الرّسول (صلی الله علیه و آله)- لَمَّا نَزَلَتْ إِذا جاءَ نَصْرُ اللهِ وَ الْفَتْحُ قَالَ النَّبِیُّ (صلی الله علیه و آله) یَا عَلِیُّ (علیه السلام) یَا فَاطِمَهًُْ (سلام الله علیها) قَدْ جَاءَ نَصْرُ اللهِ وَ الْفَتْحُ وَ رَأَیْتُ النَّاسَ یَدْخُلُونَ فِی دِینِ اللهِ أَفْواجاً فَأُسَبِّحُ رَبِّی بِحَمْدِهِ وَ أَسْتَغْفِرُ رَبِّی إِنَّهُ کانَ تَوَّاباً یَا عَلِیُّ (علیه السلام) إِنَّ اللَّهَ قَضَی الْجِهَادَ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ فِی الْفِتْنَهًِْ مِنْ بَعْدِی فَقَالَ عَلِیُّبْنُأَبِیطَالِبٍ (علیه السلام) یَا رَسُولَ اللهِ (صلی الله علیه و آله) وَ کَیْفَ نُجَاهِدُ الْمُؤْمِنِینَ الَّذِینَ یَقُولُونَ فِی فِتْنَتِهِمْ آمَنَّا قَالَ یُجَاهِدُونَ عَلَی الْأَحْدَاثِ فِی الدِّینِ إِذَا عَمِلُوا بِالرَّأْیِ فِی الدِّینِ وَ لَا رَأْیَ فِی الدِّینِ إِنَّمَا الدِّینُ مِنَ الرَّبِّ أَمْرُهُ وَ نَهْیُهُ.
پیامبر (صلی الله علیه و آله)- از زید نقل شده است: هنگامیکه إِذا جاءَ نَصْرُ اللهِ وَ الْفَتْحُ نازل شد، پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود: «ای علی (علیه السلام)! ای فاطمه (سلام الله علیها)! یاری خدا و پیروزی فرا رسید و میببینم که مردم دستهدسته در دین خدا در میآیند، پس به ستایش پروردگارم نیایش میکنم و از او آمرزش میخواهم، که وی همواره توبهپذیر است، ای علی (علیه السلام)! همانا خداوند در فتنهای که پس از من رخ میدهد، جهاد را بر مومنان مقدّر نموده است. علی بن أبیطالب (علیه السلام) فرمود: «ای رسول خدا (صلی الله علیه و آله)! چگونه با مؤمنانی که در آزمایش خود میگویند ما ایمان داریم، جهاد کنیم»؟ پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: «وقتی آنها در مورد دین به نظر خود عمل کنند، باید با بدعتهایی که در دین رخ میدهد جهاد کرد؛ زیرا در دین تفسیر به رأی در دین جایی ندارد و امر و نهی دین از جانب خداست».
الصّادق (علیه السلام)- عَنِ الْحُسَیْنِبْنِخَالِدٍ قَالَ قَالَ الرِّضَا (علیه السلام) سَمِعْتُ أَبِی یُحَدِّثُ عَنْ أَبِیهِ (علیه السلام) أَنَ أَوَّلَ سُورَهًٍْ نَزَلَتْ بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ وَ آخِرَ سُورَهًٍْ نَزَلَتْ إِذا جاءَ نَصْرُ اللهِ وَ الْفَتْح.
امام صادق (علیه السلام)- امام رضا (علیه السلام) فرمود: شنیدم پدرم از پدرش نقل نمود: اوّلین سورهای که نازل گشت بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ بود، و آخرین سورهای که نازل گشت إِذا جاءَ نَصْرُ اللهِ وَ الْفَتْحُ.
علیّبنابراهیم (رحمة الله علیه)- إِذا جاءَ نَصْرُ اللهِ وَ الْفَتْحُ قَالَ نَزَلَتْ بِمِنًی فِی حَجَّهًِْ الْوَدَاعِ إِذا جاءَ نَصْرُ اللهِ وَ الْفَتْحُ فَلَمَّا نَزَلَتْ قَالَ رَسُولُ اللهِ (صلی الله علیه و آله) نُعِیَتْ إِلَیَّ نَفْسِی فَجَاءَ إِلَی مَسْجِدِ الْخَیْفِ فَجَمَعَ النَّاسَ ثُمَّ قَالَ نَضَّرَ اللَّهُ امْرَأً سَمِعَ مَقَالَتِی فَوَعَاهَا وَ بَلَّغَهَا مَنْ لَمْ یَسْمَعْهَا.
