آیه يا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمُ الَّذي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ وَ خَلَقَ مِنْها زَوْجَها وَ بَثَّ مِنْهُما رِجالاً كَثيراً وَ نِساءً وَ اتَّقُوا اللهَ الَّذي تَسائَلُونَ بِهِ وَ الْأَرْحامَ إِنَّ اللهَ كانَ عَلَيْكُمْ رَقيباً [1]
اى مردم! از [مخالفت] پروردگارتان بپرهيزيد! همان كسى كه [همهی] شما را از يك انسان آفريد و همسر او را [نيز] از جنس او خلق كرد و از آن دو، مردان و زنان فراوانى [در روى زمين] منتشر ساخت. و از خدايى بپرهيزيد كه هرگاه چيزى از يكديگر مىخواهيد، نام او را مىبريد و [نيز] از [قطع رابطه با] خويشاوندان [پرهيز كنيد] زيرا خداوند، مراقب شماست.
الصّادق (علیه السلام)- عَنْ أَبِیبَصِیرٍٍ قَالََ قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّه (علیه السلام) لِأَیِّ عِلَّهًٍْ خَلَقَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ آدَم (علیه السلام) مِنْ غَیْرِ أَبٍ وَ أُمٍّ وَ خَلَقَ عِیسَی (علیه السلام) مِنْ غَیْرِ أَبٍ وَ خَلَقَ سَائِرَ النَّاسِ مِنَ الْآبَاءِ وَ الْأُمَّهَات؟ فَقَالَ لِیَعْلَمَ النَّاسُ تَمَامَ قُدْرَتِهِ وَ کَمَالَهَا وَ یَعْلَمُوا أَنَّهُ قَادِرٌ عَلَی أَنْ یَخْلُقَ خَلْقاً مِنْ أُنْثَی مِنْ غَیْرِ ذَکَرٍ کَمَا هُوَ قَادِرٌ عَلَی أَنْ یَخْلُقَهُ مِنْ غَیْرِ ذَکَرٍ وَ لَا أُنْثَی وَ أَنَّهُ عَزَّوَجَلَّ فَعَلَ ذَلِکَ لِیُعْلَمَ أَنَّهُ عَلَی کُلِّ شَیْءٍ قَدِیر.
امام صادق (علیه السلام)- ابوبصیر گوید: خدمت امام صادق (علیه السلام) عرض کردم: «چرا خداوند تعالی آدم (علیه السلام) را بدون پدر و مادر و عیسی (علیه السلام) را بدون پدر و بقیّهی مردم را از پدران و مادران آفرید»؟ امام (علیه السلام) فرمود: «تا مردم به قدرت و توانایی خداوند، واقف گردند و بدانند که او قادر است از مؤنث (مادر) بدون مذکّر (پدر)، موجودی بیافریند؛ همانطور که قادر است آن موجود را بدون مذکّر و مؤنث بیافریند و خداوند تعالی اینچنین کرد تا همگان بدانند که او بر هرچیزی تواناست. (حج/۶)».
الصّادق (علیه السلام)- سُمِّیَتْ حَوَّاءُ حَوَّاءَ لِأَنَّهَا خُلِقَتْ مِنْ حَیٍّ قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ وَ خَلَقَ مِنْها زَوْجَها.
امام صادق (علیه السلام)- حوّا به این علّت حوّا نامیده شد که از حیّ، یعنی موجود زنده (آدم (علیه السلام))، خلق گردید. خداوند تعالی میفرماید: خَلَقَکُم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَةٍ وَ خَلَقَ مِنْها زَوْجَها.
علیبنإبراهیم (رحمة الله علیه)- خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ یَعْنِی آدَمَ (علیه السلام) وَ خَلَقَ مِنْها زَوْجَها یَعْنِی حَوَّاءَ بَرَأَهَا مِنْ أَسْفَلِ أَضْلَاعِهِ.
علیّبنابراهیم (رحمة الله علیه)- منظور از خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ، حضرت آدم (علیه السلام) است و منظور از خَلَقَ مِنْها زَوْجَها، حضرت حوّا (سلام الله علیها) است که خدا، او را از یکی از دندههای پایینی آدم (علیه السلام) آفرید.
الصّادق (علیه السلام)- عَنْ زُرَارَهًَْبْنِأَعْیَنَ أَنَّهُ قَالَ سُئِلَ أَبُوعَبْدِاللَّهِ (علیه السلام) عَنْ خَلْقِ حَوَّاءَ وَ قِیلَ لَهُ إِنَ أُنَاساً عِنْدَنَا یَقُولُونَ إِنَ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ خَلَقَ حَوَّاءَ مِنْ ضِلْعِ آدَم (علیه السلام) الْأَیْسَرِ الْأَقْصَی. قَالَ سُبْحَانَ اللَّهِ وَ تَعَالَی عَنْ ذَلِکَ عُلُوّاً کَبِیراً یَقُولُ مَنْ یَقُولُ هَذَا إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی لَمْ یَکُنْ لَهُ مِنَ الْقُدْرَهًِْ مَا یَخْلُقُ لآِدَمَ (علیه السلام) زَوْجَهًًْ مِنْ غَیْرِ ضِلْعِهِ وَ جَعَلَ لِمُتَکَلِّمٍ مِنْ أَهْلِ التَّشْنِیعِ سَبِیلًا إِلَی الْکَلَامِ یَقُولُ إِنَّ آدَمَ (علیه السلام) کَانَ یَنْکِحُ بَعْضُهُ بَعْضاً إِذَا کَانَتْ مِنْ ضِلْعِهِ مَا لِهَؤُلَاءِ حَکَمَ اللَّهُ بَیْنَنَا وَ بَیْنَهُم؟ ثُمَّ قَالَ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی لَمَّا خَلَقَ آدَم (علیه السلام) مِنْ طِینٍ أَمَرَ الْمَلَائِکَهًَْ فَسَجَدُوا لَهُ وَ أَلْقَی عَلَیْهِ السُّبَاتَ ثُمَّ ابْتَدَعَ لَهُ خَلْقاً ثُمَّ جَعَلَهَا فِی مَوْضِعِ النُّقْرَهًِْ الَّتِی بَیْن رُکْبَتَیْه وَ ذَلِکَ لِکَیْ تَکُونَ الْمَرْأَهًُْ تَبَعاً لِلرَّجُلِ فَأَقْبَلَتْ تَتَحَرَّکُ فَانْتَبَهَ لِتَحَرُّکِهَا فَلَمَّا انْتَبَهَ نُودِیَتْ أَنْ تَنَحَّیْ عَنْهُ فَلَمَّا نَظَرَ إِلَیْهَا نَظَرَ إِلَی خَلْقٍ حَسَنٍ یُشْبِهُ صُورَتَهُ غَیْرَ أَنَّهَا أُنْثَی فَکَلَّمَهَا فَکَلَّمَتْهُ بِلُغَتِهِ فَقَالَ لَهَا مَنْ أَنْتِ؟ فَقَالَتْ خَلْقٌ خَلَقَنِیَ اللَّهُ کَمَا تَرَی فَقَالَ آدَم (علیه السلام) عِنْدَ ذَلِکَ یَا رَبِّ مَنْ هَذَا الْخَلْقُ الْحَسَنُ الَّذِی قَدْ آنَسَنِی قُرْبُهُ وَ النَّظَرُ إِلَیْه؟ فَقَالَ اللَّهُ هَذِهِ أَمَتِی حَوَّاءُ أَفَتُحِبُّ أَنْ تَکُونَ مَعَکَ فَتُؤْنِسَکَ وَ تُحَدِّثَکَ وَ تَأْتَمِرَ لِأَمْرِکَ؟ قَالَ نَعَمْ یَا رَبِّ وَ لَکَ بِذَلِکَ الشُّکْرُ وَ الْحَمْدُ مَا بَقِیتُ فَقَالَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی فَاخْطُبْهَا إِلَیَّ فَإِنَّهَا أَمَتِی وَ قَدْ تَصْلُحُ أَیْضاً لِلشَّهْوَهًِْ وَ أَلْقَی اللَّهُ تعالی عَلَیْهِ الشَّهْوَهًَْ و قَدْ عُلِّمَ قَبْلَ ذَلِکَ الْمَعْرِفَهًْ. فَقَالَ یَا رَبِّ فَإِنِّی أَخْطُبُهَا إِلَیْکَ فَمَا رِضَاکَ لِذَلِک؟ قَالَ رِضَایَ أَنْ تُعَلِّمَهَا مَعَالِمَ دِینِی. فَقَالَ ذَلِکَ لَکَ یَا رَبِّ إِنْ شِئْتَ ذَلِکَ. فَقَالَ عَزَّوَجَلَّ قَدْ شِئْتُ ذَلِکَ وَ قَدْ زَوَّجْتُکَهَا فَضُمَّهَا إِلَیْکَ. فَقَالَ أَقْبِلِی. فَقَالَتْ بَلْ أَنْتَ فَأَقْبِلْ إِلَیَّ. فَأَمَرَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ لآِدَم (علیه السلام) أَنْ یَقُومَ إِلَیْهَا فَقَامَ وَ لَوْ لَا ذَلِکَ لَکُنَّ النِّسَاءُ هُنَّ یَذْهَبْنَ إِلَی الرِّجَالِ حِینَ خَطَبْنَ عَلَی أَنْفُسِهِنَّ فَهَذِهِ قِصَّهًُْ حَوَّاءَ (سلام الله علیها).
