الصّادق (علیه السلام)- مَنْ کَانَ قِرَاءَتُهُ فِی فَرِیضَهًٍْ لا أُقْسِمُ بِهذَا الْبَلَدِ کَانَ فِی الدُّنْیَا مَعْرُوفاً أَنَّهُ مِنَ الصَّالِحِینَ وَ کَانَ فِی الْآخِرَهًِْ مَعْرُوفاً أَنَّ لَهُ مِنَ اللَّهِ مَکَاناً وَ کَانَ یَوْمَ الْقِیَامَهًِْ مِنْ رُفَقَاءِ النَّبِیِّینَ وَ الشُّهَداءِ وَ الصَّالِحِین.
امام صادق (علیه السلام)- هرکه در نماز واجبش سوره: لَا أُقْسِمُ بِهَذَا الْبَلَدِ را بخواند، در دنیا در شمار نیکوکاران شناخته شود و در آخرت از کسانی شناخته شود که در درگاه خداوند مقام و منزلتی دارند و در روز قیامت در زمرهی همراهان پیامبران و شهیدان و نیکوکاران شود.
الرّسول (صلی الله علیه و آله)- مَنْ قَرَأَ سُورَهًَْ الْبَلَدِ أَعْطَاهُ اللَّهُ الْأَمْنَ مِنْ غَضَبِهِ یَوْمَ الْقِیَامَهًِْ.
پیامبر (صلی الله علیه و آله)- هرکس سورهی بلد را بخواند خداوند روز قیامت از خشمش او را در امان میدارد.
الرّسول (صلی الله علیه و آله)- مَنْ قَرَأَ هَذِهِ السُّورَهًَْ أَعْطَاهُ اللَّهُ تَعَالَی الْأَمَانَ مِنْ غَضَبِهِ یَوْمَ الْقِیَامَهًِْ وَ نَجَاهُ مِنْ صُعُودِ الْعَقَبَهًِْ الْکَؤُودِ وَ مَنْ کَتَبَهَا وَ عَلَّقَهَا عَلَی الطِّفْلِ أَوْ مَا یُولَدُ، أَمِنَ عَلَیْهِ مِنْ کُلِّ مَا یَعْرِضُ لِلْأَطْفَالِ.
پیامبر (صلی الله علیه و آله)- هرکه این سوره را بخواند، خداوند او را در روز قیامت از خشم خود در امان میدارد و در بالا رفتن از آن گردنهی دشوار نجاتش میدهد و هرکه آن را بنویسد و بر کودکی یا بر هر نوزادی بیاویزد، این سوره او را از تمام آسیبهای کودکان در امان میدارد.
الصّادق (علیه السلام)- إِذَا عُلِّقَتْ عَلَی الطِّفْلِ أَمِنَ مِنَ النَّقْصِ وَ إِذَا سَعَطَ مِنْ مَائِهَا أَیْضاً بَرِئَ مِمَّا یُؤْلِمُ الْخَیَاشِمُ وَ نَشَأَ نُشُوءاً صَالِحاً.
امام صادق (علیه السلام)- چون این سوره بر کودک آویخته شود، از کاستی اندام امان یابد و چون بینیاش را با آب آن شستشو دهند، از دردهای بینی به دور ماند و نیک رشد کند.
آیه لا أُقْسِمُ بِهذَا الْبَلَد [1]
قسم به اين شهر مقدّس [مكّه]،
علیّبنابراهیم (رحمة الله علیه)- لا أُقْسِمُ بِهذَا الْبَلَدِ وَ الْبَلَدُ مَکَّهًُْ.
علیبنابراهیم (رحمة الله علیه)- لَا أُقْسِمُ بِهَذَا الْبَلَدِ؛ منظور از بلد، مکّه است.