علیبنابراهیم (رحمة الله علیه)- إِذَا جَاء نَصْرُ اللهِ وَ الْفَتْحُ در حجّهًْ الوداع در مِنی نازل شد و آنگاه رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: «خبر مرگم رسید». سپس به مسجد خِیف رفت و مردم را گرد آورد و فرمود: «خداوند یاری کند کسی را که سخن مرا بشنود و به خاطر بسپارد و به کسانی که نشنیدهاند برساند».
الرّسول (صلی الله علیه و آله)- عَنْ مُحَمَّدِبْنِعُمَرَبْنِعَلِیٍّ، عَنْ أَبِیهِ، عَنْ جَدِّهِ (علیه السلام) قَالَ: لَمَّا نَزَلَتْ عَلَی النَّبِیِّ (صلی الله علیه و آله) «إِذا جاءَ نَصْرُ اللهِ وَ الْفَتْحُ» فَقَالَ لِی: یَا عَلِیُّ، لَقَدْ جَاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَ الْفَتْحُ، فَإِذَا رَأَیْتَ النَّاسَ یَدْخُلُونَ فِی دِینِ اللهِ أَفْواجاً فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ وَ اسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ کانَ تَوَّاباً. یَا عَلِیُّ، إِنَّ اللَّهَ (تَعَالَی) قَدْ کَتَبَ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ الْجِهَادَ فِی الْفِتْنَهًِْ مِنْ بَعْدِی، کَمَا کَتَبَ عَلَیْهِمْ جِهَادَ الْمُشْرِکِینَ مَعِی. فَقُلْتُ: یَا رَسُولَ اللَّهِ، وَ مَا الْفِتْنَهًُْ الَّتِی کُتِبَ عَلَیْنَا فِیهَا الْجِهَادُ قَالَ: فِتْنَهًُْ قَوْمٍ یَشْهَدُونَ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنِّی رَسُولُ اللَّهِ، وَ هُمْ مُخَالِفُونَ لِسُنَّتِی وَ طَاعِنُونَ فِی دِینِی. فَقُلْتُ: فَعَلَامَ نُقَاتِلُهُمْ یَا رَسُولَ اللَّهِ، وَ هُمْ یَشْهَدُونَ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّکَ رَسُولُ اللَّهِ فَقَالَ: عَلَی إِحْدَاثِهِمْ فِی دِینِهِمْ، وَ فِرَاقِهِمْ لِأَمْرِی، وَ اسْتِحْلَالِهِمْ دِمَاءَ عِتْرَتِی. قَالَ: فَقُلْتُ: یَا رَسُولَ اللَّهِ، إِنَّکَ کُنْتَ وَعَدْتَنِی الشَّهَادَهًَْ فَسَلِ اللَّهَ تَعْجِیلَهَا لِی. فَقَالَ: أَجَلْ قَدْ کُنْتُ وَعَدْتُکَ الشَّهَادَهًَْ، فَکَیْفَ صَبْرُکَ إِذَا خُضِبَتْ هَذِهِ مِنْ هَذَا وَ أَوْمَی إِلَی رَأْسِی وَ لِحْیَتِی فَقُلْتُ: یَا رَسُولَ اللَّهِ، أَمَّا إِذَا بَیَّنْتَ لِی مَا بَیَّنْتَ فَلَیْسَ هَذَا بِمَوْطِنِ صَبْرٍ، لَکِنَّهُ مَوْطِنُ بُشْرَی وَ شُکْرٍ. فَقَالَ: أَجَلْ فَأَعِدَّ لِلْخُصُومَهًِْ فَإِنَّکَ تُخَاصِمُ أُمَّتِی. قُلْتُ: یَا رَسُولَ اللَّهِ، أَرْشِدْنِی الْفَلْجَ. قَالَ: إِذَا رَأَیْتَ قَوْمَکَ قَدْ عَدَلُوا عَنِ الْهُدَی إِلَی الضَّلَالِ فَخَاصِمْهُمْ، فَإِنَّ الْهُدَی مِنَ اللَّهِ وَ الضَّلَالَ مِنَ الشَّیْطَانِ، یَا عَلِیُّ، إِنَّ الْهُدَی هُوَ اتِّبَاعُ أَمْرِ اللَّهِ دُونَ الْهَوَی وَ الرَّأْیِ، وَ کَأَنَّکَ بِقَوْمٍ قَدْ تَأَوَّلُوا الْقُرْآنَ وَ أَخَذُوا بِالشُّبُهَاتِ فَاسْتَحَلُّوا الْخَمْرَ وَ النَّبِیذَ وَ الْبَخْسَ بِالزَّکَاهًِْ وَ السُّحْتَ بِالْهَدِیَّهًِْ. فَقُلْتُ: فَلَمَّا هُمْ إِذَا فَعَلُوا ذَلِکَ، أَ هُمْ أَهْلُ فِتْنَهًٍْ أَوْ أَهْلُ رِدَّهًْ فَقَالَ: هُمْ أَهْلُ فِتْنَهًْ یَعْمَهُونَ فِیهَا إِلَی أَنْ یُدْرِکَهُمُ الْعَدْلُ. فَقُلْتُ: یَا رَسُولَ اللَّهِ، الْعَدْلُ مِنَّا أَمْ مِنْ غَیْرِنَا فَقَالَ: بَلْ مِنَّا، بِنَا فَتَحَ اللَّهُ وَ بِنَا یَخْتِمُ، وَ بِنَا أَلَّفَ اللَّهُ بَیْنَ الْقُلُوبِ بَعْدَ الشِّرْکِ، وَ بِنَا یُؤَلِّفُ بَیْنَ الْقُلُوبِ بَعْدَ الْفِتْنَهًِْ. فَقُلْتُ: الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَی مَا وَهَبَ لَنَا مِنْ فَضْلِهِ.
