آیه فَلا تَعْجَلْ عَلَيْهِمْ إِنَّما نَعُدُّ لَهُمْ عَدًّا [84]
پس دربارهی آنان شتاب مكن؛ ما آنها [و اعمالشان] را بهدقّت شماره مىكنيم.
علیبنإبراهیم (رحمة الله علیه)- قَالَ اللهُ فَلا تَعْجَلْ عَلَیْهِمْ إِنَّما نَعُدُّ لَهُمْ عَدًّا أَی فِی طُغْیَانِهِمْ وَ فِتَنِهِمْ وَ کُفْرِهِمْ.
علیّبنابراهیم ( خداوند فرموده است: فلَا تَعْجَلْ عَلَیْهِمْ إِنَّمَا نَعُدُّ لَهُمْ عَدًّا یعنی در سرکشی و آزمایشها و کفرشان به آنها مهلت دادیم.
الصّادق (علیه السلام)- عَنْ عَبْدِ الْأَعْلَی مَوْلَی آلِ سَامٍ قَال: قُلْتُ لِأَبِیعَبْدِاللَّهِ (علیه السلام) قَوْلُ اللَّهِ عزّوجلّ إِنَّما نَعُدُّ لَهُمْ عَدًّا قَالَ مَا هُوَ عِنْدَکَ قُلْتُ عَدَدُ الْأَیَّامِ قَالَ إِنَّ الْآبَاءَ وَ الْأُمَّهَاتِ یُحْصُونَ ذَلِکَ لَا وَ لَکِنَّهُ عَدَدُ الْأَنْفَاسِ.
امام صادق ( عبدالأعلی گوید: به امام صادق (گفتم: «کتاب خدا که میگوید: إِنَّما نَعُدُّ لَهُمْ عَدًّا چه منظوری دارد»؟ امام (فرمود: «نظر تو در اینباره چیست»؟ عرض کردم: «شمارش روزهای عمر است که پایان بپذیرد و مهلت زندگی به سر آید». امام (گفت: «پدران و مادران نیز تاریخ تولّد را ثبت میکنند و زندگی فرزندان خود را با تعیین روز و ماه و سال به خاطر دارند؛ نه! منظور کتاب خدا، شمارش ایّام عمر نیست، بلکه شمارش نفسها است که چند نفس دیگر از عمر او باقی مانده است».
أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- عَنْ جَعْفَرِبْنِمُحَمَّدٍ (علیه السلام) عَنْ أَبِیهِ عَنْ جَدِّهِ عَلِیِّبْنِالْحُسَیْنِ (علیه السلام) عَنْ أَبِیه عَنْ عَلِیِّبْنِأَبِیطَالِبٍ (علیه السلام) أَنَّهُ سُئِلَ عَنْ قَوْلِهِ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی إِنَّما نَعُدُّ لَهُمْ عَدًّا قَالَ (علیه السلام) الْأَنْفَاسَ کَمْ نَفَسٍ لَهُمْ فِی دَارِ الدُّنْیَا قَالَ عَلِیٌّ (علیه السلام) إِنَّ مَلَکَ الْمَوْتِ یَعُدُّ أَنْفَاسَکَ وَ یَتَّبِعُ آثَارَکَ فَلَوْ أَجَّلَکَ وَ انْقَطَعَتْ مِنَ الدُّنْیَا مُدَّتُکَ نَزَلَ بِکَ مَلَکُ الْمَوْتِ فَلَا یَقْبَلُ بَدِیلًا وَ لَا یَأْخُذُ کَفِیلًا وَ لَا یَدَعُ صَغِیراً وَ لَا کَبِیراً.
امام علی ( امام باقر (از پدرانش از علیّبنابیطالب (روایت کرده است: که از ایشان دربارهی سخن خدای تبارکوتعالی: إِنَّما نَعُدُّ لَهُمْ عَدّاً سؤال شد. فرمود: «نفَسها را [میشمارد که] در دنیا چقدر نفس میکشند». و نیز علی (فرمود: «فرشتهی مرگ، نفسهایت را میشمارد و آثار و نشانههایت را دنبال میکند؛ پس اگر برای تو مدّتی معیّن کند و مدّتت از دنیا به سر آید، فرشته مرگ به خاطر تو فرود میآید و جایگزینی قبول نمیکند و کفیل و ضامنی نمیپذیرد و کوچک و بزرگی را رها نمیکند».
أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- فَلَا تَعْجَلْ عَلَیْهِمْ إِنَّما نَعُدُّ لَهُمْ عَدًّا مَعْنَاهُ فَلْتَطِبْ نَفْسُکَ یَا مُحَمَّدُ (صلی الله علیه و آله) وَ لَا تَسْتَعْجِلْ لَهُمُ الْعَذابَ فَإِنَّ مُدَّهًَْ بَقَائِهِمْ قَلِیلَهًٌْ فَإِنَّا نَعُدُّ لَهُمْ الْأَیَّامَ وَ السِّنِینَ وَ مَا دَخَلَ تَحْتَ الْعَدِّ فَکَأَنَّهُ قَدْ نَفِدَ.
