سوره ق

ثواب قرائت

۱
(ق/ مقدمه)

الباقر (علیه السلام)- مَنْ أَدْمَنَ فِی فَرَائِضِهِ وَ نَوَافِلِهِ قِرَاءَهًَْ سُورَهًَْ ق وَسَّعَ اللَّهُ عَلَیْهِ فِی رِزْقِهِ وَ أَعْطَاهُ کِتَابَهُ بِیَمِینِهِ وَ حَاسَبَهُ حِسَاباً یَسِیراً.

امام باقر (علیه السلام)- هرکس در نمازهای واجب و مستحب خود همواره سوره‌ی ق را بخواند، خداوند روزی او را زیاد می‌کند و نامه‌ی عملش را به دست راستش می‌دهد و حساب و کتاب او حساب آسانی خواهد بود.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۵، ص۸
نورالثقلین/ البرهان
۲
(ق/ مقدمه)

الرّسول (صلی الله علیه و آله)- مَنْ قَرَأَ سُورَهًَْ ق هَوَّنَ اللَّهُ عَلَیْهِ تَارَاتِ الْمَوْتِ وَ سَکَرَاتِهِ.

پیامبر (صلی الله علیه و آله)- هرکس این سوره را بخواند، خداوند سکرات مرگ را برایش آسان می‌کند.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۵، ص۸
نورالثقلین/ البرهان؛ «بتفاوت لفظی»

آیه ق وَ الْقُرْآنِ الْمَجِيدِ [1]

ق، سوگند به قرآن مجيد [كه قيامت و رستاخيز حق است]!

۱
(ق/ ۱)

علیّ‌بن‌إبراهیم (رحمة الله علیه) ق جَبَلٌ مُحِیطٌ بِالدُّنْیَا وَرَاءَ یَأْجُوجَ وَ مَأْجُوجَ وَ هُوَ قَسَم.

علیّ‌بن‌ابراهیم (رحمة الله علیه)- ق کوهی است که دنیا را احاطه نموده و در ورای یأجوج و مأجوج است و این سوگند است.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۵، ص۸
بحارالأنوار، ج۷، ص۴۵/ بحارالأنوار، ج۵۷، ص۱۱۹/ القمی، ج۲، ص۳۲۳/ نورالثقلین/ البرهان
۲
(ق/ ۱)

الصّادق (علیه السلام)- عَنْ سُفْیَانَ‌بْنِ‌السَّعِیدِ الثَّوْرِیِّ قَال‌قُلْتُ لِلصَّادِقِ (علیه السلام): یَا ابْنَ رسول الله (صلی الله علیه و آله) مَا مَعْنَی قَوْلِ اللَّهِ عزّوجلّ: الم وَ المص وَ الر وَ المر وَ کهیعص وَ طه وَ طس وَ طسم وَ یس وَ ص وَ حم وَ حم عسق وَ ق وَ نَ. قَالَ (علیه السلام): أَمَّا ... ق فَهُوَ الْجَبَلُ الْمُحِیطُ بِالْأَرْضِ وَ خُضْرَهًُْ السَّمَاءِ مِنْهُ وَ بِهِ یُمْسِکُ اللَّهُ الْأَرْضَ أَنْ تَمِیدَ بِأَهْلِهَا.

امام صادق (علیه السلام)- سفیان ثوری گوید: به امام صادق (علیه السلام) عرض کردم: «ای پسر رسول خدا (صلی الله علیه و آله)! معنای سخن خداوند عزّوجلّ که می‌فرماید: الم و المص و الر و المر و کهیعص و طه و طس و طسم و یس و ص و حم و حم عسق و ق و ن، چیست»؟ امام (علیه السلام) فرمود: «امّا ... ق کوهی مشرف بر زمین است که سبزی آسمان از آن اوست و به‌واسطه‌ی آن خداوند زمین را نگه داشته که اهلش را تکان ندهد.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۵، ص۸
بحارالأنوار، ج۸۹، ص۳۷۳/ معانی الأخبار، ص۲۲/ نورالثقلین/ البرهان
۳
(ق/ ۱)

الباقر (علیه السلام)- قَافٌ جَبَلٌ مُحِیطٌ بِالدُّنْیَا مِنْ زُمُرُّدٍ اخْضَرَ فَخُضْرَهًُْ السَّمَاءُ مِنْ ذَلکَ الْجَبَلِ.

امام باقر (علیه السلام)- ق، نام کوهی است که دنیا را احاطه کرده است، واو در این جمله، قَسَم می‌باشد.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۵، ص۸
نورالثقلین
۶
(ق/ ۱)

الأئمّهًْ (علیهم السلام)- أَیُّهَا النَّاسُ تَدَبَّرُوا الْقُرْآنَ الْمَجِیدَ فَقَدْ دَلَّکُمْ عَلَی الْأَمْرِ الرَّشِیدِ وَ سَلِّمُوا لِلَّهِ أَمْرَهُ فَإِنَّهُ فَعَّالٌ لِما یُرِیدُ وَ احْذَرُوا یَوْمَ الْوَعِیدِ وَ اعْمَلُوا بِطَاعَتِهِ فَهَذَا شَأْنُ الْعَبِیدِ وَ احْذَرُوا غَضَبَهُ فَکَمْ قَصَمَ مِنْ جَبَّارٍ عَنِیدٍ ق وَ الْقُرْآنِ الْمَجِیدِ.

