آیه ۹۰ - سوره یونس

آیه وَ جاوَزْنا بِبَني إِسْرائيلَ الْبَحْرَ فَأَتْبَعَهُمْ فِرْعَوْنُ وَ جُنُودُهُ بَغْياً وَ عَدْواً حَتَّى إِذا أَدْرَكَهُ الْغَرَقُ قالَ آمَنْتُ أَنَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ الَّذي آمَنَتْ بِهِ بَنُوا إِسْرائيلَ وَ أَنَا مِنَ الْمُسْلِمينَ [90]

[سرانجام] بنى‌اسرائيل را از دريا (رود عظيم نيل) عبور داديم؛ و فرعون و لشكريانش از سرِ ظلم و تجاوز، به‌دنبال آن‌ها رفتند؛ تا زمانى‌كه غرقاب دامن او را گرفت، گفت: «ايمان آوردم كه هيچ معبودى جز كسى كه بنى‌اسرائيل به او ايمان آورده‌اند، وجود ندارد و من از مسلمين هستم».

بنی‌اسرائیل را از دریا رود عظیم نیل) عبور دادیم؛ و فرعون و لشکریانش از سرِ ظلم و تجاوز، به‌دنبال آن‌ها رفتند

۱ -۱
(یونس/ ۹۰)

الباقر (علیه السلام)- عَنْ أَبِی‌جَعْفَرٍ (علیه السلام) فِی قَوْلِهِ وَ جاوَزْنا بِبَنِی إِسْرائِیلَ الْبَحْرَ فَأَتْبَعَهُمْ فِرْعَوْنُ وَ جُنُودُهُ بَغْیاً وَ عَدْواً إِلَی قَوْلِهِ وَ أَنَا مِنَ الْمُسْلِمِینَ فَإِنَّ بَنِی إِسْرَائِیلَ قَالُوا یَا مُوسَی (علیه السلام) ادْعُ اللَّهَ أَنْ یَجْعَلَ لَنَا مِمَّا نَحْنُ فِیهِ فَرَجاً فَدَعَا فَأَوْحَی اللَّهُ إِلَیْهِ أَنْ أَسْرِ بِهِمْ قَالَ یَا رَبِّ الْبَحْرُ أَمَامَهُمْ قَالَ امْضِ فَإِنِّی آمُرُهُ أَنْ یعطیک {یُطِیعَکَ} وَ یَنْفَرِجَ لَکَ فَخَرَجَ مُوسَی (علیه السلام) بِبَنِی إِسْرَائِیلَ وَ اتَّبَعَهُمْ فِرْعَوْنُ حَتَّی إِذَا کَادَ أَنْ یَلْحَقَهُمْ وَ نَظَرُوا إِلَیْهِ قَدْ أَظَلَّهُمْ قَالَ مُوسَی (علیه السلام) لِلْبَحْرِ انْفَرِجْ لِی قَالَ مَا کُنْتُ لِأَفْعَلَ وَ قَالَ بَنُوإِسْرَائِیلَ لِمُوسَی (علیه السلام) غَرَرْتَنَا وَ أَهْلَکْتَنَا فَلَیْتَکَ تَرَکْتَنَا یَسْتَعْبِدُنَا آلُ فِرْعَوْنَ وَ لَمْ نَخْرُجِ الْآنَ نُقْتَلْ قَتْلَهًًْ قالَ کَلَّا إِنَّ مَعِی رَبِّی سَیَهْدِینِ وَ اشْتَدَّ عَلَی مُوسَی (علیه السلام) مَا کَانَ یَصْنَعُ بِهِ عَامَّهًُْ قَوْمِهِ وَ قَالُوا یَا مُوسَی (علیه السلام) إِنَّا لَمُدْرَکُونَ زَعَمْتَ أَنَّ الْبَحْرَ یَنْفَرِجُ لَنَا حَتَّی نَمْضِیَ وَ نَذْهَبَ وَ قَدْ رَهِقَنَا فِرْعَوْنُ وَ قَوْمُهُ هُمْ هَؤُلَاءِ نَرَاهُمْ قَدْ دَنَوْا مِنَّا فَدَعَا مُوسَی (علیه السلام) رَبَّهُ فَأَوْحَی اللَّهُ إِلَیْهِ أَنِ اضْرِبْ بِعَصاکَ الْبَحْرَ فَضَرَبَهُ فَانْفَلَقَ الْبَحْرُ فَمَضَی مُوسَی (علیه السلام) وَ أَصْحَابُهُ حَتَّی قَطَعُوا الْبَحْرَ وَ أَدْرَکَهُمْ آلُ فِرْعَوْنَ فَلَمَّا نَزَلُوا إِلَی الْبَحْرِ قَالُوا لِفِرْعَوْنَ مَا تَعْجَبُ مِمَّا تَرَی قَالَ أَنَا فَعَلْتُ فَمُرُّوا وَ امْضُوا فِیهِ فَلَمَّا تَوَسَّطَ فِرْعَوْنُ وَ مَنْ مَعَهُ أَمَرَ اللَّهُ الْبَحْرَ فَأَطْبَقَ عَلَیْهِمْ فَغَرَّقَهُمْ أَجْمَعِینَ فَلَمَّا أَدْرَکَ فِرْعَوْنَ الْغَرَقُ قَالَ آمَنْتُ أَنَّهُ لا إِلهَ إِلَّا الَّذِی آمَنَتْ بِهِ بَنُوا إِسْرائِیلَ وَ أَنَا مِنَ الْمُسْلِمِینَ یَقُولُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ آلْآنَ وَ قَدْ عَصَیْتَ قَبْلُ وَ کُنْتَ مِنَ الْمُفْسِدِینَ یَقُولُ کُنْتَ مِنَ الْعَاصِینَ فَالْیَوْمَ نُنَجِّیکَ بِبَدَنِکَ قَالَ إِنَّ قَوْمَ فِرْعَوْنَ ذَهَبُوا أَجْمَعِینَ فِی الْبَحْرِ فَلَمْ یُرَ مِنْهُمْ أَحَدٌ هَوَوْا فِی الْبَحْرِ إِلَی النَّارِ وَ أَمَّا فِرْعَوْنُ فَنَبَذَهُ اللَّهُ وَحْدَهُ فَأَلْقَاهُ بِالسَّاحِلِ لِیَنْظُرُوا إِلَیْهِ وَ لِیَعْرِفُوهُ لِیَکُونَ لِمَنْ خَلْفَهُ آیَهًًْ وَ لِئَلَّا یَشُکَّ أَحَدٌ فِی هَلَاکِهِ وَ إِنَّهُمْ کَانُوا اتَّخَذُوهُ رَبّاً فَأَرَاهُمُ اللَّهُ إِیَّاهُ جِیفَهًًْ مُلْقَاهًًْ بِالسَّاحِلِ لِیَکُونَ لِمَنْ خَلْفَهُ عِبْرَهًًْ وَ عِظَهًًْ یَقُولُ اللَّهُ وَ إِنَّ کَثِیراً مِنَ النَّاسِ عَنْ آیاتِنا لَغافِلُونَ.

