آیه وَ اعْبُدُوا اللهَ وَ لا تُشْرِكُوا بِهِ شَيْئاً وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً وَ بِذِي الْقُرْبى وَ الْيَتامى وَ الْمَساكينِ وَ الْجارِ ذِي الْقُرْبى وَ الْجارِ الْجُنُبِ وَ الصَّاحِبِ بِالْجَنْبِ وَ ابْنِ السَّبيلِ وَ ما مَلَكَتْ أَيْمانُكُمْ إِنَّ اللهَ لا يُحِبُّ مَنْ كانَ مُخْتالاً فَخُوراً [36]
و خدا را بپرستيد؛ و هيچچيز را همتاى او قرار ندهيد؛ و به پدر و مادر، نيكى كنيد؛ همچنين به خويشاوندان و يتيمان و مستمندان، و همسايهی نزديك، و همسايهی دور، و دوست و همنشين، و واماندگان در سفر، و بردگانى كه مالك آنها هستيد؛ زيرا خداوند، كسى را كه متكبّر و فخرفروش است، [و از اداى حقوق ديگران سرباز مىزند]، دوست نمىدارد.
الرّسول (صلی الله علیه و آله)- کَانَ النَّبِیُّ (صلی الله علیه و آله) یَعْرِضُ نَفْسَهُ عَلَی قَبَائِلِ الْعَرَبِ فِی الْمَوْسِمِ فَلَقِیَ رَهْطاً مِنَ الْخَزْرَجِ فَقَالَ أَلَاتَجْلِسُونَ أُحَدِّثْکُمْ قَالُوا بَلَی فَجَلَسُوا إِلَیْهِ فَدَعَاهُمْ إِلَی اللَّهِ وَ تَلَا عَلَیْهِمُ الْقُرْآنَ فَقَالَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ یَا قَوْمِ تَعْلَمُونَ وَ اللَّهِ أَنَّهُ النَّبِیُّ (صلی الله علیه و آله) الَّذِی کَانَ یُوعِدُکُمْ بِهِ الْیَهُودُ فَلَا یَسْبِقَنَّکُمْ إِلَیْهِ أَحَدٌ فَأَجَابُوهُ وَ قَالُوا لَهُ إِنَّا قَدْ تَرَکْنَا قَوْمَنَا وَ لَا قَوْمَ بَیْنَهُمْ مِنَ الْعَدَاوَهًِْ وَ الشَّرِّ مِثْلَ مَا بَیْنَهُمْ وَ عَسَی أَنْ یَجْمَعَ اللَّهُ بَیْنَهُمْ بِکَ فَسَتَقْدِمُ عَلَیْهِمْ وَ تَدْعُوهُمْ إِلَی أَمْرِکَ وَ کَانُوا سِتَّهًَْ نَفَرٍ قَالَ فَلَمَّا قَدِمُوا الْمَدِینَهًَْ فَأَخْبَرُوا قَوْمَهُمْ بِالْخَبَرِ فَمَا دَارَ حَوْلٌ إِلَّا وَ فِیهَا حَدِیثُ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) حَتَّی إِذَا کَانَ الْعَامُ الْمُقْبِلُ أَتَی الْمَوْسِمَ مِنَ الْأَنْصَارِ اثْنَاعَشَرَ رَجُلًا فَلَقُوا النَّبِیَّ (صلی الله علیه و آله) فَبَایَعُوهُ عَلَی بَیْعَهًِْ النِّسَاءِ أَلَّا یُشْرِکُوا بِاللَّهِ شَیْئاً وَ لَا یَسْرِقُوا إِلَی آخِرِهَا ثُمَّ انْصَرَفُوا وَ بَعَثَ مَعَهُمْ مُصْعَبَبْنَعُمَیْرٍ یُصَلِّی بِهِمْ وَ کَانَ بَیْنَهُمْ بِالْمَدِینَهًِْ یُسَمَّی الْمُقْرِئَ فَلَمْ یَبْقَ دَارٌ فِی الْمَدِینَهًِْ إِلَّا وَ فِیهَا رِجَالٌ وَ نِسَاءٌ مُسْلِمُونَ إِلَّا دَارُ أُمَیَّهًَْ وَ حُطَیْمَهًَْ وَ وَائِلٍ وَ هُمْ مِنَ الْأَوْسِ ثُمَّ عَادَ مُصْعَبٌ إِلَی مَکَّهًَْ وَ خَرَجَ مِنَ الْأَنْصَارِ إِلَی الْمَوْسِمِ مَعَ حُجَّاجِ قَوْمِهِمْ فَاجْتَمَعُوا فِی الشِّعْبِ عِنْدَ الْعَقَبَهًِْ ثَلَاثَهًٌْ وَ سَبْعُونَ رَجُلًا وَ امْرَأَتَانِ فِی أَیَّامِ التَّشْرِیقِ بِاللَّیْلِ فَقَالَ (صلی الله علیه و آله) أُبَایِعُکُمْ عَلَی الْإِسْلَامِ فَقَالَ لَهُ بَعْضُهُمْ نُرِیدُ أَنْ تُعَرِّفَنَا یَا رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) مَا لِلَّهِ عَلَیْنَا وَ مَا لَکَ عَلَیْنَا وَ مَا لَنَا عَلَی اللَّهِ فَقَالَ أَمَّا مَا لِلَّهِ عَلَیْکُمْ فَأَنْ تَعْبُدُوهُ وَ لا تُشْرِکُوا بِهِ شَیْئاً وَ أَمَّا مَا لِی عَلَیْکُمْ فَتَنْصُرُونَنِی مِثْلَ نِسَائِکُمْ وَ أَبْنَائِکُمْ وَ أَنْ تَصْبِرُوا عَلَی عَضِّ السَّیْفِ وَ إِنْ یُقْتَلَ خِیَارُکُم.
