سوره لقمان

ثواب قرائت

۱
(لقمان/ مقدمه)

الباقر (علیه السلام)- مَنْ قَرَأَ سُورَهًَْ لُقْمَانَ فِی کُلِّ لَیْلَهًٍْ وَکَّلَ اللَّهُ بِهِ فِی لَیْلَتِهِ مَلَائِکَهًًْ یَحْفَظُونَهُ مِنْ إِبْلِیسَ وَ جُنُودِهِ حَتَّی یُصْبِحَ فَإِذَا قَرَأَهَا بِالنَّهَارِ لَمْ یَزَالُوا یَحْفَظُونَهُ مِنْ إِبْلِیسَ وَ جُنُودِهِ حَتَّی یُمْسِیَ.

امام باقر (علیه السلام)- هرکس سوره‌ی لقمان را در هر شب بخواند، خداوند فرشتگانی را مأمور می‌کند که در آن شب از وی در مقابل ابلیس و سربازانش تا صبح حمایت کنند. امّا اگر روز آن را تلاوت کند، تمام روز تا شب از وی محافظت می‌کنند.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۱، ص۵۰۴
بحار الأنوار، ج۸۹، ص۲۸۷/ نورالثقلین/ البرهان
۲
(لقمان/ مقدمه)

الرّسول (صلی الله علیه و آله)- مَنْ قَرَأَ هَذِهِ السُّورَهًَْ کَانَ لُقْمَانُ (علیه السلام) رَفِیقَهُ یَوْمَ الْقِیَامَهًِْ وَ أُعْطِیَ مِنَ الْحَسَنَاتِ عَشْراً بِعَدَدِ مَنْ أَمَرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَی عَنِ الْمُنْکَرِ. وَ مَنْ کَتَبَهَا وَ سَقَاهَا مَنْ فِی جَوْفِهِ عِلَّهًٌْ، زَالَتْ عَنْهُ وَ مَنْ کَانَ یَنْزِفُ دَماً رَجُلٌ أَوِ امْرَأَهًٌْ، وَ عَلَّقَهَا عَلَی مَوْضِعِ الدَّمِ انْقَطَعَ عَنْهُ بِإِذْنِ اللَّهِ تَعَالَی.

پیامبر (صلی الله علیه و آله)- هرکس این سوره را بخواند، روز قیامت، لقمان رفیق او خواهد بود و ده برابر تعداد کسانی که امر به معروف و نهی از منکر می‌کنند، برایش ثواب نوشته می‌شود. هرکس آن را بنویسد و در آب بشوید و آب آن را به کسی که بیماری داخلی دارد بخوراند، بیماری او شفا می‌یابد؛ و هرکس [چه زن و چه مرد] خونریزی داشته باشد و این سوره را نوشته درجایی که دچار خونریزی شده آویزان کند، به اذن خداوند تعالی خونریزی او قطع می‌شود.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۱، ص۵۰۴
البرهان
۳
(لقمان/ مقدمه)

الرّسول (صلی الله علیه و آله)- مَنْ قَرَأَ سُورَهًَْ لُقْمَانَ کَانَ لُقْمَانُ (علیه السلام) لَهُ رَفِیقاً یَوْمَ الْقِیَامَهًِْ وَ أُعْطِیَ مِنَ الْحَسَنَاتِ عَشْراً بِعَدَدِ مَنْ عَمِلَ بِالْمَعْرُوفِ وَ عَمِلَ بِالْمُنْکَر.

پیامبر (صلی الله علیه و آله)- هرکس سوره‌ی لقمان را بخواند، در روز قیامت، لقمان، رفیق [و همراه] او خواهد بود و به ازای هرکس که کار خوب یا بدی را انجام داده باشد، ده حسنه به او داده خواهد شد.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۱، ص۵۰۴
مستدرک الوسایل، ج۴، ص۳۴۶/ نورالثقلین
۴
(لقمان/ مقدمه)

الصّادق (علیه السلام)- مَنْ کَتَبَهَا وَ سَقَی بِهَا رَجُلاً أَوِ امْرَأَهًًْ فِی جَوْفِهَا غَاشِیَهًٌْ أَوْ عِلَّهًٌْ مِنَ الْعِلَلِ، عُوفِیَ وَ أَمِنَ مِنَ الْحَمَاءِ وَ زَالَ عَنْهُ کُلُّ أَذًی بِإِذْنِ اللَّهِ تَعَالَی.

امام صادق (علیه السلام)- هرکس آن را بنویسد و آب آن را به بیماری که ناراحتی داخلی یا هر بیماری دیگری داشته باشد چه زن باشد و چه مرد بدهد، شفا پیدا می‌کند و تب وی قطع می‌گردد و هر گزندی به اذن خدا از او دور می‌شود.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۱، ص۵۰۴
البرهان

آیه الم [1]

صلی الله علیه و آله) الم

آیه تِلْكَ آياتُ الْكِتابِ الْحَكِيمِ [2]

صلی الله علیه و آله) اين آيات كتاب حكيم است [كتابى پر محتوا و استوار]!

آیه هُدىً وَ رَحْمَةً لِلْمُحْسِنِينَ [3]

صلی الله علیه و آله) مايه‌ی هدايت و رحمت براى نيكوكاران است.