امام علی ( فَلا تَعْجَلْ عَلَیْهِمْ إِنَّما نَعُدُّ لَهُمْ عَدًّا، معنایش این است که: ای محمّد (! خاطرت آسوده باشد و برای عذاب آنها عجله نداشته باش، زیرا مدّت باقیماندن آنها [در این جهان] کوتاه است و ما «روزها و سالها» را برای [فرارسیدن زمان مرگ] آنها میشماریم و چیزی که قابل شمارش باشد، گویا تمام شده است.
أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- لَقَدْ طَالَ یَا ابْنَعَبَّاسٍ فِکْرِی وَ هَمِّی وَ تَجَرُّعِی غُصَّهًًْ بَعْدَ غُصَّهًٍْ لِأَمْرٍ أَوْ قَوْمٍ عَلَی مَعَاصِی اللَّهِ وَ حَاجَتُهُمْ إِلَیَّ فِی حُکْمِ الْحَلَالِ وَ الْحَرَامِ حَتَّی إِذَا أَتَاهُمْ مِنَ الدُّنْیَا أَظْهَرُوا الْغِنَی عَنِّی، کَأَنْ لَمْ یَسْمَعُوا اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ یَقُولُ وَ لَوْ رَدُّوهُ إِلَی الرَّسُولِ وَ إِلی أُولِی الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِینَ یَسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ وَ لَقَدْ عَلِمُوا أَنَّهُمُ احْتَاجُوا إِلَیَّ وَ لَقَدْ غَنِیتُ عَنْهُمْ أَمْ عَلی قُلُوبٍ أَقْفالُها فَمَضَی مَنْ مَضَی قَالٍ عَلَیَّ بِضِغْنِ الْقُلُوبِ وَ أَوْرَثَهَا الْحِقْدَ عَلَیَّ، وَ مَا ذَاکَ إِلَّا مِنْ أَجْلِ طَاعَتِهِ فِی قَتْلِ الْأَقَارِبِ مُشْرِکِینَ فَامْتَلَوْا غَیْظاً وَ اعْتِرَاضاً، وَ لَوْ صَبَرُوا فِی ذَاتِ اللَّهِ لَکَانَ خَیْراً لَهُمْ، قَالَ اللَّهُ عزّوجلّ لا تَجِدُ قَوْماً یُؤْمِنُونَ بِاللهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ یُوادُّونَ مَنْ حَادَّ اللهَ وَ رَسُولَهُ فَأَبْطَنُوا مِنْ تَرْکِ الرِّضَا بِأَمْرِ اللَّهِ، مَا أَوْرَثَهُمُ النِّفَاقَ، وَ أَلْزَمَهُمْ بِقِلَّهًِْ الرِّضَا الشَّقَاءَ وَ قَالَ اللَّهُ عزّوجلّ فَلا تَعْجَلْ عَلَیْهِمْ إِنَّما نَعُدُّ لَهُمْ عَدًّا.
امام علی ( [امام علی (خطاب به ابنعبّاس (فرمود:] ابن عباس! فکر و نگرانی و اندوه و غصّه و خوردن پی در پی من به خاطر امر یا قومی که مشغول گناه هستند و نسبت به امور حلال و حرام نیازمند من هستند، به طول انجامید، و چون دنیا به آنها اقبال کند، از من اظهار بینیازی میکنند؛ مثل اینکه این سخن خداوند را نشنیدهاند که میفرماید: در حالی که اگر آن را به پیامبر و پیشوایان- که قدرت تشخیص کافی دارند- بازگردانند، از ریشههای مسائل آگاه خواهند شد. و اگر فضل و رحمت خدا بر شما نبود، جز عدّه کمی، همگی از شیطان پیروی میکردید [و گمراه میشدید]. (نساء/۸۳)، و آنها میدانستند که به من احتیاج دارند و من از آنها بینیاز بودم؛ بر دلهایشان قفل نهاده شده است (محمّد/۲۴)؟ و تعداد زیادی کشته شدند که بازماندگانشان را نسبت به من دشمن کرد و کینه را در دل آنها به ارث گذاشت، و این عمل من فقط به خاطر اطاعت از خداوند بود که خویشاوندان آنها را کشتم و آنها در پی آن از خشم و اعتراض مالامال شدند، و اگر برای خدا صبر پیشه میکردند، برای آنها بهتر بود. خداوند عزّوجلّ میفرماید: هیچ قومی را که ایمان به خدا و روز رستاخیز دارند نمییابی که با دشمنان خدا و رسولش دوستی کنند (مجادله/۲۲) و عدم رضایت به امرالهی، نفاق را در دل آنها به امانت گذاشت و شقاوت، آنها را به نارضایتی ملزم کرد. خداوند عزوجل میفرماید: فَلا تَعْجَلْ عَلَیْهِمْ إِنَّما نَعُدُّ لَهُمْ عَدًّا.