الباقر (علیه السلام)- عَنْ یُونُسَ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ فَلا أُقْسِمُ بِمَواقِعِ النُّجُومِ قَالَ أُعَظِّمُ إِثْمَ مَنْ یَحْلِفُ بِهَا قَالَ وَ کَانَ أَهْلُ الْجَاهِلِیَّهًِْ یُعَظِّمُونَ الْحَرَمَ وَ لَا یُقْسِمُونَ بِهِ یَسْتَحِلُّونَ حُرْمَهًَْ اللَّهِ فِیهِ وَ لَا یَعْرِضُونَ لِمَنْ کَانَ فِیهِ وَ لَا یُخْرِجُونَ مِنْهُ دَابَّهًًْ فَقَالَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی لا أُقْسِمُ بِهذَا الْبَلَدِ وَ أَنْتَ حِلٌّ بِهذَا الْبَلَدِ وَ والِدٍ وَ ما وَلَدَ قَالَ یُعَظِّمُونَ الْبَلَدَ أَنْ یَحْلِفُوا بِهِ وَ یَسْتَحِلُّونَ فِیهِ حُرْمَهًَْ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله).
امام باقر (علیه السلام)- یونس از یکی از شیعیان نقل کرده است: از امام صادق (علیه السلام) دربارهی کلام خداوند متعال: لَا أُقْسِمُ بِهَذَا الْبَلَدِ *وَأَنتَ حِلٌّ بِهَذَا الْبَلَدِ پرسیدم. ایشان (علیه السلام) فرمود: «گناه، کسانی را که به آن سوگند میخورند، بزرگ میشمارد. اهل جاهلیّت، مکّه را بزرگ میداشتند و به آن سوگند نمیخوردند و حرمت خداوند را در آن پاس میداشتند و به کسی که در آن بود متعرّض نمیشدند و هیچ جنبندهای را از آن بیرون نمیکردند، پس خداوند تبارکوتعالی فرمود: لَا أُقْسِمُ بِهَذَا الْبَلَدِ * وَأَنتَ حِلٌّ بِهَذَا الْبَلَدِ * وَ وَالِدٍ وَمَا وَلَدَ، آنان این شهر را بزرگتر از آن میشمارند که بخواهند به آن سوگند بخورند، حال آنکه حرمت خون رسول خدا (صلی الله علیه و آله) را در آن حلال میشمارند».
آیه وَ أَنْتَ حِلٌّ بِهذَا الْبَلَدِ [2]
شهري كه تو در آن ساكني،
الصّادق (علیه السلام)- عَنْ مَسْعَدَهًَْبْنِصَدَقَهًَْ قَالَ قَالَ أَبُوعَبْدِاللَّهِ (علیه السلام) فِی قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ فَلا أُقْسِمُ بِمَواقِعِ النُّجُومِ قَالَ کَانَ أَهْلُ الْجَاهِلِیَّهًِْ یَحْلِفُونَ بِهَا فَقَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ فَلا أُقْسِمُ بِمَواقِعِ النُّجُومِ قَالَ عَظُمَ أَمْرُ مَنْ یَحْلِفُ بِهَا قَالَ وَ کَانَتِ الْجَاهِلِیَّهًُْ یُعَظِّمُونَ الْمُحَرَّمَ وَ لَا یُقْسِمُونَ بِهِ وَ لَا بِشَهْرِ رَجَبٍ وَ لَا یَعْرِضُونَ فِیهِمَا لِمَنْ کَانَ فِیهِمَا ذَاهِباً أَوْ جَائِیاً وَ إِنْ کَانَ قَدْ قَتَلَ أَبَاهُ وَ لَا لِشَیْءٍ یَخْرُجُ مِنَ الْحَرَمِ دَابَّهًًْ أَوْ شَاهًًْ أَوْ بَعِیراً أَوْ غَیْرَ ذَلِکَ فَقَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ لِنَبِیِّهِ (صلی الله علیه و آله) لا أُقْسِمُ بِهذَا الْبَلَدِ* وَ أَنْتَ حِلٌّ بِهذَا الْبَلَدِ قَالَ فَبَلَغَ مِنْ جَهْلِهِمْ أَنَّهُمُ اسْتَحَلُّوا قَتْلَ النَّبِیِّ (صلی الله علیه و آله) وَ عَظَّمُوا أَیَّامَ الشَّهْرِ حَیْثُ یُقْسِمُونَ بِهِ فَیَفُونَ.
