سوره حَشر

ثواب قرائت

۱
(حَشر/ مقدمه)

الرّسول (صلی الله علیه و آله)- مَنْ قَرَأَ سُورَهًَْ الْحَشْرِ لَمْ یَبْقَ جَنَّهًْ وَ لَا نَارٌ وَ لَا عَرْشٌ وَ لَا کُرْسِیٌّ وَ لَا الْحُجُبُ وَ لَا السَّمَاوَاتُ السَّبْعُ وَ لَا الْأَرَضُونَ السَّبْعُ وَ الْهَوَاءُ وَ الرِّیحُ وَ الطَّیْرُ وَ الشَّجَرُ وَ الْجِبَالُ وَ الشَّمْسُ وَ الْقَمَرُ وَ الْمَلَائِکَهًُْ إِلَّا صَلَّوْا عَلَیْهِ وَ اسْتَغْفَرُوا لَهُ وَ إِنْ مَاتَ فِی یَوْمِهِ أَوْ فِی لَیْلَتِهِ مَاتَ شَهِیداً.

پیامبر (صلی الله علیه و آله)- هرکس سوره‌ی حشر را بخواند، بهشت و جهنّم، عرش و کرسی و حجاب‌ها و آسمان‌های هفت‌گانه و زمین‌های هفت‌گانه و هوا و باد و پرندگان و درختان و کوه‌ها، خورشید و ماه و ملائکه بر او درود می‌فرستند و برای او طلب استغفار می‌کنند و اگر در روز و یا شب بمیرد، شهید است.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۶، ص۷۸
وسایل الشیعه، ج۶، ص۲۵۷/ نورالثقلین/ البرهان
۲
(حَشر/ مقدمه)

الصّادق (علیه السلام)- مَنْ قَرَأَ الرَّحْمَنَ وَ الْحَشْرَ إِذَا أَمْسَی وَکَّلَ اللَّهُ تَعَالَی بِدَارِهِ مَلَکاً شَاهِراً سَیْفَهُ حَتَّی یُصْبِحَ.

امام صادق (علیه السلام)- هرکس هنگامی‌که شام می‌کند [سوره‌ی حشر را] بخواند، خداوند فرشته‌ای را بر خانه‌اش می‌گمارد که تا صبح شمشیرش را کشیده [و آماده‌ی دفاع از او] است.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۶، ص۷۸
المصباح للکفعمی، ص۴۴۷/ نورالثقلین
۳
(حَشر/ مقدمه)

الرّسول (صلی الله علیه و آله)- مَنْ کَتَبَهَا وَ عَلَّقَهَا وَ تَوَجَّهَ فِی حَاجَهًٍْ، قَضَاهَا اللَّهُ لَهُ مَا لَمْ تَکُنْ فِی مَعْصِیَهًٍْ.

پیامبر (صلی الله علیه و آله)- هرکس آن (سوره‌ی حشر) را بنویسد و بر گردن بیاویزد و حاجتی را طلب کند، خداوند آن را اجابت می‌کند، درصورتی‌که آن حاجت، معصیت نباشد.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۶، ص۷۸
البرهان
۴
(حَشر/ مقدمه)

الصّادق (علیه السلام)- مَنْ قَرَأَهَا لَیْلَهًَْ جُمُعَهًٍْ أَمِنَ مِنْ بَلَائِهَا إِلَی أَنْ یُصْبِحَ وَ مَنْ تَوَضَّأَ عِنْدَ طَلَبِ حَاجَهًٍْ ثُمَّ صَلَّی أَرْبَعَ رَکَعَاتٍ یَقْرَأُ فِی کُلِّ رَکْعَهًٍْ الْحَمْدَ وَ السُّورَهًَْ إِلَی أَنْ یَفْرُغَ مِنَ الْأَرْبَعِ رَکَعَاتٍ وَ یَتَوَجَّهُ إِلَی حَاجَهًٍْ، یُسَهِّلِ اللَّهُ أَمْرَهَا. وَ مَنْ کَتَبَهَا بِمَاءٍ طَاهِرٍ وَ شَرِبَهَا رُزِقَ الذَّکَاءَ وَ قِلَّهًَْ النِّسْیَانِ بِإِذْنِ اللَّهِ تَعَالَی.

امام صادق (علیه السلام)- هرکس این سوره را شب جمعه بخواند، تا صبح از بلای آن در امان است و هرکس برای برآورده‌شدن حاجتش وضو سازد و چهار رکعت نماز بگزارد و در هر رکعتی سوره‌ی حمد و حشر را بخواند، بعد از تمام‌کردن چهار رکعت، حاجتش را بیان کند، خداوند، برآورده‌شدن آن حاجت را آسان می‌کند و هرکس آن را با آب پاک بنویسد و آن را بنوشد، به اذن خداوند تعالی ذکاوت و کمی فراموشی نصیب او می‌شود.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۶، ص۷۸
البرهان

آیه سَبَّحَ لِلهِ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ وَ هُوَ الْعَزيزُ الْحَكيمُ [1]

آنچه در آسمان‌ها و آنچه در زمين است، براى خدا تسبيح مى‌گويند؛ و او توانا و حكيم است.

آیه هُوَ الَّذي أَخْرَجَ الَّذينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ مِنْ دِيارِهِمْ لِأَوَّلِ الْحَشْرِ ما ظَنَنْتُمْ أَنْ يَخْرُجُوا وَ ظَنُّوا أَنَّهُمْ مانِعَتُهُمْ حُصُونُهُمْ مِنَ اللهِ فَأَتاهُمُ اللهُ مِنْ حَيْثُ لَمْ يَحْتَسِبُوا وَ قَذَفَ في قُلُوبِهِمُ الرُّعْبَ يُخْرِبُونَ بُيُوتَهُمْ بِأَيْديهِمْ وَ أَيْدِي الْمُؤْمِنينَ فَاعْتَبِرُوا يا أُولِي الْأَبْصارِ [2]

او كسى است كه كافران اهل كتاب را در نخستين برخورد [با مسلمانان] از خانه‌هايشان بيرون راند. گمان نمى‌كرديد آنان بيرون روند، و خودشان نيز گمان مى‌كردند كه دژهاى محكمشان آن‌ها را از عذاب الهى مانع مى‌شود؛ امّا خداوند از آنجا كه گمان نمى‌كردند به سراغشان آمد و در دل‌هايشان ترس و وحشت افكند، به‌گونه‌اى كه خانه‌هاى خود را با دست خويش و با دست مؤمنان ويران مى‌كردند؛ پس عبرت بگيريد اى صاحبان بصيرت!

