سوره فصلت

ثواب قرائت

۱
(فصلت/ مقدمه)

الصّادق (علیه السلام)- مَنْ قَرَأَ حم السَّجْدَهًَْ کَانَتْ لَهُ نُوراً یَوْمَ الْقِیَامَهًِْ مَدَّ بَصَرِهِ وَ سُرُوراً وَ عَاشَ فِی هَذِهِ الدُّنْیَا مَحْمُوداً مَغْبُوطاً.

امام صادق (علیه السلام)- هرکس سوره‌ی حم سجده را بخواند تا جایی که چشم او کار می‌کند، در روز قیامت دارای نور و سرور خواهد بود و در طول زندگی‌اش در دنیا مورد ستایش و غبطه دیگران خواهد بود.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۳، ص۴۷۴
بحارالأنوار، ج۸۹، ص۲۹۸/ نورالثقلین/ البرهان
۲
(فصلت/ مقدمه)

الرّسول (صلی الله علیه و آله)- مَنْ قَرَأَ هَذِهِ السُّورَهًَْ أَعْطَاهُ اللَّهُ بِعَدَدِ حُرُوفِهَا عَشْرَ حَسَنَاتٍ وَ مَنْ کَتَبَهَا فِی إِنَاءٍ وَ غَسَلَهُ وَ عَجَنَ بِهِ عَجِیناً ثُمَّ سَحَقَهُ وَ أَسَفَّهُ کُلَّ مَنْ بِهِ وَجَعُ الْفُؤَادِ زَالَ عَنْهُ وَ بَرِئَ بِإِذْنِ اللَّهِ تَعَالَی. وَ قَالَ الصَّادِقُ (علیه السلام): مَنْ کَتَبَهَا فِی إِنَاءٍ وَ مَحَاهَا بِمَاءِ الْمَطَرِ وَ سَحَقَ بِذَلِکَ الْمَاءِ کُحْلًا وَ تَکَحَّلَ بِهِ مَنْ فِی عَیْنِهِ بَیَاضٌ أَوْ رَمَدٌ زَالَ عَنْهُ ذَلِکَ الْوَجَعُ وَ لَمْ یَرْمَدْ بِهَا أَبَداً وَ إِنْ تَعَذَّرَ الْکُحْلُ فَلْیَغْسِلْ عَیْنَیْهِ بِذَلِکَ الْمَاءِ یَزُولُ عَنْهُ الرَّمَدُ بِإِذْنِ اللَّهِ تَعَالَی.

پیامبر (صلی الله علیه و آله)- [برهان در خوّاص سوره فصّلت آورده است:] از پیامبر (صلی الله علیه و آله) روایت شده است: «هرکس این سوره را بخواند، خداوند در مقابل هر حرف آن به او ده برابر نیکی عطا خواهد کرد. اگر فردی آن را در داخل ظرفی بنویسد و آن را بشوید و در داخل آن خمیری درست کند سپس آن را پودر کند و آن را بخورد، اگر بیماری قلبی داشته باشد بیماری‌اش برطرف می‌شود و بهبود خواهد یافت». امام صادق (علیه السلام) می‌فرماید: «هرکس این سوره را در داخل ظرفی بنویسد و با آب معطّر آن را پاک نماید و سپس با آن آب، سرمه را پودر کند، اگر فردی که مبتلا به سپیدی در چشم یا چشم درد باشد و چشمانش را به‌وسیله‌ی آن سرمه بکشد، بیماری‌اش برطرف خواهد شد و هرگز دچار چشم درد نخواهد شد و اگر سرمه در دسترس نبود با همان آب، چشمش را بشوید. چرا که به اراده‌ی خداوند چشم درد او برطرف خواهد شد».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۳، ص۴۷۴
البرهان/ نورالثقلین؛ «و من کتبها فی اناء... الی آخر» محذوف

آیه حم [1]

حم

۱
(فصلت/ ۱)

الصّادق (علیه السلام)- شِعَارُنَا ... یَوْمِ الْأَحْزَابِ حم لَا یُنْصَرُونَ.

امام صادق (علیه السلام)- شعار و ندای ما [مسلمانان] روز جنگ احزاب چنین بود: «حم، دشمنان یاری نخواهند شد».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۳، ص۴۷۴
بحارالأنوار، ج۱۹، ص۱۶۳
۲
(فصلت/ ۱)

الرّسول (صلی الله علیه و آله)- أَنَّ النَّبِیَّ (صلی الله علیه و آله) قَالَ لِعَمِّهِ عَبَّاسٍ یَوْمَ حُنیْنٍ نَاوِلْنِی مِنَ الْبَطْحَاءِ فَأَفْقَهَ اللَّهُ الْبَغْلَهًَْ کَلَامَهُ فَانْخَفَضَتْ بِهِ حَتَّی کَادَ بَطْنُهَا یَمَسُّ الْأَرْضَ فَتَنَاوَلَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) مِنَ الْحَصْبَاءِ فَنَفَخَ فِی وُجُوهِهِمْ وَ قَالَ شَاهَتِ الْوُجُوهُ حم، لَا یُنْصَرُونَ.

پیامبر (صلی الله علیه و آله)- پیغمبر (صلی الله علیه و آله) در روز حنین به عمویش عبّاس (فرمود: «از خاک به من بده»، و خدا سخن ایشان را به استر فهماند و آن حیوان پایین آمد تا نزدیک شد شکمش به زمین رسد، و رسول خدا (صلی الله علیه و آله) مشتی ریگ برگرفت و به چهره‌ی آن‌ها پاشید و فرمود: «زشت باد این چهره‌ها حم یاری نخواهند شد»!

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۳، ص۴۷۶
بحارالأنوار، ج۶۱، ص۱۹۲
۳
(فصلت/ ۱)

أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- احْمِلُوا بِأَجْمَعِکُمْ عَلَیْهِمْ بِسْمِ اللَّهُ حم لَا یُنْصَرُونَ وَ حَمَلَ هُوَ بِنَفْسِهِ وَ الْحَسَنَانِ (علیها السلام).

امام علی (علیه السلام)- امام (علیه السلام) فرمان حمله را صادر کرد و فرمود: «با نام خداوند «حم» همگی بر آنان حمله برید که آن‌ها یاری نخواهند شد! [شکست می‌خورند]». خود حضرت (علیه السلام) درحالی‌که فرزندانش، حسن و حسین (علیها السلام) ایشان را همراهی میکردند حملهور شدند.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۳، ص۴۷۶
بحارالأنوار، ج۲۸، ص۱۱۲
۴
(فصلت/ ۱)

الصّادق (علیه السلام)- وَ أَمَّا حم فَمَعْنَاهُ الْحَمِیدُ الْمَجِید.

