سوره حاقه

ثواب قرائت

۱
(حاقه/ مقدمه)

الصّادق (علیه السلام)- أَکْثِرُوا مِنْ قِرَاءَهًْ الْحَاقَّةِ فَإِنَّ قِرَاءَتَهَا فِی الْفَرَائِضِ وَ النَّوَافِلِ مِنَ الْإِیمَانِ بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ لِأَنَّهَا إِنَّمَا نَزَلَتْ فِی أَمِیرِالْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) وَ مُعَاوِیَهًَْ وَ لَمْ یُسْلَبْ قَارِیهَا دِینَهُ حَتَّی یَلْقَی اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ.

امام صادق (علیه السلام)- سوره‌ی حاقّه را زیاد تلاوت کنید؛ زیرا تلاوت‌کردن آن در نمازهای واجب و مستحب از نشانه‌های ایمان به خدا و رسول اوست. چراکه این سوره درباره‌ی امیرالمؤمنین (علیه السلام) و معاویه نازل شده است و کسی که این سوره را تلاوت می‌کند دین خود را از دست نمی‌دهد تا روزی که به دیدار خدا می‌شتابد.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۶، ص۵۱۲
ثواب الأعمال، ص۱۱۹/ نورالثقلین/ البرهان
۲
(حاقه/ مقدمه)

الرّسول (صلی الله علیه و آله)- مَنْ قَرَأَ هَذِهِ السُّورَهًَْ حَاسَبَهُ اللَّهُ حِسَاباً یَسِیراً، وَ مَنْ کَتَبَهَا وَ عَلَّقَهَا عَلَی امْرَأَهًْ حَامِلٍ حُفِظَ مَا فِی بَطْنِهَا بِإِذْنِ اللَّهِ تَعَالَی وَ إِنْ کُتِبَتْ وَ غُسِلَتْ وَ سُقِیَ مَاؤُهَا طِفْلًا یَرْضَعُ اللَّبَنَ قَبْلَ کَمَالِ فِطَامِهِ، خَرَجَ زَکِیّاً حَافِظاً لِکُلِّ مَا یَسْمَعُهُ.

پیامبر (صلی الله علیه و آله)- هرکس این سوره را تلاوت کند، خداوند از او حسابی آسان خواهد کشید و هرکس آن را بنویسد و بر زن بارداری آویزان کند، آنچه در شکم دارد به خواست خداوند متعال در امان خواهد بود، و اگر نوشته شده و با آب شسته شود و آب آن به طفل شیرخواره‌ای نوشانده شود، آن طفل باهوش و زیرک خواهد بود.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۶، ص۵۱۲
البرهان/ نورالثقلین؛ «و من کتبها ... ما یسمعه» محذوف
۳
(حاقه/ مقدمه)

الباقر (علیه السلام)- أَکْثِرُوا مِنْ قِرَاءَهًْ الْحَاقَّةِ فَإِنَ قِرَاءَتَهَا فِی الْفَرَائِضِ وَ النَّوَافِلِ مِنَ الْإِیمَانِ بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ لَمْ یُسْلَبْ قَارِیهَا دِینَهُ حَتَّی یَلْقَی اللَّهَ.

امام باقر (علیه السلام)- سوره‌ی حاقّه را بسیار بخوانید، زیرا تلاوت آن در نمازهای واجب و مستحب از نشانه‌های ایمان به خدا و رسول خداست. و کسی که این سوره را تلاوت می‌کند دین خود را از دست نمی‌دهد تا روزی که به دیدار خدا می‌شتابد.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۶، ص۵۱۲
نورالثقلین

آیه الْحَاقَّةُ [1]

[روز رستاخيز] روزى است كه به يقين واقع مى‌شود.

آیه مَا الْحَاقَّةُ [2]

چه روز واقع شدنى!

آیه وَ ما أَدْراكَ مَا الْحَاقَّةُ [3]

و تو چه مى‌دانى آن روز واقع‌شدنى چيست؟!

۱
(حاقه/ ۳)

علیّ‌بن‌ابراهیم (رحمة الله علیه)- الْحَاقَّةُ الْحَذَرُ لِنُزُولِ الْعَذَابِ وَ الدَّلِیلُ عَلَی ذَلِکَ قَوْلُهُ: وَ حاقَ بِآلِ فِرْعَوْنَ سُوءُ الْعَذاب.

علیّ‌بن‌ابراهیم (رحمة الله علیه)- الحَاقَّةُ برحذرداشتن از عذاب است، و دلیل بر این کلام، آیه: و عذاب شدید بر آل فرعون وارد شد!. (غافر/۴۵) می‌باشد.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۶، ص۵۱۲
القمی، ج۲، ص۳۸۳ و نورالثقلین؛ «بتفاوت»/ البرهان

آیه كَذَّبَتْ ثَمُودُ وَ عادٌ بِالْقارِعَةِ [4]

قوم «ثمود» و «عاد» عذاب كوبنده الهى را انكار كردند [و نتيجه‌ی شومش را ديدند].

۱
(حاقه/ ۴)

علیّ‌بن‌ابراهیم (رحمة الله علیه)- کَذَّبَتْ ثَمُودُ وَ عادٌ بِالْقارِعَةِ قَالَ قَرَعَهُمُ الْعَذَابُ.

علیّ‌بن‌ابراهیم (رحمة الله علیه)- کَذَّبَتْ ثَمُودُ وَ عَادٌ بِالْقَارِعَةِ، [یعنی] عذاب آنان را کوبید.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۶، ص۵۱۴
بحارالأنوار، ج۱۱، ص۳۷۷/ القمی، ج۲، ص۳۸۳/ نورالثقلین/ البرهان؛ «فزعهم» بدل «قرعهم»

آیه فَأَمَّا ثَمُودُ فَأُهْلِكُوا بِالطَّاغِيَةِ [5]

امّا قوم «ثمود» با عذابى سركش هلاك شدند.

۱
(حاقه/ ۵)

ابن‌عبّاس (رحمة الله علیه)- فَأُهْلِکُوا بِالطَّاغِیَةِ أَیْ أُهْلِکُوا بِطُغْیَانِهِمْ وَ کُفْرِهِمْ.

ابن‌عبّاس (رحمة الله علیه)- فَأُهْلِکُوا بِالطّاغِیَةِ یعنی به سبب طغیان و کفرشان هلاک شدند.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۶، ص۵۱۴
بحرالعرفان، ج۱۶، ص۱۳۹

آیه وَ أَمَّا عادٌ فَأُهْلِكُوا بِريحٍ صَرْصَرٍعاتِيَةٍ [6]

و قوم «عاد» با تندبادى طغيانگر و سرد و پرصدا به هلاكت رسيدند.

۱
(حاقه/ ۶)

علیّ‌بن‌ابراهیم (رحمة الله علیه)- بِرِیحٍ صَرْصَرٍ أَیْ بَارِدَهًٍْ عاتِیَةٍ قَالَ خَرَجَتْ أَکْثَرَمِمَّا أُمِرَتْ بِهِ.

علیّ‌بن‌ابراهیم (رحمة الله علیه)- بِرِیحٍ صَرْصَرٍ منظور، [باد] سرد است، عَاتِیَةٍ یعنی بادی که از آنچه به آن امر شده بود، بیشتر بود.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۶، ص۵۱۴
بحارالأنوار، ج۱۱، ص۳۵۵/ القمی، ج۲، ص۳۸۳؛ «عانیه» بدل «عاتیهًْ «
۲
(حاقه/ ۶)

الباقر (علیه السلام)- وَ أَمَّا الرِّیحُ الْعَقِیمُ فَإِنَّهَا رِیحُ عَذَابٍ لَا تُلْقِحُ شَیْئاً مِنَ الْأَرْحَامِ وَ لَا شَیْئاً مِنَ النَّبَاتِ وَ هِیَ رِیحٌ تَخْرُجُ مِنْ تَحْتِ الْأَرَضِینَ السَّبْعِ وَ مَا خَرَجَتْ مِنْهَا رِیحٌ قَطُّ إِلَّا عَلَی قَوْمِ عَادٍ حِینَ غَضِبَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ فَأَمَرَ الْخُزَّانَ أَنْ یُخْرِجُوا مِنْهَا عَلَی مِقْدَارِ سَعَهًْ الْخَاتَمِ قَالَ فَعَتَتْ عَلَی الْخُزَّانِ فَخَرَجَ مِنْهَا عَلَی مِقْدَارِ مَنْخِرِ الثَّوْرِ تَغَیُّظاً مِنْهَا عَلَی قَوْمِ عَادٍ قَالَ فَضَجَّ الْخُزَّانُ إِلَی اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ مِنْ ذَلِکَ فَقَالُوا رَبَّنَا إِنَّهَا قَدْ عَتَتْ عَنْ أَمْرِنَا إِنَّا نَخَافُ أَنْ تُهْلِکَ مَنْ لَمْ یَعْصِکَ مِنْ خَلْقِکَ وَ عُمَّارِ بِلَادِکَ قَالَ فَبَعَثَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ إِلَیْهَا جَبْرَئِیلَ (علیه السلام) فَاسْتَقْبَلَهَا بِجَنَاحَیْهِ فَرَدَّهَا إِلَی مَوْضِعِهَا وَ قَالَ لَهَا اخْرُجِی عَلَی مَا أُمِرْتِ بِهِ قَالَ فَخَرَجَتْ عَلَی مَا أُمِرَتْ بِهِ وَ أَهْلَکَتْ قَوْمَ عَادٍ وَ مَنْ کَانَ بِحَضْرَتِهِمْ.

امام باقر (علیه السلام)- امّا باد عقیم، همانا باد عذاب است که هیچ رَحِمی و هیچ گیاه و نباتی را بارور نمی‌کند و آن بادی است که از زیر زمین‌های هفت‌گانه خارج می‌شود. این باد به جز برای قوم عاد، آنگاه که خداوند بر آن قوم خشم گرفت، برای هیچ قومی از آنجا خارج نشد. در آن هنگام خداوند عزّوجلّ به خازنان دستور داد که از آن باد، به‌اندازه‌ی حلقه انگشتر خارج سازند؛ ولی آن باد از خازنان سرپیچی کرد و به دلیل خشم آن باد بر قوم عاد، به‌اندازه‌ی سوراخ بینی گاو نر از مکان خویش خارج شد. خازنان نزد خداوند عزّوجلّ ناله و شکایت کردند و گفتند: «خداوندا! این باد از دستور ما سرپیچی کرد و ما از این هراس داریم که آن آفریدگانت که از دستور تو سرپیچی نکردند و سرزمین‌های تو را آباد کردند را به‌طور کلی نابود سازد». بنابراین خداوند عزّوجلّ، جبرئیل را پیش آن باد فرستاد، و با دو بال خویش به استقبال آن باد شتافت و آن باد را به جایگاه خویش بازگرداند و به آن باد فرمود: «به همان اندازه که به تو دستور داده شده است، خارج شو». بنابراین به همان اندازه خارج شد و قوم عاد و هر آن‌کس که همراه آن‌ها بود را نابود ساخت.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۶، ص۵۱۴
الکافی، ج۸، ص۹۲/ نورالثقلین/ البرهان
۳
(حاقه/ ۶)

