آیه ۸۳ - سوره نساء

آیه وَ إِذا جاءَهُمْ أَمْرٌ مِنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذاعُوا بِهِ وَ لَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَ إِلى أُولِي الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذينَ يَسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ وَ لَوْ لا فَضْلُ اللهِ‌ عَلَيْكُمْ وَ رَحْمَتُهُ لاَتَّبَعْتُمُ الشَّيْطانَ إِلاَّ قَليلاً [83]

و هنگامى‌كه خبرى اميدبخش يا نگران‌كننده به آن‌ها برسد، [بدون تحقيق]، آن را شايع مى‌سازند؛ در‌حالى‌كه اگر آن را به پيامبر و پيشوايانشان باز گردانند، كسانى كه قدرت تشخيص كافى دارند، از ريشه‌هاى مسائل آگاه خواهند شد. [و به آن‌ها اطّلاع خواهند داد] و اگر فضل و رحمت خدا بر شما نبود، همگى، جز عدّه‌ی كمى، از شيطان پيروى مى‌كرديد [و گمراه مى‌شديد].

و هنگامی‌که خبری امیدبخش یا نگران‌کننده به آن‌ها برسد، [بدون تحقیق]، آن را شایع می‌سازند

۱ -۱
(نساء/ ۸۳)

الصّادق (علیه السلام)- إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ عَیَّرَ أَقْوَاماً بِالْإِذَاعَهًِْ فِی قَوْلِهِ عَزَّوَجَلَّ وَ إِذا جاءَهُمْ أَمْرٌ مِنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذاعُوا بِهِ فَإِیَّاکُمْ وَ الْإِذَاعَهًَْ.

امام صادق (علیه السلام)- خداوند عزّوجلّ در این آیه، اقوامی را به سبب افشاکردن، سرزنش کرده وَ إِذَا جَاءهُمْ أَمْرٌ مِّنَ الأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعواْ بِهِ یعنی شما را از افشاسازی برحذر می‌دارم.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۳، ص۳۳۲
الکافی، ج۲، ص۳۶۹/ بحارالأنوار، ج۲، ص۷۵/ العیاشی، ج۱، ص۲۵۹/ المحاسن، ج۱، ص۲۵۶/ مشکاهًْ الأنوار، ص۴۲/ وسایل الشیعهًْ، ج۱۶، ص۲۴۹/ مستدرک الوسایل، ج۱۲، ص۲۹۵/ البرهان
۱ -۲
(نساء/ ۸۳)

الباقر (علیه السلام)- عَنْ أَبِی‌جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ‌بْنِ‌النُّعْمَانِ الْأَحْوَلِ قَالَ: قَالَ لِیَ الصَّادِقُ (علیه السلام) إِنَّ اللَّهَ جَلَّ وَ عَزَّ قَدْ عَیَّرَ أَقْوَاماً فِی الْقُرْآنِ بِالْإِذَاعَهًِْ فَقُلْتُ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاکَ أَیْنَ قَالَ قَالَ قَوْلُهُ وَ إِذا جاءَهُمْ أَمْرٌ مِنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذاعُوا بِهِ ثُمَّ قَالَ الْمُذِیعُ عَلَیْنَا سِرَّنَا کَالشَّاهِرِ بِسَیْفِهِ عَلَیْنَا رَحِمَ اللَّهُ عَبْداً سَمِعَ بِمَکْنُونِ عِلْمِنَا فَدَفَنَهُ تَحْتَ قَدَمَیْهِ یَا ابْنَ‌النُّعْمَانِ إِنِّی لَأُحَدِّثُ الرَّجُلَ مِنْکُمْ بِحَدِیثٍ فَیَتَحَدَّثُ بِهِ عَنِّی فَأَسْتَحِلُّ بِذَلِکَ لَعَنْتَهُ وَ الْبَرَاءَهًَْ مِنْهُ فَإِنَّ أَبِی‌کَانَ یَقُولُ وَ أَیُّ شَیْءٍ أَقَرُّ لِلْعَیْنِ مِنَ التَّقِیَّهًِْ إِنَّ التَّقِیَّهًَْ جُنَّهًُْ الْمُؤْمِنِ وَ لَوْ‌لَا التَّقِیَّهًُْ مَا عُبِدَ‌اللَّهُ وَ قَالَ اللَّهُ جَلَّ وَ عَزَّ لا یَتَّخِذِ الْمُؤْمِنُونَ ... یَا ابْنَ‌النُّعْمَانِ إِنَّ الْمُذِیعَ لَیْسَ کَقَاتِلِنَا بِسَیْفِهِ بَلْ هُوَ أَعْظَمُ وِزْراً بَلْ هُوَ أَعْظَمُ وِزْراً بَلْ هُوَ أَعْظَمُ وِزْراً یَا ابْنَ‌النُّعْمَانِ إِنَّ الْعَالِمَ لَا یَقْدِرُ أَنْ یُخْبِرَکَ بِکُلِّ مَا یَعْلَمُ لِأَنَّهُ سِرُّ اللَّهِ الَّذِی أَسَرَّهُ إِلَی جَبْرَئِیلَ وَ أَسَرَّهُ جَبْرَئِیلُ إِلَی مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) وَ أَسَرَّهُ مُحَمَّدٌ (صلی الله علیه و آله) إِلَی عَلِیٍّ (علیه السلام) وَ أَسَرَّهُ عَلِیٌّ (علیه السلام) إِلَی الْحَسَنِ وَ أَسَرَّهُ الْحَسَنُ (علیه السلام) إِلَی الْحُسَیْنِ وَ أَسَرَّهُ الْحُسَیْنُ (علیه السلام) إِلَی عَلِیٍّ وَ أَسَرَّهُ عَلِیٌّ (علیه السلام) إِلَی مُحَمَّدٍ وَ أَسَرَّهُ مُحَمَّدٌ (صلی الله علیه و آله) إِلَی مَنْ أَسَرَّهُ (صلی الله علیه و آله) فَلَا تَعْجَلُوا فَوَ اللَّهِ لَقَدْ قَرُبَ هَذَا الْأَمْرُ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ فَأَذَعْتُمُوهُ فَأَخَّرَهُ اللَّهُ وَ اللَّهِ مَا لَکُمْ سِرٌّ إِلَّا وَ عَدُوُّکُمْ أَعْلَمُ بِهِ مِنْکُمْ یَا ابْنَ‌النُّعْمَانِ ابْقَ عَلَی نَفْسِکَ فَقَدْ عَصَیْتَنِی لَا تُذِعْ سِرِّی فَإِنَّ الْمُغِیرَهًَْ‌بْنَ‌سَعْدٍ کَذَبَ عَلَی أَبِی وَ أَذَاعَ سِرَّهُ فَأَذَاقَهُ اللَّهُ حَرَّ الْحَدِیدِ وَ إِنَّ أَبَا الْخَطَّابِ کَذَبَ عَلَیَّ وَ أَذَاعَ سِرِّی فَأَذَاقَهُ اللَّهُ حَرَّ الْحَدِیدِ وَ مَنْ کَتَمَ أَمْرَنَا زَیَّنَهُ اللَّهُ بِهِ فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَهًِْ وَ أَعْطَاهُ حَظَّهُ وَ وَقَاهُ حَرَّ الْحَدِیدِ وَ ضِیقَ الْمَحَابِسِ إِنَّ بَنِی‌إِسْرَائِیلَ قُحِطُوا حَتَّی هَلَکَتِ الْمَوَاشِی وَ النَّسْلُ فَدَعَا اللَّهُ مُوسَی‌بْنَ‌عِمْرَانَ (علیه السلام) فَقَالَ یَا مُوسَی (علیه السلام) إِنَّهُمْ أَظْهَرُوا الزِّنَی وَ الرِّبَا وَ عَمَرُوا الْکَنَائِسَ وَ أَضَاعُوا الزَّکَاهًَْ فَقَالَ إِلَهِی تَحَنَّنْ بِرَحْمَتِکَ عَلَیْهِمْ فَإِنَّهُمْ لَا یَعْقِلُونَ فَأَوْحَی اللَّهُ إِلَیْهِ إِنِّی مُرْسِلُ قَطْرِ السَّمَاءِ وَ مُخْتَبِرُهُمْ بَعْدَ أَرْبَعِینَ یَوْماً فَأَذَاعُوا ذَلِکَ وَ أَفْشَوْهُ فَحَبَسَ عَنْهُمُ الْقَطْرَ أَرْبَعِینَ سَنَهًًْ وَ أَنْتُمْ قَدْ قَرُبَ أَمْرُکُمْ فَأَذَعْتُمُوهُ فِی مَجَالِسِکُمْ إِلَی أَنْ قَالَ وَ مَنِ اسْتَفْتَحَ نَهَارَهُ بِإِذَاعَهًِْ سِرِّنَا سَلَّطَ اللَّهُ عَلَیْهِ حَرَّ الْحَدِیدِ وَ ضِیقَ الْمَحَابِسِ.

