سوره صف

ثواب قرائت

۱
(صف/ مقدمه)

الباقر (علیه السلام)- مَنْ قَرَأَ سُورَهًَْ الصَّفِ وَ أَدْمَنَ قِرَاءَتَهَا فِی فَرَائِضِهِ وَ نَوَافِلِهِ صَفَّهُ اللَّهُ مَعَ مَلَائِکَتِهِ وَ أَنْبِیَائِهِ الْمُرْسَلِینَ (علیهم السلام) إِنْ شَاءَ اللَّهُ.

امام باقر (علیه السلام)- هرکس سوره‌ی صف را بخواند و آن را در نمازهای واجب و نافله، عادت همیشگی خود قرار دهد، ان‌شاءالله خداوند او را با ملائکه و انبیای مقرّب خویش در یک صف قرار می‌دهد.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۶، ص۲۱۰
ثواب الأعمال، ص۱۱۸/ نورالثقلین/ البرهان
۲
(صف/ مقدمه)

الرّسول (صلی الله علیه و آله)- مَنْ قَرَأَ هَذِهِ السُّورَهًَْ کَانَ عِیسَی (علیه السلام) مُصَلِّیاً عَلَیْهِ وَ مُسْتَغْفِراً لَهُ مَا دَامَ فِی الدُّنْیَا وَ إِنْ مَاتَ کَانَ رَفِیقَهُ فِی الْآخِرَهًْ وَ مَنْ أَدْمَنَ قِرَاءَتَهَا فِی سَفَرِهِ حَفِظَهُ اللَّهُ وَ کَفَی طَوَارِقَهُ حَتَّی یَرْجِعَ.

پیامبر (صلی الله علیه و آله)- هرکس این سوره را بخواند، عیسی (علیه السلام) بر او درود می‌فرستد و تا زمانی‌که در دنیاست، برای او طلب استغفار می‌کند و چون بمیرد، در آخرت، همراه با او خواهد بود. هرکس به خواندن این سوره در سفر عادت کند و آن را پیوسته بخواند، خداوند عزّوجلّ او را حفظ می‌کند و از مصائب و ناگواریهای راه درامان نگاه داشته میشود تا باز گردد.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۶، ص۲۱۰
البرهان/ نورالثقلین

آیه سَبَّحَ لِلهِ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ وَ هُوَ الْعَزيزُ الْحَكيمُ [1]

آنچه در آسمان‌ها و آنچه در زمين است همه تسبيح خدا مى‌گويند و او شكست‌ناپذير و حكيم است!

آیه يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ ما لا تَفْعَلُونَ [2]

اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد! چرا سخنى مى‌گوييد كه عمل نمى‌كنيد؟!

۱
(صف/ ۲)

الصّادق (علیه السلام)- عِدَهًُْ الْمُؤْمِنِ أَخَاهُ نَذْرٌ لَا کَفَّارَهًَْ لَهُ فَمَنْ أَخْلَفَ فَبِخُلْفِ اللَّهِ بَدَأَ وَ لِمَقْتِهِ تَعَرَّضَ وَ ذَلِکَ قَوْلُهُ یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ ما لا تَفْعَلُونَ کَبُرَ مَقْتاً عِنْدَ اللهِ أَنْ تَقُولُوا ما لا تَفْعَلُونَ.

امام صادق (علیه السلام)- قول و وعده‌ی مؤمن به برادرش، نذر اوست که کفّاره ندارد. هرکس در این وعده، خلف وعده کند، وعده‌ی الهی را زیر پا نهاده و در معرض خشم خدا قرار می‌گیرد. و این همان کلام خداوند عزّوجلّ است که فرمود: یَا أَیُّهَا الذِینَ آَمَنُوا لمَ تَقُولونَ مَا لا تَفْعَلونَ کَبُرَ مَقْتًا عِندَ اللهِ أَن تَقُولوا مَا لا تَفْعَلونَ.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۶، ص۲۱۰
الکافی، ج۲، ص۳۶۳/ وسایل الشیعهًْ، ج۱۲، ص۱۶۵/ البرهان؛ «فیخلف» بدل «فبخلف» و «کبر مقتا عندالله ... الی آخر» محذوف/ نورالثقلین
۲
(صف/ ۲)

الرّسول (صلی الله علیه و آله)- یَا ابْنَ مَسْعُودٍ فَلَا تَکُنْ مِمَّنْ یُشَدِّدُ عَلَی النَّاسِ وَ یُخَفِّفُ عَلَی نَفْسِهِ یَقُولُ اللَّهُ تَعَالَی لِمَ تَقُولُونَ ما لا تَفْعَلُونَ.