او کسی است که کافران اهل کتاب را در نخستین برخورد [با مسلمانان] از خانه‌هایشان بیرون راند. گمان نمی‌کردید آنان بیرون روند و خودشان نیز گمان می‌کردند که دژهای محکمشان آن‌ها را از عذاب الهی مانع می‌شود

۱ -۱
(حَشر/ ۲)

علی‌بن‌إبراهیم (رحمة الله علیه)- هُوَ الَّذِی أَخْرَجَ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْکِتابِ مِنْ دِیارِهِمْ لِأَوَّلِ الْحَشْرِ ما ظَنَنْتُمْ أَنْ یَخْرُجُوا قَالَ سَبَبُ ذَلِکَ أَنَّهُ کَانَ بِالْمَدِینَهًِْ ثَلَاثَهًُْ أَبْطُنٍ مِنَ الْیَهُودِ بَنِی النَّضِیرِ َ قُرَیْظَهًَْ وَ قَیْنُقَاعَ وَ کَانَ بَیْنَهُمْ وَ بَیْنَ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) عَهْدٌ وَ مُدَّهًٌْ فَنَقَضُوا عَهْدَهُمْ وَ کَانَ سَبَبُ ذَلِکَ فِی بَنِی النَّضِیرِ فِی نَقْضِ عَهْدِهِمْ أَنَّهُ أَتَاهُمْ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) یَسْتَسْلِفُهُمْ دِیَهًَْ رَجُلَیْنِ قَتَلَهُمَا رَجُلٌ مِنْ أَصْحَابِهِ غِیلَهًًْ یَعْنِی یَسْتَقْرِضُ وَ کَانَ قَصَدَ کَعْبَ‌بْنَ‌الْأَشْرَفِ فَلَمَّا دَخَلَ عَلَی کَعْبٍ قَالَ مَرْحَباً یَا أَبَا الْقَاسِمِ وَ أَهْلًا وَ قَامَ کَأَنَّهُ یَصْنَعُ لَهُ الطَّعَامَ وَ حَدَّثَ نَفْسَهُ أَنْ یَقْتُلَ رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) وَ یُتْبِعَ أَصْحَابَهُ فَنَزَلَ جَبْرَئِیلُ فَأَخْبَرَهُ بِذَلِکَ فَرَجَعَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) إِلَی الْمَدِینَهًِْ وَ قَالَ لِمُحَمَّدِ‌بْنِ‌مَسْلَمَهًَْ الْأَنْصَارِیِّ اذْهَبْ إِلَی بَنِی النَّضِیرِ فَأَخْبِرْهُمْ أَنَّ اللَّهَ عزّوجلّ قَدْ أَخْبَرَنِی بِمَا هَمَمْتُمْ بِهِ مِنَ الْغَدْرِ فَإِمَّا أَنْ تَخْرُجُوا مِنْ بَلَدِنَا وَ إِمَّا أَنْ تَأْذَنُوا بِحَرْبٍ فَقَالُوا نَخْرُجُ مِنْ بِلَادِکَ فَبَعَثَ إِلَیْهِمْ عَبْدُ اللَّهِ‌بْنُ‌أُبَیٍّ أَلَّا تَخْرُجُوا وَ تُقِیمُوا وَ تُنَابِذُوا مُحَمَّداً الْحَرْبَ فَإِنِّی أَنْصُرُکُمْ أَنَا وَ قَوْمِی وَ حُلَفَائِی فَإِنْ خَرَجْتُمْ خَرَجْتُ مَعَکُمْ وَ إِنْ قَاتَلْتُمْ قَاتَلْتُ مَعَکُمْ فَأَقَامُوا وَ أَصْلَحُوا حُصُونَهُمْ وَ تَهَیَّئُوا لِلْقِتَالِ وَ بَعَثُوا إِلَی رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) أَنَّا لَا نَخْرُجُ فَاصْنَعْ مَا أَنْتَ صَانِعٌ فَقَامَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) وَ کَبَّرَ وَ کَبَّرَ أَصْحَابُهُ وَ قَالَ لِأَمِیرِالْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) تَقَدَّمْ إِلَی بَنِی النَّضِیرِ فَأَخَذَ أَمِیرُالْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) الرَّایَهًَْ وَ تَقَدَّمَ وَ جَاءَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) وَ أَحَاطَ بِحِصْنِهِمْ وَ غَدَرَ بِهِمْ عَبْدُ اللَّهِ‌بْنُ‌أُبَیٍّ وَ کَانَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) إِذَا ظَفِرَ بِمُقَدَّمِ بُیُوتِهِمْ حَصَّنُوا مَا یَلِیهِمْ وَ خَرَّبُوا مَا یَلِیهِ وَ کَانَ الرَّجُلُ مِنْهُمْ مِمَّنْ کَانَ لَهُ بَیْتٌ حَسَنٌ خَرَّبَهُ وَ قَدْ کَانَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) أَمَرَ بِقَطْعِ نَخْلِهِمْ فَجَزِعُوا مِنْ ذَلِکَ وَ قَالُوا یَا مُحَمَّدُ (صلی الله علیه و آله) إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُکَ بِالْفَسَادِ إِنْ کَانَ لَکَ هَذَا فَخُذْهُ وَ إِنْ کَانَ لَنَا فَلَا تَقْطَعْهُ فَلَمَّا کَانَ بَعْدَ ذَلِکَ قَالُوا یَا مُحَمَّدُ نَخْرُجُ مِنْ بِلَادِکَ فَأَعْطِنَا مَالَنَا فَقَالَ لَا وَ لَکِنْ تَخْرُجُونَ وَ لَکُمْ مَا حَمَلَتِ الْإِبِلُ فَلَمْ یَقْبَلُوا ذَلِکَ فَبَقُوا أَیَّاماً ثُمَّ قَالُوا نَخْرُجُ وَ لَنَا مَا حَمَلَتِ الْإِبِلُ فَقَالَ لَا وَ لَکِنْ تَخْرُجُونَ وَ لَا یَحْمِلُ أَحَدٌ مِنْکُمْ شَیْئاً فَمَنْ وَجَدْنَا مَعَهُ شَیْئاً مِنْ ذَلِکَ قَتَلْنَاهُ فَخَرَجُوا عَلَی ذَلِکَ وَ وَقَعَ قَوْمٌ مِنْهُمْ إِلَی فَدَکٍ وَ وَادِی الْقُرَی وَ خَرَجَ قَوْمٌ مِنْهُمْ إِلَی الشَّامِ فَأَنْزَلَ اللَّهُ فِیهِمْ هُوَ الَّذِی أَخْرَجَ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْکِتابِ مِنْ دِیارِهِمْ لِأَوَّلِ الْحَشْرِ ما ظَنَنْتُمْ أَنْ یَخْرُجُوا وَ ظَنُّوا أَنَّهُمْ مانِعَتُهُمْ حُصُونُهُمْ مِنَ اللهِ فَأَتاهُمُ اللهُ مِنْ حَیْثُ لَمْ یَحْتَسِبُوا إِلَی قَوْلِهِ فَإِنَّ اللهَ شَدِیدُ الْعِقابِ.