پیامبر (صلی الله علیه و آله)- در موسم حج، پیامبر (صلی الله علیه و آله) خودش را به قبایل عرب [که برای زیارت خانهی خدا و بتها میآمدند] میرساند [و با آنان هم صحبت میشد] پس با گروهی از خزرجیان ملاقات کرد و فرمود: «آیا اجازه میدهید با شما بنشینم و سخن بگویم»؟ گفتند: «آری [بنشین]، پس همه با هم نشستند و پیامبر آنان را به راه خدا خواند و دعوت کرد و آیاتی از قرآن را برایشان خواند، عدّهای از آنان به دوستانشان گفتند: «ای قوم ما، [با توجّه به این سخنان] میدانید که به خدا قسم او همان پیامبری (صلی الله علیه و آله) است که یهودیان به شما وعدهی او را داده بودند، پس بشتابید تا اوّلین بیعتکنندها با او باشید و کسی از شما در این کار سبقت نگیرد. و دعوت پیامبر را اجابت کردند». و گفتند: «ما از قوم خود جداشدهایم [و آنها اینجا نیستند] و هیچ قومی نیست که مثل آنان (اوس وخزرج) بینشان کینه و دشمنی و شرارت باشد و إِنْ شَاءَ اللهُ که بهواسطهی تو خدا آنها را با هم مهربان کند. بهزودی بهسمت آنان خواهیم رفت و آنها را به آنچه تو دعوت کردهای دعوت میکنیم». این افراد شش نفر بودند. راوی میگوید: «وقتی آنان به شهر مدینه بازگشتند و قوم خود را از این خبر آگاه کردند و هیچ خانهای در مدینه نبود مگر آنکه در آن حرفی از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) باشد تا آنکه موسم حجّ سال بعد رسید و دوازده نفر از اهل مدینه [که بعدا انصار نام گرفتند] به حج آمدند و پیامبر (صلی الله علیه و آله) را ملاقات کردند و با او پیمان بستند و بیعتی کردند که به نام بیت نساء معروف شد که مضمون آن این بود که به خدا شرک نورزند و سرقت نکنند و... و سپس بلند شدند و [به شهر خود بازگشتند و به امر پیامبر (صلی الله علیه و آله)] همراه آنان مصعببنعمیر همراه شد و برای آنان نماز میخواند و در مدینه به او مقرئ (خوانندهی آیات خدا) میگفتند و بهاینترتیب در مدینه هیچ خانهای نماند مگر آنکه در آن زن و مردی مسلمان یافت میشد مگر خانههای امیّه و حطیمه و وائل که از قبیلهی اوس بودند [گذشت تا آنکه] مصعب همراه با حاجیانی از اهل مدینه [که انصار نامیده میشدند] درموسم حج از مدینه خارج و به مکّه وارد شدند و در شعب [ابیطالب] جمع شدند درحالیکه هفتادوسه نفر مرد و دو زن در بین آنها بود. آن زمان در شبی از روزهای تشریق (یازدهم و دوازدهم و سیزدهم ماه ذیالحجه) بود. پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: «با شما برای اجرای اسلام بیعت میکنم». عدّهای از آنان گفتند: «ای رسول خدا (صلی الله علیه و آله) میخواهیم بدانیم و به ما بفهمانی که حقّ خدا و خواستهی خدا از ما چیست و حق و خواستهی تو از ما چیست و متقابلا ما به خدا چه حقّی داریم»؟ پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: «آنچه که خدا از شما خواسته آن است که او را بپرستید و به امر او در هیچچیز شریک قایل نشوید امّا حقّ من بر شما آن است که مرا همانطورکه زنان و بچّههایتان را کمک میکنید، کمک کنید و برسختی جهاد صبر کنید حتی اگر خوبانتان کشته شوند».
الباقر (علیه السلام)- عَنْ أَبِیبَصِیرٍ عَنْ أَبِیجَعْفَرٍ (علیه السلام) فِی قَوْلِ اللَّهِ وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً قَالَ إِنَ رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) أَحَدُ الْوَالِدَیْنِ وَ عَلِیٌّ (علیه السلام) الْآخَرُ.
امام باقر (علیه السلام)- ابوبصیر نقل میکند امام باقر (علیه السلام) در مورد آیه: وَ بِالْوَالِدَیْنِ إِحْسَانًا فرمود: «پیامبر (صلی الله علیه و آله) یکی از والدین و علی (علیه السلام) آن دیگری است».
الصّادق (علیه السلام)- جَعْفَرُبْنُمُحَمَّدِبْنِسَعِیدٍ الْأَحْمَسِیُّ مُعَنْعَناً عَنْ جَعْفَرٍ الصَّادِقِ (علیه السلام) فِی قَوْلِهِ {تَعَالَی} وَ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ لا تُشْرِکُوا بِهِ شَیْئاً وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْسانا إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) وَ عَلِیَّبْنَأَبِیطَالِبٍ (علیه السلام) هُمَا الْوَالِدَانِ وَ بِذِی الْقُرْبی قَالَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ (علیها السلام).