امام صادق (علیه السلام)- زراره گوید: از امام صادق (علیه السلام) دربارهی آفرینش حوّا پرسیدند و به او گفتند: «مردمانی داریم که میگویند: خداوند تعالی، حوّا را از دندهی چپ و پایین آدم (علیه السلام) آفرید». فرمود: «خداوند از آنچه که میگویند، بزرگتر و والاتر است و معنی آنچه که اینان میگویند این است که خداوند تعالی توانایی آفرینش همسر آدم (علیه السلام) از چیزی غیر از دندهی او را نداشته است و این سخن، راه را برای زشتگویی زشتگویان باز نموده و میگویند: اگر حوّا (سلام الله علیها) از دندهی آدم (علیه السلام) آفریده شده، پس آدم (علیه السلام) با خودش ازدواج نموده است. اینها را چه میشود [که چنین حکم میکنند]؟ خداوند بین ما و آنها حکم نماید». سپس فرمود: «خداوند، وقتی حضرت آدم (علیه السلام) را از گل آفرید، به فرشتگان دستور سجده داد و آنها نیز در مقابل آدم (علیه السلام) سجده کردند. آنگاه خداوند، آدم (علیه السلام) را به خوابی سنگین فرو برد و سپس برای او مخلوقی آفرید و او را در سوراخ مفصل ران که بین دو سُرینش بود، قرار داد و آن به این دلیل است که زن، تابع مرد باشد. سپس آن مخلوق، شروع به حرکت کرد و آدم (علیه السلام) متوجّهی حرکت او شد. و زمانیکه آدم (علیه السلام) متوجّه شد، به آن مخلوق ندا رسید که از او (آدم (علیه السلام)) دور شو، و آنگاه که آدم (علیه السلام) به آن مخلوق نگریست، دید که آن، مخلوقی است زیبا، شبیه خودش، امّا از جنس مؤنث. پس با او سخن گفت و او نیز با زبان خودش با او (آدم (علیه السلام))، سخن گفت. آدم (علیه السلام) از او پرسید: «تو کیستی»؟ گفت: «همانطور که میبینی من مخلوقی هستم آفریدهی پروردگار». آنگاه آدم (علیه السلام) گفت: «پروردگارا! این مخلوق زیبا که همجواری و نگریستن به او به من آرامش میبخشد، کیست»؟ خداوند فرمود: «این کنیز من، حوّا است. آیا دوست داری که با تو باشد و به تو آرامش ببخشد و با تو به گفتگو بنشیند و از دستورات تو فرمان برداری کند»؟ گفت: «آری پروردگارا، و به شکرانهی این نعمت تا زنده هستم، تو را حمد و ثنا گویم». خداوند تعالی فرمود: «پس او را از من خواستگاری کن؛ چرا که او کنیز من است و گاهی برای شهوت جنسی نیز مناسب است». آنگاه، خداوند، غریزهی شهوت را در او نهاد و قبل از آن، شناخت کافی را به او داد. آدم (علیه السلام) گفت: «پروردگارا! او را از تو خواستگاری میکنم، رضای تو برای آن در چیست»؟ خداوند سبحان فرمود: «رضای من در این است که آموزههای دینم را به او بیاموزی». آدم (علیه السلام) گفت: «پروردگارا! اگر تو خواستار آن باشی، پذیرفتم». خداوند تعالی فرمود: «ارادهی من چنین است و او را به همسری تو در آوردم، پس او را نزد خود بیاور و در آغوشش بگیر». آدم (علیه السلام) نیز گفت: «بیا». امّا حوّا (علیه السلام) گفت: «نه، تو نزد من بیا». آنگاه، خداوند سبحان به آدم (علیه السلام) وحی کرد تا بهسوی حوّا (سلام الله علیها) برخیزد. آدم (علیه السلام) نیز برخاست و اگر چنین نبود، این زنان بودند که به خواستگاری مردان میرفتند. داستان حوّا (سلام الله علیها)، این چنین است».