علیّ‌ّّبن‌ابراهیم (رحمة الله علیه)- هُو الذِی أَخْرَجَ الذِینَ کَفَرُوا مِنْ أَهْل الکِتَابِ مِن دِیَارِهِمْ لأَول الحَشْرِ مَا ظَنَنتُمْ أَن یَخْرُجُوا سبب نزول این آیات این است که در مدینه سه گروه از یهود بودند: بنی‌نضیر، قریظه و قینقاع. میان آنان و رسول خدا (صلی الله علیه و آله) عهدی بود که آنان عهدشان را شکستند و سبب شکستن عهدشان، طایفه‌ی بنی‌نضیر بودند. روزی پیامبر (صلی الله علیه و آله) به نزد آنان رفت تا برای دیه‌ی دو فردی که یکی از یاران پیامبر که آن دو را غافلگیرانه کشته بود، طلب قرض کند، پس نزد کعب‌بن‌اشرف رفت. هنگامی‌که بر کعب وارد شد، او گفت: «درود بر تو اباالقاسم، خوش آمدی»! برخاست، گویی می‌خواهد برای او غذایی بیاورد. درحالی‌که با خود اندیشه‌ی قتل رسول خدا (صلی الله علیه و آله) و قتل یارانش را داشت. جبرئیل بر او (پیامبر (صلی الله علیه و آله)) نازل شد و او را مطّلع کرد. رسول خدا (صلی الله علیه و آله) به مدینه بازگشت و به محمّدبن‌سلمه انصاری فرمود: «نزد بنی‌نضیر برو و به آنان بگو که خداوند عزّوجلّ او را از نیرنگی که به آن همّت گمارده بودید مطّلع ساخت؛ پس یا از سرزمین ما خارج شوید و یا اعلان جنگ کنید». گفتند: «از سرزمینتان خارج می‌شویم». پس عبدالله‌بن‌ابی [فردی را] نزد آنان فرستاد که خارج نشوید، بمانید و به محمّد اعلان جنگ کنید، من و قوم و هم‌پیمانانم شما را یاری می‌کنیم. اگر خارج شوید، من هم با شما خواهم آمد و اگر بجنگید، من هم با آنان می‌جنگم. آنان ماندند و استحکامات و قلعه‌های خود را ساختند و آماده‌ی جنگ شدند. آنگاه به‌سوی رسول خدا (صلی الله علیه و آله) پیغام فرستادند: «ما از اینجا نمی‌رویم، پس هرچه می‌خواهی انجام ده». رسول خدا (صلی الله علیه و آله) برخاست، تکبیر گفت و یارانش تکبیر گفتند و به امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمود: «به‌سوی بنی‌نضیر برو»! امیرالمؤمنین (علیه السلام) پرچم را گرفت و به پیش رفت. سپس رسول خدا (صلی الله علیه و آله) جلو آمد و قلعه‌ی ایشان را محاصره کردند. عبدالله‌بن‌ابی به آنان نیرنگ زد و هنگامی‌که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) به خانه‌هایشان رسید، هرچه نزدشان بود را حفظ می‌کردند و هرچه پیامبر (صلی الله علیه و آله) به آن می‌رسید را خراب می‌کردند. مردی از آنان خانه‌ی خوبی داشت که آن را خراب کرد. رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمان داد درختان خرمایشان را قطع کنند. امّا آنان به جزع و فزع افتادند و گفتند: «ای محمّد (صلی الله علیه و آله)! خداوند تو را به خرابی امر کرده است؟ اگر این درختان از آن توست، آن‌ها را بگیر و اگر از آن ماست، آن‌ها را قطع نکن». پس از آن گفتند: «ای محمّد! از سرزمین تو خارج می‌شویم، امّا آنچه از آن ماست را به ما ببخش». فرمود: «نه، از اینجا بروید و هرآنچه را شترها حمل می‌کنند با خود ببرید». قبول نکردند و چند روزی ماندند. سپس گفتند: «از اینجا می‌رویم و هرآنچه شترها حمل می‌کنند را با خود می‌بریم». فرمود: «نه، از اینجا بروید و هیچ کس چیزی را با خود نمی‌برد، و با هرکس چیزی یافتیم، او را می‌کشیم». سپس به همین شکل از آن سرزمین خارج شدند و برخی از آنان به فدک و وادی قری رفتند. و برخی از آنان به شام رفتند. خداوند درباره‌ی آنان این آیه را نازل کرد: هُو الذِی أَخْرَجَ الذِینَ کَفَرُوا مِنْ أَهْل الکِتَابِ مِن دِیَارِهِمْ لأَول الحَشْرِ مَا ظَنَنتُمْ أَن یَخْرُجُوا وظَنُّوا أَنَّهُم مَّانِعَتُهُمْ حُصُونُهُم مِّنَ اللهِ فَأَتَاهُمُ اللهُ مِنْ حَیْثُ لمْ یَحْتَسِبُوا ... فَإِنَّ اللهَ شَدِیدُ العِقَابِ.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۶، ص۸۰
بحارالأنوار، ج۲۰، ص۱۶۸/ القمی، ج۲، ص۳۵۸/ نورالثقلین/ القمی، ج۲، ص۳۵۸/ البرهان؛ «و لکم ما حملت الابل ... و لنا ما حملت الابل» محذوف
۱ -۲
(حَشر/ ۲)

الرّسول (صلی الله علیه و آله)- قَالَ لَهُمُ النَّبِیُّ (صلی الله علیه و آله) اخْرُجُوا. قَالُوا: إِلَی أَیْنَ؟ قَالَ: إِلَی أَرْضِ الْمَحْشَرِ.