الرّسول (صلی الله علیه و آله)- مَا خَرَجَتْ رِیحٌ قَطُّ إِلَّا بِمِکْیَالٍ إِلَّا زَمَنَ عَادٍ فَإِنَّهَا عَتَتْ عَلَی خُزَّانِهَا فَخَرَجَتْ فِی مِثْلِ خَرْقِ الْإِبْرَهًْ فَأَهْلَکَتْ قَوْمَ عَادٍ.

پیامبر (صلی الله علیه و آله)- باد هرگز بی‌پیمانه بیرون نشده است، جز درباره‌ی قوم عاد که بر دربانانش سرکشی کرد و در اندازه‌ای مانند سوراخ‌های سوزن بیرون شد و قوم عاد را نابود کرد.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۶، ص۵۱۴
نورالثقلین
۴
(حاقه/ ۶)

الرّسول (صلی الله علیه و آله)- نُصِرْتُ بِالصَّبَا وَ أُهْلِکَتْ عَادٌ بِالدَّبُورِ وَ قَالَ مَا أُمِرَ الْخُزَّانُ أَنْ یُرْسِلُوا عَلَی عَادٍ إِلَّا مِثْلَ مَوْضِعِ الْخَاتَمِ مِنَ الرِّیحِ فَعَتَتْ عَلَی الْخُزَّانِ فَخَرَجَتْ مِنْ نَوَاحِی الْأَبْوَابِ فَذَلِکَ قَوْلُ اللَّهِ بِرِیحٍ صَرْصَرٍ عاتِیَةٍ قَالَ عُتُوُّهَا عَتَتْ عَلَی الْخُزَّانِ فَبَدَأَتْ بِأَهْلِ الْبَادِیَهًِْ مِنْهُمْ فَحَمَلَتْهُمْ بِمَوَاشِیهِمْ وَ بُیُوتِهِمْ فَأَقْبَلَتْ بِهِمْ إِلَی الْحَاضِرَهًِْ فَلَمَّا رَأَوْهَا قالُوا هذا عارِضٌ مُمْطِرُنا فَلَمَّا دَنَتِ الرِّیحُ أَظِلَّتَهُمْ اسْتَبَقُوا النَّاسُ وَ الْمَوَاشِی فِیهَا فَأَلْقَتِ الْبَادِیَهًَْ عَلَی أَهْلِ الْحَاضِرَهًِْ فَقَصَفَتْهُمْ فَهَلَکُوا جَمِیعاً.

پیامبر (صلی الله علیه و آله)- از پیغمبر (صلی الله علیه و آله) روایت شده است که فرمود: «من به صبا یاری شدم و قوم عاد به دبور نابود شدند». و فرمود: «به دربانان اجازه نرسید که جز به اندازه‌ی جای انگشتر بر عاد باد فرستند و بر دربانان سرکشی کرد که از هر سوی درها بر آمد. و این کلام خداست که فرمود: بِریحٍ صَرْصَرٍعاتِیَةٍ و در ابتدا شروع به نابودی بیابان‌نشینان آن‌ها کرد و آن‌ها را با همه رمه‌ها و چادرها به شهر آورد و چون آن را دیدند، گفتند: «این باد که بر ما وزیده است، بارنده می‌باشد». هنگامی که سایه آن‌ها را فراگرفت، مردم و رمه‌ها پیش تاختند و خود را به درون مردم شهر کشیدند و آن‌ها را در هم کوبیده و همه نابود شدند».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۶، ص۵۱۴
بحارالأنوار، ج۵۷، ص۲۰
۵
(حاقه/ ۶)

ابن‌عبّاس (رحمة الله علیه)- مَا أَرْسَلَ اللَّهُ شَیْئاً مِنْ رِیحٍ أَوْ مَاءٍ إِلَّا بِمِکْیَالٍ إِلَّا یَوْمَ نُوحٍ (علیه السلام) وَ یَوْمَ عَادٍ فَأَمَّا یَوْمُ نُوحٍ (علیه السلام) فَإِنَّ الْمَاءَ طَغَی عَلَی خُزَّانِهِ فَلَمْ یَکُنْ لَهُمْ عَلَیْهِ سَبِیلٌ ثُمَّ قَرَأَ إِنَّا لَمَّا طَغَی الْماءُ وَ أَمَّا یَوْمُ عَادٍ فَإِنَّ الرِّیحَ عَتَتْ عَلَی خُزَّانِهَا فَلَمْ یَکُنْ لَهُمْ عَلَیْهَا سَبِیلٌ ثُمَّ قَرَأَ بِرِیحٍ صَرْصَرٍ عاتِیَةٍ.