پیامبر (صلی الله علیه و آله)- ای پسر مسعود! از کسانی مباش که بر مردمان سخت می‌گیرند و بر خویشتن آسان، خدای متعال می‌فرماید: لِمَ تَقُولُونَ ما لا تَفْعَلُونَ.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۶، ص۲۱۰
مستدرک الوسایل، ج۱۲، ص۲۰۲/ بحارالأنوار، ج۷۴، ص۱۱۱/ مکارم الأخلاق، ص۴۵۷
۳
(صف/ ۲)

العسکری (علیه السلام)- یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ ما لا تَفْعَلُونَ مُخَاطَبَهًٌْ لِأَصْحَابِ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) الَّذِینَ وَعَدُوهُ أَنْ یَنْصُرُوهُ وَ لَا یُخَالِفُوا أَمْرَهُ وَ لَا یَنْقُضُوا عَهْدَهُ فِی أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام)، فَعَلِمَ اللَّهُ أَنَّهُمْ لَا یَفُونَ بِمَا یَقُولُونَ، فَقَالَ لِمَ تَقُولُونَ ما لا تَفْعَلُونَ کَبُرَ مَقْتاً عِنْدَ اللهِ ... وَ قَدْ سَمَّاهُمُ اللَّهُ مُؤْمِنِینَ بِإِقْرَارِهِمْ وَ إِنْ لَمْ یَصْدُقُوا.

امام عسکری (علیه السلام)- یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ ما لا تَفْعَلُونَ؛ این آیه یاران رسول خدا (صلی الله علیه و آله) را مورد خطاب قرار می‌دهد که به رسول خدا (صلی الله علیه و آله) وعده دادند که او را یاری می‌کنند و با دستور او مخالفت نمی‌کنند و عهد خود را درباره‌ی امیرالمؤمنین (علیه السلام) نمی‌شکنند. خداوند می‌دانست که آنان به آنچه می‌گویند، وفا نمی‌کنند. پس فرمود: لمَ تَقُولونَ مَا لا تَفْعَلونَ * کَبُرَ مَقْتًا عِندَ اللهِ أَن تَقُولوا مَا لا تَفْعَلونَ خداوند آنان را به اعتراف و اقرار خودشان، مؤمنین نامید، اگرچه راست نگفتهاند.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۶، ص۲۱۲
بحارالأنوار، ج۳۱، ص۵۸۲/ القمی، ج۲، ص۳۶۵؛ «لایوفون» بدل «لایفون»/ نورالثقلین/ البرهان
۴
(صف/ ۲)

الهادی (علیه السلام)- رِسَالَتُهُ (علیه السلام) فِی الرَّدِّ عَلَی أهْلِ الْجَبْرِ وَ التَّفْویضِ ... وَ أَمَّا قَوْلُهُ فِی السَّبَبِ الْمُهَیِّجِ فَهُوَ النِّیَّهًُْ الَّتِی هِیَ دَاعِیَهًُْ الْإِنْسَانِ إِلَی جَمِیعِ الْأَفْعَالِ وَ حَاسَّتُهَا الْقَلْبُ فَمَنْ فَعَلَ فِعْلًا وَ کَانَ بِدِینٍ لَمْ یُعْقَدْ قَلْبُهُ عَلَی ذَلِکَ لَمْ یَقْبَلِ اللَّهُ مِنْهُ عَمَلًا إِلَّا بِصِدْقِ النِّیَّهًْ وَ لِذَلِکَ أَخْبَرَ عَنِ الْمُنَافِقِینَ بِقَوْلِهِ یَقُولُونَ بِأَفْواهِهِمْ ما لَیْسَ فِی قُلُوبِهِمْ وَ اللهُ أَعْلَمُ بِما یَکْتُمُونَ ثُمَّ أَنْزَلَ عَلَی نَبِیِّهِ (صلی الله علیه و آله) تَوْبِیخاً لِلْمُؤْمِنِینَ یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ ما لا تَفْعَلُونَ الْآیَهًَْ فَإِذَا قَالَ الرَّجُلُ قَوْلًا وَ اعْتَقَدَ فِی قَوْلِهِ دَعَتْهُ النِّیَّهًُْ إِلَی تَصْدِیقِ الْقَوْلِ بِإِظْهَارِ الْفِعْلِ وَ إِذَا لَمْ یَعْتَقِدِ الْقَوْلَ لَمْ تَتَبَیَّنْ حَقِیقَتُهُ وَ قَدْ أَجَازَ اللَّهُ صِدْقَ النِّیَّهًْ وَ إِنْ کَانَ الْفِعْلُ غَیْرَ مُوَافِقٍ لَهَا لِعِلَّهًْ مَانِعٍ یَمْنَعُ إِظْهَارَ الْفِعْلِ فِی قَوْلِهِ إِلَّا مَنْ أُکْرِهَ وَ قَلْبُهُ مُطْمَئِنٌّ بِالْإِیمانِ.

