آیه هُوَ اللهُ الْخالِقُ الْبارِئُ الْمُصَوِّرُ لَهُ الْأَسْماءُ الْحُسْنى يُسَبِّحُ لَهُ ما فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ هُوَ الْعَزيزُ الْحَكيمُ [24]
او خداوندى است هستى بخش، آفرينندهاى ابداعگر، و صورتگر [بىنظير]؛ از آن اوست بهترين نامها؛ آنچه در آسمانها و زمين است تسبيح او مىگويند؛ و او توانا و حكيم است.
الصّادق (علیه السلام)- عَنْ هِشَامِبْنِالْحَکَمِ أَنَّهُ سَأَلَ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) عَنْ أَسْمَاءِ اللَّهِ وَ اشْتِقَاقِهَا اللَّهُ مِمَّا هُوَ مُشْتَقٌّ قَالَ فَقَالَ لِی یَا هِشَامُ اللَّهُ مُشْتَقٌ مِنْ إِلَهٍ وَ الْإِلَهُ یَقْتَضِی مَأْلُوهاً وَ الِاسْمُ غَیْرُ الْمُسَمَّی فَمَنْ عَبَدَ الِاسْمَ دُونَ الْمَعْنَی فَقَدْ کَفَرَ وَ لَمْ یَعْبُدْ شَیْئاً وَ مَنْ عَبَدَ الِاسْمَ وَ الْمَعْنَی فَقَدْ کَفَرَ وَ عَبَدَ اثْنَیْنِ وَ مَنْ عَبَدَ الْمَعْنَی دُونَ الِاسْمِ فَذَاکَ التَّوْحِیدُ أَ فَهِمْتَ یَا هِشَامُ قَالَ فَقُلْتُ زِدْنِی قَالَ إِنَّ لِلَّهِ تِسْعَهًْ وَ تِسْعِینَ اسْماً فَلَوْ کَانَ الِاسْمُ هُوَ الْمُسَمَّی لَکَانَ کُلُّ اسْمٍ مِنْهَا إِلَهاً وَ لَکِنَّ اللَّهَ مَعْنًی یُدَلُّ عَلَیْهِ بِهَذِهِ الْأَسْمَاءِ وَ کُلُّهَا غَیْرُهُ یَا هِشَامُ الْخُبْزُ اسْمٌ لِلْمَأْکُولِ وَ الْمَاءُ اسْمٌ لِلْمَشْرُوبِ وَ الثَّوْبُ اسْمٌ لِلْمَلْبُوسِ وَ النَّارُ اسْمٌ لِلْمُحْرِقِ أَ فَهِمْتَ یَا هِشَامُ فَهْماً تَدْفَعُ بِهِ وَ تُنَاضِلُ بِهِ أَعْدَاءَنَا وَ الْمُتَّخِذِینَ مَعَ اللَّهِ جَلَّ وَ عَزَّ غَیْرَهُ قُلْتُ نَعَمْ قَالَ فَقَالَ نَفَعَکَ اللَّهُ بِهِ وَ ثَبَّتَکَ یَا هِشَامُ قَالَ هِشَامٌ فَوَ اللَّهِ مَا قَهَرَنِی أَحَدٌ فِی التَّوْحِیدِ حَتَّی قُمْتُ مَقَامِی هَذَا.
امام صادق (علیه السلام)- هشامبنحکم گوید: «از امام صادق (علیه السلام) دربارهی اسامی خداوند و مشتقّات آن پرسیدم و اینکه الله از چه گرفته شده است». فرمود: «ای هشام! الله از اله گرفته شده است و اله، مألوه [معبود] را ایجاب میکند و اسم با مسمّی فرق دارد. پس هرکس اسم را بدون در نظرگرفتن معنا بپرستد، کفر ورزیده و کسی را بندگی نکرده است و هرکس اسم و معنی را بپرستد، کفر ورزیده و دو چیز را بندگی کرده است و هرکس معنا را بدون اسم بپرستد، آن توحید است. دانستی ای هشام؟! گفتم: «بیش از این بگو»! فرمود: «خداوند نود و نه اسم دارد. اگر اسم، همان مسمّی بود، هریک از آن اسامی، یک اله بود، امّا الله معنایی است که تمامی اسامی بر آن دلالت میکند و همه آن اسامی، غیر از الله است. ای هشام! نان، نام چیزی خوردنی است. آب، نام چیزی نوشیدنی است. لباس، نام چیزی است که پوشیده میشود و آتش نام چیزی که میسوزاند. ای هشام! به گونهای متوجّه شدی که بتوانی با دشمنان ما که همراه با خداوند عزّوجلّ معبود دیگری میگیرند، بحث کنی و آنان را شکست دهی»؟ گفتم: «بلی». فرمود: «ای هشام! خداوند تو را سود رساند و پایدارت قرار دهد». هشام گفت: «به خدا سوگند، از زمانیکه از آن مجلس برخاستم، احدی نتوانست مرا در مسئله توحید شکست دهد».
علیبنإبراهیم (رحمة الله علیه)- قَولُهُ هُوَ اللهُ الْخالِقُ الْبارِئُ البارئ هُوَ الَّذِی یَخْلُقُ الشَّیْءَ لَا مِنْ شَیْء.
علیّّّبنابراهیم (رحمة الله علیه)- هُو اللهُ الخَالقُ البَارِئُ یعنی او کسی است که هر چیزی را از عدم خلق میکند.
الرّضا (علیه السلام)- عَنْ مُحَمَّدِبْنِسِنَانٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ الرِّضَا (علیه السلام) هَلْ کَانَ اللَّهُ عَارِفاً بِنَفْسِهِ قَبْلَ أَنْ یَخْلُقَ الْخَلْقَ قَالَ نَعَمْ قُلْتُ یُرِیهَا وَ یَسْمَعُهَا قَالَ مَا کَانَ مُحْتَاجاً إِلَی ذَلِکَ لِأَنَّهُ لَمْ یَکُنْ یَسْأَلُهَا وَ لَا یَطْلُبُ مِنْهَا هُوَ نَفْسُهُ وَ نَفْسُهُ هُوَ قُدْرَتُهُ نَافِذَهًْ فَلَیْسَ یَحْتَاجُ إِلَی أَنْ یُسَمِّیَ نَفْسَهُ وَ لَکِنَّهُ اخْتَارَ لِنَفْسِهِ أَسْمَاءً لِغَیْرِهِ یَدْعُوهُ بِهَا لِأَنَّهُ إِذَا لَمْ یُدْعَ بِاسْمِهِ لَمْ یُعْرَف.
امام رضا (علیه السلام)- محمّدبن سنان گوید: از امام رضا (علیه السلام) سؤال کردم که آیا خداوند پیش از آنکه مخلوق را آفرید عارف به نفس خود بوده است». فرمود: «بلی». عرض کردم: «خود را میدید و میشنید»؟ فرمود: «محتاج به این نبود چراکه خود خداوند غیر از او نبود که از خود سؤال کند و یا طلب کند بله خدا نفس خود است و نفس او خود اوست. قدرت او نفوذ دارد و مخلوق را به قدرت خلق میفرماید. پس احتیاج ندارد به اینکه به اسمی نامیده شود و اسمی را برای خود مشخّص نماید و لیکن حقتعالی اسمهایی برای خود برگزید که غیر او آن اسما را بخواند زیرا که اگر به اسمی خوانده نشود شناخته نخواهد شد».
الرّضا (علیه السلام)- الْخَالِقُ لَابِمَعْنی حَرَکَهًْ وَ خَالِقٌ إِذْ لَامَخْلُوق.
امام رضا (علیه السلام)- اوست آفریننده بدون آنکه در آفرینش برای او حرکتی باشد مخلوق که برای ایجاد کردن و شکلدادن به چیزی محتاج به انواع حرکات و به کاربردن آلات و اسباب است]، خالق و آفریدگار بود هنگامیکه مخلوق و آفریدهشدهای وجود نداشت.
أمیرالمومنین (علیه السلام)- وَ الْخَالِقُ لَابِمَعْنی حَرَکَهًْ وَ نَصَبٍٍ.
امام علی (علیه السلام)- او آفریدگار است، نه بهمعنای آفرینش با حرکت و زحمت.
الجواد (علیه السلام)- وَ إِنْ کُنْتَ تَقُولُ هَذِهِ الصِّفَاتُ وَ الْأَسْمَاءُ لَمْ تَزَلْ فَإِنَّ لَمْ تَزَلْ مُحْتَمِلٌ مَعْنَیَیْنِ فَإِنْ قُلْتَ لَمْ تَزَلْ عِنْدَهُ فِی عِلْمِهِ وَ هُوَ مُسْتَحِقُّهَا فَنَعَمْ وَ إِنْ کُنْتَ تَقُولُ لَمْ یَزَلْ تَصْوِیرُهَا وَ هِجَاؤُهَا وَ تَقْطِیعُ حُرُوفِهَا فَمَعَاذَ اللَّهِ أَنْ یَکُونَ مَعَهُ شَیْءٌ غَیْرُهُ بَلْ کَانَ اللَّهُ وَ لَا خَلْقَ ثُمَّ خَلَقَهَا وَسِیلَهًْ بَیْنَهُ وَ بَیْنَ خَلْقِهِ یَتَضَرَّعُونَ بِهَا إِلَیْهِ وَ یَعْبُدُونَهُ وَ هِیَ ذِکْرُهُ وَ کَانَ اللَّهُ وَ لَا ذِکْرَ.