امام باقر (علیه السلام)- وَ جاوَزْنا بِبَنی إِسْرائیلَ الْبَحْرَ فَأَتْبَعَهُمْ فِرْعَوْنُ وَ جُنُودُهُ بَغْیاً وَ عَدْواً حَتَّی إِذا أَدْرَکَهُ الْغَرَقُ قالَ آمَنْتُ أَنَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ الَّذی آمَنَتْ بِهِ بَنُوا إِسْرائیلَ وَ أَنَا مِنَ الْمسْلِمینَ بنی‌اسرائیل به موسی (علیه السلام) گفتند: «ای موسی (علیه السلام) از خدا بخواه که ما را از این وضعیّتی که در آن هستیم، برهاند و فَرَجی حاصل کند». موسی (علیه السلام) دعا کرد و خداوند متعال به او وحی فرمود: «شبانه آنان را از مصر بیرون ببر». موسی (علیه السلام) گفت: «خدایا! دریا پیش روی آن‌هاست». خداوند فرمود: «حرکت کن! من به دریا دستور می‌دهم که مطیع تو باشد و برای تو باز شود». موسی (علیه السلام)، بنی‌اسرائیل را از سرزمین مصر بیرون برد و فرعون، آنان را تعقیب کرد و نزدیک بود به آنان برسد. بنی‌اسرائیل فرعون و لشکرش را می‌دیدند که بر آنان سایه افکنده‌اند. موسی (علیه السلام) خطاب به دریا فرمود: «بر من گشوده شو»! دریا گفت: «من آن نیستم که بتوانم چنین کنم»! بنی‌اسرائیل به موسی (علیه السلام) گفتند: «ما را فریب داده و در هلاکت انداختی! ای کاش ما را به حال خودمان وا می‌گذاشتی و فرعونیان به بردگیمان می‌گرفتند و از شهر مصر بیرون نمی‌آمدیم تا این‌چنین کشته شویم»! موسی (علیه السلام) فرمود: «هرگز چنین نخواهد شد؛ زیرا که پروردگار با من است و مرا هدایت خواهد کرد. (شعراء/۶۲) کارها و رفتاری که اکثر افراد قوم موسی (علیه السلام) انجام می‌دادند بر او بسیار گران آمد. به او می‌گفتند: «ای موسی (علیه السلام)! فرعونیان دارند به ما می‌رسند و تو می‌پنداشتی دریا بر ما گشوده می‌شود و به راهمان ادامه می‌دهیم و پیش می‌رویم؟ نزدیک است فرعون و اصحابش به ما برسند و ما را بگیرند. ما آن‌ها را می‌بینیم». موسی (علیه السلام) با پروردگار خود به راز و نیاز پرداخت و خداوند به او وحی کرد: عصایت را به دریا بزن! (شعراء/۶۳) موسی (علیه السلام) عصایش را به دریا زد و دریا شکافته شد و موسی (علیه السلام) و همراهان حرکت کردند و از دریا گذشتند و فرعونیان از راه رسیدند. وقتی چشمشان به دریا افتاد، به فرعون گفتند: «از آنچه می‌بینی در شگفت نمی‌شوی»؟ [فرعون] در جواب گفت: «گشوده‌شدن دریا، کار من است». فرعونیان، حرکت کرده و به درون دریا رفتند و چون به وسط دریا رسیدند، خداوند به دریا فرمان داد و دریا به هم آمد، و همه‌ی فرعونیان را غرق کرد. آن هنگام که فرعون در آستانه غرق‌شدن قرار گرفت چنین گفت: قَالَ آمَنتُ أَنَّهُ لا إِلِهَ إِلاَّ الَّذِی آمَنَتْ بِهِ بَنُو إِسْرَائِیلَ وَ أَنَاْ مِنَ الْمسْلِمِینَ و خداوند [در جواب او] می‌فرماید: آلآنَ وَقَدْ عَصَیْتَ قَبْلُ وَکُنتَ مِنَ المُفْسِدِینَ؛ فَالْیَوْمَ نُنَجِّیکَ بِبَدَنِکَ لِتَکُونَ لِمَنْ خَلْفَکَ ءَایَةً؛ تمامی فرعونیان در دریا غرق گشتند و دیگر هیچ‌کسی آنان را ندید. فرعونیان از دریا به جهنّم سقوط کردند. خداوند، فقط بدن فرعون را بیرون کشید و به ساحل افکند تا مردم او را ببینند و بشناسند و برای آیندگان، مایه‌ی عبرتی باشد و هیچ‌کس در هلاک‌شدن او تردید نکند؛ چراکه مردم، فرعون را خدا می‌پنداشتند. از همین روی، خداوند او را به صورت لاشه‌ای افتاده بر ساحل، به مردم نمایاند تا مایه‌ی پند و عبرت‌پذیری نسل‌های بعد باشد و خداوند می‌فرماید: وَ إِنَّ کَثِیرًا مِّنَ النَّاسِ عَنْ ءَایَاتِنَا لَغَافِلُون.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۶، ص۵۲۶
بحار الأنوار، ج۱۳، ص۱۱۶/ القمی، ج۱، ص۳۱۵؛ فیه: «نظروا» بدلٌ «نَزَلوا» و «یَقولُ الله ... آیاتنا لَغافلون» محذوفٌ/ نور الثقلین/ البرهان
۱ -۲
(یونس/ ۹۰)

