آیه وَ قالُوا لِجُلُودِهِمْ لِمَ شَهِدْتُمْ عَلَيْنا قالُوا أَنْطَقَنَا اللهُ الَّذي أَنْطَقَ كُلَّ شَيْءٍ وَ هُوَ خَلَقَكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ [21]
آنها به پوستهاى خود مىگويند: «چرا برضدّ ما گواهى داديد»؟! جواب مىدهند: «همان خدايى كه هرموجودى را به سخن در آورده ما را گويا ساخته [تا حقايق را بازگو كنيم]؛ و او شما را نخستينبار آفريد، و بهسوى او بازگردانده مىشويد».
الصّادق (علیه السلام)- فَإِنَّهَا نَزَلَتْ فِی قَوْمٍ یَعْرِضُ عَلَیْهِمْ أَعْمَالُهُمْ فَیُنْکِرُونَهَا فَیَقُولُونَ مَا عَمِلْنَا مِنْهَا شَیْئاً فَیَشْهَدُ عَلَیْهِمُ الْمَلَائِکَهًُْ الَّذِینَ کَتَبُوا عَلَیْهِمْ أَعْمَالَهُمْ فَقَالَ الصَّادِقُ (علیه السلام) فَیَقُولُونَ لِلَّهِ یَا رَبِّ هَؤُلَاءِ مَلَائِکَتُکَ یَشْهَدُونَ لَکَ ثُمَّ یَحْلِفُونَ بِاللَّهِ مَا فَعَلُوا مِنْ ذَلِکَ شَیْئاً منها و هو قول الله یَوْمَ یَبْعَثُهُمُ اللهُ جَمیعاً فَیَحْلِفُونَ لَهُ کَما یَحْلِفُونَ لَکُم وَ هُمُ الَّذِینَ غَصَبُوا أَمِیرَالْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) فَعِنْدَ ذَلِکَ یَخْتِمُ اللَّهُ عَلَی أَلْسِنَتِهِم و یَنْطِقُ جَوَارِحُهُمْ فَیَشْهَدُ السَّمْعُ بِمَا سَمِعَ مِمَّا حَرَّمَ اللَّهُ وَ یَشْهَدُ الْبَصَرُ بِمَا نَظَرَ بِهِ إِلَی مَا حَرَّمَ اللَّهُ وَ تَشْهَدُ الْیَدَانِ بِمَا أَخَذَتَا وَ تَشْهَدُ الرِّجْلَانِ بِمَا سَعَتَا مِمَّا حَرَّمَ اللَّهُ وَ تَشْهَدُ الْفَرْجُ بِمَا ارْتَکَبَتْ مِمَّا حَرَّمَ اللَّهُ ثُمَّ أَنْطَقَ اللَّهُ أَلْسِنَتَهُمْ فَیَقُولُونَ هُمْ لِجُلُودِهِم لِمَ شَهِدْتُمْ عَلَیْنا فَیَقُولُونَ أَنْطَقَنَا اللهُ الَّذِی أَنْطَقَ کُلَّ شَیْءٍ وَ هُوَ خَلَقَکُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ إِلَیْهِ تُرْجَعُون.
امام صادق (علیه السلام)- این آیه دربارهی قومی نازل شده است که اعمالشان بر آنها عرضه میشد امّا آنها را انکار میکردند و میگفتند: «ما چنین اعمالی را انجام ندادهایم». در نتیجه فرشتگانی که اعمالشان را تثبیت میکردند علیه آنها شهادت میدهند. امّا آن افراد در پیشگاه خداوند عرض میکنند: «پروردگارا! اینها فرشتگان تو هستند و به نفع تو شهادت میدهند». سپس به خداوند قسم یاد میکنند که مرتکب چنین اعمالی نشدهاند. این همان فرموده پروردگار است که در آن دربارهی چنین افرادی، چنین بیان فرموده است: [به خاطر بیاورید] روزی را که خداوند همهی آنها را برمیانگیزد، آنها برای خدا نیز سوگند [دروغ] یاد میکنند. (مجادله/۱۸) آنها همان کسانی هستند که حقّ امیرالمؤمنین (علیه السلام) را غصب کردهاند. دراینهنگام خداوند بر دهانهایشان مهر سکوت میزند و اعضای بدنشان شروع به سخنگفتن میکند. گوش به امور حرامی که شنیده است گواهی میدهد. چشم به دیدن اشیایی که خداوند آنها را حرام اعلام کرده بود، اعتراف میکند. دستها به آنچه گرفته بودند؛ پاها به تلاش برای رفتن به مکانهایی که خداوند بر فرد حرام کرده بود و عورت فرد به اعمال حرامی که مرتکب شده بود، اذعان میکنند. دراینهنگام خداوند مهر سکوت را از روی زبانهایشان بر میدارد. در نتیجه آنها خطاب به پوستهایشان میگویند: «لمَ شَهِدتُّمْ عَلینَا قَالوا أَنطَقَنَا اللهُ الذِی أَنطَقَ کُل شَیءٍ و هُو خَلقَکُمْ أَول مَرَّةٍ و إِلیهِ تُرْجَعُونَ».