پیامبر (صلی الله علیه و آله)- محمّدبنعمربنعلی (علیه السلام) از پدرش از جدّش (علیه السلام) نقل کرده است: چون آیهی إِذا جاءَ نَصْرُ اللهِ وَ الْفَتْحُ بر پیامبر (صلی الله علیه و آله) نازل شد به من فرمود: «ای علی (علیه السلام) به تحقیق نصر خداوند و فتح فرا رسیده، پس ببینی مردم گروهگروه وارد دین خدا میشوند. پروردگارت را تسبیح و حمد کن و از او آمرزش بخواه که او بسیار توبهپذیر است ای علی (علیه السلام)، خداوند جهاد را در فتنهای که پس از من رخ میدهد بر مؤمنین واجب نموده چنان که جهاد با مشرکین را در رکاب من بر آنان واجب ساخته بود». عرض کردم: «ای رسول خدا (صلی الله علیه و آله)، آن فتنهای که خداوند جهاد دربارهی آن را بر ما واجب نموده کدام است»؟ فرمود: «فتنهی گروهی که شهادت به لا إِلهَ إِلَّا اللهُ و اینکه من رسول خدا (صلی الله علیه و آله) هستم میدهند با این حال مخالف سنّت من و طعنهزننده در دین من هستند». عرض کردم: «ای رسول خدا (صلی الله علیه و آله) پس به چه جهت با آنان بجنگیم و حال آنکه شهادت به لا إِلهَ إِلَّا اللهُ و رسالت الهی شما میدهند»؟ فرمود: «بهجهت پدیدآوردن مسائل بیسابقه و بدعتگزاری در دین، و جداشدنشان از فرمان من، و حلالشمردن آنان ریختن خون عترت مرا». عرض کردم: «ای رسول خدا (صلی الله علیه و آله)، شما مرا به شهادت مژده فرموده بودی، از خدا بخواه که برای من دراینباره شتاب ورزد». فرمود: «آری به تو مژده شهادت داده بودم، پس چگونه خواهی بود آن زمانکه این از این رنگین شود؟ و با دست اشاره به سر و ریش من نمود ». عرض کردم: «ای رسول خدا، حال که چنین مژدهای به من دادهای، دیگر جای صبر نیست بلکه جای مژدگانی و سپاس است». فرمود: «آری، پس خود را برای خصومت و درگیری آماده ساز، که تو با امّت من مخاصمه خواهی نمود». عرض کردم: «ای رسول خدا (صلی الله علیه و آله) راه پیروزی [بر آنان] را به من بنما، فرمود: چون گروهی را دیدی که از هدایت بهسوی گمراهی رو کردهاند پس با آنان به مخاصمه برخیز [که پیروزی از آن توست]، زیرا که هدایت از جانب خدا، و گمراهی از سوی شیطان است. ای علی (علیه السلام)، همانا هدایت، پیروی فرمان خداست نه پیروی از هوای نفس و دلخواه خود، و گویا با گروهی روبرو هستی که قرآن را تأویل و توجیه نموده، و به شبهات [و مسائل قابل توجیه و چند پهلو] چنگ زده، و شراب را به نام آب انگور، و کمفروشی را با [ادای] زکات، و رشوه را به نام هدیه و پیشکش حلال میشمرند». و عرض کردم: «ای رسول خدا (صلی الله علیه و آله) بنابراین وقتی چنین کنند چگونهاند؟ آیا مرتدّ و برگشتگان از دیناند یا اهل فتنه و آزمایش»؟ فرمود: «آنان اهل فتنهاند، متحیّر و سرگردان در آن گردش کنند تا عدل گریبانگیرشان شود». عرض کردم: «ای رسول خدا (صلی الله علیه و آله)، عدل از جانب ما یا از سوی غیر ما»؟ فرمود: «بلکه از جانب ما، خداوند [دین را] به دست ما گشوده، و به دست ما پایان بخشد، و بهواسطهی ما خداوند میان دلها پس از شرک آوری مهر و دوستی انداخت، و بهواسطهی ما نیز میان دلها پس از فتنه مهر و دوستی اندازد». عرض کردم: «سپاس خدا را بدان چه که از فضل خویش به ما ارزانی داشته است».