الصّادق (علیه السلام)- عَنْ مُعَاوِیَهًَْبْنِعَمَّارٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَاعَبْدِاللَّهِ (علیه السلام) عَنْ آدَمَ (علیه السلام) أَبِیالْبَشَرِ (علیه السلام) أَکَانَ زَوَّجَ ابْنَتَهُ مِنِ ابْنِهِ فَقَالَ مَعَاذَ اللَّهِ وَاللَّهِ لَوْ فَعَلَ ذَلِکَ آدَمُ (علیه السلام) لَمَا رَغِبَ عَنْهُ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) وَ مَا کَانَ آدَمُ (علیه السلام) إِلَّا عَلَی دِینِ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) فَقُلْتُ وَ هَذَا الْخَلْقُ مِنْ وُلْدِ مَنْ هُمْ وَ لَمْ یَکُنْ إِلَّا آدَمُ (علیه السلام) وَ حَوَّاءُ لِأَنَّ اللَّهَ تَعَالَی یَقُولُ یا أَیُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّکُمُ الَّذِی خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ وَ خَلَقَ مِنْها زَوْجَها وَ بَثَّ مِنْهُما رِجالًا کَثِیراً وَ نِساءً فَأَخْبَرَنَا أَنَّ هَذَا الْخَلْقَ مِنْ آدَمَ (علیه السلام) وَ حَوَّاءَ فَقَالَ (علیه السلام) صَدَقَ اللَّهُ وَ بَلَّغَتْ رُسُلُهُ وَ أَنَا عَلَی ذَلِکَ مِنَ الشَّاهِدِینَ فَقُلْتُ فَفَسِّرْ لِی یَا ابْنَ رَسُولِاللَّهِ (علیه السلام) فَقَالَ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی لَمَّا أَهْبَطَ آدَمَ (علیه السلام) وَ حَوَّاءَ إِلَی الْأَرْضِ وَ جَمَعَ بَیْنَهُمَا وَلَدَتْ حَوَّاءُ بِنْتاً فَسَمَّاهَا عَنَاقاً فَکَانَتْ أَوَّلَ مَنْ بَغَی عَلَی وَجْهِ الْأَرْضِ فَسَلَّطَ اللَّهُ عَلَیْهَا ذِئْباً کَالْفِیلِ وَ نَسْراً کَالْحِمَارِ فَقَتَلَاهَا ثُمَّ وُلِدَ لَهُ أَثَرَ عَنَاقَ قَابِیلُبْنُآدَمَ فَلَمَّا أَدْرَکَ قَابِیلُ مَا یُدْرِکُ الرَّجُلُ أَظْهَرَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ جِنِّیَّهًًْ مِنْ وُلْدِ الْجَانِّ یُقَالُ لَهَا جُهَانَهًُْ فِی صُورَهًِْ إِنْسِیَّهًٍْ فَلَمَّا رَآهَا قَابِیلُ وَمِقَهَا فَأَوْحَی اللَّهُ إِلَی آدَمَ (علیه السلام) أَنْ زَوِّجْ جُهَانَهًَْ مِنْ قَابِیلَ فَزَوَّجَهَا مِنْ قَابِیلَ ثُمَّ وُلِدَ لآِدَمَ (علیه السلام) هَابِیلُ فَلَمَّا أَدْرَکَ هَابِیلُ مَا یُدْرِکُ الرَّجُلُ أَهْبَطَ اللَّهُ إِلَی آدَمَ (علیه السلام) حَوْرَاءَ وَ اسْمُهَا تُرْکُ الْحَوْرَاءِ فَلَمَّا رَآهَا هَابِیلُ وَمِقَهَا فَأَوْحَی اللَّهُ إِلَی آدَمَ (علیه السلام) أَنْ زَوِّجْ تُرْکاً مِنْ هَابِیلَ فَفَعَلَ ذَلِکَ فَکَانَتْ تُرْکُ الْحَوْرَاءِ زَوْجَهًَْ هَابِیلَبْنِآدَم ... قَالَ وَ إِنَّ هَابِیلَ یَوْمَ قُتِلَ کَانَتِ امْرَأَتُهُ تُرْکُ الْحَوْرَاءِ حُبْلَی فَوَلَدَتْ غُلَاماً فَسَمَّاهُ آدَمُ (علیه السلام) بِسْمِ ابْنِهِ هَابِیلَ وَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ وَهَبَ لآِدَمَ (علیه السلام) بَعْدَ هَابِیلَ ابْناً فَسَمَّاهُ شَیْثاً ثُمَّ قَالَ ابْنِی هَذَا هِبَهًُْ اللَّهِ فَلَمَّا أَدْرَکَ شَیْثٌ مَا یُدْرِکُ الرِّجَالُ أَهْبَطَ اللَّهُ عَلَی آدَمَ (علیه السلام) حَوْرَاءَ یُقَالُ لَهَا نَاعِمَهًُْ فِی صُورَهًِْ إِنْسِیَّهًٍْ فَلَمَّا رَآهَا شَیْثٌ وَمِقَهَا فَأَوْحَی اللَّهُ إِلَی آدَمَ (علیه السلام) أَنْ زَوِّجْ نَاعِمَهًَْ مِنْ شَیْثٍ فَفَعَلَ ذَلِکَ آدَمُ (علیه السلام) فَکَانَتْ نَاعِمَهًُْ الْحَوْرَاءُ زَوْجَهًَْ شَیْثٍ فَوَلَدَتْ لَهُ جَارِیَهًًْ فَسَمَّاهَا آدَمُ (علیه السلام) حُورِیَّهًَْ فَلَمَّا أَدْرَکَتْ أَوْحَی اللَّهُ إِلَی آدَمَ (علیه السلام) أَنْ زَوِّجْ حُورِیَّهًَْ مِنْ هَابِیلَبْنِهَابِیلَ فَفَعَلَ ذَلِکَ آدَمُ فَهَذَا الْخَلْقُ الَّذِی تَرَی مِنْ هَذَا النَّسْلِ وَ هُوَ قَوْلُهُ تَعَالَی یا أَیُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّکُمُ الَّذِی خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ وَ خَلَقَ مِنْها زَوْجَها وَ بَثَّ مِنْهُما رِجالًا کَثِیراً وَ نِساءً وَ قَوْلُهُ وَخَلَقَ مِنْها زَوْجَها أَیْ مِنَ الطِّینَهًِْ الَّتِی خَلَقَ مِنْهَا آدَمَ (علیه السلام).
امام صادق (علیه السلام)- معاویهًْبنعمّار گوید: از امام صادق (علیه السلام) در مورد آدم ابوالبشر (علیه السلام) سؤال کردم که آیا دخترش را همسر پسرش قرار داد؟ امام فرمود: «پناه بر خدا! اگر آدم (علیه السلام) چنین میکرد، حتماً رسول خدا (صلی الله علیه و آله) از او روی برمیگرداند؛ امّا مطمئناً، آدم (علیه السلام) بردین و آیین [شبیه و مانند] رسول خدا (صلی الله علیه و آله) بوده است». گفتم: «پس این مخلوق) دختری که با پسر آدم (علیه السلام) ازدواج کرده) فرزند کیست»؟ درحالیکه]در زمین[فقط آدم و حوّا (علیها السلام) موجود بودند! و دلیل گفتهی من این آیه است که میفرماید: یا أَیُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّکُمُ الَّذِی خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ وَ خَلَقَ مِنْها زَوْجَها وَ بَثَّ مِنْهُما رِجالًا کَثِیراً وَ نِساءً، بااینحال بفرمایید که آیا آن مخلوق از آدم و حوا (علیها السلام) بوده»؟ امام (علیه السلام) فرمود: «کلام خدا درست است و رسولانش نیز بهدرستی، کلام او را ابلاغ کردهاند و من نیز از کسانی هستم که بر این مطلب شهادت میدهند». گفتم: «پس ای پسر رسول خدا (صلی الله علیه و آله)، این کلام را تفسیر کن»، فرمود: «خداوند وقتی آدم و حوا (علیها السلام) را به زمین فرو فرستاد و آن دو را زن و شوهر قرار داد، حوا (سلام الله علیها) دختری به دنیا آورد و او را «عناق» نامید،]امّا او فاسد شد[و اوّلین کسی بود که بر روی زمین به فساد و طغیان پرداخت، لذا خداوند گرگی که جثّهای شبیه فیل داشت و کرکسی که جثّهای به بزرگی یک خر داشت، بر او مسلّط کرد و آن دو او را کشتند؛ پس از عناق، «قابیل» به دنیا آمد و چون به سنّ بلوغ و تشخیص رسید، خداوند عزّوجلّ، دختری از فرزندان جنّیان را که «جهانه» نام داشت، به شکل یک انسان ظاهر و آشکار کرد؛ به محض آنکه نگاه قابیل به او افتاد، مهر و علاقهی او نیز به دلش افتاد، پس خداوند به آدم (علیه السلام) وحی فرستاد که جهانه را به عقد قابیل در آور و آدم (علیه السلام) چنین کرد. پس از آن، هابیل (علیه السلام) به دنیا آمد و چون به سنّ بلوغ و تشخیص رسید، خداوند عزّوجلّ، حوری بهشتی را که «ترک» نام داشت، بهسوی آدم (علیه السلام)]و به زمین[فرستاد؛ بهمحض آنکه نگاه هابیل (علیه السلام) به او افتاد، مهر و علاقهی او به دلش افتاد، پس خداوند به آدم (علیه السلام) وحی فرستاد که ترک را به عقد هابیل (علیه السلام) در آور و آدم (علیه السلام) چنین کرد و ترک همسر هابیل (علیه السلام) شد؛.. امام (علیه السلام)]ادامه داد و[فرمود: «روزی که هابیل (علیه السلام) کشته شد، همسرش ترک حامله بوده است و از او پسری به دنیا آمد که آدم (علیه السلام) او را همنام پسر خودش، هابیل (علیه السلام) نام نهاد؛ پس از هابیل (علیه السلام)، خداوند پسری دیگر به آدم (علیه السلام) عطا کرد که نامش را «شیث» نهاد، آدم (علیه السلام) گفت: این پسر من، هدیهای از جانب خداست، هنگامیکه شیث (علیه السلام) به سنّ بلوغ و تشخیص رسید، خداوند عزّوجلّ، حوریای در هیبت یک انسان بهسوی آدم (علیه السلام)]و به روی زمین[نازل کرد که او را «ناعمه»مینامیدند؛ بهمحض آنکه نگاه شیث (علیه السلام) به او افتاد، مهر و علاقهی او نیز به دلش افتاد، پس خداوند به آدم (علیه السلام) وحی فرستاد که ناعمه را به عقد شیث (علیه السلام) در آور و آدم (علیه السلام) چنین کرد و بهاینترتیب ناعمه همسر شیث شد و از آن دو، دختری به دنیا آمد که آدم (علیه السلام) او را «حوریه» نامید. وقتیکه حوریه به سنّ بلوغ و تشخیص رسید، خداوند به آدم (علیه السلام) وحی نمود تا او را به عقد هابیل، پسر هابیل (علیه السلام) در آورد و آدم (علیه السلام) چنین کرد و این نسلی که]هم اکنون[میبینی، به این شکل رشد و توسعه یافت و این همان کلام خداوند است که فرمود: یا أَیُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّکُمُ الَّذِی خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ وَ خَلَقَ مِنْها زَوْجَها وَ بَثَّ مِنْهُما رِجالًا کَثِیراً وَ نِساءً و منظور از آنکه فرمود: وَ خَلَقَ مِنْها زَوْجَها یعنی، حوا را از همان گلی که آدم (علیه السلام) را از آن خلق کرده بود، آفرید».