پیامبر (صلی الله علیه و آله)- پیامبر (صلی الله علیه و آله) به یهود فرمود: «بیرون بروید». گفتند: «به کجا»؟ فرمود: «به‌سوی سرزمین محشر».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۶، ص۸۲
نورالثقلین

امّا خداوند از آنجا که گمان نمی‌کردند به سراغشان آمد

۲ -۱
(حَشر/ ۲)

أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- فَأَتاهُمُ اللهُ مِنْ حَیْثُ لَمْ یَحْتَسِبُوا یَعْنِی أَرْسَلَ عَلَیْهِمْ عَذَاباً وَ کَذَلِکَ إِتْیَانُهُ بُنْیَانَهُمْ وَ قَالَ اللَّهُ عزّوجلّ فَأَتَی اللَّهُ بُنْیانَهُمْ مِنَ الْقَواعِدِ فَإِتْیَانُهُ بُنْیَانَهُمْ مِنَ الْقَوَاعِدِ إِرْسَالُ الْعَذَابِ.

امام علی (علیه السلام) فَأَتاهُمُ اللهُ مِنْ حَیْثُ لَمْ یَحْتَسِبُوا یعنی عذاب را به سوی آن‌ها فرستاد و این چنین به سمت بنیان و شالوده‌ی زندگی آن آمد و منظور از قول خداوند متعال: فَأَتَی اللهُ بُنْیانَهُمْ مِنَ الْقَواعِد این است که آمدن به سوی بنیان و شالوده‌ی زندگی از قواعد اصلی ارسال عذاب است.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۶، ص۸۲
بحارالأنوار، ج۳، ص۳۱۰/ بحارالأنوار، ج۹۰، ص۱۰/ بحارالأنوار، ج۹۰، ص۱۳۸/ نورالثقلین

پس عبرت بگیرید ای صاحبان بصیرت

۳ -۱
(حَشر/ ۲)

الباقر (علیه السلام)- إِنَّهُ مَا مِنْ سَنَهًٍْ أَقَلَّ مَطَراً مِنْ سَنَهًٍْ وَ لَکِنَّ اللَّهَ یَضَعُهُ حَیْثُ یَشَاءُ إِنَّ اللَّهَ عزّوجلّ إِذَا عَمِلَ قَوْمٌ بِالْمَعَاصِی صَرَفَ عَنْهُمْ مَا کَانَ قَدَّرَ لَهُمْ مِنَ الْمَطَرِ فِی تِلْکَ السَّنَهًِْ إِلَی غَیْرِهِمْ وَ إِلَی الْفَیَافِی وَ الْبِحَارِ وَ الْجِبَالِ وَ إِنَّ اللَّهَ لَیُعَذِّبُ الْجُعَلَ فِی جُحْرِهَا فَیَحْبِسُ الْمَطَرَ عَنِ الْأَرْضِ الَّتِی هِیَ بِمَحَلِّهَا بِخَطَایَا مَنْ بِحَضْرَتِهَا وَ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لَهَا السَّبِیلَ فِی مَسْلَکٍ سِوَی مَحَلَّهًِْ أَهْلِ الْمَعَاصِی قَالَ ثُمَّ قَالَ أَبُوجَعْفَرٍ (علیه السلام) فَاعْتَبِرُوا یا أُولِی الْأَبْصار.

امام باقر (علیه السلام)- ابوحمزه گوید: از امام باقر (علیه السلام) شنیدم فرمود: «این‌طور نیست که سالی باران کمتر از سالی دیگر بیاید، خداوند خود باران‌ها را هرطور مصلحت بداند نازل می‌کند و به هرجا اراده کند، می‌فرستد هرگاه قومی مرتکب گناه شوند خداوند باران را از آن‌ها برمی‌گرداند اگرچه باران برای آن‌ها مقدّر شده باشد خدا آن باران را برای گروهی دیگر می‌فرستد، و در بیابان‌ها و دریاها و کوه‌ها فرومی‌ریزد. خداوند خزندگان را هم در سوراخ‌ها معذّب می‌کند، و باران را از سرزمین‌هایی که مردمان آنجا معصیت می‌کنند منع می‌گرداند و باران را در جاهای دیگر می‌ریزد». و بعد از آن امام (علیه السلام) فرمود: فَاعْتَبِرُوا یا أُولِی الْأَبْصارِ.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۶، ص۸۲
بحارالأنوار، ج۷۰، ص۳۲۹/ بحارالأنوار، ج۷۰، ص۳۵۸/ المحاسن، ج۱، ص۱۱۶؛ «بحبس» بدل «فیحبس» و «بمحلتها» بدل «بمحلها»
۳ -۲
(حَشر/ ۲)

الصّادق (علیه السلام)- لَا یَصِحُّ الِاعْتِبَارُ إِلَّا لِأَهْلِ الصَّفَا وَ الْبَصِیرَهًِْ قَالَ اللَّهُ عزّوجلّ فَاعْتَبِرُوا یا أُولِی الْأَبْصار.

امام صادق (علیه السلام)- اعتبار و پندگرفتن برای کسانی است که اهل بصیرت و صفای دل باشند خداوند هم فرموده است: فَاعْتَبِرُوا یا أُولِی الْأَبْصارِ.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۶، ص۸۲
بحارالأنوار، ج۶۸، ص۳۲۶/ مصباح الشریعهًْ، ص۲۰۱/ نورالثقلین
۳ -۳
(حَشر/ ۲)

الصّادق (علیه السلام)- کَانَ أَکْثَرَ عِبَادَهًْ أَبِی‌ذَرٍّ رَحِمَهُ اللَّهُ التَّفَکُّرُ وَ الِاعْتِبَارُ.

