الصّادق (علیه السلام)- مَنْ أَدْمَنَ قِرَاءَهًَْ سُورَهًِْ مَرْیَمَ لَمْ یَمُتْ حَتَّی یُصِیبَ مَا یُغْنِیهِ فِی نَفْسِهِ وَ مَالِهِ وَ وُلْدِهِ وَ کَانَ فِی الْآخِرَهًِْ مِنْ أَصْحَابِ عِیسَی ابْنِ مَرْیَمَ (علیه السلام) وَ أُعْطِیَ فِی الْآخِرَهًِْ مِثْلَ مُلْکِ سُلَیْمَانَبْنِدَاوُدَ (علیه السلام) فِی الدُّنْیَا.
امام صادق ( هرکس به خواندن سورهی مریم مواظبت ورزد، نمیمیرد مگر اینکه به چیزی که او را در مورد جان و مال و فرزند بینیاز کند، میرسد و در آخرت از جمله یاران عیسیبنمریم (خواهد بود و در آخرت، از پادشاهی و حکومتی به مانند پادشاهی سلیمانبنداود (در دنیا بهرهمند میگردد.
الرّسول (صلی الله علیه و آله)- مَنْ قَرَأَهَا أُعْطِیَ مِنَ الْأَجْرِ بِعَدَدِ مَنْ صَدَّقَ بِزَکَرِیَّا وَ کَذَّبَ بِهِ وَ یَحْیَی وَ مَرْیَمَ وَ عِیسَی وَ مُوسَی وَ هَارُونَ وَ إِبْرَاهِیمَ وَ إِسْحَاقَ وَ یَعْقُوبَ وَ إِسْمَاعِیلَ (عَشْرَ حَسَنَاتٍ وَ بِعَدَدِ مَنْ دَعَا لِلَّهِ وَلَداً وَ بِعَدَدِ مَنْ لَمْ یَدْعُ لِلَّهِ وَلَدا.
پیامبر ( هرکس سورهی مریم را بخواند، به تعداد کسانی که زکریا، یحیی، مریم، موسی، عیسی، هارون، ابراهیم، اسحاق، یعقوب و اسماعیل (را تصدیق و یا تکذیب کردند، ده حسنه [بهازای هرکدامشان] به او اجر و پاداش داده میشود و به تعداد کسانی که برای خدا فرزندی ادّعا کردهاند و به تعداد کسانی که برای او فرزندی ادّعا نکردهاند.
الرّسول (صلی الله علیه و آله)- مَنْ قَرَأَ هَذِهِ السُّورَهًَْ أُعْطِیَ مِنَ الْحَسَنَاتِ بِعَدَدِ مَنِ ادَّعَی لِلَّهِ وَلَداً سُبْحَانَهُ لَا إِلهَ إِلَّا هُوَ وَ بِعَدَدِ مَنْ صَدَّقَ زَکَرِیَّا وَ عِیسَی وَ مُوسَی وَ إِبْرَاهِیمَ وَ إِسْمَاعِیلَ وَ إِسْحَاقَ وَ یَعْقُوبَ (عَشْرَ حَسَنَاتٍ وَ عَدَدِ مَنْ کَذَّبَ بِهِمْ وَ یُبْنَی لَهُ فِی الْجَنَّهًِْ قَصْرٌ أَوْسَعُ مِنَ السَّمَاءِ وَ الْأَرْضِ فِی أَعْلَی جَنَّهًِْ الْفِرْدَوْسِ وَ یُحْشَرُ مَعَ الْمُتَّقِینَ فِی أَوَّلِ زُمْرَهًِْ السَّابِقِینَ وَ لَا یَمُوتُ حَتَّی یَسْتَغْنِیَ هُوَ وَ وُلْدُهُ وَ یُعْطَی فِی الْجَنَّهًِْ مِثْلَ مُلْکِ سُلَیْمَانَ (علیه السلام) وَ مَنْ کَتَبَهَا وَ عَلَّقَهَا عَلَیْهِ لَمْ یَرَ فِی مَنَامِهِ إِلَّا خَیْراً وَ إِنْ کَتَبَهَا فِی حَائِطِ الْبَیْتِ مَنَعْتْ طَوَارِقَهُ وَ حَرَسَتْ مَا فِیهِ وَ إِنْ شَرِبَهَا الْخَائِفُ أَمِنَ.