پیامبر (صلی الله علیه و آله)- ای مردم! درباره‌ی قرآن مجید اندیشه و فکر کنید که شما را به راه راست راهنمایی می‌کند و خداوند متعال قرآن را از تحریف سالم نگاهداشته است؛ چراکه خداوند آنچه را که اراده کند، انجام می‌دهد. از روز قیامت بترسید و فرمان خدا را اطاعت کنید. که این شأن بندگی است. و از غضب خدا بترسید که چقدر از ستمگران نابود شدند؛ ق وَ الْقُرْآنِ المَجِید.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۵، ص۱۰
إرشادالقلوب، ج۱، ص۸۰
۷
(ق/ ۱)

السّجّاد (علیه السلام)- عَنْ زَیْنِ الْعَابِدِینَ (علیه السلام) فِی دُعَاءِ یَوْمِ الْفِطْرِ: وَ قُلْتَ: جَلَّ قَوْلُکَ حِینَ اخْتَصَصْتَهُ بِمَا سَمَّیْتَهُ مِنَ الْأَسْمَاءِ: طه مَا أَنْزَلْنَا عَلَیْکَ الْقُرْآنَ لِتَشْقَی وَ قُلْتَ: جَلَّ قَوْلُکَ: یس وَ الْقُرْآنِ الْحَکِیمِ وَ قُلْتَ: تَقَدَّسَتْ أَسْمَائُکَ: ص وَ الْقُرْآنِ ذِی الذِّکْرِ وَ قُلْتَ: عَظُمَتْ آلَاؤُکَ: ق وَ الْقُرْآنِ الْمَجِیدِ فَخَصَصْتَهُ أَنْ جَعَلْتَهُ قَسَمَکَ حِینَ أَسْمَیْتَهُ وَ قَرَنْتَ الْقُرْآنَ بِهِ فَمَا فِی کِتَابِکَ مِنْ شَاهِدِ قَسَمٍ وَ الْقُرْآنُ مُرْدَفٌ بِهِ إِلَّا وَ هُوَ اسْمُهُ وَ ذَلِکَ شَرَفٌ شَرَّفْتَهُ بِهِ.

امام سجّاد (علیه السلام)- امام سجّاد (علیه السلام) در دعای عید فطر [در بیان صفات پیامبر (صلی الله علیه و آله) از منظر قرآن] فرمود: خداوندا! تو [در قرآن] نام‌هایی را به پیامبر (صلی الله علیه و آله) اختصاص داده‌ای؛ [و چنین او را خطاب کرده‌ای] و فرمودی: طه، ما قرآن را بر تو نازل نکردیم که خود را به زحمت بیفکنی! (طه/۲۱) و فرمودی: یس، سوگند به قرآن حکیم. (یس/۲۱) و تو که اسم‌های تو تقدیس شده است فرمودی: ص، سوگند به قرآنی که دارای ذکر است [که این کتاب، معجزه الهی است]. (ص/۱) و تو که نعمت‌هایت بزرگ باد فرمودی: ق وَ الْقُرْآنِ المَجِید، (یعنی طه، یس، ص و ق نام‌های پیامبر (صلی الله علیه و آله) در قرآن است.) و این نام‌ها را بر او نهادی تا با آن نام‌ها به او قسم بخوری و همه جا این نام‌ها را در قرآن، همراه کلمه قرآن [بعد از آن] ذکر کرده‌ای و هرجا در قرآن به نامی قسم خورده‌ای و پس از آن کلمه‌ی قرآن ذکر شده است، آن نام، از اسم‌های پیامبر (صلی الله علیه و آله) است و این به خاطر آن است که خواندن نام او [و بردن نام او] را شرافت و بزرگی بخشیده‌ای.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۵، ص۱۰
بحارالأنوار، ج۸۸، ص۷ /إقبال الأعمال، ص۲۸۵
۸
(ق/ ۱)

أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- فِی حَدِیثٍ طَوِیلٍ فِی سُؤَالِ الْحَسَنِ أَبَاهُ (علیه السلام) أَنْ یُرِیَهُ مَا فَضَّلَهُ اللَّهُ تَعَالَی بِهِ مِنَ الْکَرَامَهًِْ وَ سَاقَ الْحَدِیثَ إِلَی أَنْ قَالَ: ثُمَّ إِنَّ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) أَمَرَ الرِّیحَ فَسَارَتْ بِنَا إِلَی جَبَلِ قَافٍ فَانْتَهَیْنَا إِلَیْهِ فَإِذَا هُوَ مِنْ زُمُرُّدَهًٍْ خَضْرَاءَ وَ عَلَیْهَا مَلَکٌ عَلَی صُورَهًِْ النَّسْرِ فَلَمَّا نَظَرَ إِلَی أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) قَالَ الْمَلَکُ: السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا وَصِیَّ رَسُولِ رَبِّ الْعَالَمِینَ وَ خَلِیفَتَهُ أَ تَأْذَنُ لِی فِی الرَّدِّ؟ فَرَدَّ (علیه السلام) وَ قَالَ لَهُ: إِنْ شِئْتَ تَکَلَّمْ وَ إِنْ شِئْتَ أَخْبَرْتُکَ عَمَّا تَسْأَلُنِی عَنْهُ. فَقَالَ الْمَلَکُ: بَلْ تَقُولُ أَنْتَ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) قَالَ: تُرِیدُ أَنْ آذَنَ لَکَ أَنْ تَزُورَ الْخَضِرَ (علیه السلام) فَقَالَ: نَعَمْ. قال (علیه السلام): «قَدْ أَذِنْتُ لَکَ فَأَسْرَعَ الْمَلَکُ بَعْدَ أَنْ قَالَ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ ثُمَّ تَمَشَّیْنَا عَلَی الْجَبَلِ هُنَیْئَهًًْ فَإِذَا بِالْمَلَکِ قَدْ عَادَ إِلَی مَکَانِهِ بَعْدَ زِیَارَهًِْ الْخَضِرِفَقَالَ سَلْمَانُ (رحمة الله علیه): یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) رَأَیْتُ الْمَلَکَ مَا زَارَ الْخَضِرَ (علیه السلام) إِلَّا حِینَ أَخَذَ إِذْنَکَ؟ فَقَالَ (علیه السلام): وَ الَّذِی رَفَعَ السَّمَاءَ بِغَیْرِ عَمَدٍ لَوْ أَنَّ أَحَدَهُمْ رَامَ أَنْ یَزُولَ مِنْ مَکَانِهِ بِقَدْرِ نَفَسٍ وَاحِدٍ لَمَا زَالَ حَتَّی آذَنَ لَهُ وَ کَذَلِکَ یَصِیرُ حَالُ وَلَدِیَ الْحَسَنِ (علیه السلام) وَ بَعْدَهُالْحُسَیْنُ (علیه السلام) وَ تِسْعَهًٌْ مِنْ وُلْدِ الْحُسَیْنِ (علیه السلام) تَاسِعُهُمْ قَائِمُهُمْ (عجل الله تعالی فرجه الشریف) فَقُلْنَا: مَا اسْمُ الْمَلَکِ الْمُوَکَّلِ بِقَافٍ؟ فَقَالَ: تَرْجَائِیلُ. فَقُلْنَا: یَا أَمِیرَالْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) کَیْفَ تَأْتِی کُلَّ لَیْلَهًٍْ إِلَی هَذَا الْمَوْضِعِ وَ تَعُودُ؟ فَقَالَ: کَمَا أَتَیْتُ بِکُمْ؛ وَ الَّذِی فَلَقَ الْحَبَّهًَْ وَ بَرَأَ النَّسَمَهًَْ إِنِّی لَأَمْلِکُ مِنْ مَلَکُوتِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ مَا لَوْ عَلِمْتُمْ بِبَعْضِهِ لَمَا احْتَمَلَهُ جَنَانُکُمْ، إِنَّ اسْمَ اللَّهِ الْأَعْظَمَ عَلَی اثْنَیْنِ وَ سَبْعِینَ حَرْفاً وَ کَانَ عِنْدَ آصَفَ‌بْنِ‌بَرْخِیَا حَرْفٌ وَاحِدٌفَتَکَلَّمَ بِهِ فَخَسَفَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ الْأَرْضَ مَا بَیْنَهُ وَ بَیْنَ عَرْشِ بِلْقِیسَ حَتَّی تَنَاوَلَ السَّرِیرَ ثُمَّ عَادَتِ الْأَرْضُ کَمَا کَانَتْ أَسْرَعَ مِنْ طَرْفِ النَّظَرِ وَ عِنْدَنَا نَحْنُ وَ اللَّهِ اثْنَانِ وَ سَبْعُونَ حَرْفاً وَ حَرْفٌ وَاحِدٌ عِنْدَ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ اسْتَأْثَرَ بِهِ فِی عِلْمِ الْغَیْبِ وَ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّهًَْ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ عَرَفَنَا مَنْ عَرَفَنَا وَ أَنْکَرَنَا مَنْ أَنْکَرَنَا.

امام علی (علیه السلام)- امام حسن (علیه السلام) از پدر بزرگوار خود خواست فضل و کرامتی که خدا به او عطا کرده را نشانش دهد. حدیث را ذکر می‌کند تا اینکه می‌فرماید: امیرالمؤمنین (علیه السلام) به باد امر کرد، باد ما را به کوه [ق] برد. وقتی به آنجا رسیدیم، ناگهان کوهی از زمرّد سبز دیدیم که فرشته‌ای به شکل عقاب بر روی آن وجود داشت. وقتی نگاه او به امیرالمؤمنین (علیه السلام) افتاد؛ گفت: «سلام بر تو ای وصیّ و جانشین رسول پروردگار جهانیان و خلیفه‌ی او، آیا اجازه می‌دهی سؤالی بپرسم»؟ امام (علیه السلام) پاسخ سلام او را داد و فرمود: «اگر می‌خواهی بپرس و اگر خواستی من بگویم که می‌خواهی درباره‌ی چه چیزی از من سؤال کنی»؟ فرشته گفت: «شما بگویید ای امیرالمؤمنین (علیه السلام)»! امام (علیه السلام) فرمود: «می‌خواستی از من اجازه بگیری تا خضر (علیه السلام) را ملاقات کنی». فرشته گفت: «آری چنین است»! فرمود: «به تو اجازه دادم». فرشته بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم گفت و به سرعت رفت. مقداری در آنجا راه رفتیم و فرشته بعد از زیارت خضر (علیه السلام)، به‌جای خود برگشت. سلمان (رحمة الله علیه) گفت: «ای امیرالمؤمنین (علیه السلام)! می‌بینم که آن فرشته تنها با اجازه‌ی شما خضر (علیه السلام) را ملاقات کرده است»؟ امام (علیه السلام) فرمود: خدا همان کسی است که آسمان‌ها را، بدون ستون‌هایی که برای شما دیدنی باشد، برافراشت. (رعد/۲) هریک از این ملائکه بدون اذن من لحظه‌ای از جای خود تکان نمی‌خورند، شأن و منزلت پسرم حسن (علیه السلام) و بعد از او پسرم حسین (علیه السلام) و سپس نُه فرزند از نسل حسین (علیه السلام) نیز همین است که نهمین نفر آن‌ها قائم آل محمّد (است». پرسیدم: «نام ملک موکّل بر کوه ق چیست»؟ فرمود: «ترجائیل». پرسیدیم: «ای امیرالمؤمنین (علیه السلام)! چگونه هر شب به اینجا می‌آیید و برمی‌گردید»؟ فرمود: «همان‌گونه که شما را اینجا آوردم. سوگند به آن که دانه را شکافت و نسیم را آفرید! من چیزهایی از ملکوت آسمان‌ها و زمین می‌دانم، که قلب شما طاقت دانستن و تحمّل یکی از آن را ندارد. اسم اعظم خداوند عزّوجلّ هفتادوسه حرف دارد. آصف‌بن‌برخیا تنها یک حرف از آن را می‌دانست. وقتی خدا را با آن حرف خواند، خداوند فاصله‌ی ما بین او و تخت بلقیس را فرو برده و فاصله را از بین برد تا او تخت بلقیس را برداشت. پس زمین در چشم بر هم زدنی دوباره به حالت اوّل خود برگشت. به خدا سوگند! نودودو حرف از آن را ما می‌دانیم و تنها یک حرف در علم غیب را خداوند به خود اختصاص داده که جز خداوند بلند مرتبه و عظیم، هیچ قدرت و توانی وجود ندارد و همه متّکی به او هستند. آن‌کس که خواست، ما را شناخت و آن‌کس‌که خواست، ما را انکار و تکذیب کرد. [آنان که باید ما را بشناسند، شناخته‌اند].