امام صادق (علیه السلام)- «حم» حمید یعنی ستوده‌شده و پسندیده و مجید یعنی شریف و بزرگوار.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۳، ص۴۷۶
معانی الأخبار، ص۲۲/ نورالثقلین
۵
(فصلت/ ۱)

الباقر (علیه السلام)- عَنْ السَّجَّادِ زَیْنِ‌العَابِدِینَ (علیه السلام) فِی دُعَاءِ یَوْمِ الفِطْرِ فِی وَصْفِ النَّبِیِّ (صلی الله علیه و آله) وَ قُلْتَ جَلَّ قَوْلُکَ لَهُ حِینَ اخْتَصَصْتَهُ بِمَا سَمَّیْتَهُ مِنَ الْأَسْمَاءِ طه ما أَنْزَلْنا عَلَیْکَ الْقُرْآنَ لِتَشْقی وَ قُلْتَ عَزَّ قَوْلُکَ یس وَ الْقُرْآنِ الْحَکِیمِ وَ قُلْتَ تَقَدَّسَتْ أَسْمَاؤُکَ ص وَ الْقُرْآنِ ذِی الذِّکْرِ وَ قُلْتَ عَظُمَتْ آلَاؤُکَ ق وَ الْقُرْآنِ الْمَجِیدِ فَخَصَصْتَهُ أَنْ جَعَلْتَهُ قَسَمَکَ حِینَ أَسْمَیْتَهُ وَ قَرَنْتَ الْقُرْآنَ بِهِ فَمَا فِی کِتَابِکَ مِنْ شَاهِدِ قَسَمٍ وَ الْقُرْآنُ مُرْدَفٌ بِهِ إِلَّا وَ هُوَ اسْمُهُ وَ ذَلِکَ شَرَفٌ شَرَّفْتَهُ بِهِ وَ فَضْلٌ بَعَثْتَهُ إِلَیْهِ تَعْجِزُ الْأَلْسُنُ وَ الْأَفْهَامُ عَنْ عِلْمِ وَصْفِ مُرَادِکَ بِهِ وَ تَکِلُّ عَنْ عِلْمِ شَأْنِکَ عَلَیْهِ فَقُلْتَ عَزَّ جَلَالُکَ فِی تَأْکِیدِ الْکِتَابِ وَ قَبُولِ مَا جَاءَ بِهِ هذا کِتابُنا یَنْطِقُ عَلَیْکُمْ بِالْحَقِ وَ قُلْتَ عَزَّیْتَ و جَلَّیْتَ {عَزَزْتَ وَ جَلَلْتَ} ما فَرَّطْنا فِی الْکِتابِ مِنْ شَیْءٍ وَ قُلْتَ تَبَارَکْتَ وَ تَعَالَیْتَ فِی عَامَّهًِْ ابْتِدَائِهِ الر کِتابٌ أُحْکِمَتْ آیاتُهُ وَ الر کِتابٌ أَنْزَلْناهُ وَ الر تِلْکَ آیاتُ الْکِتابِ الْمُبِینِ وَ الم ذلِکَ الْکِتابُ لا رَیْبَ فِیهِ وَ فِی أَمْثَالِهَا مِنْ سُوَرِ الطَّوَاسِینِ وَ الْحَوَامِیمِ فِی کُلِّ ذَلِکَ بَیَّنْتَ فِی الْکِتَابِ مَعَ الْقَسَمِ الَّذِی هُوَ اسْمُ مَنِ اخْتَصَصْتَهُ لِوَحْیِکَ وَ اسْتَوْدَعْتَهُ سِرَّ غَیْبِک.

امام باقر (علیه السلام)- از امام سجاد (علیه السلام) نقل شده که در دعای روز عید فطر در بیان ویژگی‌های پیامبر (صلی الله علیه و آله) چنین فرمود: خطاب به پیامبر (صلی الله علیه و آله) هنگامی‌که او را برگزیدی برای نام‌هایی که بر وی نهادی، چنین فرمودی: طه! ما قرآن را بر تو نازل نکردیم که خود را سخت به زحمت بیفکنی!. (طه/۲-۱). و تو که کلامت با شکوه است فرمودی: یس! سوگند به قرآن حکیم [و استوار]. (یس/۲-۱). و تو که نام‌هایت مقدّس است فرمودی: ص! سوگند به قرآنی که دارای ذکر است. (ص/۱) و تو که نعمت‌هایت بزرگ است فرمودی: ق! سوگند به قرآن مجید. (ق/۱) پس پیامبر (صلی الله علیه و آله) را به این ویژگی امتیاز دادی که او را سوگند خویش قرار دادی [به او سوگند خوردی] در آن هنگام که وی را برتری داده و میان قرآن و [نامِ] او جمع نمودی. پس در کتابت، هر گواهِ بر سوگندی که [نامِ] قرآن در ادامه‌اش آمده نام پیامبر (صلی الله علیه و آله) به‌عنوان گواه بر آن سوگند آمده است [همچون آیاتی که در بالا به آن‌ها اشاره شد]؛ و این شرافتی است که پیامبر (صلی الله علیه و آله) را به آن شرافت بخشیدی و کمالی است که او را به‌سویش برانگیختی، زبان‌ها و تصوّرها از توصیف مراد تو از دادن این ویژگی [به پیامبر] ناتوانند و از درکِ ستایش تو نسبت به پیامبر (صلی الله علیه و آله) عاجزند. و تو که دارای جلالتِ عظیمی هستی، برای محکم [و استوار] نمودن قرآن و پذیرفتن آنچه آورده، فرمودی: این کتاب ما است که بحق علیه شما سخن می‌گوید [و اعمال شما را بازگو می‌کند]. (جاثیه/۲۹). و تو که با عزّت و شکوهی، فرمودی: ما هیچ‌چیز را در این کتاب، فروگذار نکردیم. (انعام/۳۸). و تو که خجسته و برتری، در ابتدای برخی از سوره‌ها فرمودی: الر، این کتابی است که آیاتش استحکام یافته است. (هود/۱). و [این] کتابی است که بر تو نازل کردیم. (ابراهیم/۱). و الر، این آیات کتاب مبین و روشنگر است. (یوسف/۱). و الم* آن کتاب با عظمتی است که شک در آن راه ندارد. (بقره/۲-۱). و [همچنین] سوره‌هایی مانند این‌ها از سوره‌های طواسین (سوره‌های شعراء، نمل و قصص که با طس شروع می‌شوند) و حوامیم (سوره‌های غافر، فصلت، شوری، زخرف، دخان، جاثیه و احقاف که با حم شروع می‌شوند)؛ در تمامی این موارد، قرآن را با سوگندی همراه نمودی که آن سوگند، [به] نام کسی است که او را مخصوص وحی خویش کرده و سرّ نهانِ خود را نزد او به امانت گذاردی».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۳، ص۴۷۶
بحارالأنوار، ج۸۸، ص۸/ نورالثقلین؛ «بتفاوت»

آیه تَنْزيلٌ مِنَ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ [2]

اين كتابى است كه از سوى خداوند بخشنده‌ی مهربان نازل شده است.