آیه أَلَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ [4]

صلی الله علیه و آله) همان كسانى كه نماز را برپا مى‌دارند، و زكات را مى‌پردازند و آن‌ها به آخرت يقين دارند.

آیه أُولئِكَ عَلى هُدىً مِنْ رَبِّهِمْ وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ [5]

صلی الله علیه و آله) آنان بر طريق هدايت پروردگارشانند، و آنانند رستگاران.

۱
(لقمان/ ۵)

علی‌بن‌إبراهیم (رحمة الله علیه)- أُولئِکَ عَلی هُدیً مِنْ رَبِّهِمْ أی عَلَی بَیَانٍ مِن رَبَّهِم وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ.

علیّ‌بن‌ابراهیم (رحمة الله علیه)- أُوْلَئِکَ عَلَی هُدًی مِّن رَّبِّهِمْ؛ یعنی از جانب پروردگارشان از بیان برخوردار هستند. وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۱، ص۵۰۶
القمی، ج۲، ص۱۶۱/ البرهان

آیه وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْتَري لَهْوَ الْحَديثِ لِيُضِلَّ عَنْ سَبيلِ اللهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَ يَتَّخِذَها هُزُواً أُولئِكَ لَهُمْ عَذابٌ مُهينٌ [6]

صلی الله علیه و آله) و بعضى از مردم سخنان بيهوده را مى‌خرند تا مردم را از روى نادانى، از راه خدا گمراه سازند و آيات الهى را به استهزا گيرند؛ براى آنان عذابى خواركننده است!

۱
(لقمان/ ۶)

الباقر (علیه السلام)- عَنْ أَبِی‌بَصِیرٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَاجَعْفَرٍ (علیه السلام) عنْ کَسْبِ الْمُغَنِّیَاتِ فَقَالَ الَّتِی یَدْخُلُ عَلَیْهَا الرِّجَالُ حَرَامٌ وَ الَّتِی تُدْعَی إِلَی الْأَعْرَاسِ لَیْسَ بِهِ بَأْسٌ وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَشْتَرِی لَهْوَ الْحَدِیثِ لِیُضِلَّ عَنْ سَبِیلِ اللهِ.

امام باقر (علیه السلام)- ابوبصیر گوید: از امام باقر (علیه السلام) درباره‌ی درآمد زنان آوازه‌خوان پرسیدم. فرمود: «درآمد آن کس که مردان بر او وارد می‌شوند، حرام است؛ ولی آن کس که به عروسی‌ها دعوت می‌شود، اشکالی ندارد؛ و این کلام خدای عزّوجلّ است که فرمود: وَ مِنَ النَّاسِ مَن یَشْتَرِی لهْوَ الحَدِیثِ لِیُضِلَّ عَن سَبِیلِ اللهِ».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۱، ص۵۰۶
الکافی، ج۵، ص۱۱۹/ وسایل الشیعهًْ، ج۱۷، ص۳۰۵/ مستدرک الوسایل، ج۱۳، ص۲۱۴/ بحار الأنوار، ج۹، ص۱۳۶/ نورالثقلین/ تهذیب الأحکام، ج۶، ص۳۵۸/ البرهان
۲
(لقمان/ ۶)

الباقر (علیه السلام)- فِی رِوَایَهًِْ أَبِی الْجَارُودِ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ (علیه السلام) فِی قَوْلِهِ وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَشْتَرِی لَهْوَ الْحَدِیثِ لِیُضِلَّ عَنْ سَبِیلِ اللهِ بِغَیْرِ عِلْمٍ: فَهُوَ النَّضْرُ بْنُ الْحَارِثِ بْنِ عَلْقَمَهًَْ بْنِ کَلَدَهًَْ مِنْ بَنِی عَبْدِالدَّارِ بْنِ قُصَیٍّ وَ کَانَ النَّضْرُ رَاوِیَهًًْ لِأَحَادِیثِ النَّاسِ وَ أَشْعَارِهِمْ.

امام باقر (علیه السلام)- در روایت ابوالجارود آمده است: امام باقر (علیه السلام) در معنی آیه: وَ مِنَ النَّاسِ مَن یَشْتَرِی لهْوَ الحَدِیثِ لِیُضِلَّ عَن سَبِیلِ اللهِ بِغَیْرِ عِلْمٍ فرمود: «او نَضربن‌حارث‌بن‌علقمهًْ‌بن کلده از بنی‌کلده از بنی‌عبدالداربن قُصی است و نضر راوی گفتار و اشعار مردم بود».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۱، ص۵۰۶
بحار الأنوار، ج۹، ص۲۳۰/ القمی، ج۲، ص۱۶۱/ البرهان/ نورالثقلین
۳
(لقمان/ ۶)

الصّادق (علیه السلام)- کَانَ النَّضْرُ بْنُ الْحَرْثِ یَتَّجِرُ فَیَخْرُجُ إِلَی فَارِسَ فَیَشْرِی أَخْبَارَ الْأَعَاجِمِ وَ یَحْدُثُ بِهَا قُرَیْشاً وَ یَقُولُ لَهُمْ: إِنَّ مُحَمَّداً (صلی الله علیه و آله) حَدَّثَکُمْ حَدِیثَ عادٍ وَ ثَمُودَ وَ أَنَا أُحَدِّثُکُمْ بِحَدِیثِ إِسْفَنْدِیَارَ وَ رُسْتَمَ فَیَسْتَمْلِحُونَ حَدِیثَهُ وَ یَتْرُکُونَ اسْتِمَاعَ الْقُرْآنِ فَنَزَلَ وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَشْتَرِی لَهْوَ الْحَدِیثِ.