امام باقر (علیه السلام)- محمّدبن‌نعمان احول گوید: امام صادق (علیه السلام) به من فرمود: «خداوند گروهی را در قرآن به خاطر افشاگری سرزنش نموده است». عرض کردم: «فدایت شوم در کجا»؟ فرمود: «این آیه: وَ إِذا جاءَهُمْ أَمْرٌ مِنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذاعُوا بِهِ». سپس فرمود: «کسی که اسرار ما را فاش نماید مانند شخصی است که با شمشیر به جنگ ما پرداخته است. خداوند رحمت کند بنده‌ای را که از علم پنهان ما استفاده کند و آن را زیر پایش دفن نماید. پسر نعمان، من برای یکی از شماها حدیثی [از اسرار] نقل می‌کنم. او آن حدیث را از قول من نقل می‌کند [و فاش می‌کند] با همین کار سزاوار لعنت من و بیزار شدنم از او می‌گردد»، پدرم می‌فرمود: «چه چیز بیشتر از تقیّه موجب خوشحالی است، تقیّه سپر بلای مؤمن است اگر تقیّه نبود خدا پرستش نمی‌شد. و در این آیه خداوند می‌فرماید: نباید مؤمنان، کافران را به‌جای مؤمنان به دوستی برگزینند. پس هرکه چنین کند او را با خدا رابطه‌ای نیست. مگر اینکه از آن‌ها بیمناک باشید. (آل عمران/۲۸). پسر نعمان، افشاگر اسرار ما شبیه کسی نیست که با ما به‌وسیله‌ی شمشیر پیکار می‌کند بلکه گناهش از او بیشتر است بلکه گناهش بیشتر بلکه گناهش بیشتر است [سه مرتبه تکرار فرمود]. پسر نعمان هرکس به زیان ما حدیثی را نقل کند او از کسانی است که با ما عمداً به جنگ پرداخته نه اشتباهاً. پسر نعمان! عالم نمی‌تواند آنچه می‌داند به تو بگوید زیرا آن اسرار خدا است که به جبرئیل سپرده‌اند و او به حضرت محمّد (صلی الله علیه و آله) و آن جناب به علی (علیه السلام) و علی (علیه السلام) به امام حسن (علیه السلام) و ایشان به حضرت حسین (علیه السلام) و آن جناب به علیّ‌بن‌الحسین (علیه السلام) و ایشان به محمّدبن‌علی (علیه السلام) و آن جناب به کسی که باید سپرده، مبادا عجله کنید! به خدا قسم این امر سه مرتبه نزدیک شد امّا افشا کردید و خداوند آن را تأخیر انداخت، خدا را سوگند یاد می‌کنم که شما اسراری ندارید مگر اینکه دشمن شما بهتر از آن اطّلاع دارد. پسر نعمان، جان خود را حفظ کن مخالفت با من نکن و سرّم را فاش نگردان مغیره‌بن‌سعید به پدرم دروغ بست و سرّش را فاش کرد خداوند او را مبتلا به حرارت آهن کرد [و مرد] و ابوالخطاب به من دروغ بست و سرم را فاش کرد مبتلا به حرارت آهن شد، هرکه امر ما را کتمان بنماید خداوند او را در دنیا و آخرت می‌آراید و پاداشش را می‌دهد و او را از گرفتارشدن به حرارت آهن و زندان‌های تنگ نگه می‌دارد. بنی‌اسرائیل دچار قحطی شد تا حدّی که چهارپایانشان هلاک شدند و نسلشان در خطر نابودی بود. موسی‌بن‌عمران (علیه السلام) [برای حلّ این مشکل] به درگاه خدا دعا نمود و خداوند به او وحی فرمود که ای موسی (علیه السلام)! آن‌ها زنا و ربا را آشکارا انجام می‌دهند و کنشت‌ها (معابد یهود) را [با تجمّل] می‌سازند [ولی در آن عبادتی نمی‌شود] و زکات را نابود کردند [به خاطر این گناهان دچار عذاب شدند]. موسی (علیه السلام) گفت: «خدایا تو به رحمت خودت بر آن‌ها لطف کن که آن‌ها نمی‌فهمند [و چنین می‌کنند]». خداوند به موسی (علیه السلام) وحی کرد که من از آسمان باران نازل می‌کنم ولی بعد از چهل روز آن‌ها باید باخبر شوند. امّا مردم این خبر را فاش کردند لذا چهل سال از باران محروم شدند. امر فرج شما نیز نزدیک شده بود که آن را در مجالس خود فاش کردید. هرکس روز خود را با افشای سرّ ما آغاز کند، خداوند حرارت آهن و زندان‌های تنگ را بر او مسلّط می‌کند.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۳، ص۳۳۲
بحارالأنوار، ج۷۵، ص۲۸۶/ تحف العقول، ص۳۰۷/ مستدرک الوسایل، ج۱۲، ص۲۸۹

درحالی‌که اگر آن را به پیامبر و پیشوایانشان باز گردانند، کسانی که قدرت تشخیص کافی دارند، از ریشه‌های مسائل آگاه خواهند شد

۲ -۱
(نساء/ ۸۳)

الباقر (علیه السلام)- عَنْ عَبْدِ اللَّهِ‌بْنِ‌عَجْلَانَ عَنْ أَبِی‌جَعْفَرٍ (علیه السلام) فِی قَوْلِه وَ لَوْ رَدُّوهُ إِلَی الرَّسُولِ وَ إِلی أُولِی الْأَمْرِ مِنْهُمْ قَالَ هُمُ الْأَئِمَّهًُْ (.

امام باقر (علیه السلام)- عبدالله‌بن‌عجلان نقل می‌کند: امام باقر (علیه السلام) در مورد آیه: وَ لَوْ رَدُّوهُ إِلَی الرَّسُولِ وَإِلَی أُوْلِی الأَمْرِ مِنْهُمْ فرمود: «مقصود، ائمّه (هستند».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۳، ص۳۳۴
بحارالأنوار، ج۲۳، ص۲۹۵/ دعایم الإسلام، ج۱، ص۲۴/ العیاشی، ج۱، ص۲۶۰/ وسایل الشیعهًْ، ج۲۷، ص۲۰۰/ البرهان
۲ -۲
(نساء/ ۸۳)

الصّادق (علیه السلام)- دَعَائِمُ الْإِسْلَامِ، رُوِّینَا عَنْ جَعْفَرِ‌بْنِ‌مُحَمَّدٍ (علیه السلام): فِی قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ لَوْ رَدُّوهُ إِلَی الرَّسُولِ وَ إِلی أُولِی الْأَمْرِ مِنْهُمْ مَنْ هُمْ قَالَ نَحْنُ أُولُو الْأَمْرِ الَّذِینَ أَمَرَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَ بِالرَّدِّ إِلَیْنَا.

امام صادق (علیه السلام)- در مورد کلام خدا: وَ لَوْ رَدُّوهُ إِلَی الرَّسُولِ وَ إِلی أُولِی الْأَمْرِ مِنْهُمْ پرسیدند: «آنان (اولی الامر) چه کسانی هستند»؟ فرمود: «ما صاحبان امر هستیم که خداوند امر کرده امور و اخبار به ما بازگشت شود [و صدق و کذب آنان و وجوه آن از ما پرسیده شود].