پیامبر ( هرکس که این سوره را بخواند، به تعداد افرادی که برای خداوند سبحان که هیچ معبودی جز او نیست، مدّعی فرزند شدند و همچنین به تعداد افرادی که زکریّا و یحیی و عیسی و موسی و ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب (را تصدیق و تکذیب نمودند، برایش حسنات در نظر گرفته میشود و در بهشت، در بالای باغ فردوس قصری برایش ساخته میشود که بزرگتر از آسمان و زمین است و در میان اوّلین گروه پیشگامان (سابقان) به همراه پرهیزگاران محشور میشود و تا زمانیکه که خود و فرزندانش بینیاز نگردند، نمیمیرد و در بهشت از حکومتی به مانند حکومت سلیمان (برخوردار میگردد. هرکس که آن را بنویسد و بر خود آویزان کند، در خواب جز نیکی نمیبیند و اگر آن را بر روی دیوار خانهاش بنویسد از حوادث روزگار در امان میماند و از اموال آن مواظبت مینماید و اگر فردی بیمناک آن را بنوشد، در امان میماند.
آیه كهيعص [1]
كهيعص
المهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)- سَأَلَ سَعْدبْنُعَبْدِاللَّهِ الْقَائِمَ (عجل الله تعالی فرجه الشریف) عَنْ تَأْوِیلِ کهیعص قَالَ (علیه السلام) هَذِهِ الْحُرُوفُ مِنْ أَنْبَاءِ الْغَیْبِ أَطْلَعَ اللَّهُ عَلَیْهَا عَبْدَهُ زَکَرِیَّا (علیه السلام) ثُمَّ قَصَّهَا عَلَی مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) وَ ذَلِکَ أَنَّ زَکَرِیَّا (علیه السلام) سَأَلَ رَبَّهُ أَنْ یُعَلِّمَهُ أَسْمَاءَ الْخَمْسَهًِْ فَأَهْبَطَ عَلَیْهِ جَبْرَئِیلَ (علیه السلام) فَعَلَّمَهُ إِیَّاهَا فَکَانَ زَکَرِیَّا (علیه السلام) إِذَا ذَکَرَ مُحَمَّداً (صلی الله علیه و آله) وَ عَلِیّاً (علیه السلام) وَ فَاطِمَهًَْ (سلام الله علیها) وَ الْحَسَنَ (علیه السلام) سُرِّیَ عَنْهُ هَمُّهُ وَ انْجَلَی کَرْبُهُ وَ إِذَا ذَکَرَ اسْمَ الْحُسَیْنِ (علیه السلام) خَنَقَتْهُ الْعَبْرَهًُْ وَ وَقَعَتْ عَلَیْهِ الْبُهْرَهًُْ فَقَالَ (علیه السلام) ذَاتَ یَوْمٍ إِلَهِی مَا بَالِی إِذْ ذَکَرْتُ أَرْبَعَهًًْ مِنْهُمْ تَسَلَّیْتُ بِأَسْمَائِهِمْ مِنْ هُمُومِی وَ إِذَا ذَکَرْتُ الْحُسَیْنَ (علیه السلام) تَدْمَعُ عَیْنِی وَ تَثُورُ زَفْرَتِی فَأَنْبَأَهُ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی عَنْ قِصَّتِهِ فَقَالَ کهیعص فَالْکَافُ اسْمُ کَرْبَلَاءَ وَ الْهَاءُ هَلَاکُ الْعِتْرَهًِْ وَ الْیَاءُ یَزِیدُ وَ هُوَ ظَالِمُ الْحُسَیْنِ (علیه السلام) وَ الْعَیْنُ عَطَشُهُ وَ الصَّادُ صَبْرُهُ فَلَمَّا سَمِعَ ذَلِکَ زَکَرِیَّا (علیه السلام) لَمْ یُفَارِقْ مَسْجِدَهُ ثَلَاثَهًَْ أَیَّامٍ وَ مَنَعَ فِیهِنَّ النَّاسَ مِنْ الدُّخُولِ عَلَیْهِ وَ أَقْبَلَ عَلَی الْبُکَاءِ وَ النَّحِیبِ وَ کَانَ یُرْثِیهِ إِلَهِی أَتُفْجِعُ خَیْرَ جَمِیعِ خَلْقِکَ بِوَلَدِهِ إِلَهِی أ تُنْزِلُ بَلْوَی هَذِهِ الرَّزِیَّهًِْ بِفِنَائِهِ إِلَهِی أَتُلْبِسُ عَلِیّاً (علیه السلام) وَ فَاطِمَهًَْ (سلام الله علیها) ثِیَابَ هَذِهِ الْمُصِیبَهًِْ إِلَهِی أَ تَحُلُّ کُرْبَهًَْ هَذِهِ الْمُصِیبَهًِْ بِسَاحَتِهَا ثُمَّ کَانَ یَقُولُ إِلَهِی ارْزُقْنِی وَلَداً تَقَرُّ بِهِ عَیْنِی عَلَی الْکِبَرِ فَإِذَا رَزَقْتَنِیهِ فَافْتِنِّی بِحُبِّهِ ثُمَّ افْجَعْنِی بِهِ کَمَا تَفْجَعُ مُحَمَّداً (صلی الله علیه و آله) حَبِیبَکَ بِوَلَدِهِ فَرَزَقَهُ اللَّهُ یَحْیَی وَ فَجَعَهُ بِهِ وکَانَ حَمْلُ یَحْیَی (علیه السلام) سِتَّهًَْ أَشْهُرٍ وَ حَمْلُ الْحُسَیْنِ (علیه السلام).