الباقر (علیه السلام)- إِنَّ آدَمَ (علیه السلام) وُلِدَ لَهُ أَرْبَعَهًُْ ذُکُورٍ فَأَهْبَطَ اللَّهُ تعالی إِلَیْهِمْ أَرْبَعَهًًْ مِنَ الْحُورِ الْعِیْنِ فَزَوَّجَ کُلَّ وَاحِدٍ مِنْهُمْ وَاحِدَهًًْ فَتَوَالَدُوا ثُمَّ إِنَّ اللَّهَ رَفَعَهُنَّ وَ زَوَّجَ هَؤُلَاءِ الْأَرْبَعَهًَْ أَرْبَعَهًًْ مِنَ الْجِنِّ فَصَارَ النَّسْلُ فِیهِمْ فَمَا کَانَ مِنْ حِلْمٍ فَمِنْ آدَمَ (علیه السلام) وَ مَا کَانَ مِنْ جَمَالٍ فَمِنْ قِبَلِ الْحُورِ الْعِینِ وَ مَا کَانَ مِنْ قُبْحٍ أَوْ سُوءِ خُلُقٍ فَمِنَ الْجِن.
امام باقر (علیه السلام)- آدم (علیه السلام)، صاحب چهار فرزند پسر شد. خداوند نیز برای آنها چهار حوری نازل کرد و هریک از آن حوریان را به همسری هریک از آن پسران در آورد و زاد و ولد کردند. سپس خداوند آن حوریان را بازگرداند و چهار جن را به همسری آن چهار پسر در آورد و نسل بشر از آنها پیگرفته شد. لذا هرچه شکیبایی (در ذات آدم) است از آن آدم و هرآنچه زیبایی است از آن حورالعین و هرچه زشتی و بدخویی است، میراث جن است.
الباقر (علیه السلام)- عَنْ أَبِیبَکْرٍ الْحَضْرَمِیِّ عَنْ أَبِیجَعْفَرٍ (علیه السلام) قَالَ قَالَ لِی مَا یَقُولُ النَّاسُ فِی تَزْوِیجِ آدَمَ (علیه السلام) و ولده؟ قَالَ قُلْتُ یَقُولُونَ إِنَّ حَوَّاءَ کَانَتْ تَلِدُ لآِدَمَ (علیه السلام) فِی کُلِّ بَطْنٍ غُلَاماً وَ جَارِیَهًًْ فَتَزَوَّجَ الْغُلَامُ الْجَارِیَهًَْ الَّتِی مِنَ الْبَطْنِ الْآخَرِ الثَّانِی وَ تَزَوَّجَ الْجَارِیَهًَْ الْغُلَامُ الَّذِی مِنَ الْبَطْنِ الْآخَرِ الثَّانِی حَتَّی تَوَالَدُوا. فَقَالَ أَبُوجَعْفَرٍ (علیه السلام) لَیْسَ هَذَا کَذَاکَ وَ لَکِنَّهُ لَمَّا وَلَدَ آدَمُ (علیه السلام)هِبَهًَْ اللَّهِ وَ کَبُرَ سَأَلَ اللَّهَ تعالی أَنْ یُزَوِّجَهُ فَأَنْزَلَ اللَّهُ لَهُ حَوْرَاءَ مِنَ الْجَنَّهًِْ فَزَوَّجَهَا إِیَّاهُ فَوُلِدَ لَهُ أَرْبَعَهًُْ بَنِینَ ثُمَّ وُلِدَ لآِدَمَابْنٌ آخَرُ فَلَمَّا کَبُرَ أَمَرَهُ فَتَزَوَّجَ إِلَی الْجَانِّ فَوُلِدَ لَهُ أَرْبَعُ بَنَاتٍ فَتَزَوَّجَ بَنُو هَذَا بَنَاتِ هَذَا فَمَا کَانَ مِنْ جَمَالٍ فَمِنْ قِبَلِ الْحَوْرَاءِ وَ مَا کَانَ مِنْ حِلْمٍ فَمِنْ قِبَلِ آدَمَ (علیه السلام) وَ مَا کَانَ مِنْ خِفَّهًٍْ فَمِنْ قِبَلِ الْجَانِّ فَلَمَّا تَوَالَدُوا اصعد الحوراء إِلَی السَّمَاءِ.
امام باقر (علیه السلام)- ابوبکر حضرمی گوید: امام باقر (علیه السلام) به من فرمود: «مردم دربارهی ازدواج آدم (علیه السلام) و فرزندانش چه میگویند»؟ گفتم: «میگویند که حوّا (سلام الله علیها) در هر زایمانی، یک فرزند دختر و یک فرزند پسر به دنیا میآورد؛ پس آن پسری که از شکم اوّل بود، با دختری که از شکم دوّم بود، ازدواج میکرد و دختری که از شکم دوّم بود، با پسری که از شکم دیگر بود، ازدواج میکرد و این چنین بود که زاد و ولد کردند». امام باقر (علیه السلام) فرمود: «این چنین نیست؛ مجوس [با این حرفها] شما را محکوم میکند، بلکه چنین است که وقتی خداوند هبهًْالله (علیه السلام) را به آدم بخشید و او بزرگ شد، آدم (علیه السلام) از خداوند تعالی خواست تا او را تزویج نماید. پس خداوند سبحان یک حوری از بهشت برای او فرو فرستاد و او را به همسری هبهًْالله (علیه السلام) درآورد و آن حوری برای او چهار پسر به دنیا آورد. پس از آن آدم (علیه السلام)، صاحب پسر دیگری شد و وقتیکه او بزرگ شد با جن ازدواج نمود و صاحب چهار دختر شد و پسران هبهًْالله (علیه السلام) با آن دختران ازدواج کردند. بهاینترتیب، هرآنچه زیبایی [در فرزندان آنان] بود میراث حوریان و هرآنچه شکیبایی بود، میراث آدم (علیه السلام) و هرآنچه کینه بود، میراث جن است، زمانیکه زاد و ولد کردند، خداوند، حوریان را به آسمان بازگرداند».