ابن‌عبّاس (رحمة الله علیه)- خدا هیچ باد و آبی را مگر به پیمانه جز در طوفان نوح (علیه السلام) و هلاک قوم عاد، نفرستاده است. امّا در طوفان؛ آب بر نگهبانش سرکشی کرد و نتوانستند جلوی آن را بگیرند. سپس خواند: إِنَّا لَمَّا طَغَی الْماءُ و امّا در روز عاد؛ به‌راستی‌که باد از دست نگهبانانش به در رفت و راهی به آن نداشتند، سپس خواند: بِرِیحٍ صَرْصَرٍ عاتِیَةٍ.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۶، ص۵۱۶
بحارالأنوار، ج۵۶، ص۳۸۷
۶
(حاقه/ ۶)

علیّ‌بن‌ابراهیم (رحمة الله علیه)- إِنَّ عَاداً کَانَتْ بِلَادُهُمْ فِی الْبَادِیَهًِْ مِنَ الشُّقُوقِ إِلَی الْأَجْفَرِ أَرْبَعَهًَْ مَنَازِلَ وَ کَانَ لَهُمْ زَرْعٌ وَ نَخْلٌ کَثِیرٌ وَ لَهُمْ أَعْمَارٌ طَوِیلَهًٌْ وَ أَجْسَامٌ طَوِیلَهًٌْ فَعَبَدُوا الْأَصْنَامَ وَ بَعَثَ اللَّهُ إِلَیْهِمْ هُوداً (علیه السلام) یَدْعُوهُمْ إِلَی الْإِسْلَامِ وَ خَلْعِ الْأَنْدَادِ فَأَبَوْا وَ لَمْ یُؤْمِنُوا بِهُودٍ وَ آذَوْهُ فَکَفَّ السَّمَاءُ عَنْهُمْ سَبْعَ سِنِینَ حَتَّی قُحِطُوا وَ کَانَ هُودٌ زَرَّاعاً وَ کَانَ یَسْقِی الزَّرْعَ فَجَاءَ قَوْمٌ إِلَی بَابِهِ یُرِیدُونَهُ فَخَرَجَتْ عَلَیْهِمُ امْرَأَتُهُ شَمْطَاءَ عَوْرَاءَ فَقَالَتْ مَنْ أَنْتُمْ فَقَالُوا نَحْنُ مِنْ بِلَادِ کَذَا وَ کَذَا أَجْدَبَتْ بِلَادُنَا فَجِئْنَا إِلَی هُودٍ نَسْأَلُهُ أَنْ یَدْعُوَ اللَّهَ لَنَا حَتَّی تُمْطَرَ وَ تُخْصِبَ بِلَادُنَا فَقَالَتْ لَوِ اسْتُجِیبَ لِهُودٍ لَدَعَا لِنَفْسِهِ فَقَدِ احْتَرَقَ زَرْعُهُ لِقِلَّهًِْ الْمَاءِ قَالُوا فَأَیْنَ هُوَ قَالَتْ هُوَ فِی مَوْضِعِ کَذَا وَ کَذَا فَجَاءُوا إِلَیْهِ فَقَالُوا یَا نَبِیَّ اللَّهِ (علیه السلام) قَدْ أَجْدَبَتْ بِلَادُنَا وَ لَمْ نُمْطَرْ فَاسْأَلِ اللَّهَ أَنْ تُخْصِبَ بِلَادُنَا وَ نُمْطَرَ فَتَهَیَّأَ لِلصَّلَاهًِْ وَ صَلَّی وَ دَعَا لَهُمْ فَقَالَ لَهُمُ ارْجِعُوا فَقَدْ أُمْطِرْتُمْ فَأَخْصَبَتْ بِلَادُکُمْ فَقَالُوا یَا نَبِیَّ اللَّهِ (علیه السلام) إِنَّا رَأَیْنَا عَجَباً قَالَ وَ مَا رَأَیْتُمْ قَالُوا رَأَیْنَا فِی مَنْزِلِکَ امْرَأَهًًْ شَمْطَاءَ عَوْرَاءَ قَالَتْ لَنَا مَنْ أَنْتُمْ وَ مَنْ تُرِیدُونَ قُلْنَا جِئْنَا إِلَی نَبِیِّ اللَّهِ هُودٍ (علیه السلام) لِیَدْعُوَ اللَّهَ لَنَا فَنُمْطَرَ فَقَالَتْ لَوْ کَانَ هُودٌ (علیه السلام) دَاعِیاً لَدَعَا لِنَفْسِهِ فَإِنَّ زَرْعَهُ قَدِ احْتَرَقَ فَقَالَ هُودٌ ذَاکَ امْرَأَتِی وَ أَنَا أَدْعُو اللَّهَ لَهَا بِطُولِ الْبَقَاءِ فَقَالُوا فَکَیْفَ ذَلِکَ قَالَ لِأَنَّهُ مَا خَلَقَ اللَّهُ مُؤْمِناً إِلَّا وَ لَهُ عَدُوٌّ یُؤْذِیهِ وَ هِیَ عَدُوَّتِی فَلَأَنْ یَکُونَ عَدُوِّی مِمَّنْ أَمْلِکُهُ خَیْرٌ مِنْ أَنْ یَکُونَ عَدُوِّی مِمَّنْ یَمْلِکُنِی فَبَقِیَ هُودٌ (علیه السلام) فِی قَوْمِهِ یَدْعُوهُمْ إِلَی اللَّهِ وَ یَنْهَاهُمْ عَنْ عِبَادَهًِْ الْأَصْنَامِ حَتَّی تُخْصِبَ بِلَادُهُمْ وَ أَنْزَلَ اللَّهُ عَلَیْهِمُ الْمَطَرَ ... فَلَمَّا لَمْ یُؤْمِنُوا أَرْسَلَ اللَّهُ عَلَیْهِمُ الرِّیحَ الصَّرْصَرَ یَعْنِی الْبَارِدَهًَْ وَ هُوَ قَوْلُهُ فِی سُورَهًِْ الْقَمَرِ کَذَّبَتْ عادٌ فَکَیْفَ کانَ عَذابِی وَ نُذُرِ إِنَّا أَرْسَلْنا عَلَیْهِمْ رِیحاً صَرْصَراً فِی یَوْمِ نَحْسٍ مُسْتَمِرٍّ وَ حَکَی فِی سُورَهًِْ الْحَاقَّهًِْ فَقَالَ وَ أَمَّا عادٌ فَأُهْلِکُوا بِرِیحٍ صَرْصَرٍ عاتِیَةٍ سَخَّرَها عَلَیْهِمْ سَبْعَ لَیالٍ وَ ثَمانِیَةَ أَیَّامٍ حُسُوماً قَالَ کَانَ الْقَمَرُ مَنْحُوساً بِزُحَلَ سَبْعَ لَیالٍ وَ ثَمانِیَهًَْ أَیَّامٍ.