الصّادق (علیه السلام)- أَنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی فَرَضَ الْإِیمَانَ عَلَی جَوَارِحِ ابْنِآدَمَ (علیه السلام) وَ قَسَّمَهُ عَلَیْهَا ... ثُمَّ نَظَمَ مَا فَرَضَ عَلَی الْقَلْبِ وَ اللِّسَانِ وَ السَّمْعِ وَ الْبَصَرِ فِی آیَهًٍْ أُخْرَی فَقَالَ وَ ما کُنْتُمْ تَسْتَتِرُونَ أَنْ یَشْهَدَ عَلَیْکُمْ سَمْعُکُمْ وَ لا أَبْصارُکُمْ وَ لا جُلُودُکُمْ یَعْنِی بِالْجُلُودِ الْفُرُوجَ وَ الْأَفْخَاذَ.
امام صادق (علیه السلام)- ایمان را بر جوارح فرزندان آدم (علیه السلام) واجب گردانید و آن را بر اعضاء تقسیم فرمود. سپس خداوند آنچه بر قلب و چشم و زبان واجب است، در یک آیه به نظم در آورده و فرموده: وَ ما کُنْتُمْ تَسْتَتِرُونَ أَنْ یَشْهَدَ عَلَیْکُمْ سَمْعُکُمْ وَ لا أَبْصارُکُمْ وَ لا جُلُودُکُمْ که منظور از پوستها، عورتها و رانها است.
ابنعبّاس (رحمة الله علیه)- قالُوا یَعْنِی الْکُفَّارِ لِجُلُودِهِمْ لِمَ شَهِدْتُمْ عَلَیْنا أَی یُعَاتَبُونَ أعضَاءَهُم فَیَقُولُونَ لِمَ شَهِدْتُمْ عَلَیْنا قالُوا أَی فَتَقُولُ جُلُودُهُمْ فِی جوابِهِم أَنْطَقَنَا اللهُ الَّذِی أَنْطَقَ کُلَّ شَیْءٍ أَیْ مِمَّا یَنْطِقَ وَ الْمَعْنَی أَعْطَانَا اللَّهُ آلهًْ النُّطْقِ وَ القُدرَهًَْ عَلَیْهِ وَ تَمَّ الْکَلَامَ ثُمَّ قَالَ سُبْحَانَهُ وَ هُوَ خَلَقَکُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ فِی الْآخِرَهًِْ.
ابنعبّاس ( قالُوا یعنی کافران خواهند گفت؛ لِجُلُودِهِمْ لِمَ شَهِدْتُمْ عَلَیْنا یعنی کافران، اعضای بدن خویش را مورد سرزنش قرار داده و گویند: چرا بر ضدّ ما گواهی دادید؟! قالُوا یعنی پوستهای تنشان در پاسخ آنها میگویند، أَنْطَقَنَا اللهُ الَّذِی أَنْطَقَ کُلَّ شَیْءٍ یعنی [همان خدایی که] هر موجودِ دارای توانِ سخنگفتن [را به سخن در آورده ما را نیز گویا ساخته است]، و معنایش این است که خداوند، وسیلهی سخن گفتن و توانایی بر آن را به ما عنایت کرده است. در اینجا سخنِ اعضای بدن تمام میشود؛ آنگاه خداوند سبحان میفرماید: وَ هُوَ خَلَقَکُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ [بازگشتتان] در روز قیامت [بهسوی اوست].
