الصّادق (علیه السلام)- لَا تَمَلُّوا مِنْ قِرَاءَهًِْ إِذا زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ زِلْزالَها فَإِنَّهُ مَنْ کَانَتْ قِرَاءَتُهُ بِهَا فِی نَوَافِلِهِ لَمْ یُصِبْهُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ بِزَلْزَلَهًٍْ أَبَداً وَ لَمْ یَمُتْ بِهَا وَ لَا بِصَاعِقَهًٍْ وَ لَا بِآفَهًٍْ مِنْ آفَاتِ الدُّنْیَا حَتَّی یَمُوتَ وَ إِذَا مَاتَ نَزَلَ عَلَیْهِ مَلَکٌ کَرِیمٌ مِنْ عِنْدِ رَبِّهِ فَیَقْعُدُ عِنْدَ رَأْسِهِ فَیَقُولُ یَا مَلَکَ الْمَوْتِ ارْفُقْ بِوَلِیِّ اللَّهِ فَإِنَّهُ کَانَ کَثِیراً مَا یَذْکُرُنِی وَ یَذْکُرُ تِلَاوَهًَْ هَذِهِ السُّورَهًِْ وَ تَقُولُ لَهُ السُّورَهًُْ مِثْلَ ذَلِکَ وَ یَقُولُ مَلَکُ الْمَوْتِ قَدْ أَمَرَنِی رَبِّی أَنْ أَسْمَعَ لَهُ وَ أُطِیعَ وَ لَا أُخْرِجَ رُوحَهُ حَتَّی یَأْمُرَنِی بِذَلِکَ فَإِذَا أَمَرَنِی أَخْرَجْتُ رُوحَهُ وَ لَا یَزَالُ مَلَکُ الْمَوْتِ عِنْدَهُ حَتَّی یَأْمُرَهُ بِقَبْضِ رُوحِهِ وَ إِذَا کُشِفَ لَهُ الْغِطَاءُ فَیَرَی مَنَازِلَهُ فِی الْجَنَّهًِْ فَیُخْرِجُ رُوحَهُ مِنْ أَلْیَنِ مَا یَکُونُ مِنَ الْعِلَاجِ ثُمَّ یُشَیِّعُ رُوحَهُ إِلَی الْجَنَّهًِْ سَبْعُونَ أَلْفَ مَلَکٍ یَبْتَدِرُونَ بِهَا إِلَی الْجَنَّهًِْ.
امام صادق (علیه السلام)- از قرائت سورهی زلزله خسته نشوید، چراکه هرکه این سوره را در نمازهای نافله خود بخواند، خداوند عزّوجلّ هرگز او را دچار زلزله نمیکند و او در اثر زلزله یا صاعقه یا هیچ بلایی از بلاهای دنیا جان نمیدهد تا اینکه درگذرد و چون درگذرد، فرشتهای بخشنده از نزد پروردگارش بر او فرود میآید و بالای سرش مینشیند و میگوید: «ای فرشته مرگ! با دوست خدا مهربانی کن که او بسیار خدا را یاد کرده و بسیار این سوره را تلاوت کرده است» و این سوره نیز همین سخن را به او میگوید. آنگاه فرشته مرگ میگوید: «پروردگارم مرا فرمان داده که گوش به فرمان او باشم و اطاعت کنم، من روح این کس را قبض نمیکنم تا خداوند مرا بدین کار فرمان دهد، پس چون فرمانم داد، روحش را قبض خواهم کرد». همچنان فرشته مرگ نزد او میماند تا اینکه خداوند فرمان قبض روح آن شخص را به او دهد. چون پرده از پیش روی او برگرفته شود، خانههای خود را در بهشت میبیند و فرشته مرگ روحش را به راحتترین حالت قبض میکند و سپس هفتاد هزار فرشته، روح او را بهسوی بهشت همراهی میکنند و او را شتابان وارد بهشت میکنند.
الرّسول (صلی الله علیه و آله)- مَنْ قَرَأَهَا فَکَأَنَّمَا قَرَأَ الْبَقَرَهًَْ وَ أُعْطِیَ مِنَ الْأَجْرِ کَمَنْ قَرَأَ رُبُعَ الْقُرْآنِ.
