آیه بَلْ كَذَّبُوا بِالْحَقِّ لَمّا جاءَهُمْ فَهُمْ فِي أَمْرٍ مَرِيجٍ [5]
آنها حق را هنگامىكه به سراغشان آمد تكذيبكردند؛ از اينرو پيوسته در كار آشفته خود متحيّرند.
أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- بُنِیَ الْکُفْرُ عَلَی أَرْبَعِ دَعَائِمَ الْفِسْقِ وَ الْغُلُوِّ وَ الشَّکِّ وَ الشُّبْهَهًِْ ... وَ الْغُلُوُّ عَلَی أَرْبَعِ شُعَبٍ عَلَی التَّعَمُّقِ بِالرَّأْیِ وَ التَّنَازُعِ فِیهِ وَ الزَّیْغِ وَ الشِّقَاقِ فَمَنْ تَعَمَّقَ لَمْ یُنِبْ إِلَی الْحَقِّ وَ لَمْ یَزْدَدْ إِلَّا غَرَقاً فِی الْغَمَرَاتِ وَ لَمْ تَنْحَسِرْ عَنْهُ فِتْنَهًٌْ إِلَّا غَشِیَتْهُ أُخْرَی وَ انْخَرَقَ دِینُهُ فَهُوَ یَهْوِی فِی أَمْرٍ مَرِیج.
امام علی (علیه السلام)- ای فرزندم کفر نیز چهار پایه دارد؛ فسق، غلوّ (گزافهگویی و بلندپروازی)، شکّ و شبهه (شک، تردید و دودلی است و شبهه، خلط حق و باطل). غلوّ [و گزافهطلبی] بر چهار بخش است: خردهگیری، ستیزهجویی، کجدلی و سرسختی. پس هرکه خردهگیری کند [و در پی اوهام بخواهد موشکافی نماید] به حق راه نیابد و جز غرقهشدن در گردابها بهرهای نبرد. از فتنهای فارغ نشود مگر آنکه گرفتار فتنهای دیگر شود. او در کار آشفته خود متحیّر فرو رفته است.
علیبنإبراهیم (رحمة الله علیه)- هُمْ فِی أَمْرٍ مَرِیجٍ یَعْنِی مُخْتَلَف.
علیّبنابراهیم (رحمة الله علیه)- هُمْ فِی أَمْرٍ مَّرِیجٍ یعنی سرگردان و دچار اختلاف هستید.