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۳، ص۳۳۴
دعایم الإسلام، ج۱، ص۲۷/ مستدرک الوسایل، ج۱۷، ص۲۷۱/ إرشادالقلوب، ج۲، ص۲۹۸
۲ -۳
(نساء/ ۸۳)

الباقر (علیه السلام)- لِعِلْمِهِ فِی أَیِّ وَجْهٍ یَذْکُرُهُ أَوْ یَذْکُرُونَهُ الَّذِینَ یَسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ یَسْتَخْرِجُونَ تَدْبِیرَهُ بِعَقْلِهِمُ الْمُؤَیَّدِ بِرُوحِ الْقُدُسِ وَ أَصْلُ الْإِسْتِنْبَاطِ إِخْرَاجُ النَّبَطِ وَ هُوَ الْمَاءُ یَخْرُجُ مِنْ أَوَّلِ الْبِئْرِ أَوَّلَ مَا یُحْفَرُ.

امام باقر (علیه السلام)- یعنی هر وجه و حالت مطلبی را که ذکر شود یا آنان ذکر کنند را می‌دانند، کسانی که آن را استنباط می‌کنند و با عقلشان که توسّط روح‌القدس (جبرئیل (علیه السلام)) تأیید شده، تدبیر امور را درک می‌کنند و منظور از استنباط، استخراج «نبط» است و نبط به اوّلین آبی می‌گویند که هنگام حفر چاه مشاهده می‌شود.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۳، ص۳۳۶
بحرالعرفان، ج۴، ص۳۴۴
۲ -۴
(نساء/ ۸۳)

الصّادق (علیه السلام)- فَلَمَّا بَعَثَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ مُحَمَّداً (صلی الله علیه و آله) أَسْلَمَ لَهُ الْعَقِبُ مِنَ الْمُسْتَحْفِظِینَ وَ کَذَّبَهُ بَنُوإِسْرَائِیلَ وَ دَعَا إِلَی اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ جَاهَدَ فِی سَبِیلِه ثُمَّ أَنْزَلَ اللَّهُ جَلَّ ذِکْرُهُ عَلَیْهِ أَنْ أَعْلِنْ فَضْلَ وَصِیِّکَ ... فَأَعْلِمْهُمْ فَضْلَهُ عَلَانِیَهًًْ ... فَوَقَعَتِ الْحُجَّهًُْ بِقَوْلِ النَّبِیِّ (صلی الله علیه و آله) وَ بِالْکِتَابِ الَّذِی یَقْرَأُهُ النَّاسُ فَلَمْ یَزَلْ یُلْقِی فَضْلَ أَهْلِ بَیْتِهِ بِالْکَلَامِ وَ یُبَیِّنُ لَهُمْ بِالْقُرْآنِ إِنَّما یُرِیدُ اللهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً وَ قَالَ عَزَّ ذِکْرُهُ ... . أَطِیعُوا اللهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ وَ قَالَ عَزَّوَجَلَّ وَ لَوْ رَدُّوهُ إِلَی اللهِ وَ إِلَی الرَّسُولِ وَ إِلی أُولِی الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِینَ یَسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ فَرَدَّ الْأَمْرَ أَمْرَ النَّاسِ إِلَی أُولِی الْأَمْرِ مِنْهُمُ الَّذِینَ أَمَرَ بِطَاعَتِهِمْ وَ بِالرَّدِّ إِلَیْهِم.

امام صادق (علیه السلام)- چون خدای عزّوجلّ محمّد (صلی الله علیه و آله) را مبعوث کرد، مستحفظین گذشته [که به کتب قبلی ایمان صحیح داشتند] به او اسلام آوردند ولی بنی‌اسرائیل او را تکذیب نمودند، او به‌سوی خدای عزّوجلّ دعوت کرد و در راهش جهاد نمود تا آنکه خداوند به او امر فرستاد که فضیلت وصیّ خود را آشکار کن... پیغمبر (صلی الله علیه و آله) هم [در روز غدیر] فضیلت علی (علیه السلام) را آشکارا اعلام کرد... حجّت نسبت به امامت علی (علیه السلام) هم به قول پیغمبر (صلی الله علیه و آله) هم به قرآنی که مردم می‌خوانند تمام شد و پیاپی فضل خاندانش را در ضمن سخن به مردم می‌فهمانید و با قرآن هم بیان می‌داشت. ای اهل بیت، خدا می‌خواهد پلیدی را از شما دور کند و شما را پاک دارد. (احزاب/۳۳) و فرمود: أَطِیعُوا اللهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ؛ و نیز فرمود: وَ لَوْ رَدُّوهُ به خدا وَ إِلَی الرَّسُولِ وَ إِلی أُولِی الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِینَ یَسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ. پس رجوع هر کار که کار مردم باشد به اولی‌الأمر آن‌ها شده که دستور اطاعت و مراجعه به آن‌ها داده شده است.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۳، ص۳۳۶
الکافی، ج۱، ص۲۹۵/ البرهان
۲ -۵
(نساء/ ۸۳)

الرّضا (علیه السلام)- أَنَّ هَؤُلَاءِ الْقَوْمَ سَنَحَ لَهُمْ شَیْطَانٌ اعْتَرَّهُمْ بِالشُّبْهَهًِْ وَ لَبَّسَ عَلَیْهِمْ أَمْرَ دِینِهِمْ وَ ذَلِکَ لَمَّا ظَهَرَتْ فِرْیَتُهُمْ وَ اتَّفَقَتْ کَلِمَتُهُمْ وَ نَقَمُوا عَلَی عَالِمِهِمْ وَ أَرَادُوا الْهُدَی مِنْ تِلْقَاءِ أَنْفُسِهِمْ فَقَالُوا لِمَ وَ مَنْ وَ کَیْفَ فَأَتَاهُمُ الْهُلْکُ مِنْ مَأْمَنِ احْتِیَاطِهِمْ وَ ذَلِکَ بِمَا کَسَبَتْ أَیْدِیهِمْ وَ ما رَبُّکَ بِظَلَّامٍ لِلْعَبِیدِ وَ لَمْ یَکُنْ ذَلِکَ لَهُمْ وَ لَا عَلَیْهِمْ بَلْ کَانَ الْفَرْضُ عَلَیْهِمْ وَ الْوَاجِبُ لَهُمْ مِنْ ذَلِکَ الْوُقُوفَ عِنْدَ التَّحَیُّرِ وَ رَدَّ مَا جَهِلُوهُ مِنْ ذَلِکَ إِلَی عَالِمِهِ وَ مُسْتَنْبِطِهِ لِأَنَّ اللَّهَ یَقُولُ فِی مُحْکَمِ کِتَابِهِ وَ لَوْ رَدُّوهُ إِلَی الرَّسُولِ وَ إِلی أُولِی الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِینَ یَسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ یَعْنِی آلَ مُحَمَّدٍ (وَ هُمُ الَّذِینَ یَسْتَنْبِطُونَ مِنَ الْقُرْآنِ وَ یَعْرِفُونَ الْحَلَالَ وَ الْحَرَامَ وَ هُمُ الْحُجَّهًُْ لِلَّهِ عَلَی خَلْقِهِ.