الرّسول (صلی الله علیه و آله)- نَزَلَتْ بِمِنًی فِی حِجَّهًِْ الْوَدَاعِ إِذا جاءَ نَصْرُ اللهِ وَ الْفَتْحُ فَلَمَّا نَزَلَتْ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) نُعِیَتْ إِلَیَ نَفْسِی فَجَاءَ إِلَی مَسْجِدِ الْخَیْفِ فَجَمَعَ النَّاسَ ثُمَّ قَالَ: نَصَرَ اللَّهُ امْرَأً سَمِعَ مَقَالَتِی فَوَعَاهَا وَ بَلَّغَهَا مَنْ لَمْ یَسْمَعْهَا فَرُبَّ حَامِلِ فِقْهٍ غَیْرُ فَقِیهٍ وَ رُبَّ حَامِلِ فِقْهٍ إِلَی مَنْ هُوَ أَفْقَهُ مِنْهُ، ثَلَاثٌ لَا یُغِلُّ عَلَیْهِ قَلْبُ امْرِئٍ مُسْلِمٍ أخلص {إِخْلَاصُ} الْعَمَلِ لِلَّهِ وَ النَّصِیحَهًُْ لِأَئِمَّهًِْ الْمُسْلِمِینَ وَ اللُّزُومُ لِجَمَاعَتِهِمْ فَإِنَّ دَعْوَتَهُمْ مُحِیطَهًٌْ مَنْ وَرَاءَهُمْ، أَیُّهَا النَّاسُ! إِنِّی تَارِکٌ فِیکُمْ ثَقَلَیْنِ مَا إِنْ تَمَسَّکْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا وَ لَنْ تَزِلُّوا، کِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِی أَهْلَ بَیْتِی، فَإِنَّهُ قَدْ نَبَّأَنِی اللَّطِیفُ الْخَبِیرُ أَنَّهُمَا لَنْ یَتَفَرَّقَا حَتَّی یَرِدَا عَلَیَّ الْحَوْضَ، کَإِصْبَعَیَّ هَاتَیْنِ جَمَعَ بَیْنَ سَبَّابَتَیْهِ وَ لَا أَقُولُ کَهَاتَیْنِ وَ جَمَعَ بَیْنَ سَبَّابَتِهِ وَ الْوُسْطَی فَیَفْضُلُ هَذِهِ عَلَی هَذِهِ.
پیامبر (صلی الله علیه و آله)- علیبنابراهیم (رحمة الله علیه) گوید: إِذا جاءَ نَصْرُ اللهِ وَ الْفَتْحُ؛ در حجّهًْ الوداع در مِنی نازل شد و آنگاه رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: «خبر مرگم رسید». سپس به مسجد خِیف رفت و مردم را گرد آورد و فرمود: «خداوند یاری کند کسی را که سخن مرا بشنود و به خاطر بسپارد و به کسانی که نشنیدهاند برساند. چه بسا حملکنندهی فقه که خود فقیه نیست و چه بسا رسانندهی فقه به کسی که وی از او فقیهتر است. سه چیز است که دل هیچ مسلمانی بر آنها خیانت نمیکند: خالصکردن عمل از برای خدا، خیرخواهی از برای پیشوایان مسلمانان و همراهی با جماعت ایشان؛ چرا که فرا خواندن آن (پیشوا) ها، هرکه را پشت ایشان است، شامل میشود. ای مردم! من دو چیز گرانبها را در میان شما بر جا میگذارم که تا آنگاه که به آن دو چنگ زنید، هرگز گمراه نشوید و به لغزش نیافتید: کتاب خدا و عترت و اهل بیتم را. خداوند مهربان آگاه که یادش بلند مرتبه و با شکوه باد مرا خبر داد که آن دو از هم جدا نخواهند شد تا آنکه در کنار حوض همچون این دو بر من وارد شوند و میان دو انگشت سبّابه خود را جمع کرد و نمیگویم همچون این دو و میان انگشت سبّابه و میانه را جمع کرد چرا که یکی از این دو از دیگری برتر است».