الباقر (علیه السلام)- وَ لَیْسَتِ الْجَوَارِحُ تَشْهَدُ عَلی مُؤْمِنٍ، إِنَّمَا تَشْهَدُ عَلی مَنْ حَقَّتْ عَلَیْهِ کَلِمَهًُْ الْعَذَابِ، فَأَمَّا الْمُؤْمِنُ فَیُعْطَی کِتَابَهُ بِیَمِینِهِ؛ قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ: مَنْ أُوتِیَ کِتابَهُ بِیَمِینِهِ فَأُولئِکَ یَقْرَؤُنَ کِتابَهُمْ وَ لا یُظْلَمُونَ فَتِیلًا.
امام باقر (علیه السلام)- جوارح برضدّ مؤمن گواهی نمیدهند بلکه برای آن گروهی که مستحقّ عذاب هستند گواهی میدهند و مؤمن نامهی عملش به دست راستش داده میشود. خداوند متعال میفرماید: کسانی که نامهی عملشان به دست راستشان داده شود، آن را [با شادی و سرور] میخوانند و به قدر رشتهی شکاف هستهی خرمایی به آنان ستم نمیشود!. (اسراء/۷۱).
أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- خُتِمَ عَلَی الْأَفْوَاهِ فَلَا تَکَلَّمُ وَ قَدْ تَکَلَّمَتِ الْأَیْدِی وَ شَهِدَتِ الْأَرْجُلُ وَ نَطَقَتِ الْجُلُودُ بِمَا عَمِلُوا {فَ} لا یَکْتُمُونَ اللهَ حَدِیثا.
امام علی (علیه السلام)- [روز قیامت] بر دهانها مُهر نهاده میشود در نتیجه، سخنی نمیگویند و دستها به سخن در میآیند و پاها گواهی میدهند و پوستها در مورد آنچه صاحبانشان انجام دادهاند، به زبان میآیند، هیچ سخنی را از خدا پنهان نتوانند کرد. (نساء/۴۲)
الرّسول (صلی الله علیه و آله)- أَمَا إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ کَمَا أَمَرَکُمْ أَنْ تَحْتَاطُوا لِأَنْفُسِکُمْ وَ أَدْیَانِکُمْ وَ أَمْوَالِکُمْ بِاسْتِشْهَادِ الشُّهُودِ الْعُدُولِ عَلَیْکُمْ فَکَذَلِکَ قَدِ احْتَاطَ عَلَی عِبَادِهِ وَ لَکُمْ فِی اسْتِشْهَادِ الشُّهُودِ عَلَیْهِمْ فَلِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَی کُلِّ عَبْدٍ رُقَبَاءُ مِنْ کُلِّ خَلْقِهِ وَ مُعَقِّباتٌ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ یَحْفَظُونَهُ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ وَ یَحْفَظُونَ عَلَیْهِ مَا یَکُونُ مِنْهُ مِنْ أَعْمَالِهِ وَ أَقْوَالِهِ وَ أَلْفَاظِهِ وَ أَلْحَاظِهِ وَ الْبِقَاعُ الَّتِی تَشْتَمِلُ عَلَیْهِ شُهُودُ رَبِّهِ لَهُ أَوْ عَلَیْهِ وَ اللَّیَالِی وَ الْأَیَّامُ وَ الشُّهُورُ شُهُودُهُ عَلَیْهِ أَوْ لَهُ وَ سَائِرُ عِبَادِ اللَّهِ الْمُؤْمِنِینَ شُهُودُهُ عَلَیْهِ أَوْ لَهُ وَ حَفَظَتُهُ الْکَاتِبُونَ أَعْمَالَهُ شُهُودٌ لَهُ أَوْ عَلَیْهِ فَکَمْ یَکُونُ یَوْمَ الْقِیَامَهًِْ مِنْ سَعِیدٍ بِشَهَادَتِهَا لَهُ وَ کَمْ یَکُونُوا یَوْمَ الْقِیَامَهًِْ مِنْ شَقِیٍّ بِشَهَادَتِهَا عَلَیْهِ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَبْعَثُ یَوْمَ الْقِیَامَهًِْ عِبَادَهُ أَجْمَعِینَ وَ إِمَاءَهُ فَیَجْمَعُهُمْ فِی صَعِیدٍ وَاحِدٍ یَنْفُذُهُمُ الْبَصَرُ وَ یُسْمِعُهُمُ الدَّاعِی وَ یُحْشَرُ اللَّیَالِی وَ الْأَیَّامُ وَ یُسْتَشْهَدُ الْبِقَاعُ وَ الشُّهُورُ عَلَی أَعْمَالِ الْعِبَادِ فَمَنْ عَمِلَ صَالِحاً شَهِدَتْ لَهُ جَوَارِحُهُ وَ بِقَاعُهُ وَ شُهُورُهُ وَ أَعْوَامُهُ وَ سَاعَاتُهُ وَ أَیَّامُهُ وَ لَیَالِی الْجَمْعِ وَ سَاعَاتُهَا وَ أَیَّامُهَا فَیَسْعَدُ بِذَلِکَ سَعَادَهًَْ الْأَبَدِ وَ مَنْ عَمِلَ سُوءاً شَهِدَتْ عَلَیْهِ جَوَارِحُهُ وَ بِقَاعُهُ وَ شُهُورُهُ و أَعْوَامُهُ وَ سَاعَاتُهُ وَ لَیَالِی الْجَمْعِ وَ سَاعَاتُهَا وَ أَیَّامُهَا فَیَشْقَی بِذَلِکَ شَقَاءَ الْأَبَدِ فَاعْمَلُوا لِیَوْمِ الْقِیَامَهًِْ وَ أَعِدُّوا الزَّادَ لِیَوْمِ الْجَمْعِ یَوْمَ التَّنادِ وَ تَجَنَّبُوا الْمَعَاصِیَ فَبِتَقْوَی اللَّهِ یُرْجَی الْخَلَاص.