امام صادق (علیه السلام)- بیشتر عبادت ابوذر (رحمة الله علیه) تفکّر [درباره‌ی خداوند] و عبرت گرفتن بود.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۶، ص۸۲
وسایل الشیعه، ج۱۵، ص۱۹۷/ نورالثقلین
۳ -۴
(حَشر/ ۲)

الکاظم (علیه السلام)- عَنِ الْحَسَنِ‌بْنِ‌الْجَهْمِ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی‌الْحَسَنِ (علیه السلام) إِنَّ عِنْدَنَا قَوْماً لَهُمْ مَحَبَّهًٌْ وَ لَیْسَتْ لَهُمْ تِلْکَ الْعَزِیمَهًُْ یَقُولُونَ بِهَذَا الْقَوْلِ فَقَالَ لَیْسَ أُولَئِکَ مِمَّنْ عَاتَبَ اللَّهُ إِنَّمَا قَالَ اللَّهُ فَاعْتَبِرُوا یا أُولِی الْأَبْصار.

امام کاظم (علیه السلام)- حسن‌بن‌جهم گوید: به امام کاظم (علیه السلام) گفتم: «در میان شیعه کسانی هستند که دوستدار امام هستند امّا عزم و اراده ندارند، همین‌قدر معتقد به این مذهب هستند». فرمود: «آن‌ها از کسانی نیستند که خداوند عتابشان می‌نماید فقط خداوند می‌فرماید: اعْتَبِرُوا یا أُولِی الْأَبْصار.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۶، ص۸۲
الکافی، ج۱، ص۱۱
۳ -۵
(حَشر/ ۲)

الباقر (علیه السلام)- إِنَّ الْحُسَیْنَ (علیه السلام) صَاحِبَ کَرْبَلَاءَ قُتِلَ مَظْلُوماً مَکْرُوباً عَطْشَاناً لَهْفَاناً فَآَی اللَّهُ عزّوجلّ عَلَی نَفْسِهِ أَنْ لَا یَأْتِیَهُ لَهْفَانٌ وَ لَا مَکْرُوبٌ وَ لَا مُذْنِبٌ وَ لَا مَغْمُومٌ وَ لَا عَطْشَانٌ وَ لَا مَنْ بِهِ عَاهَهًٌْ ثُمَّ دَعَا عِنْدَهُ وَ تَقَرَّبَ بِالْحُسَیْنِ‌بْنِ‌عَلِیٍّ (علیه السلام) إِلَی اللَّهِ عزّوجلّ إِلَّا نَفَّسَ اللَّهُ کُرْبَتَهُ وَ أَعْطَاهُ مَسْأَلَتَهُ وَ غَفَرَ ذَنْبَهُ وَ مَدَّ فِی عُمُرِهِ وَ بَسَطَ فِی رِزْقِهِ فَاعْتَبِرُوا یا أُولِی الْأَبْصارِ.

امام باقر (علیه السلام)- به راستی که حسین (علیه السلام)؛ این ساکن کربلاء بلادیده و تشنه‌لب و بادلی پرحسرت شهید شد و خداوند عزّوجلّ برخود سوگند یاد کرد که هیچ حسرت کشیده و هیچ غمدیده و هیچ گنهکار و هیچ اندوهگین و هیچ تشنه‌لب و هیچ معلولی به نزد مقبره‌ی وی نیاید و نزد او دعا نکند و به واسطه‌ی امام حسین (علیه السلام) به خداوند عزّوجلّ تقرّب نجوید مگر اینکه خداوند اندوه او را گشایشی حاصل کند و خواسته‌اش را به وی عطا کند و گناهش را بیامرزد و عمرش را دراز کند و روزی‌اش را افزون کند. اعْتَبِرُوا یا أُولِی الْأَبْصار.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۶، ص۸۴
بحارالأنوار، ج۹۸، ص۴۶

آیه وَ لَوْ لا أَنْ كَتَبَ اللهُ عَلَيْهِمُ الْجَلاءَ لَعَذَّبَهُمْ فِي الدُّنْيا وَ لَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذابُ النَّارِ [3]

و اگر نه‌اين بود كه خداوند ترك وطن را بر آنان مقرّر داشته بود، آن‌ها را در همين دنيا مجازات مى‌كرد؛ و براى آنان در آخرت نيز عذاب آتش است.

آیه ذلِكَ بِأَنَّهُمْ شَاقُّوا اللهَ وَ رَسُولَهُ وَ مَنْ يُشَاقِّ اللهَ فَإِنَّ اللهَ شَديدُ الْعِقابِ [4]

اين به خاطر آن است كه آن‌ها با خدا و پيامبرش به مخالفت برخاستند؛ و هركس با خدا مخالفت كند [بايد بداند كه] خدا داراى مجازات شديدى است!

آیه ما قَطَعْتُمْ مِنْ لينَةٍ أَوْ تَرَكْتُمُوها قائِمَةً عَلى أُصُولِها فَبِإِذْنِ اللهِ وَ لِيُخْزِيَ الْفاسِقينَ [5]

هر درخت نخل با ارزشى را قطع كرديد يا آن را به‌حال خود واگذاشتيد، همه به‌اذن خدا بود؛ و براى اين بود كه فاسقان را رسوا كند.

۱
(حَشر/ ۵)

الصّادق (علیه السلام)- الْعَجْوَهًُْ أُمُّ التَّمْرِ وَ هِیَ الَّتِی أَنْزَلَهَا اللَّهُ عزّوجلّ مِنَ الْجَنَّهًِْ لآِدَمَ (علیه السلام) وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ عزّوجلّ ما قَطَعْتُمْ مِنْ لِینَةٍ أَوْ تَرَکْتُمُوها قائِمَةً عَلی أُصُولِها قَالَ یَعْنِی الْعَجْوَهًَْ.