الصّادق (علیه السلام)- عَن زُرَارَهًَْ قَالَ: ُ سُئِلَ أَبُوعَبْدِاللَّهِ (علیه السلام) عَنْ بَدْءِ النَّسْلِ مِنْ آدَمَ (علیه السلام) کَیْفَ کَانَ؟ وَ عَنْ بَدْءِ النَّسْلِ مِنْ ذُرِّیَّهًِْ آدَمَ (علیه السلام)فَإِنَّ أُنَاساً عِنْدَنَا یَقُولُونَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَوْحَی إِلَی آدَمَ (علیه السلام)أَنْ یُزَوِّجَ بَنَاتِهِ بِبَنِیهِ وَ أَنَ هَذَا الْخَلْقَ کُلَّهُ أَصْلُهُ مِنَ الْإِخْوَهًِْ وَ الْأَخَوَاتِ؟ فَقَالَ أَبُوعَبْدِاللَّهِ (علیه السلام)تَعَالَی اللَّهُ عَنْ ذَلِکَ عُلُوّاً کَبِیراً یَقُولُ مَنْ قَالَ هَذَا بِأَنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ خَلَقَ صَفْوَهًَْ خَلْقِهِ وَ أَحِبَّاءَهُ وَ أَنْبِیَاءَه (وَ رُسُلَهُ وَ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ وَ الْمُسْلِمِینَ وَ الْمُسْلِمَاتِ مِنْ حَرَامٍ وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ مِنَ الْقُدْرَهًِْ مَا یَخْلُقُهُمْ مِنْ حَلَالٍ وَ قَدْ أَخَذَ مِیثَاقَهُمْ عَلَی الْحَلَالِ الطُّهْرِ الطَّاهِرِ الطَّیِّبِ. فَوَ اللَّهِ لَقَدْ تَبَیَّنْتُ أَنَّ بَعْضَ الْبَهَائِمِ تَنَکَّرَتْ لَهُ أُخْتُهُ فَلَمَّا نَزَا عَلَیْهَا وَ نَزَلَ کُشِفَ لَهُ عَنْهَا فَلَمَّا عَلِمَ أَنَّهَا أُخْتُهُ أَخْرَجَ غُرْمُولَهُ ثُمَّ قَبَضَ عَلَیْهِ بِأَسْنَانِهِ حَتَّی قَطَعَهُ فَخَرَّ مَیِّتاً وَ آخَرَ تَنَکَّرَتْ لَهُ أُمُّهُ فَفَعَلَ هَذَا بِعَیْنِهِ فَکَیْفَ الْإِنْسَانُ فِی إِنْسِیَّتِهِ وَ فَضْلِهِ وَ عِلْمِهِ؟ غَیْرَ أَنَّ جِیلًا مِنْ هَذَا الْخَلْقِ الَّذِی تَرَوْنَ رَغِبُوا عَنْ عِلْمِ أَهْلِ بُیُوتَاتِ أَنْبِیَائِهِمْ (وَ أَخَذُوا مِنْ حَیْثُ لَمْ یُؤْمَرُوا بِأَخْذِهِ فَصَارُوا إِلَی مَا قَدْ تَرَوْنَ مِنَ الضَّلَالِ وَ الْجَهْلِ بِالْعِلْمِ کَیْفَ کَانَتِ الْأَشْیَاءُ الْمَاضِیَهًُْ مِنْ بَدْءِ أَنْ خَلَقَ اللَّهُ مَا خَلَقَ وَ مَا هُوَ کَائِنٌ أَبَداً. ثُمَّ قَالَ وَیْحَ هَؤُلَاءِ أَیْنَ هُمْ عَمَّا لَمْ یَخْتَلِفْ فِیهِ فُقَهَاءُ أَهْلِ الْحِجَازِ وَ لَا فُقَهَاءُ أَهْلِ الْعِرَاقِ أَنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ أَمَرَ الْقَلَمَ فَجَرَی عَلَی اللَّوْحِ الْمَحْفُوظِ بِمَا هُوَ کَائِنٌ إِلَی یَوْمِ الْقِیَامَهًِْ قَبْلَ خَلْقِ آدَمَ (علیه السلام)بِأَلْفَیْ عَامٍ وَ أَنَّ کُتُبَ اللَّهِ کُلَّهَا فِیمَا جَرَی فِیهِ الْقَلَمُ فِی کُلِّهَا تَحْرِیمُ الْأَخَوَاتِ عَلَی الْإِخْوَهًِْ مَعَ مَا حُرِّمَ وَ هَذَا نَحْنُ قَدْ نَرَی مِنْهَا هَذِهِ الْکُتُبَ الْأَرْبَعَهًَْ الْمَشْهُورَهًَْ فِی هَذَا الْعَالَمِ التَّوْرَاهًَْ وَ الْإِنْجِیلَ وَ الزَّبُورَ وَ الْفُرْقَانَ أَنْزَلَهَا اللَّهُ عَنِ اللَّوْحِ الْمَحْفُوظِ عَلَی رُسُلِهِ (مِنْهَا التَّوْرَاهًُْ عَلَی مُوسَی وَ الزَّبُورُ عَلَی دَاوُدَ (علیه السلام) وَ الْإِنْجِیلُ عَلَی عِیسَی (علیه السلام) وَ الْقُرْآنُ عَلَی مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) وَ عَلَی النَّبِیِّینَ وَ لَیْسَ فِیهَا تَحْلِیلُ شَیْءٍ مِنْ ذَلِکَ. حَقّاً أَقُولُ مَا أَرَادَ مَنْ یَقُولُ هَذَا وَ شِبْهَهُ إِلَّا تَقْوِیَهًَْ حُجَجِ الْمَجُوسِ فَمَا لَهُمْ قَاتَلَهُمُ اللَّهُ؟ ثُمَّ أَنْشَأَ یُحَدِّثُنَا کَیْفَ کَانَ بَدْءُ النَّسْلِ مِنْ آدَمَ (علیه السلام)وَ کَیْفَ کَانَ بَدْءُ النَّسْلِ مِنْ ذُرِّیَّتِهِ فَقَالَ إِنَّ آدَمَ (علیه السلام)وُلِدَ لَهُ سَبْعُونَ بَطْناً فِی کُلِّ بَطْنٍ غُلَامٌ وَ جَارِیَهًٌْ إِلَی أَنْ قُتِلَ هَابِیلُ فَلَمَّا قَتَلَ قَابِیلُ هَابِیلَ جَزِعَ آدَم (علیه السلام) عَلَی هَابِیلَ جَزَعاً قَطَعَهُ عَنْ إِتْیَانِ النِّسَاءِ فَبَقِیَ لَا یَسْتَطِیعُ أَنْ یَغْشَی حَوَّاءَ خَمْسَمِائَهًِْ عَامٍ ثُمَّ تَخَلَّی مَا بِهِ مِنَ الْجَزَعِ عَلَیْهِ فَغَشِیَ حَوَّاءَ فَوَهَبَ اللَّهُ لَهُ شَیْثاً وَحْدَهُ لَیْسَ مَعَهُ ثَانٍ وَ اسْمُ شَیْثٍ هِبَهًُْ اللَّهِ وَ هُوَ أَوَّلُ مَنْ أُوصِیَ إِلَیْهِ مِنَ الْآدَمِیِّینَ فِی الْأَرْضِ ثُمَّ وُلِدَ لَهُ مِنْ بَعْدِ شَیْثٍ یَافِثُ لَیْسَ مَعَهُ ثَانٍ فَلَمَّا أَدْرَکَا وَ أَرَادَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَنْ یُبْلِغَ بِالنَّسْلِ مَا تَرَوْنَ وَ أَنْ یَکُونَ مَا قَدْ جَرَی بِهِ الْقَلَمُ مِنْ تَحْرِیمِ مَا حَرَّمَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ مِنَ الْأَخَوَاتِ عَلَی الْإِخْوَهًِْ أَنْزَلَ بَعْدَ الْعَصْرِ فِی یَوْمِ الْخَمِیسِ حَوْرَاءَ مِنَ الْجَنَّهًِْ اسْمُهَا نَزْلَهًُْ فَأَمَرَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ آدَمَ (علیه السلام)أَنْ یُزَوِّجَهَا مِنْ شَیْثٍ فَزَوَّجَهَا مِنْهُ ثُمَّ أَنْزَلَ بَعْدَ الْعَصْرِ مِنَ الْغَدِ حَوْرَاءَ مِنَ الْجَنَّهًِْ اسْمُهَا مَنْزِلَهًُْ فَأَمَرَ اللَّهُ تَعَالَی آدَمَ (علیه السلام) أَنْ یُزَوِّجَهَا مِنْ یَافِثَ فَزَوَّجَهَا مِنْهُ فَوُلِدَ لِشَیْثٍ غُلَامٌ وَ وُلِدَتْ لِیَافِثَ جَارِیَهًٌْ فَأَمَرَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ آدَمَ (علیه السلام)حِینَ أَدْرَکَا أَنْ یُزَوِّجَ بِنْتَ یَافِثَ مِنِ ابْنِ شَیْثٍ فَفَعَلَ فَوُلِدَ الصَّفْوَهًُْ مِنَ النَّبِیِّینَ وَ الْمُرْسَلِینَ (مِنْ نَسْلِهِمَا وَ مَعَاذَ اللَّهِ أَنْ یَکُونَ ذَلِکَ عَلَی مَا قَالُوا مِنَ الْإِخْوَهًِْ وَ الْأَخَوَات.
