آیه ۲۲ - سوره مریم

آیه فَحَمَلَتْهُ فَانْتَبَذَتْ بِهِ مَكاناً قَصِيًّا [22]

سرانجام [مريم] به او (عيسى) باردار شد؛ و او را به نقطه‌ی دور دستى برد.

۱
(مریم/ ۲۲)

الباقر (علیه السلام)- وَ رُوِیَ عَنِ الْبَاقِرِ (علیه السلام) أَنَّهُ تَنَاوَلَ جَیْبَ مِدْرَعَتِهَا فَنَفَخَ نَفْخَهًًْ فَکَمَلَ الْوَلَدُ فِی الرَّحِمِ مِنْ سَاعَتِهِ کَمَا یَکْمُلُ الْوَلَدُ فِی أَرْحَامِ النِّسَاءِ تِسْعَهًَْ أَشْهُرٍ فَخَرَجَتْ مِنَ الْمُسْتَحَمِّ وَ هِیَ حَامِلٌ مُثْقِلٌ فَنَظَرَتْ إِلَیْهَا خَالَتُهَا فَأَنْکَرَتْهَا وَ مَضَتْ مَرْیَمُ (سلام الله علیها) عَلَی وَجْهِهَا مُسْتَحْیِیَهًًْ مِنْ خَالَتِهَا وَ مِنْ زَکَرِیَّا (علیه السلام).

امام باقر ( از امام باقر (روایت شده که جبرئیل جیب پوشش مخصوص عبادت که بر تن مریم (بود را گرفت و یک بار در آن دمید، پس بچّه فوراً در رحم او کامل گشت آنگونه که بعد از گذشت نُه ماه در رحم زنان کامل میگردد، سپس درحالی‌که باردار و سنگین شده بود از حمام خارج شد و خالهاش به او نگاه و سرزنشش کرد، مریم (درحالی‌که در مقابل خاله و شوهر خالهاش زکریا احساس شرمندگی میکرد، راه در پیش گرفت و آهنگ رفتن کرد.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۹، ص۴۰
بحار الأنوار، ج۱۴، ص ۲۲۵ / نورالثقلین
۲
(مریم/ ۲۲)

الصّادق (علیه السلام)- إِنَّ مَرْیَمَ (علیه السلام) حَمَلَتْ بِعِیسَی (علیه السلام) تِسْعَ سَاعَاتٍ کُلُ سَاعَهًٍْ شَهْرا.

امام صادق ( همانا مریم (عیسی (را پس از نه ساعت وضع حمل کرد و هر ساعت به‌اندازه‌ی یک ماه بود.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۹، ص۴۰
الکافی، ج۸، ص۳۳۲ / البرهان
۳
(مریم/ ۲۲)

الصّادق (علیه السلام)- کَانَتْ مُدَّهًُْ حَمْلِهَا تِسْعَ سَاعَات.

امام صادق ( مدّت بارداری او نُه ساعت بود.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۹، ص۴۰
بحار الأنوار، ج۴۳، ص۴۸ / نورالثقلین
۴
(مریم/ ۲۲)

ابن‌عبّاس (رحمة الله علیه)- فَانْتَبَذَتْ بِهِ مَکاناً قَصِیًّا قَالَ ابْنُ عَبَّاسٍ (رحمة الله علیه): لَمْ یَکُنْ بَیْنَ الِانْتِبَاذِ وَ الْحَمْلِ إِلَّا سَاعَهًٌْ وَاحِدَهًٌْ لِأَنَّهُ تَعَالَی لَمْ یَذْکُرْ بَیْنَهُمَا فَصْلًا لِأَنَّهُ قَالَ فَحَمَلَتْهُ فَانْتَبَذَتْ بِهِ.

ابن‌عبّاس ( فَانْتَبَذَتْ بِهِ مَکاناً قَصِیّاً. بین بردن [به نقطه‌ی دور دست] و آبستن‌شدن جز یک ساعت فاصله نبود؛ چون خدای تعالی بین آن دو، فاصله‌ای بیان نفرمود؛ چون فرمود: فَحَمَلَتْهُ فَانْتَبَذَتْ بِهِ.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۹، ص۴۰
بحار الأنوار، ج۱۴، ص۲۲۵
۵
(مریم/ ۲۲)

الصّادق (علیه السلام)- لَمْ یُولَدْ لِسِتَّهًِْ أَشْهُرٍ إِلَّا عِیسَی‌بْنُ‌مَرْیَمَ (علیه السلام) و الْحُسَیْنُ‌بْنُ‌عَلِیٍّ (علیه السلام).

