آیه ۳۰ - سوره حاقه

آیه خُذُوهُ فَغُلُّوهُ [30]

[فرمان مى‌رسد] او را بگيريد و دربند و زنجيرش كنيد!

۱
(حاقه/ ۳۰)

الباقر (علیه السلام)- عَنْ جَابِرٍ الْجُعْفِیِّ عَنْ أَبِی‌جَعْفَرٍ (علیه السلام) قَالَ: فَإِذَا کَانَتْ صَیْحَهًُْ الْقِیَامَهًِْ اشْتَعَلَ قَبْرَ الْکَافِرِ نَاراً فَیَقُولُ لِیَ الْوَیْلُ إِذَا اشْتَعَلَ قَبْرِی نَاراً فَیُنَادِی مُنَادٍ أَلَا الْوَیْلُ قَدْ دَنَا مِنْکَ وَ الْهَوَانُ قُمْ مِنْ نِیرَانِ الْقَبْرِ إِلَی نِیرَانٍ لَا یَطْفَأُ فَیَخْرُجُ مِنْ قَبْرِهِ مُسْوَدّاً وَجْهُهُ مُزْرَقَّهًًْ عَیْنَاهُ قَدْ طَالَ خُرْطُومُهُ وَ کَسَفَ بَالُهُ مُنَکِّساً رَأْسَهُ یُسَارِقُ النَّظَرَ فَیَأْتِیهِ عَمَلُهُ الْخَبِیثُ فیَسْتَوِی عَلَی مَنْکِبَیْهِ فَیَرْحَلُ {فَیَرْکُلُ ظ} قَفَاهُ حَتَّی یَنْتَهِیَ إِلَی عُجْزَهًِْ جَهَنَّمَ فَإِذَا نَظَرَ إِلَی الْمَلَائِکَهًِْ قَدِ اسْتَعَدُّوا لَهُ بِالسَّلَاسِلِ وَ الْأَغْلَالِ قَدْ عَضُّوا عَلَی شِفَاهِهِمْ مِنَ الْغَیْظِ وَ الْغَضَبِ فَیَقُولُ یا لَیْتَنِی لَمْ أُوتَ کِتابِیَهْ وَ یُنَادِی الْجَلِیلُ جِیئُوا بِهِ إِلَی النَّارِ فَصَارَتِ الْأَرْضُ تَحْتَهُ نَاراً وَ الشَّمْسُ فَوْقَهُ نَاراً وَ جَاءَتْ نَارٌ فَأَحْدَقَتْ بِعُنُقِهِ فَنَادَی وَ بَکَی طَوِیلًا یَقُولُ وَا عَقِبَاهُ قَالَ فَتُکَلِّمُهُ النَّارُ فَتَقُولُ أَبْعَدَ اللَّهُ عَقِبَیْکَ مِمَّا أَعْقَبَتَا فِی طَاعَهًِْ اللَّهِ قَالَ ثُمَّ تَجِیءُ صَحِیفَتُهُ تَطِیرُ مِنْ خَلْفِ ظَهْرِهِ فَتَقَعُ فِی شِمَالِهِ ثُمَّ یَأْتِیهِ مَلَکٌ فَیَثْقُبُ {فَیُقَلِّبُ} صَدْرَهُ إِلَی ظَهْرِهِ ثُمَّ یَفْتِلُ شِمَالَهُ إِلَی خَلْفِ ظَهْرِهِ ثُمَّ یُقَالُ لَهُ اقْرَأْ کِتَابَکَ قَالَ فَیَقُولُ أَیُّهَا الْمَلَکُ کَیْفَ أَقْرَأُ وَ جَهَنَّمُ أَمَامِی قَالَ فَیَقُولُ اللَّهُ دُقَّ عُنُقَهُ وَ اکْسِرْ صُلْبَهُ وَ شُدَّ نَاصِیَتَهُ إِلَی قَدَمَیْهِ ثُمَّ یَقُولُ خُذُوهُ فَغُلُّوهُ قَالَ فَیَبْتَدِرُهُ لِتَعْظِیمِ قَوْلِ اللَّهِ سَبْعُونَ أَلْفَ مَلَکٍ غِلَاظٍ شِدَادٍ فَمِنْهُمْ مَنْ یَنْتِفُ لِحْیَتَهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ یَحْطِمُ عِظَامَهُ قَالَ فَیَقُولُ أَ مَا تَرْحَمُونِی قَالَ فَیَقُولُونَ یَا شَقِیُّ کَیْفَ نَرْحَمُکَ وَ لَا یَرْحَمُکَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ أَ فَیُؤْذِیکَ هَذَا قَالَ فَیَقُولُ نَعَمْ أَشَدَّ الْأَذَی قَالَ فَیَقُولُونَ یَا شَقِیُّ وَ کَیْفَ لَوْ قَدْ طَرَحْنَاکَ فِی النَّارِ قَالَ فَیَدْفَعُهُ الْمَلَکُ فِی صَدْرِهِ دَفْعَهًًْ فَیَهْوِی سَبْعِینَ أَلْفَ عَام.