امام صادق (علیه السلام)- زراره گوید: از امام صادق (علیه السلام) درباری چگونگی آغاز نسل از آدم (علیه السلام) و فرزندانش پرسیدند. چرا که مردمانی داریم که میگویند: «خداوند تعالی به آدم (علیه السلام) وحی نمود تا دخترانش را به همسری پسرانش در آورد و لذا ریشهی همه این خلق از [ازدواج] خواهران و برادران است». امام صادق (علیه السلام) فرمود: «خداوند از آنچه اینان میگویند، بسی والاتر است. آنان که چنین میگویند بر این باورند که خداوند تعالی برگزیدگان خلق و دوستداران و انبیاء و پیامبران (و زنان و مردان مؤمن و مسلمانش را از حرام آفریده و توانایی آفرینش آنها از حلال را نداشته است؛ حال آنکه خداوند با آنان عهد و پیمانی پاک و طاهر و مقدّس بسته است. به خدا سوگند، خبردار شدم که یکی از حیوانات، خواهر خود را نشناخت و وقتی با او آمیزش کرد و انزال نمود، به نظرش آشنا آمد و وقتی فهمید که او خواهرش است، عورت خود را بیرون آورد و با دندانش آن را گرفت و کشید تا اینکه آن را قطع کرد سپس بر زمین افتاد و مُرد. حیوانی دیگر [میشناسم] که درحالیکه مادرش را نمیشناخت با او چنین کرد و او نیز همین کار را با خود انجام داد [و خود را کشت]. پس انسان چگونه با انسان بودنش و دانش و دانایی خود، این چنین میکند؟ نسلی از این مردمی که میبینید از گرفتن علم از اهل بیت پیامبران خویش سرباز زدند و آن را از جایی که نباید بگیرند، گرفتند. پس چنین شدند که میبینید؛ غرق در گمراهی و نادانی در مورد چیزهای گذشته شدند و نمیدانند از همان ابتدا که خداوند همه چیز را آفرید، چگونه بوده است». سپس فرمود: «وای بر آنها! آنان چگونه بر آنچه فقهای اهل حجاز و عراق متّفقالقول هستند، اختلاف دارند؟ خداوند تعالی به قلم، دستور نوشتن داد و قلم نیز آنچه را که از دوهزار سال قبل از پیدایش آدم (علیه السلام) بوده و تا روز قیامت نیز خواهد بود، نوشت و در تمامی کتابهای آسمانی که خداوند نازل فرموده است، ازدواج برادران با خواهران به همراه سایر محرّمات تحریم شده است. این درحالیاست که از جمله این کتابهای آسمانی، این چهار کتاب مشهور را در این جهان میبینیم: تورات، انجیل، زبور و قرآن، که خداوند سبحان آنها را از لوح محفوظ بر پیامبرانش (نازل فرموده است. از جملهی آنها: تورات بر موسی (علیه السلام)، زبور بر داوود (علیه السلام) و انجیل بر عیسی (علیه السلام) و قرآن بر محمّد (صلی الله علیه و آله) است و در تمامی این کتابهای آسمانی، هیچ چیزی در مورد حلالکردن ازدواج برادر با خواهر وجود ندارد. واقعیّت این است که هرکس چنین سخنان یا امثال این سخنان را میگوید، در واقع، در صدد تقویت و تحکیم استدلالهای مجوس است. آنان به کجا میروند؟ خدا ایشان را بکشد»! سپس شروع به صحبت دربارهی چگونگی پیدایش نسل آدم (علیه السلام) و فرزندانش کرد. فرمود: «حوّا هفتادبار زایمان کرد و در هر زایمانی برای آدم (علیه السلام) یک فرزند دختر و یک فرزند پسر به دنیا آورد. تا آنکه هابیل (علیه السلام) کشته شد و وقتی قابیل، هابیل (علیه السلام) را کشت، آدم (علیه السلام) برای او بسیار بیتابی کرد و سوگواری نمود تا جایی که دیگر تمایلی به آمیزش با زنان نداشت و به این علّت تا پانصدسال نتوانست با حوّا (علیه السلام)، نزدیکی کند. سپس غم و اندوه و بیتابیاش برطرف شد و با حوّا نزدیکی نمود. آنگاه خداوند، شیث (علیه السلام) را به تنهایی به آدم (علیه السلام) بخشید و نام شیث (علیه السلام)، هبهًْالله است؛ یعنی هدیهی خداوند و او اوّلین وصی از میان آدمیان بر روی زمین بود. پس از شیث (علیه السلام)، آدم (علیه السلام) صاحب فرزندی دیگری به نام یافث شد که او نیز تنها به دنیا آمد. زمانیکه این دو بزرگ شدند و خداوند خواست، نسل بشر را به اینجا که میبینی، برساند و ازدواج برادران با خواهران را که تحریم نموده و در لوح محفوظ نیز نوشته بود، حفظ کند، شامگاه یکروز پنجشنبه، یک حوری از بهشت به نام بکرهًْ نازل فرمود و به آدم (علیه السلام) دستور داد تا او را به همسری شیث (علیه السلام) در آورد و آدم (علیه السلام) نیز چنین کرد. فردای آن روز به هنگام شامگاهان، حوری دیگری از بهشت به نام نزلهًْ نازل فرمود و به آدم (علیه السلام) دستور داد تا او را به همسری یافث درآورد. آدم (علیه السلام) نیز چنین کرد. بدینگونه شیث (علیه السلام)، صاحب پسر و یافث، صاحب دختری شد. و وقتی بزرگ شدند، خداوند به آدم (علیه السلام) دستور داد تا دختر یافث را به همسری پسر شیث (علیه السلام) در آورد. آدم (علیه السلام) نیز چنین کرد و اینگونه بود که از این دو نسل برگزیده، انبیاء و پیامبران (متولّد شدند؛ پناه بر خدا از آنچه اینان دربارهی ازدواج خواهران و برادران میگویند».