امام مهدی ( سعدبنعبداللَّه روایت میکند: «به حضرت قائم آل محمّد (گفتم: تأویل کهیعص چیست»؟ فرمود: «این حروف از اخبار غیبی میباشند که خدای علیم بندهی خود حضرت زکریّا را از آنها آگاه نمود و سپس داستان آن را برای حضرت محمّد (شرح داد. جریان این قضیه بدین شرح است که حضرت زکریّا (از خدا خواست که نامهای مبارک پنج تن آلعبا را به او یاد دهد. جبرئیل به زمین هبوط کرد و آنها را به حضرت زکریّا (تعلیم داد. هر وقت حضرت زکریّا نامهای مبارک: محمّد، علی، زهرا، و حسن (را میبرد غم و اندوه وی برطرف میشد، ولی هرگاه نام مبارک حسین (را میبرد گریه راه گلوی او را میگرفت و نفس وی بشماره میافتاد! تا اینکه یک روز حضرت زکریّا (گفت: «بار خدایا! برای چیست که هر وقت من نام آن چهار نفر را میبرم غم و اندوه من برطرف میشود، ولی موقعی که نام حسین (را میبرم چشمانم اشکبار و نفسم به شماره میافتد»!؟ خدای علیم داستان شهادت امام حسین (را برای زکریّا شرح داد و فرمود: «کهیعص؛ "ک" اشاره به کربلای امام حسین (است. "ه" اشاره به شهادت عترت پاک میباشد. "ی" اشاره به نام یزید است که در حقّ حسین (ظلم کرد، "ع" اشاره به عطش حسین (و "ص" اشاره به صبر آن بزرگوار است. هنگامیکه حضرت زکریّا (این جریان را شنید مدّت سه روز از مسجد خویش خارج نشد و در آن مدّت اجازهی ورود به احدی نداد. آنگاه مشغول گریهوزاری شد، وی برای امام حسین (مرثیه میخواند و میگفت: «پروردگارا! آیا بهترین خلق خود یعنی حضرت محمّد (را دچار مصیبت فرزندش میکنی؟ بار خدایا! آیا چنین بلایی را بر در خانهی آن حضرت پیاده خواهی کرد؟ پروردگارا! آیا لباس چنین مصیبتی را به علی و زهرا (میپوشانی! بار خدایا! آیا چنین مصیبتی را نصیب آنان خواهی کرد»؟ سپس حضرت زکریّا دعاء کرد و گفت: «پروردگارا! پسری به من عطا کن که در این زمان پیری، چشم من به وی روشن شود، موقعیکه این پسر را به من عطا کردی مرا شیفتهی محبّت وی بگردان، سپس مرا دچار مصیبت او بکن همچنانکه حضرت محمّد (حبیب خود را دچار مصیبت فرزند خواهی کرد! آنگاه خدا حضرت یحیی (را به زکریّا عطا کرد و او را دچار مصیبت وی نمود». مدّت حمل حضرت یحیی (شش ماه بود و مدّت حمل امام حسین (نیز شش ماه بود.