امام باقر (علیه السلام)- جابر جعفی از امام باقر (علیه السلام) نقل کرده است که فرمود: ... هنگامی‌که فریاد قیامت (نفخ صور دوّم) واقع شود، قبرش با آتش شعله‌ور شود و می‌گوید: «وای بر من که قبرم با آتش شعله‌ور شد». پس ندادهنده‌ای ندا می‌دهد: «عذاب و خواری به تو نزدیک شد. از آتش قبر برخیز و به‌سوی آتشی که خاموش نمی‌شود برو». پس از قبرش بیرون می‌آید درحالی‌که چهره‌اش سیاه و چشمانش کبود است و بینی‌اش دراز شده و قلبش گرفته و غمگین است و سر افکنده است و زیر چشمی نگاه می‌کند. سپس عمل پلیدش نزد او می‌آید و می‌گوید: «به خدا سوگند تو را نشناختم مگر اینگونه که اطاعت خدا را به تأخیر می‌انداختی و در آن سستی می‌کردی و باسرعت به‌سوی نافرمانی او می‌رفتی. در دنیا بر من سوار می‌شدی و من امروز می‌خواهم همانگونه که بر من سوار می‌شدی بر تو سوار شوم و تو را به‌سوی آتش ببرم». فرمود: «سپس بر شانه‌اش سوار می‌شود و با پا به پشت گردنش می‌زند تا اینکه به لبه‌ی جهنّم می‌رسد و هنگامی‌که فرشتگان را ببیند که برای او زنجیرها و غل‌ها آماده کرده‌اند، از خشم و غضب لب‌هایشان را می‌گزند فَیَقُولُ یا لَیْتَنِی لَمْ أُوتَ کِتابِیَهْ و خداوند جلیل صدا می‌زند: «او را به‌سوی آتش بیاورید». پس زمین، در زیرش آتش شود و خورشید، در بالایش آتش شود و آتشی بیاید و دور گردنش را بگیرد؛ پس فریاد زند و زیاد گریه کند و می‌گوید: «افسوس بر گذشته‌ام». فرمود: آتش با او سخن می‌گوید و می‌گوید: «خداوند گذشته‌ات را دور گرداند؛ به خاطر آنچه در اطاعت خدا از خود برجای گذاشت». سپس پرونده‌اش می‌آید؛ پشت‌سرش پرواز می‌کند و در دست چپش قرار می‌گیرد. سپس فرشته‌ای نزد او می‌آید و از سینه تا پشتش را می‌شکافد. سپس دست چپش را به‌طرف پشت‌سرش می‌پیچاند. سپس به او گفته می‌شود: «نامه‌ی عملت را بخوان». فرمود: می‌گوید: «ای فرشته! چگونه بخوانم درحالی‌که جهنّم روبروی من است»؟ فرمود: سپس خداوند می‌فرماید: «گردنش را بشکن و ستون فقراتش را بشکن و پیشانیش را به پاهایش ببند». سپس می‌فرماید: خُذُوهُ فَغُلُّوهُ فرمود: برای بزرگداشت سخن خداوند هفتادهزار فرشته خشن و سختگیر بر یکدیگر پیشی می‌گیرند. بعضی از آن‌ها ریشش را می‌کنند و بعضی از آن‌ها استخوان‌هایش را می‌شکنند. فرمود: می‌گوید: «آیا بر من رحم نمی‌کنید»؟ فرمود: می‌گویند: «ای بدبخت! چگونه بر تو رحم کنیم درحالی‌که ارحم الراحمین به تو رحم نمی‌کند؟ آیا این [کارها] تو را اذیّت می‌کند»؟ فرمود: می‌گوید: «بله شدیدترین اذیّت‌ها». فرمود: می‌گویند: «ای بدبخت! اگر تو را در آتش انداختیم، چه حالی داری»؟ فرمود: «فرشته یک‌مرتبه او را از ناحیه‌ی سینه‌اش هل می‌دهد؛ پس هفتادهزار سال [در جهنّم] سقوط می‌کند».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۶، ص۵۴۲
بحارالأنوار، ج۸، ص۳۱۹
۲
(حاقه/ ۳۰)

السّجّاد (علیه السلام)- وَ کَانَ مِنْ دُعَائِهِ (علیه السلام) فِی الصَّلَاهًِْ عَلَی حَمَلَهًِْ الْعَرْشِ وَ کُلِّ مَلَکٍ مُقَرَّبٍ اللَّهُمَّ وَ حَمَلَهًُْ عَرْشِکَ الَّذِینَ لَا یَفْتُرُونَ مِنْ تَسْبِیحِک ... فَصَلِّ عَلَیْهِمْ وَ عَلَی الرُّوحَانِیِّینَ مِنْ مَلَائِکَتِکَ ... الَّذِینَ یَقُولُونَ سَلامٌ عَلَیْکُمْ بِما صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَی الدَّارِ وَ الزَّبَانِیَهًِْ الَّذِینَ إِذَا قِیلَ لَهُمْ خُذُوهُ فَغُلُّوهُ ثُمَّ الْجَحِیمَ صَلُّوهُ ابْتَدَرُوهُ سِرَاعاً وَ لَمْ یُنْظِرُوهُ.

امام سجاد (علیه السلام)- در صلوات و درود بر حمل‌کنندگان عرش و هر فرشته مقرب: درود بر حاملان عرشت، فرشتگانی که در تسبیح تو سستی نمی ورزند ... درود فرست بر آن فرشتگان که به ما می‌گویند: [و به آنان می‌گویند]: سلام بر شما به خاطر صبر و استقامتتان! چه نیکوست سرانجام آن سرا [ی جاویدان]!. (رعد/۲۴) و درود فرست بر فرشتگان زبانی هنگامی که به آن‌ها گفته شود: خُذُوهُ فَغُلُّوهُ * ثُمَّ الْجَحیمَ صَلُّوهُ؛ بی‌درنگ و بی‌آنکه مهلتش دهند، او را به سرعت می‌گیرند.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۶، ص۵۴۴
بحارالأنوار، ج۵۶، ص۲۱۶
بیشتر