امام صادق (علیه السلام)- مسعدهبنصدقه گوید: امام صادق (علیه السلام) دربارهی کلام خداوند عزّوجلّ: سوگند به جایگاه ستارگان [و محل طلوع و غروب آنها]! (واقعه/۷۵) فرمود: «اهل جاهلیّت به جایگاههای ستارگان سوگند یاد میکردند، از اینرو خداوند عزّوجلّ فرمود: فَلَا أُقْسِمُ بِمَوَاقِعِ النُّجُومِ و اینگونه امر کسی را که چنین سوگندی یاد کند، بزرگ شمرد و بالا برد. اهل جاهلیّت ماه محرّم و ماه رجب را بزرگ میداشتند و به آن دو سوگند یاد نمیکردند و در این دو ماه به کسی که در میان آنها رفت و آمد میکرد حتّی اگر پدر یکی از آنان را کشته بود متعرّض نمیشدند و هیچ جنبندهای را از گوسفند و بز گرفته تا هر حیوان دیگری از حرم بیرون نمیکردند، بههمینخاطر خداوند عزّوجلّ به پیامبرش (صلی الله علیه و آله) فرمود: لَا أُقْسِمُ بِهَذَا الْبَلَدِ * وَ أَنتَ حِلٌّ بِهَذَا الْبَلَدِ، نادانی آنان به جایی رسیده بود که خون پیامبر (صلی الله علیه و آله) را حلال میپنداشتند، امّا روزهای ماه را بزرگ میداشتند و به آنها سوگند یاد میکردند و به سوگند خود وفا میکردند».
الصّادق (علیه السلام)- إِنَّ قُرَیْشاً کَانُوا یُحَرِّمُونَ الْبَلَدَ وَ یَتَقَلَّدُوَن لِحَاءَ الشَّجَرِ وَ قَالَ حَمَّادٌ أَغْصَانَهَا إِذَا خَرَجُوا مِنَ الْحَرَمِ فَاسْتَحَلُّوا مِنْ نَبِیِّ اللَّهِ الشَّتْمَ وَ التَّکَذُّبَ فَقَالَ لا أُقْسِمُ بِهذَا الْبَلَدِ* وَ أَنْتَ حِلٌّ بِهذَا الْبَلَدِ إِنَّهُمْ عَظَّمُوا الْبَلَدَ وَ اسْتَحَلُّوا مَا حَرَّمَ اللَّهُ تَعَالَی.
امام صادق (علیه السلام)- قریش هر نوع آزار و اذیّتی را در مکّه حرام میدانستند؛ اگر کسی یک شاخ از درخت داخل مکّه را بر خود میآویخت به او کاری نداشتند. حماد گفت: «وقتی از حرم خارج میشدند با این روشی که داشتند ناسزا گفتن و تکذیب پیامبر (صلی الله علیه و آله) را حلال میشمردند. خداوند متعال فرمود: لا أُقْسِمُ بِهذَا الْبَلَدِ* وَ أَنْتَ حِلٌّ بِهذَا الْبَلَدِ آنها مکّه را احترام میگذاشتند و آنچه خدا حرام کرده بود حلال میدانستند».
الصّادق (علیه السلام)- کَانَتْ قُرَیْشٌ تُعَظِّمُ الْبَلَدَ وَ تَسْتَحِلُّ مُحَمَّداً (صلی الله علیه و آله) فِیهِ فَقَالَ لا أُقْسِمُ بِهذَا الْبَلَدِ* وَ أَنْتَ حِلٌّ بِهذَا الْبَلَدِ یُرِیدُ أَنَّهُمْ اسْتَحَلُّوکَ فِیهِ فَکَذَّبُوکَ وَ شَتَمُوکَ وَ کَانُوا لَا یَأْخُذُ الرَّجُلُ مِنْهُمْ فِیهِ قَاتِلَ أَبِیهِ وَ یَتَقَلَّدُونَ لِحَاءَ شَجَرِ الْحَرَمِ فَیَأْمَنُونَ بِتَقْلِیدِهِمْ إِیَّاُه فَاسْتَحَلُّوا مِنْ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) مَا لَمْ یَسْتَحِلُّوا مِنْ غَیْرِهِ فَعَابَ اللَّهُ ذَلِکَ عَلَیْهِمْ.