امام جواد (علیه السلام)- ابوهاشمجعفری گوید: نزد امام جواد (علیه السلام) بودم؛ مردی از ایشان پرسید: «مرا از حق تعالی و اسماء و صفاتی چند در آیات کریمه قرآن ذکر شده خبر دهید؛ که آیا همان اسماء و صفات مراد حق تعالی هستند»؟ امام (علیه السلام) پاسخ فرمود: اگر تو میگویی این اسماء و صفات او همیشه بودند این هم دو معنی دارد: اگر مقصودت این است که همیشه در علم او بودند و همیشه سزاوار آنها بوده، باید گفت: «آری»، و اگر میخواهی بگویی همیشه مفهوم و تلفظ و تقطیع حروف آنها وجود داشته، باید گفت: «معاذ الله که با خدا چیز دیگری بوده است، بلکه خدا بود و خلقی نبود و سپس آنها را خلق کرد و اسماء و صفات خود را وسیلهی میان خود و خلق خود ساخت تا بهوسیلهی آنها به درگاه وی زاری کنند و او را بپرستند و اینها ذکر او باشند، خدا بود و ذکری نبود.
الرّسول (صلی الله علیه و آله)- إِنَّ لِلَّهِ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی تِسْعَهًْ وَ تِسْعِینَ اسْماً مِائَهًْ إِلَّا وَاحِداً مَنْ أَحْصَاهَا دَخَلَ الْجَنَّهًَْ وَ هِیَ اللَّهُ الْإِلَهُ الْوَاحِدُ الْأَحَدُ الصَّمَدُ الْأَوَّلُ الْآخِرُ السَّمِیعُ الْبَصِیرُ الْقَدِیرُ الْقَاهِرُ الْعَلِیُّ الْأَعْلَی الْبَاقِی الْبَدِیعُ الْبَارِئُ الْأَکْرَمُ الظَّاهِرُ الْبَاطِنُ الْحَیُّ الْحَکِیمُ الْعَلِیمُ الْحَلِیمُ الْحَفِیظُ الْحَقُّ الْحَسِیبُ الْحَمِیدُالْحَفِیُّ الرَّبُّ الرَّحْمَنُ الرَّحِیمُ الذَّارِئُ الرَّزَّاقُ الرَّقِیبُ الرَّءُوفُ الرَّائِی. السَّلامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَیْمِنُ الْعَزِیزُ الْجَبَّارُ الْمُتَکَبِّرُ السَّیِّدُ السُّبُّوحُ الشَّهِیدُ الصَّادِقُ الصَّانِعُ الطَّاهِرُ الْعَدْلُ الْعَفُوُّ الْغَفُورُ الْغَنِیُّ الْغِیَاثُ الْفَاطِرُ الْفَرْدُ الْفَتَّاحُ الْفَالِقُ الْقَدِیمُ الْمَلِکُ الْقُدُّوسُ الْقَوِیُّ الْقَرِیبُ الْقَیُّومُ الْقَابِضُ الْبَاسِطُ قَاضِی الْحَاجَاتِ الْمَجِیدُ الْمَوْلَی الْمَنَّانُ الْمُحِیطُ الْمُبِینُ الْمُقِیتُ الْمُصَوِّرُ الْکَرِیمُ الْکَبِیرُ الْکَافِی کَاشِفُ الضُّرِّ الْوَتْرُ النُّورُ الْوَهَّابُ النَّاصِرُ الْوَاسِعُ الْوَدُودُ الْهَادِی الْوَفِیُّ الْوَکِیلُ الْوَارِثُ الْبَرُّ الْبَاعِثُ التَّوَّابُ الْجَلِیلُ الْجَوَادُ الْخَبِیرُ الْخَالِقُ خَیْرُ النَّاصِرِینَ الدَّیَّانُ الشَّکُورُ الْعَظِیمُ اللَّطِیفُ الشَّافِی.