۱
(فصلت/ ۲)

الصّادق (علیه السلام)- عَنْ أَبِی‌عَبْدِ‌اللَّهِ (علیه السلام) ... ثُمَّ قَالَ نَزَلَ جَبْرَئِیلُ عَلَی رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) بِأَنَّ الْإِمَامَ بَعْدَهُ عَلِیٌّ (علیه السلام) ثُمَّ قَرَأَ (علیه السلام) حم تَنْزِیلٌ مِنَ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ.

امام صادق (علیه السلام)- امام صادق (علیه السلام) فرمود: ... جبرئیل بر پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) نازل شد و گفت امام بعد از او، علی (علیه السلام) است. سپس امام صادق (علیه السلام) سوره: حم، تَنْزِیلٌ مِنَ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ را خواند.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۳، ص۴۷۸
بحارالأنوار، ج۲۶، ص۹۶/ تأویل الآیات الظاهرهًْ، ص۵۲۰/ فرات الکوفی، ص۳۸۱
۲
(فصلت/ ۲)

أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- لَمَّا نَزَلَتْ سُورَهًُْ الشُّعَرَاءِ فِی آخِرِهَا آیَهًُْ الْإِنْذَارِ وَ أَنْذِرْ عَشِیرَتَکَ الْأَقْرَبِینَ أَمَرَنِی رَسُولُ الله (صلی الله علیه و آله) وَ قَالَ: یَا عَلِیُّ (علیه السلام) اطْبُخْ وَ لَوْ کُرَاعَ شَاهًٍْ وَ لَوْ صَاعاً مِنْ طَعَامٍ و قَعْباً مِنْ لَبَنٍ وَ اعْمِدْ إِلَی قُرَیْشٍ. قَالَ: فَدَعَوْتُهُمْ وَ اجْتَمَعُوا أَرْبَعِینَ بَطَلًا بِزِیَادَهًٍْ وَ کَانَ فِیهِمْ أَبُوطَالِبٍ (رحمة الله علیه) وَ حَمْزَهًُْ (رحمة الله علیه) وَ الْعَبَّاسُ؛ فَحَضَرْتُ مَا أَمَرَنِی بِهِ رَسُولُ اللهِ (صلی الله علیه و آله) مَعْمُولًا، فَوَضَعْتُهُ بَیْنَ أَیْدِیهِمْ فَضَحِکُوا اسْتِهْزَاءً. فَأَدْخَلَ إِصْبَعَهُ رَسُولُ الله (صلی الله علیه و آله) بِأَرْبَعَهًِْ جَوَانِبِ الْجَفْنَهًِْ فَقَالَ کُلُوا وَ قُولُوا بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ. فَقَالَ أَبُوجَهْلٍ: یَا مُحَمَّدُ (صلی الله علیه و آله) مَا نَاکُلُ وَ أَحَدُنَا یَأْکُلُ الشَّاهًَْ مَعَ أَرْبَعَهًِْ أَصْوُعٍ مِنَ الطَّعَامِ؟ فَقَالَ: کُلْ وَ أَرِنِی أَکْلَکَ. فَأَکَلُوا حَتَّی تَمْلَؤُوا، وَ أَیْمُ اللَّهِ مَا یُرَی أَثَرُ أَکْلِ أَحَدِهِمْ وَ لَا نَقَصَ الزَّادُ. فَصَاحَ بِهِمْ رَسُولُ اللهِ (صلی الله علیه و آله) کُلُوا. فَقَالُوا: وَ مَنْ یَقْدِرُ عَلَی أَکْثَرَ مِنْ هَذَا؟ فَقَالَ: ارْفَعْهُ یَا عَلِیُّ (علیه السلام). فَرَفَعْتُهُ فَدَنَا مِنْهُمْ مُحَمَّدٌ (صلی الله علیه و آله) وَ قَالَ: یَا قَوْمِ، اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ رَبِّی وَ رَبُّکُمْ. فَصَاحَ أَبُولَهَبٍ، وَ قَالَ: قُومُوا إِنَّ مُحَمَّداً (صلی الله علیه و آله) سَحَرَکُمْ. فَقَامُوا وَ مَضَوْا فَاسْتَعْقَبَهُمْ عَلِیُّ‌بْنُ‌أَبِی‌طَالِبٍ (علیه السلام) وَ أَرَادَ أَنْ یَبْطِشَ بِهِمْ، فَقَالَ لَهُ رَسُولُ اللهِ (صلی الله علیه و آله): لَا یَا عَلِیُّ (علیه السلام) ادْنُ مِنِّی. فَتَرَکَهُمْ وَ دَنَا مِنْهُ. فَقَالَ لَهُ: أُمِرْنَا بِالْإِنْذَارِ لَا بِذَاتِ الْفِقَارِ، لِأَنَّ لَهُ وَقْتاً، وَ لَکِنِ اعْمَلْ لَنَا مِنَ الطَّعَامِ مِثْلَ مَا عَمِلْتَ وَ ادْعُ لِی مَنْ دَعَیْتَ {دَعَوْتَ}. فَلَمَّا أَتَی غَدٌ فَعَلْتُ مَا بِالْأَمْسِ فَعَلْتُ. فَلَمَّا اجْتَمَعُوا وَ أَکَلُوا کَمَا أَکَلُوا، فَقَالَ لَهُمْ رَسُولُ الله (صلی الله علیه و آله): مَا أَعْلَمُ شَابّاً مِنَ الْعَرَبِ جَاءَ قَوْمَهُ بِأَفْضَلِ مَا جِئْتُکُمْ بِهِ مِنْ أَمْرِ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَهًِْ. قیِلَ: فَقَالَ أَبُوجَهْلٍ: قَدْ شَغَلَنَا أَمْرُ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) فَلَوْ قَابَلْتُمُوهُ بِرَجُلٍ مِثْلِهِ یَعْرِفُ السِّحْرَ وَ الْکِهَانَهًَْ لَکُنَّا اسْتَرَحْنَا؛ فَقَطَعَ کَلَامَهُ عُتْبَهًُْ‌بْنُ‌رَبِیعَهًَْ وَ قَالَ: وَ اللَّهِ إِنِّی لَبَصِیرٌ بِمَا ذَکَرْتَهُ. فَقَالَ: لِمَ لَا تُبَاحِثْهُ؟ قَالَ: حَاشَا أَنْ کَانَ بِهِ مَا ذَکَرْتَ. فَقَالَ لَهُ: یَا مُحَمَّدُ (صلی الله علیه و آله)! أَنْتَ خَیْرٌ أَمْ هَاشِمٌ؟ أَنْتَ خَیْرٌ أَمْ عَبْدُالْمُطَّلِبِ؟ أَنْتَ خَیْرٌ أَمْ عَبْدُاللهِ؟ أَنْتَ خَیْرٌ أَمْ عَلِیُّ‌بْنُ‌أَبِی‌طَالِبٍ (علیه السلام) دَامِغُ {دافِعُ} الْجَبَابِرَهًِْ قَاصِمُ أَصْلَابِ أَکْبَرِهِمْ؟ فَلِمَ تُضِلُّ آبَائَنَا وَ تَشْتِمُ آلِهَتَنَا؟ فَإِنْ کُنْتَ تُرِیدُ الرِّئَاسَهًَْ عَقَدْنَا لَکَ أَوْلَوِیَّتَهَا وَ کُنْ رَئِیساً لَنَا مَا بَقِیتَ، وَ إِنْ کَانَ بِکَ الْبَاهُ زَوَّجْنَاکَ عَشَرَهًَْ نِسْوَهًٍْ مِنْ أَکْبَرِنَا، وَ إِنْ کُنْتَ تُرِیدُ الْمَالَ جَمَعْنَا لَکَ مِنْ أَمْوَالِنَا مَا یُغْنِیکَ أَنْتَ وَ عَقِبَکَ مِنْ بَعْدِکَ، فَمَا تَقُولُ؟ فَقَال (صلی الله علیه و آله) بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ حم* تَنْزِیلٌ مِنَ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ کِتابٌ فُصِّلَتْ آیاتُهُ قُرْآناً عَرَبِیًّا ... فَإِنْ أَعْرَضُوا فَقُلْ أَنْذَرْتُکُمْ صاعِقَةً مِثْلَ صاعِقَةِ عادٍ وَ ثَمُودَ فَأَمْسَکَ عُتْبَهًُْ عَلَی فِیهِ، وَ رَجَعَ فَنَاشَدَهُ بِاللَّهِ اسْکُتْ، فَسَکَتَ، وَ قَامَ وَ مَضَی، فَقَامَ مَنْ کَانَ حَاضِراً خَلْفَهُ فَلَمْ یَلْحَقُوهُ، فَدَخَلَ وَ لَمْ یَخْرُجْ أَبَداً، فَغَدَوْهُ قُرَیْشٌ. فَقَالَ أَبُوجَهْلٍ: قُومُوا بِنَا إِلَیْهِ. فَدَخَلُوا وَ جَلَسُوا، فَقَالَ أَبُوجَهْلٍ: یَا عُتْبُهًُْ، مُحَمَّدٌ (صلی الله علیه و آله) سَحَرَکَ. فَقَامَ قَائِماً عَلَی قَدَمَیْهِ وَ قَالَ: یَا لُکَعَ الرِّجَالِ، وَ اللَّهِ لَوْ لَمْ تَکُنْ بِبَیْتِی لَقَتَلْتُکَ شَرَّ قِتْلَهًٍْ، یَا وَیْلَکَ، قُلْتَ: مُحَمَّدٌ سَاحِرٌ کَاهِنٌ شاعِرٌ، سِرْنَا إِلَیْهِ سَمِعْنَاهُ تَکَلَّمَ بِکَلَامٍ مِنْ رَبِّ السَّمَاءِ فَحَلَّفْتُهُ وَ أَمْسَکَ، وَ قَدْ سَمَّیْتُمُوهُ الصَّادِقَ الْأَمِینَ، هَلْ رَأَیْتُمْ مِنْهُ کَذِبَهًًْ؟ وَ لَکِنِّی لَوْ تَرَکْتُهُ یُتَمِّمُ مَا قَرَأَ، لَحَلَّ بِکُمْ الْعَذَابُ وَ الذَّهَابُ.