پیامبر (صلی الله علیه و آله)- هرکه این سوره را بخواند، همانند کسی که رُبع قرآن را خوانده است، به او پاداش داده میشود.
الرّسول (صلی الله علیه و آله)- عَنْ أَنَسِبْنِمَالِکٍ قَالَ: سَأَلَ النَّبِیُّ (صلی الله علیه و آله) رَجُلًا مِنْ أَصْحَابِهِ فَقَالَ یَا فُلَانُ هَلْ تَزَوَّجْتَ قَالَ لَا وَ لَیْسَ عِنْدِی مَا أَتَزَوَّجُ بِهِ قَالَ أَ لَیْسَ مَعَکَ قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ قَالَ بَلَی قَالَ رُبُعُ الْقُرْآنِ قَالَ أَ لَیْسَ مَعَکَ قُلْ یَا أَیُّهَا الْکَافِرُونَ قَالَ بَلَی قَالَ رُبُعُ الْقُرْآنِ قَالَ أَ لَیْسَ مَعَکَ إِذَا زُلْزِلَتْ قَالَ بَلَی قَالَ رُبُعُ الْقُرْآنِ ثُمَّ قَالَ تَزَوَّجْ تَزَوَّجْ تَزَوَّجْ.
پیامبر (صلی الله علیه و آله)- انسبنمالک گوید: پیامبر (صلی الله علیه و آله) از یکی از یارانش پرسید: «فلانی! آیا ازدواج کردهای»؟ عرض کرد: «خیر! مالی ندارم که با آن ازدواج کنم». پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: «آیا سورهی قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ با تو نیست»؟ عرض کرد: «چرا»! فرمود: «این سوره یک چهارم قرآن است». [سپس] فرمود: «آیا سورهی قُلْ یَا أَیُّهَا الْکَافِرُونَ با تو نیست»؟ عرض کرد: «چرا»! فرمود: «این سوره [نیز] یک چهارم قرآن است». [سپس] فرمود: «آیا سورهی إِذَا زُلْزِلَتْ با تو نیست»؟ عرض کرد: «چرا»! فرمود: «این سوره [نیز] یک چهارم قرآن است». سپس [سه بار] فرمود: «ازدواج کن، ازدواج کن، ازدواج کن».
الرّسول (صلی الله علیه و آله)- مَنْ کَتَبَهَا عَلَی خُبْزٍ رُقَاقٍ وَ أَطْعَمَهَا سَارِقَ غَصَّ وَ یَفْتَضِحُ مِنْ سَاعَتِهِ وَ مَنْ قَرَأَهَا عَلَی خَاتَمٍ بِاسْمِ سَارِقٍ تَحَرَّکَ الْخَاتَمُ.
پیامبر (صلی الله علیه و آله)- هرکه این سوره را بر نانی نرم بنویسد و به دزدی بخوراند، آن دزد گلوگیر میشود و در دَم رسوا میگردد؛ و هرکه آن را بر نگینی به اسم دزدی بنویسد، نگین تکان خواهد خورد.
الصّادق (علیه السلام)- مَنْ کَتَبَهَا وَ عَلَّقَهَا عَلَیْهِ وَ قَرَأَهَا وَ هُوَ دَاخِلٌ عَلَی سُلْطَانٍ وَ یَخَافُ، نَجَا مِمَّا یَخَافُ مِنْهُ وَ یَحْذَرُ. وَ إِذَا کُتِبَتْ عَلَی طَشْتٍ جَدِیدٍ لَمْ یُسْتَعْمَلْ وَ نَظَرَ فِیهِ صَاحِبُ اللَّقْوَهًِْ أُزِیلَ وَجَعُهُ بِإِذْنِ اللَّهِ تَعَالَی بَعْدَ ثَلَاثٍ أَوْ أَقَلَّ.
امام صادق (علیه السلام)- هرکس که بر آن است تا نزد سلطانی برود که از او میترسد، اگر این سوره را بنویسد و بر خود بیاویزد و یا آن را بخواند، از آنچه میترسد و میهراسد، نجات مییابد و اگر این سوره بر ظرفی نو و استفاده نشده نوشته شود و کسی که به کجی دهان (لقوه) مبتلاست در آن بنگرد، به اذن خدا پس از سه روز یا کمتر، دردش از میان خواهد رفت.