امام صادق (علیه السلام)- نضربن‌حرث، تاجر بود. روزی برای تجارت به سمت فارس (ایران) رفت و از عجم‌ها، کتاب داستان [و کتاب‌های افسانه و قصّه] خرید. [وقتی به مکّه بازگشت] آن قصّه‌ها را برای قریش می‌خواند و می‌گفت: «محمّد برای شما قصّه‌ی قوم عاد و ثمود را تعریف می‌کند و من هم برای شما قصه‌ی رستم و اسفندیار را می‌گویم». مردم به شنیدن قصّه‌های او گرایش پیدا کردند و شنیدن قرآن را ترک کردند که این آیه نازل شد: وَ مِنَ النَّاسِ مَن یَشْتَرِی لهْوَ الحَدِیثِ لِیُضِلَّ عَن سَبِیلِ اللهِ بِغَیْرِ عِلْمٍ.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۱، ص۵۰۶
المناقب، ج۱، ص۵۲

آیه وَ إِذا تُتْلى عَلَيْهِ آياتُنا وَلَّى مُسْتَكْبِراً كَأَنْ لَمْ يَسْمَعْها كَأَنَّ في أُذُنَيْهِ وَقْراً فَبَشِّرْهُ بِعَذابٍ أَليمٍ [7]

صلی الله علیه و آله) و هنگامى‌كه آيات ما بر او خوانده شود، با تكبّر روى برمى‌گرداند، چنانچه گويى آن را نشنيده است گويا اصلاً گوش‌هايش سنگين است؛ او را به عذابى دردناك بشارت ده!

آیه إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ لَهُمْ جَنّاتُ النَّعِيمِ [8]

صلی الله علیه و آله) [ولى] كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام داده‌اند، باغ‌هاى پرنعمت بهشت از آن آنهاست.

آیه خالِدِينَ فِيها وَعْدَ اللهِ حَقّاً وَ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ [9]

صلی الله علیه و آله) جاودانه در آن خواهند ماند؛ اين وعده‌ی حتمى الهى است؛ و اوست توانا و حكيم.

۱
(لقمان/ ۹)

أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- مَنْ لَا یَسْکُنُ الْجَنَّهًَْ فَبَشِّرْهُ بِعَذابٍ أَلِیمٍ وَ خِزْیٍ مُقِیمٍ.

امام علی (علیه السلام)- هرکس ساکن بهشت نشود او را به عذاب دردناک و خواری پایدار بشارت ده.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۱، ص۵۰۸
بحار الأنوار، ج۷۴، ص۴۱۷

آیه خَلَقَ السَّماواتِ بِغَيْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَها وَ أَلْقى فِي الْأَرْضِ رَواسِيَ أَنْ تَميدَ بِكُمْ وَ بَثَّ فيها مِنْ كُلِّ دابَّةٍ وَ أَنْزَلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَنْبَتْنا فيها مِنْ كُلِّ زَوْجٍ كَريمٍ [10]

صلی الله علیه و آله) [او] آسمان‌ها را بدون ستونى كه آن را ببينيد آفريد، و در زمين كوه‌هاى استوارى قرار داد مبادا شما را بلرزاند [و آرامش را از شما بگيرد] و از هر‌گونه جنبنده‌اى روى آن منتشر ساخت؛ و از آسمان آبى نازل كرديم و به‌وسيله‌ی آن در روى زمين انواع گوناگونى از گياهان پرارزش رويانديم.

آیه هذا خَلْقُ اللهِ فَأَرُونِي ما ذا خَلَقَ الَّذِينَ مِنْ دُونِهِ بَلِ الظّالِمُونَ فِي ضَلالٍ مُبِينٍ [11]

صلی الله علیه و آله) [بگو] اين آفرينش خداست؛ امّا به من نشان دهيد [معبودانى] غير او چه چيز را آفريده اند؟! ولى ستمكاران در گمراهى آشكارند.

۱
(لقمان/ ۱۱)

الرّضا (علیه السلام)- عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ الرِّضَا (علیه السلام) قَالَ قُلْتُ لَهُ: أَخْبِرْنِی عَنْ قَوْلِ اللَّهِ وَ السَّماءِ ذاتِ الْحُبُکِ، فَقَالَ هِیَ: مَحْبُوکَهًٌْ إِلَی الْأَرْضِ وَ شَبَّکَ بَیْنَ أَصَابِعِهِ؟ فَقُلْتُ: کَیْفَ تَکُونُ مَحْبُوکَهًًْ إِلَی الْأَرْضِ وَ اللَّهُ یَقُولُ رَفَعَ السَّماواتِ بِغَیْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَها فَقَالَ: سُبْحَانَ اللَّهِ! أَ لَیْسَ اللَّهُ یَقُولُ بِغَیْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَها فَقُلْتُ بَلَی فَقَالَ ثَمَّ عَمَدٌ وَ لَکِنْ لَا تَرَوْنَهَا.

