آیه ۱ - سوره مریم

آیه كهيعص [1]

كهيعص

۱
(مریم/ ۱)

المهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)- سَأَلَ سَعْدبْنُ‌عَبْدِ‌اللَّهِ الْقَائِمَ (عجل الله تعالی فرجه الشریف) عَنْ تَأْوِیلِ کهیعص قَالَ (علیه السلام) هَذِهِ الْحُرُوفُ مِنْ أَنْبَاءِ الْغَیْبِ أَطْلَعَ اللَّهُ عَلَیْهَا عَبْدَهُ زَکَرِیَّا (علیه السلام) ثُمَّ قَصَّهَا عَلَی مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) وَ ذَلِکَ أَنَّ زَکَرِیَّا (علیه السلام) سَأَلَ رَبَّهُ أَنْ یُعَلِّمَهُ أَسْمَاءَ الْخَمْسَهًِْ فَأَهْبَطَ عَلَیْهِ جَبْرَئِیلَ (علیه السلام) فَعَلَّمَهُ إِیَّاهَا فَکَانَ زَکَرِیَّا (علیه السلام) إِذَا ذَکَرَ مُحَمَّداً (صلی الله علیه و آله) وَ عَلِیّاً (علیه السلام) وَ فَاطِمَهًَْ (سلام الله علیها) وَ الْحَسَنَ (علیه السلام) سُرِّیَ عَنْهُ هَمُّهُ وَ انْجَلَی کَرْبُهُ وَ إِذَا ذَکَرَ اسْمَ الْحُسَیْنِ (علیه السلام) خَنَقَتْهُ الْعَبْرَهًُْ وَ وَقَعَتْ عَلَیْهِ الْبُهْرَهًُْ فَقَالَ (علیه السلام) ذَاتَ یَوْمٍ إِلَهِی مَا بَالِی إِذْ ذَکَرْتُ أَرْبَعَهًًْ مِنْهُمْ تَسَلَّیْتُ بِأَسْمَائِهِمْ مِنْ هُمُومِی وَ إِذَا ذَکَرْتُ الْحُسَیْنَ (علیه السلام) تَدْمَعُ عَیْنِی وَ تَثُورُ زَفْرَتِی فَأَنْبَأَهُ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی عَنْ قِصَّتِهِ فَقَالَ کهیعص فَالْکَافُ اسْمُ کَرْبَلَاءَ وَ الْهَاءُ هَلَاکُ الْعِتْرَهًِْ وَ الْیَاءُ یَزِیدُ وَ هُوَ ظَالِمُ الْحُسَیْنِ (علیه السلام) وَ الْعَیْنُ عَطَشُهُ وَ الصَّادُ صَبْرُهُ فَلَمَّا سَمِعَ ذَلِکَ زَکَرِیَّا (علیه السلام) لَمْ یُفَارِقْ مَسْجِدَهُ ثَلَاثَهًَْ أَیَّامٍ وَ مَنَعَ فِیهِنَّ النَّاسَ مِنْ الدُّخُولِ عَلَیْهِ وَ أَقْبَلَ عَلَی الْبُکَاءِ وَ النَّحِیبِ وَ کَانَ یُرْثِیهِ إِلَهِی أَ‌تُفْجِعُ خَیْرَ جَمِیعِ خَلْقِکَ بِوَلَدِهِ إِلَهِی أ تُنْزِلُ بَلْوَی هَذِهِ الرَّزِیَّهًِْ بِفِنَائِهِ إِلَهِی أَ‌تُلْبِسُ عَلِیّاً (علیه السلام) وَ فَاطِمَهًَْ (سلام الله علیها) ثِیَابَ هَذِهِ الْمُصِیبَهًِْ إِلَهِی أَ تَحُلُّ کُرْبَهًَْ هَذِهِ الْمُصِیبَهًِْ بِسَاحَتِهَا ثُمَّ کَانَ یَقُولُ إِلَهِی ارْزُقْنِی وَلَداً تَقَرُّ بِهِ عَیْنِی عَلَی الْکِبَرِ فَإِذَا رَزَقْتَنِیهِ فَافْتِنِّی بِحُبِّهِ ثُمَّ افْجَعْنِی بِهِ کَمَا تَفْجَعُ مُحَمَّداً (صلی الله علیه و آله) حَبِیبَکَ بِوَلَدِهِ فَرَزَقَهُ اللَّهُ یَحْیَی وَ فَجَعَهُ بِهِ وکَانَ حَمْلُ یَحْیَی (علیه السلام) سِتَّهًَْ أَشْهُرٍ وَ حَمْلُ الْحُسَیْنِ (علیه السلام).