آیه إِذا زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ زِلْزالَها [1]
هنگامي كه زمين شديداً به لرزه درآيد.
أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- أَصَابَ النَّاسَ زَلْزَلَهًٌْ عَلَی عَهْدِ أَبِیبَکْرٍ فَفَزِعَ إِلَی عَلِیٍّ (علیه السلام) أَصْحَابُهُ فَقَعَدَ عَلِیٌّ (علیه السلام) عَلَی تَلْعَهًٍْ وَ قَالَ کَأَنَّکُمْ قَدْ هَالَکُمْ وَ حَرَّکَ شَفَتَیْهِ وَ ضَرَبَ الْأَرْضَ بِیَدِهِ ثُمَّ قَالَ مَا لَکِ اسْکُنِی فَسَکَنَتْ ثُمَّ قَالَ أَنَا الرَّجُلُ الَّذِی قَالَ اللَّهُ تَعَالَی إِذا زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ الْآیَاتِ فَأَنَا الْإِنْسَانُ الَّذِی أَقُولُ لَهَا مَا لَکِ یَوْمَئِذٍ تُحَدِّثُ أَخْبارَها إِیَّایَ تُحَدِّثُ.
امام علی (علیه السلام)- در زمان ابوبکر زلزلهای شد، اصحاب پناه به علی (علیه السلام) بردند، علی (علیه السلام) روی تپّهای نشست و با دست بر زمین زده لبهای خود را حرکت داد و فرمود: «تو را چه شد آرام بگیر»؟ زلزله آرام شد سپس فرمود: «من همان مردی هستم که خداوند در قرآن میفرماید: إِذا زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ زِلْزالَها من انسانی هستم که به او میگویم تو را چه شده! یَوْمَئِذٍ تُحَدِّثُ أَخْبارَها و به من اخبار خود را میگوید».
أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- عَنِ الْأَصْبَغِبْنِنَبَاتَهًَْ قَالَ: خَرَجْنَا مَعَ عَلِیٍّ (علیه السلام) وَ هُوَ یَطُوفُ فِی السُّوقِ فَیَأْمُرُهُمْ بِوَفَاءِ الْکَیْلِ وَ الْوَزْنِ حَتَّی إِذَا انْتَهَی إِلَی بَابِ الْقَصْرِ رَکَضَ الْأَرْضَ بِرِجْلِهِ فَتَزَلْزَلَتِ فَقَالَ هِیَ هِیَ الْآنَ مَا لَکَ اسْکُنِی أَمَا وَ اللَّهِ إِنِّی الْإِنْسَانُ الَّذِی تُنْبِئُهُ الْأَرْضُ بِأَخْبَارِهَا.
امام علی (علیه السلام)- از اصبغبننباته روایت شده است که وی گفت: با امام علی (علیه السلام) بیرون رفتیم و ایشان در بازار میچرخید و بازاریان را به وفای در پیمانه و وزن امر میفرمود، تا اینکه حضرت (علیه السلام) به در قصر رسید و با پای مبارک خود بر زمین کوبید و زمین به لرزه افتاد. حضرت (علیه السلام) فرمود: «هی هی! تو را چه شده؟ آرام گیر. بدانید به خدا سوگند من همان انسانی هستم که زمین او را از خبرهای خود آگاه میسازد».
أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- الْحَسَنُبْنُعَبْدِ الرَّحِیمِ التَّمَّارُ قَالَ: انْصَرَفْتُ مِنْ مَجْلِسِ بَعْضِ الْفُقَهَاءِ فَمَرَرْتُ عَلَی سَلْمَانَ الشَّاذَکُونِیِّ فَقَالَ لِی مِنْ أَیْنَ جِئْتَ فَقُلْتُ جِئْتُ مِنْ مَجْلِسِ فُلَانٍ یَعْنِی وَاضِعِ کِتَابِ الْوَاحِدَهًِْ فَقَالَ لِی مَا ذَا قَوْلُهُ فِیهِ قُلْتُ شَیْءٌ مِنْ فَضَائِلِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ عَلِیِّبْنِأَبِیطَالِبٍ (علیه السلام) فَقَالَ وَ اللَّهِ لَأُحَدِّثَنَّکَ بِفَضِیلَهًٍْ حَدَّثَنِی بِهَا قُرَشِیٌّ عَنْ قُرَشِیٍّ إِلَی أَنْ بَلَغَ سِتَّهًَْ نَفَرٍ مِنْهُمْ ثُمَّ قَالَ رَجَفَتْ قُبُورُ الْبَقِیعِ عَلَی عَهْدِ عُمَرَبْنِالْخَطَّابِ فَضَجَّ أَهْلُ الْمَدِینَهًِْ مِنْ ذَلِکَ فَخَرَجَ عُمَرُ وَ أَصْحَابُ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) یَدْعُونَ لِتَسْکُنَ الرَّجْفَهًُْ فَمَا زَالَتْ تَزِیدُ إِلَی أَنْ تَعَدَّی ذَلِکَ إِلَی حِیطَانِ الْمَدِینَهًِْ وَ عَزَمَ أَهْلُهَا عَلَی الْخُرُوجِ عَنْهَا فَعِنْدَ ذَلِکَ قَالَ عُمَرُ عَلَیَ بِأَبِی الْحَسَنِ عَلِیِّبْنِأَبِی طَالِبٍ (علیه السلام) فَحَضَرَ فَقَالَ یَا أَبَا الْحَسَنِ أَ لَا تَرَی إِلَی قُبُورِ الْبَقِیعِ وَ رَجْفِهَا حَتَّی تَعَدَّی ذَلِکَ إِلَی حِیطَانِ الْمَدِینَهًِْ وَ قَدْ هَمَّ أَهْلُهَا بِالرَّحْلَهًِْ عَنْهَا فَقَالَ عَلِیٌّ (علیه السلام) عَلَیَّ بِمِائَهًِْ رَجُلٍ مِنْ أَصْحَابِ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) الْبَدْرِیِّینَ فَاخْتَارَ مِنَ الْمِائَهًِْ عَشْرَهًًْ فَجَعَلَهُمْ خَلْفَهُ وَ جَعَلَ التِّسْعِینَ مِنْ وَرَائِهِمْ وَ لَمْ یَبْقَ بِالْمَدِینَهًِْ سِوَی هَؤُلَاءِ إِلَّا حَضَرَ حَتَّی لَمْ یَبْقَ بِالْمَدِینَهًِْ ثَیِّبٌ وَ لَا عَاتِقٌ إِلَّا خَرَجَتْ ثُمَّ دَعَا بِأَبِی ذَرٍّ وَ سَلْمَانَ وَ مِقْدَادَ وَ عَمَّارٍ فَقَالَ لَهُمْ کُونُوا بَیْنَ یَدَیَّ حَتَّی تُوُسِّطَ الْبَقِیعُ وَ النَّاسُ مُحْدِقُونَ بِهِ فَضَرَبَ الْأَرْضَ بِرِجْلِهِ ثُمَّ قَالَ مَا لَکِ مَا لَکِ ثَلَاثاً فَسَکَنَتْ فَقَالَ صَدَقَ اللَّهُ وَ صَدَقَ رَسُولُهُ لَقَدْ أَنْبَأَنِی بِهَذَا الْخَبَرِ وَ هَذَا الْیَوْمِ وَ هَذِهِ السَّاعَهًِْ وَ بِاجْتِمَاعِ النَّاسِ لَهُ أَنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ یَقُولُ فِی کِتَابِهِ إِذا زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ زِلْزالَها وَ أَخْرَجَتِ الْأَرْضُ أَثْقالَها وَ قالَ الْإِنْسانُ ما لَها أَمَا لَوْ کَانَتْ هِیَ هِیَ لَقَالَتْ مَا لَهَا وَ أَخْرَجَتُ لِی أَثْقَالَهَا ثُمَّ انْصَرَفَ وَ انْصَرَفَتِ النَّاسُ مَعَهُ وَ قَدْ سَکَنَتِ الرَّجْفَهًُْ.