امام صادق (علیه السلام)- ابوخدیجه از امام صادق (علیه السلام) روایت می‌کند: هسته‌ی خرما، مادر خرماست. و آن همان هسته‌ای است که خداوند عزّوجلّ از بهشت برای آدم (علیه السلام) نازل کرد. درباره‌ی کلام خداوند تعالی: مَا قَطَعْتُم مِّن لینَةٍ أَو تَرَکْتُمُوهَا قَائِمَةً عَلی أُصُولهَا فرمود: مقصود، هسته‌ی خرما است.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۶، ص۸۴
الکافی، ج۶، ص۳۴۷/ بحارالأنوار، ج۶۳، ص۱۳۰/ المحاسن، ج۲، ص۵۳۰/ نورالثقلین/ البرهان/ وسایل الشیعهًْ، ج۲۵، ص۱۴۰
۲
(حَشر/ ۵)

الرّسول (صلی الله علیه و آله)- أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) نَهَی عَنْ قَطْعِ الشَّجَرِ الْمُثْمِرِ أَوْ إِحْرَاقِهِ یَعْنِی فِی دَارِ الْحَرْبِ وَ غَیْرِهَا إِلَّا أَنْ یَکُونَ ذَلِکَ مِنَ الصَّلَاحِ لِلْمُسْلِمِینَ فَقَدْ قَالَ اللَّهُ عزّوجلّ ما قَطَعْتُمْ مِنْ لِینَةٍ أَوْ تَرَکْتُمُوها قائِمَةً عَلی أُصُولِها فَبِإِذْنِ اللهِ وَ لِیُخْزِیَ الْفاسِقِین.

پیامبر (صلی الله علیه و آله)- رسول خدا (صلی الله علیه و آله) از قطع‌کردن درختی که میوه می‌دهد یا سوزاندن آن نهی فرمود؛ یعنی در سرزمین جنگ و غیر آن؛ مگر آنکه آن کار به صلاح مسلمانان باشد. خدای عزّوجلّ فرمود: ما قَطَعْتُمْ مِنْ لِینَةٍ أَوْ تَرَکْتُمُوها قائِمَةً عَلی أُصُولِها فَبِإِذْنِ الله وَ لِیُخْزِیَ الْفاسِقِین.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۶، ص۸۴
مستدرک الوسایل، ج۱۱، ص۱۲۷
۳
(حَشر/ ۵)

علی‌بن‌إبراهیم (رحمة الله علیه)- وَ أَنْزَلَ عَلَیْهِ فِیمَا عَابُوهُ مِنْ قَطْعِ النَّخْلِ ما قَطَعْتُمْ مِنْ لِینَةٍ أَوْ تَرَکْتُمُوها قائِمَةً عَلی أُصُولِها فَبِإِذْنِ اللهِ وَ لِیُخْزِیَ الْفاسِقِینَ.

علیّ‌ّّبن‌ابراهیم (رحمة الله علیه)- خداوند در مورد سرزنش پیامبر (صلی الله علیه و آله) درباره‌ی قطع درختان خرما این آیه را نازل کرد: مَا قَطَعْتُم مِّن لینَةٍ أَو تَرَکْتُمُوهَا قَائِمَةً عَلی أُصُولهَا فَبِإِذْنِ اللهِ ولیُخْزِیَ الفَاسِقِینَ.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۶، ص۸۴
بحارالأنوار، ج۲۰، ص۱۷۰/ القمی، ج۲، ص۳۶۰
۴
(حَشر/ ۵)

ابن‌عبّاس (رحمة الله علیه)- کَانَ النَّبِیُّ (صلی الله علیه و آله) حَاصَرَهُمْ حَتَّی بَلَغَ مِنْهُمْ کُلَّ مَبْلَغٍ، فَأَعْطَوْهُ مَا أَرَادَ مِنْهُمْ فَصَالَحَهُمْ عَلَی أَنْ یُحْقِنَ لَهُمْ دِمَائَهُمْ وَ أَنْ یُخْرِجَهُمْ مِنْ أَرْضِهِمْ وَ أَوْطَانِهِمْ وَ أَنْ یَسِیرَهُمْ إِلَی أَذْرِعَاتٍ بِالشَّامِ وَ جَعَلَ لِکُلِّ ثَلَاثَهٍ مِنْهُمْ بَعِیراً وَ سِقَاءً فَخَرَجُوا إِلَی أَذْرِعَاتٍ وَ أَرِیحَا إِلَّا أَهْلَ بَیْتَیْنِ مِنْهُمْ، آلَ أَبِی الْحَقِیقِ وَ آلَ حُیَیِّ‌بْنِ‌أَخْطَبَ فَإِنَّهُمْ لَحِقُوا بِخَیْبَرَ وَ لَحِقَتْ طَائِفَهًْ مِنْهُمْ بِالْحِیرَهًْ.

ابن‌عبّاس (رحمة الله علیه)- پیامبر (صلی الله علیه و آله) آن‌ها را محاصره کرده بود، تا اینکه کاملاً بر آن‌ها مسلّط شد؛ در نتیجه هرچه از آن‌ها خواست، به او دادند و با آن‌ها مصالحه فرمود؛ بنابر اینکه خونشان حفظ شود و آن‌ها را از زمینشان و وطنشان بیرون کند و آن‌ها را به‌سوی «اَذرعات» در شام حرکت دهد و برای هر سه نفر از آن‌ها یک شتر و مشک آبی قرار داد. آن‌ها خارج شدند و به‌سوی «اذرعات» و «اریحا» رفتند مگر اهل دو خانواده از آن‌ها خاندان اباالحقیق و خاندان حیی‌بن‌اخطب که آن‌ها به خیبر ملحق شدند و طایفه‌ای از آن‌ها به «حیره» ملحق شدند.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۶، ص۸۴
بحرالعرفان، ج۱۵، ص۳۴۶
۵
(حَشر/ ۵)