امام رضا (علیه السلام)- این‌ها چیزی به نظرشان رسید و شیطان آن‌ها را به شبهه افکند و در راه دین به اشتباه افتادند. این به‌واسطه‌ی افترائی بود که زدند و گرد هم آمده و امام (علیه السلام) خود را ندیده گرفته و می‌خواستند خودشان، خودشان را هدایت کنند [و امام را رها کنند]. لذا گفتند: «به چه دلیل حضرت موسی‌بن‌جعفر (علیه السلام) از دنیا رفته، امام بعد از او کیست و به چه دلیل می‌گوید رضا امام است»؟ این احتیاطی که کردند موجب هلاکت آن‌ها شد و به دست خود گرفتار شدند خدا به احدی ستم روا نمی‌دارد. (فصلت/۴۶). این پرسش‌ها به آن‌ها ربطی نداشت بلکه بر آن‌ها لازم بود که در هنگام تحیّر و آنچه نمی‌دانند به کسی که عالم و دارای قدرت استنباط است مراجعه نمایند. زیرا خداوند در قرآن می‌فرماید: وَ لَوْ رَدُّوهُ إِلَی الرَّسُولِ وَ إِلی أُولِی الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِینَ یَسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ منظور آل محمّد (است آنها هستند که علم قرآن را دارند و حلال و حرام را تشخیص می‌دهند و ایشان حجّت خدا بر مردم هستند».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۳، ص۳۳۶
بحارالأنوار، ج۲۳، ص۲۹۵/ العیاشی، ج۱، ص۲۶۰/ وسایل الشیعهًْ، ج۲۷، ص۱۷۱/ البرهان
۲ -۶
(نساء/ ۸۳)

أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِلْعِلْمِ أَهْلًا وَ فَرَضَ عَلَی الْعِبَادِ طَاعَتَهُمْ بِقَوْلِهِ أَطِیعُوا اللهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ وَ بِقَوْلِهِ وَ لَوْ رَدُّوهُ إِلَی الرَّسُولِ وَ إِلی أُولِی الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِینَ یَسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ وَ بِقَوْلِهِ اتَّقُوا اللهَ وَ کُونُوا مَعَ الصَّادِقِینَ وَ بِقَوْلِهِ وَ ما یَعْلَمُ تَأْوِیلَهُ إِلَّا اللهُ وَ الرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ وَ بِقَوْلِهِ وَ أْتُوا الْبُیُوتَ مِنْ أَبْوابِها.

امام علی (علیه السلام)- خداوند در این آیه برای علم اهلی را برگزید و اطاعت آن را بر همه واجب کرد: أَطِیعُوا اللهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ و آیه: وَ لَوْ رَدُّوهُ إِلَی الرَّسُولِ وَ إِلی أُولِی الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِینَ یَسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ. از خدا بترسید و با راستگویان باشید. (توبه/۱۱۹) و درحالی‌که تأویل آن را جز خدای نمی‌داند. و آنان که قدم در دانش استوار کرده‌اند. (آل عمران/۷) و از درها به خانه‌ها درآیید. (بقره/۱۸۹).

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۳، ص۳۳۶
بحارالأنوار، ج۹۰، ص۱۱۰/ الاحتجاج، ج۱، ص۲۴۸/ وسایل الشیعهًْ، ج۲۷، ص۷۴
۲ -۷
(نساء/ ۸۳)

أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) أَمَرَ مَنْ أَمَرَ مِنْ أَصْحَابِهِ بِالسَّلَامِ عَلَیَّ فِی حَیَاتِهِ بِإِمْرَهًِْ الْمُؤْمِنِینَ فَکُنْتُ أُؤَکِّدُ أَنْ أَکُونَ کَذَلِکَ بَعْدَ وَفَاتِهِ ... وَلَقَدْ طَالَ یَا ابْنَ‌عَبَّاسٍ (رحمة الله علیه) فِکْرِی وَ هَمِّی وَ تَجَرُّعِی غُصَّهًًْ بَعْدَ غُصَّهًٍْ لِأَمْرٍ أَوْ قَوْمٍ عَلَی مَعَاصِی اللَّهِ وَ حَاجَتُهُمْ إِلَیَّ فِی حُکْمِ الْحَلَالِ وَ الْحَرَامِ حَتَّی إِذَا أَتَاهُمْ مِنَ الدُّنْیَا أَظْهَرُوا الْغِنَی عَنِّی، کَأَنْ لَمْ یَسْمَعُوا اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ یَقُولُ وَ لَوْ رَدُّوهُ إِلَی الرَّسُولِ وَ إِلی أُولِی الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِینَ یَسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ. وَ لَقَدْ‌عَلِمُوا أَنَّهُمُ احْتَاجُوا إِلَیَّ وَ لَقَدْ غَنِیتُ عَنْهُمْ أَمْ عَلی قُلُوبٍ أَقْفالُها.

امام علی (علیه السلام)- از امام باقر (علیه السلام) روایت است: امام علی (علیه السلام) [خطاب] به ابن‌عبّاس (رحمة الله علیه) فرمود: ... رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در دوران حیات خویش به یاران خویش دستور داده بود که بر من به عنوان امیرالمؤمنین سلام دهند و من پس از وفاتش تأکید داشتم که چنین باشم... ابن عباس! فکر و نگرانی و اندوه و غصه‌خوردن پی‌درپی من به خاطر امر یا قومی که مشغول گناه هستند و نسبت به امور حلال و حرام نیازمند من هستند، به طول انجامید، و چون دنیا به آن‌ها اقبال کند، از من اظهار بینیازی میکنند؛ مثل اینکه این سخن خداوند را نشنیدهاند که می‌فرماید: وَ لَوْ رَدُّوهُ إِلَی الرَّسُولِ وَ إِلی أُولِی الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِینَ یَسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ، و آن‌ها می‌دانستند که به من احتیاج دارند و من از آن‌ها بینیاز بودم أَمْ عَلی قُلُوبٍ أَقْفالُها.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۳، ص۳۳۸
بحارالأنوار، ج۲۹، ص۵۴۹/ الیقین، ص۳۲۱
۲ -۸
(نساء/ ۸۳)

الهادی (علیه السلام)- قَالَ فَتْحُ‌بْنُ‌یَزِیدَ الْجُرْجَانِیُ ضَمَّنِی وَ أَبَا الْحَسَنِ (علیه السلام) الطَّرِیقُ مُنْصَرَفِی مِنْ مَکَّهًَْ إِلَی خُرَاسَانَ وَ هُوَ صَائِرٌ إِلَی الْعِرَاقِ فَسَمِعْتُهُ وَ هُوَ یَقُول: ... بَلْ‌کَیْفَ یُوصَفُ بِکُنْهِهِ مُحَمَّدٌ (صلی الله علیه و آله) وَ قَدْ قَرَنَهُ الْجَلِیلُ بِاسْمِهِ وَ شَرِکَهُ فِی عَطَائِهِ وَ أَوْجَبَ لِمَنْ أَطَاعَهُ جَزَاءَ طَاعَتِهِ إِذْ یَقُولُ وَ ما نَقَمُوا إِلَّا أَنْ أَغْناهُمُ اللهُ وَ رَسُولُهُ مِنْ فَضْلِهِ وَ قَالَ یَحْکِی قَوْلَ مَنْ تَرَکَ طَاعَتَهُ وَ هُوَ یُعَذِّبُهُ بَیْنَ أَطْبَاقِ نِیرَانِهَا وَ سَرَابِیلِ قَطِرَانِهَا یا لَیْتَنا أَطَعْنَا اللهَ وَ أَطَعْنَا الرَّسُولَا أَمْ کَیْفَ یُوصَفُ بِکُنْهِهِ مَنْ قَرَنَ الْجَلِیلُ طَاعَتَهُمْ بِطَاعَهًِْ رَسُولِهِ (صلی الله علیه و آله) حَیْثُ قَالَ أَطِیعُوا اللهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ وَ قَالَ وَ لَوْ رَدُّوهُ إِلَی الرَّسُولِ وَ إِلی أُولِی الْأَمْرِ مِنْهُمْ وَ قَالَ إِنَّ اللهَ یَأْمُرُکُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَماناتِ إِلی أَهْلِها وَ قَالَ فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّکْرِ إِنْ کُنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ یَا فَتْحُ کَمَا لَا یُوصَفُ الْجَلِیلُ جَلَّ جَلَالُهُ وَ الرَّسُولُ (صلی الله علیه و آله) وَ الْخَلِیلُ وَ وَلَدُ الْبَتُولِ فَکَذَلِکَ لَایُوصَفُ الْمُؤْمِنُ الْمُسَلِّمُ لِأَمْرِنَا.