امام علی (علیه السلام)- از حسنبنعبد الرّحیم تمّار روایت شده است که وی گفت: از مجلس یکی از فقها بر میگشتم که بر سلمان شاذَکونی گذر کردم. او به من گفت: «از کجا میآیی»؟ گفتم: «از مجلس فلان کس (نویسنده کتاب واحدهًْ)». گفت: «در آنچه گفته است»؟ گفتم: «بخشی از فضائل حضرت علی (علیه السلام)». گفت: «سوگند به خدا! فضیلتی از ایشان برایت میگویم که آن را شش نفر از قریشیان برای یکدیگر نقل کردهاند تا اینکه نفر ششم از آنان، آن را برای من گفته است». سپس وی چنین گفت: در زمان عمربنخطّاب قبرهای بقیع لرزید و اهل مدینه از این پیشامد به هیاهو افتادند. عمر و یاران رسول خدا (صلی الله علیه و آله) بیرون رفتند تا دعا کنند که لرزه آرام گیرد؛ امّا آن همچنان بیشتر شد تا اینکه به دیوارهای مدینه رسید و اهل مدینه تصمیم گرفتند که از شهر خارج شوند. در آن هنگام عمر گفت: «علیبنابیطالب (علیه السلام) را نزد من آورید». امام علی (علیه السلام) حاضر شد. عرض کرد: «ای اباالحسن (علیه السلام)! آیا نمیبینی قبرهای بقیع به لرزه افتاده و این لرزه به دیوارهای مدینه رسیده و اهل مدینه بر آن شدهاند که از شهر سفر کنند»؟ حضرت (علیه السلام) فرمود: «برایم صد تن از یاران رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در جنگ بدر را حاضر کنید». آنگاه ایشان از آن صد تن، ده تن را برگزید و ایشان را پشت سر خود قرار داد و آن نود تن دیگر را پشت ایشان گذاشت، حال آنکه غیر از آنان نیز هرکه در مدینه بود، حاضر شده بود و حتّی بیوه زنان و دختران بی شوهر نیز بیرون آمده بودند. سپس حضرت (علیه السلام) ابوذر و مقداد و سلمان و عمّار را فراخواند و به ایشان فرمود: «در کنار من باشید. آنها به راه افتادند تا اینکه به میان بقیع رسیدند. در همان حال که مردم چشم به حضرت (علیه السلام) دوخته بودند، ایشان پای خود بر زمین کوبید و سه بار فرمود: «تو را چه شده؟ تو را چه شده»؟ در آن دم زمین آرام گرفت. حضرت (علیه السلام) فرمود: «راست گفت خداوند و راست گفت رسول او (صلی الله علیه و آله)، مرا از این خبر و این روز و این ساعت و جمع آمدن مردم آگاه کرده بود. خداوند عزّوجلّ در کتابش میفرماید: إِذَا زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ زِلْزَالَهَا* وَأَخْرَجَتِ الْأَرْضُ أَثْقَالَهَا* وَقَالَ الْإِنسَانُ مَا لَهَا، بدانید اگر این (لرزه) همان (زلزله) بود، میگفتم که او را چه شده و زمین برایم بارهای سنگین خود را بیرون میافکند». سپس ایشان بازگشت و مردم به همراه ایشان بازگشتند و آن لرزه آرام گرفت.
آیه وَ أَخْرَجَتِ الْأَرْضُ أَثْقالَها [2]
و زمين بارهاي سنگينش را خارج سازد.
ابنعبّاس (رحمة الله علیه)- وَ أَخْرَجَتِ الْأَرْضُ أَثْقَالَهَا أَیْ أَخْرَجَتْ مَوْتَاهَا الْمَدْفُونَهًَْ فِیهَا أَحْیَاءً لِلْجَزَاءِ.
ابنعبّاس (رحمة الله علیه)- وَ أَخْرَجَتِ الْأَرْضُ أَثْقالَها؛ یعنی زمین، مردگانی که در آن به خاک سپرده شدهاند را برای دیدن سزای کردارشان، زنده بیرون آورد.