امام علی (علیه السلام)- زمانی‌که سوره‌ی شعراء که در آخر آن آیه: و خویشاوندان نزدیکت را انذار کن!. (شعراء/۲۱۴)، آمده است نازل شد، رسول خدا (صلی الله علیه و آله) به من دستور داد و فرمود: «ای علی (علیه السلام)! غذایی تهیّه کن حتّی اگر کلّه پاچه‌ی چهارپایان یا مشتی حبوبات و کاسه‌ای شیر باشد و به‌سوی قریشیان برو و آن‌ها را دعوت کن. من نیز آن‌ها را دعوت نمودم. آن‌ها که بیش از چهل مرد بودند، جمع شدند. در میان آنان ابوطالب (حمزه (و عبّاس (نیز حضور داشتند. غذایی را که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) دستور پخت آن را داده بود آماده کردم و آن را جلویشان گذاشتم. آن‌ها به نشانه‌ی تمسخر و استهزاء خندیدند. رسول خدا (صلی الله علیه و آله) انگشتش را در چهار گوشه‌ی کاسه فرو برد و فرمود: «به‌نام خداوند بخشنده بخشایشگر بگویید و بخورید». ابوجهل گفت: «ای محمّد (صلی الله علیه و آله)! چه چیزی بخوریم؛ حال آنکه هرکدام از ما یک گوسفند را به همراه چهار کاسه غذا می‌خورد»!؟ رسول خدا (صلی الله علیه و آله) پاسخ داد: «بخور و غذاخوردنت را به من نشان بده». آن‌ها غذا خوردند تا اینکه خسته شدند. ولی به خدا قسم! اثر غذاخوردن هیچ‌کدام از آن‌ها در کاسه مشخص نبود و غذا هم اصلاً کم نشد. رسول خدا (صلی الله علیه و آله) به آن‌ها تعارف کرد: «بخورید»! آن‌ها پاسخ دادند: «چه کسی بیش از این می‌تواند غذا بخورد»؟ پیامبر (صلی الله علیه و آله) به من دستور داد آن را بردارم. من نیز آن را برداشتم. پیامبر (صلی الله علیه و آله) به آن‌ها نزدیک شد و فرمود: «ای قوم من! بدانید که الله خدای من و شما است». ابولهب فریاد زد: «برخیزید که محمّد شما را جادو کرده است». آن‌ها برخاستند و رفتند. من آن‌ها را دنبال کردم و خواستم به آن‌ها حمله کنم. امّا رسول خدا (صلی الله علیه و آله) به من فرمود: «ای علی (علیه السلام)! این کار را نکن. به من نزدیک شو». من آن‌ها را به حال خودشان رها کرده و به رسول خدا (صلی الله علیه و آله) نزدیک شدم. آن حضرت به من فرمود: «به ما دستور داده شده است آن‌ها را از عذاب الهی بترسانیم نه اینکه با آن‌ها بجنگیم. زیرا آن کار نیز وقت و زمان خاصّی دارد. به‌جای این کار، برای ما غذای دیگری شبیه همین غذا تهیّه و افرادی را که به مهمانی دعوت کرده بودی، مجدّداً دعوت کن. فردای آن روز نیز مانند روز اوّل عمل کردم. زمانی‌که مهمانان گرد هم آمدند و غذا خوردند، پیامبر (صلی الله علیه و آله) به آن‌ها فرمود: «من هیچ جوان عربی را نمی‌شناسم که برای قوم خود چیزی آورده باشد که از آنچه که من در زمینه‌ی دنیا و آخرت برایتان آورده‌ام، بهتر باشد». ابوجهل گفت: «مسأله‌ی محمّد (صلی الله علیه و آله)، ما را به خود مشغول کرده است. اگر با او به‌وسیله‌ی فردی که مانند او سحر و کهانت بلد باشد برخورد کنید، از دست او راحت می‌شویم». عقبه‌بن‌ربیعه سخن او را قطع کرد و گفت: «به خدا قسم! من از آنچه گفتی اطّلاع دارم». ابوجهل گفت: «پس چرا با او بحث نمی‌کنی»؟ عتبه گفت: «من گمان نمی‌کنم او ساحر یا کاهن باشد». ابوجهل خطاب به پیامبر (صلی الله علیه و آله) گفت: «ای محمّد (صلی الله علیه و آله)! آیا تو بهتری یا هاشم؟ تو بهتری یا عبدالمطلب؟ تو بهتری یا عبدالله؟ تو بهتری یا علیّ‌بن‌ابی‌طالب (علیه السلام)، درهم کوبنده‌ی گردنکشان و شکننده‌ی کمر بزرگ‌ترین‌شان؟ پس چرا پدران ما را گمراه می‌دانی و به خدایانمان دشنام می‌دهی؟ اگر درپی رسیدن به ریاست و سروری هستی، آن را در اختیار تو قرار می‌دهیم و تا پایان عمر سرور ما باش. اگر زن می‌خواهی، ده تن از با اصل و نسب‌ترین زنان را به همسری تو درمی‌آوریم. اگر ثروت می‌خواهی، برایت ثروتی گرد هم می‌آوریم که تو و فرزندانت را بی‌نیاز کند. حال چه می‌گویی»؟ رسول خدا (صلی الله علیه و آله) پاسخ داد: «بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم* حم* تَنزِیل مِّنَ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ* کِتَابٌ فُصِّلتْ آیَاتُهُ قُرْآنًا عَرَبِیًّا ... فَإِنْ أَعْرَضُوا فَقُل أَنذَرْتُکُمْ صَاعِقَةً مِّثْل صَاعِقَةِ عَادٍ و ثَمُودَ؛ در این هنگام عتبه جلوی دهان رسول خدا (صلی الله علیه و آله) را گرفت و او را به خدا قسم داد که دیگر ادامه ندهد و سکوت کند. آنگاه برخاست و رفت. پس از او همه حاضران برخاستند. امّا به او نپیوستند. او به خانه‌اش رفت و از آنجا خارج نشد. صبح هنگام قریشیان نزد او رفتند. ابوجهل گفت: «برخیزید نزد او برویم». آن‌ها بر او وارد شده و نشستند. ابوجهل گفت: «ای عتبه! محمّد (صلی الله علیه و آله) تو را جادو کرده است»! عتبه از جایش برخاست و گفت: «ای پست فطرت! به خدا قسم! اگر در خانه‌ی من نبودی، تو را به بدترین شیوه می‌کشتم! وای بر تو! گفتی محمّد (صلی الله علیه و آله) ساحر، کاهن و شاعر است. از تو اطاعت کردیم. شنیدیم که او با کلامی از سوی پروردگار آسمان با ما سخن گفت. من او را قسم دادم که دیگر ادامه ندهد. او هم سکوت کرد. این درحالی است که شما خودتان او را راستگوی امانتدار نامیده‌اید. آیا هرگز دروغی از او دیده‌اید؟ ولی اگر من اجازه می‌دادم که آنچه را می‌خواند به پایان ببرد، قطعاً عذاب و نابودی شما را در برمی‌گرفت».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۳، ص۴۷۸
البرهان