الصّادق (علیه السلام)- عَن أَبِیبَصِیرٍ عَنْ أَبِیعَبْداللَّهِ (علیه السلام) فِی قَوْلِهِ کهیعص قَالَ هَذِهِ أَسْمَاءُ اللَّهِ مُقَطَّعَهًًْ أَمَّا قَوْلُهُ کهیعص قَالَ اللَّهُ هُوَ الْکَافِی الْهَادِی الْعَالِمُ الصَّادِقُ ذُو الْأَیَادِی الْعِظَامِ وَ هُوَ کَمَا وَصَفَ نَفْسَهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی.
امام صادق ( ابوبصیر، از امام صادق (روایت میکند که فرمود: «کهیعص؛ اینها حروف مقطّعه هستند. امّا منظور از کهیعص، این است: خداوند کفایتکننده و هدایتگر و عالم و صادق و دارای بخششهای فراوان است، و او چنان است که خود، ذات مبارک خویش را وصف کرده است».
الصّادق (علیه السلام)- عَنْ سُفْیَانَ الثَّوْرِیِّ قَال قُلْتُ لِلصَّادِقِ (علیه السلام) یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) مَا مَعْنَی قَوْلِ اللَّهِ عزّوجلّ الم وَ المص وَ الر وَ المر وَ کهیعص وَ طه وَ طس وَ طسم وَ یس وَ ص وَ حم وَ حم عسق وَ ق وَ ن قَالَ (علیه السلام) ... وَ کهیعص مَعْنَاهُ أَنَا الْکَافِی الْهَادِی الْوَلِیُّ الْعَالِمُ الصَّادِقُ الْوَعْدِ.
امام صادق ( سفیان ثوری گوید: به امام صادق (عرض کردم: «ای پسر رسول خدا (معنای فرموده خداوند چیست؟ آنجا که میگوید: الم و المص و الر و المر و کهیعص و طه و طس و طسم و یس و ص و حم و حمعسق و ق و ن»؟ فرمود: «کهیعص ک، ها، یا، عین، صاد یعنی منم کفایتکنندهی مهمّات تمامی مخلوق بهگونهای که به دیگران پناه نبرند و منم راهنما (هادی) بر مراد خود با عقلها و بهطور الهام. و منم ولیّ (اولی) به تصرّف همه هستی، و اولی به نفس انسان از خود او و عالم (دانای) بالذّات که مطّلع بر ضمایر پنهانی است، و منم صادق (وفاکننده) به عهد و پیمان».
الصّادق (علیه السلام)- هَذِهِ أسمَاءُ اللهِ تَبَارَک و تَعَالَی.
امام صادق ( کهیعص اسمهای خدای تبارکوتعالی است.
الصّادق (علیه السلام)- عَنِ ابْنِ عُمَارَهًَْ عَنْ أَبِیهِ قَالَ حَضَرْتُ عِنْدَ جَعْفَرِبْنِمُحَمَّدٍ (علیه السلام) فَدَخَلَ عَلَیْهِ رَجُلٌ فَسَأَلَهُ عَنْ کهیعص فَقَالَ (علیه السلام) کَافٌ کَافٍ لِشِیعَتِنَا هَاءٌ هَادٍ لَهُمْ یَاءٌ وَلِیٌّ لَهُمْ عَیْنٌ عَالِمٌ بِأَهْلِ طَاعَتِنَا صَادٌ صَادِقٌ لَهُمْ وَعْدُهُمْ حَتَّی یَبْلُغَ بِهِمُ الْمَنْزِلَهًَْ الَّتِی وَعَدَهَا إِیَّاهُمْ فِی بَطْنِ الْقُرْآنِ
امام صادق ( عماره گوید: نزد امام صادق (رفتم و مردی نزد او آمد و در مورد «کهیعص» از او سؤال کرد. فرمود: «حرف کاف، بهمعنای کفایتکنندهی شیعیان ما و هاء، یعنی هدایتگر آنان، یاء، یعنی ولیّ آنان، عین، یعنی عالم به کسانی که از ما اطاعت میکنند، و صاد، یعنی که او در وعدههایش نسبت به آنان صادق است تا اینکه آنان را به جایگاهی برساند که در بطن قرآن به آنان وعده داده است.
أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- عَنِ الْأَصْبَغِبْنِنُبَاتَهًَْ قَالَ: مَا کَانَ عَلِیٌّ (علیه السلام) فِی قِتَالٍ قَطُّ إِلَّا نَادَی یَا کهیعص.
امام علی ( اصبغبننباته گوید: علی (در هیچ جنگی نبود مگر اینکه ندا میداد: «ای کهیعص»!