امام صادق (علیه السلام)- قریش شهر را محترم میدانستند و خون و آبروی محمّد (صلی الله علیه و آله) را در آن حلال میدانستند و خدا فرمود: لا أُقْسِمُ بِهذَا الْبَلَدِ* وَ أَنْتَ حِلٌّ بِهذَا الْبَلَدِ یعنی تو را در آن بیآبرو شمردند و تکذیب کردند و دشنام دادند با اینکه کسی در آن متعرّض کشندهی پدر خود نمیشد و از پوست درخت حرم به گردن میآویختند و در امن بودند ولی از رسول خدا حلال شمردند آنچه را از دیگری حلال ندانستند و خدا بدین وسیله آنها را نکوهش کرد.
علیّبنابراهیم (رحمة الله علیه)- کَانَتْ قُرَیْشٌ لَا یَسْتَحِلُّونَ أَنْ یَظْلِمُوا أَحَداً فِی هَذَا الْبَلَدِ وَ یَسْتَحِلُّونَ ظُلْمَکَ فِیهِ.
علیبنابراهیم (رحمة الله علیه)- قریش حلال نمیدانستند که ستمکردن به کسی را در مکّه امّا ستم به تو را حلال شمردند، ای پیامبر (صلی الله علیه و آله)!
الصّادق (علیه السلام)- وَ أَنْتَ حِلٌّ بِهذَا الْبَلَدِ قَالَ یَعْنِی رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله).
امام صادق (علیه السلام)- وَ أَنتَ حِلٌّ بِهَذَا الْبَلَدِ یعنی رسول خدا (صلی الله علیه و آله).
ابنعبّاس (رحمة الله علیه)- وَ أَنْتَ حِلٌّ بِهذَا الْبَلَدِ الْمُرَادُ: وَ أَنْتَ حَلَالٌ لَکَ قَتْلَ مَنْ رَأَیْتَ بِهِ مِنَ الْکُفَّارِ وَ ذَلِکَ حِینَ أَمَرَهُ بِالْقِتَالِ یَوْمَ فَتْحِ مَکَّهًَْ فَأَحَلَّهَا اللَّهُ لَهُ حَتَّی قَاتَلَ وَ قَتَلَ وَ قَدْ قَالَ (علیه السلام): لَمْ یَحِلَّ لِأَحَدٍ قَبْلِی وَ لَا یَحِلُّ لِأَحَدٍ بَعْدِی وَ لَا یَحِلُّ لِی إِلَّا سَاعَهًًْ مِنْ نَهَارٍ.
ابنعبّاس (رحمة الله علیه)- وَ أَنتَ حِلٌّ بِهَذَا الْبَلَدِ؛ مقصود این است که بر تو کشتن هرکس از کفّار را که ببینی، حلال است و آن (حلال بودن) در زمانی بود که [خدا] او را به پیکار در روز فتح مکّه، فرمان داد و خداوند مکّه را برای او حلال کرد تا اینکه پیکار کند و بکشد و حضرت (صلی الله علیه و آله) فرموده است: «نه بر احدی قبل از من حلال بود و نه بر احدی بعد از من حلال است و بر من هم جز یک ساعت از روز [پیکار و کشتن در مکّه] حلال نیست».
آیه وَ والِدٍ وَ ما وَلَدَ [3]
و قسم به پدر و فرزندش [ابراهيم خليل و فرزندش اسماعيل ذبيح]،
الأَئِمَّهًْ (علیهم السلام)- وَ والِدٍ وَ ما وَلَدَ قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) وَ مَا وَلَدَ مِنَ الْأَئِمَّهًْ (علیهم السلام).
ائمّه (علیهم السلام)- از برخی ائمه (علیهم السلام) نقل شده است: وَ وَالِدٍ وَمَا وَلَدَ؛ «منظور، امیرمؤمنان علی (علیه السلام) و امامانی از نسل او هستند».
أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- عَنْ سُلَیْمٍ الشَّامِیِّ أَنَّهُ سَمِعَ عَلِیّاً (علیه السلام) یَقُولُ إِنِّی وَ أَوْصِیَائِی مِنْ وُلْدِی مَهْدِیُّونَ کُلُّنَا مُحَدَّثُونَ فَقُلْتُ یَا أَمِیرَالْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) مَنْ هُمْ قَالَ الْحَسَنُ (علیه السلام) وَ الْحُسَیْنُ (علیه السلام) ثُمَّ ابْنِی عَلِیُّبْنُالْحُسَیْنِ (علیه السلام) قَالَ وَ عَلِیٌّ (علیه السلام) یَوْمَئِذٍ رَضِیعٌ ثُمَّ ثَمَانِیَهًٌْ مِنْ بَعْدِهِ وَاحِداً بَعْدَ وَاحِدٍ وَ هُمُ الَّذِینَ أَقْسَمَ اللَّهُ بِهِمْ فَقَالَ وَ والِدٍ وَ ما وَلَدَ أَمَّا الْوَالِدُ فَرَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) وَ مَا وَلَدَ یَعْنِی هَؤُلَاءِ الْأَوْصِیَاءَ (علیهم السلام).
امام علی (علیه السلام)- از سلیم شامی نقل شده است: از امام علی (علیه السلام) شنیدم که فرمود: «همانا من و اوصیای من از میان فرزندانم، امامان ره یافتهایم و همگی محدّث (شنوندهی سخن فرشتگان) هستیم». عرض کردم: «ای امیرمؤمنان (علیه السلام)! ایشان کیستند»؟ فرمود: «حسن (علیه السلام) و حسین (علیه السلام)، سپس پسرم علیّبنحسین که ایشان در آن روز، شیرخوار بود سپس هشت تن، پس از آنها یکی پس از دیگری و هم آنانند که خداوند متعال به ایشان سوگند یاد کرد و فرمود: وَ وَالِدٍ وَمَا وَلَدَ؛ که پدر، رسول خدا (صلی الله علیه و آله) است و آنانی را که به وجود آورد همین اوصیا (علیهم السلام) هستند».
علیّبنابراهیم (رحمة الله علیه)- وَ والِدٍ وَ ما وَلَدَ قَالَ آدَمُ (علیه السلام) وَ مَا وَلَدَ مِنَ الْأَنْبِیَاءِ وَ الْأَوْصِیَاءِ (علیهم السلام).
علیبنابراهیم (رحمة الله علیه)- وَ والِدٍ وَ ما وَلَدَ؛ قسم به آدم (علیه السلام) و انبیاء و اوصیائی که از او متولّد شدند!
آیه لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ في كَبَدٍ [4]
كه ما انسان را در رنج آفريديم (و زندگي او پر از رنجهاست)!
الصّادق (علیه السلام)- قَالَ مُحَمَّدُبْنُمُسْلِمٍ فَقُلْتُ لَهُ (علیه السلام) جُعِلْتُ فِدَاکَ سَأَلْتَهُ عَنْ أَمْرٍ أُحِبُّ أَنْ أَعْلَمَهُ فَقَالَ یَا مُحَمَّدُ (صلی الله علیه و آله) إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی یَقُولُ فِی کِتَابِهِ لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ فِی کَبَدٍ یَعْنِی مُنْتَصِباً فِی بَطْنِ أُمِّهِ مَقَادِیمُهُ إِلَی مَقَادِیمِ أُمِّهِ وَ مَآخِیرُهُ إِلَی مَآخِیرِ أُمِّهِ غِذَاؤُهُ مِمَّا تَأْکُلُ أُمُّهُ وَ یَشْرَبُ مِمَّا تَشْرَبُ أُمُّهُ وَ تُنَسِّمُهُ تَنْسِیماً وَ مِیثَاقُهُ الَّذِی أَخَذَ اللَّهُ عَلَیْهِ بَیْنَ عَیْنَیْهِ فَإِذَا دَنَا وِلَادَتُهُ أَتَاهُ مَلَکٌ یُسَمَّی الزَّاجِرَ فَیَزْجُرُهُ فَیَنْقَلِبُ فَتَصِیرُ مَقَادِیمُهُ إِلَی مَآخِرِ أُمِّهِ وَ مَآخِیرُهُ إِلَی مُقَدَّمِ أُمِّهِ لِیُسَهِّلَ اللَّهُ عَلَی الْمَرْأَهًِْ وَ الْوَلَدِ أَمْرَهُ وَ یُصِیبُ ذَلِکَ جَمِیعَ النَّاسِ إِلَّا إِذَا کَانَ عَامِیاً فَإِذَا زَجَرَهُ فَزَعَ وَ انْقَلَبَ وَ وَقَعَ إِلَی الْأَرْضِ بَاکِیاً مِنْ زَجْرَهًِْ الزَّاجِرِ وَ نَسِیَ الْمِیثَاقَ وَ إِنَّ اللَّهَ خَلَقَ جَمِیعَ الْبَهَائِمِ فِی بُطُونِ أُمَّهَاتِهَا مَنْکُوسَهًًْ مُقَدَّمُهَا إِلَی مُؤَخَّرِ أُمِّهَا وَ مُؤَخَّرُهَا إِلَی مُقَدَّمِ أُمِّهَا وَ هِیَ تَتَرَبَّصُ فِی الْأَرْحَامِ مَنْکُوسَهًًْ قَدْ أُدْخِلَ رَأْسُهَا بَیْنَ یَدَیْهَا وَ رِجْلَیْهَا تَأْخُذُ الْغِذَاءَ مِنْ أُمِّهَا فَإِذَا دَنَا وِلَادَتُهَا انْسَلَّتْ انْسِلَالًا وَ امْتَرَقَتْ مِنْ بُطُونِ أُمَّهَاتِهَا وَ هَاتَانِ الَّتِی بَیْنَ أَیْدِیهَا کُلُّهَا مَوْضِعُ أَعْیُنِهَا فِی بُطُونِ أُمَّهَاتِهَا وَ مَا فِی عَرَاقِیبِهَا مَوْضِعُ مَنَاخِیرِهَا لَا یَنْبُتُ عَلَیْهِ الشَّعْرُ وَ هُوَ لِلدَّوَابِّ کُلِّهَا مَا خَلَا الْبَعِیرَ فَإِنَّ عُنُقَهُ طَالَ فَنَفَذَ رَأْسُهُ بَیْنَ قَوَائِمِهِ فِی بَطْنِ أُمِّهِ.
امام صادق (علیه السلام)- محمّدبنمسلم گفت: من به امام صادق (علیه السلام) گفتم: «فدایت شوم! از او چیزی پرسیدی که میخواهم آن را بدانم». فرمود: «ای محمّد (صلی الله علیه و آله)! خدای تبارک و تعالی در کتابش میفرماید: لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ فِی کَبَدٍ یعنی در شکم مادرش سر پا ایستاده و جلوی او به جلوی مادر چسبیده و پسش در طرف پائین تنهی مادر است، خوراکش از خوراک مادر است و نوشابهاش از نوشابهای که مادرش نوشد و او را مادرش بهطوری نفس میدهد و پیمانی که خدا از او گرفته میان دو چشم اوست و چون زایشش نزدیک شود یک فرشته آید به نام زاجر (راننده) و او را براند و برگردد و بالا تنهاش بهسوی پائین تنهی مادرش آید و پائین تنهاش بهسوی بالا تنهی مادر برآیند تا خدا کار را بر زن و زاینده آسان کند و همهی مردم را این رسد، مگر نوزادی کور و سرکش و نافرمان باشد که چونش نهیب زند برگردد و یکباره گریهکنان به زمین افتد از نهیب فرشتهی زاجر و پیمان را فراموش کند و راستش خدا همهی بهائم را در درون مادرشان وارونه آفریده بالا تنهی آنها به پائین مادر است و پائین تنهی آنها به بالای مادر و اینها در زهدان وارونه بمانند و سرشان میان دو دست و دو پای آنها است و خوراک از مادر گیرند و چون زایش آنها رسد یکباره کنده شوند و از شکم مادرشان بیرون جهند و این دو داغی که میان دستهای آنها است، همه جای دو چشم آنها در شکم مادرشان است و آنچه در پاشنهی آنها است جای سوراخهای بینی آنها است که مو در آنها نروئیده و در همهی جانوران هست جز در شتر که گردنش دراز است و سرش از میان دست و پایش در شکم مادر بیرون کشد.