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۵، ص۱۰
البرهان
۹
(ق/ ۱)

الرّسول (صلی الله علیه و آله)- سُئِلَ النَّبِیُّ (صلی الله علیه و آله) عَنِ الْقَافِ وَ مَا خَلْفَهُ قَالَ خَلْفَهُ سَبْعُونَ أَرْضاً مِنْ ذَهَبٍ وَ سَبْعُونَ أَرْضاً مِنْ فِضَّهًٍْ وَ سَبْعُونَ أَرْضاً مِنْ مِسْکٍ خَلْفَهُ سَبْعُونَ أَرْضاً سُکَّانُهَا الْمَلَائِکَهًُْ لَا یَکُونُ فِیهَا حَرٌّ وَ لَا بَرْدٌ وَ طُولُ کُلِّ أَرْضٍ مَسِیرَهًُْ عَشَرَهًِْ ألف سَنَهًٍْ قِیلَ وَ مَا خَلْفَ الْمَلَائِکَهًِْ قَالَ حِجَابٌ مِنْ ظُلْمَهًٍْ قِیلَ وَ مَا خَلْفَهُ قَالَ حِجَابٌ مِنْ رِیحٍ قِیلَ وَ مَا خَلْفَهُ قَالَ حِجَابٌ مِنْ نَارٍ قِیلَ وَ مَا خَلْفَهُ قَالَ حَیَّهًٌْ مُحِیطَهًٌْ بِالدُّنْیَا کُلِّهَا تُسَبِّحُ اللَّهَ إِلَی یَوْمِ الْقِیَامَهًِْ وَ هِیَ مَلِکُ الْحَیَّاتِ کُلِّهَا قِیلَ وَ مَا خَلْفَهُ قَالَ حِجَابٌ مِنْ نُورٍ قِیلَ وَ مَا خَلْفَهُ قَالَ عِلْمُ اللَّهِ وَ قَضَاؤُهُ وَ سُئِلَ (صلی الله علیه و آله) عَنْ عَرْضِ قَافٍ وَ طَوْلِهِ وَ اسْتِدَارَتِهِ فَقَالَ عَرْضُهُ مَسِیرَهًُْ أَلْفِ سَنَهًٍْ مِنْ یَاقُوتٍ أَحْمَرَ قَضِیبُهُ مِنْ فِضَّهًٍْ بَیْضَاءَ وَ زُجُّهُ مِنْ زُمُرُّدَهًٍْ خَضْرَاءَ لَهُ ثَلَاثُ ذَوَائِبَ مِنْ نُورٍ ذُؤَابَهًٌْ بِالْمَشْرِقِ وَ ذُؤَابَهًٌْ بِالْمَغْرِبِ وَ الْأُخْرَی فِی وَسَطِ السَّمَاءِ عَلَیْهَا مَکْتُوبٌ ثَلَاثَهًُْ أَسْطُرٍ الْأَوَّلُ بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ الثَّانِی الْحَمْدُ لِلهِ رَبِّ الْعالَمِینَ الثَّالِثُ لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللهُ.

پیامبر (صلی الله علیه و آله)- از پیغمبر (صلی الله علیه و آله) در مورد قاف و پشت قاف پرسیدند. فرمود: «در پس آن هفتاد سرزمین طلا و هفتاد سرزمین نقره است. هفتاد زمین از مشک که در پس آن هفتاد زمین پر فرشته است که نه گرم و نه سرد است. در ازای هر زمین هزار سال راه است». پرسیدند: «از پس فرشته‌ها چیست»؟ فرمود: «پرده‌ای از تاریکی». گفتند: «پشت آن چیست»؟ فرمود: «پرده‌ای از باد». پرسیدند: «پشتش چیست»؟ فرمود: «پرده‌ای از آتش». گفتند: «در پس آن چیست»؟ فرمود: «ماری گرد همه جهان که تا روز قیامت خدا را تسبیح می‌گوید و پادشاه همه مارها است». پرسیدند: «در پس آن چیست»؟ فرمود: «پرده‌ای از نور». گفتند: «در پس آن چیست»؟ فرمود: «دانش و قضای خدا». از پهنا و درازا و گردی قاف پرسش شد. فرمود: «هزار سال پهنا دارد که از یاقوت سرخ است، تنهاش از نقره‌ی سپید و انتهای آن از زمرّد سبز و سه شاخه از نور دارد؛ یکی در مشرق و یکی در مغرب و دیگری در میان آسمان که بر آن سه سطر نگاشته است: بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ؛ الْحَمْدُ لِلهِ رَبِّ الْعالَمِینَ؛ لا إِلهَ إِلَّا اللهُ، مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللهِ».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۵، ص۱۲
بحرالعرفان، ج۱۵، ص۱۰۸

آیه بَلْ عَجِبُوا أَنْ جاءَهُمْ مُنْذِرٌ مِنْهُمْ فَقالَ الْكافِرُونَ هذا شَيْءٌ عَجِيبٌ [2]

آن‌ها تعجّب كردند كه پيامبرى انذارگر از ميان خودشان به سراغ آن‌ها آمده [و‌ سخن از معاد مى‌گويد] و كافران گفتند: اين چيز شگفت‎آورى است!