علیّبنابراهیم (رحمة الله علیه)- وَ أَخْرَجَتِ الْأَرْضُ أَثْقالَها قَالَ مِنَ النَّاسِ.
علیبنابراهیم (رحمة الله علیه)- وَ أَخْرَجَتِ الْأَرْضُ أَثْقالَها؛ از مردم.
آیه وَ قالَ الْإِنْسانُ ما لَها [3]
و انسان مي گويد: «زمين را چه ميشود [كه اين گونه ميلرزد]»؟!
الزّهرا (سلام الله علیها)- عَنْ هَارُونَبْنِخَارِجَهًَْ رَفَعَهُ عَنْ فَاطِمَهًَْ (سلام الله علیها) قَالَت أَصَابَ النَّاسَ زَلْزَلَهًٌْ عَلَی عَهْدِ أَبِیبَکْرٍ فَفَزِعَ النَّاسُ إِلَی أَبِیبَکْرٍ وَ عُمَرَ فَوَجَدُوهُمَا قَدْ خَرَجَا فَزِعَیْنِ إِلَی عَلِیٍّ (علیه السلام) فَتَبِعَهُمَا النَّاسُ إِلَی أَنِ انْتَهَوْا إِلَی بَابِ عَلِیٍّ (علیه السلام) فَخَرَجَ إِلَیْهِمْ عَلِیٌّ (علیه السلام) ... فَحَرَّکَ شَفَتَیْهِ ثُمَّ ضَرَبَ الْأَرْضَ بِیَدِهِ ثُمَّ قَالَ مَا لَکِ اسْکُنِی فَسَکَنَتْ فَعَجِبُوا مِنْ ذَلِکَ أَکْثَرَ مِنْ تَعَجُّبِهِمْ أَوَّلًا حَیْثُ خَرَجَ إِلَیْهِمْ قَالَ لَهُمْ فَإِنَّکُمْ قَدْ عَجِبْتُمْ مِنْ صَنِیعِی قَالُوا نَعَمْ فَقَالَ ... وَ قالَ الْإِنْسانُ ما لَها فَأَنَا الْإِنْسَانُ الَّذِی یَقُولُ لَهَا مَا لَکِ یَوْمَئِذٍ تُحَدِّثُ أَخْبارَها إِیَّایَ تُحَدِّثُ.
حضرت زهرا (سلام الله علیها)- در عهد ابوبکر زلزلهای آمد مردم فزعکنان و با شیون نزد ابوبکر و عمر آمده، دیدند آن دو نیز با فزع و جزع محضر علی (علیه السلام) آمدهاند، مردم به تبعیّت از آن دو خود را به درب منزل علی (علیه السلام) رساندند، علی (علیه السلام) از منزل خارج شده و به طرف مردم آمد... امیرالمؤمنین (علیه السلام) دو لب مبارک را حرکت داده سپس دست بر زمین زده و فرمود: «تو را چه میشود آرام باش». زمین آرام گرفت، مردم بیش از آن وقتی که حضرت از منزل خارج شد و به طرفشان آمد در شگفت شدند، باری امام (علیه السلام) به آنها فرمود: «از این عمل و حرکت من تعجّب کردید»؟ گفتند: «آری»! حضرت فرمود: ... قالَ الْإِنْسانُ ما لَها؛ من همان انسانی هستم که به زمین میگوید: تو را چه میشود. یَوْمَئِذٍ تُحَدِّثُ أَخْبارَها؛ منظور از أَخْبارَها؛ من هستم که زمین اخبار از من مینماید».
أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- قُرِئَ عِنْدَ أَمِیرِالْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) إِذا زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ زِلْزالَها إِلَی أَنْ بَلَغَ قَوْلَهُ وَ قالَ الْإِنْسانُ ما لَها* یَوْمَئِذٍ تُحَدِّثُ أَخْبارَها قَالَ أَنَا الْإِنْسَانُ وَ إِیَّایَ تُحَدِّثُ أَخْبَارَهَا.
امام علی (علیه السلام)- امام باقر (علیه السلام) میفرماید: پیش امام علی (علیه السلام) سوره إِذا زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ زِلْزالَها تلاوت شد تا رسید به وَ قالَ الْإِنْسانُ ما لَها* یَوْمَئِذٍ تُحَدِّثُ أَخْبارَها؛ ایشان فرمود: «من همان انسانم و زمین مرا از حوادث بزرگ آگاه میسازد».