علی‌بن‌إبراهیم (رحمة الله علیه)- هُوَ الَّذِی أَخْرَجَ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْکِتابِ مِنْ دِیارِهِمْ لِأَوَّلِ الْحَشْرِ ما ظَنَنْتُمْ أَنْ یَخْرُجُوا قَالَ سَبَبُ ذَلِکَ أَنَّهُ کَانَ بِالْمَدِینَهًِْ ثَلَاثَهًُْ أَبْطُنٍ مِنَ الْیَهُودِ بَنِی النَّضِیرِ وَ قُرَیْظَهًَْ وَ قَیْنُقَاعَ وَ کَانَ بَیْنَهُمْ وَ بَیْنَ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) عَهْدٌ وَ مُدَّهًٌْ فَنَقَضُوا عَهْدَهُمْ وَ کَانَ سَبَبُ ذَلِکَ فِی بَنِی النَّضِیر ... ثُمَّ قَالُوا نَخْرُجُ وَ لَنَا مَا حَمَلَتِ الْإِبِلُ فَقَالَ لَا وَ لَکِنْ تَخْرُجُونَ وَ لَا یَحْمِلُ أَحَدٌ مِنْکُمْ شَیْئاً فَمَنْ وَجَدْنَا مَعَهُ شَیْئاً مِنْ ذَلِکَ قَتَلْنَاهُ فَخَرَجُوا عَلَی ذَلِکَ وَ وَقَعَ قَوْمٌ مِنْهُمْ إِلَی فَدَکٍ وَ وَادِی الْقُرَی وَ خَرَجَ قَوْمٌ مِنْهُمْ إِلَی الشَّامِ فَأَنْزَلَ اللَّهُ فِیهِمْ هُوَ الَّذِی أَخْرَجَ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْکِتابِ مِنْ دِیارِهِمْ لِأَوَّلِ الْحَشْرِ ما ظَنَنْتُمْ أَنْ یَخْرُجُوا وَ ظَنُّوا أَنَّهُمْ مانِعَتُهُمْ حُصُونُهُمْ مِنَ اللهِ فَأَتاهُمُ اللهُ مِنْ حَیْثُ لَمْ یَحْتَسِبُوا إِلَی قَوْلِهِ فَإِنَّ اللهَ شَدِیدُ الْعِقابِ وَ أَنْزَلَ عَلَیْهِ فِیمَا عَابُوهُ مِنْ قَطْعِ النَّخْلِ ما قَطَعْتُمْ مِنْ لِینَةٍ أَوْ تَرَکْتُمُوها قائِمَهًًْ عَلی أُصُولِها فَبِإِذْنِ اللَّهِ وَ لِیُخْزِیَ الْفاسِقِینَ.

علیّ‌ّّبن‌ابراهیم (رحمة الله علیه)- هُو الذِی أَخْرَجَ الذِینَ کَفَرُوا مِنْ أَهْل الکِتَابِ مِن دِیَارِهِمْ لأَول الحَشْرِ مَا ظَنَنتُمْ أَن یَخْرُجُوا سبب نزول این آیات این است که در مدینه سه گروه از یهود بودند: بنی‌نضیر، قریظه و قینقاع، و بین آن‌ها و رسول خدا (صلی الله علیه و آله) عهد و پیمانی بود. آن‌ها عهد و پیمان را نقض کرده و شکستند که سبب نقض آن بنی‌نضیر بود سپس گفتند: از اینجا می‌رویم و هرآنچه شترها حمل می‌کنند را با خود می‌بریم. فرمود: «نه، از اینجا بروید و هیچ‌کس چیزی را با خود نمی‌برد، و با هرکس چیزی یافتیم، او را می‌کشیم». سپس به‌همین شکل از آن سرزمین خارج شدند و برخی از آنان به فدک و وادی قری رفتند. و برخی از آنان به شام رفتند. خداوند درباره‌ی آنان این آیه را نازل کرد: هُو الذِی أَخْرَجَ الذِینَ کَفَرُوا مِنْ أَهْل الکِتَابِ مِن دِیَارِهِمْ لأَول الحَشْرِ مَا ظَنَنتُمْ أَن یَخْرُجُوا وظَنُّوا أَنَّهُم مَّانِعَتُهُمْ حُصُونُهُم مِّنَ اللهِ فَأَتَاهُمُ اللهُ مِنْ حَیْثُ لمْ یَحْتَسِبُوا ... فَإِنَّ اللهَ شَدِیدُ العِقَابِ.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۶، ص۸۶
بحارالأنوار، ج۲۰، ص۱۶۸

آیه وَ ما أَفاءَ اللهُ عَلى رَسُولِهِ مِنْهُمْ فَما أَوْجَفْتُمْ عَلَيْهِ مِنْ خَيْلٍ وَ لا رِكابٍ وَ لكِنَّ اللهَ يُسَلِّطُ رُسُلَهُ عَلى مَنْ يَشاءُ وَ اللهُ عَلى كُلِّ شَيْ‌ءٍ قَديرٌ [6]

و آنچه را خدا از آنان [يهود ] به پيامبرش باز گردانده [و بخشيده] چيزى است كه شما [براى به دست آوردن آن زحمتى نكشيديد]، نه اسبى بر آن تاختيد و نه شترى؛ ولى خداوند پيامبران خود را بر هركس بخواهد مسلط مى‌سازد؛ و خدا بر هر چيز تواناست.

و آنچه را خدا از آنان [یهود] به پیامبرش باز گردانده [و بخشیده] چیزی است که شما [برای به دست آوردن آن زحمتی نکشیدید،] نه اسبی بر آن تاختید و نه شتری

۱ -۱
(حَشر/ ۶)

الصّادق (علیه السلام)- عَنْ مُحَمَّدِ‌بْنِ‌عَلِیٍّ الْحَلَبِیِّ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الْأَنْفَالِ فَقَالَ مَا کَانَ مِنَ الْأَرَضِینَ بَادَ أَهْلُهَا وَ فِی غَیْرِ ذَلِکَ الْأَنْفَالُ هُوَ لَنَا وَ قَالَ سُورَهًُْ الْأَنْفَالِ فِیهَا جَدْعُ الْأَنْفِ وَ قَالَ ما أَفاءَ اللهُ عَلی رَسُولِهِ مِنْهُمْ فَما أَوْجَفْتُمْ عَلَیْهِ مِنْ خَیْلٍ وَ لا رِکابٍ وَ لکِنَّ اللهَ یُسَلِّطُ رُسُلَهُ عَلی مَنْ یَشاءُ وَ قَالَ الْفَیْءُ مَا کَانَ مِنْ أَمْوَالٍ لَمْ یَکُنْ فِیهَا هِرَاقَهًُْ دَمٍ أَوْ قَتْلٌ وَ الْأَنْفَالُ مِثْلُ ذَلِکَ هُوَ بِمَنْزِلَتِهِ.