الرّضا (علیه السلام)- عَنِ الْبَزَنْطِیِّ قَالَ: سَأَلْتُ الرِّضَا (علیه السلام) عَنِ النَّاسِ کَیْفَ تَنَاسَلُوا مِنْ آدَمَ (علیه السلام) فَقَالَ حَمَلَتْ حَوَّاءُ هَابِیلَ وَ أُخْتاً لَهُ فِی بَطْنٍ ثُمَّ حَمَلَتْ فِی الْبَطْنِ الثَّانِی قَابِیلَ وَ أُخْتاً لَهُ فِی بَطْنٍ فَزَوَّجَ هَابِیلَ الَّتِی مَعَ قَابِیلَ وَ تَزَوَّجَ قَابِیلُ الَّتِی مَعَ هَابِیلَ ثُمَّ حَدَثَ التَّحْرِیمُ بَعْدَ ذَلِکَ.
امام رضا (علیه السلام)- بزنطی گوید: از امام رضا (علیه السلام) سؤال کردم: «چگونه زاد و ولد از آدم (علیه السلام) زیاد شد»؟ فرمود: «حوا (سلام الله علیها)، هابیل (علیه السلام) را با خواهری از یک شکم حامله شد و در شکم دوّم قابیل را با خواهرش حامله شد پس هابیل (علیه السلام) با خواهری از قابیل و قابیل با خواهری از هابیل (علیه السلام) ازدواج نمودند بعد از آن ازدواج برادر و خواهر حرام گشت».
أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- وَأَمَّا السَّبَبُ الَّذِی بِهِ بَقَاءُ الْخَلْقِ فَقَدْ بَیَّنَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ فِی کِتَابِهِ أَنَّ بَقَاءَ الْخَلْقِ مِنْ أَرْبَعِ وُجُوهٍ الطَّعَامِ وَ الشَّرَابِ وَ اللِّبَاسِ وَ الْکِنِّ وَ الْمَنَاکِحِ لِلتَّنَاسُلِ مَعَ الْحَاجَهًِْ فِی ذَلِکَ کُلِّهِ إِلَی الْأَمْرِ وَ النَّهْیِ ... وَ أَمَّا الْمَنَاکِحُ فَقَوْلُهُ تَعَالَی یا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناکُمْ مِنْ ذَکَرٍ وَ أُنْثی وَ جَعَلْناکُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللهِ أَتْقاکُمْ وَ قَالَ تَعَالَی یا أَیُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّکُمُ الَّذِی خَلَقَکُمْ وَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ وَ قَالَ سُبْحَانَهُ یا أَیُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّکُمُ الَّذِی خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ وَ خَلَقَ مِنْها زَوْجَها وَ بَثَّ مِنْهُما رِجالًا کَثِیراً وَ نِساءً وَ اتَّقُوا اللهَ الَّذِی تَسائَلُونَ بِهِ وَ الْأَرْحامَ إِنَّ اللهَ کانَ عَلَیْکُمْ رَقِیباً وَ مِثْلُ هَذَا کَثِیرٌ فِی کِتَابِ اللَّهِ تَعَالَی فِی مَعْنَی النِّکَاحِ وَ سَبَبُ التَّنَاسُل.
امام علی (علیه السلام)- در مورد آن سببی که بقای نسل انسان بهواسطهی آن تضمین شده، خداوند در [مضامین] قرآن میفرماید که لوازم بقای مخلوقات چهار جنبه دارد: خوردنیها و آشامیدنیها، لباس و پوشاک، مأوی و مسکن، ازدواج برای تولید نسل. و همهی این امور نیازمند قوانین و امر و نهیهای الهیاند... و خداوند در مورد ازدواج فرمود: ای مردم! ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم و شما را تیرهها و قبیلهها قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید (اینها ملاک امتیاز نیست،) گرامیترین شما نزد خداوند با تقواترین شماست. (حجرات/۱۳) و همچنین فرمود: ای مردم! پروردگار خود را پرستش کنید آن کس که شما، و کسانی را که پیش از شما بودند آفرید. (بقره/۲۱) و همچنین فرمود: یا أَیُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّکُمُ الَّذِی خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ وَ خَلَقَ مِنْها زَوْجَها وَ بَثَّ مِنْهُما رِجالًا کَثِیراً وَ نِساءً وَ اتَّقُوا اللهَ الَّذِی تَسائَلُونَ بِهِ وَ الْأَرْحامَ إِنَّ اللهَ کانَ عَلَیْکُمْ رَقِیباً و مانند این آیات که به بیان مسألهی ازدواج و سبب بودن آن بر بقای نسل بپردازد، در کتاب خدا بسیار است.
الصّادق (علیه السلام)- عَنِ الشَّیْبَانِیِّ فِی نَهْجِ الْبَیَانِ: سُئِلَ الصَّادِقُ (علیه السلام)عَنِ التَّقْوَی؟ فَقَالَ (علیه السلام) هِیَ طَاعَتُهُ فَلَا یُعْصَی وَ أَنْ یُذْکَرَ فَلَا یُنْسَی وَ أَنْ یُشْکَرَ فَلَا یُکْفَرُ.
امام صادق (علیه السلام)- شیبانی در نهج البیان گوید: از امام صادق (علیه السلام) دربارهی تقوی پرسیدند، امام فرمود: «تقوی، اطاعت از خداوند است؛ طوریکه عصیان او نشود و همیشه نام او ذکر شود و فراموش نگردد و شکر نعمتش شود و از کفران او پرهیز گردد».
الباقر (علیه السلام)- مَعْنَی تَسَاءَلُونَ بِهِ تَطْلُبُونَ حُقُوقَکُمْ وَ حَوَائِجَکُمْ فِیمَا بَیْنَکُمْ بِهِ وَ الْأَرْحَامَ أَنْ تَقْطَعُوهَا.
امام باقر (علیه السلام)- منظور از کلمهی تَسَاءَلُونَ آن است که حقوق و درخواستهای خود را در بین خود، به کمک قسمخوردن به نام خدا، مطالبه و دریافت میکنید و منظور از وَ الْأَرْحَامَ، توجّهدادن به عدم قطعکردن روابط خانوادگی و ایجاد صلهی ارحام است.
أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- نَحْنُ قَسِیمُ اللَّهِ وَ حُجَّتُهُ بَیْنَ الْعِبَادِ إِذْ یَقُولُ اللَّهُ اتَّقُوا اللهَ الَّذِی تَسائَلُونَ بِهِ وَ الْأَرْحامَ إِنَّ اللهَ کانَ عَلَیْکُمْ رَقِیباً.
امام علی (علیه السلام)- ما قسیم خدا و حجّت او در میان بندگانش هستیم زیرا خدای تبارکوتعالی میفرماید: اتَّقُوا اللهَ الَّذِی تَسائَلُونَ بِهِ وَ الْأَرْحامَ إِنَّ اللهَ کانَ عَلَیْکُمْ رَقِیباً.