امام هادی (علیه السلام)- نامه آن حضرت (علیه السلام) در انکار و ردّ مذهب جبر و تفویض... و امّا «سبب محرّک» یعنی نیستی که انسان را به هر کار وا می‌دارد، سه و عضو مربوط به آن قلب است، پس هرکه عملی انجام دهد و از صمیم دل با آن موافق نباشد خدا آن را نپذیرد، جز اینکه صدق نیّت و اخلاص پیش آرد، از این‌رو خدا درباره‌ی منافقان فرموده: به زبان خود چیزی می‌گویند که در دل‌هایشان نیست! و خداوند از آنچه کتمان می‌کنند، آگاه‌تر است. (آل عمران/۱۶۷) سپس در مقام توبیخ مؤمنان این آیه را بر پیغمبر (صلی الله علیه و آله) نازل کرده: یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ ما لا تَفْعَلُونَ و چون کسی حرفی زند و قلبش به آن معتقد باشد «نیّت» او را وادارد تا با کردار، گفتارش را تصدیق کند، و اگر بدان پای‌بند نباشد حقیقتش [در عمل] آشکار نمی‌شود، آری آنجا که مانعی در کار است که نمی‌گذارد بر وفق عقیده کار کند خدا همان نیّت راستین را می‌پذیرد، هرچند عمل با آن تطبیق نکند، چنان‌که [درباره‌ی عمّار یاسر و امثالش] فرموده است: به‌جز آن‌ها که تحت فشار واقع شده‌اند درحالی‌که قلبشان آرام و با ایمان است. (نحل/۱۰۶).

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۶، ص۲۱۲
تحف العقول، ص۴۷۲
۵
(صف/ ۲)

ابن‌عبّاس (رحمة الله علیه)- کَانَ نَاسٌ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ قَبْلَ أَنْ یُفْرَضَ الْجِهَادُ یَقُولُونَ: وَدَدْنَا لَوْ أَنَّ اللَّهَ دَلَّنَا عَلَی أَحَبِّ الْأَعْمَالِ إِلَیْهِ فَنَعْمَلَ بِهِ. فَأَخْبَرَهُمُ اللَّهُ أَنَّ أَفْضَلَ الْأَعْمَالِ إِیمَانٌ لَا شَکَّ فِیهِ وَ الْجِهَادُ. فَکَرِهَ ذَلِکَ نَاسٌ وَ شَقَّ عَلَیْهِمْ وَ تَبَاطَئُوا عَنْهُ فَنَزَلَتِ الْآیَهًُْ.

ابن‌عبّاس (رحمة الله علیه)- گروهی از مؤمنان قبل از واجب‌شدن جهاد می‌گفتند: «دوست داریم اگر خداوند ما را به محبوب‌ترین اعمال در نزد خود راهنمایی کرد، به آن عمل کنیم». در نتیجه خداوند آن‌ها را آگاه کرد که برترین اعمال، ایمانِ به دور از شک و جهاد است ولی گروهی آن را نپسندیدند و بر آن‌ها سخت شد و سستی نموده و از آن دوری کردند. در نتیجه این آیه نازل شد.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۶، ص۲۱۲
بحرالعرفان، ج۱۶، ص۱۴

آیه كَبُرَ مَقْتاً عِنْدَ اللهِ أَنْ تَقُولُوا ما لا تَفْعَلُونَ [3]

نزد خدا بسيار موجب خشم است كه سخنى بگوييد كه عمل نمى‌كنيد!

۱
(صف/ ۳)

أمیرالمومنین (علیه السلام)- کَانَ لِی فِیمَا مَضَی أَخ ... وَ کَانَ یَقُولُ مَا یَفْعَلُ {مَا یَقُولُ} وَ لَا یَقُولُ مَا لَا یَفْعَلُ.

امام علی (علیه السلام)- من در گذشته برادری داشتم که هر کاری انجام می‌داد به حساب می‌آورد و کارهای انجام نشده را به رخ مردم نمی‌کشید.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۶، ص۲۱۲
نهج البلاغه، ص۵۲۶/ نورالثقلین
۲
(صف/ ۳)

أمیرالمومنین (علیه السلام)- هَذَا مَا أَمَرَ بِهِ عَبْدُ اللَّهِ عَلِیٌّ أَمِیرُ‌الْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) مَالِکَ‌بْنَ‌الْحَارِثِ الْأَشْتَر ... إِیَّاکَ وَ الْمَنَّ عَلَی رَعِیَّتِکَ بِإِحْسَانِکَ أَوِ التَّزَیُّدَ فِیمَا کَانَ مِنْ فِعْلِکَ أَوْ أَنْ تَعِدَهُمْ فَتُتْبِعَ مَوْعِدَکَ بِخُلْفِکَ فَإِنَّ الْمَنَّ یُبْطِلُ الْإِحْسَانَ وَ التَّزَیُّدَ یَذْهَبُ بِنُورِ الْحَقِّ وَ الْخُلْفَ یُوجِبُ الْمَقْتَ عِنْدَ اللَّهِ وَ النَّاسِ قَالَ اللَّهُ تَعَالَی کَبُرَ مَقْتاً عِنْدَ اللهِ أَنْ تَقُولُوا ما لا تَفْعَلُونَ.