امام رضا (علیه السلام)- حسین‌بن‌خالد نقل می‌کند که از امام رضا (علیه السلام) در مورد آیه: وَ السَّماءِ ذاتِ الحُبُکِ، پرسیدیم. فرمود: «آسمان‌ها به زمین وابسته هستند». و انگشتان خود را در هم کرد. گفتم: «چگونه وابسته به زمین هستند، با اینکه خداوند می‌فرماید: آسمان‌ها را، بدون ستون‌هایی که برای شما دیدنی باشد، برافراشت. (رعد/۲)». فرمود: «سبحان اللَّه! آیا خداوند نمی‌فرماید: بدون ستونی که آن را ببینید»؟ گفتم: «بلی». فرمود: «پس ستونی هست، ولی دیده نمی‌شود».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۱، ص۵۰۸
القمی، ج۲، ص۳۲۸/ نورالثقلین
۲
(لقمان/ ۱۱)

أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- فَمِنْ شَوَاهِدِ خَلْقِهِ خَلْقُ السَّمَاوَاتِ مُوَطَّدَاتٍ بِلَا عَمَدٍ قَائِمَاتٍ بِلَا سَنَد.

امام علی (علیه السلام)- از نشانه‌های آفرینش او، خلقت آسمان‌های پا برجا بدون ستون و تکیه گاه است.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۱، ص۵۰۸
بحار الأنوار، ج۴، ص۳۱۴/ نورالثقلین
۳
(لقمان/ ۱۱)

أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- کلام له (علیه السلام) یذکر فیه خلق السَمَاوَاتِ: ... جَعَلَ سُفْلَاهُنَّ مَوْجاً مَکْفُوفاً وَ عُلْیَاهُنَّ سَقْفاً مَحْفُوظاً وَ سَمْکاً مَرْفُوعاً بِغَیْرِ عَمَدٍ یَدْعَمُهَا وَ لَا دِسَارٍ یَنْتَظِمُهَا.

امام علی (علیه السلام)- امام علی (علیه السلام) در خطبه‌ای در نهج‌البلاغه، خلقت آسمان‌ها را یادآوری کرد ... آسمان پایین را چون موج مهار شده و آسمان‌های بالا را مانند سقفی استوار و بلند قرار داد، بی آنکه نیازمند به ستونی باشد یا میخ‌هایی که آن‌ها را استوار کند.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۱، ص۵۰۸
بحار الأنوار، ج۵۴، ص۱۷۷/ نورالثقلین
۴
(لقمان/ ۱۱)

الصّادق (علیه السلام)- فَنَظَرَتِ الْعَیْنُ إِلَی خَلْقٍ مُخْتَلِفٍ مُتَّصِلٍ بَعْضُهُ بِبَعْضٍ وَ دَلَّهَا الْقَلْبُ عَلَی أَنَّ لِذَلِکَ خَالِقاً وَ ذَلِکَ أَنَّهُ فَکَّرَ حَیْثُ دَلَّتْهُ الْعَیْنُ عَلَی مَا عَایَنَتْ مِنْ عِظَمِ السَّمَاءِ وَ ارْتِفَاعِهَا فِی الْهَوَاءِ بِغَیْرِ عَمَدٍ وَ لَا دِعَامَهًٍْ تُمْسِکُهَا وَ أَنَّهَا لَا تَتَأَخَّرُ فَتَنْکَشِطَ وَ لَا تَتَقَدَّمُ فَتَزُولَ وَ لَا تَهْبِطُ مَرَّهًًْ فَتَدْنُوَ وَ لَا تَرْتَفِعُ فَلَا تُرَی.

امام صادق (علیه السلام)- دیده‌ی بینا به این همه مخلوقات مختلف نظری می‌اندازد که به یکدیگر وابستگی و ارتباط دارند و باطن انسان، [و قلب سلیم او] دلالت می‌کند که این [نظم] خالقی دارد، وقتی تفکّر می‌کند و چشم به او چیزهای بزرگی که در آسمان پهناور می‌بیند نشان می‌دهد و بالا قرار گرفتن آن را در هوا، بدون اینکه ستونی آن را نگه داشته باشد، می‌بیند؛ [به شگفت می‌آید و به وجود خالق اعتراف می‌کند] طبقات آسمان از هم عقب نمی‌مانند که از روی هم جدا شوند و جلو نمی‌افتند که سقوط کنند، نه آنچنان پایین می‌آیند که به زمین نزدیک شوند و نه آنچنان بالا می‌روند که دیده نشوند. [و در نظمی خاص قرار دارند].

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۱، ص۵۰۸
نورالثقلین
۵
(لقمان/ ۱۱)

علی‌بن‌إبراهیم (رحمة الله علیه)- وَ قَوْلُهُ وَ بَثَّ فِیها مِنْ کُلِّ دَابَّةٍ یَقُولُ: جَعَلَ فِیهَا مِنْ کُلِّ دَابَّهًٍْ. وَ قَوْلُهُ وَ أَنْزَلْنَا مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَنْبَتْنَا فِیهَا مِنْ کُلِّ زَوْجٍ کَرِیمٍ یَقُولُ: مِنْ کُلِّ لَوْنٍ حَسَنٍ وَ الزَّوْجُ اللَّوْنُ الْأَصْفَرُ وَ الْأَخْضَرُ وَ الْأَحْمَرُ وَ الْکَرِیمُ الْحَسَنُ.