الرّسول (صلی الله علیه و آله)- عَنْ عَبْدِ اللَّهِبْنِمَسْعُودٍ قَالَ: لَمَّا نَزَلَتِ السُّورَهًُْ کَانَ النَّبِیُ (صلی الله علیه و آله) یَقُولُ کَثِیراً سُبْحَانَکَ اللَّهُمَّ وَ بِحَمْدِکَ اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِی إِنَّکَ أَنْتَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ.
پیامبر (صلی الله علیه و آله)- عبداللهبنمسعود گوید: چون این سوره نازل شد، پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) بسیار میفرمود: «پاک و منزّهی خداوندا و تو را میستایم، خداوندا مرا بیامرز، که تو توبهپذیر و مهربانی!. (بقره/۱۲۸)
الرّسول (صلی الله علیه و آله)- رَوَاهُ أَحْمَدُ فِی الْمُسْنَدِ الْحَدِیثُ الرَّابِعُ وَ الْعِشْرُونَ لَمَّا أُنْزِلَ إِذا جاءَ نَصْرُ اللهِ وَ الْفَتْحُ بَعْدَ انْصِرَافِهِ (صلی الله علیه و آله) مِنْ غَزَاهًِْ حُنَیْنٍ جَعَلَ یُکْثِرُ مِنْ سُبْحَانَ اللهِ أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ ثُمَّ قَالَ یَا عَلِیُّ (علیه السلام) إِنَّهُ قَدْ جَاءَ مَا وُعِدْتُ بِهِ جَاءَ الْفَتْحُ وَ دَخَلَ النَّاسُ فِی دِینِ اللهِ أَفْواجاً وَ إِنَّهُ لَیْسَ أَحَدٌ أَحَقَّ مِنْکَ بِمَقَامِی لِقِدَمِکَ فِی الْإِسْلَامِ وَ قُرْبِکَ مِنِّی وَ صِهْرِکَ وَ عِنْدَکَ سَیِّدَهًُْ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ وَ قَبْلَ ذَلِکَ مَا کَانَ مِنْ بَلَاءِ أَبِیطَالِبٍ عِنْدِی حِینَ نَزَلَ الْقُرْآنُ فَأَنَا حَرِیصٌ عَلَی أَنْ أُرَاعِیَ ذَلِکَ لِوَلَدِهِ.
پیامبر (صلی الله علیه و آله)- احمد در کتاب مسند حدیث بیستوچهارم، این را روایت میکند: پیامبر (صلی الله علیه و آله) بعد از نازل شدن آیه: إِذا جاءَ نَصْرُ اللهِ وَ الْفَتْحُ که بعد از بازگشت از غزوهًْ حنین بود، زیاد سبحان الله و استغفر الله میگفت و فرمود: «ای علی (علیه السلام)! آنچه وعده داده شده بودم فرا رسید و مردم دسته دسته به دین الهی گرویدند، هیچکس شایستهتر از تو به مقام من نیست؛ چرا که پیش از همه اسلام آوردی و خویشاوند و داماد من هستی و سرور زنان عالم همسرت است. پیش از این، هنگامی که قرآن نازل شد ابوطالب (رحمة الله علیه) به خوبی آزمایش پس داد تلاش زیادی کرد و من مشتاقم آن را دربارهی فرزندش جبران کنم».
الرّسول (صلی الله علیه و آله)- مَنْ قَرَأَ إِذا جاءَ نَصْرُ اللهِ وَ الْفَتْحُ فِی نَافِلَهًٍْ أَوْ فَرِیضَهًٍْ نَصَرَهُ اللَّهُ عَلَی جَمِیعِ أَعْدَائِهِ وَ جَاءَ یَوْمَ الْقِیَامَهًِْ وَ مَعَهُ کِتَابٌ یَنْطِقُ قَدْ أَخْرَجَهُ اللَّهُ مِنْ جَوْفِ قَبْرِهِ فِیهِ أَمَانٌ مِنْ جِسْرِ جَهَنَّمَ وَ مِنَ النَّارِ وَ مِنْ زَفِیرِ جَهَنَّمَ فَلَا یَمُرُّ عَلَی شَیْءٍ یَوْمَ الْقِیَامَهًِْ إِلَّا بَشَّرَهُ وَ أَخْبَرَهُ بِکُلِّ خَیْرٍ حَتَّی یَدْخُلَ الْجَنَّهًَْ وَ یُفْتَحُ لَهُ فِی الدُّنْیَا مِنْ أَسْبَابِ الْخَیْرِ مَا لَمْ یَتَمَنَّ وَ لَمْ یَخْطُرْ عَلَی قَلْبِهِ.