امام علی (علیه السلام)- این فرمانی است از بنده‌ی خدا امیرمؤمنان (علیه السلام) به مالک اشتر پسر حارث ... پرهیز کن از اینکه در احسانت با زیردستان به آن‌ها منّت گذاری، یا کارت را بیشتر به حساب آن‌ها گذاری، یا به آن‌ها وعده بدهی و تخلّف کنی؛ زیرا منّت‌نهادن احسان را نابود کند، و بیشتر به حساب‌نهادن نور حق را از بین می‌برد، و خلف وعده مایه‌ی دشمنی پیش خدا و خلق است، خداوند سبحان فرموده است: کَبُرَ مَقْتاً عِنْدَ اللهِ أَنْ تَقُولُوا ما لا تَفْعَلُونَ.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۶، ص۲۱۲
نهج البلاغهًْ، ص۴۴۴/ تحف العقول، ص۱۴۶/ شرح نهج البلاغهًْ، ج۱۷، ص۱۱۳/ مستدرک الوسایل، ج۱۳، ص۱۷۱/ نورالثقلین

آیه إِنَّ اللهَ يُحِبُّ الَّذينَ يُقاتِلُونَ في سَبيلِهِ صَفًّا كَأَنَّهُمْ بُنْيانٌ مَرْصُوصٌ [4]

خداوند كسانى را دوست مى‌دارد كه در يك صف در راه او پيكار مى‌كنند گويى بنايى آهنين‌اند.

کسانی که

۱ -۱
(صف/ ۴)

ابن‌عبّاس (رحمة الله علیه)- إِنَّ اللهَ یُحِبُّ الَّذِینَ یُقاتِلُونَ فِی سَبِیلِهِ صَفًّا کَأَنَّهُمْ بُنْیانٌ مَرْصُوصٌ نَزَلَتِ الْآیَهًُْ فِی أَمِیرِ‌الْمُؤْمِنِینَ عَلِیِّ‌بْنِ‌أَبِی‌طَالِبٍ (علیه السلام) وَ حَمْزَهًَْ (رحمة الله علیه) وَ عُبَیْدَهًَْ وَ سَهْلِ‌بْنِ‌حُنَیْفٍ وَ الْحَارِثِ‌بْنِ‌صِمَّهًَْ وَ أَبِی‌دُجَانَهًَْ.

ابن‌عبّاس (رحمة الله علیه)- إِنَّ اللهَ یُحِبُّ الذِینَ یُقَاتِلونَ فِی سَبِیلهِ صَفًّا کَأَنَّهُم بُنیَانٌ مَّرْصُوصٌ؛ این آیه در شأن علی (علیه السلام) و حمزه و عبیدهًْ‌بن‌حارث و سهل‌بن‌حنین و حارث‌بن‌صمّه و ابودجانه انصاری که خداوند از آنان خشنود باد، نازل شده است.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۶، ص۲۱۴
بحارالأنوار، ج۳۶، ص۲۴/ فرات الکوفی، ص۴۸۱/ شواهدالتنزیل، ج۲، ص۳۳۹/ تأویل الآیات الظاهرهًْ، ص۶۶۰؛/ البرهان؛ «الحرث» بدل «الحارث»
۱ -۲
(صف/ ۴)

ابن‌عبّاس (رحمة الله علیه)- عَنِ الضَّحَّاکِ عَنِ ابْنِ عَبَّاس قُلْتُ لَهُ مَنْ هَؤُلَاءِ قَالَ عَلِیُّ‌بْنُ‌أَبِی‌طَالِبٍ (علیه السلام) وَ حَمْزَهًُْ أَسَدُ اللَّهِ وَ أَسَدُ رَسُولِهِ (علیه السلام) وَ عُبَیْدَهًُْ‌بْنُ‌الْحَارِثِ وَ مِقْدَادُ‌بْنُ‌الْأَسْوَدِ.