الصّادق (علیه السلام)- وَ دَخَلَ مُوسَی (علیه السلام) وَ أَصْحَابُهُ الْبَحْرَ وَ کَانَ أَصْحَابُهُ اثْنَیْ عَشَرَ سِبْطاً فَضَرَبَ اللَّهُ لَهُمْ فِی الْبَحْرِ اثْنَیْ عَشَرَ طَرِیقاً فَأَخَذَ کُلُّ سِبْطٍ فِی طَرِیقٍ وَ کَانَ الْمَاءُ قَدِ ارْتَفَعَ عَلَی رُءُوسِهِمْ مِثْلَ الْجِبَالِ فَجَزِعَتِ الْفِرْقَهًُْ الَّتِی کَانَتْ مَعَ مُوسَی (علیه السلام) فِی طَرِیقِهِ فَقَالُوا یَا مُوسَی (علیه السلام) أَیْنَ إِخْوَانُنَا فَقَالَ لَهُمْ مَعَکُمْ فِی الْبَحْرِ فَلَمْ یُصَدِّقُوهُ فَأَمَرَ اللَّهُ الْبَحْرَ فَصَارَتْ طَاقَاتٍ حَتَّی کَانَ یَنْظُرُ بَعْضُهُمْ إِلَی بَعْضٍ وَ یَتَحَدَّثُونَ وَ أَقْبَلَ فِرْعَوْنُ وَ جُنُودُهُ فَلَمَّا انْتَهَی إِلَی الْبَحْرِ قَالَ لِأَصْحَابِهِ أَ لَا تَعْلَمُونَ أَنِّی رَبُّکُمُ الْأَعْلَی قَدْ فُرِّجَ لِیَ الْبَحْرُ فَلَمْ یَجْسُرْ أَحَدٌ أَنْ یَدْخُلَ الْبَحْرَ وَ امْتَنَعَتِ الْخَیْلُ مِنْهُ لِهَوْلِ الْمَاءِ فَتَقَحَّمَ فِرْعَوْنُ حَتَّی جَاءَ إِلَی سَاحِلِ الْبَحْرِ فَقَالَ لَهُ مُنَجِّمُهُ لَا تَدْخُلِ الْبَحْرَ وَ عَارِضْهُ فَلَمْ یَقْبَلْ مِنْهُ وَ أَقْبَلَ عَلَی فَرَسٍ حِصَانٍ فَامْتَنَعَ الْفَرَسُ أَنْ یَدْخُلَ الْمَاءَ فَعَطَفَ عَلَیْهِ جَبْرَئِیلُ (علیه السلام) وَ هُوَ عَلَی مَادِیَانَهًٍْ فَتَقَدَّمَهُ وَ دَخَلَ فَنَظَرَ الْفَرَسُ إِلَی الرَّمَکَهًِْ فَطَلَبَهَا وَ دَخَلَ الْبَحْرَ وَ اقْتَحَمَ أَصْحَابُهُ خَلْفَهُ فَلَمَّا دَخَلُوا کُلُّهُمْ حَتَّی کَانَ آخِرُ مَنْ دَخَلَ مِنْ أَصْحَابِهِ وَ آخِرُ مَنْ خَرَجَ مِنْ أَصْحَابِ مُوسَی (علیه السلام) أَمَرَ اللَّهُ الرِّیَاحَ فَضَرَبَتِ الْبَحْرَ بَعْضَهُ بِبَعْضٍ فَأَقْبَلَ الْمَاءُ یَقَعُ عَلَیْهِمْ مِثْلَ الْجِبَالِ فَقَالَ فِرْعَوْنُ عِنْدَ ذَلِکَ آمَنْتُ أَنَّهُ لا إِلهَ إِلَّا الَّذِی آمَنَتْ بِهِ بَنُوا إِسْرائِیلَ وَ أَنَا مِنَ الْمُسْلِمِینَ فَأَخَذَ جَبْرَئِیلُ (علیه السلام) کَفّاً مِنْ حَمْأَهًٍْ فَدَسَّهَا فِی فِیهِ ثُمَّ قَالَ آلْآنَ وَ قَدْ عَصَیْتَ قَبْلُ وَ کُنْتَ مِنَ الْمُفْسِدِینَ.

امام صادق (علیه السلام)- موسی (علیه السلام) و یارانش داخل رود نیل شدند و چون یاران او دوازده قبیله بودند، خداوند دوازده راه برای آن‌ها در نیل باز نمود و هر قبیله از راهی وارد نیل شدند. چون آب همچون کوه‌هایی بالای سرهایشان قرار گرفته بود آن قبیله‌ای که همراه موسی (علیه السلام) بودند، ابراز ناراحتی کرده و گفتند: «ای موسی! برادران ما چه شدند»؟ موسی (علیه السلام) گفت: «آن‌ها با شما در [حال عبور از] نیل هستند». ولی آن‌ها باور نکردند. به همین‌خاطر خداوند به نیل امر فرمود و دیوارهای آب، شفّاف شدند؛ به‌گونه‌ای که هر قبیله، دیگری را مشاهده می‌کرد و با یکدیگر سخن می‌گفتند. در همان حال، فرعون و سپاهیانش به کنار نیل رسیدند و فرعون به یارانش گفت: «آیا نمی‌دانید که من پروردگار برتر شما هستم؟ [ببینید که] دریا برای من شکافته شده است»! [امّا] کسی جرأت واردشدن به نیل را نداشت. اسب فرعون نیز از ترس آب، از راه رفتن باز ایستاد؛ ولی فرعون با سختی حرکت کرده و خود را به ساحل نیل رسانید. در این‌هنگام طالع‌بین فرعون به او گفت: «وارد نیل نشو و از این کار بگذر»! ولی فرعون قبول نکرد و سوار بر اسب نری شد؛ امّا این اسب هم از رفتن به داخل آب امتناع کرد. جبرئیل که سوار بر اسب مادّه‌ای بود، در جلوی اسب فرعون، وارد آب شد. اسبِ فرعون که نگاهش به اسب ماده افتاد به‌دنبال آن حرکت کرد و داخل نیل شد و یاران فرعون نیز به سختی پشت سر آن حرکت کردند. زمانی‌که همه‌ی آن‌ها وارد نیل شدند و آخرین نفر از آن‌ها همزمان با خروج آخرین نفر از یاران موسی (علیه السلام) وارد نیل گردید، خدا به بادها دستور وزیدن داد و آب‌ها به هم متّصل شدند و همچون کوه‌هایی بر سر آن‌ها فرو ریختند. در این‌هنگام فرعون گفت: آمَنْتُ أَنَّهُ لا إِلهَ إِلَّا الَّذِی آمَنَتْ بِهِ بَنُوا إِسْرائِیلَ وَ أَنَا مِنَ المُسْلِمِینَ» ولی جبرئیل مشتی از گِل و لای برداشته و داخل دهان فرعون کرد و گفت: آلْآنَ وَ قَدْ عَصَیْتَ قَبْلُ وَ کُنْتَ مِنَ المُفْسِدِینَ.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۶، ص۵۲۸
بحار الأنوار، ج۱۳، ص۱۲۲/ القمی، ج۲، ص۱۲۱/ قصص الأنبیاءللجزایری، ص۲۳۸؛ بتفاوت لفظی