آیه كِتابٌ فُصِّلَتْ آياتُهُ قُرْآناً عَرَبِيًّا لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ [3]

كتابى كه آياتش هر مطلبى را در جاى خود بازگو كرده، و قرآنى است فصيح و گوياست براى جمعيّتى كه آگاهند.

۱
(فصلت/ ۳)

علی‌بن‌إبراهیم (رحمة الله علیه)- قَوْلُهُ فُصِّلَتْ آیاتُهُ أَیْ بُیِّنَ حَلَالُهَا وَ حَرَامُهَا وَ أَحْکَامُهَا وَ سُنَنُهَا.

علیّ‌بن‌ابراهیم ( کِتَابٌ فُصِّلتْ آیَاتُهُ قُرْآنًا عَرَبِیًّا لقَومٍ یَعْلمُونَ بدین معناست که حلال و حرام و سنّت‌های آن مشخص شده است.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۳، ص۴۸۰
بحارالأنوار، ج۹، ص۲۳۳/ القمی، ج۲، ص۲۶۱/ البرهان

آیه بَشيراً وَ نَذيراً فَأَعْرَضَ أَكْثَرُهُمْ فَهُمْ لا يَسْمَعُونَ [4]

بشارت‌دهنده و بيم‌دهنده است؛ ولى بيشتر آنان روى‌گردان شدند؛ از‌اين‌رو [حقايق را] نمى‌شنوند.

۱
(فصلت/ ۴)

الصّادق (علیه السلام)- نَزَلَ جَبْرَئِیلُ عَلَی رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) بِأَنَّ الْإِمَامَ بَعْدَهُ عَلِیٌّ (علیه السلام) ثُمَّ قَرَأَ (علیه السلام) حم تَنْزِیلٌ مِنَ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ کِتابٌ فُصِّلَتْ آیاتُهُ قُرْآناً عَرَبِیًّا لِقَوْمٍ یَعْلَمُون حَتَّی بَلَغَ فَأَعْرَضَ أَکْثَرُهُمْ عَنْ وَلَایَهًِْ عَلِیٍّ (علیه السلام) فَهُمْ لایَسْمَعُونَ حَتَّی عامِلُونَ.