ابن‌عبّاس (رحمة الله علیه)- ضحّاک گوید: به ابن‌عبّاس گفتم: «اینان چه کسانی هستند»؟ گفت: «علیّ‌بن‌ابی‌طالب (علیه السلام)، حمزه شیر خدا و رسولش، عبیدهًْ‌بن‌حارث و مقدادبن‌اسود».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۶، ص۲۱۴
بحارالأنوار، ج۳۶، ص۲۵/ تأویل الآیات الظاهرهًْ، ص۶۶۰/ شواهدالتنزیل، ج۲، ص۳۳۷؛ «علی بن ابیطالب»/ البرهان
۱ -۳
(صف/ ۴)

ابن‌عبّاس (رحمة الله علیه)- عَنِ إبن‌عباس (رحمة الله علیه) قَالَ عَلِیٌّ (علیه السلام) إِذَا صَفَّ فِی الْقِتَالِ کَأَنَّهُ بُنْیانٌ مَرْصُوصٌ یَتْبَعُ مَا قَالَ اللَّهُ فِیهِ فَمَدَحَهُ اللَّهُ وَ مَا قَتَلَ الْمُشْرِکِینَ کَقَتْلِهِ أَحَد.

ابن‌عبّاس (رحمة الله علیه)- چون برای جنگ در صف می‌ایستد، همچون بنیان استوار است که خداوند می‌فرماید: إِنَّ اللهَ یُحِبُّ الَّذِینَ یُقاتِلُونَ فِی سَبِیلِهِ صَفًّا کَأَنَّهُمْ بُنْیانٌ مَرْصُوصٌ و علی (علیه السلام) در هر کاری درصدد کسب رضایت خدا و رسول (صلی الله علیه و آله) خداست و پیش از او هیچ‌کس مشرکان را نکشته است.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۶، ص۲۱۴
بحارالأنوار، ج۳۶، ص۲۵/ بحارالأنوار، ج۴۱، ص۶۱/ روضهًْ الواعظین، ج۱، ص۱۰۵؛ «تفاوت لفظی»

خداوند کسانی را دوست می‌دارد که در یک صف در راه او پیکار می‌کنند گویی بنایی آهنین‌اند

۲ -۱
(صف/ ۴)

أمیرالمومنین (علیه السلام)- وَ اعْلَمُوا أَیُّهَا الْمُؤْمِنُونَ أَنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ قَالَ إِنَّ اللهَ یُحِبُّ الَّذِینَ یُقاتِلُونَ فِی سَبِیلِهِ صَفًّا کَأَنَّهُمْ بُنْیانٌ مَرْصُوصٌ أَتَدْرُونَ مَا سَبِیلُ اللَّهِ وَ مَنْ سَبِیلُهُ وَ مَنْ صِرَاطُ اللَّهِ وَ مَنْ طَرِیقُهُ أَنَا صِرَاطُ اللَّهِ الَّذِی مَنْ لَمْ یَسْلُکْهُ بِطَاعَهًِْ اللَّهِ فِیهِ هُوِیَ بِهِ إِلَی النَّار.

امام علی (علیه السلام)- بدانید ای مؤمنین که خداوند متعال می‌فرماید: إِنَّ اللهَ یُحِبُّ الَّذِینَ یُقاتِلُونَ فِی سَبِیلِهِ صَفًّا کَأَنَّهُمْ بُنْیانٌ مَرْصُوصٌ آیا می‌دانید راه خدا چیست؟ و به راه خدا چه کسی است؟ آیا می‌دانید راه خدا کدام است و به آن راه که می‌رود.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۶، ص۲۱۴
بحارالأنوار، ج۹۴، ص۱۱۶/ إقبال الأعمال، ص۴۶۳/ المصباح للکفعمی، ص۶۹۸/ مصباح المتهجد، ص۷۵۶/ نورالثقلین؛ «أتدرون ما سبیله أنا سبیل الله ... الی آخر» بدل «أتدرون ما سبیل الله و من سبیله ... الی آخر»
۲ -۲
(صف/ ۴)

علی‌بن‌إبراهیم (رحمة الله علیه)- یُقاتِلُونَ فِی سَبِیلِهِ صَفًّا کَأَنَّهُمْ بُنْیانٌ مَرْصُوصٌ قَالَ: یَصْطَفُّونَ کَالْبُنْیَانِ الَّذِی لَا یَزُول.

علیّ‌بن‌ابراهیم (رحمة الله علیه)- یُقَاتِلونَ فِی سَبِیلهِ صَفًّا کَأَنَّهُم بُنیَانٌ مَّرْصُوصٌ؛ همچون بنایی که از بین نمیرود، به صف میایستند.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۶، ص۲۱۴
القمی، ج۲، ص۳۶۵/ نورالثقلین و البرهان؛ «یصطفون» بدل «یصفون»
۲ -۳
(صف/ ۴)

