آیه حم [1]
حم
الصّادق (علیه السلام)- شِعَارُنَا ... یَوْمِ الْأَحْزَابِ حم لَا یُنْصَرُونَ.
امام صادق (علیه السلام)- شعار و ندای ما [مسلمانان] روز جنگ احزاب چنین بود: «حم، دشمنان یاری نخواهند شد».
الرّسول (صلی الله علیه و آله)- أَنَّ النَّبِیَّ (صلی الله علیه و آله) قَالَ لِعَمِّهِ عَبَّاسٍ یَوْمَ حُنیْنٍ نَاوِلْنِی مِنَ الْبَطْحَاءِ فَأَفْقَهَ اللَّهُ الْبَغْلَهًَْ کَلَامَهُ فَانْخَفَضَتْ بِهِ حَتَّی کَادَ بَطْنُهَا یَمَسُّ الْأَرْضَ فَتَنَاوَلَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) مِنَ الْحَصْبَاءِ فَنَفَخَ فِی وُجُوهِهِمْ وَ قَالَ شَاهَتِ الْوُجُوهُ حم، لَا یُنْصَرُونَ.
پیامبر (صلی الله علیه و آله)- پیغمبر (صلی الله علیه و آله) در روز حنین به عمویش عبّاس (فرمود: «از خاک به من بده»، و خدا سخن ایشان را به استر فهماند و آن حیوان پایین آمد تا نزدیک شد شکمش به زمین رسد، و رسول خدا (صلی الله علیه و آله) مشتی ریگ برگرفت و به چهرهی آنها پاشید و فرمود: «زشت باد این چهرهها حم یاری نخواهند شد»!
أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- احْمِلُوا بِأَجْمَعِکُمْ عَلَیْهِمْ بِسْمِ اللَّهُ حم لَا یُنْصَرُونَ وَ حَمَلَ هُوَ بِنَفْسِهِ وَ الْحَسَنَانِ (علیها السلام).
امام علی (علیه السلام)- امام (علیه السلام) فرمان حمله را صادر کرد و فرمود: «با نام خداوند «حم» همگی بر آنان حمله برید که آنها یاری نخواهند شد! [شکست میخورند]». خود حضرت (علیه السلام) درحالیکه فرزندانش، حسن و حسین (علیها السلام) ایشان را همراهی میکردند حملهور شدند.
الصّادق (علیه السلام)- وَ أَمَّا حم فَمَعْنَاهُ الْحَمِیدُ الْمَجِید.
امام صادق (علیه السلام)- «حم» حمید یعنی ستودهشده و پسندیده و مجید یعنی شریف و بزرگوار.
الباقر (علیه السلام)- عَنْ السَّجَّادِ زَیْنِالعَابِدِینَ (علیه السلام) فِی دُعَاءِ یَوْمِ الفِطْرِ فِی وَصْفِ النَّبِیِّ (صلی الله علیه و آله) وَ قُلْتَ جَلَّ قَوْلُکَ لَهُ حِینَ اخْتَصَصْتَهُ بِمَا سَمَّیْتَهُ مِنَ الْأَسْمَاءِ طه ما أَنْزَلْنا عَلَیْکَ الْقُرْآنَ لِتَشْقی وَ قُلْتَ عَزَّ قَوْلُکَ یس وَ الْقُرْآنِ الْحَکِیمِ وَ قُلْتَ تَقَدَّسَتْ أَسْمَاؤُکَ ص وَ الْقُرْآنِ ذِی الذِّکْرِ وَ قُلْتَ عَظُمَتْ آلَاؤُکَ ق وَ الْقُرْآنِ الْمَجِیدِ فَخَصَصْتَهُ أَنْ جَعَلْتَهُ قَسَمَکَ حِینَ أَسْمَیْتَهُ وَ قَرَنْتَ الْقُرْآنَ بِهِ فَمَا فِی کِتَابِکَ مِنْ شَاهِدِ قَسَمٍ وَ الْقُرْآنُ مُرْدَفٌ بِهِ إِلَّا وَ هُوَ اسْمُهُ وَ ذَلِکَ شَرَفٌ شَرَّفْتَهُ بِهِ وَ فَضْلٌ بَعَثْتَهُ إِلَیْهِ تَعْجِزُ الْأَلْسُنُ وَ الْأَفْهَامُ عَنْ عِلْمِ وَصْفِ مُرَادِکَ بِهِ وَ تَکِلُّ عَنْ عِلْمِ شَأْنِکَ عَلَیْهِ فَقُلْتَ عَزَّ جَلَالُکَ فِی تَأْکِیدِ الْکِتَابِ وَ قَبُولِ مَا جَاءَ بِهِ هذا کِتابُنا یَنْطِقُ عَلَیْکُمْ بِالْحَقِ وَ قُلْتَ عَزَّیْتَ و جَلَّیْتَ {عَزَزْتَ وَ جَلَلْتَ} ما فَرَّطْنا فِی الْکِتابِ مِنْ شَیْءٍ وَ قُلْتَ تَبَارَکْتَ وَ تَعَالَیْتَ فِی عَامَّهًِْ ابْتِدَائِهِ الر کِتابٌ أُحْکِمَتْ آیاتُهُ وَ الر کِتابٌ أَنْزَلْناهُ وَ الر تِلْکَ آیاتُ الْکِتابِ الْمُبِینِ وَ الم ذلِکَ الْکِتابُ لا رَیْبَ فِیهِ وَ فِی أَمْثَالِهَا مِنْ سُوَرِ الطَّوَاسِینِ وَ الْحَوَامِیمِ فِی کُلِّ ذَلِکَ بَیَّنْتَ فِی الْکِتَابِ مَعَ الْقَسَمِ الَّذِی هُوَ اسْمُ مَنِ اخْتَصَصْتَهُ لِوَحْیِکَ وَ اسْتَوْدَعْتَهُ سِرَّ غَیْبِک.
امام باقر (علیه السلام)- از امام سجاد (علیه السلام) نقل شده که در دعای روز عید فطر در بیان ویژگیهای پیامبر (صلی الله علیه و آله) چنین فرمود: خطاب به پیامبر (صلی الله علیه و آله) هنگامیکه او را برگزیدی برای نامهایی که بر وی نهادی، چنین فرمودی: طه! ما قرآن را بر تو نازل نکردیم که خود را سخت به زحمت بیفکنی!. (طه/۲-۱). و تو که کلامت با شکوه است فرمودی: یس! سوگند به قرآن حکیم [و استوار]. (یس/۲-۱). و تو که نامهایت مقدّس است فرمودی: ص! سوگند به قرآنی که دارای ذکر است. (ص/۱) و تو که نعمتهایت بزرگ است فرمودی: ق! سوگند به قرآن مجید. (ق/۱) پس پیامبر (صلی الله علیه و آله) را به این ویژگی امتیاز دادی که او را سوگند خویش قرار دادی [به او سوگند خوردی] در آن هنگام که وی را برتری داده و میان قرآن و [نامِ] او جمع نمودی. پس در کتابت، هر گواهِ بر سوگندی که [نامِ] قرآن در ادامهاش آمده نام پیامبر (صلی الله علیه و آله) بهعنوان گواه بر آن سوگند آمده است [همچون آیاتی که در بالا به آنها اشاره شد]؛ و این شرافتی است که پیامبر (صلی الله علیه و آله) را به آن شرافت بخشیدی و کمالی است که او را بهسویش برانگیختی، زبانها و تصوّرها از توصیف مراد تو از دادن این ویژگی [به پیامبر] ناتوانند و از درکِ ستایش تو نسبت به پیامبر (صلی الله علیه و آله) عاجزند. و تو که دارای جلالتِ عظیمی هستی، برای محکم [و استوار] نمودن قرآن و پذیرفتن آنچه آورده، فرمودی: این کتاب ما است که بحق علیه شما سخن میگوید [و اعمال شما را بازگو میکند]. (جاثیه/۲۹). و تو که با عزّت و شکوهی، فرمودی: ما هیچچیز را در این کتاب، فروگذار نکردیم. (انعام/۳۸). و تو که خجسته و برتری، در ابتدای برخی از سورهها فرمودی: الر، این کتابی است که آیاتش استحکام یافته است. (هود/۱). و [این] کتابی است که بر تو نازل کردیم. (ابراهیم/۱). و الر، این آیات کتاب مبین و روشنگر است. (یوسف/۱). و الم* آن کتاب با عظمتی است که شک در آن راه ندارد. (بقره/۲-۱). و [همچنین] سورههایی مانند اینها از سورههای طواسین (سورههای شعراء، نمل و قصص که با طس شروع میشوند) و حوامیم (سورههای غافر، فصلت، شوری، زخرف، دخان، جاثیه و احقاف که با حم شروع میشوند)؛ در تمامی این موارد، قرآن را با سوگندی همراه نمودی که آن سوگند، [به] نام کسی است که او را مخصوص وحی خویش کرده و سرّ نهانِ خود را نزد او به امانت گذاردی».