پیامبر (صلی الله علیه و آله)- کسی که سورهی إِذا جاءَ نَصْرُ اللهِ وَ الْفَتْحُ را در نماز مستحب و یا واجب تلاوت کند، خداوند او را بر تمام دشمنانش پیروز میسازد، و در روز قیامت او را با منشوری گویا و رسا که خداوند آن را از درون قبر او بیرون آورده است برانگیزد، و در آن (منشور) امان نامهای [از برای اوست تا بیهراس] از پلی که بر روی دوزخ کشیده شده است بگذرد و از آتش و خروش دوزخ [آسیبی به او نرسد]، و در آن روز بر چیزی نمیگذرد مگر آنکه او را بشارت دهد و او را خبر دهد به نیکیهایی که روبروی اوست، تا آنکه وارد بهشت شود، و در این دنیا آنقدر از درهای خیر به روی او میگشود که هرگز آرزوی آن را نداشته و تصوّر آن را نکرده است.
الرّسول (صلی الله علیه و آله)- مَنْ قَرَأَ هَذِهِ السُّورَهًَْ أُعْطِیَ مِنَ الْأَجْرِ کَمَنْ شَهِدَ مَعَ النَّبِیِّ (صلی الله علیه و آله) یَوْمَ فَتْحِ مَکَّهًَْ وَ مَنْ قَرَأَهَا فِی صَلَاهًٍْ وَ صَلَّی بِهَا بَعْدَ الْحَمْدِ قُبِلَتْ صَلَاتُهُ مِنْهُ أَحْسَنَ قَبُولٍ.
پیامبر (صلی الله علیه و آله)- هرکه این سوره را بخواند، پاداشی همچون پاداش کسی میگیرد که روز فتح مکّه را به همراه پیامبر (صلی الله علیه و آله) دیده است و هرکه آن را در نمازی بخواند و پس از حمد در نمازش آن را قرائت کند، نماز او به نیکترین وجه از او پذیرفته میشود.
آیه إِذا جاءَ نَصْرُ اللهِ وَ الْفَتْحُ [1]
هنگاميكه ياري خدا و پيروزي فرارسد.
الرّسول (صلی الله علیه و آله)- عَنِ ابْنِ مَسْعُودٍ قَالَ: دَخَلَ النَّبِیُّ (صلی الله علیه و آله) یَوْمَ الْفَتْحِ وَ حَوْلَ الْبَیْتِ ثَلَاثُمِائَهًٍْ وَ سِتُّونَ صَنَماً فَجَعَلَ یَطْعَنُهَا بِعُودٍ فِی یَدِهِ وَ یَقُولُ جاءَ الْحَقُّ وَ ما یُبْدِئُ الْباطِلُ وَ ما یُعِیدُ جاءَ الْحَقُّ وَ زَهَقَ الْباطِلُ إِنَّ الْباطِلَ کانَ زَهُوقاً.
پیامبر (صلی الله علیه و آله)- ابنمسعود گوید: پیامبر (صلی الله علیه و آله) در روز فتح مکّه؛ وارد [مسجدالحرام] شد درحالیکه در اطراف خانهی خدا، سیصدوشصت بت قرار داشت. با چوبی که در دست داشت، شروع کرد به زدن و شکستن آنها و میگفت: «حق آمد و باطل [کاری از آن ساخته نیست] نمیتواند آغازگر چیزی باشد و نه تجدیدکنندهی آن. حق آمد! و باطل [کاری از آن ساخته نیست و] نمیتواند آغازگر چیزی باشد و نه تجدیدکنندهی آن. (سبأ/۴۹) و حق آمد، و باطل نابود شد یقیناً باطل نابود شدنی است! (اسراء/۸۱).
الرّسول (صلی الله علیه و آله)- عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ قَالَ: لَمَّا قَدِمَ النَّبِیُّ (صلی الله علیه و آله) مَکَّهًَْ أَبَی أَنْ یَدْخُلَ الْبَیْتَ وَ فِیهِ الْآلِهَهًُْ فَأَمَرَ بِهَا فَأُخْرِجَتْ فَأُخْرِجَ صُورَهًُْ إِبْرَاهِیمَ وَ إِسْمَاعِیلَ وَ فِی أَیْدِیهِمَا الْأَزْلَامُ فَقَالَ (صلی الله علیه و آله) قَاتَلَهُمُ اللَّهُ أَمَا وَ اللَّهِ لَقَدْ عَلِمُوا أَنَّهُمَا لَمْ یَسْتَقْسِمَا بِهَا قَطُّ.