أمیرالمومنین (علیه السلام)- فِی حَدِیثِ مَالِکِ‌بْنِ‌أَعْیَنَ قَالَ: حَرَّضَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) النَّاسَ بِصِفِّینَ فَقَالَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ دَلَّکُمْ عَلی تِجارَهًْ تُنْجِیکُمْ مِنْ عَذابٍ أَلِیمٍ وَ تُشْفِی بِکُمْ عَلَی الْخَیْرِ الْإِیمَانِ بِاللَّهِ وَ الْجِهَادِ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَ جَعَلَ ثَوَابَهُ مَغْفِرَهًْ لِلذَّنْبِ وَ مَساکِنَ طَیِّبَهًْ فِی جَنَّاتِ عَدْنٍ وَ قَالَ عَزَّ وَ جَلَ إِنَّ اللهَ یُحِبُّ الَّذِینَ یُقاتِلُونَ فِی سَبِیلِهِ صَفًّا کَأَنَّهُمْ بُنْیانٌ مَرْصُوصٌ فَسَوُّوا صُفُوفَکُمْ کَالْبُنْیَانِ الْمَرْصُوصِ فَقَدِّمُوا الدَّارِعَ وَ أَخِّرُوا الْحَاسِرَ وَ عَضُّوا عَلَی النَّوَاجِدِ فَإِنَّهُ أَنْبَأُ لِلسُّیُوفِ عَلَی الْهَامِ وَ الْتَوُوا عَلَی أَطْرَافِ الرِّمَاحِ فَإِنَّهُ أَمْوَرُ لِلْأَسِنَّهًْ وَ غُضُّوا الْأَبْصَارَ فَإِنَّهُ أَرْبَطُ لِلْجَأْشِ وَ أَسْکَنُ لِلْقُلُوبِ وَ أَمِیتُوا الْأَصْوَاتَ فَإِنَّهُ أَطْرَدُ لِلْفَشَلِ وَ أَوْلَی بِالْوَقَارِ وَ لَا تَمِیلُوا بِرَایَاتِکُمْ وَ لَا تُزِیلُوهَا وَ لَا تَجْعَلُوهَا إِلَّا مَعَ شُجْعَانِکُمْ فَإِنَّ الْمَانِعَ لِلذِّمَارِ وَ الصَّابِرَ عِنْدَ نُزُولِ الْحَقَائِقِ هُمْ أَهْلُ الْحِفَاظِ.

امام علی (علیه السلام)- در حدیث مالک‌بن‌اعین آمده است: امیرالمؤمنین (علیه السلام) در صفّین مردم را [به جهاد در راه خدا] تشویق کرد و فرمود: «خدای عزّوجلّ شما را راهنمایی کرد». ... فرمود: «خداوند عزّوجلّ فرمود: إِنَّ اللهَ یُحِبُّ الَّذِینَ یُقاتِلُونَ فِی سَبِیلِهِ صَفًّا کَأَنَّهُمْ بُنْیانٌ مَرْصُوصٌ؛ پس صف‌هایتان را مانند بنای آهنین [نفوذناپذیر و] منظّم کنید و کسی که زره دارد مقدّم کنید و کسی که زره ندارد عقب نگه دارید و دندان‌های آسیاب را بر هم بفشارید؛ چون این کار در دورکردن ضربه شمشیر [که] بر سر [وارد می‌شود]، تأثیر بیشتری دارد [و مانع نفوذ شمشیر بر سر می‌شود] و هنگامی‌که نوک نیزه‌ها به شما رسید، حرکت کنید و بپیچید؛ چون این کار در لغزیدن و لیزخوردن نیزه‌ها مؤثرتر است [و مانع نفوذ نیزه در بدن شما می‌شود] و چشم‌های خود را فروگیرید [تا چیزهای وحشتناک نبینید]؛ چون این کار باعث [شجاعت و] تسلّط بیشتر بر اضطراب قلب است و آرامش قلب‌ها را زیادتر می‌کند و صداهایتان را مخفی کنید؛ چون این کار ترس را دورتر می‌کند و به وقار و بزرگواری نزدیک‌تر است و پرچم‌هایتان را کج و مایل نکنید [چون رزمندگان به آن نگاه می‌کنند و اگر آن را نبینند شکست می‌خورند] و آن را [از جای خود] دور نکنید و جز با شجاعانتان قرار ندهید؛ چون [افراد] دفاع‌کننده از امور شایسته حمایت و [افراد] صبرکننده نزد فرودآمدن حقیقت‌هایی [که در جنگ اتّفاق می‌افتد]، این‌ها اهل حمایت از محارم هستند».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۶، ص۲۱۴
الکافی، ج۵، ص۳۹/ نورالثقلین

آیه وَ إِذْ قالَ مُوسى لِقَوْمِهِ يا قَوْمِ لِمَ تُؤْذُونَني وَ قَدْ تَعْلَمُونَ أَنِّي رَسُولُ اللهِ إِلَيْكُمْ فَلَمَّا زاغُوا أَزاغَ اللهُ قُلُوبَهُمْ وَ اللهُ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفاسِقينَ [5]

هنگامى را كه موسى به قومش گفت: «اى قوم من! چرا مرا آزار مى‌دهيد با اينكه مى‌دانيد من فرستاده‌ی خدا به‌سوى شما هستم»؟! هنگامى‌كه آن‌ها [از حق] منحرف شدند، خداوند [به كيفر اين عمل] قلوبشان را منحرف ساخت؛ و خدا گروه فاسقان را هدايت نمى‌كند.