علیّ‌بن‌ابراهیم (رحمة الله علیه)- وَ بَثَّ فِیهَا مِن کُلِّ دَابَّةٍ؛ از هر نوع حیوانی در آن قرار داد. وَ أَنْزَلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَنْبَتْنا فِیها مِنْ کُلِّ زَوْجٍ کَرِیمٍ؛ از هر رنگ زیبایی، و زوج: رنگ زرد و سبز و قرمز، کریم: نیکو».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۱، ص۵۱۰
القمی، ج۳۱، ص۱۶۱/ البرهان

آیه وَ لَقَدْ آتَيْنا لقمان الْحِكْمَةَ أَنِ اشْكُرْ لِلهِ وَ مَنْ يَشْكُرْ فَإِنَّما يَشْكُرُ لِنَفْسِهِ وَ مَنْ كَفَرَ فَإِنَّ اللهَ غَنِيٌّ حَميدٌ [12]

صلی الله علیه و آله) ما به لقمان حكمت داديم؛ [و به او گفتيم]: شكر خدا را به‌جاى آور. هر‌كس شكرگزارى كند، تنها به سود خويش شكر مى‌كند؛ و آن‌كس كه كفران كند، [زيانى به خدا نمى‌رساند]؛ چرا كه خداوند بى‌نياز و ستوده است.

ما به لقمان حکمت دادیم

۱ -۱
(لقمان/ ۱۲)

الکاظم (علیه السلام)- عَنْ هِشَامِ‌بْنِ‌الْحَکَمِ قَالَ قَالَ لِی أَبُوالْحَسَنِ مُوسَی‌بْنُ‌جَعْفَرٍ (علیه السلام): یَا هِشَامُ إِنَّ اللَّهَ تَعَالَی یَقُولُ فِی کِتَابِهِ وَ لَقَدْ آتَیْنا لقمان الْحِکْمَةَ قَالَ الْفَهْمَ وَ الْعَقْلَ.

امام کاظم (علیه السلام)- هشام‌بن‌حکم، گفت: امام کاظم (علیه السلام) به من فرمود: ای هشام! همانا خداوند متعال در کتاب خود قرآن فرمود: وَ لَقَدْ آتَیْنَا لُقْمَانَ الْحِکْمَةَ و منظور از حکمت] فهم و عقل است.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۱، ص۵۱۰
الکافی، ج۱، ص۱۵/ بحار الأنوار، ج۱، ص۱۳۵/ نورالثقلین/ البرهان؛ «یا هشام ... فی کتابه» محذوف/ تحف العقول، ص۳۸۳
۱ -۲
(لقمان/ ۱۲)

الصّادق (علیه السلام)- عَنْ عَلِیِّ‌بْنِ‌الْقَصِیرِ عَنْ أَبِی‌عَبْدِاللَّهِ (علیه السلام) قَالَ: قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاک قوله وَ لَقَدْ آتَیْنا لقمان (علیه السلام) الْحِکْمَةَ قَالَ أُوتِیَ مَعْرِفَهًَْ إِمَامِ زَمَانِه.

امام صادق (علیه السلام)- علی‌بن قصیر گوید: به امام صادق (علیه السلام) عرض کردم: «فدایت شوم! آیه وَلَقَدْ آتَیْنَا لُقْمَانَ الْحِکْمَةَ به چه معناست»؟ فرمود: «معرفت امام زمانش به وی داده شد».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۱، ص۵۱۰
بحار الأنوار، ج۲۴، ص۸۶/ القمی، ج۲، ص۱۶۱/ نورالثقلین/ البرهان
۱ -۳
(لقمان/ ۱۲)