امام صادق (علیه السلام)- حضرت محمّد (صلی الله علیه و آله) و علی (علیه السلام) دو پدرند (والدان) و منظور از ذویالقربی حسن و حسین (علیها السلام) هستند.
الصّادق (علیه السلام)- عَنْ أَبِیبَصِیرٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَاعَبْدِاللَّهِ (علیه السلام) یَقُولُ: إِنَّ الْمُؤْمِنَ إِذَا مَاتَ رَأَی رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) وَ عَلِیّاً (علیه السلام) یَحْضُرَانِهِ وَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) أَنَا أَحَدُ الْوَالِدَیْنِ وَ عَلِیٌّ (علیه السلام) الْآخَرُ قَالَ قُلْتُ وَ أَیُّ مَوْضِعٍ ذَلِکَ مِنْ کِتَابِ اللَّهِ قَالَ قَوْلُهُ اعْبُدُوا اللهَ وَ لا تُشْرِکُوا بِهِ شَیْئاً وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً.
امام صادق (علیه السلام)- ابوبصیر گوید: شنیدم امام صادق (علیه السلام) میفرمود: «مؤمن وقتی که بمیرد پیامبر (صلی الله علیه و آله) و علی (علیه السلام) را میبیند که پیش او حاضر میشوند». و پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: «من یکی از دو والدین هستم و علی (علیه السلام) والد دیگر است». گفتم: «این مطلب [که شما میگویید] در کجای کتاب خدا آمده است». فرمود: «آنجا که میفرماید: اعْبُدُوا اللهَ وَ لا تُشْرِکُوا بِهِ شَیْئاً وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً».
الرّسول (صلی الله علیه و آله)- فَجَعَلَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی نَبِیَّهُ أَوْلَی بِالْمُؤْمِنِینَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَ هُوَ قَوْلُ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) بِغَدِیرِ خُمٍّ أَیُّهَا النَّاسُ أَلَسْتُ أَوْلَی بِکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ قَالُوا بَلَی ثُمَّ أَوْجَبَ لِأَمِیرَالْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) مَا أَوْجَبَهُ لِنَفْسِهِ عَلَیْهِمْ مِنَ الْوَلَایَهًِْ فَقَالَ أَلَا مَنْ کُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِیٌّ مَوْلَاهُ فَلَمَّا جَعَلَ اللَّهُ النَّبِیَّ (صلی الله علیه و آله) أَبَ الْمُؤْمِنِینَ أَلْزَمَهُ مَئُونَتَهُمْ وَ تَرْبِیَهًَْ أَیْتَامِهِمْ فَعِنْدَ ذَلِکَ صَعِدَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) فَقَالَ مَنْ تَرَکَ مَالًا فَلِوَرَثَتِهِ وَ مَنْ تَرَکَ دَیْناً أَوْ ضَیَاعاً فَعَلَیَّ وَ إِلَیَّ فَأَلْزَمَ اللَّهُ نَبِیَّهُ (صلی الله علیه و آله) لِلْمُؤْمِنِینَ مَا یُلْزِمُ الْوَالِدَ لِلْوَلَدِ وَ أَلْزَمَ الْمُؤْمِنِینَ مِنَ الطَّاعَهًِْ لَهُ مَا یُلْزِمُ الْوَلَدَ لِلْوَالِدِ فَکَذَلِکَ أَلْزَمَ أَمِیرَالْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) مَا أَلْزَمَ رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) مِنْ ذَلِکَ وَ بَعْدَهُ الْأَئِمَّهًَْ (وَاحِداً وَاحِداً وَ الدَّلِیلُ عَلَی أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) وَ أَمِیرَالْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) هُمَا الْوَالِدَانِ قَوْلُهُ وَ اعْبُدُوا اللهَ وَ لا تُشْرِکُوا بِهِ شَیْئاً وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً فَالْوَالِدَانِ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) وَ أَمِیرُالْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) وَ قَالَ الصَّادِقُ (علیه السلام) وَ کَانَ إِسْلَامُ عَامَّهًِْ الْیَهُودِ بِهَذَا السَّبَبِ لِأَنَّهُمْ آمَنُوا عَلَی أَنْفُسِهِمْ وَ عِیَالَاتِهِمْ.