علیّبنابراهیم (رحمة الله علیه)- خَلَقْنَا الْإِنْسانَ فِی کَبَدٍ أَیْ مُنْتَصِباً وَ لَمْ یَخْلُقْ مِثْلَهُ شَیْء.
علیبنابراهیم (رحمة الله علیه)- لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ فِی کَبَد؛ ٍ انسان را متعادل آفریدیم و درست چیزی را مانند او نیافریدیم.
الرّضا (علیه السلام)- وَ هُوَ قَائِمٌ لَیْسَ عَلَی مَعْنَی انْتِصَابٍ وَ قِیَامٍ عَلَی سَاقٍ فِی کَبَدٍ کَمَا قَامَتِ الْأَشْیَاءُ وَ لَکِنْ قَائِمٌ یُخْبِرُ أَنَّهُ حَافِظٌ کَقَوْلِ الرَّجُلِ الْقَائِمُ بِأَمْرِنَا فُلَانٌ.
امام رضا (علیه السلام)- او قائم است امّا نه به معنی ایستادن روی پا با زحمت و سختی و خستگی مثل ایستادن سایر اشیاء. ولی وقتی میفرماید: خدا قائم است معنایش این است که حافظ و قیّم اشیاء است مثل اینکه گفته میشود: فلانی قائم به امر فلانی است یعنی کارهای او بهدست فلانی است.
آیه أَ يَحْسَبُ أَنْ لَنْ يَقْدِرَ عَلَيْهِ أَحَدٌ [5]
آيا او گمان ميكند كه هيچ كس نميتواند بر او دست يابد؟!
آیه يَقُولُ أَهْلَكْتُ مالاً لُبَداً [6]
ميگويد: «مال زيادي را (در كارهاي خير) نابود كردهام»!
الباقر (علیه السلام)- فِی رِوَایَهًِْ أَبِیالْجَارُود عَنْ أَبِیجَعْفَرٍ (علیه السلام) فِی قَوْلِهِ یَقُولُ أَهْلَکْتُ مالًا لُبَداً قَالَ هُوَ عَمْرُوبْنُعَبْدِ وُدٍّ حِینَ عَرَضَ عَلَیْهِ عَلِیُّبْنُأَبِیطَالِبٍ (علیه السلام) الْإِسْلَامَ یَوْمَ الْخَنْدَقِ وَ قَالَ فَأَیْنَ مَا أَنْفَقْتُ فِیکُمْ مَالًا لُبَداً وَ کَانَ قَدْ أَنْفَقَ مَالًا فِی الصَّدِّ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ فَقَتَلَهُ عَلِیٌّ (علیه السلام).
امام باقر (علیه السلام)- در روایت ابوالجارود از امام باقر (علیه السلام) آمده است که ایشان دربارهی کلام خداوند متعال: أَهْلَکْتُ مَالًا لُّبَدًا فرمود: «این سخن عمروبنعبدود است درآنهنگام که علیّبنابیطالب (علیه السلام) در روز خندق، اسلام را بر او عرضه داشت». او گفت: «پس آن مال فراوانی که در برابرتان خرج کردم چه میشود»؟ او مالی را برای ایستادگی در برابر راه خدا خرج کرده بود، پس علی (علیه السلام) او را به هلاکت رساند.
علیّبنابراهیم (رحمة الله علیه)- یَقُولُ أَهْلَکْتُ مالًا لُبَداً أَیْ مُجْتَمِعا.
علیبنابراهیم (رحمة الله علیه)- یَقُولُ أَهْلَکْتُ مالًا لُبَداً؛ از بین بردم مال انبوهی را.