آیه وَ هُزِّي إِلَيْكِ بِجِذْعِ النَّخْلَةِ تُساقِطْ عَلَيْكِ رُطَباً جَنِيًّا [25]
و اين تنهی نخل را بهطرف خود تكان ده، تا رطب تازهاى بر تو فرو ريزد.
علیبنإبراهیم (رحمة الله علیه)- وَ هُزِّی إِلَیْکِ بِجِذْعِ النَّخْلَةِ أَیْ حَرِّکِی النَّخْلَهًَْ تُساقِطْ عَلَیْکِ رُطَباً جَنِیًّا أَیْ طَیِّباً وَ کَانَتِ النَّخْلَهًُْ قَدْ یَبِسَتْ مُنْذُ دَهْرٍ طَوِیلٍ فَمَدَّتْ یَدَهَا إِلَی النَّخْلَهًِْ فَأَوْرَقَتْ وَ أَثْمَرَتْ وَ سَقَطَ عَلَیْهَا الرُّطَبُ الطَّرِیُّ وَ طَابَتْ نَفْسُهَا فَقَالَ لَهَا عِیسَی (علیه السلام) قَمِّطِینِی وَ سَوِّینِی ثُمَّ افْعَلِی کَذَا وَ کَذَا فَقَمَّطَتْهُ وَ سَوَّتْه.3
علیّبنابراهیم ( وَ هُزِّی إِلَیْکِ بِجِذْعِ النَّخْلَةِ؛ و درخت خشکیده را تکان بده! تُساقِطْ عَلَیْکِ رُطَباً جَنِیًّا؛ و آن درخت سالها بود که خشکیده بود، امّا بهمحض اینکه مریم (دست خود را به درخت زد، درخت شاخ و برگ آورد و میوه داد و خرمای تازه در دامان او ریخت و او با دیدن این منظره آرامش یافت و عیسی (به او گفت: «مرا بشوی و به پارچهای بپوشان» و مریم (چنین کرد.
الصّادق (علیه السلام)- ٍعَنْ حَفْصِبْنِغِیَاثٍ قَالَ: رَأَیْتُ أَبَاعَبْدِاللَّهِ (علیه السلام) یَتَخَلَّلُ بَسَاتِینَ الْکُوفَهًِْ فَانْتَهَی إِلَی نَخْلَهًٍْ فَتَوَضَّأَ عِنْدَهَا ثُمَّ رَکَعَ وَ سَجَدَ فَأَحْصَیْتُ فِی سُجُودِهِ خَمْسَمِائَهًِْ تَسْبِیحَهًٍْ ثُمَّ اسْتَنَدَ إِلَی النَّخْلَهًِْ فَدَعَا بِدَعَوَاتٍ ثُمَّ قَالَ یَا أَبَاحَفْصٍ إِنَّهَا وَ اللَّهِ النَّخْلَهًُْ الَّتِی قَالَ اللَّهُ َعزّوجلّ لِمَرْیَمَ (سلام الله علیها) وَ هُزِّی إِلَیْکِ بِجِذْعِ النَّخْلَةِ تُساقِطْ عَلَیْکِ رُطَباً جَنِیًّا.
امام صادق ( حفصبنغیاث گوید: امام صادق (را دیدم که از کوچه باغهای کوفه حرکت میکرد. پس به درخت خرمایی رسید و در آنجا وضو گرفت و رکوع و سجود بهجای آورد و من شمردم که او در سجدهاش پانصد تسبیح گفت و سپس به درخت تکیه داد و دعاهایی را زمزمه نمود و سپس فرمود: «ای اباحفص! به خدا قسم، این همان درخت خرمایی است که خداوند عزّوجلّ به مریم (فرمود: وَ هُزِّی إِلَیْکِ بِجِذْعِ النَّخْلَةِ تُسَاقِطْ عَلَیْکِ رُطَبًا جَنِیًّا».
الباقر (علیه السلام)- عَبْدُاللَّهِبْنُکَثِیرٍ قَالَ: نَزَلَ أَبُوجَعْفَرٍ (علیه السلام) بِوَادٍ فَضَرَبَ خِبَاهُ فِیهِ ثُمَّ خَرَجَ یَمْشِی إِلَی نَخْلَهًٍْ یَابِسَهًٍْ فَحَمِدَ اللَّهَ عِنْدَهَا ثُمَ تَکَلَّمَ بِکَلَامٍ لَمْ أَسْمَعْ بِمِثْلِهِ ثُمَّ قَالَ أَیَّتُهَا النَّخْلَهًُْ أَطْعِمِینَا مِمَّا جَعَلَ اللَّهُ فِیکَ فَتَسَاقَطَتْ رُطَبٌ أَحْمَرُ وَ أَصْفَرُ فَأَکَلَ وَ مَعَهُ أَبُوأُمَیَّهًَْ الْأَنْصَارِیُّ فَقَالَ یَا أَبَاأُمَیَّهًَْ هَذِهِ الْآیَهًُْ فِینَا کَالْآیَهًِْ فِی مَرْیَمَ (سلام الله علیها) إِذْ هَزَّتْ إِلَیْهَا النَّخْلَهًَْ فَتُسَاقِطْ عَلَیْهَا رُطَباً جَنِیّاً.