تا زمانی‌که غرقاب دامن او را گرفت، گفت: «ایمان آوردم که هیچ معبودی جز کسی که بنی‌اسرائیل به او ایمان آورده اند، وجود ندارد و من از مسلمین هستم»

۲ -۱
(یونس/ ۹۰)

الرّضا (علیه السلام)- عَنْ إِبْرَاهِیمَ‌بْنِ‌مُحَمَّدٍ الْهَمْدَانِی قُلْتُ لِلرِّضَا (علیه السلام) لِأَیِّ عِلَّهًٍْ أَغْرَقَ اللَّهُ فِرْعَوْنَ وَ قَدْ آمَنَ بِهِ وَ أَقَرَّ بِتَوْحِیدِهِ قَالَ لِأَنَّهُ آمَنَ عِنْدَ رُؤْیَهًِْ الْبَأْسِ وَ الْإِیمَانُ عِنْدَ رُؤْیَهًِْ الْبَأْسِ غَیْرُ مَقْبُولٍ وَ ذَلِکَ حُکْمُ اللَّهِ تَعَالَی ذِکْرُهُ فِی السَّلَفِ وَ الْخَلَفِ قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ فَلَمَّا رَأَوْا بَأْسَنا قالُوا آمَنَّا بِاللهِ وَحْدَهُ وَ کَفَرْنا بِما کُنَّا بِهِ مُشْرِکِینَ فَلَمْ یَکُ یَنْفَعُهُمْ إِیمانُهُمْ لَمَّا رَأَوْا بَأْسَنا وَ قَالَ عَزَّوَجَلَّ یَوْمَ یَأْتِی بَعْضُ آیاتِ رَبِّکَ لا یَنْفَعُ نَفْساً إِیمانُها لَمْ تَکُنْ آمَنَتْ مِنْ قَبْلُ أَوْ کَسَبَتْ فِی إِیمانِها خَیْراً وَ هَکَذَا فِرْعَوْنُ لَمَّا أَدْرَکَهُ الْغَرَقُ قَالَ آمَنْتُ أَنَّهُ لا إِلهَ إِلَّا الَّذِی آمَنَتْ بِهِ بَنُوا إِسْرائِیلَ وَ أَنَا مِنَ الْمُسْلِمِینَ فَقِیلَ لَهُ آلْآنَ وَ قَدْ عَصَیْتَ قَبْلُ وَ کُنْتَ مِنَ الْمُفْسِدِینَ فَالْیَوْمَ نُنَجِّیکَ بِبَدَنِکَ لِتَکُونَ لِمَنْ خَلْفَکَ آیَةً وَ قَدْ کَانَ فِرْعَوْنُ مِنْ قَرْنِهِ إِلَی قَدَمِهِ فِی الْحَدِیدِ قَدْ لَبِسَهُ عَلَی بَدَنِهِ فَلَمَّا غَرِقَ أَلْقَاهُ اللَّهُ تَعَالَی عَلَی نَجْوَهًٍْ مِنَ الْأَرْضِ بِبَدَنِهِ لِیَکُونَ لِمَنْ بَعْدَهُ عَلَامَهًًْ فَیَرَوْنَهُ مَعَ تَثَقُّلِهِ بِالْحَدِیدِ عَلَی مُرْتَفِعٍ مِنَ الْأَرْضِ وَ سَبِیلُ الثَّقِیلِ أَنْ یَرْسُبَ وَ لَا یَرْتَفِعَ فَکَانَ ذَلِکَ آیَهًًْ وَ عَلَامَهًًْ وَ لِعِلَّهًٍْ أُخْرَی أَغْرَقَهُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ وَ هِیَ أَنَّهُ اسْتَغَاثَ بِمُوسَی (علیه السلام) لَمَّا أَدْرَکَهُ الْغَرَقُ وَ لَمْ یَسْتَغِثْ بِاللَّهِ فَأَوْحَی اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ إِلَیْهِ یَا مُوسَی (علیه السلام) لَمْ تُغِثْ فِرْعَوْنَ لِأَنَّکَ لَمْ تَخْلُقْهُ وَ لَوِ اسْتَغَاثَ بِی لَأَغَثْتُهُ.