امام صادق (علیه السلام)- جبرئیل بر پیامبر (صلی الله علیه و آله) نازل شد و گفت امام بعد از او علی (علیه السلام) است؛ سپس سوره: حم* تَنْزِیلٌ مِنَ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ* کِتابٌ فُصِّلَتْ آیاتُهُ قُرْآناً عَرَبِیًّا لِقَوْمٍ یَعْلَمُونَ خواند تا رسید به فَأَعْرَضَ أَکْثَرُهُمْ. بیشتر آن‌ها از ولایت علی (علیه السلام) اعراض کردند آن‌ها [حقایق را] نمی‌شنوند آن‌ها گفتند: «قلبهای ما نسبت به آنچه ما را به آن دعوت می‌کنی در پوشش‌هایی قرار گرفته و در گوش‌های ما سنگینی است، و میان ما و تو حجابی وجود دارد پس تو به دنبال عمل خود باش، ما هم برای خود عمل می‌کنیم!

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۳، ص۴۸۰
بحارالأنوار، ج۳۶، ص۱۴۴/ بحارالأنوار، ج۲۶، ص۹۶؛ «بان الامام... یعلمون» محذوف و «حتی عاملون» محذوف/ البرهان؛ «حتی عاملون» محذوف
۲
(فصلت/ ۴)

علی‌بن‌إبراهیم (رحمة الله علیه)- بَشِیراً وَ نَذِیراً أَیْ یُبَشِّرُ الْمُؤْمِنِینَ وَ یُنْذِرُ الظَّالِمِینَ فَأَعْرَضَ أَکْثَرُهُمْ یَعْنِی عَنِ الْقُرْآنِ.

علیّ‌بن‌ابراهیم ( بَشِیرًا یعنی به مؤمنان مژده می‌دهد، و نَذِیرًا به‌معنای این است که تهدیدکننده‌ی ظالمان است. فَأَعْرَضَ أَکْثَرُهُمْ امّا بیشتر آن‌ها از قرآن دوری کردند.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۳، ص۴۸۰
بحارالأنوار، ج۹، ص۲۳۳/ البرهان

آیه وَ قالُوا قُلُوبُنا في أَكِنَّةٍ مِمَّا تَدْعُونا إِلَيْهِ وَ في آذانِنا وَقْرٌ وَ مِنْ بَيْنِنا وَ بَيْنِكَ حِجابٌ فَاعْمَلْ إِنَّنا عامِلُونَ [5]

آن‌ها گفتند: «دل‌هاى ما نسبت به آنچه ما را به آن دعوت مى‌كنى در پوشش‌هايى قرار گرفته و در گوش‌هاى ما سنگينى است، و ميان ما و تو [گويا] حجابى وجود دارد؛ پس تو كار خود را انجام بده و ما هم كار خود را انجام مى‌دهيم».

۱
(فصلت/ ۵)

الباقر (علیه السلام)- فِی رِوَایَهًِْ أَبِی‌الْجَارُودِ عَنْ أَبِی‌جَعْفَرٍ (علیه السلام) فِی قَوْلِهِ لَهُمْ قُلُوبٌ لا یَفْقَهُونَ بِها یَقُولُ: طَبَعَ اللَّهُ عَلَیْهَا فَلَا تَعْقِلُ وَ لَهُمْ أَعْیُنٌ عَلَیْهَا غِطَاءٌ عَنِ الْهُدَی لا یُبْصِرُونَ بِها وَ لَهُمْ آذانٌ لا یَسْمَعُونَ بِها جَعَلَ فِی آذَانِهِمْ وَقْراً فَلَمْ یَسْمَعُوا الْهُدَی.

امام باقر (علیه السلام)- در روایت ابوالجارود آمده است: امام باقر (علیه السلام) درباره‌ی آیه: آن‌ها دل‌ها (عقل‌ها) یی دارند که با آن [اندیشه نمی‌کنند، و] نمی‌فهمند. (اعراف/۱۷۹)، فرمود: یعنی خداوند بر دل‌هایشان مهر نهاده به‌همین‌جهت اندیشه‌ای نمی‌کند؛ و چشمانی دارند. (اعراف/۱۷۹)، که بر روی آن‌ها پرده‌ای در مقابل [دیدنِِ] هدایت قرار داده شده که با آن نمی‌بینند؛ و گوش‌هایی که با آن نمی‌شنوند. (اعراف/۱۷۹). خداوند در گوش‌های ایشان سنگینی قرار داده به همین جهت [ندایِ] هدایت را نمی‌شنوند.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۳، ص۴۸۲
بحارالأنوار، ج۵، ص۱۹۷/ نورالثقلین
۲
(فصلت/ ۵)

علی‌بن‌إبراهیم (رحمة الله علیه)- وَ قالُوا قُلُوبُنا فِی أَکِنَّةٍ أَیْ فِی غِشَاوَهًٍْ مِمَّا تَدْعُونَا إِلَیْهِ وَ فِی آذَانِنَا وَقْرٌ وَ مِنْ بَیْنِنَا وَ بَیْنِکَ حِجابٌ فَاعْمَلْ إِنَّنا عَامِلُونَ أَیْ تَدْعُونَا إِلَی مَا لَا نَفْهَمُهُ وَ لَا نَعْقِلُهُ.

علیّ‌بن‌ابراهیم ( أَکِنَّةٍ به‌معنای پوشش است. فَهُمْ لا یَسْمَعُونَ* وقَالوا قُلوبُنَا فِی أَکِنَّةٍ مِّمَّا تَدْعُونَا إِلیْهِ و فِی آذَانِنَا وقْرٌ ومِن بَیْنِنَا و بَیْنِکَ حِجَابٌ فَاعْمَلْ إِنَّنا عامِلُونَ یعنی شما ما را به چیزی دعوت می‌کنید که آن را نمی‌فهمیم و درک نمی‌کنیم.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۳، ص۴۸۲
القمی، ج۲، ص۲۶۱/ بحارالأنوار، ج۹، ص۲۳۳؛ «أی فی غشاوهًْ» محذوف و «و فی آذاننا... عاملون» محذوف
۳
(فصلت/ ۵)

العسکری (علیه السلام)- یُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ تَعَالَی وَ یَکْفُرُونَ بِبَعْضٍ، فَإِذَا کَذَّبُوا مُحَمَّداً (صلی الله علیه و آله) فِی سَائِرِ مَا یَقُولُ، فَقَدْ صَارَ مَا کَذَّبُوا بِهِ أَکْثَرَ، وَ مَا صَدَّقُوا بِهِ أَقَلَّ. وَ إِذَا قُرِئَ غُلْفٌ فَإِنَّهُمْ قَالُوا: قُلُوبُنَا {غُلْفٌ} فِی غِطَاءٍ، فَلَا نَفْهَمُ کَلَامَکَ وَ حَدِیثَکَ. نَحْوَ مَا قَالَ اللَّهُ تَعَالَی: وَ قالُوا قُلُوبُنا فِی أَکِنَّةٍ مِمَّا تَدْعُونا إِلَیْهِ وَ فِی آذانِنا وَقْرٌ وَ مِنْ بَیْنِنا وَ بَیْنِکَ حِجابٌ وَ کِلَا الْقِرَاءَتَیْنِ حَقٌّ، وَ قَدْ قَالُوا بِهَذَا وَ بِهَذَا جَمِیعا.