الرّضا (علیه السلام)- عَنْ مُحَمَّدِبْنِفُضَیْلٍ الصَّیْرَفِیِّ عَنِ الرِّضَا (علیه السلام) قَالَ: إِنَّ رَحِمَ آلِ مُحَمَّدٍ (الْأَئِمَّهًِْ (لَمُعَلَّقَهًٌْ بِالْعَرْشِ تَقُولُ اللَّهُمَّ صِلْ مَنْ وَصَلَنِی وَ اقْطَعْ مَنْ قَطَعَنِی ثُمَّ هِیَ جَارِیَهًٌْ بَعْدَهَا فِی أَرْحَامِ الْمُؤْمِنِینَ ثُمَّ تَلَا هَذِهِ الْآیَهًَْ وَ اتَّقُوا اللهَ الَّذِی تَسائَلُونَ بِهِ وَ الْأَرْحامَ.
امام رضا (علیه السلام)- محمّدبنفضیل صیرفی از امام رضا (علیه السلام) نقل میکند که فرمود: رحم آل محمّد یعنی ائمّه ( به عرش آویخته است و میگوید: «پروردگارا! با هر آن کس که با من در ارتباط است در ارتباط باش و با هر آن کس که با من قطع رابطه کرد قطع رابطه کن و بعد از این هم این موضوع نسبت به ارحام مؤمنین [به همین شکل] جریان دارد». سپس این آیه را تلاوت فرمود؛ وَ اتَّقُوا اللهَ الَّذِی تَسائَلُونَ بِهِ وَ الْأَرْحامَ.
الرّسول (صلی الله علیه و آله)- إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَقُولُ أَنَا الرَّحْمَنُ خَلَقْتُ الرَّحِمَ وَ شَقَقْتُ لَهَا اسْماً مِنِ اسْمِی فَمَنْ وَصَلَهَا وَصَلْتُهُ وَ مَنْ قَطَعَهَا قَطَعْتُه.
پیامبر (صلی الله علیه و آله)- خداوند فرموده است: من رحمان هستم و رحم را آفریدم و از اسم خود برای او نام گذاشتهام، هرکه پیوند خویشاوندی را مراعات کند با او خواهم بود و هرکه قطع کند از او قطع مینمایم.
الباقر (علیه السلام)- أَبُو حَمْزَهًَْ عَنْ أَبِیجَعْفَرٍ (علیه السلام) فِی قَوْلِهِ تَعَالَی یا أَیُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّکُمُ الَّذِی خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ الْآیَهًَْ قَالَ قَرَابَهًُْ الرَّسُولِ (صلی الله علیه و آله) وَ سَیِّدُهُمْ أَمِیرُالْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) أُمِرُوا بِمَوَدَّتِهِمْ فَخَالَفُوا مَا أُمِرُوا بِهِ.
امام باقر (علیه السلام)- ابوحمزه از امام باقر (علیه السلام) دربارهی آیه: یا أَیُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّکُمُ الَّذِی خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ نقل میکند که فرمود: «منظور خویشاوندی پیامبر (صلی الله علیه و آله) است که سرور آنها (خویشاوندان)، امیرالمؤمنین (علیه السلام) است. دستور به مودّت ایشان داده شده است ولی برخلاف آن عمل کردند».
الصّادق (علیه السلام)- هِیَ أَرْحَامُ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ أَمَرَ بِصِلَتِهَا وَ عَظَّمَهَا أَلَا تَرَی أَنَّهُ جَعَلَهَا مِنْهُ.
امام صادق (علیه السلام)- منظور از ارحام، رابطهی خویشاوندی مردم است. خداوند سبحان، امر به صلهی رحم کرده و آن را بزرگ شمرده است. مگر نمیبینی که خداوند صلهی رحم را با تقوای خویش در یکجا آورده است؟
الرّضا (علیه السلام)- إِنَ اللَّهَ أَمَرَ بِثَلَاثَهًٍْ مَقْرُونٍ بِهَا ثَلَاثَهًْ الی قوله وَ أَمَرَ بِاتِّقَاءِ اللَّهِ وَ صِلَهًِْ الرَّحِمِ فَمَنْ لَمْ یَصِلْ رَحِمَهُ لَمْ یَتَّقِ اللَّهَ.
امام رضا (علیه السلام)- خداوند عزّوجلّ به سه چیز همراه سه چیز یگر فرمان داده... امر کرده به تقوای خدا همراه با صلهی رحم، پس هرکس صلهی رحم نکند تقوای خدای عزّوجلّ را ندارد.
أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- صِلُوا أَرْحَامَکُمْ وَ لَوْ بِالتَّسْلِیمِ یَقُولُ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی وَ اتَّقُوا اللهَ الَّذِی تَسائَلُونَ بِهِ وَ الْأَرْحامَ إِنَّ اللهَ کانَ عَلَیْکُمْ رَقِیباً.
امام علی (علیه السلام)- صلهی رحم را به جا آورید، هرچند که با یک سلام باشد. خداوند تعالی فرموده است: وَ اتَّقُوا اللهَ الَّذِی تَسَائَلُونَ بِهِ و الأرحَامَ إِنَّ اللهَ کَانَ علَیْکُمْ رَقِیباً.
أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- إِنَّ أَحَدَکُمْ لَیَغْضَبُ فَمَا یَرْضَی حَتَّی یَدْخُلَ بِهِ النَّارَ فَأَیُّمَا رَجُلٍ مِنْکُمْ غَضِبَ عَلَی ذِی رَحِمِهِ فَلْیَدْنُ مِنْهُ فَإِنَّ الرَّحِمَ إِذَا مَسَّتْهَا الرَّحِمُ اسْتَقَرَّتْ وَ إِنَّهَا مُتَعَلِّقَهًٌْ بِالْعَرْشِ یَنْتَقِضُهُ انْتِقَاضَ الْحَدِیدِ فَیُنَادِی اللَّهُمَّ صِلْ مَنْ وَصَلَنِی وَ اقْطَعْ مَنْ قَطَعَنِی وَ ذَلِکَ قَوْلُ اللَّهِ فِی کِتَابِهِ وَ اتَّقُوا اللهَ الَّذِی تَسائَلُونَ بِهِ وَ الْأَرْحامَ إِنَّ اللهَ کانَ عَلَیْکُمْ رَقِیباً وَ أَیُّمَا رَجُلٍ غَضِبَ وَ هُوَ قَائِمٌ فَلْیَلْزَمِ الْأَرْضَ مِنْ فَوْرِهِ فَإِنَّهُ یُذْهِبُ رِجْزَ الشَّیْطَانِ.
امام علی (علیه السلام)- بعضی از شما خشمگین میشود و راضی نمیشود تا اینکه به سبب آن وارد دوزخ شود. هریک از شما اگر با خویشاوند خود قهر کرد، باید به او نزدیک شوید؛ چرا که اگر خویش با خویش تماس برقرار کند، آرامش میگیرد و آن به این دلیل است که صلهی رحم به عرش بسته است. و با صدایی بلند و رَسا ندا سر میدهد: «پروردگارا! با هر آن کس که با من در ارتباط است در ارتباط باش و با هر آن کس که با من قطع رابطه کرد قطع رابطه کن». این کلام خداوند است در قرآن: وَ اتَّقُوا اللهَ الَّذِی تَسائَلُونَ بِهِ وَ الْأَرْحامَ إِنَّ اللهَ کانَ عَلَیْکُمْ رَقِیباً، و هریک از شما اگر خشمگین شد و ایستاده بود، فوراً زمین بنشیند؛ چرا که بدین شکل، گناه و پلیدی شیطانی از بین میرود.