پیامبر (صلی الله علیه و آله)- این [آیه، مصداق] کلام پیامبر (صلی الله علیه و آله) است که در غدیرخم فرمود: «ای مردم آیا من نسبت به شما از خود شما برتر نیستم». گفتند: «آری چنین است». سپس پیامبر (صلی الله علیه و آله) آنچه را که برای خود واجب کرده بود (اطاعت و ولایتش بر مردم) برای امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) واجب کرد ولایتش را بپذیرند و صحبت خود را ادامه داد تا آنجا که فرمود: «هرکس من مولای اویم بعد از من علی (علیه السلام) مولای اوست [بدانید] که وقتی خداوند پیامبرش (صلی الله علیه و آله) را مانند پدر مؤمنین قرارداده است، بر او واجب کرده [که مانند یک پدر دلسوز] آنها را کمک کند و یتیمهای آنها را پرورش دهد و تربیت کند دراینهنگام پیامبر (صلی الله علیه و آله) [از سکویی که در آنجا نهاده بودند] بالا رفت و فرمود: «هرکس که بمیرد و مالی از او به ارث بماند، آن مال به ورثهاش میرسد و هرکس امانتی یا کم وکاستیای از او به ارث بماند متوجّه من است [زیرا من در حکم پدر او بودهام] و خداوند همان وظایفی که بر پدر و مادر واجب کرده برای فرزند خود انجام دهد، بر من واجب کرده تا نسبت به مؤمنین انجام دهم و بر مؤمنین نیز واجب کرده که همچون فرزندان که از پدر اطاعت میکنند از من اطاعت کنند و هم چنین تمام آن اموری که بر رسولش (صلی الله علیه و آله) [در ولایت و تدبیر امور مردم] واجب کرده است برای امیرالمؤمنین علی و امامان (ع ع ع) بعد از او، یکی پس از دیگری نیز واجب کرده و دلیل اینکه [میگویم] پیامبر (صلی الله علیه و آله) و علی (علیه السلام) در حکم دو والد هستند این کلام خداوند است که میفرماید: اعْبُدُوا اللهَ وَ لا تُشْرِکُوا بِهِ شَیْئاً وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً که منظور از دو والد، پیامبر (صلی الله علیه و آله) و امیرالمؤمنین (علیه السلام) است». و امام صادق (علیه السلام) فرمود: «بههمین دلیل است که دین اسلام بر دین یهودیان عمومیّت [و برتری] یافت زیرا که یهود ایمان و اعتمادشان بر خودشان و خانوادهشان است [درحالیکه مسلمانان اعتمادشان بر پدران دلسوزشان که ائمه (و پیامبر (صلی الله علیه و آله) میباشد، است]».
الصّادق (علیه السلام)- نَزَلَتْ فِی رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) وَ فِی عَلِی (علیه السلام).
امام صادق (علیه السلام)- این آیه در حقّ رسول خدا (صلی الله علیه و آله) و علی (علیه السلام) نازل شده است.
الرّسول (صلی الله علیه و آله)- أَنَا وَ عَلِیٌّ (علیه السلام) أَبَوَا هَذِهِ الْأُمَّهًْ.
پیامبر (صلی الله علیه و آله)- من و علی (علیه السلام) پدران این امّت هستیم.
الرّسول (صلی الله علیه و آله)- أُشْهِدُکُمْ أَنِّی وَ عَلِیّاً (علیه السلام) أَبَوَا الْمُؤْمِنِینَ فَمَنْ سَبَ أَحَدَنَا فَعَلَیْهِ لَعْنَهًُْ اللَّه.
پیامبر (صلی الله علیه و آله)- شما را گواه میگیرم که من و علی (علیه السلام) پدران این امّت هستیم و هرکس به هرکدام از ما دشنام دهد، لعنت خدا بر او خواهد بود.
العسکری (علیه السلام)- قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ: وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً قَالَ رَسُولُ اللهِ (صلی الله علیه و آله) أفْضَلُ وَالِدَیْکُمْ وَ أَحَقُّهُمَا لِشُکْرِکُمْ مُحَمَّدٌ (صلی الله علیه و آله) وَ عَلِیٌّ (علیه السلام) وَ قَالَ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ (علیه السلام): سَمِعْتُ رَسُولَ اللهِ (صلی الله علیه و آله) یَقُولُ: أَنَا وَ عَلِیٌّ (علیه السلام) أَبَوْا هَذِهِ الْأُمَّهًِْ وَ لَحَقُّنَا عَلَیْهِمْ أَعْظَمُ مِنْ حَقِّ أَبَوَیْ وِلَادَتِهِمْ فَإِنَّا نُنْقِذُهُمْ إِنْ أَطَاعُونَا مِنَ النَّارِ إِلَی دَارِ الْقَرَارِ، وَ نُلْحِقُهُمْ مِنَ الْعُبُودِیَّهًِْ بِخِیَارِ الْأَحْرَارِ. وَ قَالَتْ فَاطِمَهًُْ (سلام الله علیها): أَبَوْا