امام هادی (علیه السلام)- فتح‌بن‌یزید گرگانی گفت: در بازگشت از مکّه به طرف خراسان در خدمت امام هادی (علیه السلام) بودم. ایشان عازم عراق بودند، در بین راه شنیدم می‌فرمود: ... حتّی نمی‌توانیم کنه و عظمت حضرت محمّد (صلی الله علیه و آله) را درک کنیم. خداوند محمّد (صلی الله علیه و آله) را همردیف اسم خود قرار داده و در بخشش و عطای خویش او را شریک کرده و برای کسی که از او اطاعت نموده پاداش مقرّر و لازم کرده است زیرا می‌فرماید: آنها فقط از این انتقام می‌گیرند که خداوند و رسولش، آنان را به فضل (و کرم) خود، بی‌نیاز ساختند. (توبه/۷۴) و از قول کسانی که پیروی از پیامبر را ترک کرده‌اند و در شراره‌های جهنّم در عذابند و پوششی از قطران جهنم دارند، می‌فرماید: ای کاش خدا را اطاعت کرده بودیم و رسول را اطاعت کرده بودیم. (احزاب/۶۶) چگونه می‌توان حقیقت و کنه ذات کسانی را شناخت، که خداوند اطاعت از آن‌ها را قرین و ردیف اطاعت پیامبر قرار داده است؛ در این آیه: أَطِیعُوا اللهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ و در آیه‌ی دیگر می‌فرماید: وَ لَوْ رَدُّوهُ إِلَی الرَّسُولِ وَ إِلی أُولِی الْأَمْرِ مِنْهُمْ در این آیه نیز می‌فرماید: إِنَّ اللهَ یَأْمُرُکُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَماناتِ إِلی أَهْلِها و در آیه‌ی دیگر نیز می‌فرماید: اگر خود نمی‌دانید، از اهل کتاب بپرسید. (نحل/۴۳) فرمود: «ای فتح! همان‌طوری که نمی‌توان خداوند عزیز و پیامبر بزرگوار و فرزندان فاطمه زهرا (را توصیف نمود، مؤمنی را که تسلیم دستور ما باشد را نیز نمی‌توان توصیف کرد».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۳، ص۳۳۸
بحارالأنوار، ج۵۰، ص۱۷۷/ کشف الغمهًْ، ج۲، ص۳۸۶
۲ -۹
(نساء/ ۸۳)

الرّسول (صلی الله علیه و آله)- وَ قَدْ کَانَتْ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) سُنَنٌ فِی الْمُشْرِکِینَ وَ مِنَّا بَعْدَهُ سُنَنٌ قَدْ جَرَتْ بِهَا سُنَنٌ وَ أَمْثَالٌ فِی الظَّالِمِینَ وَ مَنْ تَوَجَّهَ قِبْلَتَنَا وَ تُسَمَّی بِدِینِنَا وَ قَدْ قَالَ اللَّهُ لِقَوْمٍ أَحَبَّ إِرْشَادَهُمْ یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ فَإِنْ تَنازَعْتُمْ فِی شَیْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَی اللهِ وَ الرَّسُولِ إِنْ کُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ ذلِکَ خَیْرٌ وَ أَحْسَنُ تَأْوِیلًا وَ قَالَ وَ لَوْ رَدُّوهُ إِلَی الرَّسُولِ وَ إِلی أُولِی الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِینَ یَسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ وَ لَوْ لا فَضْلُ اللهِ عَلَیْکُمْ وَ رَحْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّیْطانَ إِلَّا قَلِیلًا فَالرَّدُّ إِلَی اللَّهِ الْأَخْذُ بِمُحْکَمِ کِتَابِهِ وَ الرَّدُّ إِلَی الرَّسُولِ الْأَخْذُ بِسُنَّتِهِ الْجَامِعَهًِْ غَیْرِ الْمُتَفَرِّقَهًِْ وَ نَحْنُ أَهْلُ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) الَّذِینَ نَسْتَنْبِطُ الْمُحْکَمَ مِنْ کِتَابِهِ وَ نُمَیِّزُ الْمُتَشَابِهَ مِنْهُ وَ نَعْرِفُ النَّاسِخَ مِمَّا نَسَخَ اللَّهُ وَ وَضَعَ إِصْرَهُ فَسِرْ فِی عَدُوِّکَ بِمِثْلِ مَا شَاهَدْتَ مِنَّا فِی مِثْلِهِمْ مِنَ الْأَعْدَاءِ وَ وَاتِرْ إِلَیْنَا الْکُتُبَ بِالْإِخْبَارِ بِکُلِّ حَدَثٍ یَأْتِکَ مِنَّا أَمْرٌ عَامٌّ وَ اللهُ الْمُسْتَعانُ.

پیامبر (صلی الله علیه و آله)- رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در برخورد با مشرکان روش‌هایی داشت و ما نیز بعد از او روش‌هایی مثل آن سنّت‌ها درباره‌ی ستمکاران داریم و هرکس به قبله‌ی ما رو آورد ما را پذیرفته و هم دین ما نامیده می‌شود و خداوند درباره‌ی گروهی که هدایتشان را دوست دارد، فرموده است: یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ فَإِنْ تَنازَعْتُمْ فِی شَیْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَی اللهِ وَ الرَّسُولِ إِنْ کُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ ذلِکَ خَیْرٌ وَ أَحْسَنُ تَأْوِیلًا و فرموده است: وَ لَوْ رَدُّوهُ إِلَی الرَّسُولِ وَ إِلی أُولِی الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِینَ یَسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ وَ لَوْ لا فَضْلُ اللهِ عَلَیْکُمْ وَ رَحْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّیْطانَ إِلَّا قَلِیلًا. پس برگرداندن امور به خدا، همان عمل‌کردن به نصّ روشن کتاب است و برگرداندن امور به رسول (صلی الله علیه و آله) همان عمل به سنّت جامعه است که پراکندگی ندارد و ما آل رسول خدا (صلی الله علیه و آله) کسانی هستیم که محکمات قرآن را استنباط می‌کنیم و میان آیات محکم و متشابه آن فرق می‌گذاریم و آیات ناسخ از آیاتی که خدا نسخ فرموده و تکلیف را از آن برداشته می‌شناسیم. با دشمنت آنچنان رفتار کن که ما با دشمنانمان رفتار می‌کنیم و به‌سوی ما نامه‌های گزارش‌ها را به هر خبر تازه‌ای که از طرف ما به تو فرمان همگانی می‌رسد، بفرست. خداست که یاری رسان است. (یوسف/۱۸)

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۳، ص۳۳۸
بحارالأنوار، ج۷۴، ص۲۵۰/ تحف العقول، ص۱۳۴
۲ -۱۰
(نساء/ ۸۳)

الرّسول (صلی الله علیه و آله)- قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) إِنَّهُ لَیْسَ شَیْءٌ بِأَبْعَدَ مِنْ قُلُوبِ الرِّجَالِ مِنْ تَفْسِیرِ الْقُرْآنِ وَ فِی ذَلِکَ تَحَیَّرَ الْخَلَائِقُ أَجْمَعُونَ إِلَّا مَا شَاءَ اللَّهُ وَ إِنَّمَا أَرَادَ اللَّهُ بِتَعْمِیَتِهِ فِی ذَلِکَ أَنْ یَنْتَهُوا إِلَی بَابِهِ وَ صِرَاطِهِ وَ أَنْ یَعْبُدُوهُ وَ یَنْتَهُوا فِی قَوْلِهِ إِلَی طَاعَهًِْ الْقُوَّامِ بِکِتَابِهِ وَ النَّاطِقِینَ عَنْ أَمْرِهِ وَ أَنْ یَسْتَنْبِطُوا مَا احْتَاجُوا إِلَیْهِ مِنْ ذَلِکَ عَنْهُمْ لَا عَنْ أَنْفُسِهِمْ ثُمَّ قَالَ وَ لَوْ رَدُّوهُ إِلَی الرَّسُولِ وَ إِلی أُولِی الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِینَ یَسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ فَأَمَّا غَیْرُهُمْ فَلَیْسَ یُعْلَمُ ذَلِکَ أَبَداً وَ لَا یُوجَدُ وَ قَدْ عَلِمْتُ أَنَّهُ لَایَسْتَقِیمُ أَنْ یَکُونَ الْخَلْقُ کُلُّهُمْ وُلَاهًَْ الْأَمْرِ إِذاً لَایَجِدُونَ مَنْ یَأْتَمِرُونَ عَلَیْهِ وَ لَا مَنْ یُبَلِّغُونَهُ أَمْرَ اللَّهِ وَ نَهْیَهُ فَجَعَلَ اللَّهُ الْوُلَاهًَْ خَوَاصَّ لِیَقْتَدِیَ بِهِمْ مَنْ لَمْ یَخْصُصْهُمْ بِذَلِکَ.