امام عسکری (علیه السلام)- ایمان به بعضی از آنچه خدا فرستاده دارند و برخ دیگر را کافرند وقتی حضرت محمّد (صلی الله علیه و آله) را در مورد سایر گفتارش تکذیب نمایند تکذیب ایشان از تصدیقشان بیشتر می‌شود؛ امّا اگر قرائت شود غُلْفٌ منظورشان این است که دل‌های ما در پس پرده‌ایست و گفتار و حدیث تو را نمی‌فهمیم. شبیه این آیه است که خداوند می‌فرماید: وَ قالُوا قُلُوبُنا فِی أَکِنَّةٍ مِمَّا تَدْعُونا إِلَیْهِ وَ فِی آذانِنا وَقْرٌ وَ مِنْ بَیْنِنا وَ بَیْنِکَ حِجابٌ و هر دو قرائت درست است آن‌ها مدّعی هر دو جهت شده‌اند.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۳، ص۴۸۲
العسکری، ص۳۹۰/ بحارالأنوار، ج۹، ص۳۲۰ و بحارالأنوار، ج۶۷، ص۱۷۰؛ «یومنون ببعض... نحو ما قال الله» محذوف

آیه قُلْ إِنَّما أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُوحى إِلَيَّ أَنَّما إِلهُكُمْ إِلهٌ واحِدٌ فَاسْتَقيمُوا إِلَيْهِ وَ اسْتَغْفِرُوهُ وَ وَيْلٌ لِلْمُشْرِكينَ [6]

بگو: «من فقط انسانى مثل شما هستم؛ [ولى] بر من وحى مى‌شود كه معبود شما معبودى يگانه است؛ پس تمام توجّه خود را به‌طور كامل به‌‌سوى او كنيد و از وى آمرزش بخواهيد؛ واى بر مشركان!

آیه الَّذينَ لا يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ كافِرُونَ [7]

همان كسانى كه زكات نمى‌پردازند، و آخرت را منكرند.

پس تمام توجّه خویش را به او کنید

۱ -۱
(فصلت/ ۷)

علی‌بن‌إبراهیم (رحمة الله علیه)- قَوْلُهُ فَاسْتَقِیمُوا إِلَیْهِ أَیْ أَجِیبُوهُ قَوْلُهُ وَ وَیْلٌ لِلْمُشْرِکِینَ هُمُ الَّذِینَ أَقَرُّوا بِالْإِسْلَامِ وَ أَشْرَکُوا بِالْأَعْمَالِ.

علیّ‌بن‌ابراهیم ( فَاسْتَقِیمُوا إِلَیْهِ یعنی او را اجابت کنید. آیه: وَ وَیْلٌ لِلْمُشْرِکِینَ؛ آن‌ها کسانی هستند که اقرار به اسلام و شرک در اعمال دارند.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۳، ص۴۸۲
بحارالأنوار، ج۹، ص۲۳۳/ القمی، ج۲، ص۲۶۱
۱ -۲
(فصلت/ ۷)

الرّسول (صلی الله علیه و آله)- قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله): أَیُّهَا النَّاسُ اسْتَقِیمُوا إِلَی رَبِّکُمْ کَمَا قَالَ اللَّهُ تَعَالَی: فَاسْتَقِیمُوا إِلَیْهِ وَ اسْتَغْفِرُوهُ وَ قَالَ سُبْحَانَهُ: إِنَّ الَّذِینَ قالُوا رَبُّنَا اللهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا أَیُّهَا النَّاسُ وَ لا تَکُونُوا کَالَّتِی نَقَضَتْ غَزْلَها مِنْ بَعْدِ قُوَّةٍ أَنْکاثاً تَتَّخِذُونَ أَیْمانَکُمْ دَخَلًا بَیْنَکُمْ وَ اعْلَمُوا أَنَّهُ مَنْ لَمْ یَکُنْ مُسْتَقِیماً فِی صِفَتِهِ لَمْ یَرْتَقِ مِنْ مَقَامٍ إِلَی غَیْرِهِ وَ لَمْ یَتَبَیَّنْ سُلُوکَهُ عَلَی صِحَّهًٍْ وَ لَمْ تَخْرُجُوا مِنْ عِزِّ التَّقْوَی إِلَی ذُلِّ الْمَعْصِیَهًِْ وَ لَا مِنْ أُنْسِ الطَّاعَهًِْ إِلَی وَحْشَهًِْ الْخَطِیئَهًِْ وَ لَا تُسِرُّوا لِإِخْوَانِکُمْ غِشّاً فَإِنَّ مَنْ أَسَرَّ لِأَخِیهِ غِشّاً أَظْهَرَهُ اللَّهُ عَلَی صَفَحَاتِ وَجْهِهِ وَ فَلَتَاتِ لِسَانِهِ فَأَوْرَثَهُ بِهِ الذُّلَّ فِی الدُّنْیَا وَ الْخِزْیَ وَ الْعَذَابَ وَ النَّدَامَهًَْ فِی الْآخِرَهًِْ فَأَصْبَحَ مِنَ الْخَاسِرِینَ أَعْمَالا.

پیامبر (صلی الله علیه و آله)- رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود: «ای مردم بشتابید به‌سوی پروردگارتان همان‌طوری که خدای متعال فرموده است: فَاسْتَقِیمُوا إِلَیْهِ وَ اسْتَغْفِرُوهُ و فرموده است: إِنَّ الَّذِینَ قالُوا رَبُّنَا اللهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا؛ ای مردم همانند آن زن [سبک مغز] نباشید که پشمهای تابیده خود را، پس از استحکام، وامی‌تابید! درحالی‌که [سوگند و پیمان] خود را وسیله‌ی خیانت و فساد قرار می‌دهید. (نحل/۹۲). بدانید هرکس در آن صفتی که دارد پابرجا نباشد اصلاح نمی‌شود و روش درستی نخواهد داشت و از عزّت پرهیزکاری به‌سوی ذلّت گناه می‌رود و هم از انس طاعت به‌سوی وحشت گناه می‌رود و با برادران دینی خود نیرنگ نکنید ظاهر و باطنتان یکسان باشد. و هرکس چنین باشد آثار نیرنگ بر چهره‌اش ظاهر و آشکار است و از لغزش‌های زبان مطلب روشن می‌شود پس به‌واسطه‌ی نیرنگ بازی ذلیل و پست می‌شود در دنیا و عذاب پشیمانی برایش در آخرت است پس شب را به صبح می‌رساند درصورتی‌که از نظر کردار و عمل از زیان‌کاران می‌باشد.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۳، ص۴۸۲
إرشادالقلوب، ج۱، ص۸۴