هَذِهِ الْأُمَّهًِْ مُحَمَّدٌ (صلی الله علیه و آله) وَ عَلِیٌّ (علیه السلام) إِلَی قَوْلِهِ وَ قَالَ الْحَسَنُ بْنُ عَلِیٍّ (علیه السلام): مُحَمَّدٌ (صلی الله علیه و آله) وَ عَلِیٌّ (علیه السلام) أَبَوَا هَذِهِ الْأُمَّهًِْ إِلَی قَوْلِهِ وَ قَالَ الْحُسَیْنُ بْنُ عَلِیٍّ (علیه السلام): مَنْ عَرَفَ حَقَّ أَبَوَیْهِ الْأَفْضَلِینَ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) وَ عَلِیٍّ (علیه السلام) وَ أَطَاعَهُمَا حَقِّ طَاعَتِهِ قِیلَ لَهُ: تَبَحْبَحْ فِی أَیِّ الْجِنَانِ شِئْتَ وَ قَالَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ (علیه السلام): إِنْ کَانَ الْأَبَوَانِ إِنَّمَا عَظُمَ حَقُّهُمَا عَلَی أَوْلَادهِمَا لِإِحْسَانِهِمَا إِلَیْهِمْ فَإِحْسَانُ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) وَ عَلِیٍّ (علیه السلام) إِلَی هَذِهِ الْأُمَّهًِْ أَجَلُّ وَ أَعْظَمُ فَهُمَا بِأَنْ یَکُونَا أَبَوَیْهِمْ أَحَقُّ وَ قَالَ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیٍّ (علیه السلام) مَنْ أَرَادَ أَنْ یَعْلَمَ کَیْفَ قَدْرُهُ عِنْدَ اللَّهِ فَلْیَنْظُرْ کَیْفَ قَدْرُ أَبَوَیْهِ الْأَفْضَلِینَ عِنْدَهُ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) وَ عَلِیٍّ (علیه السلام). وَ قَالَ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ (علیه السلام): مَنْ رَعَی حَقَّ أَبَوَیْهِ الْأَفْضَلِینَ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) وَ عَلِیٍّ (علیه السلام) لَمْ یَضُرَّهُ مَا أَضَاعَ مِنْ حَقِّ أَبَوَیْ نَفْسِهِ وَ سَائِرِ عِبَادِ اللَّهِ فَإِنَّهُمَا یُرْضِیَانِهِمْ بِسَعْیِهِمَا. وَ قَالَ مُوسَی بْنُ جَعْفَرٍ (علیه السلام): یُعَظِّمُ ثَوَابَ الصَّلَاهًِْ عَلَی قَدْرِ تَعْظِیمِ الْمُصَلِّی عَلَی أَبَوَیْهِ الْأَفْضَلِینَ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) وَ عَلِیٍّ (علیه السلام) وَ قَالَ عَلِیُّ بْنُ مُوسَی الرضا (علیه السلام): أَ مَا یَکْرَهُ أَحَدُکُمْ أَنْ یُنْفَی عَنْ أَبِیهِ وَ أُمِّهِ اللَّذَیْنِ وَلَدَاهُ قالُوا: بَلی وَ اللَّهِ. قَالَ: فَلْیَجْتَهِدْ أَنْ لَا یُنْفَی عَنْ أَبِیهِ وَ أُمِّهِ اللَّذَیْنِ هُمَا أَبَواهُ الْأَفْضَلِ مِنْ أَبَوَیْ نَفْسِهِ. وَ قَالَ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ مُوسَی (علیه السلام): حِینَ قَالَ رَجُلٌ بِحَضْرَتِهِ: إِنِّی لَأُحِبُّ مُحَمَّداً (صلی الله علیه و آله) وَ عَلِیّاً (علیه السلام) حَتَّی لَوْ قُطِعْتُ إِرْباً إِرْباً، أَوْ قُرِضْتُ لَمْ أَزُلْ عَنْهُ. قَالَ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیٍّ (علیه السلام): لا جَرَمَ أَنَّ مُحَمَّداً (صلی الله علیه و آله) وَ عَلِیّاً (علیه السلام) مُعْطِیَاکَ مِنْ أَنْفُسِهِمَا مَا تُعْطِیهِمَا أَنْتَ مِنْ نَفْسِکَ إِنَّهُمَا لَیَسْتَدْعِیَانِ لَکَ فِی یَوْمِ فَصْلِ الْقَضَاءِ مَا لَا یَفِی مَا بَذَلْتَهُ لَهُمَا بِجُزْءٍ مِنْ مِائَهًِْ أَلْفِ أَلْفِ جُزْءٍ مِنْ ذَلِکَ. وَ قَالَ عَلِیُّ بْنُ مُحَمَّدٍ (علیه السلام): مَنْ لَمْ یَکُنْ وَالِدَا دِینِهِ مُحَمَّدٌ (صلی الله علیه و آله) وَ عَلِیٌّ (علیه السلام) أَکْرَمَ عَلَیْهِ مِنْ وَالِدَیْ نَسَبِهِ فَلَیْسَ مِنَ اللَّهِ فِی حِلٍّ وَ لَا حَرَامٍ وَ لَا قَلِیلٍ وَ لَا کَثِیرٍ. وَ قَالَ الْحَسَنُ بْنُ عَلِیٍّ (علیه السلام): مَنْ آثَرَ طَاعَهًَْ أَبَوَیْ دِینِهِ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) وَ عَلِیٍّ (علیه السلام) عَلَی طَاعَهًِْ أَبَوَیْ نَسَبِهِ قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ لَهُ: لَأُوثِرَنَّکَ کَمَا آثَرْتَنِی وَ لَأُشَرِّفَنَّکَ بِحَضْرَهًِْ أَبَوَیْ دِینِکَ، کَمَا شَرَّفْتَ نَفْسَکَ بِإِیثَارِ حُبِّهِمَا عَلَی حُبِّ أَبَوَیْ نَسَبِکَ.