علیّبنابراهیم (رحمة الله علیه)- وَ قالَ الْإِنْسانُ ما لَها قَالَ ذَلِکَ أَمِیرُ الْمِؤْمِنِین (علیه السلام).
علیبنابراهیم (رحمة الله علیه)- منظور از وَقَالَ الْإِنسَانُ مَا لَهَا؛ آن انسان، حضرت علی (علیه السلام) است.
آیه يَوْمَئِذٍ تُحَدِّثُ أَخْبارَها [4]
در آن روز زمين تمام خبرهايش را بازگو ميكند
الرّسول (صلی الله علیه و آله)- تَحَفَّظُوا مِنَ الْأَرْضِ فَإِنَّهَا أُمُّکُمْ وَ لَیْسَ فِیهَا أَحَدٌ یَعْمَلُ خَیْراً أَوْ شَرّاً إِلَّا وَ هِیَ مُخْبِرَهًٌْ بِهِ.
پیامبر (صلی الله علیه و آله)- زمین را محترم شمارید که مانند مادرتان است و هرکس کار خوب یا بدی روی آن انجام دهد از آن خبر دهد.
الرّسول (صلی الله علیه و آله)- جَاءَ فِی الْحَدِیثِ أَنَّ النَّبِیَّ (صلی الله علیه و آله) قَالَ: أَ تَدْرُونَ مَا أَخْبَارُهَا قَالُوا اللَّهُ وَ رَسُولُهُ أَعْلَمُ قَالَ أَخْبَارُهَا أَنْ تَشْهَدَ عَلَی کُلِّ عَبْدٍ وَ أَمَهًٍْ بِمَا عَمِلَ عَلَی ظَهْرِهَا تَقُولُ عَمِلَ کَذَا وَ کَذَا یَوْمَ کَذَا وَ کَذَا فَهَذَا أَخْبَارُهَا.
پیامبر (صلی الله علیه و آله)- در حدیث آمده است: پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود: «آیا میدانید خبرهای زمین چیست»؟ اصحاب عرض کردند: «خدا و پیغمبرش آگاهترند». فرمود: «خبرهای زمین این است که بر هر مرد و زن به کرداری که بر روی زمین انجام دادهاند گواهی میدهد و میگوید: فلان شخص در فلان روز فلان کار را انجام داد، این است خبرهای زمین».
الرّسول (صلی الله علیه و آله)- قَالَ أَبُو سَعِیدٍ الْخُدْرِیُّ: إِذَا کُنْتَ بِالْبَوَادِی فَارْفَعْ صَوْتَکَ بِالْأَذَانِ فَإِنِّی سَمِعْتُ رَسُولَ اللهِ (صلی الله علیه و آله) یَقُولُ: لَا تَسْمَعُهُ جِنٌّ وَ لَا إِنْسٌ وَ لَا حَجَرٌ إِلَّا یَشْهَدُ لَهُ.
پیامبر (صلی الله علیه و آله)- ابوسعید خدری گوید: هرگاه در بیابان هستی صدایت را به اذان بلند کن، چرا که از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) شنیدم که میفرمود: «هیچ جنّ و انسان و قطعه سنگی آن را نمیشنود مگر اینکه برای او [در قیامت] گواهی میدهد».
آیه بِأَنَّ رَبَّكَ أَوْحى لَها [5]
چرا كه پروردگارت به آن وحي كرده است.
ابنعبّاس (رحمة الله علیه)- أَذِنَ لَهَا بِأَنْ تُخْبِرَ بِمَا عُمِلَ عَلَیْهَا.
ابنعبّاس (رحمة الله علیه)- خداوند به زمین رخصت داده که از آنچه بر روی آن انجام گرفته، خبر دهد.
آیه يَوْمَئِذٍ يَصْدُرُ النَّاسُ أَشْتاتاً لِيُرَوْا أَعْمالَهُمْ [6]
در آن روز مردم بصورت گروههاي پراكنده [از قبرها] خارج مي شوند تا اعمالشان به آنها نشان داده شود.
