ۸۴)

علی‌بن‌إبراهیم (رحمة الله علیه)- ثُمَّ تَوَلَّی عَنْهُمْ وَ قالَ یا أَسَفی عَلی یُوسُفَ وَ ابْیَضَّتْ عَیْناهُ مِنَ الْحُزْنِ یَعْنِی عَمِیَتْ مِنَ الْبُکَاءِ فَهُوَ کَظِیمٌ أَیْ مَحْزُونٌ وَ الْأَسَفُ أَشَدُّ الْحُزْنِ وَ سُئِلَ أَبُوعَبْدِ‌اللَّهِ (علیه السلام) مَا بَلَغَ مِنْ حُزْنِ یَعْقُوبَ (علیه السلام) عَلَی یُوسُفَ (علیه السلام) قَالَ حُزْنَ سَبْعِینَ ثَکْلَی بِأَوْلَادِهَا.

علیّ‌بن‌ابراهیم (رحمة الله علیه)- تَوَلَّی عَنْهُمْ وَ قَالَ یَا أَسَفَی عَلَی یُوسُفَ وَ ابْیَضَّتْ عَیْنَاهُ مِنَ الحُزْنِ یعنی چشمانش از شدّت گریه کور شده بود. فَهُوَ کَظِیمٌ یعنی غمگین بود. و تأسف‌خوردن، منتهای اندوه است. از امام صادق (علیه السلام) سؤال شد: «یعقوب (علیه السلام) تا چه اندازه‌ای برای یوسف (علیه السلام)، غمگین شد»؟ فرمود: «به‌اندازه‌ی اندوه هفتاد زن که بچّه‌هایشان مرده باشند».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۷، ص۱۳۸
بحارالأنوار، ج۱۲، ص۲۴۲/ البرهان؛ بتفاوت یسیر/ نورالثقلین، فیه: «ثم تولّی عنهم ... الحزن» محذوف
۲
(یوسف/ ۸۴)

السّجّاد (علیه السلام)- عَنْ إِسْمَاعِیلَ‌بْنِ‌مَنْصُورٍ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا قَالَ: أَشْرَفَ مَوْلًی لِعَلِیِّ‌بْنِ‌الْحُسَیْنِ (علیه السلام) وَ هُوَ فِی سَقِیفَهًٍْ لَهُ سَاجِدٌ یَبْکِی فَقَالَ لَهُ یَا عَلِیَّ‌بْنَ‌الْحُسَیْنِ (علیه السلام) أَمَا آنَ لِحُزْنِکَ أَنْ یَنْقَضِیَ فَرَفَعَ رَأْسَهُ إِلَیْهِ فَقَالَ وَیْلَکَ أَوْ ثَکِلَتْکَ أُمُّکَ وَ اللَّهِ لَقَدْ شَکَا یَعْقُوبُ (علیه السلام) إِلَی رَبِّهِ فِی أَقَلَّ مِمَّا رَأَیْتُ حِینَ قَالَ یا أَسَفی عَلی یُوسُفَ وَ إِنَّهُ فَقَدَ ابْناً وَاحِداً وَ أَنَا رَأَیْتُ أَبِی وَ جَمَاعَهًَْ أَهْلِ بَیْتِی یُذْبَحُونَ حَوْلِی قَالَ وَ کَانَ عَلِیُّ‌بْنُ‌الْحُسَیْنِ (علیه السلام) یَمِیلُ إِلَی وُلْدِ عَقِیلٍ فَقِیلَ مَا بَالُکَ تَمِیلُ إِلَی بَنِی عَمِّکَ هَؤُلَاءِ دُونَ آلِ‌جَعْفَرٍ فَقَالَ إِنِّی أَذْکُرُ یَوْمَهُمْ مَعَ أَبِی‌عَبْدِ‌اللَّهِ الْحُسَیْنِ‌بْنِ‌عَلِیٍّ (علیه السلام) فَأَرِقُّ لَهُمْ.

امام سّجاد (علیه السلام)- اسماعیل‌بن‌منصور از بعضی از شیعیان ما روایت می‌کند و می‌گوید: یکی از غلامان امام سجّاد (علیه السلام) در محلّ مسقّفی که امام در آن محل در سجده بود و گریه می‌کرد نگاه می‌کرد. عرض کرد: «آقا موقعی خواهد رسید که گریه‌ی شما تمام شود»؟ سر بلند نموده فرمود: «وای بر تو! [یا فرمود مادرت به عزایت بنشیند،] یعقوب (علیه السلام) به خدا شکایت کرد با اینکه مصیبتی بسیار کمتر از من دید آنجا که می‌گوید: «یا أَسَفی عَلی یُوسُفَ وا اسفا بر یوسف». او یک پسر از دست داد من دیدم پدر و گروهی از بستگانم در اطرافم ذبح می‌شوند». علیّ‌بن‌الحسین (علیه السلام) فرزندان عقیل را دوست می‌داشت. عرض کردند: «آقا چرا علاقه‌ی شما به پسرعموهایت فرزندان عقیل بیشتر است از فرزندان جعفر»؟ فرمود: «من جان‌فشانی آن‌ها را در روز عاشورا با پدرم ابی‌عبدالله‌الحسین (علیه السلام) به یاد می‌آورم و دلم برای آن‌ها می‌سوزد».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۷، ص۱۳۸
بحارالأنوار، ج۴۶، ص۱۱۰/ نورالثقلین؛ بتفاوت
۳
(یوسف/ ۸۴)

علی‌بن‌إبراهیم (رحمة الله علیه)- فَهُوَ کَظِیمٌ أَیْ مَحْزُونٌ وَ الْأَسَفُ أَشَدُّ الْحُزْن.