الرّضا (علیه السلام)- یَا إِلَهِی وَ إِلَهَ إِبْرَاهِیمَ وَ إِسْحَاقَ وَ یَعْقُوبَ (یَا رَبَّ کهیعص وَ یس وَ الْقُرْآنِ الْحَکِیم.
امام رضا ( ای خدای من و خدای ابراهیم و اسحاق و یعقوب (! ای پروردگار کهیعص و یس وَ الْقُرْآنِ الْحَکِیم.
آیه ذِكْرُ رَحْمَتِ رَبِّكَ عَبْدَهُ زَكَرِيَّا [2]
[اين] يادى است از رحمت پروردگار تو نسبت به بندهاش زكريّا.
الباقر (علیه السلام)- عَنْ أَبِیجَعْفَرٍ (علیه السلام) فِی قَوْلِهِ ذِکْرُ رَحْمَتِ رَبِّکَ عَبْدَهُ زَکَرِیَّا یَقُولُ ذَکَرَ رَبُّکَ زَکَرِیَّا (علیه السلام) فَرَحِمَهُ.
امام باقر ( ذِکْرُ رَحْمَةِ رَبِّکَ عَبْدَهُ زکریّا؛ منظور از آیه این است: ذکر ربِّک عبدَه فرَحِمه یعنی یاد پروردگار از بندهاش و رحمش در حقّ او.
آیه إِذْ نادى رَبَّهُ نِداءً خَفِيًّا [3]
در آن هنگام كه پروردگارش را در خلوتگاه [عبادت] خواند.
الحسین (علیه السلام)- أَنْتَ الَّذِی نَادَاکَ زَکَرِیَّا (علیه السلام) نِداءً خَفِیًّا قالَ رَبِّ إِنِّی وَهَنَ الْعَظْمُ مِنِّی وَ اشْتَعَلَ الرَّأْسُ شَیْباً وَ لَمْ أَکُنْ بِدُعائِکَ رَبِّ شَقِیًّا وَ قُلْتَ وَ یَدْعُونَنا رَغَباً وَ رَهَباً وَ کانُوا لَنا خاشِعِینَ وَ أَنْتَ الَّذِی اسْتَجَبْتَ لِلَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لِتَزِیدَهُمْ مِنْ فَضْلِکَ.
امام حسین ( [دعای بعد از] نماز شب نیمهی شعبان در کنار قبر سرور ما اباعبدالله حسینبنعلی (: [خدایا] تو کسی هستی که زکریّا تو را در خلوتگاه [عبادت] خواند: قالَ رَبِّ إِنِّی وَهَنَ الْعَظْمُ مِنِّی وَ اشْتَعَلَ الرَّأْسُ شَیْباً وَ لَمْ أَکُنْ بِدُعائِکَ رَبِّ شَقِیّاً؛ و فرمودی: و از روی بیم و امید ما را میخواندند؛ و پیوسته برای ما [خاضع و] خاشع بودند. (انبیاء/۹۰) و تو کسی هستی که درخواست کسانی را که ایمان آورده و کارهای نیک انجام دادهاند پذیرفتی تا از فضل خود بر آنها بیفزایی.
آیه قالَ رَبِّ إِنِّي وَهَنَ الْعَظْمُ مِنِّي وَ اشْتَعَلَ الرَّأْسُ شَيْباً وَ لَمْ أَكُنْ بِدُعائِكَ رَبِّ شَقِيًّا [4]
گفت: «پروردگارا! استخوانم سست شده؛ و شعلهی پيرى سرم را فراگرفته؛ و من هرگز در دعاى تو اى پروردگار من، از اجابت محروم نبودهام.
الباقر (علیه السلام)- قالَ رَبِّ إِنِّی وَهَنَ الْعَظْمُ مِنِّی یَقُولُ ضَعُفَ وَ لَمْ أَکُنْ بِدُعائِکَ رَبِّ شَقِیًّا یَقُولُ لَمْ یَکُنْ دُعَائِی خَائِباً عِنْدَکَ.
امام باقر ( قَالَ رَبِّ إِنِّی وَهَنَ الْعَظْمُ مِنِّی؛ منظور از «وهن» یعنی اینکه ضعیف شده است. وَلَمْ أَکُن بِدُعَائِکَ رَبِّ شَقِیًّا؛ یعنی دعای من نزد تو بینتیجه نبوده است.