امام عسکری (علیه السلام)- خداوند میفرماید: بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: «بهترین والدان شما و مستحقترین آنان برای تشکّر و قدردانی از آنها، محمّد (صلی الله علیه و آله) و علی (علیه السلام) هستند. علی (علیه السلام) فرمود: «از پیامبر (صلی الله علیه و آله) شنیدم که میفرمود: من و علی (علیه السلام) پدران این امّتیم و همچنین حقوقی بالاتر از حقوق پدران آنها به ما افزود که اگر از ما اطاعت کنند ما آنها را از آتش جهنّم نجات میدهیم و به بهشت راهنماییشان میکنیم و آنها را در پرستش خدا به مقام پرستش آزادگان میرسانیم. و حضرت فاطمه (سلام الله علیها) فرمود: «محمّد (صلی الله علیه و آله) و علی (علیه السلام) دو پدران این امّت هستند». و امام حسن مجتبی (علیه السلام) فرمود: «محمّد (صلی الله علیه و آله) و علی (علیه السلام) پدران این امّتاند» و... و امام حسین (علیه السلام) فرمود: «هرکس آن دو پدران برترش را یعنی محمّد (صلی الله علیه و آله) و علی (علیه السلام) را بشناسد و آنچنانکه شایستهی اطاعتاند، اطاعتشان کنند [در آن دنیا] به آنها گفته میشود در هر کجای بهشت که میخواهید بروید و بگردید» و امام سجاد (علیه السلام) فرمود: «اگر حقّ پدر و مادر بر فرزندان آنچنان بزرگ است که باید به خاطر آن به پدر و مادر احسان شود، [پس بدانید که پدرانی] مهّمتر و عظیمالشأنتر از محمّد (صلی الله علیه و آله) و علی (علیه السلام) نیست که بزرگوارترین پدران این امّتاند» و امام باقر (علیه السلام) فرمود: «هرکس که میخواهد بداند قدر و منزلتش نزد خداوند چقدر است، ببیند که قدر و ارزش بزرگوارترین پدرانش که محمّد (صلی الله علیه و آله) و علی (علیه السلام) باشند نزد او چقدر است [که به همان میزان نزد خداوند ارزش خواهد داشت]» و امام صادق (علیه السلام) فرمود: «هرکس حقّ پدران بزرگوارش یعنی محمّد (صلی الله علیه و آله) و علی (علیه السلام) [که پدران معنوی مؤمنین هستند] را رعایت کند [اگر به خاطر اطاعت از پیامبر (صلی الله علیه و آله) و علی (علیه السلام)] حقّی از پدر و مادر خودش یا دیگر مؤمنین ضایع کند ضرری به او نمیرسد زیرا پیامبر (صلی الله علیه و آله) و علی (علیه السلام) [در قیامت] به خاطر تلاش آن مرد [برای رعایت حقّ پیامبر (صلی الله علیه و آله) و علی (علیه السلام) آنهایی را که حقّشان ضایع شده را] راضی میکند» و امام کاظم (علیه السلام) فرمود: «بزرگی ثواب نماز بستگی دارد به میزان بزرگداشتی که فرد نمازگزار نسبت به پدران بزرگوارش محمّد (صلی الله علیه و آله) و علی (علیه السلام) انجام میدهد». و امام رضا (علیه السلام) فرمود: «آیا [اینچنین نیست که] شما از اینکه پدر و مادرتان را که شما را به دنیا آوردهاند ترک و طرد کنید، کراهت دارید»؟ گفتند: «بله، به خدا قسم که کراهت داریم». فرمود: «پس بکوشید که مانند پدر و مادر خود، پدران بزرگوارتان که محمّد (صلی الله علیه و آله) و علی (علیه السلام) باشند را ترک و طرد نکنید». مردی به امام جواد (علیه السلام) گفت: «من تا آنجایی به پیامبر (صلی الله علیه و آله) و امام علی (علیه السلام) علاقه و محبّت دارم که حتی اگر تکهتکه شوم از آنان دست برنمیدارم و حتی اگر نابود شوم هرگز از آنان دست برنمیدارم». امام جواد (علیه السلام) فرمود: «اشکالی ندارد [و تو ضرر نمیکنی] زیرا محمّد (صلی الله علیه و آله) و علی (علیه السلام) آنچه که تو از خودت فدای آنان کردی را در روز قیامت که روز حسابرسی است از جانب خود به تو میدهند بهنحوی که بهازای هر جزء از [کار تو برای آنان] آنان صدهزار برابر به تو میبخشند» و امام هادی (علیه السلام) فرمود: «هرکس که پدران دینیاش که محمّد (صلی الله علیه و آله) و علی (علیه السلام) باشند نزد او و دردیدگاه او از پدر و مادر نسبیاش با ارزشتر و بزرگوارتر باشند پس [او نزد خدا ارزش ندارد] و در حلالوحرام و زیادوکم دین خدا جایگاهی ندارد». و امام حسن عسکری (علیه السلام) فرمود: «هرکس که اطاعت پدران دینیاش، محمّد (صلی الله علیه و آله) و علی (علیه السلام) را مقدّم بر اطاعت پدران نسبی خود قرار ندهد خداوند به او میگوید: «من نیز تو را مقدّم قرار نمیدهدم زیرا مرا مقدّم نکردی و به خاطر آنکه شرافت خود را برای بذل محبّت به پدران نسبیات نسبت به پدران دینیات کم کردی، تو را شریف و دارای مقام نمیدانم».