امام رضا (علیه السلام)- ابراهیم‌بن‌محمّد همدانی گوید: به ابوالحسن، امام رضا (علیه السلام) عرض کردم: «چرا خداوند متعال فرعون را غرق نمود درحالی‌که به او ایمان آورده و به وحدانیّت خداوند اعتراف نموده بود»؟! امام (علیه السلام) فرمود: «فرعون، وقتی ایمان آورد که قدرت [عذاب] را دید و چنین ایمانی پذیرفته نیست و این حکم خداوند درباره‌ی گذشتگان و آیندگان است. خداوند متعال فرموده است: هنگامی‌که عذاب [شدید] ما را دیدند گفتند: «هم‌اکنون به خداوند یگانه ایمان آوردیم و به معبودهایی که همتای او می‌شمردیم کافر شدیم»! امّا هنگامی‌که عذاب ما را مشاهده کردند، ایمانشان برای آن‌ها سودی نداشت»!. (غافر/۸۵۸۴) و نیز فرمود: امّا آن روز که بعضی از آیات پروردگارت تحقّق پذیرد، ایمان‌آوردن افرادی که قبلًا ایمان نیاورده‌اند، یا در ایمانشان عمل نیکی انجام نداده‌اند، سودی به حالشان نخواهد داشت! (انعام/ ۱۵۸) و همچنین درباره‌ی فرعون فرمود: حَتَّی إِذَا أَدْرَکَهُ الْغَرَقُ قَالَ آمَنتُ أَنَّهُ لا إِلِهَ إِلاَّ الَّذِی آمَنَتْ بِهِ بَنُو إِسْرَائِیلَ وَأَنَاْ مِنَ المُسْلِمِینَ و به فرعون گفته شد: آلآنَ وَقَدْ عَصَیْتَ قَبْلُ وَ کُنتَ مِنَ المُفْسِدِینَ، فَالْیَوْمَ نُنَجِّیکَ بِبَدَنِکَ لِتَکُونَ لِمَنْ خَلْفَکَ آیَةً و فرعون، سر تا پا مسلّح بود و حتّی لباسی از آهن به تن داشت. زمانی‌که غرق شد، خداوند بدن او را در زمین بلندی افکند تا برای آیندگان، پند و اندرز باشد و مردم ببینند با وجود اینکه لباسی آهنین و سنگین به تن داشته در این مکان بلند افتاده است؛ زیرا براساس عادت با چنین لباس سنگینی می‌بایست در آب فرو می‌رفت نه اینکه از آب بالا بیاید و بر روی تپه بیفتد و همین، خود، نشانه و آیتی بود. خداوند متعال به دلیل دیگری نیز فرعون را غرق کرد و آن اینکه چون بر آستانه‌ی غرق‌شدن رسید، از موسی (علیه السلام) درخواست کمک کرد و از خدا کمک نخواست و خداوند به او وحی کرد: «ای موسی (علیه السلام)! تو به فریاد فرعون نرسیدی؛ زیرا تو او را نیافریده‌ای. اگر از من درخواست کمک می‌کرد، البتّه به فریادش می‌رسیدم»»!

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۶، ص۵۳۰
بحار الأنوار، ج۱۳، ص۱۳۰/ علل الشرایع، ج۱، ص۵۹؛ «ما أغثت» بدلٌ «لم تُغِث»/ عیون أخبار الرضا (ج۲، ص۷۷/ قصص الأنبیاءللجزایری، ص۲۳۹؛ «و قال عزَّوجلَّ یوم یأتی ... خیراً» محذوفٌ / نور الثقلین/ البرهان
۲ -۲
(یونس/ ۹۰)

الکاظم (علیه السلام)- عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْر قُلْتُ لِمُوسَی‌بْنِ‌جَعْفَرٍ (علیه السلام) أَخْبِرْنِی عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ لِمُوسَی (علیه السلام) اذْهَبا إِلی فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغی فَقُولا لَهُ قَوْلًا لَیِّناً لَعَلَّهُ یَتَذَکَّرُ أَوْ یَخْشی فَقَالَ أَمَّا قَوْلُهُ فَقُولا لَهُ قَوْلًا لَیِّناً أَیْ کَنِّیَاهُ وَ قُولَا لَهُ یَا أَبَامُصْعَبٍ وَ کَانَ اسْمُ فِرْعَوْنَ أَبَامُصْعَبٍ الْوَلِیدَبْنَ‌مُصْعَبٍ وَ أَمَّا قَوْلُهُ لَعَلَّهُ یَتَذَکَّرُ أَوْ یَخْشی فَإِنَّمَا قَالَ لِیَکُونَ أَحْرَصَ لِمُوسَی (علیه السلام) عَلَی الذَّهَاب وَ قَدْ عَلِمَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ أَنَّ فِرْعَوْنَ لَا یَتَذَکَّرُ وَ لَا یَخْشَی إِلَّا عِنْدَ رُؤْیَهًِْ الْبَأْسِ أَ لَا تَسْمَعُ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ یَقُولُ حَتَّی إِذا أَدْرَکَهُ الْغَرَقُ قالَ آمَنْتُ أَنَّهُ لا إِلهَ إِلَّا الَّذِی آمَنَتْ بِهِ بَنُوا إِسْرائِیلَ وَ أَنَا مِنَ الْمُسْلِمِینَ فَلَمْ یَقْبَلِ اللَّهُ إِیمَانَهُ وَ قَالَ آلْآنَ وَ قَدْ عَصَیْتَ قَبْلُ وَ کُنْتَ مِنَ الْمُفْسِدِینَ.

امام کاظم (علیه السلام)- ابن‌ابی‌عُمیر گوید: به امام کاظم (علیه السلام) عرض کردم: «درباره‌ی فرموده‌ی خداوند متعال به موسی و هارون (علیها السلام)، به‌سوی فرعون بروید که طغیان کرده است! امّا به نرمی با او سخن بگویید شاید متذکّر شود، یا [از خدا] بترسد. (طه/۴۴۴۳) برایم توضیح بدهید. حضرت فرمود: «جمله: امّا به نرمی با او سخن بگویید. (طه/۴۴) یعنی او را با کُنیه‌اش صدا زده و به او بگویید: «ابومصعب»؛ چراکه نام فرعون، ابومصعب ولیدبن‌مصعب بود». امّا جمله: شاید متذکّر شود، یا [از خدا] بترسد. (طه/۴۴) را خداوند، فقط به این دلیل فرمود تا موسی (علیه السلام) را برای رفتن نزد فرعون تشویق کند. درحالی‌که خوب می‌دانست که فرعون نه اهل ترس از خداست و نه اهل تذکّر و یادآوری؛ مگر آن هنگام که غضب و خشم الهی را مشاهده کند. مگر این آیه را نشنیده‌ای که خداوند فرمود: حَتَّی إِذَا أَدْرَکَهُ الْغَرَقُ قَالَ آمَنتُ أَنَّهُ لا إِلِهَ إِلاَّ الَّذِی آمَنَتْ بِهِ بَنُو إِسْرَائِیلَ وَ أَنَاْ مِنَ الْمسْلِمِینَ امّا پروردگار ایمان‌آوردن او را نپذیرفت و فرمود: آیا اکنون و تو پیش از این عصیان می‌کردی و از مفسدان بودی. (یونس/۹۱).