۱
(ق/ ۲)

علی‌بن‌إبراهیم (رحمة الله علیه)- بَلْ عَجِبُوا یَعْنِی قُرَیْشاً أَنْ جاءَهُمْ مُنْذِرٌ مِنْهُمْ یَعْنِی رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) فَقالَ الْکافِرُونَ هذا شَیْءٌ عَجِیب.

علیّ‌بن‌ابراهیم (رحمة الله علیه)- بَل‌عَجِبُوا منظور قریش است. أَن جَاءهُمْ مُنذِرٌ مِّنْهُمْ یعنی رسول خدا (صلی الله علیه و آله) و کافران گفتند: این چیز شگفت‎آوری است!.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۵، ص۱۲
بحارالأنوار، ج۷، ص۴۵/ القمی، ج۲، ص۳۲۳/ نورالثقلین/ البرهان

آیه أَ إِذا مِتْنا وَ كُنّا تُراباً ذالِكَ رَجْعٌ بَعِيدٌ [3]

آيا هنگامى‌كه مُرديم و خاك شديم [دوباره به زندگى باز مى‌گرديم]؟! اين بازگشتى است بعيد!

سبب نزول

۱
(ق/ ۳)

علی‌بن‌إبراهیم (رحمة الله علیه)- نَزَلَتْ فِی أُبَیِّ‌بْنِ‌خَلَفٍ قَالَ لِأَبِی‌جَهْلٍ تَعَالَ إِلَیَّ لِأُعْجِبَکَ مِنْ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) ثُمَّ أَخَذَ عَظْماً فَفَتَّهُ ثُمَّ قَالَ یَزْعُمُ مُحَمَّدٌ (صلی الله علیه و آله) أَنَّ هَذَا یُحْیَا فَقَالَ اللَّهُ بَلْ کَذَّبُوا بِالْحَقِ لَمَّا جاءَهُمْ.

علیّ‌بن‌ابراهیم (رحمة الله علیه)- این آیه در مورد ابیّ‌بن‌خلف نازل شد که به ابوجهل گفت: «به نزد من بیا تا تو را درباره‌ی محمّد (صلی الله علیه و آله) به تعجّب وادارم»! سپس استخوانی را گرفت و آن را ریز کرد و سپس گفت: «محمّد (صلی الله علیه و آله) می‌پندارد که این استخوان زنده می‌شود»! پس خدای متعال فرمود: بَل کَذَّبُوا بِالحَقِّ لمَّا جَاءهُمْ.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۵، ص۱۴
بحارالأنوار، ج۷، ص۴۵/ القمی، ج۲، ص۳۲۳/ نورالثقلین

آیا هنگامی‌که مُردیم و خاک شدیم [دوباره به زندگی باز می‌گردیم]؟! این بازگشتی است بعید

۱ -۱
(ق/ ۳)

أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- وَ أَمَّا احْتِجَاجُهُ عَلَی الْمُلْحِدِینَ فِی دِینِهِ وَ کِتَابِهِ وَ رُسُلِهِ فَإِنَّ الْمُلْحِدِینَ أَقَرُّوا بِالْمَوْتِ وَ لَمْ یُقِرُّوا بِالْخَالِقِ فَأَقَرُّوا بِأَنَّهُمْ لَمْ یَکُونُوا ثُمَّ کَانُوا قَالَ اللَّهُ تَعَالَی: ق وَ الْقُرْآنِ الْمَجِیدِ إِلَی قَوْلِهِ بَعِید.

امام علی (علیه السلام)- امّا احتجاج خدا علیه ملحدان در دین و کتاب و رسولان اوست. زیرا ملحدان به مرگ اقرار کردند امّا به خالق اقرار نکردند؛ در آن هنگام اقرار کردند به اینکه نبودند و سپس هستی پیدا کردند. خداوند متعال فرمود: ق وَ الْقُرْءَانِ الْمَجِیدِ* بَلْ عجَبُواْ أَن جَاءَهُم مُّنذِرٌ مِّنْهُمْ فَقَالَ الْکَافِرُونَ هَذَا شَی‌ْءٌ عجَیبٌ* أَ ءِذَا مِتْنَا وَ کُنَّا تُرَابًا ذَالِکَ رَجْعُ بَعِید.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۵، ص۱۴
بحارالأنوار، ج۷، ص۴۳/ بحارالأنوار، ج۹۰، ص۳۳؛ «بتفاوت»
۱ -۲
(ق/ ۳)

أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- وَ أَمَّا الرَّدُّ عَلَی الدَّهْرِیَّهًِْ‌الَّذِینَ یَزْعُمُونَ أَنَّ الدَّهْرَ لَمْ یَزَلْ أَبَداً عَلَی حَالٍ وَاحِدَهًٍْ وَ أَنَّهُ مَا مِنْ خَالِقٍ وَ لَا مُدَبِّرٍ وَ لَا صَانِعٍ وَ لَا بَعْثٍ وَ لَا نُشُورٍ قَالَ تَعَالَی حِکَایَهًًْ لِقَوْلِهِمْ وَ قالُواما هِیَ إِلَّا حَیاتُنَا الدُّنْیا نَمُوتُ وَ نَحْیا وَ ما یُهْلِکُنا إِلَّا الدَّهْرُ وَ ما لَهُمْ بِذلِکَ مِنْ عِلْمٍ. وَ قالُوا أَ إِذا کُنَّا عِظاماً وَ رُفاتاً أَ إِنَّا لَمَبْعُوثُونَ خَلْقاً جَدِیداً قُلْ کُونُوا حِجارَةً أَوْ حَدِیداً أَوْ خَلْقاً مِمَّا یَکْبُرُ فِی صُدُورِکُمْفَسَیَقُولُونَ مَنْ یُعِیدُنا قُلِ الَّذِی فَطَرَکُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ مِثْلُ هَذَا فِی الْقُرْآنِ کَثِیرٌ وَ ذَلِکَ رَدٌّ عَلَی مَنْ کَانَ فِی حَیَاهًِْ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) یَقُولُ هَذِهِ الْمَقَالَهًَْ مِمَّنْ أَظْهَرَ لَهُ الْإِیمَانَ وَ أَبْطَنَ الْکُفْرَ وَ الشِّرْکَ وَ بَقُوا بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) وَ کَانُوا سَبَبَ هَلَاکِ الْأُمَّهًِْ فَرَدَّ اللَّهُ تَعَالَی بِقَوْلِهِ یا أَیُّهَا النَّاسُ إِنْ کُنْتُمْ فِی رَیْبٍ مِنَ الْبَعْثِ فَإِنَّا خَلَقْناکُمْ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ إِلَی قَوْلِهِ سُبْحَانَهُ: لِکَیْلا یَعْلَمَ مِنْ بَعْدِ عِلْمٍ شَیْئاً ثُمَّ ضَرَبَ لِلْبَعْثِ وَ النُّشُورِ مَثَلًا. فَقَالَ تَعَالَی: وَ تَرَی الْأَرْضَ هامِدَةً فَإِذا أَنْزَلْنا عَلَیْهَا الْماءَ اهْتَزَّتْ وَ رَبَتْ إِنَّ الَّذِی أَحْیاها لَمُحْیِ الْمَوْتی وَ مَا جَرَی ذَلِکَ ... قَوْلُهُ سُبْحَانَهُ فِی سُورَهًِْ‌ق رَدّاً عَلَی مَنْ قَالَ أَ إِذا مِتْنا وَ کُنَّا تُراباً ذلِکَ رَجْعٌ بَعِیدقَدْ عَلِمْنا ما تَنْقُصُ الْأَرْضُ مِنْهُم.

امام علی (علیه السلام)- امّا ردّ بر دهریّون که تصوّر می‌کنند روزگار همیشه در یک حال است و هیچ خالق و مدبّر و صانع و بعث و حیات پس از مرگی وجود ندارد، خداوند متعال کلام آن‌ها را این‌گونه بیان می‌کند: ما هِیَ إِلَّا حَیاتُنَا الدُّنْیا نَمُوتُ وَ نَحْیا وَ ما یُهْلِکُنا إِلَّا الدَّهْرُ وَ ما لَهُمْ بِذلِکَ مِنْ عِلْمٍ؛ آن‌ها گفتند: چیزی جز همین زندگی دنیا در کار نیست؛ گروهی از ما می‌میرد و گروهی جای آن‌ها را می‌گیرند و جز طبیعت و روزگار ما را هلاک نمی‌کند، آن‌ها به این سخن که می‌گویند، یقین ندارند، (جاثیه/۲۴) و گفتند: آیا هنگامی‌که ما استخوان‌های پوسیده و پراکنده‌ای شدیم دگر بار آفرینش تازه‌ای خواهیم یافت؟ بگو شما سنگ و آهن باشید یا هر مخلوقی که در نظر شما از این هم سخت‌تر است [باز خدا قادر است شما را به زندگی مجدّد بازگرداند] آن‌ها به‌زودی می‌گویند: چه کسی ما را باز می‌گرداند؟ بگو همان کسی‌که روز نخست شما را آفرید، (اسراء/۵۱ -۴۹) که امثال آن در قرآن فراوان است. و این ردّ بر سخن کسی است که در زمان حیات رسول خدا (صلی الله علیه و آله) این سخن را می‌گفت و کفر و شرک خود را در درون مخفی کرده و ادّعای ایمان می‌کرد که پس از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) باقی مانده و سبب هلاکت امّت شدند، خداوند متعال با این سخن در مقابل او دلیل می‌آورد: ای مردم اگر در رستاخیز شک دارید [به این نکته توجّه کنید که] ما شما را از خاک آفریدیم سپس از نطفه (حج/۵) ... سپس برای مبعوث شدن و زندگی پس از مرگ مثالی آورده و می‌فرماید: وَ تَرَی الْأَرْضَ هامِدَةً؛ زمین را [در فصل زمستان] خشک و مرده می‌بینی ... (حج/۵) مانند این در قرآن آمده‎ است و خداوند سبحان در سوره ق در ردّ بر این افراد چنین می‌فرماید: أَ إِذا مِتْنا وَ کُنَّا تُراباً ذلِکَ رَجْعٌ بَعِیدٌ قَدْ عَلِمْنا ما تَنْقُصُ الْأَرْضُ مِنْهُمْ ... وَ أَحْیَیْنا بِهِ بَلْدَةً مَیْتاً کَذلِکَ الْخُرُوجُ. این آیه و امثال آن رد بر دهریّون و ملاحده است که انکار مبعوث‌شدن و حیات پس از مرگ را می‌کنند.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۵، ص۱۴
بحارالأنوار، ج۹۰، ص۳۷
۱ -۳
(ق/ ۳)

علی‌بن‌إبراهیم (رحمة الله علیه)- رِزْقاً لِلْعِبادِ وَ أَحْیَیْنا بِهِ بَلْدَةً مَیْتاً کَذلِکَ الْخُرُوجُ، جَوَابٌ لِقَوْلِهِمْ أَ إِذا مِتْنا وَ کُنَّا تُراباً ذلِکَ رَجْعٌ بَعِیدٌ فَقَالَ اللَّهُ کَمَا أَنَ الْمَاءَ إِذَا أَنْزَلْنَاهُ مِنَ السَّمَاءِ فَیَخْرُجُ النَّبَاتُ کَذَلِکَ أَنْتُمْ تَخْرُجُونَ مِنَ الْأَرْضِ.