امام باقر ( عبداللهبنکثیر گوید: امام باقر (در بیابانی خیمه زد. ایشان برای کاری رفت تا رسید به درخت خرمایی، کنار آن درخت چنان حمد و ستایش خدا را نمود که مانند آن را کسی نشنیده بود. آنگاه فرمود: «درخت! از آنچه خداوند در نهاد تو قرار داده به ما بخوران». دراینموقع خرمای زرد و قرمز فرو ریخت، امام (میل کرد. ابوامیه انصاری نیز بود او هم خورد آنگاه امام (فرمود: «این آیه برای ما چون آیتی است که برای مریم (بود که شاخهی خرما را تکان داد، خرمای تازه از آن ریخت».
الرّسول (صلی الله علیه و آله)- أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) لِیَکُنْ أَوَّلُ مَا تَأْکُلُ النُّفَسَاءُ الرُّطَبَ فَإِنَّ اللَّهَ تَعَالَی قَالَ لِمَرْیَمَ (سلام الله علیها)وَ هُزِّی إِلَیْکِ بِجِذْعِ النَّخْلَةِ تُساقِطْ عَلَیْکِ رُطَباً جَنِیًّا قِیلَ یَا رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) فَإِنْ لَمْ یَکُنْ أَوَانُ الرُّطَبِ قَالَ سَبْعَ تَمَرَاتٍ مِنْ تَمْرِ الْمَدِینَهًِْ فَإِنْ لَمْ یَکُنْ فَسَبْعَ تَمَرَاتٍ مِنْ تَمْرِ أَمْصَارِکُمْ فَإِنَّ اللَّهَ عزّوجلّ یَقُولُ وَ عِزَّتِی وَ جَلَالِی وَ عَظَمَتِی وَ ارْتِفَاعِ مَکَانِی لَا تَأْکُلُ نُفَسَاءُ یَوْمَ تَلِدُ الرُّطَبَ فَیَکُونُ غُلَاماً إِلَّا کَانَ حَلِیماً وَ إِنْ کَانَتْ جَارِیَهًًْ کَانَتْ حَلِیمَهًًْ.
پیامبر ( از امام علی (روایت است: پیامبر (فرمود: «اوّلین چیزی که زن نفساء میخورد، باید رُطَب باشد، زیرا خداوند عزّوجلّ به مریم (دختر عمران فرمود: وَ هُزِّی إِلَیْکِ بِجِذْعِ النَّخْلَةِ تُساقِطْ عَلَیْکِ رُطَباً جَنِیًّا»؛ به آن حضرت گفته شد: «ای رسول خدا، اگر فصل رُطب نبود»؟! فرمود: «هفت خرما از خرماهای شهر مدینه و اگر فصل آن نبود، هفت عدد خرما از خُرماهای شهرهایتان! زیرا خداوند تبارک و تعالی فرمود: به عزّت و جلال و عظمتم و به بلندای جایگاهم سوگند، زن زائو در روز زایمان رُطب نخورد مگر اینکه اگر فرزندش پسر باشد حلیم و بردبار گردد و اگر دختر باشد نیز حلیم و بردبار میشود».
الصّادق (علیه السلام)- قَالَ أَبُوعَبْدِاللَّهِ (علیه السلام) ... فَاطِمَهًُْ (سلام الله علیها) خَامِسَهًُْ أَهْلِ الْعَبَاءِ وَ افْتِخَارُ جَبْرَئِیلَ بِکُلِّ وَاحِدٍ مِنْهُمْ قَوْلُهُ مَنْ مِثْلِی وَ أَنَا سَادِسُ خَمْسَهًٍْ وَ لَهَا تُساقِطْ عَلَیْکِ رُطَباً جَنِیًّا فَکُلِی وَ اشْرَبِی.
امام صادق ( امام صادق (فرمود: «فاطمه (هم پنجمین نفر اهل کساء بود و جبرئیل به وجود ایشان افتخار کرد. و گفت: «کیست مثل من، درصورتیکه ششمین نفر آنان میباشم. و به حضرت مریم (میفرماید: وَ لَهَا تُساقِطْ عَلَیْکِ رُطَباً جَنِیًّا فَکُلِی وَ اشْرَبِی.