السّجّاد (علیه السلام)- إِنْ کَانَ الْأَبَوَانِ إِنَّمَا عَظُمَ حَقُّهُمَا عَلَی أَوْلَادِهِمَا لِإِحْسَانِهِمَا إِلَیْهِمْ فَإِحْسَانُ مُحَمَّدٍ وَ عَلِیٍّ (علیها السلام) إِلَی هَذِهِ الْأُمَّهًِْ أَجَلُّ وَ أَعْظَمُ فَهُمَا بِأَنْ یَکُونَا أَبَوَیْهِمْ أَحَقُ.
امام سجاد (علیه السلام)- اگر حقّ والدین [نسبی] بر فرزندان آنقدر زیاد است که باید به آنان احسان شود، پس احسان به محمّد (صلی الله علیه و آله) و علی (علیه السلام) بر این امّت واجبتر و مهمتر است زیرا آن دو پدران حقیقی آناناند.
الجواد (علیه السلام)- فِی تَفسِیرِ الإِمَام العَسکَرِیّ (علیه السلام): وَ قَالَ مُحَمَّدُبْنُعَلِیِّبْنِمُوسَی (علیه السلام) قَالَ رَجُلٌ بِحَضْرَتِهِ إِنِّی لَأُحِبُّ مُحَمَّداً وَ عَلِیّاً (علیها السلام) حَتَّی لَوْ قُطِّعْتُ إِرْباً أَوْ قُرِضْتُ لَمْ أَزُلْ عَنْهُ قَالَ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیٍّ (علیه السلام) لَا جَرَمَ أَنَّ مُحَمَّداً وَ عَلِیّاً (علیها السلام) مُعْطِیَاکَ مِنْ أَنْفُسِهِمَا مَا تُعْطِیهِمَا أَنْتَ مِنْ نَفْسِکَ إِنَّهُمَا لَیَسْتَدْعِیَانِ لَکَ فِی یَوْمِ فَصْلِ الْقَضَاءِ مَا لَا یَفِی مَا بَذَلْتَهُ لَهُمَا بِجُزْءٍ مِنْ مِائَهًِْ أَلْفِ جُزْءٍ مِنْ ذَلِکَ.
امام جواد (علیه السلام)- در تفسیر امام عسکری (علیه السلام) آمده است: مردی که در خدمت امام جواد (علیه السلام) بود فرمود: «من محمّد (صلی الله علیه و آله) و علی (علیه السلام) را چنان دوست دارم که اگر مرا قطعهقطعه نمایند یا با قیچی ریزهریزه کنند دست از آنها نمیکشم». امام جواد (علیه السلام) فرمود: «بدون شک محمّد (صلی الله علیه و آله) و علی (علیه السلام) به تو آن مقدار پاداش ضمانت میکنند که تو در راه آنها از خود گذشت داشته باشی آنها در روز قیامت آن قدر برای تو درخواست میکنند که هرچه تو بکنی یکصدهزارم آن نمیشود».
الصّادق (علیه السلام)- مَا یَمْنَعُ الرَّجُلَ مِنْکُمْ أَنْ یَبَرَّ وَالِدَیْهِ حَیَّیْنِ وَ مَیِّتَیْنِ یُصَلِّیَ عَنْهُمَا وَ یَتَصَدَّقَ عَنْهُمَا وَ یَحُجَّ عَنْهُمَا وَ یَصُومَ عَنْهُمَا فَیَکُونَ الَّذِی صَنَعَ لَهُمَا وَ لَهُ مِثْلُ ذَلِکَ فَیَزِیدَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِبِرِّهِ وَ صِلَتِهِ خَیْراً کَثِیراً.
امام صادق (علیه السلام)- چه چیز مانع میشود که آدمی به پدر و مادر خود درحال زندگی و بعد از مرگشان نیکی کند، برای ایشان نماز بخواند و صدقه بدهد و از جانب ایشان حج برود و برای ایشان روزه بگیرد، پس [پاداش] آنچه انجام داده برای آنها باشد و برای خود او هم مثل [جزای] آن خواهد بود، و خداوند با عزّت و جلال به سبب نیکی و احسانش [که به پدر و مادر نموده] خیر و نیکی فراوانی به او عطا میفرماید.
الباقر (علیه السلام)- هَذِهِ الْآیَهًُْ نَزَلَتْ فِینَا خَاصَّهًًْ فَمَا کَانَ لِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ (صلی الله علیه و آله) فَهُوَ لَنَا وَ نَحْنُ ذُو الْقُرْبَی وَ نَحْنُ الْمَسَاکِینُ.
امام باقر (علیه السلام)- این آیه دربارهی ما فقط نازل شده هرچه متعلّق به خدا و پیامبر (صلی الله علیه و آله) باشد به ما تعلّق دارد ما ذوالقربی و یتیم و مسکین و در راه ماندهایم.
الباقر (علیه السلام)- هَذِهِ الْآیَهًُْ نَزَلَتْ فِینَا خَاصَّهًًْ فَمَا کَانَ لِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ (صلی الله علیه و آله) فَهُوَ لَنَا وَ نَحْنُ ذُو الْقُرْبَی وَ نَحْنُ الْمَسَاکِینُ لَا تَذْهَبُ مَسْکَنَتُنَا مِنْ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) أَبَداً وَ نَحْنُ أَبْنَاءُ السَّبِیلِ فَلَا یُعْرَفُ سَبِیلٌ إِلَّا بِنَا وَ الْأَمْرُ کُلُّهُ لَنَا.