۱
(صف/ ۵)

علی‌بن‌إبراهیم (رحمة الله علیه)- قَولُهُ فَلَمَّا زاغُوا أَزاغَ اللهُ قُلُوبَهُمْ أی شَکَّکَ اللَّهُ قُلُوبَهُم.

علیّ‌بن‌ابراهیم (رحمة الله علیه)- فَلمَّا زَاغُوا أَزَاغَ اللهُ قُلوبَهُمْ؛ یعنی خداوند در قلوبشان شک و تردید ایجاد کرد.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۶، ص۲۱۶
القمی، ج۲، ص۳۶۵/ البرهان

آیه وَ إِذْ قالَ عيسَى‌ابْنُ‌مَرْيَمَ يا بَني‌إِسْرائيلَ إِنِّي رَسُولُ اللهِ إِلَيْكُمْ مُصَدِّقاً لِما بَيْنَ يَدَيَّ مِنَ التَّوْراةِ وَ مُبَشِّراً بِرَسُولٍ يَأْتي مِنْ بَعْدِي اسْمُهُ أَحْمَدُ فَلَمَّا جاءَهُمْ بِالْبَيِّناتِ قالُوا هذا سِحْرٌ مُبينٌ [6]

و هنگامى را كه عيسى‌بن‌مريم گفت: «اى بنى‌اسرائيل! من فرستاده‌ی خدا به‌سوى شما هستم در‌حالى‌كه تصديق‌كننده‌ی توراتى مى‌باشم كه قبل از من فرستاده شده، و بشارت‌دهنده به پيامبرى كه بعد از من مى‌آيد و نام او احمد است». هنگامى‌كه او (احمد) با معجزات و دلايل روشن به سراغ آنان آمد، گفتند: «اين سحرى آشكار است».

و بشارت‌دهنده به پیامبری که بعد از من می‌آید و نام او احمد است»

۱ -۱
(صف/ ۶)

الباقر (علیه السلام)- لَمْ تَزَلِ الْأَنْبِیَاءُ (علیهم السلام) تُبَشِّرُ بِمُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) حَتَّی بَعَثَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی الْمَسِیحَ عِیسَی‌ابْنَ‌مَرْیَمَ (علیه السلام) فَبَشَّرَ بِمُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) وَ ذَلِکَ قَوْلُهُ تَعَالَی یَجِدُونَهُ یَعْنِی الْیَهُودَ وَ النَّصَارَی مَکْتُوباً یَعْنِی صِفَهًَْ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) عِنْدَهُمْ یَعْنِی فِی التَّوْراةِ وَ الْإِنْجِیلِ یَأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهاهُمْ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ عزّوجلّ یُخْبِرُ عَنْ عِیسَی (علیه السلام) وَ مُبَشِّراً بِرَسُولٍ یَأْتِی مِنْ بَعْدِی اسْمُهُ أَحْمَدُ وَ بَشَّرَ مُوسَی وَ عِیسَی (علیها السلام) بِمُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) کَمَا بَشَّرَ الْأَنْبِیَاءُ (علیهم السلام) بَعْضُهُمْ بِبَعْضٍ.

امام باقر (علیه السلام)- زمانی‌که تورات بر موسی (علیه السلام) نازل شد، بشارت به محمّد (صلی الله علیه و آله) داده شد. میان یوسف و موسی (علیها السلام) ده پیامبر بود و جانشین موسی، یوشع‌بن‌نون (علیها السلام) بود. او همان جوانمردی است که خداوند نام او را در کتابش برده است. انبیاء (علیهم السلام) همواره به محمّد (صلی الله علیه و آله)، بشارت می‌دادند تا اینکه خداوند مسیح عیسی‌بن‌مریم (علیه السلام) را به پیامبری مبعوث کرد و او به پیامبری (صلی الله علیه و آله) بشارت داد. و کلام خداوند تعالی در این زمینه، چنین است: یَجِدُونَهُ؛ مقصود، یهود و نصاری است، مَکْتُوبًا؛ یعنی، صفت محمّد (صلی الله علیه و آله) و نام او مکتوب است در تورات و انجیلی که نزدشان است، می‌یابند آن‌ها را به معروف دستور می‌دهد، و از منکر باز می‌دارد. (اعراف/۱۵۷) و کلام خداوند عزّوجلّ است که از زبان عیسی (علیه السلام) خبر میدهد و سخن می‌گوید: و مُبَشِّرًا بِرَسُول یَأْتِی مِن بَعْدِی اسْمُهُ أَحْمَدُ و موسی و عیسی (علیها السلام) به آمدن محمّد (صلی الله علیه و آله) بشارت دادند، همان‌طور که برخی پیامبران به آمدن برخی دیگر بشارت می‌دادند تا اینکه زمان بعثت محمّد (صلی الله علیه و آله) فرا رسید.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۶، ص۲۱۶
الکافی، ج۸، ص۱۱۷/ بحارالأنوار، ج۱۱، ص۴۸ و کمال الدین، ج۱، ص۲۱۶؛ «حتی بعث الله ... فبشر بمحمد (ص)» محذوف/ نورالثقلین/ البرهان؛ «لم تزل الانبیاء ... عیسی بن مریم» محذوف
۱ -۲
(صف/ ۶)