الصّادق (علیه السلام)- عَنْ حَمَّادٍ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) عَنْ لُقْمَانَ وَ حِکْمَتِهِ الَّتِی ذَکَرَهَا اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ، فَقَالَ: أَمَا وَ اللَّهِ مَا أُوتِیَ لُقْمَانُ الْحِکْمَهًَْ بِحَسَبٍ وَ لَا مَالٍ وَ لَا أَهْلٍ وَ لَا بَسْطٍ فِی جِسْمٍ وَ لَا جَمَالٍ وَ لَکِنَّهُ کَانَ رَجُلًا قَوِیّاً فِی أَمْرِ اللَّهِ مُتَوَرِّعاً فِی اللَّهِ سَاکِتاً سَکِیناً عَمِیقَ النَّظَرِ طَوِیلَ الْفِکْرِ حَدِیدَ النَّظَرِ مُسْتَعْبِراً بِالْعِبَرِ لَمْ یَنَمْ نَهَاراً قَطُّ وَ لَمْ یَرَهُ أَحَدٌ مِنَ النَّاسِ عَلَی بَوْلٍ وَ لَا غَائِطٍ وَ لَا اغْتِسَالٍ لِشِدَّهًِْ تَسَتُّرِهِ وَ عُمْقِ نَظَرِهِ وَ تَحَفُّظِهِ فِی أَمْرِهِ وَ لَمْ یَضْحَکْ مِنْ شَیْءٍ قَطُّ مَخَافَهًَْ الْإِثْمِ، وَ لَمْ یَغْضَبْ قَطُّ وَ لَمْ یُمَازِحْ إِنْسَاناً قَطُّ وَ لَمْ یَفْرَحْ بِشَیْءٍ إِنْ أَتَاهُ مِنْ أَمْرِ الدُّنْیَا وَ لَا حَزِنَ مِنْهَا عَلَی شَیْءٍ قَطُّ، وَ قَدْ نَکَحَ مِنَ النِّسَاءِ وَ وُلِدَ لَهُ مِنَ الْأَوْلَادِ الْکَثِیرَهًِْ وَ قَدَّمَ أَکْثَرَهُمْ أَفْرَاطاً، فَمَا بَکَی عَلَی مَوْتِ أَحَدٍ مِنْهُمْ، وَ لَمْ یَمُرَّ بِرَجُلَیْنِ یَخْتَصِمَانِ أَوْ یَقْتَتِلَانِ إِلَّا أَصْلَحَ بَیْنَهُمَا وَ لَمْ یَمْضِ عَنْهُمَا حَتَّی یُحَابَّا، وَ لَمْ یَسْمَعْ قَوْلًا قَطُّ مِنْ أَحَدٍ اسْتَحْسَنَهُ إِلَّا سَأَلَ عَنْ تَفْسِیرِهِ وَ عَمَّنْ أَخَذَهُ، وَ کَانَ یُکْثِرُ مُجَالَسَهًَْ الْفُقَهَاءِ وَ الْحُکَمَاءِ، وَ کَانَ یَغْشَی الْقُضَاهًَْ وَ الْمُلُوکَ وَ السَّلَاطِینَ، فَیَرْثِی لِلْقُضَاهًِْ مَا ابْتُلُوا بِهِ وَ یَرْحَمُ لِلْمُلُوکِ وَ السَّلَاطِینِ لِعِزَّتِهِمْ بِاللَّهِ وَ طُمَأْنِینَتِهِمْ فِی ذَلِکَ وَ یَعْتَبِرُ وَ یَتَعَلَّمُ مَا یَغْلِبُ بِهِ نَفْسَهُ وَ یُجَاهِدُ بِهِ هَوَاهُ وَ یَحْتَرِزُ بِهِ مِنَ الشَّیْطَانِ فَکَانَ یُدَاوِی قَلْبَهُ بِالْفِکْرِ وَ یُدَاوِی نَفْسَهُ بِالْعِبَرِ وَ کَانَ لَا یَظْعَنُ إِلَّا فِیمَا یَنْفَعُهُ فَبِذَلِکَ أُوتِیَ الْحِکْمَهًَْ وَ مُنِحَ الْعِصْمَهًَْ، فَإِن اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی أَمَرَ طَوَائِفَ مِنَ الْمَلَائِکَهًِْ حِینَ انْتَصَفَ النَّهَارُ وَ هَدَأَتِ الْعُیُونُ بِالْقَائِلَهًِْ فَنَادَوْا لُقْمَانَ حَیْثُ یَسْمَعُ وَ لَا یَرَاهُمْ فَقَالُوا: یَا لُقْمَانُ هَلْ لَکَ أَنْ یَجْعَلَکَ اللَّهُ خَلِیفَهًًْ فِی الْأَرْضِ تَحْکُمُ بَیْنَ النَّاسِ فَقَالَ لُقْمَانُ: إِنْ أَمَرَنِیَ اللَّهُ بِذَلِکَ فَالسَّمْعَ وَ الطَّاعَهًَْ لِأَنَّهُ إِنْ فَعَلَ بِی ذَلِکَ أَعَانَنِی عَلَیْهِ وَ عَلَّمَنِی وَ عَصَمَنِی وَ إِنْ هُوَ خَیَّرَنِی قَبِلْتُ الْعَافِیَهًَْ فَقَالَتِ الْمَلَائِکَهًُْ یَا لُقْمَانُ لِمَ قُلْتَ ذَلِکَ قَالَ: لِأَنَّ الْحُکْمَ بَیْنَ النَّاسِ مِنْ أَشَدِّ الْمَنَازِلِ مِنَ الدِّینِ وَ أَکْثَرُهَا فِتَناً وَ بَلَاءً مَا یُخْذَلُ وَ لَا یُعَانُ وَ یَغْشَاهُ الظُّلَمُ مِنْ کُلِّ مَکَانٍ وَ صَاحِبُهُ فِیهِ بَیْنَ أَمْرَیْنِ إِنْ أَصَابَ فِیهِ الْحَقَّ فَبِالْحَرِیِّ أَنْ یَسْلَمَ وَ إِنْ أَخْطَأَ أَخْطَأَ طَرِیقَ الْجَنَّهًِْ وَ مَنْ یَکُنْ فِی الدُّنْیَا ذَلِیلًا وَ ضَعِیفاً کَانَ أَهْوَنَ عَلَیْهِ فِی الْمَعَادِ أَنْ یَکُونَ فِیهِ حَکَماً سَرِیّاً شَرِیفاً وَ مَنِ اخْتَارَ الدُّنْیَا عَلَی الْآخِرَهًِْ یَخْسَرُهُمَا کِلْتَیْهِمَا تَزُولُ هَذِهِ وَ لَا تُدْرَکُ تِلْکَ، قَالَ فَتَعَجَّبَتِ الْمَلَائِکَهًُْ مِنْ حِکْمَتِهِ وَ اسْتَحْسَنَ الرَّحْمَنُ مَنْطِقَهُ، فَلَمَّا أَمْسَی وَ أَخَذَ مَضْجَعَهُ مِنَ اللَّیْلِ أَنْزَلَ اللَّهُ عَلَیْهِ الْحِکْمَهًَْ فَغَشَّاهُ بِهَا مِنْ قَرْنِهِ إِلَی قَدَمِهِ وَ هُوَ نَائِمٌ وَ غَطَّاهُ بِالْحِکْمَهًِْ غِطَاءً فَاسْتَیْقَظَ وَ هُوَ أَحْکَمُ النَّاسِ فِی زَمَانِهِ، وَ خَرَجَ عَلَی النَّاسِ یَنْطِقُ بِالْحِکْمَهًِْ وَ یُثْبِتُهَا فِیهَا. قَالَ: فَلَمَّا أُوتِیَ الْحُکْمَ بِالْخِلَافَهًِْ وَ لَمْ یَقْبَلْهَا أَمَرَ اللَّهُ الْمَلَائِکَهًَْ فَنَادَتْ دَاوُدَ بِالْخِلَافَهًِْ فَقَبِلَهَا وَ لَمْ یَشْتَرِطْ فِیهَا بِشَرْطِ لُقْمَانَ فَأَعْطَاهُ اللَّهُ الْخِلَافَهًَْ فِی الْأَرْضِ وَ ابْتُلِیَ فِیهَا غَیْرَ مَرَّهًٍْ وَ کُلَّ ذَلِکَ یَهْوِی فِی الْخَطَإِ یَقْبَلُهُ اللَّهُ وَ یَغْفِرُ لَهُ، وَ کَانَ لُقْمَانُ یُکْثِرُ زِیَارَهًَْ دَاوُدَ (علیه السلام) وَ یَعِظُهُ بِمَوَاعِظِهِ وَ حِکْمَتِهِ وَ فَضْلِ عِلْمِهِ وَ کَانَ دَاوُدُ (علیه السلام) یَقُولُ لَهُ: طُوبَی لَکَ یَا لُقْمَانُ أُوتِیتَ الْحِکْمَهًَْ وَ صُرِفَتْ عَنْکَ الْبَلِیَّهًُْ وَ أُعْطِیَ دَاوُدُ (علیه السلام) الْخِلَافَهًَْ وَ ابْتُلِیَ بِالْحُکْمِ وَ الْفِتْنَهًِْ.