امام باقر (علیه السلام)- این آیه فقط دربارهی ما نازل شده است؛ هرچه متعلّق به خدا و پیامبر (صلی الله علیه و آله) باشد به ما تعلّق دارد؛ ما ذوالقربی و ما محتاج هستیم؛ هرگز احتیاج و نیاز ما به پیغمبر (صلی الله علیه و آله) قطع نخواهد شد، ما ابنالسبیل هستیم هیچ راهی هویدا نمیشود مگر بهوسیلهی ما. و امور بهطور کلّی مربوط به ماست.
ابنعبّاس (رحمة الله علیه)- وَ الْجارِ الْجُنُبِ قَالَ الَّذِی لَیْسَ بَیْنَکَ وَ بَیْنَهُ قَرَابَهًٌْ وَ الصَّاحِبِ بِالْجَنْبِ قَالَ الصَّاحِبُ فِی السَّفَرِ.
ابنعبّاس (رحمة الله علیه)- وَ الجَارِ الجُنُبِ؛ [یعنی] کسی که بین تو و او رابطهی خویشاوندی نباشد. الصَّاحِبِ بِالجَنْبِ بهمعنی همسفر میباشد.
السّجّاد (علیه السلام)- أَمَّا حَقُ جَارِکَ فَحِفْظُهُ غَائِباً وَ إِکْرَامُهُ شَاهِداً وَ نُصْرَتُهُ إِذْ کَانَ مَظْلُوماً وَ لَا تَتَبَّعْ لَهُ عَوْرَهًًْ فَإِنْ عَلِمْتَ عَلَیْهِ سُوءاً سَتَرْتَهُ عَلَیْهِ وَ إِنْ عَلِمْتَ أَنَّهُ یَقْبَلُ نَصِیحَتَکَ نَصَحْتَهُ فِیمَا بَیْنَکَ وَ بَیْنَهُ وَ لَا تُسْلِمْهُ عِنْدَ شَدِیدَهًٍْ وَ تُقِیلُ عَثْرَتَهُ وَ تَغْفِرُ ذَنْبَهُ وَ تُعَاشِرُهُ مُعَاشَرَهًًْ کَرِیمَهًًْ وَ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللهِ وَ أَمَّا حَقُّ الصَّاحِبِ فَأَنْ تَصْحَبَهُ بِالتَّفَضُّلِ وَ الْإِنْصَافِ وَ تُکْرِمَهُ کَمَا یُکْرِمُکَ وَ لَا تَدَعْهُ یَسْبِقْ إِلَی مَکْرُمَهًٍْ فَإِنْ سَبَقَ کَافَأْتَهُ وَ تَوَدُّهُ کَمَا یَوَدُّکَ وَ تَزْجُرُهُ عَمَّا یَهُمُّ بِهِ مِنْ مَعْصِیَهًٍْ وَ کُنْ عَلَیْهِ رَحْمَهًًْ وَ لَا تَکُنْ عَلَیْهِ عَذَاباً وَ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللهِ.
امام سجاد (علیه السلام)- حقّ همسایهات این است که او را پشت سر حفظ کنی و در حضورش احترام کنی و چون ستم دید یاری کنی و دنبال بدیهایش نباشی و اگر بدی در او دیدی بپوشی و اگر اندرز تو را بپذیرد بهطور خصوصی اندرزش دهی و در سختی او را وامگذاری و از لغزشش بگذری و گناهش را بیامرزی و با او معاشرت محترمانه کنی وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللهِ. و حقّ دوستت آن است که با لطف و انصاف با او همراهی کنی و همانطور که تو را بزرگ داشته، بزرگش داری و حتی اگر رهایت کرد هیچچیز تو را از محبّت به او باز ندارد، او را همانطور که تو را دوست دارد دوست بداری و از پیروی که به ضرر اوست دورش بداری و مایهی رحمت او باشی نه مایهی عذاب او و وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللهِ.
الرّسول (صلی الله علیه و آله)- کُلُ أَرْبَعِینَ دَاراً جِیرَانٌ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ وَ عَنْ یَمِینِهِ وَ عَنْ شِمَالِهِ.
پیامبر (صلی الله علیه و آله)- تا چهل خانه همسایه هستند، [خانههای] پیشروی او، پشت سرش سمت راستش و سمت چپش.
الصّادق (علیه السلام)- حُسْنُ الْجِوَارِ یَزِیدُ فِی الرِّزْقِ وَ قَالَ: حُسْنُ الْجِوَارِ یَعْمُرُ الدِّیَارَ وَ یَزِیدُ فِی الْأَعْمَارِ. وَ عَنِ الْکَاظِمِ (علیه السلام): لَیْسَ حُسْنُ الْجِوَارِ کَفَّ الْأَذی، وَ لکِنَّ حُسْنَ الْجِوَارِ صَبْرُکَ عَلَی الْأَذی.
امام صادق (علیه السلام)- خوشهمسایگی روزی را فراوان کند. و فرمود: «خوشهمسایگی خانهها را آباد کرده و بر عمر افراد میافزاید». امام کاظم (علیه السلام) فرمود: «خوش همسایگی تنها خودداری از آزار رساندن نیست، بلکه صبرکردن بر اذیّت و آزار است».