الصّادق (علیه السلام)- کَانَ النَّاسُ لَایَشِیبُونَ، فَأَبْصَرَ إِبْرَاهِیمُ (علیه السلام) شَیْباً فِی لِحْیَتِهِ، فَقَالَ: یَا رَبِّ، مَا هذَا؟ فَقَالَ: هذَا وَقَارٌ، فَقَالَ: یَا رَبِّ، زِدْنِی وَقَارا.
امام صادق ( قبلاً مردم پیری را به خود نمیدیدند و اوّلین کسی که آن را مشاهده نمود حضرت ابراهیم (بود که در محاسنش موی سفید دید، به درگاه خدا عرض کرد: «پروردگارا این چیست»؟ حقّ عزّوجلّ فرمود: «این وقار و سنگینی است». عرض کرد: «پروردگارا، به وقار و سنگینی من بیفزا».
الباقر (علیه السلام)- أَصْبَحَ إِبْرَاهِیمُ (علیه السلام) فَرَأَی فِی لِحْیَتِهِ شَیْباً شَعْرَهًًْ بَیْضَاءَ فَقَالَ الْحَمْدُ لِلهِ رَبِّ الْعالَمِینَ الَّذِی بَلَغَنِی هَذَا الْمَبْلَغَ وَ لَمْ أَعْصِ اللَّهَ طَرْفَهًَْ عَیْن.
امام باقر ( ابراهیم (هنگامی که صبح شد، در ریش خود یک موی سپید دید و گفت: «سپاس خدا را که مرا به این سن رساند و خدا را چشمبههمزدنی نافرمانی نکردم».
آیه وَ إِنِّي خِفْتُ الْمَوالِيَ مِنْ وَرائي وَ كانَتِ امْرَأَتي عاقِراً فَهَبْ لي مِنْ لَدُنْكَ وَلِيًّا [5]
و من از بستگانم بعد از خودم بيمناكم [كه حقّ پاسدارى از آيين تو را نگاه ندارند]؛ و درحالىكه همسرم نازا و عقيم است؛ تو ازنزد خود جانشينى به من ببخش.
أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- وَ إِنِّی خِفْتُ الْمَوالِیَ مِنْ وَرائِی یَعْنِی أَنَّهُ لَمْ یَکُنْ لَهُ وَارِثٌ.
امام علی ( وَ إِنِّی خِفْتُ الْمَوالِیَ مِنْ وَرائِی یعنی مرا وارثی نیست.
الرّضا (علیه السلام)- عَنِ الرَّیَّانِبْنِشَبِیبٍ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَی الرِّضَا (علیه السلام) فِی أَوَّلِ یَوْمٍ مِنَ الْمُحَرَّمِ فَقَالَ: یَا ابْنَشَبِیبٍ أَ صَائِمٌ أَنْتَ؟ فَقُلْتُ: لَا. فَقَالَ: إِنَّ هَذَا الْیَوْمَ هُوَ الْیَوْمُ الَّذِی دَعَا فِیهِ زَکَرِیَّا (علیه السلام) رَبَّهُ فَقَالَ: رَبِّ هَبْ لِی مِنْ لَدُنْکَ ذُرِّیَّةً طَیِّبَةً إِنَّکَ سَمِیعُ الدُّعاءِ فَاسْتَجَابَ اللَّهُ لَهُ وَ أَمَرَ الْمَلَائِکَهًَْ فَنَادَتْ زَکَرِیَّا وَ هُوَ قائِمٌ یُصَلِّی فِی الْمِحْرابِ أَنَّ اللهَ یُبَشِّرُکَ بِیَحْیی فَمَنْ صَامَ هَذَا الْیَوْمَ ثُمَّ دَعَا اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ اسْتَجَابَ اللَّهُ لَهُ کَمَا اسْتَجَابَ لِزَکَرِیَّا (علیه السلام).
امام رضا ( ریّانبنشبیب گوید: روز اوّل ماه محرم خدمت امام رضا (رسیدم به من فرمود: «ای پسر شبیب روزهای»؟ گفتم: «نه». فرمود: «این روزهایست که زکریّا (به درگاه پروردگارش دعا کرد و گفت: پروردگارا به من ببخش از پیش خود نژاد پاکی زیرا تو شنوای دعایی خدا برایش اجابت کرد و به فرشتگان دستور داد ندا کردند زکریّا را که در محراب ایستاده بود که خدا تو را به یحیی بشارت میدهد. (آل عمران/۳۹۳۸). هرکه این روز را روزه بدارد و سپس دعا به درگاه خدا کند، خدا دعایش را مستجاب میکند چنانکه برای زکریّا مستجاب کرد».