پیامبر (صلی الله علیه و آله)- همانگونه که خداوند عزّوجلّ به شما فرمان داد تا با گرفتن گواهانی دادگر، برای [حفظِ] جان، دین و داراییهایتان دور اندیشی نمایید، همانسان خود نیز بهعنوان دوراندیشی، [هم] برضدّ بندگان و [هم] به نفع آنان گواهانی بر ایشان گرفته است؛ پس خداوند عزّوجلّ بر هر بندهای، نگاهبانانی از آفریدگانش گمارده است و [برای انسان] مأمورانی است که پیدرپی، از پیشرو، و از پشتسر او را از فرمان خدا [حوادث غیر حتمی] حفظ میکنند. (رعد/۱۱) و مراقب رفتار، گفتار، آنچه بر زبان میآورد و [حتّی] نگاههای مخفیاش هستند. و آن قسمتهایی از زمین که آن بنده را در برگرفته گواهانِ پروردگارش هستند که به نفع یا بر ضدّ او گواهی میدهند؛ و [همچنین شبها، روزها و ماهها گواهانِ خداوند برضدّ او یا به نفعش هستند؛ و [همچنین] دیگر بندگان مؤمن خدا و نیز نگاهبانانی که بر او گماشته شدهاند تا اعمالش را بنگارند [همگی] به نفع او یا برضدّش گواه خواهند بود. پس چه بسیارند کسانی که روز قیامت سعادتمند خواهند شد به خاطر اینکه آن گواهان به نفعشان گواهی خواهند داد؛ و چه فراوانند کسانی که روز قیامت تیرهبخت خواهند شد به خاطر اینکه آن گواهان به ضررشان گواهی خواهند داد. خداوند عزّوجلّ روز قیامت تمام بندگانش از مرد و زن را برانگیخته و در یکجا گرد میآورد، [در آن حال] چشمِ بینندهی خدا آنها را مینگرد و ندادهنده، ندای خویش را به گوش آنها میرساند و شبها و روزها گردآوری شده و از زمینها و ماهها بر اعمال بندگان گواهی خواسته خواهد شد؛ پس هرکس کار نیکی انجام داده باشد اعضای بدنش، مکانهایی که بر آنها گام نهاده، ماهها، سالها، ساعتها، روزها، شبهای جمعه و ساعتها و روزهای جمعهی عمرش به نفع او گواهی خواهند داد و با این گواهیها، او به نیکبختی ابدی خواهد رسید. و هرکس کار بدی انجام داده باشد اعضای بدنش، مکانهایی که بر آنها گام نهاده، ماهها، سالها، ساعتها، شبهای جمعه و ساعتها و روزهای جمعهی عمرش بر ضدّ او گواهی خواهند داد و با این گواهیها، او به بدبختی ابدی گرفتار خواهد شد. پس [ای مردم] برای روز قیامت تلاش نمایید و برای روزی که همهی خلایق در آن روز جمع میشوند، روزی که مردم یکدیگر را [برای نجات خود از عذاب] ندا میدهند [ولی صدایشان به جایی نمیرسد] توشه برگیرید و از نافرمانیها دوری گزینید که تنها با تقوای الهی است که امید رهایی میرود.