علیّ‌بن‌ابراهیم (رحمة الله علیه)- سرزمین قوم عاد در بیابان بود و آن‌ها دارای کشت و زرع و درختان خرمای فراوانی بودند و عمری طولانی و قامت‌هایی بلند داشتند و بت‌ها را می‌پرستیدند تا اینکه خداوند هود (علیه السلام) را بر آن‌ها مبعوث کرد و او ایشان را به‌سوی توحید و دین حقّ دعوت نمود، لیکن آن‌ها امتناع ورزیده و ایمان نیاوردند و او را اذیّت و آزار کردند، آن وقت آسمان تا هفت‌سال بر آن‌ها نبارید تا اینکه دچار قحطی شدند و هود (علیه السلام) کشاورز بود و کشت خود را آبیاری می‌کرد، آنگاه قوم به نزد خانه‌ی او رفتند تا او را ملاقات کنند، همسرش که زنی سپید موی و نابینا بود بیرون آمد و گفت: «شما کیستید»؟ گفتند: «ما مردم فلان شهر هستیم، ما آمده‌ایم تا از هود بخواهیم دعا کند باران ببارد»، همسر هود (علیه السلام) گفت: «اگر دعای هود مستجاب بود، دعا می‌کرد تا زراعتش از کمی آب نسوزد». آن‌ها گفتند: «اینک او کجاست»؟ همسرش گفت: «او در فلان مکان است». و آن‌ها به نزد هود (علیه السلام) رفتند و گفتند: «ای پیامبر خدا! شهرهای ما دچار قحطی شده، تو از خداوند بخواه که باران بر ما ببارد». او نماز خواند و برای آن‌ها دعا کرد و فرمود: «برگردید که به تحقیق باران بر شما خواهد بارید، در این‌موقع آن‌ها گفتند: «ای پیامبر خدا ما چیز عجیبی در خانه‌ی تو دیدیم، زنی سپید موی و یک چشم که درباره‌ی تو فلان سخن را گفت». هود (علیه السلام) فرمود: «او همسر من است و من از خداوند طول عمر او را می‌خواهم». آن‌ها گفتند: «چگونه چنین چیزی ممکن است»؟ هود (علیه السلام) فرمود: «خداوند برای هر مؤمنی دشمنی آفریده که وی را آزار می‌دهد و این زن دشمن من است و مسلّما دشمنی که در اختیار انسان باشد، بهتر است از دشمنی که انسان در اختیار او باشد»! سپس هود (علیه السلام) به دعوت آن‌ها ادامه داد و برایشان دعا کرد و آن‌ها را از پرستش بت‌ها باز داشت تا دوباره سرزمین‌هایشان سبز و خرّم شد و باران بارید ... و زمانی‌که ایمان نیاوردند خداوند بادی شدید و سرد به‌سوی آن‌ها فرستاد که آن را در سوره‌ی قمر چنین توصیف می‌کند: قوم عاد [نیز پیامبر خود را] تکذیب کردند پس [ببینید] عذاب و انذارهای من چگونه بود! ما تندباد وحشتناک و سردی را در یک روز شوم مستمر بر آنان فرستادیم. (قمر/۱۹۱۸) و در سوره‌ی حاقّه می‌فرماید: وَ أَمَّا عادٌ فَأُهْلِکُوا بِرِیحٍ صَرْصَرٍ عاتِیَةٍ سَخَّرَها عَلَیْهِمْ سَبْعَ لَیالٍ وَ ثَمانِیَةَ أَیَّامٍ حُسُوماً گفته شده که در آن هشت‌روز و هفت‌شب قمر در برج زحل بود و این نشانه‌ی نحوست است.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۶، ص۵۱۶
بحارالأنوار، ج۱۱، ص۳۵۰

آیه سَخَّرَها عَلَيْهِمْ سَبْعَ لَيالٍ وَ ثَمانِيَةَ أَيَّامٍ حُسُوماً فَتَرَى الْقَوْمَ فيها صَرْعى كَأَنَّهُمْ أَعْجازُ نَخْلٍ خاوِيَةٍ [7]

[خداوند] اين تند‌باد [بنيان كن] را هفت شب و هشت روز پى‌در‌پى بر آن‌ها مسلّط ساخت، و [اگر آنجا بودى] مى‌ديدى كه آن قوم مانند تنه‌هاى پوسيده‌ی نخل در ميان اين تندباد روى زمين افتاده‌اند.