امام صادق (علیه السلام)- حمّاد گوید: از امام صادق (علیه السلام)، از لقمان و حکمتی که خدای عزّوجلّ ذکر فرموده، سؤال کردم، فرمود: «به خدا سوگند، حکمت را به خاطر حسب و نسب یا مال یا خویشاوندان و یا قدرت بدنی، یا زیبایی ندادند، بلکه چون مردی قوی در کار خدا بود، پرهیزکار برای خدا، بسیار کم سخن، ژرف‌نگر، بلند نظر، تیزبین، بی‌نیاز از دیگران، هرگز در روز نخوابید، هیچ‌کسی او را در حال ادراکردن، قضای حاجت یا غسل‌کردن ندید، حکمت را به او دادند؛ چون بسیار خوددار و ژرف‌نگر بود و به کار خویش سرگرم بود؛ از ترس گناه به چیزی نخندید و هرگز خشمگین نشد و با انسانی شوخی نکرد و به خاطر برخوردارشدن از نعمت‌های دنیا خوشحال نشد و به خاطر امور دنیوی هرگز غم و اندوه به خود راه نداد. او زنانی به همسری گرفت و فرزندانی بسیار یافت و بسیاری از ایشان در کودکی مردند و بر مرگ هیچ‌کدام از آن‌ها نگریست. و بر دو مرد درحال دعوا و جدل نگذشت، مگر اینکه آنان را با هم آشتی داد و از آنجا نمی‌رفت، مگر اینکه میانشان صلح برقرار می‌کرد. او هرگز سخنی نشنید و نپسندید، تا اینکه تفسیر آن را طلب کند و نام راوی آن را بپرسد. او بسیار همنشین فقها و دانشمندان می‌شد و نزد قاضیان و پادشاهان و حکّام و سلاطین، رفت‌وآمد بسیار داشت. قاضیان را به خاطر امتحان سختی که در پیش داشتند، رثا می‌گفت و بر ملوک و سلاطین به خاطر غرورشان و اطمینان از بقای آن‌ها در این مقام‌ها، دلسوزی می‌کرد و از آنان عبرت می‌گرفت و می‌آموخت که اسباب غلبه او بر نفسش باشد و به‌وسیله‌ی آن با هوای نفس مبارزه می‌کرد و از شیطان دوری می‌گزید. او قلبش را با اندیشیدن درمان می‌کرد و با عبرت‌ها خود را درمان می‌نمود، و وارد موضوعی نمی‌شد، مگر مربوط به وی باشد؛ ازاین‌رو به وی حکمت داده شد و عصمت به وی هدیه گشت؛ زیرا خدای تبارک‌وتعالی به گروه‌های ملائکه فرمان داد تا آنگاه که روز به نیمه رسید و چشم‌ها به خواب قیلوله آرام گرفتند، لقمان را بی‌آنکه آن‌ها را ببیند ولی [صدایشان را] بشنود، صدا کرده و گفتند: «ای لقمان! آیا می‌خواهی خدا تو را خلیفه‌ی خود بر روی زمین قرار دهد تا در آن، میان مردم قضاوت کنی»؟ لقمان گفت: «اگر خدا مرا به این کار فرمان دهد، اطاعت می‌کنم؛ زیرا اگر مرا به این کار وادارد، به یاری من خواهد شتافت و مرا علم داده، عصمت و خویشتن‌داری عنایت می‌فرماید. امّا اگر مرا مختار بگذارد، قطعاً عافیت طلبی را می‌پذیرم». پس فرشتگان گفتند: «ای لقمان! چرا چنین گفتی»؟ گفت: «چون قضاوت کردنم میان مردم سخت‌ترین منازل دین است و پُر فتنه و پُر بلاترین آن‌ها؛ قاضی تنها است بی‌آنکه یاوری داشته باشد، ستم از هر سو او را احاطه کرده و پیوسته بر سر دو راهی است؛ اگر به حق قضاوت کند، سزاوار است که راه سلامت بپیماید و اگر به اشتباه قضاوت کند، راه بهشت را گم کرده است و هرکه در دنیا ذلیل و ضعیف باشد، برای وی آسان‌تر خواهد بود که در آن دنیا حکیم و دانا و شریف باشد و هرکه دنیا را بر آخرت برگزیند، هر دو را می‌بازد، این [دنیا] می‌گذرد و به آن یکی هم نمی‌رسد». فرمود: پس فرشتگان از حکمت و دانش او در شگفت شدند و خدای رحمان، منطق او را پسندید. چون شب فرا رسید و در بستر آرمید، حکمت را بر وی نازل فرمود به‌گونه‌ای که او را از سر تا پا دربرگرفت. هنگامی‌که از خواب بیدار شد، داناترین مردم زمان خود بود و از آن پس در میان مردم به حکمت میان مردم سخن می‌گفت و آن را بین مردم رواج می‌داد. فرمود: و چون قضاوت بر او عرضه شد و نپذیرفت، خداوند فرشتگان را امر فرمود تا داود را به پذیرش خلافت فرا خوانند. او آن را پذیرفت بی‌آنکه شرایط لقمان را مطرح کند، پس خداوند خلافت و حکومت زمین را به وی عطا فرمود و بارها او را آزمود؛ امّا هر بار دچار اشتباه می‌شد، خداوند از او درمی‌گذشت. لقمان بسیار به دیدار داود (علیه السلام) می‌رفت و با موعظه‌ها و علم خود، وی را پند و اندرز می‌داد و داود (علیه السلام) به وی می‌گفت: «ای لقمان! خوشا به حالت! حکمت را به تو دادند و از بلاها تو را معاف کردند؛ امّا خلافت به داود (علیه السلام) داده شد و به حکومت و فتنه مبتلا گشت».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۱، ص۵۱۰
القمی، ج۲، ص۱۶۲/ البرهان/ نورالثقلین؛ «بتفاوت»
۱ -۴
(لقمان/ ۱۲)

