آیه يا بُنَيَّ إِنَّها إِنْ تَكُ مِثْقالَ حَبَّةٍ مِنْ خَرْدَلٍ فَتَكُنْ في صَخْرَةٍ أَوْ فِي السَّماواتِ أَوْ فِي الْأَرْضِ يَأْتِ بِهَا اللهُ إِنَّ اللهَ لَطيفٌ خَبيرٌ [16]
صلی الله علیه و آله) پسرم! اگر بهاندازهی سنگينى دانهی خردلى [كار نيك يا بد] باشد، و در دل سنگى يا در [گوشهاى از] آسمانها و زمين قرار گيرد، خداوند آن را [در قيامت براى حساب] مىآورد؛ خداوند از اسرار دقيق باخبر و آگاه است.
الباقر (علیه السلام)- اتَّقُوا الْمُحَقَّرَاتِ مِنَ الذُّنُوبِ فَإِنَّ لَهَا طَالِباً یَقُولُ أَحَدُکُمْ أُذْنِبُ وَ أَسْتَغْفِرُ إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ یَقُولُ سنکتب ما قدموا و آثارهم وَ کُلَّ شَیْءٍ أَحْصَیْناهُ فی إِمامٍ مُبین وَ قَالَ عَزَّوَجَلَّ إِنَّها إِنْ تَکُ مِثْقالَ حَبَّةٍ مِنْ خَرْدَلٍ فَتَکُنْ فِی صَخْرَةٍ أَوْ فِی السَّماواتِ أَوْ فِی الْأَرْضِ یَأْتِ بِهَا اللهُ إِنَّ اللهَ لَطِیفٌ خَبِیرٌ.
امام باقر (علیه السلام)- از گناهان کوچک بترسید چون طالب و مدّعی دارند. کسی از شما نگوید: «گناه میکنم و بعد از خدا استغفار میکنم»؛ زیرا خداوند عزّوجلّ میفرماید: آنچه را از پیش فرستادهاند و تمام آثار آنها را می نویسیم و همه چیز را در کتاب آشکار کنندهای برشمردهایم! (یس/۱۲). و باز میفرماید: إِنَّهَا إِن تَکُ مِثْقَالَ حَبَّةٍ مِّنْ خَرْدَلٍ فَتَکُن فِی صَخْرَةٍ أَوْ فِی السَّمَاوَاتِ أَوْ فِی الْأَرْضِ یَأْتِ بِهَا اللهُ إِنَّ اللهَ لَطِیفٌ خَبِیرٌ.
السّجّاد (علیه السلام)- فَاذْکُرْ یَا عَلِیَّبْنَالْحُسَیْنِ (علیه السلام) ذُلَّ مُقَامِکَ بَیْنَ یَدَیْ رَبِّکَ الْحَکَمِ الْعَدْلِ الَّذِی لَا یَظْلِمُ مِثْقالَ حَبَّةٍ مِنْ خَرْدَلٍ وَ یَأْتِی بِهَا یَوْمَ الْقِیَامَهًْ وَ کَفی بِاللهِ حَسِیبا.
امام سجّاد (علیه السلام)- ای علیبنحسین، ایستادن خود به حالت خاکساری در پیشگاه پروردگارت را به یادآور، دادگری که به اندازهی یک دانه خردل به هیچ کس ستم نمیکند و آن را به همان صورت در روز قیامت حاضر میسازد و خداوند بر حسابرسی و گواهی دادن کافی است.
أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- وَ أَمَّا الرُّخْصَهًُْ الَّتِی ظَاهِرُهَا خِلَافُ بَاطِنِهَا وَ الْمُنْقَطِعُ الْمَعْطُوفُ فِی التَّنْزِیلِ هُوَ أَنَّ الْآیَهًَْ مِنْ کِتَابِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ کَانَتْ تَجِیءُ بِشَیْءٍ مَا ثُمَّ تَجِیءُ مُنْقَطِعَهًَْ الْمَعْنَی بَعْدَ ذَلِکَ وَ تَجِیءُ بِمَعْنَی غَیْرِهِ ثُمَّ تَعْطِفُ بِالْخِطَابِ عَلَی الْأَوَّلِ مِثْلُ قَوْلِهِ تَعَالَی وَ إِذْ قالَ لقمان (علیه السلام) لِابْنِهِ وَ هُوَ یَعِظُهُ یا بُنَیَّ لا تُشْرِکْ بِاللهِ إِنَّ الشِّرْکَ لَظُلْمٌ عَظِیمٌ ثُمَّ انْقَطَعَتْ وَصِیَّهًُْ لقمان (علیه السلام) لِابْنِهثُمَّ عَطَفَ بِالْخِطَابِ عَلَی وَصِیَّهًِْ لقمان (علیه السلام) لِابْنِهِ فَقَالَ یا بُنَیَّ إِنَّها إِنْ تَکُ مِثْقالَ حَبَّةٍ مِنْ خَرْدَلٍ فَتَکُنْ فِی صَخْرَةٍ أَوْ فِی السَّماواتِ أَوْ فِی الْأَرْضِ یَأْتِ بِهَا اللهُ إِنَّ اللهَ لَطِیفٌ خَبِیرٌ.
امام علی (علیه السلام)- امّا رخصتی که صاحب آن مختار است مانند آن است که خداوند متعال رخصت داد که بنده به خاطر ظلمش عقوبت شود. خداوند متعال میفرماید: کیفر بدی، مجازاتی است همانند آن و هرکس عفو و اصلاح کند، پاداش او با خداست. (شوری/۴۰) در این آیه شخص مختار است که اگر بخواهد ببخشد و یا مانند آن را انجام دهد. و امّا رخصتی که ظاهرش خلاف باطن است و آیهای که در ظاهر منقطع و معطوف است مانند آن است که آیهای در کتاب خدا در موضوعی بیاید و پس از آن مطلبی که از نظر معنا متفاوت با آن است بیاید سپس کلامی بیاید که در ادامهی سخن اوّل است مانند این آیه: وَ إِذْ قَالَ لُقْمَانُ لاِبْنِهِ وَ هُوَ یَعِظُهُ یَا بُنَیَّ لاَ تُشْرِکْ بِاللهِ إِنَّ الشِّرْکَ لَظُلْمٌ عَظِیمٌ سپس وصیّت لقمان قطع شده ... سپس کلام را در ادامهی وصیّت لقمان به پسرش آورده و میفرماید: یَا بُنَیَّ إِنَّهَا إِنْ تَکُ مِثْقَالَ حَبَّةٍ مِنْ خَرْدَلٍ فَتَکُنْ فِی صَخْرَةٍ أَوْ فِی السَّمَاوَاتِ أَوْ فِی الْأَرْضِ یَأْتِ بِهَا اللهُ إِنَّ اللهَ لَطِیفٌ خَبِیرٌ.