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۶، ص۵۳۰
بحار الأنوار، ج۱۳، ص۱۳۴/ علل الشرایع، ج۱، ص۶۷/ قصص الأنبیاءللجزایری، ص۲۴۵؛ فیه: «و کان اسم فرعون أبا مصعب» محذوفٌ/ البرهان
۲ -۳
(یونس/ ۹۰)

الصّادق (علیه السلام)- عَنْ سُفْیَانَ‌بْنِ‌سَعِید یَا ابْنَ‌رَسُولِ‌اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) هَلْ یَجُوزُ أَنْ یُطْمِعَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ عِبَادَهُ فِی کَوْنِ مَا لَا یَکُونُ قَالَ لَا فَقُلْتُ فَکَیْفَ قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ لِمُوسَی وَ هَارُونَ (علیها السلام) لَعَلَّهُ یَتَذَکَّرُ أَوْ یَخْشی وَ قَدْ عَلِمَ أَنَّ فِرْعَوْنَ لَا یَتَذَکَّرُ وَ لَا یَخْشَی فَقَالَ إِنَّ فِرْعَوْنَ قَدْ تَذَکَّرَ وَ خَشِیَ وَ لَکِنْ عِنْدَ رُؤْیَهًِْ الْبَأْسِ حَیْثُ لَمْ یَنْفَعْهُ الْإِیمَانُ أَ لَا تَسْمَعُ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ یَقُولُ حَتَّی إِذا أَدْرَکَهُ الْغَرَقُ قالَ آمَنْتُ أَنَّهُ لا إِلهَ إِلَّا الَّذِی آمَنَتْ بِهِ بَنُوا إِسْرائِیلَ وَ أَنَا مِنَ الْمُسْلِمِینَ فَلَمْ یَقْبَلِ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ إِیمَانَهُ وَ قَالَ آلْآنَ وَ قَدْ عَصَیْتَ قَبْلُ وَ کُنْتَ مِنَ الْمُفْسِدِینَ فَالْیَوْمَ نُنَجِّیکَ بِبَدَنِکَ لِتَکُونَ لِمَنْ خَلْفَکَ آیَةً.

امام صادق (علیه السلام)- سفیان‌بن‌سعید گوید به امام صادق (علیه السلام) عرض کردم: «ای فرزند رسول خدا (صلی الله علیه و آله)! آیا رواست که خداوند متعال بندگانش را به آنچه که وجود خارجی نخواهد داشت، وعده دهد»؟ فرمود: «نه»! گفتم: «پس چطور خدای متعال به موسی و هارون (علیها السلام) فرموده: شاید متذکّر شود، یا [از خدا] بترسد؟ (طه/۴۴) درحالی‌که می‌دانست او (فرعون) نه متذکّر می‌شود و نه می‌ترسد». فرمود: «فرعون هم متذکّر شده و هم ترسیده بود؛ امّا این در لحظه‌ی مشاهده‌ی غضب الهی بود؛ یعنی لحظه‌ای که دیگر ایمان‌آوردن سودی نمی‌بخشید. مگر این گفته‌ی خداوند متعال را نشنیده‌ای که می‌فرماید: حَتَّی إِذَا أَدْرَکَهُ الْغَرَقُ قَالَ آمَنتُ أَنَّهُ لا إِلِهَ إِلاَّ الَّذِی آمَنَتْ بِهِ بَنُو إِسْرَائِیلَ وَ أَنَاْ مِنَ الْمسْلِمِینَ و خداوند متعال ایمان او را نپذیرفت و به او فرمود: آلآنَ وَ قَدْ عَصَیْتَ قَبْلُ وَ کُنتَ مِنَ الْمفْسِدِینَ، فَالْیَوْمَ نُنَجِّیکَ بِبَدَنِکَ لِتَکُونَ لِمَنْ خَلْفَکَ آیَةً.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۶، ص۵۳۲
معانی الأخبار، ص۳۸۵/ البرهان/ بحار الأنوار، ج۱۳، ص۱۳۵
۲ -۴
(یونس/ ۹۰)

الصّادق (علیه السلام)- مَا أَتَی جَبْرَئِیلُ رسول‌الله إِلَّا کَئِیباً حَزِیناً وَ لَمْ یَزَلْ کَذَلِکَ مُنْذُ أَهْلَکَ اللَّهُ فِرْعَوْنَ فَلَمَّا أَمَرَ اللَّهُ بِنُزُولِ هَذِهِ الْآیَهًِْ آلْآنَ وَ قَدْ عَصَیْتَ قَبْلُ وَ کُنْتَ مِنَ الْمُفْسِدِینَ نَزَلَ عَلَیْهِ وَ هُوَ ضَاحِکٌ مُسْتَبْشِرٌ فَقَالَ لَهُ رسول‌الله (صلی الله علیه و آله) مَا أَتَیْتَنِی یَا جَبْرَئِیلُ (علیه السلام) إِلَّا وَ تَبَیَّنَتِ الْحُزْنُ فِی وَجْهِکَ حَتَّی السَّاعَهًِْ قَالَ نَعَمْ یَا مُحَمَّدُ (صلی الله علیه و آله) لَمَّا غَرَّقَ اللَّهُ فِرْعَوْنَ قالَ آمَنْتُ أَنَّهُ لا إِلهَ إِلَّا الَّذِی آمَنَتْ بِهِ بَنُوا إِسْرائِیلَ وَ أَنَا مِنَ الْمُسْلِمِینَ فَأَخَذْتُ حَمْأَهًًْ فَوَضَعْتُهَا فِی فِیهِ ثُمَّ قُلْتُ لَهُ آلْآنَ وَ قَدْ عَصَیْتَ قَبْلُ وَ کُنْتَ مِنَ الْمُفْسِدِینَ وَ عَمِلْتُ ذَلِکَ مِنْ غَیْرِ أَمْرِ اللَّهِ خِفْتُ أَنْ یَلْحَقَهُ الرَّحْمَهًُْ مِنَ اللَّهِ وَ یُعَذِّبَنِی عَلَی مَا فَعَلْتُ فَلَمَّا کَانَ الْآنَ وَ أَمَرَنِی اللَّهُ أَنْ أُؤَدِّیَ إِلَیْکَ مَا قُلْتُهُ أَنَا لِفِرْعَوْنَ أَمِنْتُ وَ عَلِمْتُ أَنَّ ذَلِکَ کَانَ لِلَّهِ رِضًا قَوْلُهُ فَالْیَوْمَ نُنَجِّیکَ بِبَدَنِکَ فَإِنَّ مُوسَی (علیه السلام) أَخْبَرَ بَنِی‌إِسْرَائِیلَ أَنَّ اللَّهَ قَدْ غَرَّقَ فِرْعَوْنَ فَلَمْ یُصَدِّقُوهُ فَأَمَرَ اللَّهُ الْبَحْرَ فَلَفَظَ بِهِ عَلَی سَاحِلِ الْبَحْرِ حَتَّی رَأَوْهُ مَیِّتاً.