الباقر (علیه السلام)- قِیلَ لِلُقْمَانَ مَا الَّذِی أَجْمَعْتَ عَلَیْهِ مِنْ حِکْمَتِکَ قَالَ قَالَ لَا أَتَکَلَّفُ مَا قَدْ کُفِیتُهُ وَ لَا أُضِیعُ مَا وُلِّیتُهُ.

امام باقر (علیه السلام)- به لقمان گفتند: «به کدام بخش از حکمتت اجماع داری (بیشتر عمل می‌کنی)»؟ گفت: «بیشتر از آنچه که نیاز من است تقلّا نمیکنم و آنچه را به من محوّل شده ضایع نمیکنم (درست انجام میدهم)».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۱، ص۵۱۲
بحار الأنوار، ج۱۳، ص۴۱۵
۱ -۵
(لقمان/ ۱۲)

الکاظم (علیه السلام)- قِیلَ لِلُقْمَانَ مَا یَجْمَعُ مِنْ حِکْمَتِکَ قَالَ لَا أَسْأَلُ عَمَّا کُفِیْتُهُ وَ لَا أَتَکَلَّفُ مَا لَا یَعْنِینِی.

امام کاظم (علیه السلام)- به لقمان گفته شد: «چکیده‌ی حکمت تو چیست»؟ گفت: «در مورد آنچه می‌دانم سؤال نمی‌پرسم و در مورد آن چیزی که به من مربوط نیست، خودم را به زحمت نمی‌اندازم».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۱، ص۵۱۲
بحار الأنوار، ج۱۳، ص۴۱۷
۱ -۶
(لقمان/ ۱۲)

الصّادق (علیه السلام)- إِنَّ الْحِکْمَهًَْ الْمَعْرِفَهًُْ وَ التَّفَقُّهُ فِی الدِّینِ فَمَنْ فَقُهَ مِنْکُمْ فَهُوَ حَکِیمٌ وَ مَا أَحَدٌ یَمُوتُ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ أَحَبَّ إِلَی إِبْلِیسَ مِنْ فَقِیهٍ.

امام صادق (علیه السلام)- حکمت عبارت است از معرفت و تفقّه در دین. هرکدام از شما فقیه در دین باشد حکیم است. شیطان از مردن هیچ کس در جهان به اندازه‌ی مردن یک فقیه خوشحال نمیشود.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۱، ص۵۱۴
بحار الأنوار، ج۱، ص۲۱۵
بیشتر