امام مهدی ( سعدبن‌عبداللَّه روایت می‌کند: «به حضرت قائم آل محمّد (گفتم: تأویل کهیعص چیست»؟ فرمود: «این حروف از اخبار غیبی می‌باشند که خدای علیم بنده‌ی خود حضرت زکریّا را از آن‌ها آگاه نمود و سپس داستان آن را برای حضرت محمّد (شرح داد. جریان این قضیه بدین شرح است که حضرت زکریّا (از خدا خواست که نام‌های مبارک پنج تن آل‌عبا را به او یاد دهد. جبرئیل به زمین هبوط کرد و آن‌ها را به حضرت زکریّا (تعلیم داد. هر وقت حضرت زکریّا نام‌های مبارک: محمّد، علی، زهرا، و حسن (را می‌برد غم و اندوه وی برطرف می‌شد، ولی هرگاه نام مبارک حسین (را می‌برد گریه راه گلوی او را می‌گرفت و نفس وی بشماره می‌افتاد! تا اینکه یک روز حضرت زکریّا (گفت: «بار خدایا! برای چیست که هر وقت من نام آن چهار نفر را می‌برم غم و اندوه من برطرف می‌شود، ولی موقعی که نام حسین (را می‌برم چشمانم اشکبار و نفسم به شماره می‌افتد»!؟ خدای علیم داستان شهادت امام حسین (را برای زکریّا شرح داد و فرمود: «کهیعص؛ "ک" اشاره به کربلای امام حسین (است. "ه" اشاره به شهادت عترت پاک می‌باشد. "ی" اشاره به نام یزید است که در حقّ حسین (ظلم کرد، "ع" اشاره به عطش حسین (و "ص" اشاره به صبر آن بزرگوار است. هنگامی‌که حضرت زکریّا (این جریان را شنید مدّت سه روز از مسجد خویش خارج نشد و در آن مدّت اجازه‌ی ورود به احدی نداد. آنگاه مشغول گریه‌وزاری شد، وی برای امام حسین (مرثیه می‌خواند و می‌گفت: «پروردگارا! آیا بهترین خلق خود یعنی حضرت محمّد (را دچار مصیبت فرزندش می‌کنی؟ بار خدایا! آیا چنین بلایی را بر در خانه‌ی آن حضرت پیاده خواهی کرد؟ پروردگارا! آیا لباس چنین مصیبتی را به علی و زهرا (می‌پوشانی! بار خدایا! آیا چنین مصیبتی را نصیب آنان خواهی کرد»؟ سپس حضرت زکریّا دعاء کرد و گفت: «پروردگارا! پسری به من عطا کن که در این زمان پیری، چشم من به وی روشن شود، موقعی‌که این پسر را به من عطا کردی مرا شیفته‌ی محبّت وی بگردان، سپس مرا دچار مصیبت او بکن همچنان‌که حضرت محمّد (حبیب خود را دچار مصیبت فرزند خواهی کرد! آنگاه خدا حضرت یحیی (را به زکریّا عطا کرد و او را دچار مصیبت وی نمود». مدّت حمل حضرت یحیی (شش ماه بود و مدّت حمل امام حسین (نیز شش ماه بود.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۹، ص۱۰
بحار الأنوار، ج۱۴، ص۱۷۸/ الاحتجاج؛ ج۲، ص۴۶۳/ إرشادالقلوب؛ ج۲، ص۴۲۱ «بتفاوت»
۲
(مریم/ ۱)

الصّادق (علیه السلام)- عَن أَبِی‌بَصِیرٍ عَنْ أَبِی‌عَبْداللَّهِ (علیه السلام) فِی قَوْلِهِ کهیعص قَالَ هَذِهِ أَسْمَاءُ اللَّهِ مُقَطَّعَهًًْ أَمَّا قَوْلُهُ کهیعص قَالَ اللَّهُ هُوَ الْکَافِی الْهَادِی الْعَالِمُ الصَّادِقُ ذُو الْأَیَادِی الْعِظَامِ وَ هُوَ کَمَا وَصَفَ نَفْسَهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی.

امام صادق ( ابوبصیر، از امام صادق (روایت میکند که فرمود: «کهیعص؛ این‌ها حروف مقطّعه هستند. امّا منظور از کهیعص، این است: خداوند کفایت‌کننده و هدایتگر و عالم و صادق و دارای بخششهای فراوان است، و او چنان است که خود، ذات مبارک خویش را وصف کرده است».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۹، ص۱۰
بحار الأنوار، ج۸۹، ص۳۷۶/ القمی؛ ج۲، ص۴۸؛ «بتفاوت»/ نورالثقلین؛ «فی قوله کهیعص» محذوف
۳
(مریم/ ۱)

الصّادق (علیه السلام)- عَنْ سُفْیَانَ الثَّوْرِیِّ قَال قُلْتُ لِلصَّادِقِ (علیه السلام) یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) مَا مَعْنَی قَوْلِ اللَّهِ عزّوجلّ الم وَ المص وَ الر وَ المر وَ کهیعص وَ طه وَ طس وَ طسم وَ یس وَ ص وَ حم وَ حم عسق وَ ق وَ ن قَالَ (علیه السلام) ... وَ کهیعص مَعْنَاهُ أَنَا الْکَافِی الْهَادِی الْوَلِیُّ الْعَالِمُ الصَّادِقُ الْوَعْدِ.