الصّادق (علیه السلام)- فَلَمَّا أَنْ بَعَثَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَ الْمَسِیحَ (علیه السلام) قَالَ الْمَسِیحُ (علیه السلام) لَهُمْ إِنَّهُ سَوْفَ یَأْتِی مِنْ بَعْدِی نَبِیٌّ اسْمُهُ أَحْمَدُ مِنْ وُلْدِ إِسْمَاعِیلَ (علیه السلام) یَجِیءُ بِتَصْدِیقِی وَ تَصْدِیقِکُمْ وَ عُذْرِی وَ عُذْرِکُم.

امام صادق (علیه السلام)- چون خدای عزّوجلّ مسیح را مبعوث ساخت، مسیح (علیه السلام) به مردم گفت: «همانا پس از من پیغمبری که نامش احمد و از اولاد اسماعیل (علیه السلام) است خواهد آمد که مرا و شما را تصدیق می‌کند و حجّت و عذر مرا و شما را می‌آورد».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۶، ص۲۱۶
الکافی، ج۱، ص۲۹۳/ نورالثقلین
۱ -۳
(صف/ ۶)

الصّادق (علیه السلام)- یَعْقُوبَ‌بْنِ‌شُعَیْبٍ عَنْ أَبِی‌عَبْدِ‌اللهِ (علیه السلام) قَالَ: کَانَ بَیْنَ عِیسَی (علیه السلام) وَ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) خَمْسُمِائَهًِْ عَامٍ مِنْهَا مِائَتَیْنِ وَ خَمْسِینَ عَاماً لَیْسَ فِیهَا نَبِیٌ (صلی الله علیه و آله) وَ لَا عَالِمٌ ظَاهِرٌ. قُلْتُ: فَمَا کَانُوا؟ قَالَ: کَانُوا مُتَمَسِّکِینَ بِدِینِ عِیسَی (علیه السلام). قُلْتُ: فَمَا کَانُوا؟ قَالَ: کَانُوا مُؤْمِنِینَ. ثُمَّ قَالَ (علیه السلام): وَ لَا تَکُونُ إِلَّا وَ فِیهَا عَالِمٌ.

امام صادق (علیه السلام)- یعقوب‌بن‌شعیب گوید: امام صادق (علیه السلام) فرمود: «[فاصله‌ی] بین عیسی (علیه السلام) و محمّد (صلی الله علیه و آله) پانصد سال بود که در دویست‌وپنجاه سال از آن پیامبر و عالم آشکاری نبود». عرض کردم: «پس بر چه دینی بودند»؟ فرمود: «به دین عیسی (علیه السلام) متوسّل بودند». عرض کردم: «پس چه بودند»؟ فرمود: «مؤمن بودند». سپس امام (علیه السلام) فرمود: «زمین هیچ وقت بدون عالم نمی‌باشد» [ولی ممکن است آشکار باشند و ممکن است ناشناخته و مخفی باشند].

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۶، ص۲۱۸
نورالثقلین
۱ -۴
(صف/ ۶)

الرّسول (صلی الله علیه و آله)- عَنْ أَبِی‌أُمَامَهًَْ قَالَ: قُلْتُ یَا رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) مَا کَانَ بَدْءُ أَمْرِکَ قَالَ دَعْوَهًُْ أَبِی‌إِبْرَاهِیمَ وَ بُشْرَی عِیسَی ابْنِ مَرْیَمَ وَ رَأَتْ أُمِّی أَنَّهُ خَرَجَ مِنْهَا شَیْءٌ أَضَاءَتْ مِنْهُ قُصُورُ الشَّامِ.

پیامبر (صلی الله علیه و آله)- ابوامامه گوید: به حضرت رسول (صلی الله علیه و آله) عرض کردم: «آیا مردم از نبوّت شما اطلاع داشتند»؟ فرمود: «پدرم ابراهیم مردم را به طرف من دعوت کرد، و عیسی (علیه السلام) نیز به رسالت من مژده داد و مادرم مشاهده کرد که از وی نوری بیرون می‌گردد و به‌وسیله‌ی آن قصور شامات را مشاهده می‌کند».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۶، ص۲۱۸
الخصال، ج۱، ص۱۷۷/ نورالثقلین
بیشتر