امام صادق (علیه السلام)- پیش از آنکه جبرئیل مأمور ارسال این آیه آلْآنَ وَ قَدْ عَصَیْتَ قَبْلُ وَ کُنْتَ مِنَ المُفْسِدِینَ؛ به رسول خدا (صلی الله علیه و آله) شود، همواره محزون بود. امّا وقتی که با این آیه بر آن حضرت نازل شد، خندان و گشاده رو بود. پیامبر (صلی الله علیه و آله) از او پرسید: «تو تاکنون همواره با چهره‌ای ناراحت بر من نازل می‌شدی؛ به جز این‌بار»! جبرئیل گفت: «آری ای رسول خدا (صلی الله علیه و آله)! چون وقتی که خداوند فرعونیان را غرق می‌کرد، فرعون به زبان آمد و گفت: آمَنْتُ أَنَّهُ لا إِلهَ إِلَّا الَّذِی آمَنَتْ بِهِ بَنُوا إِسْرائِیلَ وَ أَنَا مِنَ المُسْلِمِینَ. لیکن من مشتی خاک برگرفتم و بر دهان او کوبیدم و به او گفتم: اکنون ایمان می‌آوری؟ درحالی‌که قبلاً عصیان می‌کردی و از مفسدان بودی. (یونس/۹۱) من این عمل را بدون امر الهی انجام دادم و از آن روز بیم داشتم که شاید رحمت خدا شامل حال او می‌شد و خداوند مرا به جهت این عمل عذاب کند؛ امّا اکنون که خداوند این گفتار مرا به تو ابلاغ نمود، دانستم که آن عمل را با رضای الهی و اذن او انجام داده‌ام». و اینکه خداوند [فرمود]: فَالْیَوْمَ نُنَجِّیکَ بِبَدَنِکَ؛ برای این بود که موسی (علیه السلام) به بنی‌اسرائیل خبر داد که خداوند فرعون را غرق کرده است، امّا آن‌ها باور نکردند. پس خدا به دریا امر کرد که جنازه‌ی او را به ساحل بیاندازد تا بنی‌اسرائیل او را مرده ببینند.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۶، ص۵۳۲
بحار الأنوار، ج۱۳، ص۱۱۷/ القمی، ج۱، ص۳۱۶؛ فیه: «قولُهُ فالیوم ... رَأوهُ مَیِّتاً» محذوفٌ/ قصص الأنبیاءللجزایری، ص۲۳۹
۲ -۵
(یونس/ ۹۰)

ابن‌عباس (رحمة الله علیه)- إِنَّ جَبْرَئِیلَ (علیه السلام) قَالَ لِرَسُولِ اللهِ (صلی الله علیه و آله): لَوْ رَأَیْتَنِی وَ فِرْعَوْنَ یَدْعُو بِکَلِمَهًِْ الْإِخْلَاصِ آمَنْتُ أَنَّهُ لَا إِلهَ إِلَّا الَّذِی آمَنَتْ بِهِ بَنُوا إِسْرائِیلَ وَ أَنَا مِنَ الْمُسْلِمِینَ وَ أَنَا دَفَنْتُهُ فِی الْمَاءِ وَ الطِّینِ لِشِدَّهًِْ غَضَبِی عَلَیْهِ مَخَافَهًَْ أَنْ یَتُوبَ فَیَتُوبَ اللَّهُ عَلَیْهِ. قَالَ لَهُ رَسُولُ اللهِ (صلی الله علیه و آله): وَ مَا کَانَ شِدَّهًُْ غَضَبِکَ عَلَیْهِ یَا جَبْرَائِیلُ؟ قَالَ: لِقَوْلِهِ أَنَا رَبُّکُمُ الْأَعْلَی وَ هِیَ الْکَلِمَهًُْ الْآخِرَهًُْ مِنْهُ وَ إِنَّمَا قَالَ حِینَ انْتَهَی إِلَی الْبَحْرِ، وَ کَلِمَهًُْ مَا عَلِمْتُ لَکُمْ مِنْ إِلَهٍ غَیْرِی فَکَانَ بَیْنَ الْأُولَی وَ الْآخِرَهًِْ أَرْبَعِینَ سَنَهًًْ وَ إِنَّمَا قَالَ ذَلِکَ لِقَوْمِهِ أَنَا رَبُّکُمُ الْأَعْلَی حِینَ انْتَهَی إِلَی الْبَحْرِ فَرَآهُ قَدْ یَبِسَ فِیهِ الطَّرِیقُ فَقَالَ لِقَوْمِهِ: تَرَوْنَ الْبَحْرَ قَدْ یَبِسَ مِنْ فَرْقِی فَصَدَّقُوهُ لَمَّا رَأَوْا ذَلِکَ، فَذَلِکَ قَوْلُهُ وَ أَضَلَّ فِرْعَوْنُ قَوْمَهُ وَ مَا هَدَی.