امام صادق ( فرزندی شش ماهه متولّد نشد، جز عیسی‌بن‌مریم و حسین‌بن‌علی (.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۹، ص۴۰
الکافی، ج۲،ص۵۰۸ / البرهان/ نورالثقلین
۶
(مریم/ ۲۲)

الصّادق (علیه السلام)- لَمْ یَعِشْ وَلَدٌ قَطُّ لِسِتَّهًِْ أَشْهُرٍ غَیْرُ الْحُسِیْنِ‌بْنِ‌عَلِیٍّ (علیه السلام) وَ عِیسَی‌بْنِ‌مَرْیَمَ (علیه السلام).

امام صادق ( هیچ فرزندی شش ماهه به دنیا نیامده است، مگر عیسی‌بن‌مریم و حسین‌بن‌علی (.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۹، ص۴۰
نورالثقلین
۷
(مریم/ ۲۲)

السّجاد (علیه السلام)- عَنْ عَلِیِّ‌بْنِ‌الْحُسَیْنِ (علیه السلام) فِی قَوْلِهِ فَحَمَلَتْهُ فَانْتَبَذَتْ بِهِ مَکاناً قَصِیًّا قَالَ خَرَجَتْ مِنْ دِمَشْقَ حَتَّی أَتَتْ کَرْبَلَاءَ فَوَضَعَتْهُ فِی مَوْضِعِ قَبْرِ الْحُسَیْنِ (علیه السلام) ثُمَّ رَجَعَتْ مِنْ لَیْلَتِهَا.

امام سجّاد ( فَحَمَلَتْهُ فَانتَبَذَتْ بِهِ مَکَانًا قَصِیًّا؛ او از دمشق خارج شد تا اینکه به کربلا رسید و عیسی (را در جایگاه قبر حسین (قرار داد و سپس همان شب برگشت.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۹، ص۴۰
تهذیب الأحکام؛ ج۶، ص۷۳/ بحار الأنوار، ج۱۴، ص۲۱۲/ قصص الأنبیاءللجزایری؛ ص۴۰۶؛ «فحملته» محذوف/ وسایل الشیعهًْ؛ ج۱۴، ص۵۱۷/ نورالثقلین/ البرهان
۸
(مریم/ ۲۲)

الرّضا (علیه السلام)- لَیْلَهًُْ خَمْسَهًٍْ‌وَ‌عِشْرِینَ مِنْ ذِی الْقَعْدَهًِْ وُلِدَ فِیهَا إِبْرَاهِیمُ (علیه السلام) وَ وُلِدَ فِیهَا عِیسَی‌بْنُ‌مَرْیَمَ (علیه السلام).

امام رضا ( در شب بیست‌وپنجم ذی‌القعده حضرت ابراهیم و عیسی‌بن‌مریم (به دنیا آمده‌اند.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۹، ص۴۰
من لایحضره الفقیه، ج۲، ص۸۹ / نورالثقلین
۹
(مریم/ ۲۲)

الصّادق (علیه السلام)- لَمَّا وُلِدَ الْمَسِیحُ أَخْفَی اللَّهُ وِلَادَتَهُ وَ غَیَّبَ شَخْصَهُ لِأَنَّ مَرْیَمَ (سلام الله علیها)لَمَّا حَمَلَتْهُ انْتَبَذَتْ بِهِ مَکاناً قَصِیًّا ثُمَّ إِنَّ زَکَرِیَّا (علیه السلام) وَ خَالَتَهَا أَقْبَلَا یَقُصَّانِ أَثَرَهَا حَتَّی هَجَمَا عَلَیْهَا.

امام صادق ( هنگامی که عیسی (متولّد شد، خداوند ولادت او را مخفی نگاه داشت و از دیدگان پنهانش داشت، چرا که مریم (آنگاه که به عیسی آبستن شد، او را به مکان دور افتادهای برد، سپس زکریا (و همسرش که خاله مریم بود، دنبال او به راه افتادند و تعقیبش کردند تا اینکه در نهایت بر او هجوم بردند.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۹، ص۴۰
بحار الأنوار، ج۱۴، ص۲۱۳
۱۰
(مریم/ ۲۲)

أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- عَنْ عَلِیِّ‌بْنِ‌الْحُسَیْنِ (علیه السلام) عَنْ آبَائِهِ قَالَ (علیه السلام) إِنَّ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) لَمَّا رَجَعَ مِنْ وَقْعَهًِْ الْخَوَارِجِ اجْتَازَ بِالزَّوْرَاءِ فَقَالَ لِلنَّاسِ: إِنَّهَا الزَّوْرَاءُ فَسِیرُوا وَ جَنِّبُوا عَنْهَا فَإِنَّ الْخَسْفَ أَسْرَعُ إِلَیْهَا مِنَ الْوَتَدِ فِی النُّخَالَهًِْ فَلَمَّا أَتَی یَمْنَهًَْ السَّوَادِ إِذَا هُوَ بِرَاهِبٍ فِی صَوْمَعَهًٍْ لَهُ فَقَالَ لَهُ الرَّاهِبُ: لَا تَنْزِلْ هَذِهِ الْأَرْضَ بِجَیْشِکَ. قَالَ: وَ لِمَ؟ قَالَ: لِأَنَّهَا لَا یَنْزِلُهَا إِلَّا نَبِیٌّ أَوْ وَصِیُّ نَبِیٍّ یُقَاتِلُ فِی سَبِیلِ اللَّهِ عَزَّ‌وَ‌جَلَّ هَکَذَا نَجِدُ فِی کُتُبِنَا. فَقَالَ لَهُ أَمِیرُ‌الْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام): أَنَا وَصِیُّ سَیِّدِ الْأَنْبِیَاءِ وَ سَیِّدُ الْأَوْصِیَاءِ. فَقَالَ لَهُ الرَّاهِبُ: فَأَنْتَ إِذَنْ أَصْلَعُ قُرَیْشٍ وَ وَصِیُّ مُحَمَّدٍ فَقَالَ لَهُ أَمِیرُ‌الْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام): أَنَا ذَلِکَ. فَنَزَلَ الرَّاهِبُ إِلَیْهِ فَقَالَ: خُذْ عَلَیَّ شَرَائِعَ الْإِسْلَامِ إِنِّی وَجَدْتُ فِی الْإِنْجِیلِ نَعْتَکَ وَ أَنَّکَ تَنْزِلُ أَرْضَ بَرَاثَا بَیْتَ مَرْیَم (سلام الله علیها) وَ أَرْضَ عِیسَی (علیه السلام) فَأَتَی أَمِیرُ‌الْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) مَوْضِعا فَلَکَزَهُ بِرِجْلِهِ فَانْبَجَسَتْ عَیْنٌ خَرَّارَهًٌْ فَقَالَ: هَذِهِ عَیْنُ مَرْیَمَ (سلام الله علیها) الَّتِی أُنْبِعَتْ لَهَا ثُمَ قَالَ: اکْشِفُوا هَاهُنَا عَلَی سَبْعَهًَْ عَشَرَ ذِرَاعاً فَکُشِفَ فَإِذَا بِصَخْرَهًٍْ بَیْضَاءَ فَقَالَ (علیه السلام): عَلَی هَذِهِ وَضَعَتْ مَرْیَمُ (سلام الله علیها) عِیسَی (علیه السلام) مِنْ عَاتِقِهَا وَ صَلَّتْ هَاهُنَا ثُمَّ قَالَ أَرْضُ بَرَاثَا هَذِهِ بَیْتُ مَرْیَم (سلام الله علیها).

امام علی ( امام سجّاد (از پدرانش روایت فرمود: «وقتی امیرالمؤمنین (از جنگ با خوارج بازگشتند، از بیابان زوراء عبور کرده و به مردم فرمود: «اینجا زوراء است، پس به‌سرعت حرکت کنید و از اینجا دوری نمایید، چون وقوع خسف (فروبردن زمین و وقوع گسل) در اینجا سریعتر از فرورفتن میخ در دیوار کاه‌گلی است». وقتی به عینهًْ السّواد رسیدند، در آنجا راهبی را در صومعه‌ای دیدند. راهب عرضه داشت: «در این سرزمین پیاده نشوید»، حضرت از علّت آن سؤال کردند. راهب گفت: «چون در اینجا کسی جز پیامبر و وصیّ او که در راه خدای عزّوجلّ جهاد کرده پیاده نمی‌شود». و ما این مطلب را در کتب خود یافته‌ایم». امیرالمؤمنین (فرمود: «من وصیّ سید انبیاء (سید اوصیاء علی (هستم». راهب گفت: «ما در روایات خود خوانده‌ایم، وصیّ محمّد (از خاندان قریش و مردیست که موی پیشانیش کم است». امیرالمؤمنین (فرمود: «من همان هستم». راهب به‌سوی آن حضرت شتافت و گفت: «من صفات تو را در انجیل خوانده‌ام، مطابق شریعت اسلام بر ما نازل شو، اینجا سرزمین براثا خانه‌ی مریم (و عیسی (است». امیرالمؤمنین (پیاده شد و به‌جانب موضعی رفت و با پای خود ضربه‌ای به زمین زد، ناگهان چشمه‌ای از زمین جوشید. حضرت فرمود: «این چشمه‌ایست که خداوند برای مریم (از زمین بیرون آورد»، سپس فرمود: «این نقطه را تا هفده‌ذراع بشکافید»، چنین کردند، ناگهان به سنگ سفیدی رسیدند. حضرت فرمود: «این سنگی است که مریم (عیسی (را روی آن وضع حمل نمود و مریم (در همین‌جا نماز خواند. اینجا سرزمین براثا خانه مریم (است».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۹، ص۴۲
بحار الأنوار، ج۱۴، ص۲۱۰
بیشتر