علیّبنابراهیم (رحمة الله علیه)- یُحْیَوْنَ أَشْتَاتاً مُؤْمِنِینَ وَ کَافِرِینَ وَ مُنَافِقِینَ لِیُرَوْا أَعْمالَهُمْ قَالَ یَقِفُوا عَلَی مَا فَعَلُوهُ.
علیبنابراهیم (رحمة الله علیه)- أَشْتَاتًا؛ مؤمنان و کافران و منافقان گروه گروه میآیند. لِّیُرَوْا أَعْمَالَهُمْ؛ از آنچه کردهاند، آگاه میشوند.
آیه فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَيْراً يَرَهُ [7]
پس هر كس هموزن ذرّهاي كار خير انجام دهد آن را ميبيند.
آیه وَ مَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ [8]
و هر كس هموزن ذرّهاي كار بد كرده آن را [نيز] ميبيند.
الرّسول (صلی الله علیه و آله)- أَنَّ رَجُلًا جَاءَ إِلَی النَّبِیِّ (صلی الله علیه و آله) لِیُعَلِّمَهُ الْقُرْآنَ فَانْتَهَی إِلَی قَوْلِهِ تَعَالَی فَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَیْراً یَرَهُ* وَ مَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ شَرًّا یَرَهُ فَقَالَ یَکْفِینِی هَذَا وَ انْصَرَفَ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) انْصَرَفَ الرَّجُلُ وَ هُوَ فَقِیهٌ.
پیامبر (صلی الله علیه و آله)- روایت کردهاند که مردی نزد پیامبر (صلی الله علیه و آله) آمد تا از او قرآن فرا گیرد، چون به این گفتهی خدای متعال رسید: فَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَیْراً یَرَهُ* وَ مَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ شَرًّا یَرَهُ؛ گفت: «همین مقدار مرا بس است»؛ و در پی کار خود رفت. پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: «این مرد در حالی بازگشت که فقیه (آگاه از دین) شد».
الرّسول (صلی الله علیه و آله)- عَنْ أَبِی عُبَیْدَهًَْ قَالَ: قَدِمَ صَعْصَعَهًُْ بْنُِ نَاجِیَهًَْ جَدُّ الْفَرَزْدَقِ عَلَی رَسُولِ اللهِ (صلی الله علیه و آله) فِی وَفْدِ بَنِی تَمِیمٍ فَقَالَ: بِأَبِی أَنْتَ {وَ أُمِّی} یَا رَسُولَ اللهِ (صلی الله علیه و آله) أَوْصِنِی. قَالَ: أُوصِیکَ بِأُمِّکَ وَ أَبِیکَ وَ دَابَّتِکَ. قَالَ: زِدْنِی یَا رَسُولَ اللهِ (صلی الله علیه و آله) قَالَ: . . . فَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَیْراً یَرَهُ وَ مَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ شَرًّا یَرَهُ فَقَالَ: حَسْبِی، مَا أُبَالِی أَنْ أَسْمَعَ مِنَ الْقُرْآنِ غَیْرَ هَذَا.
پیامبر (صلی الله علیه و آله)- ابوعبیده گوید: صعصعهبنناجیه جدّ فرزدق (شاعر معروف) با گروهی از قبیله بنیتمیم به محضر رسول خدا (صلی الله علیه و آله) وارد شد و عرض کرد: «ای رسول خدا (صلی الله علیه و آله)! پدر و مادرم به فدایت! مرا اندرزی ده». پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: «تو را به [حفظ حقوقِ] پدر، مادر و خویشانت سفارش میکنم». عرض کرد: «ای رسول خدا (صلی الله علیه و آله)! سفارش بیشتری بفرما». فرمود: «دهان و شرمگاهت را [از حرا] حفظ کن...». و در روایتی دیگر چنین آمده است که: صعصعه، آیاتِ فَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَیْراً یَرَهُ* وَ مَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ شَرًّا یَرَهُ را شنید و گفت: «[این آیات] مرا کافی است و پروایی ندارم از اینکه جز این آیات را از قرآن نشنوم».