وای بر مشرکان! همان‌ها که زکات را نمی‌پردازند، و آخرت را منکرند

۲ -۱
(فصلت/ ۷)

الصّادق (علیه السلام)- عَنْ أَبَانِ‌بْنِ‌تَغْلِبَ قَالَ: قَالَ لِی أَبُو عَبْدِ اللَّه (علیه السلام): یَا أَبَانُ إِنَّ اللَّهَ لَایَطْلُبُ مِنَ الْمُشْرِکِینَ زَکَاهًَْ أَمْوَالِهِمْ وَ هُمْ یُشْرِکُونَ بِهِ حَیْثُ یَقُولُ وَ وَیْلٌ لِلْمُشْرِکِینَ الَّذِینَ لا یُؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ کافِرُونَ قُلْتُ لَهُ کَیْفَ ذَاکَ جُعِلْتُ فِدَاکَ فَسِّرْهُ لِی فَقَالَ وَیْلٌ لِلْمُشْرِکِینَ الَّذِینَ أَشْرَکُوا بِالْإِمَامِ الْأَوَّلِ وَ هُمْ بِالْأَئِمَّهًِْ (علیهم السلام) الْآخِرِینَ کَافِرُونَ یَا أَبَانُ إِنَّمَا دَعَا اللَّهُ الْعِبَادَ إِلَی الْإِیمَانِ بِهِ فَإِذَا آمَنُوا بِاللَّهِ وَ بِرَسُولِهِ (صلی الله علیه و آله) افْتَرَضَ عَلَیْهِمُ الْفَرَائِضُ.

امام صادق (علیه السلام)- ابان‌بن‌تغلب گوید: امام صادق (علیه السلام) به من فرمود: «ای ابان! خداوند از مشرکین زکات مالشان را درحالی‌که مشرک باشند نخواسته است. چنانچه در این آیه می‌فرماید: وَ وَیْلٌ لِلْمُشْرِکِینَ* الَّذِینَ لا یُؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ کافِرُونَ». عرض کردم: «فدایت شوم! این مطلب را برایم توضیح بدهید». فرمود: «وای بر مشرکین که در مورد امام اوّل شرک آوردند و آن‌ها در مورد ائمه (علیهم السلام) دیگر هم کافرند. ابان! خداوند مردم را دعوت به ایمان به خود کرده وقتی ایمان به خدا و پیامبر (صلی الله علیه و آله) آوردند واجبات بر آن‌ها لازم می‌شود».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۳، ص۴۸۴
بحارالأنوار، ج۲۳، ص۸۳/ القمی، ج۲، ص۲۶۲ و بحارالأنوار، ج۹، ص۲۳۳؛ «أتری ان الله طلب» بدل «ان الله لایطلب»/ تأویل الآیات الظاهرهًْ، ص۵۲۱؛ «أتری ان الله طلب» بدل «ان الله لایطلب» و «یا ابان انما... الی آخر» محذوف/ تأویل الآیات الظاهرهًْ، ص۵۲۱/ البرهان/ نورالثقلین
۲ -۲
(فصلت/ ۷)

الرّسول (صلی الله علیه و آله)- أَنَّ رَجُلًا سَأَلَهُ فَقَالَ یَا رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) قَوْلُ اللَّهِ عَزَّوجَلَّ وَ وَیْلٌ لِلْمُشْرِکِینَ الَّذِینَ لا یُؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ کافِرُونَ قَالَ لَا یُعَاتِبُ اللَّهُ الْمُشْرِکِینَ أَ‌مَا سَمِعْتَ قَوْلَهُ فَوَیْلٌ لِلْمُصَلِّینَ الَّذِینَ هُمْ عَنْ صَلاتِهِمْ ساهُونَ الَّذِینَ هُمْ یُراؤُنَ وَ یَمْنَعُونَ الْماعُونَ أَلَا إِنَّ الْمَاعُونَ الزَّکَاهًُْ ثُمَّ قَالَ وَ الَّذِی نَفْسُ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) بِیَدِهِ مَا خَانَ اللَّهَ أَحَدٌ شَیْئاً مِنْ زَکَاهًِْ مَالِهِ إِلَّا مُشْرِکٌ بِاللَّهِ.

پیامبر (صلی الله علیه و آله)- مردی از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) پرسید: «ای رسول خدا (صلی الله علیه و آله)! مراد خداوند از وَ وَیْلٌ لِلْمُشْرِکِینَ الَّذِینَ لا یُؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ کافِرُونَ چیست»؟ پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: «خداوند، مشرکان را ملامت و سرزنش نمی‌کند [بلکه مراد از مشرکان در این آیه، مسلمانانی هستند که زکات نمی‌دهند]، آیا نشنیده‌ای که خداوند فرموده: پس وای بر نمازگزاران* همان کسانی که در نمازِ خود سهل‌انگاری می‌کنند* همان کسانی که ریا می‌کنند* و از دادن وسایل ضروری زندگی [به دیگران] خودداری می‌کنند. (ماعون/۷-۴) مراد از ماعون (وسایل ضروری زندگی) زکات است». آنگاه پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: «سوگند به خدایی که جان محمّد (صلی الله علیه و آله) در دستان اوست جز مشرک به خدا، کسی دیگر در پرداخت زکات مال خود خیانت نمی‌کند».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۳، ص۴۸۴
بحارالأنوار، ج۹۳، ص۲۹/ مستدرک الوسایل، ج۷، ص۲۴/ دعایم الإسلام، ج۱، ص۲۴۷؛ «الذین هم عن صلاتهم ساهون الذین هم یراؤن» محذوف و «بالله» محذوف
۲ -۳
(فصلت/ ۷)

الصّادق (علیه السلام)- مَنْ أَشْرَکَ مَعَ إِمَامٍ إِمَامَتُهُ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ مَنْ لَیْسَتْ إِمَامَتُهُ مِنَ اللَّهِ کَانَ مُشْرِکاً.

امام صادق (علیه السلام)- هرکه شخصی را که از جانب خدا به امامت منصوب نشده با امامی که از جانب خدا تعیین شده است شریک قرار دهد، مشرک خواهد بود.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۳، ص۴۸۴
بحرالعرفان، ج۱۳، ص۱۸
بیشتر