امام صادق ( سفیان ثوری گوید: به امام صادق (عرض کردم: «ای پسر رسول خدا (معنای فرموده خداوند چیست؟ آنجا که می‌گوید: الم و المص و الر و المر و کهیعص و طه و طس و طسم و یس و ص و حم و حمعسق و ق و ن»؟ فرمود: «کهیعص ک، ها، یا، عین، صاد یعنی منم کفایت‌کننده‌ی مهمّات تمامی مخلوق به‌گونه‌ای که به دیگران پناه نبرند و منم راهنما (هادی) بر مراد خود با عقل‌ها و به‌طور الهام. و منم ولیّ (اولی) به تصرّف همه هستی، و اولی به نفس انسان از خود او و عالم (دانای) بالذّات که مطّلع بر ضمایر پنهانی است، و منم صادق (وفاکننده) به عهد و پیمان».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۹، ص۱۰
بحار الأنوار، ج۸۹، ص۳۷۳/ معانی الأخبار؛ ص۲۲/ نورالثقلین؛ «بتفاوت»/ البرهان
۴
(مریم/ ۱)

الصّادق (علیه السلام)- هَذِهِ أسمَاءُ اللهِ تَبَارَک و تَعَالَی.

امام صادق ( کهیعص اسم‌های خدای تبارک‌وتعالی است.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۹، ص۱۲
بحرالعرفان؛ ج۱۱، ص۳
۵
(مریم/ ۱)

الصّادق (علیه السلام)- عَنِ ابْنِ عُمَارَهًَْ عَنْ أَبِیهِ قَالَ حَضَرْتُ عِنْدَ جَعْفَرِ‌بْنِ‌مُحَمَّدٍ (علیه السلام) فَدَخَلَ عَلَیْهِ رَجُلٌ فَسَأَلَهُ عَنْ کهیعص فَقَالَ (علیه السلام) کَافٌ کَافٍ لِشِیعَتِنَا هَاءٌ هَادٍ لَهُمْ یَاءٌ وَلِیٌّ لَهُمْ عَیْنٌ عَالِمٌ بِأَهْلِ طَاعَتِنَا صَادٌ صَادِقٌ لَهُمْ وَعْدُهُمْ حَتَّی یَبْلُغَ بِهِمُ الْمَنْزِلَهًَْ الَّتِی وَعَدَهَا إِیَّاهُمْ فِی بَطْنِ الْقُرْآنِ

امام صادق ( عماره گوید: نزد امام صادق (رفتم و مردی نزد او آمد و در مورد «کهیعص» از او سؤال کرد. فرمود: «حرف کاف، به‌معنای کفایت‌کننده‌ی شیعیان ما و هاء، یعنی هدایتگر آنان، یاء، یعنی ولیّ آنان، عین، یعنی عالم به کسانی که از ما اطاعت میکنند، و صاد، یعنی که او در وعده‌هایش نسبت به آنان صادق است تا اینکه آنان را به جایگاهی برساند که در بطن قرآن به آنان وعده داده است.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۹، ص۱۲
بحار الأنوار، ج۸۹، ص۳۷۷/ معانی الأخبار؛ ص۲۸/ نورالثقلین/ البرهان/ تأویل الآیات الظاهرهًْ؛ ص۲۹۲؛ «بتفاوت»
۶
(مریم/ ۱)

أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- عَنِ الْأَصْبَغِ‌بْنِ‌نُبَاتَهًَْ قَالَ: مَا کَانَ عَلِیٌّ (علیه السلام) فِی قِتَالٍ قَطُّ إِلَّا نَادَی یَا کهیعص.

امام علی ( اصبغ‌بن‌نباته گوید: علی (در هیچ جنگی نبود مگر اینکه ندا می‌داد: «ای کهیعص»!

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۹، ص۱۲
بحار الأنوار، ج۹۷، ص۳۶/ نورالثقلین؛ «بتفاوت»/ قصص الأنبیاءللجزایری؛ ص۳۹۸
۷
(مریم/ ۱)

الرّضا (علیه السلام)- یَا إِلَهِی وَ إِلَهَ إِبْرَاهِیمَ وَ إِسْحَاقَ وَ یَعْقُوبَ (یَا رَبَّ کهیعص وَ یس وَ الْقُرْآنِ الْحَکِیم.

امام رضا ( ای خدای من و خدای ابراهیم و اسحاق و یعقوب (! ای پروردگار کهیعص و یس وَ الْقُرْآنِ الْحَکِیم.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۹، ص۱۲
بحار الأنوار، ج۸۸، ص۱۸۹/ منتخب الانوار المضییهًْ؛ ص۱۵۲؛ «بتفاوت»
بیشتر