علیّ‌بن‌ابراهیم (رحمة الله علیه)- رِزْقًا للعِبَادِ و أَحْیَیْنَا بِهِ بَلدَةً مَّیْتًا کَذَلکَ الخُرُوجُ؛ [این پاسخی است] برای سخن کافران که گفتند: أَئِذَا مِتْنَا و کُنَّا تُرَابًا ذَلکَ رَجْعٌ بَعِیدٌ یعنی خداوند می‌فرماید: «همان‌گونه که آب را از آسمان نازل کرده و با آن از زمین گیاه می‌رویانیم، به همین شکل از زمین بیرون آورده می‌شوید».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۵، ص۱۴
بحارالأنوار، ج۷، ص۴۵/ البرهان

آیه قَدْ عَلِمْنا ما تَنْقُصُ الْأَرْضُ مِنْهُمْ وَ عِنْدَنا كِتابٌ حَفِيظٌ [4]

ولى ما آنچه را زمين از بدن آن‌ها مى‌كاهد؛ مى‌دانيم [و همه‌ی ذرّات آن را گردآورى مى‌كنيم] و نزد ما كتابى است كه همه چيز در آن محفوظ است.

آیه بَلْ كَذَّبُوا بِالْحَقِّ لَمّا جاءَهُمْ فَهُمْ فِي أَمْرٍ مَرِيجٍ [5]

آن‌ها حق را هنگامى‌كه به سراغشان آمد تكذيب‌كردند؛ از اين‌رو پيوسته در كار آشفته خود متحيّرند.

۱
(ق/ ۵)

أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- بُنِیَ الْکُفْرُ عَلَی أَرْبَعِ دَعَائِمَ الْفِسْقِ وَ الْغُلُوِّ وَ الشَّکِّ وَ الشُّبْهَهًِْ ... وَ الْغُلُوُّ عَلَی أَرْبَعِ شُعَبٍ عَلَی التَّعَمُّقِ بِالرَّأْیِ وَ التَّنَازُعِ فِیهِ وَ الزَّیْغِ وَ الشِّقَاقِ فَمَنْ تَعَمَّقَ لَمْ یُنِبْ إِلَی الْحَقِّ وَ لَمْ یَزْدَدْ إِلَّا غَرَقاً فِی الْغَمَرَاتِ وَ لَمْ تَنْحَسِرْ عَنْهُ فِتْنَهًٌْ إِلَّا غَشِیَتْهُ أُخْرَی وَ انْخَرَقَ دِینُهُ فَهُوَ یَهْوِی فِی أَمْرٍ مَرِیج.

امام علی (علیه السلام)- ای فرزندم کفر نیز چهار پایه دارد؛ فسق، غلوّ (گزافه‌گویی و بلندپروازی)، شکّ و شبهه (شک، تردید و دودلی است و شبهه، خلط حق و باطل). غلوّ [و گزافه‌طلبی] بر چهار بخش است: خرده‌گیری، ستیزه‌جویی، کج‌دلی و سرسختی. پس هرکه خرده‌گیری کند [و در پی اوهام بخواهد موشکافی نماید] به حق راه نیابد و جز غرقه‌شدن در گرداب‌ها بهره‌ای نبرد. از فتنه‌ای فارغ نشود مگر آنکه گرفتار فتنه‌ای دیگر شود. او در کار آشفته خود متحیّر فرو رفته است.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۵، ص۱۶
الکافی، ج۲، ص۳۹۱
۲
(ق/ ۵)

علی‌بن‌إبراهیم (رحمة الله علیه)- هُمْ فِی أَمْرٍ مَرِیجٍ یَعْنِی مُخْتَلَف.

علیّ‌بن‌ابراهیم (رحمة الله علیه)- هُمْ فِی أَمْرٍ مَّرِیجٍ یعنی سرگردان و دچار اختلاف هستید.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۵، ص۱۶
بحارالأنوار، ج۷، ص۴۵/ نورالثقلین/ البرهان

آیه أَ فَلَمْ يَنْظُرُوا إِلَى السَّماءِ فَوْقَهُمْ كَيْفَ بَنَيْناها وَ زَيَّنّاها وَ ما لَها مِنْ فُرُوجٍ [6]

آيا آنان به آسمان بالاى سرشان نگاه نكردند كه چگونه ما آن را بنا كرده‌ايم و چگونه آن را [به‌وسيله‌ی ستارگان] زينت بخشيده‌ايم و هيچ شكاف و شكستى در آن نيست؟!

۱
(ق/ ۶)

علی‌بن‌إبراهیم (رحمة الله علیه)- ثُمَّ احْتَجَّ عَلَیْهِمْ وَ ضَرَبَ لِلْبَعْثِ وَ النُّشُورِ مَثَلًا فَقَالَ أَ فَلَمْ یَنْظُرُوا إِلَی السَّماءِ فَوْقَهُمْ.