الباقر (علیه السلام)- وَ إِنِّی خِفْتُ الْمَوالِیَ مِنْ وَرائِی یَقُولُ خِفْتُ الْوَرَثَهًَْ مِنْ بَعْدِی وَ کانَتِ امْرَأَتِی عاقِراً وَ لَمْ یَکُنْ لِزَکَرِیَّا (علیه السلام) یَوْمَئِذٍ وَلَدٌ یَقُومُ مَقَامَهُ وَ یَرِثُهُ وَ کَانَتْ هَدَایَا بَنِی إِسْرَائِیلَ وَ نُذُورُهُمْ لِلْأَحْبَارِ وَ کَانَ زَکَرِیَّا رَئِیسَ الْأَحْبَارِ وَ کَانَتِ امْرَأَهًُْ زَکَرِیَّا (علیه السلام) أُخْتَ مَرْیَمَبِنْتِعِمْرَانبْنِمَاثَانَ وَ یَعْقُوبُبْنمَاثَانَ وَ بَنُومَاثَانَ إِذْ ذَاکَ رُؤَسَاءُ بَنِیإِسْرَائِیلَ وَ بَنُو مُلُوکِهِمْ وَ هُمْ مِنْ وُلْدِ سُلَیْمَانَبْنِدَاوُدَ (علیه السلام).
امام باقر ( وَإِنِّی خِفْتُ الْمَوَالِیَ مِن وَرَائِی؛ از وارثان بعد از خود میترسم. وَکَانَتِ امْرَأَتِی عَاقِرًا؛ در آن زمان زکریّا (فرزندی نداشت که جانشین او شود و وارث او گردد و هدیهها و نذرهای بنیاسرائیل به احبار تعلّق میگرفت و زکریّا نیز رئیس احبار بود و زن زکریّا خواهر مریم (دختر عمرانبنماثان بود و بنیماثان در آن زمان رؤسای بنیاسرائیل و شاهزادگان آنها بوده و از فرزندان سلیمانبنداود (بودند.
الصّادق (علیه السلام)- دَعَا زَکَرِیَّا (علیه السلام) رَبَّهُ فَقَالَ فَهَبْ لِی مِنْ لَدُنْکَ وَلِیًّا یَرِثُنِی وَ یَرِثُ مِنْ آلِ یَعْقُوبَ فَبَشَّرَهُ اللَّهُ تَعَالَی بِیَحْیَی (علیه السلام).
امام صادق ( زکریّا (پروردگارش را خواند و گفت: «فَهَبْ لِی مِنْ لَدُنْکَ وَلِیًّا یَرِثُنِی وَ یَرِثُ مِنْ آلِ یَعْقُوبَ؛ در نتیجه خدای تعالی او را به یحیی (بشارت داد».
المهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)- أَسْأَلُکَ بِالِاسْمِ الَّذِی دَعَاکَ بِهِ عَبْدُکَ وَ نَبِیُّکَ زَکَرِیَّا (علیه السلام) حِینَ سَأَلَکَ دَاعِیاً رَاجِیاً لِفَضْلِکَ فَقَامَ فِی الْمِحْرَابِ یُنَادِی نِدَاءً خَفِیّاً فَقَالَ رَبِّ هَبْ لِی مِنْ لَدُنْکَ وَلِیًّا یَرِثُنِی وَ یَرِثُ مِنْ آلِ یَعْقُوبَ وَ اجْعَلْهُ رَبِّ رَضِیًّا فَوَهَبْتَ لَهُ یَحْیَی (علیه السلام) وَ اسْتَجَبْتَ لَهُ دُعَاءَه.
امام مهدی ( ای خدای من و از تو میخواهم بدان نام که بندهی تو و پیغمبر تو زکریا (تو را بدان نام خواند، هنگامی که از تو مسالت نمود. دعاکننده و امیدوار به افزایش احسان تو، پس در محراب ایستاد و تو را خواند به ندای پنهان و گفت: رَبِّ هَبْ لِی مِنْ لَدُنْکَ وَلِیًّا یَرِثُنِی وَ یَرِثُ مِنْ آلِ یَعْقُوبَ وَ اجْعَلْهُ رَبِّ رَضِیًّا پس به او یحیی (را بخشیدی و دعای او را اجابت کردی.