علیّ‌بن‌ابراهیم (رحمة الله علیه)- فَهُوَ کَظِیمٌ یعنی اندوهگین بود. و أَسَف نهایتِ اندوه است.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۷، ص۱۳۸
بحارالأنوار، ج۱۲، ص۲۴۲/ القمی، ج۱، ص۳۴۹
۴
(یوسف/ ۸۴)

الصّادق (علیه السلام)- عن هشام‌بن‌سالم عن أبی‌عبدالله (علیه السلام) قال: قِیلَ لَهُ کَیْفَ تَحَزَّنَ یَعْقُوبُ عَلَی یُوسُفَ وَ قَدْ أَخْبَرَهُ جَبْرَئِیلُ أَنَّهُ لَمْ یَمُتْ وَ أَنَّهُ سَیَرْجِعُ إِلَیْهِ فَقَالَ إِنَّهُ نَسِیَ ذَلِک.

امام صادق (علیه السلام)- هشام‌بن‌سالم از امام صادق (علیه السلام) روایت می‌کند که فرمود: «چگونه یعقوب (علیه السلام) به‌خاطر دوری یوسف (علیه السلام)، غمگین بود، درحالی‌که جبرئیل به او خبر داده بود که یوسف (علیه السلام) نمرده و به‌زودی نزد او باز خواهد گشت؟ فرمود: «یعقوب (علیه السلام)، این موضوع را فراموش کرده بود».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۷، ص۱۳۸
بحارالأنوار، ج۱۲، ص۳۱۱/ البرهان
۵
(یوسف/ ۸۴)

علی‌بن‌إبراهیم (رحمة الله علیه)- ... ثُمَّ تَوَلَّی عَنْهُمْ وَ قالَ یا أَسَفی عَلی یُوسُفَ وَ ابْیَضَّتْ عَیْناهُ مِنَ الْحُزْنِ یَعْنِی عَمِیَتْ مِنَ الْبُکَاءِ فَهُوَ کَظِیمٌ أَیْ مَحْزُونٌ وَ الْأَسَفُ أَشَدُّ الْحُزْنِ وَ سُئِلَ أَبُوعَبْدِ‌اللَّهِ (علیه السلام) مَا بَلَغَ مِنْ حُزْنِ یَعْقُوبَ (علیه السلام) عَلَی یُوسُفَ (علیه السلام) قَالَ حُزْنَ سَبْعِینَ ثَکْلَی بِأَوْلَادِهَا وَ قَالَ إِنَّ یَعْقُوبَ (علیه السلام) لَمْ یَعْرِفِ الِاسْتِرْجَاعَ فَمِنْهَا قَالَ وَا أَسَفَاهْ عَلَی یُوسُفَ (علیه السلام) فَقَالُوا لَهُ تَاللهِ تَفْتَؤُا تَذْکُرُ یُوسُفَ أَیْ لَا تَفْتَأُ عَنْ ذِکْرِ یُوسُفَ حَتَّی تَکُونَ حَرَضاً أَیْ مَیِّتاً أَوْ تَکُونَ مِنَ الْهالِکِینَ فَقالَ إِنَّما أَشْکُوا بَثِّی وَ حُزْنِی إِلَی اللهِ وَ أَعْلَمُ مِنَ اللهِ ما لا تَعْلَمُونَ.

امام صادق (علیه السلام)- ... تَوَلَّی عَنْهُمْ وَ قَالَ یَا أَسَفَی عَلَی یُوسُفَ وَ ابْیَضَّتْ عَیْنَاهُ مِنَ الحُزْنِ یعنی چشمانش از شدّت گریه کور شده بود فَهُوَ کَظِیمٌ؛ یعنی غمگین بود و تأسف‌خوردن، منتهای اندوه است. از امام صادق (علیه السلام) سؤال شد: «یعقوب (علیه السلام) تا چه اندازه‌ای برای یوسف (علیه السلام)، غمگین شد»؟ فرمود: «به‌اندازه‌ی اندوه هفتاد زن که بچّه‌هایشان مرده باشند» و امام (علیه السلام) افزود: «یعقوب (علیه السلام)، استرجاع إِنَّا لِلهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ (بقره/۱۵۶) را نمی‌شناخت و به‌همین‌خاطر می‌گفت: یَا أَسَفَی عَلَی یُوسُفَ پسران به او گفتند: تَالله تَفْتَأُ تَذْکُرُ یُوسُفَ دست از ذکر نام یوسف (علیه السلام) و یاد او برنمی‌داری تا در آستانه‌ی مرگ قرار گیری. (یوسف/۸۵) یعنی بمیری من غم و اندوهم را تنها به خدا می‌گویم [و شکایت نزد او می‌برم]! و از خدا چیزهایی می‌دانم که شما نمی‌دانید! (یوسف/۸۶).

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۷، ص۱۳۸
بحارالأنوار، ج۱۲، ص۲۴۲/ القمی، ج۱، ص۳۴۹، فیه: «اَی محزون ... لاتعلمون» محذوف/ البرهان
بیشتر