۱
(حاقه/ ۷)

علیّ‌بن‌ابراهیم (رحمة الله علیه)- بَقِیَ هُودٌ (علیه السلام) فِی قَوْمِهِ یَدْعُوهُمْ إِلَی اللَّهِ وَ یَنْهَاهُمْ عَنْ عِبَادَهًِْ الْأَصْنَامِ ... فَلَمَّا لَمْ یُؤْمِنُوا أَرْسَلَ اللَّهُ عَلَیْهِمُ الرِّیحَ الصَّرْصَرَ یَعْنِی الْبَارِدَهًَْ وَ هُوَ قَوْلُهُ فِی سُورَهًِْ الْقَمَرِ کَذَّبَتْ عادٌ فَکَیْفَ کانَ عَذابِی وَ نُذُرِ إِنَّا أَرْسَلْنا عَلَیْهِمْ رِیحاً صَرْصَراً فِی یَوْمِ نَحْسٍ مُسْتَمِرٍّ وَ حَکَی فِی سُورَهًِْ الْحَاقَّهًِْ فَقَالَ وَ أَمَّا عادٌ فَأُهْلِکُوا بِرِیحٍ صَرْصَرٍ عاتِیَةٍ سَخَّرَها عَلَیْهِمْ سَبْعَ لَیالٍ وَ ثَمانِیَةَ أَیَّامٍ حُسُوماً قَالَ کَانَ الْقَمَرُ مَنْحُوساً بِزُحَلَ سَبْعَ لَیالٍ وَ ثَمانِیَهًَْ أَیَّامٍ.

علیّ‌بن‌ابراهیم (رحمة الله علیه)- سپس هود به دعوت آن‌ها ادامه داد و برایشان دعا کرد و زمانی‌که ایمان نیاوردند، خداوند بادی شدید و سرد به‌سوی آن‌ها فرستاد که آن را در سوره‌ی قمر چنین توصیف می‌کند؛ قوم عاد [نیز پیامبر خود را] تکذیب کردند پس [ببینید] عذاب و انذارهای من چگونه بود! ما تندباد وحشتناک و سردی را در یک روز شوم مستمر بر آنان فرستادیم. (قمر/۱۹۱۸) و در سوره‌ی حاقّه می‌فرماید: وَ أَمَّا عادٌ فَأُهْلِکُوا بِرِیحٍ صَرْصَرٍ عاتِیَةٍ سَخَّرَها عَلَیْهِمْ سَبْعَ لَیالٍ وَ ثَمانِیَةَ أَیَّامٍ حُسُوماً گفته شده که در آن هشت‌روز و هفت‌شب قمر در برج زحل بود و این نشانه‌ی نحوست است.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۶، ص۵۱۸
بحارالأنوار، ج۱۱، ص۳۵۰/ القمی، ج۱، ص۳۲۸ و البرهان و نورالثقلین؛ «بقی هود فی قومه ... صرصر عاتیهًْ» محذوف
۲
(حاقه/ ۷)

ابن‌عبّاس (رحمة الله علیه)- حُسُوماً أَیْ وَلَاءَ مُتَتَابِعَهًًْ لَیْسَتْ لَهَا فَتْرَهًٌْ.

ابن‌عبّاس (رحمة الله علیه)- حُسُوماً یعنی پی‌درپی و پشت‌سر هم که قطع نمی‌شود.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۶، ص۵۱۸
بحرالعرفان، ج۱۶، ص۱۳۹
۳
(حاقه/ ۷)

الصّادق (علیه السلام)- یَوْمُ الْأَرْبِعَاءِ یَوْمُ نَحْسٍ مُسْتَمِرٍّ لِأَنَّهُ أَوَّلُ یَوْمٍ وَ آخِرُ یَوْمٍ مِنَ الْأَیَّامِ الَّتِی قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ سَخَّرَها عَلَیْهِمْ سَبْعَ لَیالٍ وَ ثَمانِیَةَ أَیَّامٍ حُسُوماً.

امام صادق (علیه السلام)- چهارشنبه روز نحس مستمر است زیرا آغاز و انجام روزهایی است که خداوند متعال در کتاب خود یاد کرده: سَخَّرَها عَلَیْهِمْ سَبْعَ لَیالٍ وَ ثَمانِیَةَ أَیَّامٍ حُسُوماً.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۶، ص۵۱۸
بحارالأنوار، ج۹۴، ص۹۸/ علل الشرایع، ج۲، ص۳۸۱/ وسایل الشیعهًْ، ج۱۰، ص۴۲۱/ نورالثقلین؛ «حسوما» محذوف/ البرهان/ بحارالأنوار، ج۵۶، ص۴۶؛ «تفاوت لفظی»
۴
(حاقه/ ۷)