پیامبر (صلی الله علیه و آله)- خداوند تبارکوتعالی نودونه نام دارد. هرکس آنها را شمارش کند، وارد بهشت میشود. آن نامها چنین است: الله، اله، واحد، احد، صمد، اول، آخر، سمیع، بصیر، قدیر، قاهر، علی، اعلی، باقی، بدیع، باریء، اکرم، ظاهر، باطن، حیّ، حکیم، علیم، حلیم، حفیظ، حق، حسیب، حمید، حفّی، رب، رحمن، رحیم، ذاریء، رازق، رقیب، رؤوف، بارّ، سلام، مؤمن، مهیمن، عزیز، جبّار، متکبّر، سید، سبوح، شهید، صادق، صانع، طاهر، عدل، عفو، غفور، غنی، غیاث، فاطر، فرد، فتّاح، فالق، قدیم، ملک، قدّوس، قوی، قریب، قیّوم، قابض، باسط، قاضی حاجات، مجید، مولی، منّان، محیط، مبین، مقیت، مصور، کریم، کبیر، کافی، کاشف الضر، وتر، نور، وهاب، ناصر، واسع، ودود، هادی، وفی، وکیل، وارث، برّ، باعث، تواب، جلیل، جواد، خبیر، خالق، خیر الناصرین، دیّان، شکور، عظیم، لطیف، شافی.
الرّسول (صلی الله علیه و آله)- لِلَّهِ عَزَّوَجَلَّ تِسْعَهًْ وَ تِسْعُونَ اسْماً مَنْ دَعَا اللَّهَ بِهَا اسْتَجَابَ لَهُ وَ مَنْ أَحْصَاهَا دَخَلَ الْجَنَّهًَْ.
پیامبر (صلی الله علیه و آله)- خداوند تبارکوتعالی نودونه نام دارد. هرکس او را به این نامها بخواند، دعای او را استجابت میکند و هرکس آنها را بر شمرد، وارد بهشت میشود.
الصّادق (علیه السلام)- إِنَّ لِلَّهِ تِسْعَهًْ وَ تِسْعِینَ اسْماً فَلَوْ کَانَ الِاسْمُ هُوَ الْمُسَمَّی لَکَانَ کُلُّ اسْمٍ مِنْهَا إِلَهاً وَ لَکِنَّ اللَّهَ مَعْنًی یُدَلُّ عَلَیْهِ بِهَذِهِ الْأَسْمَاءِ وَ کُلُّهَا غَیْرُه.
امام صادق (علیه السلام)- خدای عزّوجلّ را نودونه اسم است پس اگر اسم همان مسمّی باشد هر آینه هر اسمی از آنها خدایی خواهد بود؛ ولیکن خدای عزّوجلّ معیّنی است که بهواسطهی این اسمها بر او دلالت میشود و همهی این اسمها غیر او هستند.
الصّادق (علیه السلام)- إِنََّ آهِ اسْمٌ مِنْ أَسْمَاءِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ فَمَنْ قَالَ آهِ فَقَدِ اسْتَغَاثَ بِاللَّهِ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی.
امام صادق (علیه السلام)- آه نامی است از نامهای خدای عزّوجلّ؛ پس کسی که آه بگوید به خدای تبارکوتعالی استغاثه نموده است.
أمیرالمومنین (علیه السلام)- إِنِّی لَأَعْرَفُ بِطُرُقِ السَّمَاوَاتِ مِنْ طُرُقِ الْأَرْضِ نَحْنُ الِاسْمُ الْمَخْزُونُ الْمَکْنُونُ نَحْنُ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَی الَّتِی إِذَا سُئِلَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ بِهَا أَجَابَ.
امام علی (علیه السلام) من به راههای آسمانها از راههای زمین آشناترم. ما اسم ذخیره شده و مخفی [خداوند] هستیم؛ ما بهترین نامها هستیم که وقتی از خدای عزّوجلّ بهوسیلهی آن درخواست شود، اجابت کند.
الباقر (علیه السلام)- نَحْنُ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَی الَّتِی لَا یَقْبَلُ اللَّهُ مِنَ الْعِبَادِ عَمَلًا إِلَّا بِمَعْرِفَتِنَا وَ نَحْنُ وَ اللَّهِ الْکَلِمَاتُ الَّتِی تَلَقَّاهَا آدَمُ مِنْ رَبِّهِ فَتابَ عَلَیْه.
امام باقر (علیه السلام)- ما آن اسمای حسنی هستیم که خداوند عملی را از بندگان قبول نخواهد کرد مگر با معرفت ما، به خدا قسم! ما همان کلماتی هستیم که آدم (علیه السلام) از خدا فراگرفت و بعد توبهاش پذیرفته شد.
أمیرالمومنین (علیه السلام)- أَنَا أَسْمَاءُ اللَّهِ الْحُسْنَی وَ أَمْثَالُهُ الْعُلْیَا، وَ آیَاتُهُ الْکُبْرَی.
امام علی (علیه السلام)- منم نامهای نیکوی خداوند، نامهای بالای او و نشانههای بزرگ او.