پیامبر (صلی الله علیه و آله)- ابنعبّاس (رحمة الله علیه) گوید: وقتی که پیامبر (صلی الله علیه و آله) وارد مکّه شد، از واردشدن به کعبه درحالیکه بتها در آنجا باشند، امتناع نمود و دستور به خارجساختن آنها داد. به این ترتیب آنها را از کعبه خارج ساختند و (در میان آن ها) شمایل ابراهیم و اسماعیل (علیها السلام) که در دستانشان تیرهای قمار بود نیز بیرون آورده شد. پیامبر (صلی الله علیه و آله) با مشاهده این صحنه فرمود: «خدا آنان را بکشد. به خدا سوگند، آگاه باشید که آنها میدانستند که آن دو هرگز با این تیرها، قمار نکردهاند.»
آیه وَ رَأَيْتَ النَّاسَ يَدْخُلُونَ في دينِ اللهِ أَفْواجاً [2]
و ببيني مردم گروهگروه وارد دين خدا ميشوند.
ابنعبّاس (رحمة الله علیه)- عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ فِی قَوْلِهِ تَعَالَی ... وَ رَأَیْتَ النَّاسَ یَقُولُ الْأَحْیَاءَ یَدْخُلُونَ فِی دِینِ اللهِ أَفْواجاً یَقُولُ جَمَاعَاتٍ وَ قَبْلَ ذَلِکَ إِنَّمَا کَانَ یَدْخُلُ الْوَاحِدُ بَعْدَ الْوَاحِدِ فَقِیلَ إِذَا رَأَیْتَ الْأَحْیَاءَ تَدْخُلُ جَمَاعَاتٍ فِی الدِّینِ فَإِنَّکَ مَیِّتٌ نُعِیَتْ إِلَیْهِ نَفْسُهُ.
ابنعبّاس (رحمة الله علیه)- وَ رَأَیْتَ النَّاسَ [منظور از مردم] زندهها هستند و [دربارهی] یَدْخُلُونَ فی دینِ اللهِ أَفْواجاً گروهگروه [وارد دین خدا میشوند] و پیش از آن (فتح) یکییکی وارد میشدند. پس گفته شده: «هنگامیکه دیدی زندهها، گروهگروه وارد دین میشوند، تو مردهای هستی که به خودش خبر مرگش را میدهد».
الرّسول (صلی الله علیه و آله)- سَمِعْتُ رَسُولَ اللهِ (صلی الله علیه و آله) یَقُولُ: دَخَلَ النَّاسُ فِی دِینِ اللَّهِ أَفْوَاجاً وَ سَیَخْرُجُونَ مِنْهُ أَفْوَاجاً. أَرَادَ بِالنَّاسِ أَهْلَ الْیَمَنِ وَ لَمَّا نَزَلَتْ قَالَ (صلی الله علیه و آله): اللَّهُ أَکْبَرُ جَاءَ نَصْرُ اللهِ وَ الْفَتْحُ.
پیامبر (صلی الله علیه و آله)- جابر (رحمة الله علیه) گوید: از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) شنیدم که میفرماید: یَدْخُلُونَ فِی دِینِ اللهِ أَفْواجاً مقصود از مردم در آن، مردم یمن است. و آنگاه که این سوره بر رسول خدا (صلی الله علیه و آله) نازل شد فرمود: الله اکبر. إِذا جاءَ نَصْرُ اللهِ وَ الْفَتْحُ.
آیه فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَ اسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ كانَ تَوَّاباً [3]
پروردگارت را تسبيح و حمد كن و از او آمرزش بخواه كه او بسيار توبهپذير است.
الرّسول (صلی الله علیه و آله)- عَنْ عَبْدِ اللَّهِبْنِمَسْعُودٍ قَالَ: لَمَّا نَزَلَتِ السُّورَهًُْ کَانَ النَّبِیُ (صلی الله علیه و آله) یَقُولُ کَثِیراً سُبْحَانَکَ اللَّهُمَّ وَ بِحَمْدِکَ اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِی إِنَّکَ أَنْتَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ.