الرّسول (صلی الله علیه و آله)- لَمَّا نَزَلَتْ هَذِهِ الْآیَهًُْ ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُکُمْ مِنْ بَعْدِ ذلِکَ فَهِیَ کَالْحِجارَةِ أَوْ أَشَدُّ قَسْوَةً فِی حَقِّ الْیَهُودِ وَ النَّوَاصِبِ قَالُوا لَهُ یَا مُحَمَّدُ (صلی الله علیه و آله) زَعَمْتَ أَنَّهُ مَا فِی قُلُوبِنَا شَیْءٌ مِنْ مُوَاسَاهًِْ الْفُقَرَاءِ وَ مُعَاوَنَهًِْ الضُّعَفَاءِ وَ النَّفَقَهًِْ فِی إِبْطَالِ الْبَاطِلِ وَ إِحْقَاقِ الْحَقِّ وَ أَنَّ الْأَحْجَارَ أَلْیَنُ مِنْ قُلُوبِنَا وَ أَطْوَعُ لِلَّهِ مِنَّا وَ هَذِهِ الْجِبَالُ بِحَضْرَتِنَا فَهَلُمَّ بِنَا إِلَی بَعْضِهَا فَاسْتَشْهِدْهُ عَلَی تَصْدِیقِکَ وَ تَکْذِیبِنَا فَإِنْ نَطَقَ بِتَصْدِیقِکَ فَأَنْتَ الْمُحِقُّ یَلْزَمُنَا اتِّبَاعُکَ وَ إِنْ نَطَقَ بِتَکْذِیبِکَ أَوْ صَمَتَ فَلَمْ یَرُدَّ جَوَابَکَ فَاعْلَمْ أَنَّکَ الْمُبْطِلُ فِی دَعْوَاکَ الْمُعَانِدُ لِهَوَاکَ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) نَعَمْ هَلُمُّوا بِنَا إِلَی أَیِّهَا شِئْتُمْ فَأَسْتَشْهِدْهُ لِیَشْهَدَ لِی عَلَیْکُمْ فَخَرَجُوا إِلَی أَوْعَرِ جَبَلٍ رَأَوْهُ فَقَالُوا یَا مُحَمَّدُ (صلی الله علیه و آله) هَذَا الْجَبَلُ فَاسْتَشْهِدْه ... فَتَبَاعَدَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) إِلَی فَضَاءٍ وَاسِعٍ ثُمَّ نَادَی الْجَبَلَ یَا أَیُّهَا الْجَبَلُ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) وَ آلِهِ الطَّیِّبِینَ (علیهم السلام) الَّذِینَ بِجَاهِهِمْ وَ مَسْأَلَهًِْ عِبَادِ اللَّهِ بِهِمْ أَرْسَلَ اللَّهُ عَلَی قَوْمِ عَادٍ رِیحاً صَرْصَراً عَاتِیَهًًْ تَنْزِعُ النَّاسَ کَأَنَّهُمْ أَعْجازُ نَخْلٍ خاوِیَةٍ وَ أَمَرَ جَبْرَئِیلَ أَنْ یَصِیحَ صَیْحَهًًْ فِی قَوْمِ صَالِحٍ (علیه السلام) حَتَّی صَارُوا کَهَشِیمِ الْمُحْتَظِرِ لَمَّا انْقَلَعْتَ مِنْ مَکَانِکَ بِإِذْنِ اللَّهِ وَ جِئْتَ إِلَی حَضْرَتِی هَذِهِ وَ وَضَعَ یَدَهُ عَلَی الْأَرْضِ بَیْنَ یَدَیْهِ فَتَزَلْزَلَ الْجَبَلُ وَ سَارَ کَالْقَارِحِ الْهِمْلَاجِ حَتَّی دَنَا مِنْ إِصْبَعِهِ أَصْلُهُ فَلَزِقَ بِهَا وَ وَقَفَ وَ نَادَی هَا أَنَا ذَا سَامِعٌ لَکَ مُطِیعٌ یَا رَسُولَ رَبِّ الْعَالَمِین.