پیامبر (صلی الله علیه و آله)- پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: «هیچ چیز چون فهم و تفسیر قرآن دورتر از اندیشه و فهم مردان نیست. در این موضوع همه‌ی مردم حیرت‌زده و سرگردانند مگر آنان که خدا بخواهد و دلیل اینکه خداوند قرآن را مبهم و دور از دسترس همگان قرار داده این است که مردم به باب و صراط او مراجعه کنند و او را عبادت کنند و در فهم سخنش به اطاعت و پیروی از مفسّران قرانش و گویندگان از جانب امرش بپردازند و در استنباط آنچه که از قرآن بدان نیاز دارند، به این مفسّران و گویندگان مراجعه کنند، نه آنکه از پیش خود به تفسیر قرآن و استنباط از آن بپردازند. خداوند فرموده است: وَ لَوْ رَدُّوهُ إِلَی الرَّسُولِ وَ إِلی أُولِی الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِینَ یَسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ؛ و امّا غیر این مفسّران واقعی (اهل بیت () هرگز نمی‌توانند به تفسیر و استنباط از قرآن بپردازند و دانستی که نظام اجتماع با این حالت که همه مردم صاحب امر و ولایت باشند، مستقیم نخواهد شد، زیرا در این صورت کسی را نخواهند یافت که از آنان اطاعت کنند و امر و نهی خداوند را به آنان ابلاغ کنند [چون همه خود والی و رهبر هستند!] به همین جهت خداوند والیان را گروهی خاص قرار داد تا عموم و باقی مردم به آنان اقتدا کنند».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۳، ص۳۴۰
بحارالأنوار، ج۸۹، ص۱۰۰/ المحاسن، ج۱، ص۲۶۸/ وسایل الشیعهًْ، ج۲۷، ص۱۹۰
۲ -۱۱
(نساء/ ۸۳)

الصّادق (علیه السلام)- وَ کَانَ مُوسَی (علیه السلام) یَظُنُّ أَنَّ جَمِیعَ الْأَشْیَاءِ الَّتِی یَحْتَاجُ إِلَیْهَا وَ جَمِیعَ الْعِلْمِ قَدْ‌کُتِبَ لَهُ فِی الْأَلْوَاحِ کَمَا یَظُنُّ هَؤُلَاءِ الَّذِینَ یَدَّعُونَ أَنَّهُمْ فُقَهَاءُ وَ عُلَمَاءُ وَ أَنَّهُمْ قَدْ أَثْبَتُوا {أُوتُوا} جَمِیعَ الْعِلْمِ وَ الْفِقْهِ فِی الدِّینِ مِمَّا یَحْتَاجُ هَذِهِ الْأُمَّهًُْ إِلَیْهِ وَ صَحَّ لَهُمْ عَنْ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) وَ عَلِمُوهُ وَ لَفَظُوهُ وَ لَیْسَ کُلُّ عِلْمِ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) عَلِمُوهُ وَ لَا صَارَ إِلَیْهِمْ عَنْ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) وَ لَا عَرَفُوهُ وَ ذَلِکَ أَنَّ الشَّیْءَ مِنَ الْحَلَالِ وَ الْحَرَامِ وَ الْأَحْکَامِ یَرِدُ عَلَیْهِمْ فَیُسْأَلُونَ عَنْهُ وَ لَا یَکُونُ عِنْدَهُمْ فِیهِ أَثَرٌ عَنْ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) وَ یَسْتَحْیُونَ أَنْ یَنْسُبَهُمُ النَّاسُ إِلَی الْجَهْلِ وَ یَکْرَهُونَ أَنْ یُسْأَلُوا فَلَا یُجِیبُوا فَیَطْلُبَ النَّاسُ الْعِلْمَ مِنْ مَعْدِنِهِ فَلِذَلِکَ اسْتَعْمَلُوا الرَّأْیَ وَ الْقِیَاسَ فِی دِینِ اللَّهِ وَ تَرَکُوا الْآثَارَ وَ دَانُوا لِلَّهِ بِالْبِدَعِ وَ قَدْ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) کُلُّ بِدْعَهًٍْ ضَلَالَهًٌْ فَلَوْ أَنَّهُمْ إِذْ {إِذَا} سُئِلُوا عَنْ شَیْءٍ مِن دِینِ اللَّهِ فَلَمْ یَکُنْ عِنْدَهُمْ مِنْهُ أَثَرٌ عَنْ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) رَدُّوهُ إِلَی اللهِ وَ إِلَی الرَّسُولِ وَ إِلی أُولِی الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِینَ یَسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ (وَ الَّذِینَ {الَّذِی} مَنَعَهُمْ مِنْ طَلَبِ الْعِلْمِ مِنَّا الْعَدَاوَهًُْ وَ الْحَسَدُ لَنَا وَ لَا وَ اللَّهِ مَا حَسَدَ مُوسَی (علیه السلام) الْعَالِمَ وَ مُوسَی نَبِیُّ اللَّهِ (علیه السلام) لَمْ یَحْسُدْهُ کَمَا حَسَدَتْنَا هَذِهِ الْأُمَّهًُْ بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) عِلْمَنَا وَ مَا وَرِثْنَا عَنْ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) وَ لَمْ یَرْغَبُوا إِلَیْنَا فِی عِلْمِنَا کَمَا رَغِبَ مُوسَی (علیه السلام) إِلَی الْعَالِمِ.

امام صادق (علیه السلام)- موسی (علیه السلام) گمان می‌کرد تمامی مسائلی که در نبوّتش به آن نیاز دارد و تمامی علم مورد نیاز، در الواح برای او نگاشته شده است. همان‌گونه که مدّعی‌های علم و فقه چنین گمان می‌کنند؛ آنان تصوّر می‌کنند تمامی فقه و علم مورد نیاز این امّت در دین را دارا هستند و این علم را از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) آموخته‌اند و حفظ کرده‌اند. حال آنکه به تمام آنچه رسول خدا عالم بود، علم ندارند و از علم او اطّلاعی ندارند و او را نمی‌شناسند. هرگاه از حلال و حرام و احکام از آنان سؤال می‌شود، اگر از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) چیزی درآن‌باره، روایت نشده باشد، از اینکه مردم آنان را به جهل نسبت دهند، شرم دارند. و از اینکه نتوانند سؤالی را جواب دهند، اکراه دارند. این چنین است که مردم، علم را از غیر معدنش طلب می‌کنند. آنان نیز نظر و قیاس خود را در دین خدا وارد می‌کنند و کلام رسول خدا (صلی الله علیه و آله) را رها می‌کنند و می‌خواهند با بدعت، کار خدا را انجام دهند؛ حال آنکه رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: «هرگونه بدعتی گمراهی است». اگر از آنان در مورد مسأله‌ای در دین خدا سؤال شود و از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در مورد آن روایتی وجود نداشته باشد، آن را به خدا و رسولش (صلی الله علیه و آله) و اولی‌الامر ارجاع می‌دهند، کسانی که علم را از آل محمّد (آموخته‌اند، پاسخ آن را می‌دانستند. آن چیزی که آنان را از جستجوی علم در نزد ما باز می‌دارد، دشمنی و حسد ورزیدن نسبت به ماست. نه، به خدا سوگند که موسی (علیه السلام) نسبت به آن عالم (خضر (علیه السلام))، حسد نورزید. موسی (علیه السلام) پیامبری است که به او وحی می‌شد و بدین‌سبب او را دید و خواستار کلام با او شد و از علم او آگاه شد، بلکه نزد او به علمش اقرار کرد و نسبت به او حسد نورزید، آنگونه که این امّت پس از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) نسبت به علم ما و میراث ما از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) حسادت ورزیدند و به دانش ما رغبت نداشتند؛ خلاف آنچه که موسی (علیه السلام) به آن عالم علاقمند شد».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۳، ص۳۴۰
بحارالأنوار، ج۲، ص۲۰۷/ البرهان
۲ -۱۲
(نساء/ ۸۳)

أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- قَالَ السَّائِلُ مَنْ هَؤُلَاءِ الْحُجَجُ قَالَ (علیه السلام) هُمْ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) وَ مَنْ حَلَّ مَحَلَّهُ مِنْ أَصْفِیَاءِ اللَّهِ الَّذِینَ قَرَنَهُمُ اللَّهُ بِنَفْسِهِ وَ بِرَسُولِهِ (صلی الله علیه و آله) وَ فَرَضَ عَلَی الْعِبَادِ مِنْ طَاعَتِهِمْ مِثْلَ الَّذِی فَرَضَ عَلَیْهِمْ مِنْهَا لِنَفْسِهِ وَ هُمْ وُلَاهًُْ الْأَمْرِ الَّذِینَ قَالَ اللَّهُ فِیهِمْ أَطِیعُوا اللهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ وَ قَالَ فِیهِمْ وَ لَوْ رَدُّوهُ إِلَی الرَّسُولِ وَ إِلی أُولِی الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِینَ یَسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ قَالَ السَّائِلُ مَا ذَلِکَ الْأَمْرُ قَالَ عَلِیٌّ (علیه السلام) الَّذِی تَنَزَّلُ بِهِ الْمَلَائِکَهًُْ فِی اللَّیْلَهًِْ الَّتِی یُفَرَّقُ فِیهَا کُلُّ أَمْرٍ حَکِیمٍ مِنْ خَلْقٍ وَ رِزْقٍ وَ أَجَلٍ وَ عَمَلٍ وَ حَیَاهًٍْ وَ مَوْتٍ وَ عِلْمِ غَیْبِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ وَ الْمُعْجِزَاتِ الَّتِی لَا تَنْبَغِی إِلَّا لِلَّهِ وَ أَصْفِیَائِهِ وَ السَّفَرَهًِْ بَیْنَهُ وَ بَیْنَ خَلْقِهِ.

امام علی (علیه السلام)- شخصی پرسید: «حجّت‌های الهی چه کسانی هستند»؟ فرمود: «رسول خدا (صلی الله علیه و آله) و برگزیدگان الهی که در جایگاه پیامبرند. همان برگزیدگانی که خداوند آن‌ها را همنشین و مقرون خود و رسول خود کرده و همان‌گونه که اطاعت خودش را بر مردم واجب کرده، اطاعت آنان را نیز بر مردم واجب کرده. آنان ولی امر هستند که خداوند در مورد آنان فرمود: أَطِیعُوا اللهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ و نیز فرمود: وَ لَوْ رَدُّوهُ إِلَی الرَّسُولِ وَ إِلی أُولِی الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِینَ یَسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُم. پرسید: «آن امر کدام است»؟ امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) فرمود: «منظور از امر، همان چیزی است که ملائکه آن را نازل کردند، در همان شبی که هر امر و حکمی از جانب خدای حکیم بین مخلوقات تقسیم می‌شود. اموری مثل ایجاد و خلق و رزق و اجلّ و عمل و حیات و مرگ و علم به غیب آسمان‌ها و زمین و معجزات و آیاتی که هیچ احدی را سزاوار اطّلاع بر آن‌ها نیست مگر خدای تعالی و اصفیا و سفیران میان خدا و خلق خدا».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۳، ص۳۴۲
بحارالأنوار، ج۹۰، ص۱۱۸/ الاحتجاج، ج۱، ص۲۵۲
۲ -۱۳
(نساء/ ۸۳)

الصّادق (علیه السلام)- وَ قَالَ عَزَّوَجَلَّ وَ لَوْ رَدُّوهُ إِلَی الرَّسُولِ وَ إِلی أُولِی الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِینَ یَسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ فَرَدَّ الْأَمْرَ أَمْرَ النَّاسِ إِلَی أُولِی الْأَمْرِ مِنْهُمُ الَّذِینَ أَمَرَ اللَّهُ بِطَاعَتِهِمْ وَ الرَّدِّ إِلَیْهِمْ.

امام صادق (علیه السلام)- در سخن خداوند: وَ لَوْ رَدُّوهُ إِلَی الرَّسُولِ وَ إِلی أُولِی الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِینَ یَسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ، منظور از «ردّ امر» آن است که مردم امور خود را از صاحبان ولایت و اولی‌الأمر خود بپرسندکه خدا مردم را امر به اطاعت از آنان و رجوع مسائل به‌سمت آنان کرده است.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۳، ص۳۴۲
وسایل الشیعهًْ، ج۲۷، ص۶۶
۲ -۱۴
(نساء/ ۸۳)

الباقر (علیه السلام)- یَا جَابِرُ إِنَّ حَدِیثَ آلِ مُحَمَّدٍ (صَعْبٌ مُسْتَصْعَبٌ ذَکْوَانُ أَجْرَدُ ذَعِرٌ لَا یُؤْمِنُ وَ اللَّهِ بِهِ إِلَّا مَلَکٌ مُقَرَّبٌ أَوْ نَبِیٌ مُرْسَلٌ (صلی الله علیه و آله) أَوْ عَبْدٌ مُؤْمِنٌ {قَدِ} امْتَحَنَ اللَّهُ قَلْبَهُ لِلْإِیمَانِ وَ إِنَّمَا الشَّقِیُّ الذَّامُّ الْهَالِکُ مِنْکُمْ مَنْ تَرَکَ الْحَدِیثَ عَلَیْهِ مِنْ حَدِیثِ آلِ مُحَمَّدٍ (فَعَرَفْتُمُوهُ وَ لَانَتْ {ولایهًْ} لَهُ قُلُوبُکُمْ فَتَمَسَّکُوا بِهِ فَإِنَّهُ الْحَقُّ الْمُبِینُ وَ مَا ثَقُلَ عَلَیْکُمْ فَلَمْ تُطِیقُوهُ {تُطِیعُوهُ} وَ کَبُرَ عَلَیْکُمْ فَلَمْ تَحْمِلُوهُ فَرُدُّوا إِلَیْنَا فَإِنَّ الرَّادَّ عَلَیْنَا مُخْبَثٌ أَ لَمْ تَسْمَعِ اللَّهَ یَقُولُ وَ لَوْ رَدُّوهُ إِلَی الرَّسُولِ وَ إِلی أُولِی الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِینَ یَسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ.

امام باقر (علیه السلام)- ای جابر! احادیث و کلمات اهل بیت پیامبر (، [از لحاظ درک و فهم] سخت و دشوار است کلام آن‌ها بسیار زیرکانه و لطیف و قاطع است، که به خدا قسم کسی بر این گفتارها ایمان نمی‌آورد، مگر ملائکه مقرّب درگاه خدا یا پیامبران مرسل یا بنده‌ی مؤمنی که خداوند قلبش را آزموده و ایمانش را تأییدکرده! و بدان‌که انسان شقی و مذموم و هلاک‌شده کسی است که گفتار آل رسول را رها کند [و به آن عامل نباشد]. هرگاه حدیثی ازآل محمّد (به شما رسید که آن را شناختید [و فهمیدید که منسوب به اهل بیت (است] و دلتان نسبت به آن نرم و ملایم بود [و آن را می‌پسندیدید] آن را بپذیرید که احادیث ما، حقیقت آشکارند و آن حدیثی که به نظر شما سنگین آمد و تحمّل پذیرش آن را نداشتید و پذیرش آن بر شما گران می‌آمد و نمی‌پذیرید، آن را به ما ارجاع دهید که کسی که [مسائل خود را] به ما ارجاع دهد، [در برابر امر خدا] متواضع است، مگر نشنیده‌اید که خداوند می‌فرماید: وَ لَوْ رَدُّوهُ إِلَی الرَّسُولِ وَ إِلی أُولِی الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِینَ یَسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۳، ص۳۴۲
فرات الکوفی، ص۱۱۴
۲ -۱۵
(نساء/ ۸۳)

أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- مَا کَانَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ لِیَجْعَلَ لِجَوَارِحِ الْإِنْسَانِ إِمَاماً فِی جَسَدِهِ یَنْفِی عَنْهَا الشُّکُوکَ وَ یُثْبِتُ لَهَا الْیَقِینَ وَ هُوَ الْقَلْبُ وَ یُهْمِلُ ذَلِکَ فِی الْحُجَج فَفَرَضَ عَلَی الْأُمَّهًِْ طَاعَهًَْ وُلَاهًِْ أَمْرِهِ الْقُوَّامِ بِدِینِهِ کَمَا فَرَضَ عَلَیْهِمْ طَاعَهًَْ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) فَقَالَ أَطِیعُوا اللهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ ثُمَّ بَیَّنَ مَحَلَّ وُلَاهًِْ أَمْرِهِ مِنْ أَهْلِ الْعِلْمِ بِتَأْوِیلِ کِتَابِهِ فَقَالَ عَزَّوَجَلَّ وَ لَوْ رَدُّوهُ إِلَی الرَّسُولِ وَ إِلی أُولِی الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِینَ یَسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ وَ عَجَزَ کُلُّ أَحَدٍ مِنَ النَّاسِ عَنْ مَعْرِفَهًِْ تَأْوِیلِ کِتَابِهِ غَیْرَهُمْ لِأَنَّهُمْ هُمُ الرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ الْمَأْمُونُونَ عَلَی تَأْوِیلِ التَّنْزِیلِ قَالَ اللَّهُ تَعَالَی وَ ما یَعْلَمُ تَأْوِیلَهُ إِلَّا اللهُ وَ الرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ ... وَ قَالَ سُبْحَانَهُ بَلْ هُوَ آیاتٌ بَیِّناتٌ فِی صُدُورِ الَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ وَ طَلَبُ الْعِلْمِ أَفْضَلُ مِنَ الْعِبَادَةِ قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ إِنَّما یَخْشَی اللهَ مِنْ عِبادِهِ الْعُلَماءُ وَ بِالْعِلْمِ اسْتَحَقُّوا عِنْدَ اللَّهِ اسْمَ الصِّدْقِ وَ سَمَّاهُمْ بِهِ صَادِقِینَ وَ فَرَضَ طَاعَتَهُمْ عَلَی جَمِیعِ الْعِبَادِ بِقَوْلِهِ یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللهَ وَ کُونُوا مَعَ الصَّادِقِینَ.

امام علی (علیه السلام)- این‌طور نیست که خداوند در میان اعضا و جوارح آدمیان رهبر و امامی قرار دهد که شکّ و شبهه را از آن‌ها دور کند و برای آن‌ها یقین را ثابت نماید و آن امام، قلب آدمی می‌باشد، ولی در [قراردادن] حجّت‌ها [برای مردم] کوتاهی کند. پس طاعت والیان امر را که نگهبانان دین او هستند، همان‌گونه که طاعت رسول (صلی الله علیه و آله) را واجب کرده بود، بر مردم واجب کرد، و فرمود: أَطِیعُوا اللهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ؛ بعد از این اولیاء امر را که از اهل علم هستند بیان کرد و مقام آن‌ها را روشن ساخت، و در کتاب خود فرمود: وَ لَوْ رَدُّوهُ إِلَی الرَّسُولِ وَ إِلی أُولِی الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِینَ یَسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ. از اینجا معلوم است که مردم از تأویل کتاب عاجز می‌باشند و فقط صاحبان امر می‌توانند آن را استنباط کنند، زیرا آن‌ها راسخ در علم هستند، و محلّ اطمینان در تاویل قرآن می‌باشند و در قرآن فرمود: درحالی‌که تأویل آن را جز خدای نمی‌داند. و آنان‌که قدم در دانش استوار کرده‌اند. (آل عمران/۷) و در جای دیگر فرمود: بلکه قرآن آیاتی است روشن، که در سینه‌ی اهل دانش جای دارد. (عنکبوت/۴۹). طلب علم و فضیلت از عبادت بهتر است و خداوند می‌فرماید: هرآینه از میان بندگان خدا تنها دانشمندان از او می‌ترسند. (فاطر/۲۸) خدا آن‌ها را راستگو نامیده و اطاعت آن‌ها را بر همه‌ی بندگان واجب کرده و فرموده: ای کسانی که ایمان آورده‌اید، از خدا بترسید و با راستگویان باشید. (توبه/۱۱۹)».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۳، ص۳۴۲
بحارالأنوار، ج۶۶، ص۸۰
۲ -۱۶
(نساء/ ۸۳)

أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- کَتَبَ أَمِیرَالْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) إِلَی مُعَاوِیَهًْ ... الرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ نَحْنُ آلَ مُحَمَّدٍ (وَ أَمَرَ اللَّهُ سَائِرَ الْأُمَّهًِْ أَنْ یَقُولُوا آمَنَّا بِهِ کُلٌّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنا وَ ما یَذَّکَّرُ إِلَّا أُولُوا الْأَلْبابِ وَ أَنْ یُسَلِّمُوا إِلَیْنَا وَ یَرُدُّوا الْأَمْرَ إِلَیْنَا وَ قَدْ قَالَ اللَّهُ وَ لَوْ رَدُّوهُ إِلَی الرَّسُولِ وَ إِلی أُولِی الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِینَ یَسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ هُمُ الَّذِینَ یُسْأَلُونَ عَنْهُ وَ یَطْلُبُونَهُ وَ لَعَمْرِی لَوْأَنَّ النَّاسَ حِینَ قُبِضَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) سَلَّمُوا لَنَا وَ اتَّبَعُونَا وَ قَلَّدُونَا أُمُورَهُمْ لَأَکَلُوا مِنْ فَوْقِهِمْ وَ مِنْ تَحْتِ أَرْجُلِهِم.

امام علی (علیه السلام)- امام علی (علیه السلام) در نامه‌ای به معاویه نوشت... راسخان در علم، ما خاندان محمّد (صلی الله علیه و آله) هستیم و خداوند سایر امّت را فرموده که بگویند: «ما بدان ایمان آوردیم، همه از جانب پروردگار ماست. و جز خردمندان پند نمی‌گیرند. (آل عمران/۷)». و امر کرده که آن را به ما واگذارند و دانش آن را به ما رد کنند؛ خداوند می‌فرماید: وَ لَوْ رَدُّوهُ إِلَی الرَّسُولِ وَ إِلی أُولِی الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِینَ یَسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ و اولی‌الأمر کسانی هستند که سؤالات از آنان پرسیده می‌شود و از آنان درخواست می‌شود. به جانم سوگند! اگر هنگامی‌که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) درگذشت، مردم خلافت را به ما واگذار می‌کردند و از ما پیروی می‌نمودند و امورشان را از ما تقلید می‌کردند، نعمت از هر سو بر آنان ارزانی می‌شد.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۳، ص۳۴۴
بحارالأنوار، ج۳۳، ص۱۵۵

و اگر فضل و رحمت خدا نبود، جز اندکی، همگان از شیطان پیروی می‌کردید

۳ -۱
(نساء/ ۸۳)

الصّادق (علیه السلام)- حُمْرَانَ عَنْ أَبِی‌عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) فِی قَوْلِهِ تَعَالَی لَوْ لا فَضْلُ اللهِ عَلَیْکُمْ وَ رَحْمَتُهُ قَالَ فَضْلُ اللَّهِ رَسُولُهُ (صلی الله علیه و آله) وَ رَحْمَتُهُ وَلَایَهًُْ الْأَئِمَّهًِْ (.

امام صادق (علیه السلام)- حمران نقل می‌کند: امام صادق (علیه السلام) درباره‌ی آیه: وَ لَوْلاَ فَضْلُ اللهِ علَیْکُمْ وَ رَحْمَتُهُ فرمود: «فضل خداوند، رسولش و رحمت خداوند، ولایت ائمّه (می‌باشد».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۳، ص۳۴۴
بحارالأنوار، ج۲۴، ص۶۰/ العیاشی، ج۱، ص۲۶۰/ البرهان
۳ -۲
(نساء/ ۸۳)

ابن‌عبّاس (رحمة الله علیه)- الْفَضْلُ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) وَ الرَّحْمَةُ أَمِیرُالْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) وَ فَضْلُ الْأَوْصِیَاءِ.

ابن‌عبّاس (رحمة الله علیه)- منظور از فَضْلُ در این آیه پیامبر (صلی الله علیه و آله) و رَحْمَةُ امیرالمؤمنین (علیه السلام) و فضیلت اوصیاء و ائمّه (است.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۳، ص۳۴۴
بحارالأنوار، ج۲۴، ص۶۱
بیشتر