ابن‌عبّاس (رحمة الله علیه)- جبرئیل به رسول خدا (صلی الله علیه و آله) عرض کرد: «ای کاش بودی و می‌دیدی زمانی را که فرعون زبان به کلمه‌ی اخلاص گشود و گفت: آمَنْتُ أَنَّهُ لا إِلهَ إِلَّا الَّذِی آمَنَتْ بِهِ بَنُوا إِسْرائِیلَ وَ أَنَا مِنَ الْمسْلِمِینَ! و من به خاطر شدّت غضبی که از او داشتم و از ترس اینکه مبادا او توبه کند و خداوند توبه‌ی او را بپذیرد، او را میان آب و گِل دفن نمودم»! رسول خدا (صلی الله علیه و آله) به جبرئیل فرمود: «چه چیز باعث شدّت غضب تو بر فرعون شد»؟ عرض کرد: «به خاطر اینکه گفت: من پروردگار برتر شما هستم! (نازعات/۲۴) و این آخرین جمله‌ی او در هنگامی بود که به سمت نیل حرکت می‌کرد و نیز به خاطر جمله‌ی دیگر او که گفت: من خدایی جز خودم برای شما سراغ ندارم. (قصص/۳۸) و میان این دو جمله، چهل سال فاصله بود. و این جمله: من پروردگار برتر شما هستم! (نازعات/۲۴) را خطاب به قومش در هنگام حرکت به‌سوی نیل بیان کرد؛ همان هنگام که دید راه دریا خشک شده [و دریا شکافته است]. در این زمان به قومش گفت: «آیا دریا را می‌بینید که از ترس من خشک شده است»؟ آنان نیز چون چنین دیدند، او را تصدیق کردند. و این، همان فرموده‌ی خداست: فرعون قوم خود را گمراه ساخت و هرگز هدایت نکرد! (طه/۷۹).

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۶، ص۵۳۲
سعد السعود، ص۲۱۸

مسلمین

۳ -۱
(یونس/ ۹۰)

الصّادق (علیه السلام)- عن الْمُفَضَّلِ‌بْنِ‌عُمَرَ قَالَ قُلْت لسَیِّدِیَ الصّادق (علیه السلام) ... یَا سَیِّدِی وَ مَوْلَایَ وَ الدِّینُ الَّذِی فِی آبَائِهِ إِبْرَاهِیمَ وَ نُوحٍ وَ مُوسَی وَ عِیسَی وَ مُحَمَّدٍ (هُوَ الْإِسْلَامُ قَالَ نَعَمْ یَا مُفَضَّلُ هُوَ الْإِسْلَامُ لَا غَیْرُ قُلْتُ یَا مَوْلَایَ أَ تَجِدُهُ فِی کِتَابِ اللَّهِ قَالَ نَعَمْ مِنْ أَوَّلِهِ إِلَی آخِرِهِ وَ مِنْهُ هَذِهِ الْآیَهًُْ إِنَّ الدِّینَ عِنْدَ اللهِ الْإِسْلامُ وَ قَوْلُهُ تَعَالَی مِلَّةَ أَبِیکُمْ إِبْراهِیمَ هُوَ سَمَّاکُمُ الْمُسْلِمِینَ وَ مِنْهُ قَوْلُهُ تَعَالَی فِی قِصَّهًِْ إِبْرَاهِیمَ وَ إِسْمَاعِیلَ (علیها السلام) وَ اجْعَلْنا مُسْلِمَیْنِ لَکَ وَ مِنْ ذُرِّیَّتِنا أُمَّةً مُسْلِمَةً لَکَ وَ قَوْلُهُ تَعَالَی فِی قِصَّهًِْ فِرْعَوْنَ حَتَّی إِذا أَدْرَکَهُ الْغَرَقُ قالَ آمَنْتُ أَنَّهُ لا إِلهَ إِلَّا الَّذِی آمَنَتْ بِهِ بَنُوا إِسْرائِیلَ وَ أَنَا مِنَ الْمُسْلِمِینَ وَ فِی قِصَّهًِْ سُلَیْمَانَ (علیه السلام) وَ بِلْقِیسَ قَبْلَ أَنْ یَأْتُونِی مُسْلِمِینَ وَ قَوْلِهَا أَسْلَمْتُ مَعَ سُلَیْمانَ لِلهِ رَبِّ الْعالَمِین.

امام صادق (علیه السلام)- از مفضّل‌بن‌عمر روایت شده است که گفت: «به آقایم حضرت صادق (علیه السلام) گفتم: «ای آقا [ی من]! آیا دینی که پدران او (امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)) ابراهیم، نوح، موسی، عیسی و محمّد (داشتند، همان دین اسلام بود»؟ فرمود: «آری! همین دین اسلام بود؛ نه غیر آن»! عرض کردم: «دلیلی از قرآن بر این مطلب دارید»؟ فرمود: «آری! از اوّل تا آخر قرآن پر از دلیل است. از جمله آیه: دین در نزد خدا، اسلام [و تسلیم بودن در برابر حق] است. (آل‌عمران/۱۹) می‌باشد. و نیز آیه: از آیین پدرتان ابراهیم پیروی کنید خداوند شما را «مسلمان» نامید. (حج/۷۸) و آیه‌ی دیگر، همان است که خداوند در داستان ابراهیم و اسماعیل (علیها السلام) از زبان آن‌ها نقل می‌کند که گفتند: ما را تسلیم فرمان خود قرار ده! و از دودمان ما، امّتی که تسلیم فرمانت باشند، به وجود آور. (بقره/۱۲۸) و دیگر این آیه در داستان فرعون است که می‌فرماید: حَتَّی إِذا أَدْرَکَهُ الْغَرَقُ قالَ آمَنْتُ أَنَّهُ لا إِلهَ إِلَّا الَّذِی آمَنَتْ بِهِ بَنُوا إِسْرائِیلَ وَ أَنَا مِنَ الْمسْلِمِینَ و در داستان سلیمان (علیه السلام) و بلقیس می‌فرماید: و به‌سوی من آیید درحالی‌که تسلیم حقّ هستید! (نمل/۳۱) و [چون بلقیس، نزد سلیمان (علیه السلام) آمد] گفت: و [اینک] با سلیمان برای خداوندی که پروردگار عالمیان است اسلام آوردم! (نمل/۴۴).

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۶، ص۵۳۴
بحار الأنوار، ج۵۳، ص۱
بیشتر