پیامبر (صلی الله علیه و آله)- وقتی این آیه سپس دل‌های شما بعد از این واقعه سخت شد همچون سنگ، یا سخت‌تر!. (بقره/۷۴) در مورد یهود و دشمنان نازل شد، گفتند: «ای محمّد (صلی الله علیه و آله)! گمان کردی از یاری فقیران و کمک به ضعیفان و هزینه‌کردن برای ابطال باطل و احقاق حق در قلب‌های ما چیزی نیست و سنگ‌ها از قلب‌های ما نرم‌تر است و در برابر خدا از ما مطیع‌ترند؟ این کوه‌ها در پیش ما هستند با ما نزد یکی از این کوه‌ها بیا و از آن برای تصدیق خودت و تکذیب ما گواهی بخواه. اگر به تصدیق تو زبان گشود، تو بر حقّی، و پیروی از تو بر ما واجب است، و اگر زبان به تکذیب تو گشود یا سخن نگفت، بدان که تو در ادّعایت، ناحق و در خواسته‌ات، [مغرور و] خود برتر بین هستی». رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: «بسیار خوب، بیایید با ما به‌سوی هرکدام که خواستید برویم که آن را گواه گیرم تا به سود من و زیان شما شهادت دهد». پس به‌سوی سفت و سخت‌ترین کوهی که دیده بودند رفتند و گفتند: «ای محمّد (صلی الله علیه و آله)! این کوه است. از آن گواهی بخواه»! ... رسول خدا (صلی الله علیه و آله) دور شد و به فضای وسیع و بازی رفت. سپس کوه را صدا زد [و فرمود]: «ای کوه به حقّ محمّد (صلی الله علیه و آله) و خاندان پاکش (علیهم السلام) کسانی که خداوند به خاطر جاه و مقام آن‌ها و درخواست بندگان خدا به‌وسیله‌ی آن‌ها، بر قوم عاد تندباد وحشتناک، سرد و طغیانگر فرستاد که مردم را از جا برمی‌کند! کَأَنَّهُمْ أَعْجازُ نَخْلٍ خاوِیَةٍ و به جبرئیل دستور داد که در میان قوم صالح یک‌بار فریاد بزند تا اینکه به‌صورت گیاهان خشک که برای خوراک چهارپایان آماده می‌کنند در آمدند [از تو می‌خواهم] به اذن خدا از جای خود کنده شوی و به حضور من به اینجا بیایی». و دستش را روبروی خود بر روی زمین گذاشت در نتیجه کوه لرزید و مانند حیوان سُم‌دار تندرو حرکت کرد تا اینکه پایه‌ی کوه به انگشت پیامبر (صلی الله علیه و آله) نزدیک شد و به آن چسبید و ایستاد و ندا داد: «این منم که گوش به فرمان و مطیع [دستورات] تو هستم ای رسول پروردگار جهانیان»!

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۶، ص۵۱۸
بحارالأنوار، ج۱۷، ص۳۳۸

آیه فَهَلْ تَرى لَهُمْ مِنْ باقِيَةٍ [8]

آيا كسى از آن‌ها را باقى مى‌بينى؟!

آیه وَ جاءَ فِرْعَوْنُ وَ مَنْ قَبْلَهُ وَ الْمُؤْتَفِكاتُ بِالْخاطِئَةِ [9]

و فرعون و كسانى كه پيش از او بودند و همچنين اهل شهرهاى زير و رو شده [قوم لوط] مرتكب گناهان بزرگ شدند.

۱
(حاقه/ ۹)

أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- جَاءَ فِی کَلَامِ أَمِیرِالْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) لِأَهْلِ الْبَصْرَهًْ: یَا أَهْلَ الْمُؤْتَفِکَهًْ ائْتَفَکَتْ بِأَهْلِهَا ثَلَاثاً وَ عَلَی اللَّهِ تَمَامَ الرَّابِعَهًْ.

امام علی (علیه السلام)- در کلام امیرالمؤمنین (علیه السلام) در خطاب به اهالی بصره آمده است: «ای اهل مؤتکفه! که سه‌بار با اهالی آن نگونسار شده است و بر خداوند است که بار چهارم را نیز به پایان برساند».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۶، ص۵۲۰
البرهان/ بحرالعرفان، ج۱۶، ص۹۷

آیه فَعَصَوْا رَسُولَ رَبِّهِمْ فَأَخَذَهُمْ أَخْذَةً رابِيَةً [10]

از اين‌رو با فرستاده‌ی پروردگارشان مخالفت كردند؛ و خداوند آن‌ها را به عذاب شديدى گرفتار ساخت.

۱
(حاقه/ ۱۰)

الباقر (علیه السلام)- فَأَخَذَهُمْ أَخْذَةً رابِیَةً وَ الرَّابِیَهًُْ الَّتِی أَرْبَتْ عَلَی مَا صَنَعُوا.

امام باقر (علیه السلام)- فَأَخَذَهُمْ أَخْذَةً رَّابِیَةً؛ رابیه آن است که به آنچه آنان ساختند، ضربه بزند.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۶، ص۵۲۰
القمی، ج۲، ص۳۸۵/ البرهان
۲
(حاقه/ ۱۰)

ابن‌عبّاس (رحمة الله علیه)- فَأَخَذَهُمْ اللّه بِالْعُقُوبَهًِْ أَخْذَهًًْ رابِیَهًًْ أیْ زَائِدَهًْ فِی الشِّدَّهًْ.

ابن‌عبّاس (رحمة الله علیه)- و خداوند آن‌ها را گرفتار عذاب ساخت. أَخْذَةً رابِیَةً یعنی [گرفتاری] بسیار شدید.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۶، ص۵۲۰
بحرالعرفان، ج۱۶، ص۱۴۰

آیه إِنَّا لَمَّا طَغَى الْماءُ حَمَلْناكُمْ فِي الْجارِيَةِ [11]

و هنگامى كه آب طغيان كرد، شما را سوار بر كشتى كرديم.

۱
(حاقه/ ۱۱)

علیّ‌بن‌ابراهیم (رحمة الله علیه)- إِنَّا لَمَّا طَغَی الْماءُ حَمَلْناکُمْ فِی الْجارِیَةِ یَعْنِی أَمِیرَالْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) وَ أَصْحَابَه.

علیّ‌بن‌ابراهیم (رحمة الله علیه)- إِنَّا لَمَّا طَغَی المَاء حَمَلْنَاکُمْ فِی الجَارِیَةِ، منظور، امیرالمؤمنین (علیه السلام) و یاران اوست.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۶، ص۵۲۰
بحارالأنوار، ج۳۶، ص۱۷۱/ القمی، ج۲، ص۳۸۳/ نورالثقلین/ البرهان
بیشتر