امام صادق (علیه السلام)- محمّدبن‌علی حلبی گوید: از امام صادق (علیه السلام) درباره‌ی این کلام خداوند متعال: و مَا أَفَاء اللهُ عَلی رَسُولهِ مِنْهُمْ فَمَا أَوجَفْتُمْ عَلیْهِ مِنْ خَیْل ولا رِکَابٍ ولکِنَّ اللهَ یُسَلطُ رُسُلهُ عَلی مَن یَشَاءُ پرسیدم. فرمود: فیء اموالی است که در پای آن خونی ریخته نشده و کسی کشته نشده است. و انفال نیز مثل آن و به‌منزله‌ی آن است».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۶، ص۸۶
تهذیب الأحکام، ج۴، ص۱۳۳/ وسایل الشیعهًْ، ج۹، ص۵۲۷/ البرهان؛ «سألته عن الانفال ... جدع الأنف» محذوف
۱ -۲
(حَشر/ ۶)

الباقر (علیه السلام)- الْفَیْءُ وَ الْأَنْفَالُ مَا کَانَ مِنْ أَرْضٍ لَمْ یَکُنْ فِیهَا هِرَاقَهًُْ الدِّمَاءِ وَ قَوْمٍ صُولِحُوا وَ أَعْطَوْا بِأَیْدِیهِمْ وَ مَا کَانَ مِنْ أَرْضٍ خَرِبَهًٍْ أَوْ بُطُونِ أَوْدِیَهًٍْ فَهُوَ کُلُّهُ مِنَ الْفَیْءِ فَهَذَا لِلَّهِ وَ لِرَسُولِهِ (صلی الله علیه و آله) فَمَا کَانَ لِلَّهِ فَهُوَ لِرَسُولِهِ (صلی الله علیه و آله) یَضَعُهُ حَیْثُ شَاءَ وَ هُوَ لِلْإِمَامِ (علیه السلام) بَعْدَ الرَّسُولِ (صلی الله علیه و آله) وَ قَوْلُهُ وَ ما أَفاءَ اللهُ عَلی رَسُولِهِ مِنْهُمْ فَما أَوْجَفْتُمْ عَلَیْهِ مِنْ خَیْلٍ وَ لا رِکابٍ قَالَ أَ لَا تَرَی هُوَ هَذَا.

امام باقر (علیه السلام)- فیء و انفال زمین‌هایی است که برای آن خونی ریخته نشده است و قومی صلح کرده‌اند و با دستان خودشان، آن زمین‌ها را عطا کرده‌اند. زمین‌های بایر و آنچه در دل دشت است همگی فیء هستند و از آن خدا و رسولش می‌باشد. هرآنچه از آن خدا باشد، از آن رسولش هست و هرگونه بخواهد، از آن بهره می‌برد و آنچه از آن رسول (صلی الله علیه و آله) می‌باشد پس از ایشان، از آن امام (علیه السلام) است. و این همان کلام خداوند است که فرمود: و مَا أَفَاء اللهُ عَلی رَسُولهِ مِنْهُمْ فَمَا أَوجَفْتُمْ عَلیْهِ مِنْ خَیْل ولا رِکَابٍ امام علی (علیه السلام) فرمود: نمی‌بینی که آن، همین است.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۶، ص۸۶
تهذیب الأحکام، ج۴، ص۱۳۴/ وسایل الشیعهًْ، ج۹، ص۵۲۷/ البرهان
۱ -۳
(حَشر/ ۶)

الصّادق (علیه السلام)- رِسَالَهًَْ الصَّادِقِ (علیه السلام) فِی الْغَنَائِمِ ... فَلَمَّا ظَهَرَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) عَلَی بَنِی قُرَیْظَهًَْ وَ النَّضِیرِ وَ قَبَضَ أَمْوَالَهُمْ قَالَ النَّبِیُّ (صلی الله علیه و آله) لِلْأَنْصَارِ إِنْ شِئْتُمْ أَخْرَجْتُمُ الْمُهَاجِرِینَ مِنْ دُورِکُمْ وَ أَمْوَالِکُمْ وَ قَسَمْتُ لهُمْ هَذِهِ الْأَمْوَالَ دُونَکُمْ وَ إِنْ شِئْتُمْ تَرَکْتُمْ أَمْوَالَکُمْ وَ دُورَکُمْ وَ قَسَمْتُ لَکُمْ مَعَهُمْ قَالَتِ الْأَنْصَارُ بَلِ اقْسِمْ لَهُمْ دُونَنَا وَ اتْرُکْهُمْ مَعَنَا فِی دُورِنَا وَ أَمْوَالِنَا فَأَنْزَلَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی ما أَفاءَ اللهُ عَلی رَسُولِهِ مِنْهُمْ یَعْنِی یَهُودَ قُرَیْظَةَ فَما أَوْجَفْتُمْ عَلَیْهِ مِنْ خَیْلٍ وَ لا رِکابٍ لِأَنَّهُمْ کَانُوا مَعَهُمْ بِالْمَدِینَهًِْ أَقْرَبَ مِنْ أَنْ یُوجَفَ عَلَیْهِ بِخَیْلٍ وَ لَا رِکَابٍ.

امام صادق (علیه السلام)- نامه‌ی امام صادق (علیه السلام) درباره‌ی غنیمت‌ها ... و چون خدا بر دو طائفه‌ی بنی‌قریظه و بنی‌نضیر پیروز شد و اموالشان را به‌دست آورد پیغمبر (صلی الله علیه و آله) به انصار فرمود: «اگر می‌خواهید مهاجران را از خانه‌ها و اموال خود به‌در کنید، و من این اموال را به همان‌ها تقسیم کنم، و اگر می‌خواهید اموال و خانه‌ها که به آن‌ها دادید به خودشان وانهید و من این اموال را به همه‌ی شما و آن‌ها تقسیم کنم». انصار گفتند: «بلکه همه‌ی این اموال را به آن‌ها تقسیم کن، و خانه‌ها و اموال ما هم از آنِ آن‌ها باشد، و خدای تبارک‌وتعالی این آیه: وَ ما أَفاءَ اللهُ عَلی رَسُولِهِ مِنْهُمْ فَما أَوْجَفْتُمْ عَلَیْهِ مِنْ خَیْلٍ وَ لا رِکابٍ وَ لکِنَّ اللهَ یُسَلِّطُ رُسُلَهُ عَلی مَنْ یَشاءُ وَ اللهُ عَلی کُلِّ شَیْءٍ قَدیرٌ را نازل فرمود که منظور یهود قریظه هستند چون قریظه با آن‌ها در خود مدینه بودند، و نزدیکتر از این بودند که نیازی به اسب‌سوار و شترسوار داشته باشند.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۶، ص۸۸
مستدرک الوسایل، ج۷، ص۳۰۸/ بحارالأنوار، ج۹۳، ص۲۰۶/ تحف العقول، ص۳۴۲
بیشتر