پیامبر (صلی الله علیه و آله)- عبداللهبنمسعود گوید: چون این سوره نازل شد، پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) بسیار میفرمود: «پاک و منزّهی خداوندا و تو را میستایم، خداوندا مرا بیامرز، إِنَّکَ أَنْتَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ؛ که تو توبهپذیر و مهربانی!. (بقره/۱۲۸)
الرّسول (صلی الله علیه و آله)- عَنْ أُمِّ سَلَمَهًَْ قَالَتْ کَانَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) بِآخِرِهِ لَا یَقُومُ وَ لَا یَقْعُدُ وَ لَا یَجِیءُ وَ لَا یَذْهَبُ إِلَّا قَالَ سُبْحَانَ اللَّهِ وَ بِحَمْدِهِ أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ وَ أَتُوبُ إِلَیْهِ فَسَأَلْنَاهُ عَنْ ذَلِکَ فَقَالَ إِنِّی أُمِرْتُ بِهَا ثُمَّ قَرَأَ إِذا جاءَ نَصْرُ اللهِ وَ الْفَتْحُ.
پیامبر (صلی الله علیه و آله)- امّسلمه گوید: رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در روزهای آخر چون میایستاد یا مینشست یا میرفت یا میآمد، میفرمود: پاک و منزّه است خداوند و او را میستایم و از خدا آمرزش میخواهم و بهسویش توبه میکنم. ما سبّب را از ایشان پرسیدیم، فرمود: «من بدین کار فرمان داده شدهام». سپس قرائت فرمود: إِذا جاءَ نَصْرُ اللهِ وَ الْفَتْحُ.
الرّسول (صلی الله علیه و آله)- أَنَّهُ کَانَ یَقُولُ سُبْحَانَکَ اللَّهُمَ وَ بِحَمْدِکَ أَسْتَغْفِرُکَ وَ أَتُوبُ إِلَیْکَ.
پیامبر (صلی الله علیه و آله)- پاک و منزّهی خداوندا، و تو را میستایم و از تو آمرزش میخواهم و بهسویت توبه میکنم.
الرّسول (صلی الله علیه و آله)- فَنَزَلَ سُورَهًُْ النَّصْرِ فَکَانَ یَسْکُتُ بَیْنَ التَّکْبِیرِ وَ الْقِرَاءَهًِْ بَعْدَ نُزُولِهَا فَیَقُولُ سُبْحَانَ اللَّهِ وَ بِحَمْدِهِ أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ وَ أَتُوبُ إِلَیْه.
پیامبر (صلی الله علیه و آله)- ابنعبّاس (رحمة الله علیه) و سدی نقل کردهاند: پس سورهی نصر نازل شد. پس از نزول این سوره، حضرت (صلی الله علیه و آله) در میان تکبیر و قرائت سکوت میکرد و میفرمود: «پاک و منزّه است خداوند و او را میستایم و از خدا آمرزش میخواهم و بهسویش توبه میکنم».
ابنعبّاس (رحمة الله علیه)- فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ یَقُولُ فَصَلِّ بِأَمْرِ رَبِّک.
ابنعبّاس (رحمة الله علیه)- فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّک میگوید: به دستور پروردگارت، نماز بخوان.
ابنعبّاس (رحمة الله علیه)- وَ اسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ کانَ تَوَّاباً یَقُولُ مُتَجَاوِزا.
ابنعبّاس (رحمة الله علیه)- وَ اسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ کانَ تَوَّاباً [خداوند] درگذرنده است (از گناهان میگذرد).
الرّسول (صلی الله علیه و آله)- یَقُولُ عَزَّوَجَلَّ وَ أَنِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَیْهِ یُمَتِّعْکُمْ مَتاعاً حَسَناً إِلی أَجَلٍ مُسَمًّی وَ یُؤْتِ کُلَّ ذِی فَضْلٍ فَضْلَهُ وَ قَالَ عَزّوَجَلَّ وَ اسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ کانَ تَوَّاباً وَ قَالَ النَّبِیُّ (صلی الله علیه و آله) هَذِهِ هَدِیَّهًٌْ لِی خَاصَّهًًْ وَ لِأُمَّتِی مِنَ الرِّجَالِ وَ النِّسَاءِ لَمْ یُعْطِهَا اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ أَحَداً مِمَّنْ کَانَ قَبْلِی مِنَ الْأَنْبِیَاءِ وَ غَیْرِهِمْ.
پیامبر (صلی الله علیه و آله)- و از پروردگار خویش آمرزش بطلبید سپس بهسوی او بازگردید تا شما را تا مدّت معیّنی، [از مواهب زندگی این جهان]، به خوبی بهرهمند سازد و به هر صاحب فضیلتی، به مقدار فضیلتش ببخشد!. (هود/۳) پروردگار عزّوجلّ میگوید: وَ اسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ کانَ تَوَّاباً تا آنجا که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: «این نمازی است که تنها خدای متعال به من و امّتم هدیه و کرامت فرموده و به احدی از پیغمبران و غیر آنان پیش از من عطا نکرده است».