علیّ‌بن‌ابراهیم (رحمة الله علیه)- سپس خداوند برای آن‌ها برهان و دلیل می‌آورد و معاد و رستاخیز را برایشان با مثال اثبات می‌کند و می‌فرماید: أَفَلمْ یَنظُرُوا إِلی السَّمَاء فَوقَهُمْ کَیْفَ بَنَیْنَاهَا وزَیَّنَّاهَا ومَا لهَا مِن فُرُوجٍ.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۵، ص۱۶
بحارالأنوار، ج۷، ص۴۵/ البرهان

آیه وَ الْأَرْضَ مَدَدْناها وَ أَلْقَيْنا فِيها رَواسِيَ وَ أَنْبَتْنا فِيها مِنْ كُلِّ زَوْجٍ بَهِيجٍ [7]

و زمين را گسترش داديم و در آن كوه‌هايى عظيم و استوار افكنديم و از هر نوع گياه بهجت‌انگيز در آن رويانديم.

۱
(ق/ ۷)

علی‌بن‌إبراهیم (رحمة الله علیه)- وَ أَنْبَتْنا فِیها مِنْ کُلِّ زَوْجٍ بَهِیجٍ أی حسن تَبْصِرَهًْ.

علیّ‌بن‌ابراهیم (رحمة الله علیه)- و أَنبَتْنَا فِیهَا مِن کُل زَوجٍ بَهِیجٍ یعنی زیبا و نیکو.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۵، ص۱۶
البرهان

آیه تَبْصِرَةً وَ ذِكْرى لِكُلِّ عَبْدٍ مُنِيبٍ [8]

تا سبّب بينايى و يادآورى براى هر بنده‌ی توبه‌كارى باشد!

آیه وَ نَزَّلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً مُبارَكاً فَأَنْبَتْنا بِهِ جَنّاتٍ وَ حَبَّ الْحَصِيدِ [9]

و از آسمان، آبى پر بركت نازل كرديم و به‌وسيله‌ی آن باغ‌ها و دانه‌هايى را كه درو مى‌كنند رويانديم.

۱
(ق/ ۹)

الباقر (علیه السلام)- وَ نَزَّلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً مُبارَکاً قَالَ لَیْسَ مِنْ مَاءٍ فِی الْأَرْضِ إِلَّا وَ قَدْ خَالَطَهُ مَاءُ السَّمَاءِ.

امام باقر (علیه السلام)- و نَزَّلنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً مُّبَارَکًا، با هر آبی که در زمین هست، مقداری از آب آسمان آمیخته شده است.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۵، ص۱۸
الکافی، ج۶، ص۳۸۷/ وسایل الشیعهًْ، ج۲۵، ص۲۶۵/ نورالثقلین/ البرهان؛ «انزلنا» بدل «نزلنا»/ بحارالأنوار، ج۶۳، ص۴۴۶
۲
(ق/ ۹)

أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- أَنَّ رَجُلًا قَالَ لَهُ إِنِّی مُوجَعٌ بَطْنِی فَقَالَ أَلَکَ زَوْجَهًٌْ قَالَ نَعَمْ قَالَ اسْتَوْهِبْ مِنْهَا شَیْئاً مِنْ مَالِهَا طَیِّبَهًًْ بِهِ نَفْسُهَا ثُمَّ اشْتَرِ بِهِ عَسَلًا ثُمَّ اسْکُبْ عَلَیْهِ مِنْ مَاءِ السَّمَاءِ ثُمَّ اشْرَبْهُ فَإِنِّی سَمِعْتُ اللَّهَ سُبْحَانَهُ یَقُولُ فِی کِتَابِهِ: وَ نَزَّلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً مُبارَکاً وَ قَالَ یَخْرُجُ مِنْ بُطُونِها شَرابٌ مُخْتَلِفٌ أَلْوانُهُ فِیهِ شِفاءٌ لِلنَّاسِ وَ قَالَ فَإِنْ طِبْنَ لَکُمْ عَنْ شَیْءٍ مِنْهُ نَفْساً فَکُلُوهُ هَنِیئاً مَرِیئاً وَ إِذَا اجْتَمَعَتِ الْبَرَکَهًُْ وَ الشِّفَاءُ وَ الْهَنِیءُ الْمَرِیءُ شُفِیتَ إِنْ شَاءَ اللَّهُ تَعَالَی قَالَ فَفَعَلَ فَشُفِیَ.

امام علی (علیه السلام)- مردی به امیرالمؤمنین (علیه السلام) گفت: «دلم درد دارد». فرمود: «زن داری»؟ گفت: «آری»! فرمود: «چیزی از مالش با رضایتش بخشش‌گیر و با آن عسل بخر و بر آن آب باران بریز و آن را بنوش که من شنیدم خدای سبحان در قرآنش می‌فرماید: از درون شکم آن‌ها، نوشیدنی با رنگ‌های مختلف خارج می‌شود که در آن، شفا برای مردم است. (نحل/۶۹) و هم فرمود: [ولی] اگر آن‌ها چیزی از آن را با رضایت خاطر به شما ببخشند، حلال و گوارا مصرف کنید!. (نساء/۴) و چون برکت و درمان و خوشی و گوارایی گرد آیند درمان یابی.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۵، ص۱۸
وسایل الشیعهًْ، ج۲۵، ص۱۰۰/ بحارالأنوار، ج۵۹، ص۱۷۷/ عوالی اللآلی، ج۲، ص۱۳۲/ العیاشی، ج۱، ص۲۱۸ ووسایل الشیعهًْ، ج۲۱، ص۲۸۵ و مکارم الأخلاق، ص۴۰۷؛ «بتفاوت لفظی»/ بحارالأنوار، ج۶۳، ص۲۸۹؛ «قال ففعل فشفی» محذوف/ الدعوات، ص۱۸۴/ فقه القرآن، ج۲، ص۲۸۵
بیشتر